فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۱۰۱ تا ۷٬۱۲۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
منبع:
منظر دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۶
14 - 23
حوزههای تخصصی:
براساس ماهیت میان رشته ای طراحی شهری و بحث های نوین مربوط به آن، امروزه، لزوم توجه به مسائلی همچون مطالبه حق به شهر، شهروندمداری و عدالت شهری بیش ازپیش مطرح شده است. حق به شهر، مسئله ای با ماهیت اجتماعی، سیاسی و حقوقی است که با تعریف مجدد مفهوم حق شهروندی، مجموعه حقوقی را برای شهروندمدارتر کردن بستر زندگی شهری، به صورت شفاف و عادلانه مطالبه می کند. در این میان نقش فرآیند طراحی شهری در شکل دهی به محیط زندگی شهروندان، حائز اهمیت است و بنابراین با تأکید بر ماهیت میان رشته ای آن، مفهوم حق به شهر می تواند در سکونتگاه های شهری محقق شود. در راستای همین مسئله، این مقاله سعی دارد تا با اتخاذ پیش زمینه ای انسان مدارانه و با کنکاش در مفهوم حق به شهر، ارتباطی معنادار بین نظریه و عمل در طراحی شهری فراهم کند تا از نقش پررنگ مفاهیم اجتماعی، در کنار کیفیت های محیطی، برای توسعه کیفیت فضاهای شهری عمومی استفاده شود. بدین سبب، ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای مربوط به حوزه های حق به شهر و عدالت شهری، هنجارهای جامع شهروندمداری استخراج شده است. سپس به واسطه روش های مقایسه ای، تحلیل محتوا، توصیفی-تحلیلی و تطبیق هنجارهای جامع شهروندمداری با شاخصه های کیفی مطرح شده توسط متخصصین طراحی شهری، سعی شده است تا یک چارچوب نظری متشکل از شاخصه های کیفی مؤثر در بروز طراحی شهری شهروندمدار، در دو حوزه فرآیند و تولید محصول طراحی شهری فراهم شود.
نقش رویکرد منظرین در ارتقای رضایتمندی از محیط شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم مهر ۱۳۹۸ شماره ۷۶
45 - 56
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: رضایتمندی فرایند داوری مثبت نسبت به پدیده ها است و تحت تأثیر مؤلفه هایی ایجاد می شود که این مؤلفه ها به پایگاه نظری مورد مطالعه آن وابسته است. امروزه در شهرها شاهد افزایش کمّی پروژه های منظر شهری هستیم؛ اما این مسئله که چرا این پروژه ها از نظر کیفی نتوانسته اند رضایت مخاطب را جلب کنند و تأثیر عمده ای در کیفیت محسوس شهر و داوری مثبت شهروندان برجای بگذارند، محل پرسش است. بنابراین، سؤال اصلی این پژوهش این است که چه نسبتی میان مؤلفه های رویکرد منظرین و مؤلفه های رضایتمندی وجود دارد؟ هدف: هدف پژوهش، افزایش میزان رضایتمندی مخاطب از پروژه های منظر شهری و به تبع آن از شهر، و تعریف پایگاه اختصاصی برای پروژه های منظر شهری است.روش تحقیق: روش تحقیق به صورت کیفی و تحلیل محتوای آثار است. ابتدا مفهوم رضایتمندی و متغیرهای تأثیرگذار بر آن بررسی و تعریف جدیدی از رضایتمندی ارائه شده است. سپس در خصوص مفهوم منظر، به مطالعه دیدگاه متخصصان پرداخته شده و در نهایت ارتباط میان رویکرد منظرین و مؤلفه های تأثیرگذار بر رضایتمندی بررسی شده است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که رضایتمندی و رویکرد منظر در توجه به ذهن مخاطب اشتراک دارند؛ اما، صفت اختصاصی رویکرد منظر، در توجه توأمان به هردو وجه عینی و ذهنی پدیده است که اصولاً قادر نیست آنها را به طور مستقل و جداگانه مورد توجه قرار دهد؛ در نتیجه، به این دلیل که حتی فاکتورهای عینی نیز برحسب تفسیر ذهنی دگرگون می شوند، رویکرد منظر برای کسب رضایتمندی شرایط بهتر و مناسب تری را فراهم می کند؛ زیرا براساس این رویکرد عین و ذهن برای معرفی یک پروژه عملکردی هم زمان دارند و اگر یک فضای شهری به عنوان یک منظر شناخته شود، دیگر قابلیت تفکیک ابعاد مختلف آن، از جمله ماده و معنا، وجود ندارد.
برنامه ریزی راهبردی مدیریت پس از سانحه (آتش سوزی) در بازار تاریخی تبریز به کمک روش تحلیل SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۸۷)
350-336
حوزههای تخصصی:
یکی از اصلی ترین دغدغه های متخصصان شهری در حوزه مدیریت بحران درباره بافت های تاریخی است. این مقوله به دلیل فرسودگی نسبی کالبدی معمولاً در بحران هایی مانند زلزله، سیل یا آتش سوزی آسیب پذیرتر و شکننده تر بوده است. لزوم برنامه ریزی مناسب به منظور مدیریت هدفمند این مجموعه های تاریخی باید سرلوحه اصلی مدیران چنین آثار ارزشمندی باشد تا مانع بروز حوادث جبران ناپذیر و وحشتناک شود. در این راستا، مبحث آتش سوزی یکی از مهم ترین این بحران هاست. هدف اصلی تحقیق نیز بررسی و آسیب شناسی کامل موضوع و طرح رفع آسیب های شناسایی شده به منظور مدیریت هدفمند و پیشگیری از آتش سوزی و همچنین اطفای به موقع و سریع درصورت بروز آن، براساس تجربه های پس از سانحه سال های ۱۳۸۸ و ۱۳۹۸ است. این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از بررسی های کتابخانه ای و مطالعات میدانی استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای بود که با کمک صاحب نظران در هر دو زمینه بازار تبریز و مدیریت بحران طراحی شد. داده های جمع آوری شده براساس مدل SWOT تجزیه و تحلیل شدند با توجه به نتایج به دست آمده از تحقیق که با روش تحلیلی SWOT سنجش شد، وضعیت مدیریت پس از سانحه آتش سوزی در بازار تاریخی تبریز در موقعیت تهاجمی قرار دارد؛ یعنی باید با استفاده از فرصت های خارجی، نقاط قوت سیستم افزایش یابد. موقعیت تهاجمی به جای تصمیم گیری منفعلانه، کاملاً به صورت فعال، وارد حوزه تصمیم گیری هایی می شود که تأثیرات مستقیم آن به مرور زمان در سیستم دیده خواهد شد؛ البته تعدادی از راهبردهای تهاجمی، سال هاست در حال اجرایی شدن است و حتی بعضی از آنها از جمله تعبیه شیرهای هیدرانت به صورت کامل روند اجرایی شدن را طی کرده است.
تأملی بر مکان مندی صورت بندی اجتماعی در فضای شهری؛ بر مبنای «جامعه شناسی فضا»ی گئورگ زیمِل؛ مطالعه موردی: خیابان انقلاب (حدفاصل میدان انقلاب تا چهارراه ولیعصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم تیر ۱۳۹۸ شماره ۷۳
65 - 76
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:متفکران بسیاری در رابطه با مقوله شهر، نظریات گوناگونی ارائه کرده اند. از این میان «گئورگ زیمِل» آلمانی، شهر را به عنوان یک ساخت اجتماعی می پنداشت تا یک واقعیت ماهیتاً فیزیکی و مادی. زیمل با ارائه پنج بُعد فضایی، شهر را واقعیتی ذهنی می داند که در بستری از برهم کنش های اجتماعی شکل می گیرد. خیابان انقلاب تهران علاوه بر اینکه به عنوان یکی از نمادهای گسست تاریخی در شکل رشد شهر تهران به شمار می رود، بستر مطالبات سیاسی کشور نیز بوده است و با به دوش کشیدن خصایصی چون وجوه تجدد و مدرنیته و همچنین با داشتن موقعیت جغرافیایی و نظام دسترسی ویژه در مرکز شهر و قابلیت جذب جمعیت، به مرزهای اجتماعی و انحصار فضایی که زیمل از آن صحبت می کند، دامن می زند.<br /> هدف:مقاله پیش رو سعی دارد با مداقه در صورت بندی های اجتماعی در خیابان انقلاب تهران، ابعادی از آرای زیمل را در رابطه با مکان مندی این صورت بندی ها در فضای شهری مورد بررسی قرار دهد.<br /> روش تحقیق:خیابان انقلاب تهران به واسطه سطح بالای کنشگری و تنوع صورت بندی های اجتماعی که محصول رویدادهای تاریخی، موقعیت جغرافیایی و ... است، به عنوان نمونه موردی برگزیده شد. نگارندگان با جمع آوری اسناد تصویری و متنی به شکل میدانی و کتابخانه ای، رصد اسناد مرتبط در فضای مجازی و سپس تحلیل اکتشافی-تطبیقی، سعی در تبیین کنش های اجتماعی این خیابان از خلال آرای زیمل را داشته اند.<br /> نتیجه گیری:با توجه به مبانی زیمل در رابطه با مفاهیم کلان اجتماعی چون یکتایی، مرز و ... و روش پیشنهادی او، یعنی کاویدن ظریف ترین برهم کنش های اجتماعی در راستای کشف قوی ترین پیوندهای اجتماعی، اسناد گردآوری شده همگی گواه شکافی اجتماعی از منظر تفکر سیاسی-مدنی در خیابان انقلاب تهران هستند. کنش و شکاف اجتماعی یافت شده، از رهیافت مبانی زیمل نه تنها قابل توضیح اند بلکه همان طور که او مطمح نظر داشت، همگی مکان مند هستند.
Urban Canyon Microclimate and Spatial Behavior in Extreme Climate Situations (Case Study: Downtown Pedestrian Street in Northern China)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Microclimate in open space affected by the urban layout and spatial forms plays an important role in the outdoor comfort, thus the outdoor activities based on the comfort sensation will directly affected by the spatial forms. An outstanding open space should satisfy different requirements of outdoor activities and create relatively comfortable place.Most studies have been conducted on these relationships only above 0 Celsius degree. However, only few have focused on extreme situations in both hot summer and cold winter. Therefore, from microclimate perspective, taking people’s comfort and spatial behaviors as criterions, this research discussed how the open space forms affect microclimate, thus affect comfort sensation and spatial behaviors. The outcomes may provide some useful insights for planners and architects to understand the relationship among microclimate, open space and people. Results showed that in hot season, shade and air-flow played crucial roles in outdoor comfort. More people tend to stay outside in the shade and the area with higher air velocity. After sunset is popular period for outdoor activities. The ambient temperature lower than 29.6 ℃ , air velocity higher than 1.1m/s and relative humidity higher than 67% is needed to achieve neutral comfort sensation. In cold season, at the same ambient temperature, lower air velocity raised the comfort level. Shade also had influences on comfort sensation but do not affect spatial behaviors significantly. The ambient temperature higher than -14.4 ℃ , air velocity lower than 1.6m/s is the thresholds for an acceptable outdoor environment.
فرایند تهیه برنامه های توسعه شهری و تبیین انواع مغالطه در زمان پاسخگویی به افکار عمومی؛ نمونه موردی: کارگاه های ایسنا در نقد طرح جامع تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم مهر ۱۳۹۸ شماره ۷۶
21 - 30
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: این مقاله با توجه به انتشار کتاب «نقد و بررسی طرح جامع تهران 86» از سوی پژوهشکده نظر تهیه شده است. در حال حاضر حدود 10 سال از تصویب طرح جامع تهران می گذرد. مرور تلاش تعدادی از استادان دانشگاه در جهت تهیه طرح جامع، که با حمایت گروهی از متخصصان همراه شد و به تشکیل جلسات مناظره در خبرگزاری ایسنا منجر شد، مثال مناسبی برای ارزیابی جایگاه نظر کارشناسی در روند تهیه طرح های توسعه شهری در ایران است. این مقاله، به خصوص بر روی «نحوه پاسخ گویی» تهیه کنندگان طرح جامع تهران (مشاور و کارفرما) در دفاع از طرح متمرکز است و تلاش بر این نکته بوده که نشان دهد چگونه انواع مغالطه در این پاسخ ها قابل تشخیص و تبیین است. تشریح این بحث احتمالاً می تواند کمک کند تا در آینده، زمانی که برنامه ریزان شهری در مقام پاسخ گویی نسبت به تولیدات خود هستند، بیشتر احساس مسئولیت کنند و به نقد پاسخ گویند، یا واقعاً برای رفع نقص مورد اشاره منتقدان تلاش کنند.هدف: هدف این پژوهش تبیین انواع مغالطه در زمان پاسخگویی مسئولان تهیه طرح جامع تهران به منتقدان است.روش پژوهش: روش تحقیق در این مطالعه، روش تحلیل گفتمان است. بر این اساس، مباحث 9 کارگاه مناظره ایسنا بازخوانی شده و به ویژه پاسخ های تهیه کنندگان طرح جامع بررسی و در انطباق با چارچوب نظری، برگرفته از آرای «آرتور شوپنهاور» درباره انواع مغالطه، دسته بندی شده اند.نتیجه گیری: یافته های مطالعه نشان می دهد که می توان سه دسته کلی از پاسخ نسبت به انتقادات ارائه داد. دسته اول از پاسخ ها، ضمن پذیرش برخی انتقادات، اشاره می کند که از آنجا که این انتقادات به پروژه های پیشین هم وارد بوده است، نمی توان آنها را در این طرح هم اصلاح کرد. دسته دوم از پاسخ ها، به جای پاسخ به نقد، با بیانی مبهم، تلاش به متهم کردن منتقدان می کند. دسته سوم نیز، به منتقدان پیشنهاد مشارکت می دهد. پیشنهاد وسوسه انگیزی که منتقد را به سکوت وا می دارد. نکته مشترک در هر سه روش این است که تلاشی برای رفع نقص یا پاسخگویی به نقدها ندارند.
تبیین و تطبیق وجوه بی علاقگی در تجربه ی زیباشناختی از نظر کانت، شوپنهاور و نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی علاقگی یکی از ویژگی های اساسی تجربه زیباشناختی قرن هجدهم بریتانیا و آلمان است. در این پژوهش با روش تحلیلی-تطبیقی، چیستی مولفه ها و وجوه بی علاقگی در شاخه آلمانی آن مورد بررسی قرار می گیرد. هدف از شناخت وجوه بی علاقگی، ایجاد تمایز میان تجربه ی زیباشناختی و سایر تجارب شناختی، اخلاقی و نیز ذوقی است. قائل شدن به چنین تفکیکی، از جستجو در آرای کانت حاصل شده است. اما آیا دیدگاهی به این سرسختانه که در مرحله اول به خودمختاری و جدایی تجربه و امر زیباشناختی از سایر تجارب می انجامد، در تفکر شوپنهاور و نیچه هم قابل پیگیری است؟ این پژوهش با تأمل در زیباشناسی سه متفکر یعنی کانت؛ شوپنهاور و نیچه، بی علاقگی را در سه دسته نظری، عملی و حسی قابل تقسیم می بیند و بر این نکته تأکید می کند که کانت در هر سه شاخه با رادیکال ترین نحوه نگاه، زمینه اساسی اندیشه شوپنهاور و نیچه را فراهم آورده است. نتیجه اینکه شوپنهاور با تغییراتی در این رویکرد، همچنان نوکانتی باقی می ماند، اما مسیر حرکت نیچه به منزله یک متفکر پساکانتی در بخش بی علاقگی حسی (به ویژه در تبارشناسی اخلاق)، به جهت رویکرد و تأکیدات متفاوت، از تفکر کانت فاصله می گیرد. از این رو، این پژوهش رویکرد کانت را سرسخت، دید شوپنهاور را منعطف و نگاه نیچه را در بحث بی علاقگی، ضعیف ارزیابی می کند.
بازنمود شبیه سازی فرهنگی متأثر از رسانه ها در هنرهای تجسمی معاصر بر اساس نظریه ژان بودریار (مطالعه ی موردی آثار کاترینا فریچ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژان بودریار معتقد است که فرهنگ در حال تولید شدن و با هدایت رسانه ها دائماً در حال تغییر است. به نظر او، ما وارد عصر «شبیه ها» شده ایم. شبیه ها نشانه هایی هستند که مانند رونوشت یا الگوی اشیاء یا رویدادهای واقعی عمل می کنند. از آنجایی که رسانه ها در شبیه سازی فرهنگی نقش به سزایی داشته و همچنین بر هنر معاصر تأثیرگذار بوده اند، هدف این مقاله با عطف به آرای بودریار، مطالعه بازنمود شبیه سازی فرهنگی متأثر از رسانه ها در آثار هنرمند معاصر آلمانی «کاترینا فریچ» بوده و در پی پاسخگویی به این سؤال است که: «چگونه شبیه سازی فرهنگی در آثار او بازنمود پیدا کرده است؟». این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی و تطبیقی به مطالعه آثار این هنرمند به ویژه اثر ضیافت او می پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که بازنمود این شبیه سازی فرهنگی، وانموده ای است که هم نظریه پرداز و هم هنرمند، هرکدام به سیاق خود به طور تمثیلی بیان کرده اند. وجوه اشتراک اثر کاترینا فریچ و آرای بودریار همچون تکرار و تکثیر، بازتولید، شبیه سازی، مصرف گرایی، تولید نشانه ها و فرا واقعیت نشان می دهد که هنرمند با استفاده از تکرار و تکثیر، بازتولید، شبیه سازی، مصرف گرایی و تولید نشانه ها، بازنمودی از شبیه سازی فرهنگی را با اثر خود ارائه داده است.
نگرشی بر ژرفانمایی (پرسپکتیو) در نگارگری ایرانی برپایه آرای ابن هیثم در المناظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
77 - 90
حوزههای تخصصی:
ژرفانمایی در نسخه نگاره های ایرانی با آنچه امروز از پرسپکتیو دانسته می شود، بسیار متفاوت است. در نگارگری، پیکره های دورتر را هم اندازه پیکره های نزدیک تر، اما بالاتر از آن ها بازنموده اند. پژوهشگران این شیوه را در عبارتِ «بالاتر یعنی دورتر» خلاصه کردند. گمان می رود چنین عبارتی، گوناگونی ژرفای صحنه ها و مفاهیم در پس آن ها را بیان نمی کند، زیرا پذیرفتنی نیست هنری چندصدساله که در خدمت بازگفت دیداری روایات ادبی متفاوت بوده است، یکی از مهم ترین ارکان صحنه پردازی (ژرفا) را چنین ساده انگارانه بازنموده باشد. براین پایه، پرسش های جستار حاضر برمی آید: مبانی شکل گیری ژرفانمایی بالاوپایین چیست؟ آیا بربنیان این مبانی می توان گوناگونی ژرفانمایی را چندان که ایرانیان قدیم درمی یافتند، بازفهمید؟ رسالات مناظرومرایای کهن (المناظر ابن هیثم)، درک مفهوم ژرفا در نگاه ایرانیان و تبیین شیوه های بازنمایی آن را ممکن می سازد. براین بنیان، شش گونه ژرفانمایی در نقاشی ایرانی شناختنی است که هریک از جهتِ عمق صحنه ها، کاربرد و مفهوم با یکدیگر تفاوت دارد: انبوه نگاری؛ انجمن نگاری؛ بوستان نگاری؛ صحرانگاری؛ ژرفانمایی با لایه های میانجی؛ و ژرفانمایی های ساختمانی. پژوهش درپیِ فهم تاریخی اثر می کوشد دریافت مخاطب امروز را به فهم بیننده سده های پیشین نزدیک گرداند و چارچوب های نادیده نگارگری ایرانی را بازنمایاند. ازاین رو، پژوهشی بنیادین با رویکردی تاریخی است که اصول المناظر را به شیوه توصیف بازمی خواند و ژرفانمایی نگاره ها را با توصیف تحلیل و نیز سنجش چارچوب های علمی و هنری (تطبیق هم زمان) تبیین می کند.
مطالعه ی مقایسه ای نقوش آجری نمای بناهای تجاری- مسکونی شهرهای اصفهان و تهران در دوره ی پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با آغاز دوره پهلوی، مدرنیزاسیون در ایران که از دوره قاجار شروع شده بود، شدت بیشتری یافت . یکی از عرصه هایی که آثار مدرنیزاسیون در آن پدیدار گشت، معماری و شهرسازی بود. برون گرایی در معماری و شهرسازی، سبب پیدایش نماهای رو به شهر در بناها شد. اکثر نماهایی که در این دوره در اطراف خیابان ها ساخته شدند، تزئینات آجری داشتند. مسئله پژوهش این است که مدرنیزاسیون چگونه آجرکاری های نماهای پایتخت و دیگر شهرها را دچار تغییر کرده است و تا چه اندازه تداوم سنت های فرهنگی گذشته و یا نفوذ سریعتر ویژگی های مدرن باعث تغییر چهره آنها شده است. باور بنیادین این پژوهش آن است که روش مطالعه مقایسه ای، راهکاری برای تحلیل چگونگی و چرایی شباهت ها و تفاوت های آجرکاری ها در نمای بناهای شهری اصفهان و تهران ارائه می دهد. تحلیل شباهت ها و تفاوت ها می تواند ویژگی های خاص و عام آجرکاری های اصفهان و تهران را آشکار کند و منجر به شناخت این تزئینات آجری بشود که در واقع بخش کوچکی از اسناد معماری آن دوره محسوب می شوند و تا کنون کمتر مورد توجه بسیار قرار گرفته اند.
بررسی راه کار ها و استراتژی های همساز با اقلیم معتدل و مرطوب در معماری معاصر و بومی
حوزههای تخصصی:
با توجه به وجود اقلیم های متنوع در جهان، طراحی معماری باید با توجه به شرایط اقلیمی انجام شود؛ این مهم به ویژه در مواردی که شرایط حرارتی بحرانی یکی )C( باشد اهمیت بیشتری داشته و به چالشی مهم در ذهن معمار تبدیل می شود. طبق تقسیم بندی کوپن 5 کلان اقلیم وجود دارد که اقلیم معتدل و مرطوب 01° و در C از اقلیم های مهم آن است که به خاطر رطوبت بالای هوا در طول سال نیاز به طراحی خاص دارد. در این اقلیم دما در گرم ترین ماه سال بالاتر از تشکیل شده است. در این مقاله، ابتدا با استفاده از روش تحقیق کیفی، به صورت )Cs ،Cw ،Cf( -3 می باشد. این اقلیم از سه خرده اقلیم °C سردترین ماه سال توصیفی-تحلیلی و سپس با استفاده از داده های هواشناسی ایستگاه های معتبر جهانی و با تکیه بر تحلیل راهکارهای به کار گرفته شده در معماری معاصر و بومی سه به شناسایی و بررسی راهکارهای همساز با اقلیم در این نمونه ها پرداخته شد و باتوجه به ))Csa( و خرم آباد )Cwa( هنگ کنگ ،)Cfa( نمونه موردی )واشنگتن مطالعات انجام شده، معماری بومی شهر خرم آباد و معماری معاصر دو شهر واشنگتن و هنگ کنگ از سازگاری بالایی با شرایط اقلیمی برخوردار بودند، با این وجود در معماری معاصر شهر خرم آباد برخلاف معماری بومی آن توجه اندکی به مسائل اقلیمی شده بود. در نتیجه این تحلیل ها و نحوه عملکرد عناصر معماری به کار رفته در معماری بومی و معاصر سه شهر مورد مطالعه، به تشریح راهکارهای همساز با اقلیم به کار گرفتهشده مرتبط در معماری معاصر پرداخته و عناصر معماری بومی را که با راهکارهای همساز با اقلیم معتدل و مرطوب در معماری بومی در تناظر با عناصر امروزی قرار گرفتند، معرفی شدند.
بررسی نقش عناصر شهری در شکل گیری نقشه های شناختی کودکان (نمونه موردی کودکان 7 تا 10 سال شهر رشت)
حوزههای تخصصی:
از دهه 1960 میلادی تا کنون، در پژوهش های منظر شهری سیر تحولی از رویکردهای عینی تا ذهنی- ادراکی دیده می شود که وجه اشتراک همه این مطالعات تصویر ذهنی و نقشه شناختی است که در محیط شهری متاثر از مولفه های حسی و تجربیات شخصی است. هدف پژوهش حاضر، شناخت مولفه هایی است که منجر به ارتقاء کیفیت محیط در راستای توانمندسازی اجتماعی کودکان می شود. این پژوهش از ﻧﻮع کمی ﺑﻮده و ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری مدارس دبستان و پیش دبستان ﺷﻬﺮ رشت است. از اﺑﺰار نقشه های شناختی ﺟﻬﺖ ﺟﻤﻊآوری اﻃﻼﻋﺎت ﻣیﺪاﻧی مورد اﺳﺘﻔﺎده قرار خواهد گرفت. فاصله به عنوان متغیر تاثیرگذار مورد آزمون قرار گرفت و مشاهده شد هرچه فاصله عناصر محیط شهری از نقاط مقصد کودکان بیشتر می شود میزان تاثیر آن در ذهن کودکان جهت مسیریابی کاهش می یابد. حاصل مطالعه بر روی یافته ها، این است که ابعاد، نوع کاربری، فرم، رنگ، میزان ارتباط کاربری ها با نیازهای کودکان و فاصله از نقاط مقصد کودکان به عنوان مهمترین عوامل موثر در ثبت موقعیت عناصر بافت شهری در ذهن کودکان می باشد و می تواند در برنامه ریزی و طراحی شهری به منظور تامین هدف اصلی پژوهش لحاظ شود.
ضرورت توسعه پیاده محوری درهسته مرکزی شهر شاهین شهر، نمونه موردی خیابان فردوسی
حوزههای تخصصی:
با شروع انقلاب صنعتی،اختراع اتومبیل و گسترش شهرها، به تدریج اولویت دادن به نقش عابر پیاده و فضاهای پیاده محور در شهرها و فضاهای شهری کمرنگ شده و از کیفیت فضایی عرصه های عمومی شهر ، فضاهای باز شهری و پیاده راه ها کاسته شده است؛ عرصه هایی که خود به عنوان بستر و خاستگاه، نقش محوری در ارتقای سطح تماس ها،ارتباطات و تعاملات اجتماعی بین شهروندان ایفا می کنند. امروزه اغلب فضاهای عمومی شهری و خیابان ها به دلیل افزایش بی رویه وسایل نقلیه و وابستگی الگوی زندگی شهری به آ نها، به شدّت تحت سلطه ماشین درآمده است. در این راستا عدم توجه به مقیاس انسانی و نادیده گرفته شدن نیازهای عابرین پیاده از معضلات پیش رو می باشد، به طوری که شکل گیری و توسعه اغلب فضاهای شهری، خیابان ها حتی کوچه ها، در شهرهای جدید ایران، بر مبنای مقیاس سواره و مسائل مربوط به ترافیک است. محورهای باریکی که در حاشیه محورهای سواره در خیابان های شهری به عنوان »پیاده رو « وجود دارد، گویی پس مانده هایی از فضای اصلی سواره است که فقط برای تردّدهای ضروری شهروند پیاده باقی مانده است. خیابان فردوسی مهم ترین خیابان شاهین شهر است به دلیل وجود کاربری های تجاری ،تفریحی، درمانی، خدماتی، اداری که در این خیابان وجود دارد. خیابان فردوسی شریان درجه 2 است و به دلیل نقش اجتماعی این خیابان نقش ترافیکی هم پیدا کرده است. هدف از این پژوهش ضرورت توسعه پیاده محوری درهسته مرکزی شهر شاهین شهر، نمونه موردی خیابان فردوسی است. این تحقیق یک پژوهش توصیفی- تحلیلی و فرآیند آن ترکیبی ( کمی و کیفی) می باشد.
مطالعه تطبیقی مضامین نگاره های شاهنامه بایسنقری و آثاری از نگارگری حماسی معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۷
60 - 73
حوزههای تخصصی:
یکی از منابع اصلی نقاشی ایرانی کتب ادبی بوده و از همه انواع ادبی مانند غنایی، حماسی، مذهبی و... در آثار نقاشی به کار گرفته شده است. از آن جا ادبیات حماسی و به ویژه شاهنامه فردوسی که به شرح دلاوری پادشاهان و قهرمانان ملی و ه مچنین مردم ایران پرداخته، بیش از انواع دیگر ادبی مورد توجه بوده است و در دوره های مختلف، هنرمندان ایرانی از مضامین این کتاب ارزشمند که یکی از ارکان اصلی ادبیات ایران را تشکیل م یدهد بهره برده اند؛ اما مواجهه هنرمندان با این اثر در هر دوره متفاوت بوده است که این پژوهش به بررسی این مواجهه پرداخته است. موارد مورد مطالعه در این پژوهش شاهنامه بایسنقری از نگارگری قدیم ایران و تطبیق نگاره های آن از لحاظ محتوایی و مضامین ادبی با آثاری از هنرمندان معاصر ایران می باشد. پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی و با رویکردی تطبیقی به انجام رسیده است و هدف اصلی آن چگونگی مواجهه نگارگری قدیم و معاصر ایران با مضامین شاهنامه فردوسی به عنوان پایه اصلی ادبیات حماسی ایران است. پژوهش حاضر ضمن بررسی وجوه شباهت و تمایز این مواجهه، به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که علل و عوامل وجود این تفاوت ها و تغییرات چیست؟ از نتایج این پژوهش می توان به وابستگی بیشتر نگارگری قدیم به متن، مرکزیت قرار گرفتن پادشاهان و اعمال آن ها، پرداختن به جزییات اشاره کرد. در دوران معاصر از آن جا که طیف مخاطبین گسترده شده است، در آثار هم از وابستگی صرف به متن کاسته شده است و مخاطب جایگاه ویژه ای یافته است؛ ه مچنین از پرداختن به جزییات کاسته شده و موضوع اصلی را غالباً پهلوانان ملی و اعمال پهلوانی آ نها تشکیل م یدهد.
گونه شناسی شکلی آذین های بند کشی مهری در مساجد منتسب به دوره آل بویه تا ایلخانیان در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
55 - 69
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های رایج در تزئینات شیوه رازی و آذری (بناهای منتسب به دوره آل بویه تا ایلخانیان)، استفاده از آذین هایی در فاصله بین بندکشی آجرکاری است. گونه شناسی این قسم از تزئینات معماری با معیار شکلی در کمتر پژوهشی به کار بسته شده است. لذا هدف اصلی این نوشتار، با درنظر گرفتن اهمیت موضوع و فقدان منابع کافی، ارائه گونه شناسی جامع و بررسی دگرگونی آذین های مهری بندکشی در مساجد شیوه رازی و آذری استان اصفهان، از دیدگاه شکلی است. از آنجا که بسیاری از نمونه های شاخص منتسب به این شیوه ها در اصفهان بنا شده اند، نمونه ها از این محدوده گزینش شده اند. از این روی پژوهش پیش رو به دنبال پاسخ گویی به این سوالات است:”1- گونه های مختلف آذین های بندکشی مهری (بر اساس نحوه ساماندهی در فواصل آجرها، شکل قاب، شکل نقوش و شیوه گسترش) در مساجد شیوه رازی و آذری اصفهان چیست؟ 2- با طبقه بندی تزئینات بندکشی در شیوه رازی و آذری چه شباهت ها و تفاوت هایی آشکار می شوند؟ 3 - دگرگونی شکلی مهرها از شیوه رازی به آذری چگونه بوده است؟”. روش تحقیق به صورت کیفی، از نظر هدف کاربردی، براساس استراتژی ترکیبی و به شیوه استقرایی تدوین گشته است. داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای و میدانی به دست آمده است. تحلیل ها آشکار ساخت تزئینات بندکشی از نظر نحوه قرارگیری در میان بندها و شکل نقش ها دارای دو گونه کلی و براساس شکل قاب اصلی، دارای هفت گونه هستند. مهرها در اکثر موارد شیوه رازی با نقوش هندسی شکسته و در شیوه آذری با نقوش هندسی گردان و با جزییات بیشتر بنا شده اند. کتیبه نگاری بر مهرها معمولاً به خط کوفی بنایی و گاهی به خط ثلث است. در شیوه آذری تنوع چینش آجرکاری بیشتر گشته و نقوش مهرها در برخی موارد به صورت بافته شده، کار شده است؛ در اواخر آن نیز گونه جدیدی از مهرها با خط ثلث و زمینه اسلیمی پدید آمده است.
بررسی و ارزیابی طرح های توسعه شهری بر اساس رویکرد عدالت فضایی (نمونه موردی: طرح ساماندهی فرحزاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و ارزیابی طرح های توسعه مبتنی بر نظریه های عدالت فضایی یکی از موضوعاتی است که در برنامه ریزی شهری ایران مغفول مانده است. هدف این مقاله تدوین چارچوب معیارهای عدالت فضایی و ارزیابی طرح ساماندهی محله فرحزاد بر اساس آن معیارها به روش کیفی است. ازآنجاکه ارزیابی طرح های توسعه شهری با رویکرد عدالت فضایی مدنظر است با توجه به ماهیت موضوع عمدتاً از روش تحلیل ثانویه استفاده شده است. مبتنی بر یافته های پژوهش اصول عدالت فضایی در قالب 12 مفهوم شامل، مشاوره با مردم، مشارکت محوری، نفی محرومیت و حاشیه نشینی، رعایت حقوق مردم، توزیع عادلانه منابع، آزادی، برابری فرصت ها، نیاز به سهیم شدن در منفعت عمومی، استحقاق، همه شمولی و فراگیری، تنوع و تفاوت شناسایی شد. تحلیل محتوای اسناد طرح ساماندهی محله فرحزاد بیانگر آن است این طرح به میزان کمی با برخی از معیارهای عدالت فضایی مانند مشارکت محوری، مشاوره با مردم، استحقاق، توزیع عادلانه منابع، آزادی، برابری فرصت ها انطباق دارد، درصورتی که معیارهای نفی محرومیت و حاشیه نشینی، همه شمولی و نیاز بهسهیم شدن در منفعت عمومی در برنامه ریزی ساماندهی محله فرحزاد جایگاه پائین تری داشته است. طرح ساماندهی محله فرحزاد طرحی کالبدی است که تنها برخی از معیارهای موردنظر عدالت اجتماعی مبتنی بر لیبرالیسم را موردتوجه قرار داده است.
بازنمایی اشراقی هاله قدسی در نگارگری
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
121 - 146
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های بیان حقایق هستی که کاربردی عمومی و قابل فهم برای عمومی افراد دارد، زبان رمز و سمبل است. یکی از این رموز، نور است. در سنت ایرانی پیش از اسلام، نور جایگاه ویژه ای در بین حکما و متألهین فهلوی داشته است. در سنت پس از اسلام نیز همین توجه بوده است. چرا که خداوند نور آسمان و زمین معرفی می شود و سوره ای تحت عنوان نور آمده است. بر همین اساس است که سهروردی فلسفه اشراقی اش را بر اساس نور بنا می کند و سلسله انوار الهی از نور الانوار تا عالم غاسق را به نحو تشکیکی قرار می دهد. در چشم انداز اشراقی، فرّه به عنوان تأیید و اشراق الهی به نحو تشکیکی در عالم مادی از نباتات تا انسان کامل را دربرمی گیرد. هنرمند ایرانی، چه پیش از اسلام و چه پس از آن، از آن جا که در این فضای اشراقی تنفس می کند، با این اندیشه آشنا است و در بیان هنری خود سعی در نشان دان آن دارد. یکی از بسترهای مناسب برای بیان اشراقات و فرّه الهی، نگارگری است که آن را به صورت هاله نورانی در اطراف سر انسان ها یا قدسیان تصویرگری می کردند. بیان هاله نورانی یا قرص خورشید، مورد پژوهش های مختلف قرار گرفته است، اما بیان اشراقی و سمبولیک آن کمتر مورد پژوهشی مستقل قرار گرفته است. سعی در این پژوهش، بیان اشراقی هاله قدسی در وهله نخست و در ادامه، بیان و تطبیق آن در نگاره ها است.
شیشه گری قبل از انقلاب صنعتی به روایت اسناد تصویری
حوزههای تخصصی:
مطالعه چگونگی شیوه های ساخت شیشه قبل از انقلاب صنعتی توسط آثار موجود که اغلب به دلیل حفاری های غیرقانونی چندان مورد استناد نیست، میسر نمی گردد. در حفاری های باستان شناسان نیز، با توجه به فرآیند نگهداری کوره های شیشه -که در طول زمان تخریب و مجدداً ساخته می شد- اطلاعات دقیقی در دست نیست. منابع تصویری جزء ارزنده ترین مستندات در خصوص مطالعات تاریخی به شمار می آید که در این پژوهش به بررسی شیوه های ساخت شیشه نظیر شیوه کار، کوره ها، چیدمان کارگاه، ابزار بر اساس مستندات تصویری پرداخته می شود. این پژوهش درصدد پاسخ به این سؤال شکل گرفته است که شرایط حاکم بر کارگاه های شیشه گری قبل از انقلاب صنعتی بر اساس روش های ساخت و امکانات و نیروهای انسانی به چه صورت بوده است؟ در این پژوهش که از نوع پژوهش های تاریخی-تحلیلی است، از روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای بر اساس منابع موجود بهره گرفته شده است. در نتایج حاصل از این پژوهش مشخص می شود که تصاویر موجود متعلق به قبل از انقلاب صنعتی حاوی اطلاعات ارزشمندی در خصوص نحوه چیدمان کارگاه های شیشه گری نظیر انواع کوره ها، شکل کوره ها، نحوه قرارگیری آن ها، سوخت به کاررفته، ابزار است. شیشه گر قبل از انقلاب صنعتی به صورت نشسته و انفرادی فعالیت ساخت شیشه را انجام می داد. درگذر زمان شیشه گری به صورت ایستاده و با ابزارها و قالب های متنوع و با استفاده از کوره های پیشرفته صورت گرفته است.
طراحی مجتمع تفریحی فرهنگی شهر قلعه گنج با محوریت بهره گیری از فرهنگ و مصالح بومی*
حوزههای تخصصی:
انسان همواره برای زندگی نیازمند سازگاری و همگرایی با طبیعت بوده است. ارتباط دوسویه انسان و محیط طبیعی و بهرهبرداری از آن، دانشهای شگرفی از جمله دانش گیاه مردمشناسی را در سرزمین ایران پدید آورد که نیازهای انسانی را برآورده ساخته و تکنولوژی جدید را نیز به چالش کشیده است. یکی از این دانشهای منحصربه فرد دانش تولید سرمایش و سازههای بومی در حوزه فرهنگی هلیل رود است که با بعضی مناطق هم جوار به خصوص حوزه بلوچستان و هرمزگان به دلیل ویژگیهای همسان اقلیمی و فرهنگی، مشابهتهای فراوانی دارد. حوزه فرهنگی هلیلرود در اقلیم گرم و خشک ایران واقع شده و دارای تابستانهای طولانی است که گاه تا حدود 8 ماه از سال را در بر میگیرد. به همین دلیل بدون اندیشه و دانش سرمایش زندگی و اقامت در این منطقه تقریباً غیرممکن بود. در پژوهش پیش رو دانش تولید سرمایش در حوزه فرهنگی هلیلرود به بحث گذاشته است و سازههایی چون، کاوار، آدوربند، یَختِکن و بُنبلوک مورد بررسی قرار گرفتند. مصالح آدوربند بیشتر گیاهی و از درخت نخل، گز و آدور است، اما یختکن سرایی است که در استفاده از گز و آدور با آدوربند مشترک است اما بر خلاف آدوربند برای بنای پی و دیوارههای آن از گل و خشت خام استفاده میشود. بر خلاف این سازهها، بن بلوک بدون داشتن پی و دیواره تنها در فضای باز و برای بهره بردن از شوباد بنا میگردد. همه این سازهها در جغرافیای گسترده حوزه هلیلرود، مکران و هرمزگان مورد استفاده بوده است. این سازهها با مواد اولیه طبیعی دانش پیشتولید بسیاری از تولیدات صنعتی و معماری مدرن امروزی از جمله کولرهای آبی و سازههای سبک هستند. ازاین رو هدف اصلی مقاله شناخت سازوکارهای ساکنان حوزه فرهنگی هلیلرود برای تولید سرمایش و بررسی سازههای معماری سنتی در این حوزه است. پرسش اصلی این است که چه سازههایی مبتنی بر محیط و اقلیم منطقه در تولید سرمایش پدید آمدند؟ در تحقیق پیش رو دادههای پژوهش با مشاهده، مطالعات میدانی، مصاحبه و ابزار کتابخانهای فراهم آمده و با روش توصیفی و تحلیلی به بحث گذاشته شدهاند. مهم ترین یافته پژوهش این است که سازههایی چون کاوار، آدوربند، یختکن و بنبلوک در وهله اول دارای کارکرد سرمایشی هستند و جهت نیاز به تولید سرمایش بنا شدهاند و مواد اولیه آنها مبتنی بر دانش گیاه مردمشناسی در این حوزه است و بیش ترین قابلیت را برای مقابله با فصل گرما دارد. در وهله دوم این سازهها جهت نگهداری مواد غذایی و فاسدشدنی در فصل گرما به کار میرفتند.