مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
سیستم اجتماعی
حوزه های تخصصی:
همسو نبودن عوامل فعال در جامعه، همواره تغییراتی پدید می آورد که بیش از هر چیز ناشی از تباین عملکرد این عوامل است. هر جامعه تحت تأثیر کنش متقابل میان عوامل حفظ وضع موجود و عوامل جدید، تغییراتی متناسب با ظرفیت خود پیدا می کند. این تغییرات را معمولاً به دو دسته «درون زا» و «برون زا» تقسیم می کنند. تغییرات «درون زا» قاعدتاً تلاطم اجتماعی در پی ندارند و برای جامعه و تعادل ساختاری آن تهدیدی محسوب نمی شوند. ولی در تغییرات «برون زا» این احتمال وجود دارد که فرایند عادی تحول ساختار اجتماعی، دچار اختلال شود. به ویژه در تحولات ناگهانی ممکن است ساختار اجتماعی تا حد فروپاشی به خطر بیفتد.
هنر به مثابه ارتباط در رویکرد سیستمی نیکلاس لومان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«نیکلاس لومان» یکی از جامعه شناسان برجستة آلمانی است که با رویکردی سیستمی به بررسی ماهیت عملکرد هنر مبادرت ورزید. او در راستای تدوین یک نظریة اجتماعی نوین با رها کردن سنت جامعه شناسی غربی و با اهمیت دادن به تغییر ساختار جوامع مدرن بر مبنای تفکیک کارکردی، جامعه را متشکل از خرده-سیستم هایی دانست از قبیل: حقوق، اقتصاد، سیاست، آموزش، علم، دین، هنر و غیره که ارتباطات اجزاء آنها را تشکیل می دهد. او ادراک حسی را به قلمرو سیستم های روانی و هنر را به مثابه ارتباط به قلمرو اجتماع واگذار کرد. پس هنر، ارتباطی دانسته شد که ادراک می شود، ارتباطی که ادراک را می فریبد و آگاهی از آن را جهت می-دهد. در این مقاله ضمن مطالعه و ارزیابی نظریة لومان با استناد به کتاب های اصلی وی تلاش می شود تبیین شود که هنر چگونه ارتباطی است و چگونه ادراک و ارتباط را در خود جمع می کند؟
ارائه روش علمی مناسب به منظور طبقه بندی روستاها با اهداف برنامه ریزی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به طور کلی در تمامی مطالعات شهری و روستایی به منظور سهولت مطالعه، درک واقعیت های موجود، پی بردن به نابرابری ها و علل آن و رسیدن به نتیجة مطلوب و نهایتاً ارائة راه حل های لازم، گروه بندی امری لازم به شمار می رود به ویژه در کشوری نظیر ایران که بیش از 62 هزار روستا و مزرعه در پهنه وسیع آن و در نواحی کاملا متضاد با هم توزیع شده است و یا هندوستان که بیش از 300 هزار روستای اصلی دارد. در این تحقیق سعی شده است که روش علمی مناسبی مطابق با الگوی کمّی والتر روستو و براساس چهار سیستم تأثیرگذار در یک محدودة جغرافیایی اعم از استان، کشور یا یک ناحیه مشخص ارائه گردد . در این روش پیشنهادی تمام جنبه های طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در نظر گرفته می شود. روش تحقیق، عمدتاً توصیفی- تحلیلی و نوع تحقیق کاربردی-توسعه ای است. یافته ها و نتایج تحقیق نشان می دهد که با توجه به اهداف برنامه ریزی روستایی که توسعه روستایی هدف اصلی آن است، نخست در یک مجموعه روستایی روستاها باید ابتدا براساس شاخص ها و الگوهای مناسب طبقه بندی شوند و ثانیاً پیشنهاد می شود که اصول و ضوابط طبقه بندی صرفاً آمار و ارقام مقایسه ای نظیر سقف جمعیتی و یا صرفاً شکل و تیپ و یا موقع ریاضی روستاها نباشد بلکه نتیجه آن باید گویای واقعیت هایی در خصوص وجود امکانات و پتانسیل ها و به عکس چالش و محرومیت ها در سطح روستاها باشد. از این رو طبقه بندی روستاها براساس الگوی والتر روستو و یا به کارگیری چهار سیستم طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به عنوان یک الگوی مناسب تحلیل شده است.
چارچوبی برای انتخاب رویکرد مناسب در بررسی سیستم های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰۴
65 - 79
سیستم اجتماعی کاملاً تحت تأثیر پیچیدگی های ناشی از ماهیت خود قرار دارد. این سیستم ویژگی های سیستم های سطوح پایین تر خود را به ارث می برد؛ ولی ویژگی هایی نیز دارد که آن را از سطوح پایین تر خود متمایز می کند. سؤال اینجاست که این ویژگی های یکسان و متمایزکننده چه هستند و چگونه روش شناسی های مختلفِ توسعه داده شده تا به امروز به این ویژگی ها پاسخ گفته اند.این مقاله با هدف ارائه تعریفی از سیستم های اجتماعی، بررسی ویژگی های آن، و ارائه چارچوبی برای کمک به انتخاب رویکرد مناسب جهت تحلیل سیستم های اجتماعی با توجه به ویژگی های وضعیت سیستم مورد بررسی توسعه داده شده است. این تحقیق از یک استراتژی کیفی جهت رسیدن به اهداف خود بهره می گیرد. روش شناسی این مقاله مرور یکپارچه[1] است. در اینجا محتوای مقالات مختلفی بررسی و مبتنی بر آنها ابتدا تعریفی از سیستم اجتماعی و ویژگی های آن، ارائه می شود. سپس، چارچوبی برای انتخاب روش شناسی مناسب مطالعه یک سیستم اجتماعی مبتنی بر ویژگی های آن ارائه شده است. پژوهشگران می توانند با استفاده از نتایج این مقاله نسبت به انتخاب روش شناسی مناسب با توجه به ماهیت وضعیت مسئله زا اقدام کنند.
ابعاد توسعه اجتماعی در قشم با تکیه بر نظریه پارسنز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مطالعه تأثیر ابعاد مختلف توسعه اجتماعی در جزیره قشم آغاز شد.، نظریه سیستم پارسنز به عنوان چارچوب نظری انتخاب شد و ابعاد مختلف توسعه بر اساس چهار خرده نظام پارسنز، تعیین شد. روش تحقیق نیز تاریخی و فن استفاده شده در این پژوهش، تحلیل اسناد بود. در نهایت، نتایج حاصل نشان داد که تلاش برای پیشرفت و توسعه در چهار عرصه، فکر، یعنی تحول در آموزش و پرورش و رسانه ها، علم، یعنی شتاب بخشی در تولیدات علمی و نظریه پردازی در جهت رسیدن به استقلال علمی، زندگی، یعنی توجه به ارتقای شاخصه های عدالت، امنیت، رفاه، استقلال، آزادی و معنویت در جامعه، معنویت، یعنی تقویت روحی و انگیزه پیشرفت واقعی در تمام عرصه ها، صورت بگیرد تا بسترهای واقعی برای رسیدن به توسعه هر جانبه در کشور فراهم شود. در برنامه ریزی برای تحقق الگوی پیشرفت باید جمع آوری ذخایر ملی و بالفعل ساختن استعدادها، تشکیل گروه های پژوهشی، توزیع عادلانه امکانات تحقیقاتی و دانشگاهی هدف گذار صحیح، تربیت نظریه پردازان توانا، سرمایه گذاری روی علوم نوین و کاربردی، تقویت روحیه خودباوری و انگیزه پیشرفت مورد توجه قرار گیرد.
بررسی انتقادی نظریۀ سیستم ها و تغییر پارادایم در جامعه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
نظریه سیستمی نیکلاس لومان در مقام یک تئوری اجتماعى، چشم انداز مناسبی برای شناخت نظام اجتماعی و جهان مدرن بوجود آورده است. «نظریه سیستمها و تغییر پارادایم در جامعه شناسی» تدوین و ترجمه علی اردستانی اثری حائز اهمیت درخصوص اندیشه های لومان و عناصر اندیشگی اوست. این اثر دربرگیرنده پنج مقاله از نیکلاس لومان با عناوین؛ تغییر پارادایم در نظریه سیستم ها، نظریه سیستمهای جدید و نظریه جامعه، مدرنیت علم، جهانی شدن یا جامعه جهانی: چگونه باید جامعه جهانی را درک کرد، سخن و سکوت، و سه مقاله از دیگر نویسندگان با عناوین چرا سیستم ها، میراث لومان و بنیانهای نظریه سیستم های اجتماعی است. اثر موردبحث با تمرکز بر نظریه اجتماعی، نظریه ارتباطات و نظریه تکامل به عنوان عناصر اصلی نظریه سیستمی از یکسو و قرار دادن سیستم اجتماعی در ارتباط با محیط اعم از جهان مدرن و جامعه جهانی، تبیینی قابل قبول از نظریه سیستم ها ارائه نموده است. با این حال اثر مورد بحث خالی از ایراد نیست؛ ضعف پوشش مباحث، همچنین ترجمه و معادل سازی های نامفهوم از جمله موارد قابل ذکر است. از این رو در مقاله پیش رو ضمن توضیح نظریه سیستم ها که محتوای اصلی کتاب را تشکیل می دهد، به نقد و بررسی آن در سه بخش صوری و محتوایی و ترجمه پرداخته می شود.
نقش مشاهده در هنر معاصر: امکان و ضرورت مشاهده در غیاب فرم در هنرهای تجسمی، نمایشی و موسیقی از نظر لومان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیکلاس لومان، در مسیر روشن تر ساختن کارکرد سیستم هنر، با تحلیل روابط پیچیده ی مشاهده، تمایز و فرم، بر نقش تعیین کننده مشاهده در هنر تأکید کرده است. با سه مشاهده گر فعال، یعنی سیستم هنر، هنرمند و مخاطب، کار تولید اثر هنری، تا ادراک آن ادامه می یابد. نزدیکیِ تولید و ادراک به معنای متفاوت مشاهده و فرم بازمی گردد که شرط تحقق آنها، وجود تمایزات است. در هنگام مشاهده هر فرم، تنها یک سوی تمایز آشکار و سویه ی دیگر که غیابش شرط مشاهده است، از نظر پنهان است. در هنر معاصر، در آثار کسانی مانند مارسل دوشان، جان کیج و دیگران، هنر به مثابه بازی زیباشناختی فرم ها در همین معنا جلوه گری می کند. علاوه بر این، در سینما نیز برای پذیرش جهان ساختگی روی پرده به عنوان واقعیت از جانب مخاطبان، مشاهده در این معنا ضروری است. وقتی مشاهده فراتر از ادراک حسی صِرف و قابلیت نشان گذاری و تمایزگذاری تعریف شود، آنگاه سیستم هنر قادر به مشاهده و مدیریت آن است. در این نظریه، ضمن کنار گذاشتن بحث شانس و اتفاق، نقش و اهمیت نام هنرمند در مقبول واقع شدن اثر هنری تحدید شده است. با خوانش و ارائه ی شرح مبسوط تری از این نظریه، توفیق آن را در زمینه ی تشخیص هنر دشوار فهم معاصر ارزیابی می کنیم.
رویکردی متفاوت به دیگری در هنر: با یک رویکرد لومانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در رویکرد لومانی، هنر به مثابه سیستمی اجتماعی از جنس ارتباطاتِ غیرمستقیم و فرازبانی است که با ابتنا بر عملکردهای خود-ارجاع، فروبسته عمل می کند. سیستم با رجوع به عملکردهای پیشین در افق زمانی گذشته، افق زمانی آینده را به روی خود گشوده نگه می دارد. حاصل این امر، پدید آمدن سبک های هنری یکی پس از دیگری است که برخی عناصر یکدیگر را نقد، تأیید، یا تعدیل کرده اند. برای نمونه، سبک «امپرسیونیسم»، حاصل فعالیت سیستم هنر در واکنش به سبک «رئالیسم» بوده و از پیامدهای خود-ارتباطی سیستم هنر به شمار می آید. تمایز هدایتگر میان سیستم/محیط، نشان می دهد که خود-ارتباطی هرگز به معنای نفیِ نقش دیگری در هنر نیست. هنر برای اعلام موجودیت و به پایان نرسیدن باید از غیر هنر، یا دیگری تفکیک شود. اما انکار سودمندی، لذت بی غرض، غایت در خود، یا بی غایتی در «هنر برای هنر» به معنای حذف دیگری نیست. هیچ یک از جنبش های هنری مدرن نوآور نمی توانند به صِرف داشتن خود-ارتباطیِ محض ادعا کنند. در سیستم هنر، سیستم های روانی (انسان ها) و اجتماعی مشارکت کنترل شده دارند. فقدان کنترل مصادف با تحلیل رفتن پویاییِ سیستم هنر است. در این پژوهش تلاش شده با ابتنا بر مطالعه (ترجمه و تحلیل) آثار اصلی لومان، ضرورت وجود دیگری در هنر از منظری متفاوت بیان شود.