فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۱۲٬۸۷۲ مورد.
منبع:
نگره بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۳
حوزههای تخصصی:
تقابلِ قانون و کنشِ تراژیک در تراژدی هایِ آیسخولوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارسطو در کتاب فن شعر، با نگاهی ساختاری به تراژدی، آن را داستانی تراژیک مبتنی بر خطا یا هامارتیا می داند. در این نگره، رابطه محتوای تراژدی با زمان هاش تشریح نشده است. از آن رو که خاستگاه تراژدی نه صرفاً آیینی بلکه سیاسی و ملازم با تحولات ساختاری و اجتماعی آتن نیز هست، این ضرورت پیش می آید که محتوای تراژدی را از منظر سیاسی نیز مورد بررسی قرار داد. از این رو مقاله حاضر در نظر دارد با امعان نظر به مفاهیم سیاسی چون قانون و عدالت، تراژدی های آیسخولوس را – به عنوان کهن ترین نوع تراژدی که تا کنون به دست ما رسیده- مورد بررسی قرار دهد و جایگاه و کارکرد سیاسی کنش تراژیک و هامارتیا را در آن زمینه و زمانه بسنجد تا فهم آیسخولوس از کارکرد و هدف تراژدی، که مبتنی بر صلح و قانون گرایی است، آشکار شود و بدینوسیله تقابل قانون و کنش تراژیک نیز مورد مداقه قرار گیرد. برای این هدف، لازم آمد که به متون و زبان اصلی تراژدی ها مراجعه شده، و مفاهیم مورد نظر در متن تاریخی و سیاسی شان بررسی شوند. حاصل پژوهش آشکارمی کند که تراژدی های آیسخولوس با اتکا به مفهوم قانون، هدفی ضد تراژیک دارند.
Wall Drawings of the Shrines of Pinchah Village in Guilan and Analysis of the Contents (تحلیل مضامین نقوش دیواری بقعه روستای پینچاه ( درگیلان) مطالعة تطبیقی دیوارنگاره حضرت قاسم(ع) و علی اکبر(ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیوارنگاره های بقاع متبرکه در گیلان به دلیل رطوبت فراوان منطقه و میل به نوسازی آن ها نزد اهالی روستا، در حال تخریب بوده و یا کاملا از بین رفته است. این معضل، ضرورت حفاظت از این آثار را دو چندان می کند. بقعة متبرکه روستای پینچاه در شهرستان آستانه که دارای دیوارنگاره های مذهبی است از آن جمله می باشد. آنچه در این میان مطرح می شود این است که آیا دیوارنگاره های بقعه نامبرده دارای مفاهیم بصری خیر و شر می باشند. از یافته های تحقیق می توان به مشابهت های بصری متعدد در بازآفرینی شخصیت های خیر، تفاوت های بصری مضامین خیر و شر و نیز بومی کردن مضمون دیوار نگاره توسط نقاش اشاره کرد. روش گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و تدوین آن به شیوه توصیفی تحلیلی است.
بررسی تطبیقی قیاس ارسطویی با سکانس های شروع پنج فیلم کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به مطالعه پنج فیلم مهم سینمای کلاسیک هالیوود می پردازد و استدلال می کند که در دوره کلاسیک، سینمای داستانی از سلسله ای از اصول، راهکار و قرارداد برای آغاز و ورود به فیلم ها تبعیت می کرد و تشریح می کند که این اصول بر مبنای نظریات فلاسفه در باب نحوه شناخت، درک و استدلال ذهن انسان بنا شده است. این مقاله در پی اثبات این نظریه است که در این دوره، استودیوها با استفاده از فلسفه، نسبت به تدوین یک سری از اصول موسوم به قوانین دبلیو اقدام کرده اند و موفق به تثبیت آنها شده اند. این قوانین برای سوق دهی مخاطب به درون داستان، فیلمساز را ملزم به معرفی چهار عنصر در سکانس شروع فیلم می کند که عبارتند از مکان، زمان، شخصیت و داستان یا گره اصلی فیلم. این مقاله به منظور بررسی ارزش فلسفی این اصول از نظریات ارسطو در باب استدلال استقرایی و استدلال قیاسی بهره برده است. استدلال قیاسی بدین نحو عمل می کند که برای رسیدن به نتیجه قابل اعتماد، بایستی از یک مقدمه کبری بهره برد و در مرحله بعد با مقدمه ای کوچک تر از مقدمه کبری موسوم به مقدمه صغری، زمینه را برای رسیدن به نتیجه فراهم کرد. هدف این مقاله، تجزیه و تحلیل سکانس شروع فیلم ها برای اثبات قوانین دبلیو و اثبات تبعیت این قوانین از استدلال قیاسی ارسطوست.
چیدمان پرفورمنس آرت: ... از چیزی به نام هنر اجرا (پرفورمنس آرت)
حوزههای تخصصی:
بررسی ویژگی های تزیینی قرآن نگاری مکتب شیراز عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۰ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
13 - 24
حوزههای تخصصی:
نیمه اول صفوی یکی از اعصار طلایی هنر کتابت قرآن در ایران است و سبک ها و مکاتب هنری شاخصی در شهرهای مختلف تحت حکومت صفوی پدیدار شده است. یکی از مکاتبی که همواره در طول تاریخ ایران نقشی کلیدی در هنرهای مربوط به کتاب آرایی ایفا کرده است، مکتب شیراز می باشد. نقطه اوج هنر تذهیب نسخ دست نویس و قرآن نگاری در شیراز را باید در سال های قرن نهم و دهم ه. ق جستجو کرد. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سوال است که دستاوردهای تزیینی و تصویری قرآن های مکتب شیراز صفوی چیست؟ تجزیه و تحلیل تزیینات و ابعاد گرافیکی نمونه هایی نفیس از قرآن های مکتب شیراز عصر صفوی با این هدف صورت گرفته است تا ویژگی آرایه های تصویری آثار مورد مطالعه قرار گیرد و نقش این مکتب در هنر قرآن نگاری شناسایی شود. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و از طریق منابع کتابخانه ای و مشاهده به انجام رسیده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد قرآن های مکتب شیراز صفوی از جهت ساختار، فشردگی و پیچیدگی تذهیب، جسارت در انتخاب ترکیبات رنگی زنده، شیوه خوشنویسی و غلبه نقوش گیاهی با یکدیگر مرتبط هستند. این آثار از الگویی واحد در ترسیم قالب اصلی پیروی می کنند و عمده نوآوری هایشان در جزییات نمایان می شود
چیدمان گرافیک: تکیه گاه ایرانی، هویت ایرانی؛ گفتگو با دکتر محمدحسین حلیمی
حوزههای تخصصی:
چیدمان گرافیک: رنگ های دنیا؛ ژان فیلیپ لنکلوس و دومینیک لنکلوس
حوزههای تخصصی:
چیدمان عکس: کنگره سراسری شهدای هنرمند عکاس؛ در گفتگویی با هنرمندان عکاس دفاع مقدس
حوزههای تخصصی:
بررسی تحلیلی نقشمایه های نمادین و اساطیری در هنر کلماکره لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۰ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
63 - 76
حوزههای تخصصی:
گنجینهکلماکره بهطوراتفاقیدرسال 1368 ه.ش توسطیکشکارچیمحلیدر غار کلماکره واقعدر 20 کیلومتریشمالغربشهرستانپلدختردراستان لرستان کشف شد. اشیاء این گنجینهشاملانواع ظروف،ریتون ها،مجسمه هایانسانیوحیوانی،صورتک ها،پلاک ها،زیورآلاتو...از جنس نقره و طلا استکه متعلق به دوران ایلام نو (هزاره اول ق.م) هستند.در پژوهشی که منجر به شناسایی و مستندسازی اشیای گنجینه غار کلماکره لرستان در موزه های داخل و خارج از ایران شد، نقوش اساطیری و نمادین روی اشیاء و چگونگی تحول باورهای آئینی و مذهبی آنها بررسی و تجزیه و تحلیل شد. در طی این پژوهش بخشی از حلقه ارتباطی فرهنگی/تاریخی سازندگان این اشیاء از نظر تکنیک هنر فلزکاری و نمادشناسی با سایر اقوام ایرانی و تمدن های همجوار در این دوره تاریخی و پس از آن مقایسه و بررسی شد. مفاهیم و بن مایه های نمادین و اساطیریآفرینش(نبرد نور و تاریکی)، چهره هاینمادین (شاهوقهرمان)، موجوداتاساطیری (موجوداتفراطبیعی و جانوران)، عناصر طبیعت (گیاهان، رستنی ها وآب)، ابزارهای تشریفاتی شگفتونقوش اساطیری روی اشیاء، همه تبیین کننده افکار، عقاید و باورهای صاحبان و سازندگان آنهاست که حضور قدرت های ماوراءالطبیعه در آنها مشهود است. این پژوهش به روش تحلیلی استقرایی و با تأکید بر مطالعه نقوش و فرم اشیاء انجام شده است.همچنین از روش مشاهدهومراجعه به موزه های داخل کشور و جستجوی اینترنتی در وب سایتموزه های خارجی،روش مقایسه ای و بررسی اسناد و متون تاریخی استفاده شده است.
ارتباط تعاملی فضاهای سینمایی و فضای شهری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از نظریه پردازان سینمای اولیه (تام گونینگ، میریام هانسن، آن فرایدبرگ، جیمز دونالد و جولیانا برونو و...)، بر همزمانی اختراع سینما و شکل گیری و گسترش فضاهای شهرهای مدرن تاکید داشته اند. میریام هانسن اظهار می کند که با جریان یافتن تصاویر متحرک فیلم در شبکه نوظهور شهر مدرن، سینما به عنوان رابطه ای میان شهروندان و تجربه شهری عمل می کرد و بدین واسطه، در شکل دادن به «سیمای شهر» نزد شهروندان، سهم شایانی ایفا نمود. این تعامل فیلمسازان با فضاهای شهری در دهه های بعد، به ویژه در سینمای اکسپرسیونیسم آلمان، نئورئالیسم ایتالیا، سینمای نوآر و موج نوی فرانسه ادامه یافت. سینما در بستر شهر مدرن رشد یافت و در سیر تکاملی اش، در حرکت از سینمای تک فضایی ابتدایی به سوی سینمای دینامیک چند فضایی معاصر، متاثر از پویایی شهری بوده است. این پژوهش که از نوع نظری، با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است، می کوشد این نکته را آشکار سازد که در دهه های اخیر گونه ای ارتباط پویای تعاملی میان شهر و سینما پدید آمده است و نمی توان از تاثیر شهرهای سینمایی بر شهرهای واقعی غافل شد. در شهرهای معاصر، گونه ای از درهم آمیختگی میان پلان های سینمایی و پلان های شهری پدید آمده است که به ادراک مخاطبان از مفهوم شهر شکل می دهند.
چیدمان گالری: مجموعه عکس های خانواده ابوالقاسم رشتی
حوزههای تخصصی:
چیدمان گرافیک: بررسی تطبیقی سوژه و ساختار در چهره های رئال کمال الملک و صنیع الملک
حوزههای تخصصی:
صنیع الملک و سپس کمال الملک به حق دو تن از بنیان گذاران شیوه جدید نقاشی در ایران خصوصاً در زمینه چهره پردازی هستند. این دو هنرمند پایه گذاران سبکی واقع گرایانه و منطقی در پرتره می باشند که تا قبل از ایشان این چنان بدان پرداخته نشده بود. سوژه ها و ساختارهای به کار رفته در آثار دو هنرمند آن چنان خاص است که قابل تأمل می نمایند. به طوری که با اطمینان خاطر می توان از این سبک و تکنیک های ویژه در پرتره های رئال امروزی شود برده و آن ها را در تکنیک های متفاوتی چون آبرنگ و رنگ و روغن اجرا نمود. نیز سبک و سیاق این اساتید می تواند برای نقاشان چهره پرداز امروزی خود آموزی ارزنده برای تجربه ورزی و مطالعه سیر پیشرفت این شاخه هنر در ایران باشد.
این مقاله به روش کتابخانه ای –توصیفی– تحلیلی سعی برآن دارد با بررسی و مقایسه پرتره های رئال ترسیم شده توسط این دو بزرگوار نشان دهد چه عواملی باعث پیدایش سبک خاص و پیشتازی در این شاخه هنری گشته است.
نقش مشاهده در هنر معاصر: امکان و ضرورت مشاهده در غیاب فرم در هنرهای تجسمی، نمایشی و موسیقی از نظر لومان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیکلاس لومان، در مسیر روشن تر ساختن کارکرد سیستم هنر، با تحلیل روابط پیچیده ی مشاهده، تمایز و فرم، بر نقش تعیین کننده مشاهده در هنر تأکید کرده است. با سه مشاهده گر فعال، یعنی سیستم هنر، هنرمند و مخاطب، کار تولید اثر هنری، تا ادراک آن ادامه می یابد. نزدیکیِ تولید و ادراک به معنای متفاوت مشاهده و فرم بازمی گردد که شرط تحقق آنها، وجود تمایزات است. در هنگام مشاهده هر فرم، تنها یک سوی تمایز آشکار و سویه ی دیگر که غیابش شرط مشاهده است، از نظر پنهان است. در هنر معاصر، در آثار کسانی مانند مارسل دوشان، جان کیج و دیگران، هنر به مثابه بازی زیباشناختی فرم ها در همین معنا جلوه گری می کند. علاوه بر این، در سینما نیز برای پذیرش جهان ساختگی روی پرده به عنوان واقعیت از جانب مخاطبان، مشاهده در این معنا ضروری است. وقتی مشاهده فراتر از ادراک حسی صِرف و قابلیت نشان گذاری و تمایزگذاری تعریف شود، آنگاه سیستم هنر قادر به مشاهده و مدیریت آن است. در این نظریه، ضمن کنار گذاشتن بحث شانس و اتفاق، نقش و اهمیت نام هنرمند در مقبول واقع شدن اثر هنری تحدید شده است. با خوانش و ارائه ی شرح مبسوط تری از این نظریه، توفیق آن را در زمینه ی تشخیص هنر دشوار فهم معاصر ارزیابی می کنیم.
روانکاوی تحولات نقاشی و معماری در بستر تاریخی جنگ جهانی اول تا جنگ دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، موضوع در روند مستمر و پیچیده تاریخ مانند یک فیلم تصور شده و از قالب های جدا و عکس گونة صامت و ایستا بیرون آمده است .اهمیت و دلیل انتخاب این روش پاسخ به نقصانی است که باعث شده اغلب ، آثار هنری نقاش ها و معماران مهم و پرآوازه یا جداگانه بررسی شده و یا تأثیر متقابل آن بر یکدیگر خارج از بستر تاریخی قرار بگیرد و اتفاقات سرنوشت سازی مانند جنگ و انقلاب که زندگی مردم، ارزش ها و سیستم ها را به هم ریخته تا دوباره بسازد، نادیده انگاشته شود .عامل روحی روانی نیز یکی از متغیّرهای این معادله است که در تولید و تحول اثر هنری نقش دارد .این متغیر نیز یا جداگانه بررسی شده و یا در نظر گرفته نمی شود .
این روشی است که بر مبنای آن می خواهیم دلیل دگرگونی ژرف و ظاهراً ناگهانی روحیة طبیعت گرا و رمانتیک کسانی مانند پیِت موندریان ، پیش از جنگ جهانی اول و تحول او به سوی نقاشی های انتزاعی را درک کرده، تأثیر نقاشی های انتزاعی روی معماری مدرن هلندی ها و سبک دِ استیل، به ویژه در معماری گریت ریت ولد 1924 در خانة شرودر، و در غرفة آلمان در نمایشگاه بین المللی بارسلون 1928، اثر میس وان در روهه را بررسی کنیم .
نمونة دیگر چنین تحولی در نتیجه جنگ خانمان سوز اول، لوکوربوزیه است .آثار پس از جنگ وی هیچ مشابهتی با آثار رمانتیک- سنتی پیش از جنگ ندارد .براساس این روش، فرضیات پژوهش را در روند تحقیق مرحله به مرحله، جزء به جزء توصیف و مقایسه کرده و به تحلیل و نتیجه گیری می رسانیم تا بتوانیم دلیل شتاب تغییر و تحولات هنری و معماری معاصر را در بستر بحران های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ُهویتی درک کرده، پیش داوری و قالب های خشک تحلیلی و مجزایی که احکام نظری متداول را دیکته می کند، بشکنیم و دیالکتیک روند شکل گیری پدیده ها را تقویت کنیم .این پژوهش حاصل تحلیل نگارندگان از آثار و مطالعات کتابخانه ای است .
بررسی تطبیقی ژانرشناسی کمیک ایرانی با نگاهی به کمیک امریکایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۹ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
45 - 54
حوزههای تخصصی:
کمیک هنر روایت مضامین از طریق تصویر است که تاکنون در عرصه زیبایی شناسیِ هنرهای تجسمی تحولات گوناگونی را از سر گذرانده و هویتی خاص یافته و در فرهنگ های مختلف، به عنوان هنری مستقل و ابزار بیانی مؤثر در قالب ژانرهای گوناگون رواج یافته و فرهنگ معاصر هنرهای تجسمی در آمریکا بیشترین سهم را در تنوع بخشی به ژانرهای کمیک داشته است. در دهه های اخیر کمیک به عرصه هنر ایران وارد شده و در قالب چند ژانر اصلی خلق می شود. ژانرهای معدود کمیک ایرانی در مقابل گوناگونی ژانرهای خارجی به نظر قابل قیاس نمی آید، با این وجود مقاله حاضر در پی آن است که با معرفی برخی از مهم ترین ژانرهای کمیک آمریکایی و برشمردن مؤلفه های آنها از سویی و بررسی ژانرهای کمیک ایرانی و یافتن ویژگی های متناظر آنها از سوی دیگر، به مقایسه تطبیقی ژانرهای کمیک ایرانی و آمریکایی دست یابد و نشان دهد که با وجود تفاوت در فرم کمیک های ایرانی و تفاوت های فرهنگی در محتوای آنها، می توان برخی را به عنوان معادل هایی برای ژانرهای غربی و عده ای را به عنوان ژانرهای بومی ردیابی کرد. به عبارت دیگر مقایسه و یافتن وجوه تشابه و افتراق ژانرهای متداول در دو حوزه فرهنگی به شناخت بیشتر ژانرهای کمیک ایرانی خواهد انجامید.