فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۶۸۱ تا ۸٬۷۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
13 - 26
حوزههای تخصصی:
مناظر موقت، پوشش ی موقتی برای مناظر دائمی هس تند که اگرچه برای مدت کوتاهی باقی م یمانند، تأثیرشان بر ادراک ذهنی مردم از محیط و خلق معنی، پایدارتر و مؤثرتر اس ت. در این مقاله تلاش ش ده اس ت تا با استفاده از روش تحلیلی توصیفی با استفاده از شفاف سازی متون و بررسی مصادیق به تبیین چگونگی سازوکار تأثیر گذاری منظر موقت پرداخته شود و همچنین با در نظر گرفتن این مقوله به عنوان مقوله ای جدید، تأثیرات منظر موقت بر رفتار و تعاملات اجتماعی شهروندان موردبررسی قرار گیرد. نتایج پژوهش نش ان می دهد؛ منظر موقت با ایجاد تجربه ای جدی د از منظر، در نقش یک محرک، کنش های آگاهانه و ناآگاهانه اجتماعی را به همراه دارد. ش هروندان جذب فعالیت ها و حضور سایرین می شوند و به واسطه تجربه و حضوری مشترک خاطره ای جمعی ش کل می گیرد. تباین فضایی صورت گرفته س بب افزایش حس تعلق می شود. درنهایت این نمایش شهری سبب افزایش تعاملات اجتماعی و تبدیل شهروندان به شهروندی فعال می گردد.
The study of cultural factors and design patterns of traditional houses in Isfahan during the Qajar period
حوزههای تخصصی:
The historic houses of the Qajar era are among the remarkable works of this period, which, due to their close connection with the everyday life of the people, are indicative of the special characteristics of their time. These houses are not only important in terms of plans and architectural spaces, but also unique in terms of decorations and arrays and cultural values. Thus, this paper is aimed at understanding the residential architecture and its design patterns in Qajar houses in Isfahan. The research methodology is analytical and descriptive and has been done with library and field method. Special attention has been paid to the design and spatial designing patterns and by analyzing, analyzing and comparing them, the further categorization of cultural factors and design patterns in Vasigh's home has been provided. Actually, As space organization is considered an integral part of traditional Iranian architecture, In a way, it shows the application of spaces, Also, they represent the dominant thinking of their age. Due to the necessity of his time, the Qajar art faced Western elements and reacted itself selfishly. The result of this response to the design of the architecture is that in many cases the imported elements have been able to combine with the traditional elements. At home, we also encountered spatial patterns that clearly illustrate this issue. At home, we also encountered spatial patterns that clearly illustrate this issue. But in general, artists of this era have been able to achieve unity in the design of the architectural design of this house, despite the combination of elements of different cultures.
دلایل فقدان منظره نگاری در نقاشی ایرانی با توجّه به اتیمولوژی واژه طبیعت در زبان فارسی
منبع:
رهپویه هنر/ هنرهای تجسمی دوره اول زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱
45 - 56
حوزههای تخصصی:
مسئله مورد توجه در جستار حاضر، بحث پیرامون چرایی فقدان منظره پردازی و نقاشی طبیعت، به عنوان یک موضوع مستقل، در هنر ایران با دقت نظر در اتیمولوژی واژه طبیعت است. در نقاشی ایرانی، بر خلاف نمونه های غربی و آثار خاوردور، هرگز طبیعت و مناظر آن در جایگاه موضوع اصلی اثر قرار ندارند، در مطالعه واژه طبیعت در زبان فارسی نیز در می یابیم که واژه مذکور تا سده اخیر کاربرد معنایی مترادف با (nature) در زبان انگلیسی را نداشته و در معنای فطرت و ذات مورد توجّه ادبا و فلاسفه قرار داشته است. در زبان فارسی، پس از اسلام و اختلاط با زبان عربی، واژه ای کل نگر دال بر جهان پیرامونی، بیرون از انسان که برساخته او نیست، وجود ندارد، و واژه طبیعت با کاربرد امروزی آن در سده اخیر و در پی گسترش روابط با غرب در کلام و افکار ایرانیان وارد شده است. بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت که از آنجا که تفکر زاییده زبان است، لذا یکی از اصلی ترین دلایل عدم وجود نقاشی طبیعت در ایران را می توان ماحصل فقدان مصداق کلامی آن دانست. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل داده ها به شیوه استقرائی انجام پذیرفته است.
ارزیابی شیوه های ایجاد محرمیت در سه نظام پیمون بزرگ ، کوچک و خرده پیمون در پیکره بندی مسکن ایرانی- اسلامی با استفاده از تکنیک نحو فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیرنیا، طبقه بندی شکلی خانه را در سه نظام فضایی پیمون بزرگ، کوچک و خرده پیمون تقسیم کرده که مبنای آن، مقیاس فضایی و تعداد و نحوه چیدمان فضاهای مختلف موجود در خانه ها است. علی رغم معرفی اسمی این الگوها در معماری اسلامی، تا کنون پژوهش خاصی در ارتباط با تبیین ویژگی های فضایی این خانه ها و الگوهای حاکم بر آنها صورت نگرفته است. پژوهش حاضر، ضمن معرفی مفهوم محرمیت به عنوان یک اصل در معماری اسلامی، به تحلیل ساختار فضایی سه نظام فضایی و نحوه پاسخ گویی آنها به این اصل پرداخته است. برای این منظور، از روش نحو فضا استفاده شده و پس از معرفی عوامل معماری پدیدآورنده محرمیت در فضا، شاخص های نحوی که برای تحلیل و سنجش عوامل مذکور کاربرد دارند، تبیین شده اند. سپس با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالیِ هدفمند ، شش نمونه خانه سنتی از مجموع سه پیمون مورد نظر در دو شهر کاشان و اصفهان، انتخاب و موارد یادشده مورد سنجش قرار گرفتند. روش مورد استفاده، کمی و شیوه تحلیل داده ها، توصیفی و تحلیلی مبتنی بر یک فرآیند علّی است. ابزار گردآوری و تحلیل داده ها؛ نمودارهای توجیهی، روابط ریاضی نحو فضا و نرم افزار Depthmap هستند که هر شاخص با ابزار خاص خود مورد تحلیل قرار می گیرد. شیوه گردآوری نیز به صورت بررسی منابع مکتوب و میدانی است. با توجه به این که محرمیت به عنوان یک اصل در هر سه نظام خانه وجود داشته و همواره مورد توجه سازندگان آنها بوده است، اما نحوه نمودپذیری آن در سه نظام فضایی، تفاوت هایی با یکدیگر دارد. مقایسه ساختار فضایی خانه ها در پاسخ گویی به موضوع محرمیت نشان داد که در شاخص هایی هم چون درون گرایی، حریم، سلسله مراتب و مکان یابی، خانه های دو شهر رفتار مشابهی دارند؛ اما در شاخص نهی اشرافیت و سلسله مراتب ورود از بیرون به داخل خانه، تفاوت هایی میان خانه های مورد بررسی مشاهده می شوند
نگرشی هندسی و مفهومی به زمینه های گره ده تند و کند هنر گره چینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
21 - 40
حوزههای تخصصی:
تزیینات اغلب بناهای شاخص دوره ی اسلامی، نقشی پررنگ با پشتوانه فلسفی مختص به خود را داشته است. گونه تزیین گره، نوعی منحصر به فرد در میان انواع تزیینات هندسی معماری اسلامی و سنتی ایران و شرق بوده است که خلق این میراث ماندگار از ترکیب تعدادی شکل بنیادی یا نقش مایه تشکیل می شوند. اولین مرحله ترسیم گره، بستن زمینه ی (قاب) گره است که نقش مایه ها با آن محدود می شوند. گره های هندسی در برخورد اول گیج کننده به نظر می رسند ولی با دقت بیشتر مشاهده می گردد که در پشت هر زمینه گره، منطقی هندسی و مفهومی ذاتی نهفته است. در این راستا این سوال مطرح می شود که چگونه می توان زمینه های جدیدی با اندیشه ای عرفانی و هندسه ای نامتقارن در مقابل زمینه های مرسوم خلق نمود. در این پژوهش، با تمرکز بر یکی از انواع گره (گره ده تند و کند)، منطق نظم هندسی در نقش مایه ها اثبات شده و زمینه های جدیدی با رویکرد هندسی و اندیشه ای عرفانی معرفی و ویژگی های هندسی آرایه های اسلامی از زاویه ای دیگر مورد بررسی قرار می گیرد. برای تبیین یافته های این پژوهش، از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است و گردآوری داده ها با بهره گیری از روش مطالعات اسنادی کتابخانه ای انجام شده است. همچنین، تحلیل داده ها که منتج به ارایه ی زمینه های جدید شده، با استفاده از روش استدلال منطقی انجام گرفته است.
سیاوش در شاهنامه های شاهزادگان تیموری: مقایسه تطبیقی نگاره های داستان کشته شدن سیاوش در شاهنامه های ابراهیمسلطان، بایسنقری و محمد جوکی
حوزههای تخصصی:
سه فرزند شاهرخ تیموری، یعنی ابراهیم سلطان، بایسنقر میرزا و محمد جوکی،حامیان خلق سه نسخه مصور نفیس از شاهنامه هستند. این شاهنامه ها که طبعا همگی متنی واحد دارند، به لحاظ شیوه تصویرگری تفاوت هایی با یکدیگر دارند. همچنین در این کتاب ها نقاشی هایی با موضوع یکسان وجود دارد. داستان کشته شدن سیاوش یکی ازموضوعاتی است که در هر سه نسخه به تصویر درآمده است و پژوهش حاضر نیز به مطالعه آن اختصاص دارد. پرسش های اصلی مقاله عبارتند از: الف. دلیل انتخاب شخصیت سیاوش و صحنه مرگ او چیست؟ ب. آیا مقایسه این سه نسخه می تواند درباره شرایط سیاسی، تاریخی و هنری آن دوره و ذهنیت سفارش دهندگان نکاتی را روشن کند؟ در این مقاله برای بررسی این سه نگاره از مطالعه بافتار اثر هنری، خوانش بینامتنی متن و تصویر و بررسی شمایل شناختی استفاده شده است. بنابراین در ابتدا به چرایی انتخاب داستان و ارتباطات میان متن و تصویر (تعداد ابیات موجود در نگاره ها؛ نسبت اندازه متن به تصویر؛ بیتِ مصوّر؛ سَرداستان[1]؛ و میزان تعهد نگارگر به متن فردوسی در تصویرسازی) پرداخته شده است. در مرحله بعد، ترکیب بندی نقاشی ها (ارتباط میان کادر متن و کادر تصویر؛ تعداد پیکرهای موجود در صحنه؛ نحوه قرارگیری آنها؛ و ارتباط میان پس زمینه با پیکرها) تحلیل و با یکدیگر مقایسه شده اند. در انتها نیز بررسی شمایل شناسانه جزئیات تصویر (لباس و کلاه افراد، به خصوص سیاوش و گرسیوز و گروی؛ ژست و حالت افراد؛ و رشد گیاه از خون سیاوش) انجام شده است. میزان استقلال این نگاره ها از یکدیگر و چگونگی روایت هر یک از شرایط حامی مالی، از دستاوردهای این مطالعه تطبیقی است.
مطالعه تطبیقی اساتیر ایران و ارمنستان با تکیه بر ایزد «مهر»
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۹
30 - 37
حوزههای تخصصی:
ایران و ارمنستان دارای روابط تاریخی، سیاسی و فرهنگی بسیار گسترده در گذر هزاره های تاریخی بوده اند، ارمنستان از دوران حاکمیت مادها تحت نفوذ شاهنشاهی ایران قرار گرفت؛ و این آغاز اثرگذاری در عرصه سیاست و هم در عرصه فرهنگ و باورهای دینی بود. تأثیر ایرانیان بر ارامنه از لحاظ دینی تا زمان مسیحی شدن ارمنستان در میانه قرن سوم میلادی به دست "گریگوری روشنگر1" برقرار بود، با توجّه به هم نژادی ارامنه و ایرانیان و نزدیکی جغرافیایی دو سرزمین به یکدیگر چنین به نظر می آید که این دو قوم در زمینه های گوناگون از جمله ادیان و باورها تأثیرات متقابل بر هم داشته اند، با این نگاه در پژوهش حاضر به بررسی جایگاه ایزد "مهر" در باورهای کهن ارامنی و ایرانی پرداخته شده و تا تأثیرات تفکّر مهرپرستی در ایران را بر گرایش به ایزد مهر در ارمنستان پیش از مسیحیت بررسی می کند.
بررسی تحلیلی و ساختار شناسانه جووک کاری صندوق قبرهای چوبی بقعه ی شیخ صفی الدین اردبیلی
حوزههای تخصصی:
بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی یکی از مجموعه بناهای مهم مذهبی و آرامگاهی است که آثار مختلف هنری را در خود جای داده است. از آثار این مجموعه می توان به صندوق و لنگه درهای چوبی بسیار زیبایی که از دوره های مختلف تاریخی در این مکان بجا مانده، اشاره کرد. پژوهش حاضر در نظر دارد، شکل گیری جووک های بکار رفته در آثار این مجموعه را بررسی نموده تا از این طریق بتواند به اشکال و فرم جووک های بکار رفته در آن ها دست یابد. نگارندگان سعی دارند به مطالعه آثار چوبی مذکور در جهت شناخت و معرفی تکنیک ها و نقوش بپردازند مطالعه روند شکل گیری آن ها می تواند به عنوان ضرورتی برای تحقق حاضر در نظر گرفته شود. سوال مورد مطرح این است که چه نقوشی در جووک کاری های آثار چوبی بقعه شیخ صفی الدین بکار رفته و روند تغییرات این نقوش چگونه بوده است؟ روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده، تجزیه و تحلیل تصاویر به صورت نرم افزاری انجام گرفته است. جامعه آماری مربوط به 12 صندوق چوبی می باشد. بخش اصلی این پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه ای و استفاده از تصاویر عکاسی شده صورت گرفته است. یافته های بدست آمده نشان می دهد که این مجموعه هنری و آرامگاهی روند تدریجی تغییرات در هنرهای چوبی ایران، از عصر ایلخانی تا دوره ی صفوی را در بردارد. این تغییرات در تکنیک ها و فرم ها بیش از همه متوجه نقوش است، جووک های اجرا شده در دوره های ایلخانی و تیموری و اوایل صفوی به مراتب پیچیده تر و زیباتر بوده و قامه بندی آن بیشتر بحالت خود آلت ها مثل: شش، ستاره و... می باشد در صندوق قبر محیی الدین محمد که قدیمی ترین صندوق چوبی و تماما با تکنیک جووک اجرا شده، جووک های آن با اشکال لوزی، مربع، مثلث و ... بوده و عمدتا با چوب آبنوس و استخوان اجرا شده اند که در دوره های بعدی اشکال بکار رفته در این تکنیک به مراتب ساده تر شده و قامه بندی بصورت نواری اجرا شده است.
معرفی محوطه ی باستانی شهر سیبه-کوخرد، بر اساس داده های حاصل از بررسی های آرکئوژئوفیزیک و باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محوطه های باستانی بسیاری در این مرزوبوم ناشناخته مانده اند و در این سال ها با بی توجهی و به بهانه ی رشد و توسعه ی شهرها و روستاها نادیده انگاشته شده اند. محوطه هایی که هر یک حلقه ای در زنجیره ی مطالعات تاریخ بشر هستند و وجود هرکدام برای خوانش صحیح فرهنگ گذشتگان بایسته است. در روستای کوخرد -که در شهر بستک استان هرمزگان قرار دارد- یکی از محوطه های باستانی کمتر شناخته شده ای وجود دارد که ساکنان روستا، آن را شهر سیبه می خوانند که در برخی از منابع مکتوب نیز به همین نام نوشته شده است. پراکندگی آثاری از دوران پیش ازتاریخ تا دوران متأخر اسلامی در اطراف منطقه کوخرد، وجود نقاشی های صخره ای از دوران پیش ازتاریخ تا اسلامی، سازه آبی تِرِنُه (از سازه های ساخته شده در دوره ی ساسانی)، آرامگاه دو گنبدان و حمام دوره ی اسلامی، همگی از غنای این خطه خبر می دهند. در سال 1396، بررسی های باستان شناسی و به طور اخص بررسی آرکئوژئوفیزیک در این محوطه انجام شد. این نوشتار در پی معرفی محوطه ی باستانی شهر سیبه و بیان نتایج حاصل از بررسی ها است. با بیان مطالبی از منابع مکتوب بحث آغاز شده و در ادامه، با ارائه ی تصاویر، جداول تحلیل سفال ها، نقشه های حاصل از بررسی های آرکئوژئوفیزیک و نقشه های رقومی و مطالعه و تحلیل داده ها به سامان دادن مطالب پرداخته شده است. نتایج حاکی از آن است که اگرچه وجود برخی آثار در اطراف و نزدیکی محوطه ی باستانی بر این مطلب که این منطقه جغرافیایی، منطقه ای دارای استقرار در پیش از اسلام بوده، صحه می گذارد، اما نتایج مطالعات میدانی و سفال های سطحی، نگارندگان را در انتساب این محوطه به دوران پیش از اسلام دچار تردید نموده است.
تحلیل خوانش مخاطبان از گونه های مختلف مساجد معاصر تبریز از دیدگاه فرم و نماد و با معیار احکام فقهی شیعی
حوزههای تخصصی:
مقوله خوانش مخاطبان از مساجد معاصر ایران در ادبیات نظری معاصر کشورمان، امری کمترشناخته شده است و اهمیت بنای مسجد در مقام یکی از سمبل های معماری اسلامی ایران، حساسیت ویژه ای به این حوزه می بخشد. در خوانش مخاطبان از دریچه رابطه فرم و نماد، به بنای مسجد به مثابه آمیخته ای از کالبد و معنا نگریسته می شود. امروزه، گاه شاهد ظهور مساجدی هستیم که خوانش مشترکی از آن ها بین مخاطبان وجود ندارد؛ لذا تحلیل چگونگی خوانش می تواند در معرفی این فرایند، مؤثر باشد. جهت گیری کلی پژوهش، بر اساس هدف، از نوع تحقیقات بنیادی است و ماهیت و روش این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است. با استفاده از منابع مکتوب، مدلی برای خوانش مساجد معاصر به دست آمد و در بخش میدانی و ارزیابی خوانش مخاطبان، از نُه مسجد متنوع که از میان 180 مسجد معاصر تبریز انتخاب شده بودند، استفاده گردید. از ابزار پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده برای تقرب به اهداف پژوهش استفاده شد. نتایج نشان می دهد در خوانش مساجد معاصر، علاوه بر عناصری چون گنبد و مناره، مفاهیم فرامادّی مانند آرامش روحی و معنویت نیز نقش مهمی دارند. به نظر می رسد در احکام فقهی شیعی، به عنوان معیار تحلیل خوانش برای سنجش برخی از عوامل دخیل در خوانش مانند، سبک، آرایه، مناره و محراب، سنجه هایی ارائه شده باشد و وجود برخی عناصر از جمله گنبد و ایوان، هر چند با معیارهای مذکور قابل سنجش نیستند، برای فهم و خوانش بهتر معانی در مساجد معاصر ضروری به نظر می رسند.
تحلیل چند معیاره آسیب پذیری شبکه معابر درون شهری از منظر پدافند غیرعامل (نمونه موردی: شهر جدید صدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
1 - 12
حوزههای تخصصی:
شبکه ارتباطی یکی از مهم ترین و پیچیده ترین بخش ها در یک جامعه مدرن هستند؛ سطح اطمینان شبکه ارتباطی و نیاز به کاهش خسارات ناشی از حمله دشمن، با تداوم خدمات شهری روزانه مرتبط هستند، بنابراین، لازم است اقدامات مدیریتی برای پیشگیری اتخاذ گردد. هدف این پژوهش ارزیابی میزان آسیب پذیری شبکه ارتباطی شهر جدید صدرا با رویکرد پدافند غیرعامل و ارایه راهکارهایی برای کاهش آن است. بدین منظور ابتدا، مبانی نظری مربوطه با مطالعه اسنادی و رویکردی تحلیلی – توصیفی بررسی شده و در ادامه معیارهای مورد نیاز پژوهش استخراج شده است. جهت وزن دهی معیارها از نظر کارشناسان و مدل IHWP (Inversion Hierarchical Weight Process) استفاده شده است. در تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای Space Syntax (چیدمان فضایی)، برای محاسبه میزان همپوشانی فضایی معابر و (GIS (Geographic Information System، جهت تحلیل و همپوشانی لایه های اطلاعاتی، استفاده شده است. نتایج نهایی نشان می دهد محور شریانی شهر جدید صدرا، از میزان آسیب پذیری بالایی نسبت به سایر معابر شهر، برخوردار است. پیشنهادات کاربردی این پژوهش می تواند برای کاهش آسیب پذیری شبکه معابر شهر جدید صدرا، برای برنامه ریزان و مسئولین این شهر، به کار گرفته شود.
واکاوی هنر مقرنس در دوره های تاریخی قبل و بعد از اسلام در ایران و محدوده گسترش این هنر در جهان (نمونه موردی بناهای ایرانی – اسلامی)
حوزههای تخصصی:
مقرنس یکی از مهم ترین و عمده ترین عناصر تزیینی در معماری ایران و حاصل شناخت معماران ایرانی نسبت به علم هندسه و ریاضیات پیشرفته اس ت. باز زنده سازی این الگو مستلزم شناخت کافی نسبت به تمامی ابعاد موضوع نظیر گونه شناسی، سیر تکاملی و اجرایی آن است. هدف این پژوهش پاسخ به این سؤال است که مقرنس در دوره های تاریخی قبل و بعد اسلام سیر نزولی یا صعودی داشته است یا خیر و از نظر فرم و عملکرد به چه صورت بوده است. در راستای پاسخ به این سوالات مقرنس های بکار رفته در بخش ها و دوره های مختلف قبل و بعد اسلام مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. به نظر می رسد طرح های مقرنس در عین وجود شباهت های ظاهری دارای تفاوت هایی با توجه به موقعیت و توجه به دوره تاریخی بوده است. این تحقیق از نظر هدف، طرحی کاربردی است؛ و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. اطلاعات لازم برای پژوهش از طریق مطالعات کتابخانه ای، پیمایش های میدانی(مشاهده) انجام شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که الگوی طرح های مقرنس در بناهای مذهبی پیچیده تر از بناهای غیرمذهبی است. همچنین در طول تاریخ، مقرنس سازی مانند هنر های تزئینی دیگر ایران زمین سیر تکاملی را از نظر کثرت کاربرد و پیچیدگی تکنیک ساخت و همین طور از نظر افزونی مواد پیموده است.
راهکارهای بصری در مصورسازی و مشروعیت بخشی به احکام نجوم در فال نامه های مصور دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باور به تأثیر وضعیت اجرام آسمانی بر اتفاقات و رویدادهای زندگی انسان، از دیرباز در میان اقوام مختلف متداول بوده است. مفاهیم احکام نجومی در هنر ایران به صورت نقش مایه های تزیینی در فلزکاری و دیگر هنرهای کاربردی در دوره های مختلف مورداستفاده قرار گرفته است، اما در فال نامه های مصور دوره صفویه، این مفاهیم نه در ساحت تزیین بلکه در ماهیت اصلی خود؛ یعنی ابزاری برای پیش گویی ظاهر شده است. پیش گویی از طریق احکام نجومی در دوره اسلامی، با ممنوعیت نهاد دینی مواجه بوده است. با توجه به نقش تعیین کننده مذهب در حکومت صفویان، این مسأله مطرح می شود که پیش گویی از طریق استفاده از مفاهیم احکام نجومی چگونه در نگارگری فال نامه های مصور عصر صفوی نمود پیدا کرده و چه راهکارهایی برای مشروعیت بخشی به آن در برابر ممنوعیت نهادهای دینی اتخاذ شده است؟ در این مقاله برای پرداختن به این مسأله با روش توصیفی_تحلیلی_تطبیقی، چهار نسخه فال نامه طهماسبی (پراکنده)، فال نامه فارسی موزه توپقاپی سرای، فال نامه فارسی درسدن آلمان و فال نامه ترکی سلطان احمد اول موردمطالعه قرار گرفته است. در این پژوهش، ابتدا حضور مفاهیم احکام نجومی در نگاره های این چهار نسخه موردبررسی قرار گرفته و پس از آن، نحوه تصویرسازی مفاهیم احکام نجوم و راهکارهای مشروعیت بخشی به این شیوه پیش گویی، تطبیق داده شده است. نتیجه این پژوهش حاکی از این است که به دلیل ممنوعیت شرعی استفاده از احکام نجوم در پیش گویی، این مضامین در نگاره های قدیمی ترین نسخه فال نامه مورداستفاده قرار نگرفته و تنها در متن فال آن به این مفاهیم اشاره شده است، اما در نسخه های بعدی، این مفاهیم به طور مستقیم در نگاره ها تصویرسازی شده و از راهکارهایی مثل استفاده از آیات قرآنی در هر نگاره، استفاده از شمایل های مذهبی در کنار مضمون تنجیم و هم چنین استفاده از تصویر فرشتگان برای مشروعیت بخشیدن به کاربرد احکام نجومی در پیش گویی، بهره گرفته شده است.
تجلی ذکر در فضای معماری اسلامی - ایرانی از طریق بشارت و انذار؛ نمونه موردی: مساجد معماری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
71-79
حوزههای تخصصی:
تبیین معیارهای پایداری اقلیمی در ابنیه سکونتی اقلیم گرم و مرطوب (نمونه موردی: خانه های سنتی اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
161-170
حوزههای تخصصی:
بررسی نقوش سازها در ایران باستان وشناخت جایگاه و اهمیت موسیقی در آن دوران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
101 - 116
حوزههای تخصصی:
در ایران باستان به روایت های نوشتاری و نقوش بازمانده، موسیقی از جایگاه بالایی برخوردار بوده است، و اغلب شاهان و دولت مردان به موسیقی اهمیت می دادند. از این دوران، نام سازهای بسیاری باقی مانده است که نقوش برخی از آن ها، در نقش برجسته ها، طرح و نقش روی ظروف دوران مختلف، قابل شناسایی است. در این مقاله، به سازهای ایران باستان که روی ظروف و نقش برجسته ها باقی مانده، پرداخته شده است؛ با بررسی آن ها، اهمیت و جایگاه موسیقی در آن دوران، مورد پژوهش قرار می گیرد. روش پژوهش، توصیفی– تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده است. با بررسی نقوش و متون دوران باستان، مشخص شد، موسیقی، هنری جداگانه نبود و همراه سایر رسوم اجتماعی، مانند مراسم مذهبی، جشن ها و جنگ ها اجرا می شد. با توجه به پیکرک های گلین نوازندگان عیلامی، می شود حدس زد که، از موسیقی در آیین های مذهبی بهره می بردند. در اولین هم نوازی جهان- که در مهر چغامیش دیده شد- همه نوازندگان، بانوان هنرمند عیلامی بودند. موسیقی در دوران هخامنشی به سه شکل بزمی، مذهبی و رزمی وجود داشته است؛ این مساله، اهمیت روز افزون موسیقی را در این دوران نشان می دهد و طبق اسناد مکتوب باقی مانده از دوران هخامنشی، اکثر نوازندگان در این دوره زن بودند. پیکرک های گلینی از نوازندگان دوران اشکانی به دست آمده که، اکثر آن ها زن هستند و اغلب آن ها، چنگ نوازانی هستند که، در حالت ایستاده، ساز می نوازند. با توجه به اهمیت موسیقی در این دوران و حضور گسترده زنان در عرصه موسیقی، می توان نتیجه گرفت که، زنان در ایران باستان از منزلت والایی برخوردار بودند. تنوع موسیقی و ساز در عصر ساسانی، رونق موسیقی و حرمت موسیقیدانان را نشان می دهد. با توجه به جایگاه اجتماعی موسیقیدانان، و این که نوازندگان در سفر و شکار، ملازم شاهان بودند و همچنین از اجرای موسیقی در جشن و شکار و مراسم های مذهبی، می توان به اهمیت موسیقی در این دوران پی برد.
بومی سازی الگوی شهر اکولوژیک بر اساس آینده پژوهی سناریو مبنا، نمونه موردی: شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور رویکردهای جدید برنامه ریزی شهری، افقی تازه از این علم را نمایان می سازد. رویکردهایی که به جای الویت دهی به کالبد شهر، زمینه های مختلف آن را دربر می گیرد. در این رویکردها، نگاه به شهر، به عنوان سیستمی اکولوژیکی-اجتماعی بر نگاه کالبدی صرف غالب شده و توانسته روابط اکولوژیکی- اجتماعی موثر بر شهر را شناسایی و از آنها در جهت رفع مسائل شهری بهره ببرد. شهر اکولوژیک، شهری هماهنگ با طبیعت، به دنبال تحقق پویایی اقتصادی و عدالت اجتماعی است. در این بین شهر بجنورد، با پتانسیل های بوم شناختی و طبیعی از جمله شهرهایی است که با وجود زمینه های اکولوژیکی در آن، به دلیل تغییرات ناگهانی رشد جمعیت شهری و توسعه های اخیر، از حرکت در مسیر توسعه شهری پایدار، بازمانده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و اکتشافی، با استفاده از شیوه آینده پژوهی صورت گرفته که به شناسایی قابلیت ها، محدودیت ها و یا زمینه های تحقق شهر اکولوژیک در بجنورد می پردازد. هدف پژوهش، آن است که با شناخت زمینه های شهر اکولوژیک در بجنورد و با بهره گیری از تکنیک آینده پژوهی و در قالب مصاحبه دلفی و سناریوها، رویکرد را بومی سازی کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سه مولفه اساسی مدیریت هوشمند شهری، حفاظت محیط-زیست شهری و نیز ارتقا کیفیت حمل ونقل عمومی در کنار کارایی مصرف انرژی در دستیابی به شهر اکولوژیک بجنورد، ضرورت دارد.
نماد شناسی حوض در حوزه اخلاق معماریِ ایرانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری در فرهنگ های دینی و سنتی همواره مفاهیم باطنی خود را در قالب نماد ارائه داده است؛ زیرا اعتقاد براین بوده است که حقایقی در جهان وجود دارد که با زبان متعارف نمی توان آن را بیان داشت. درواقع زبانِ عبارت قاصر از تبیینِ حقایق وحیانی و معنوی است و زبانِ اشارت را باید در این وادی به کاربست. نماد، ابزاری است برای ابراز مفهومی است که از حیطه حواس ما غایب است. بیانِ نمادین به معنی ایجاد زمینه ای ادراکی برای انتقال برخی مفاهیم خاص است. درسنت ِخانه های ایران،حوض برای کاستن گرما وتامین رطوبت هوا، وضو ساختن، شستشو و ذخیره آب و آبیاری ساخته می شد. در حیاط های بزرگ معمولاً حوض ها دربرابر اتاق اُرسی یا پنجدری بود. غالباً حوض را در یکی از محورهای اصلی فضای خانه می ساختند، به طوری که طول حوض در امتداد طول خانه قرار گیرد. حوض ؛ افزون بر این ظرفیتی برای انعکاس زیبایی های خود ساخته و مصنوع پیرامون بود. برغم این همه حوض، کارکردی نمادین هم داشت. این مقاله که به روش مطالعاتِ توصیفی تحلیلی به رشته نگارش درآمده در اندیشه تبیین وجوه دیگر حوض و نمایاندن خصایص مکتوم آن معماری سنتی ایران است.
کاربست رکن کارکردگرایی تریز در فرایند طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکنیک ها و متدهای مورد استفاده در طراحی معماری را می توان به 2 دسته ی مرتبط با دانش معماری و مستقل از آن تقسیم نمود. یکی از قسمت های مربوط به دسته ی دوم، خلاقیت و نوآوری است. در این حوزه، یکی از به روزترین و جامع ترین زمینه های دانشی، تئوری تریز است. استفاده از تریز در معماری، طی سال های اخیر رشد زیادی داشته است، اما نبود روش مشخصی برای استفاده از تریز در طی فرایند معماری، همچنان به چشم می خورد. در این پژوهش، در راستای پوشش این خلاء، بر رکن کارکردگرایی تریز در فرایند طراحی معماری تمرکز شده است. هدف از این پژوهش، ارائه روشی برای استفاده از رکن کارکردگرایی تریز در فرایند طراحی معماری و آزمون کارآمدی آن است. کارآمدی این روش، با استفاده از یک طرح تحقیق شبه آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و آزمون، ارزیابی شد. داده های تحقیق با روش سنجش عملکردی و نمره دهی هیئت داوران مجرب، گردآوری شد. این داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل واریانس یک راهه، مورد آزمون قرار گرفت. نتایج آزمایش نشان می دهد روش طراحی با استفاده از کارکردگرایی تئوری تریز، عملکرد طراحی دانشجویان را در کارکرد بنیادین، به شکل معناداری بهبود می دهد. به عبارتی کارکردگرایی تریز با کمک به فعالیت فرموله کردن، موجب بهبود عملکرد آزمودنی ها در کارکرد بنیادین طراحی آنها می شود.
تحلیل کران های مسکونی روستای تاریخی کندوان با رویکرد تولیدی- معیشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل تعیین کننده در توسعه مجتمع های زیستی، بُعد اقتصادی است. سکونت گاه های انسانی، به دنبال تغییر در شیوه کوچ نشینی عموماً بر پایه کشاورزی و دامداری و فعالیت های وابسته به آن، رشد و گسترش یافته اند. اقتصاد و نظام تولیدی، نه تنها گویای کارکرد این کانون های زیستی است، بلکه عامل مهم و تاثیرگذاری بر بافت، کالبد و شکل منازل مسکونی نیز هست. آنچه که در این بحث دنبال می شود، درک و فهم نقش عوامل تولیدی در شکل گیری کران های مسکونی روستای تاریخی کندوان است. در این مطالعه، روش تحقیق کیفی با رویکرد پدیدارشناسی مورد استفاده بوده است و گردآوری اطلاعات این مطالعه در دو بخش مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده و تلاش شده از طریق پدیدارشناسی و مصاحبه باز و عمیق، دلایل نهان پدیده مورد مطالعه، فهم و تبیین گردد. نتایج پژوهش نشان داد که فضاهای زیستی و قدیمی روستای کندوان، در جوابگویی به عملکردها شکل گرفته است. همچنین با نظر به تغییرات پیش آمده و توجه به مشاغل جدید چون گردشگری، فضاهای تولیدی- معیشتی کران ها از عملکردهای سابق فاصله گرفته و به فضاهای زیستی ساده مبدل شده است. امروزه با نظر به تغییرات پیش آمده در شرایط معیشتی ساکنان، جهت احیاء و بکارگیری ظرفیت های محیطی و انسانی در این بخش، می بایست ویژگی های کالبدی و عملکردی این کران ها و ویژگی های معیشتی مد نظر قرار گیرد.