فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۲۹٬۵۸۱ مورد.
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۶
122 - 139
حوزههای تخصصی:
تجربیات جهانی و منشورهای بین المللی حاکی از آن است که مشارکت مردمی در حفاظت از میراث معماری، به ویژه زمانی که سازمان های متولی در انجام کامل وظایف خود با محدودیت مواجه می شوند، راهکاری مؤثر و در دسترس است. دراین میان، جذب جامعه محلی به فعالیت های مربوط به حفاظت از میراث معماری، علاوه بر نتایج مثبت عملی، می تواند حس تعلق و ارزش گذاری به فرهنگ و تاریخ را درمیان مردم تقویت کند. بااین حال، بررسی های انجام شده در کشور ما نشان می دهد که ساکنان محلی در فرایندهای حفاظت از میراث معماری کمتر دیده شده یا حتی نادیده گرفته شده اند. در این پژوهش، با درنظر گرفتن شرایط خاص سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شهر یزد، از رویکرد کیفی و روش تئوری زمینه ای استفاده شده است. تحلیل تماتیک انعکاسی به منظور شناسایی آسیب ها و چالش های موجود در راه نقش آفرینی ساکنان در حفاظت از میراث معماری انجام گرفته و سپس اعتبارسنجی نتایج کیفی ازطریق یک پیمایش کمی با استفاده از پرسش نامه صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد که یک تقابل چندوجهی میان ساکنان بافت تاریخی شهر یزد و نهادهای دولتی در فرایندهای حفاظت شکل گرفته است. این تقابل ها به خروج تدریجی ساکنان از بافت تاریخی و نیز فرسایش و تحلیل توان اجرایی نهادهای دولتی منجر شده است.
مروری بر اکوسیستم نوین آزمایشگاه های شهری با تأکید بر نقش آزمایشگاه های واقعیت مجازی در توسعه هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۶
24 - 48
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرسازی مبتنی بر آزمایش توانسته است به هوشمندتر شدن شهرها کمک کند. برای طی کردن این مسیر، آزمایشگاه های شهری مکان هایی بسیار حیاتی هستند که به مرور جایگاه مهمی درحوزه مطالعات شهری پیدا کرده اند. در این میان آزمایشگاه های واقعیت مجازی به طور فزاینده ای درحوزه معماری و شهرسازی کاربرد پیدا کرده اند. این پژوهش با هدف بررسی و مرور مفهوم آزمایشگاه های شهری و انواع آن ها، به طور خاص به آزمایشگاه های واقعیت مجازی و نقش آن ها در پیشبرد مطالعات شهری پرداخته است. روش های پژوهشی این مقاله شامل مطالعه اسنادی و موردی است و رویکرد نظری آن قیاسی و قلمرو زمانی آن مقطعی محسوب می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که آزمایشگاه های واقعیت مجازی توسعه راه حل های خلاقانه برای مقابله با چالش های واقعی در محیط های شهری را تسهیل می کنند. این فنّاوری امکان تجسم بخشی دقیق تری از شهرها و محیط های زندگی را فراهم کرده و به متخصصان اجازه می دهد تا به طور مجازی و بدون نیاز به تغییرات کالبدی، تأثیرات مختلف سیاست های شهرسازی و طرح های توسعه را آزمون نمایند. همچنین، آزمایشگاه های واقعیت مجازی می توانند سطح مشارکت عمومی را در فرایندهای شهرسازی به طور چشمگیری افزایش دهند و با ارائه تجربیات غنی و واقع گرایانه، شهروندان را قادر سازند تا به طور مؤثرتری در برنامه ریزی و توسعه شهری مشارکت نمایند.
بررسی تاثیرات متقابل گسلش سطحی و فونداسیون صلب بر یکدیگر در طراحی لرزه ای ساختمان های نزدیک گسل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۹
1 - 17
حوزههای تخصصی:
وقوع زمین لرزه های بزرگ در نزدیکی شهرهایی که در حوزه نزدیک قرار دارند غیر قابل انکار است. زمین لرزه ها در حوزه نزدیک اثرات و ویژگی های بسیار متفاوتی، نسبت به زمین لرزه ها در حوزه دور دارند. با توجه به این که گسلش سطحی اثرات مخرب و غیر قابل جبرانی را برای سازه های نزدیک گسل به وجود می آورند و در آیین نامه ها کمتر به آن توجه شده است به این منظور نحوه طراحی سازه برای رسیدن به عملکرد مناسب در برابر این پدیده از اهمیت بالایی برخوردار است. در این پژوهش سعی شده است به بررسی و ارزیابی پارامترهایی نظیر مکانیزم گسل، پهنه گسلی، گسلش سطحی و نیز تعداد طبقات و موقعیت فونداسیون در طراحی لرزه ای ساختمان های نزدیک گسل پرداخته شود. برای این عمل ابتدا به نحوه انتشار گسلش در خاک زیر سازه و اثرات آن بر روی سازه با توجه به تعداد طبقات مختلف دیده شده است. در پایان مشاهده گردید با افزایش تعداد طبقات در خاک های ماسه ای مورد مطالعه گسلش به بیرون فونداسیون منحرف شده و در نتیجه آن، میزان دوران پی با توجه به خاک زیر آن کاهش می یابد. همچنین مشاهده می شود افزایش جابه جایی گسل در میزان دوران تأثیر بسزایی داشته به طوری که با افزایش جابه جایی قائم از 5/0 به 5/1 متر، دوران فونداسیون تا 4 برابر افزایش داشته است.
چارچوب عملیاتی جهت طراحی ساختمان فرم- انرژی کارا: (نمونه موردی: ساختمان های اداری بزرگ مقیاس شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
103 - 122
حوزههای تخصصی:
اهداف: نور و شرایط حرارتی با اثر بر کیفیت فعالیت های ذهنی و فیزیکی نقش کلیدی در عملکرد کاربران ساختمان های اداری دارند. از آنجا که فرم نحوه مواجهه ساختمان با عوامل محیطی را تعریف می کند، می تواند با کمک به تامین روشنایی طبیعی و شرایط حرارتی مناسب، علاوه بر کاهش مصرف انرژی موجب ارتقاء بهره وری اداری در این بناها نیز گردد. ارزیابی عملکرد فرم ساختمان های اداری بزرگ مقیاس تهران و دستیابی به گونه شکلیِ بهینه فرم جهت تامین سالانه آسایش حرارتی و بصری نوری منطبق بر ویرایش چهارم مبحث نوزده (م.م.س) هدف این پژوهش است.
روش ها: این پژوهشِ کاربردی از نوع نظریه-ساخت بوده که در راستای دستیابی به اهداف، رابطه بین هندسه فرم و متغیرهای sDA، DGP و PMV را مورد بررسی قرار داده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده، داده های اولیه پس از استخراج کتابخانه ای به صورت میدانی صحت سنجی شده و با نرم افزارهای دیزاین بیلدر و پلاگین هانی بی در گرسهاپر مورد مدل سازی و شبیه سازی قرار گرفته اند. همچنین آنالیز داده های حاصل از شبیه سازی با تفسیر و مقایسه انجام شده است.
یافته ها: فرم مستطیل شکل با دو حیاط مرکزی دارای بهترین وضعیت در شاخص PMV و بدترین از نظر DGP می باشد. زیرگونه پیشنهادی از فرم مذکور با نسبت هسته به پوسته 2:1 با حفظ شرایط PMV توانست از منظر sDA و DGP نیز در حالت استاندارد قرار گیرد.
نتیجه گیری: فرم اغلب این بناها جهت تامین شرایط آسایش حرارتی و بصری نوری طبق مبحث نوزدهم مناسب نیست. طراحان می توانند از فرم مستطیل شکل با نسبت پیشنهادی هسته به پوسته 2:1 جهت تامین شرایط و کسب رده EC این مبحث استفاده نمایند.
کلمات کلیدی: آسایش حرارتی، آسایش بصری، عملکرد ساختمان، کاربری اداری، مبحث نوزده.
شناسایی چالش ها و تحلیل فرصت های ادغام معماری بیونیک با شیوه های معماری بومی سنتی (مطالعه موردی: شهر بم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۲ فروردین ۱۴۰۴ شماره ۱۴۲
5 - 26
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تحولات شتابان معماری شهر بم پس از زلزله مهیب سال 1382، شکافی عمیق میان شیوه های نوین ساخت وساز و میراث غنی فرهنگی و اقلیمی این نگین کویر ایجاد کرده است. عناصر معماری سنتی که طی سده ها در هم گرایی با اقلیم گرم وخشک منطقه تکامل یافته بودند، به تدریج جای خود را به طراحی های مدرن و بی توجه به ارزش های زیست محیطی و فرهنگی داده اند. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش کلیدی است که فرصت ها و چالش های ادغام معماری زیست میتیک با دانش بومی در بافت تاریخی بم چیست و چگونه می توان اصول طراحی اکولوژیک را برای ایجاد محیطی پایدار و همساز با فرهنگ منطقه در این اقلیم خاص به کار گرفت؟روش پژوهش: برای واکاوی این مسئله، رویکردی تلفیقی برگزیده شد. با انجام مطالعات میدانی و مستندنگاری تصویری از بناهای تاریخی، ویژگی های معماری بومی به دقت تحلیل شد. مشاوره با متخصصان زیست شناسی، اطلاعاتی درباره سازگاری های زیستی گونه های بومی فراهم آورد و مصاحبه با ده نفر از معماران و سیزده نفر از ساکنان بومی، دانش سنتی و درک آن ها از طراحی الهام گرفته از طبیعت را آشکار ساخت. پیش پردازش تصاویر معماری با بهره گیری از نرم افزارOpenCV، تحلیل هندسی و بافتی را تسهیل کرد که سپس با نظر کارشناسی سه تن از متخصصان معماری ارزیابی شد. داده های کیفی حاصل از مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار Atlas.ti کدگذاری و مضامین مرتبط با تعامل اصول زیست میتیک و دانش بومی استخراج شد.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، هم خوانی میان معماری بومی بم و راهبردهای زیست میتیک ازجمله سامانه های سرمایشی غیرفعال و بهره وری بهینه از مواد را آشکار ساخت. بااین حال، چالش هایی همچون سازگاری مصالح نوین، محدودیت های اقتصادی و آسیب پذیری در برابر زلزله، به عنوان موانعی بر سر راه این هم گرایی شناسایی شدند. رفع این موانع، نیازمند تدوین راهکارهای ترکیبی شامل تلفیق مصالح نوین و سنتی، برنامه ریزی شهری مشارکتی و راه حل های مبتنی بر طبیعت است که با شرایط اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی خاص شهر بم سازگار باشند.
تأملی بر اهداف عمیق پرورش معمار در ایران معاصر، نمونه موردی: آتلیه ۳ معماری دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۲ خرداد ۱۴۰۴ شماره ۱۴۴
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:آموزش معماری در ایرانِ امروز با چالش های متعددی روبه روست که ریشه در عدم تطابق شیوه های آموزشی با تحولات دوره پسامدرن دارد. ساختارهای آموزشی موجود همچنان برپایه استانداردسازی های دوره مدرن استوارند و این مسئله مانع رشد آموزش معماری مطابق با شرایط زمانی و مکانی جدید شده است.هدف پژوهش: این پژوهش نشان می دهد که با هدف بررسی ویژگی ها و نیازهای آموزش معماری در دوره پسامدرن، به دنبال پیشنهاد اهدافی نوین برای پرورش معمار در ایران معاصر است.روش پژوهش: این پژوهش ترکیبی از رویکرد بازتابی1 و توصیفی - تحلیلی است و داده ها از طریق منابع کتابخانه ای، مقالات علمی و تجربیات عملی نگارنده در آموزش معماری در آتلیه ۳ معماری دانشگاه تهران طی ۱۲ نیمسال تحصیلی (۱۳۹۶-۱۴۰۲) گردآوری شده اند.نتیجه گیری: نشان می دهد که آموزش معماری نیازمند تحول از استانداردسازی به سوی رویکردهای متکثر است. این تحول نه از طریق ساختارشکنی بلکه از طریق ساختارزدایی و ترکیب اهداف تخصصی و عمیق محقق می شود. این پژوهش در کنار اهداف تخصصی (دانش، بینش و توانش) اهدافی عمیقتر در آموزش (اقتصادی، اجتماعی و مدنی، توسعه تفکر، سلامت روان) را پیشنهاد می دهد و مسیری ترکیبی را راه گشا می داند. تغییر نقش مربی از انتقال دهنده دانش به تسهیل گر فرایند یادگیری، کلید تحول در آموزش معماری دوره پسامدرن و دستیابی به اهداف عمیق پرورش معمار است و بدین ترتیب مربی معماری دوره پسامدرن می تواند الهام بخش زندگی حرفه ای و شخصی دانشجویان باشد.
تحلیل اندیشه زیستِ آگاهانه در نگاره های ونگوگ با تأمل در آرای هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۳۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
7 - 18
حوزههای تخصصی:
«حقیقت» رخدادی است که در بستر اثر هنری اتفاق می افتد. مارتین هیدگر با طرح این مسئله هنر و حقیقت را به طرز اعجاب انگیزی به یکدیگر مربوط می کند. ونگوگ نیز که در نامه هایی به بردارش به کشف و جست و جوی حقیقت اشاره کرده است، به نظر می رسد به دنبال نزدیک تر شدن به زیستی آگاهانه است. از این جهت طرز نگاه ونگوگ به هستی با اندیشه هیدگر پیوند می خورد. هدف از نگارش این مقاله، بررسی تفکر زیستِ آگاهانه ونگوگ و تأثیر آن در هنر وی با تأمل در فلسفه هیدگر و چگونگی ظهور حقیقت در نگاره های این هنرمند است. به منظور روشن ساختن برداشت هیدگر در ارتباط با شیوه اندیشه آگاهانه هنرمند در خلق آثارش، سوالاتی در مورد رابطه حقیقت با اثر هنری و نحوه زیست هستی شناسانه ونگوگ و آشکارگی ذات پدیدارها در نقاشی های او طرح شده است. به این منظور با استفاده از روش توصیفی تحلیلی برخی آثار و نامه های ونگوگ و همچنین استفاده از داده های کتابخانه ای چارچوب مفاهیم هیدگر سعی در حل پرسش ها شده است. در تحلیل نهایی پژوهش به نظر می رسد بیان هنری ونگوگ با برداشت هیدگر از هنر رابطه ای معنادار دارد و هر دو در پی کشف وجود و دعوت انسان به تفکر در هستی خویش می باشند.
تحلیل اجتماعی پذیرش بلوک های خاکی به عنوان مصالح ساختمانی برای احیای هویت فرهنگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه گذشته مباحث فرهنگی در پروژه های معماری و شهرسازی موردتوجه معماران و شهر سازان قرارگرفته است. استفاده از خاک در ساخت وساز از قدیم الایام در کشور ایران رواج داشته و با فرهنگ آن عجین شده است. ازاین رو، بازگشت به معماری خاک می تواند فرهنگ کهن این کشور را زنده کند و مانع از فراموشی آن در نسل های آینده شود. معماری خاک، یکی از فنون شناخته شده ساخت وساز در معماری و با غنای تاریخی چند هزارساله است. چراکه خاک یکی از فراوان ترین منابع در کره زمین محسوب می شود که بیش از چند هزار سال است، به عنوان مصالح ساخت وساز مورداستفاده قرار می گیرد. از طرفی، استفاده از مصالح خاکی در دنیای امروزی مدرن وابسته به پذیرش آن از طرف جامعه است. ازاین رو، هدف این پژوهش بررسی پذیرش اجتماعی مصالح خاکی کهن در دنیای مدرن امروزی است. بدین منظور پرسش نامه ای شامل سئوالاتی در سه بخش فرهنگی، فنی-اجرایی و علایق شخصی تهیه و پس از تأیید روایی توسط متخصصان پاسخ داده شد که متخصصان شامل ۵۵ نفر از مهندسان عمران، شهرسازی معماری و اساتید دانشگاه ها بودند. پس از تأیید پایایی پرسش نامه به کمک نرم افزار SPSS، پاسخ ها با این نرم افزار موردبررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که بر اساس میانگین امتیازات، بلوک خاکی درزمینه فرهنگی بیشترین و درزمینه فنی-اجرایی کمترین مقبولیت را دارد. همچنین با توجه به آزمون دوجمله ای بلوک های خاکی ازنظر فرهنگی، فنی-اجرایی، علایق شخصی و اجتماعی موردقبول واقع شده اند. مطابق آزمون هم بستگی، پذیرش فرهنگی و علایق شخصی بلوک های خاکی با جنسیت و تحصیلات رابطه دارد. این در حالی است که پذیرش فنی-اجرایی با هیچ کدام از خصوصیات دموگرافیک مرتبط نیست. همچنین این مطالعه نشان می دهد که پذیرش اجتماعی بلوک های خاکی در ایران به شدت تحت تأثیر ویژگی های فرهنگی و تصورات عمومی قرار دارد. بنابراین، توصیه می شود که کوشش های بیشتری در جهت بهبود درک عمومی و ارتقاء مهارت های فنی در این زمینه انجام شود.
تحلیل نقش عوامل کالبدی و فضایی مراکز آموزشی و تحقیقاتی معماری و شهرسازی در بهره وری کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی طراحی فضاهای اداری، خلق فضایی است که کارکنان در آنجا به بهترین نحو به انجام وظیفه بپردازند. در میان عوامل مؤثر بر بهره وری کارکنان، عوامل محیطی و کالبدی دارای نقش مهمی هستند و این نقش در مراکزی که در حوزه دانش و پژوهش فعالیت می کنند، اهمیت بیشتری دارد. زیرا بهره وری نیروی کار در این الگوهای کاری نقش پررنگ تری دارد. با توجه به نقش عوامل محیطی و اهمیت مراکز پژوهشی در میان فضاهای اداری، هدف این پژوهش، تبیین مدل ارتباط متغیرهای محیطی مؤثر بر بهره وری کارکنان در مراکز تحقیقاتی و پژوهشی است. پژوهش از حیث هدف، توسعه ای و از نظر روش توصیفی محسوب می شود. پس از مطالعات اسنادی، 31 متغیر اولیه استخراج شد و با استفاده از روش دلفی بر مبنای آراء خبرگان، به 16 متغیر کاهش یافت. سپس، مطابق مدل ویشر در 3 سطح، طبقه بندی شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه و محدوده مطالعه شامل 4 مرکز تحقیقاتی معماری و شهرسازی در شهر تهران است. در تحلیل استنباطی، برای آزمون فرضیات، از روش تحلیل عاملی تأییدی (CFA) و تحلیل مسیر به روش حداقل مربعات جزئی (PLS) در محیط نرم افزار LISREL.10.2 استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که ابعاد فیزیکی، عملکردی و روانی محیط کار بر بهره وری کارکنان مراکز تحقیقات معماری و شهرسازی تهران مؤثر است. در این میان، مهم ترین عوامل فیزیکی به ترتیب شامل دما و تهویه، نویز و آکوستیک، نور و ارگونومی، مهم ترین عوامل عملکردی به ترتیب شامل چیدمان دفاتر کار، ابعاد و تناسبات، سازمان فضایی، طبیعت گرایی و شفافیت و مهم ترین عوامل روانی به ترتیب شامل حریم خصوصی، امنیت، تعاملات و مالکیت هستند. همچنین الگوی کاری، بیشترین رابطه را با عوامل روانی دارد و ارتباط معناداری با عوامل فیزیکی ندارد.
مرور نظام مند مؤلفه های محیطی مؤثر بر سلامت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
75 - 87
حوزههای تخصصی:
اهداف: سلامت اجتماعی به عنوان یکی از ارکان سلامت جامعه، متأثر از مؤلفه های متعددی می باشد. هدف پژوهش حاضر، مرور جامع پژوهش های صورت گرفته در خصوص مؤلفه های محیطی مؤثر بر سلامت اجتماعی و شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار محیطی بر آن می باشد.
روش ها: در یک مطالعه مروری سیستماتیک، کلیه مقالات مرتبط با موضوع بدون محدودیت زمانی و مکانی و با جستجوی نظام مند پایگاه های معتبر در دسترس شامل گوگل اسکولار، وب آف ساینس، اسکوپوس، پاب مد، جهاد دانشگاهی، پرتال جامع علوم انسانی و بانک اطلاعات نشریات کشور بازیابی گردید که در نهایت 46 مقاله مطابق با معیارها و ملاک های ورودی موردنظر، به عنوان پژوهش های نهایی مرتبط با موضوع انتخاب شد.
یافته ها: طبق یافته های این تحقیق، اکثر مطالعات در کشورهای ایالات متحده و استرالیا انجام شده است. همچنین یافته های حاصل از مطالعه بیانگر آن است که اغلب تحقیقات در رابطه با حوزه شهری و در خصوص شهروندان و ساکنان محله و منابع بسیار کمی در حوزه معماری انجام شده که اکثراً در رابطه با کاربری مسکونی و تعداد اندکی در رابطه با کاربری های فرهنگی، درمانی و اداری می باشد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، مؤلفه های محیطی تأثیرگذار بر سلامت اجتماعی را می توان در 20 گروه اصلی دسته بندی نمود، بطوریکه بیشترین میزان مطالعات مربوط به فضاهای سبز طبیعی، مکان سوم، تجهیزات، مبلمان و دسترسی بوده است. از میان 28 شاخص سلامت اجتماعی مورد مطالعه، به ترتیب تعامل اجتماعی و روابط اجتماعی بالاترین میزان تأثیرپذیری را داشته اند.
ارزشیابی عوامل انعطاف پذیری بر کیفیت تعلق پذیری مجتمع های مسکونی
حوزههای تخصصی:
با گسترش جوامع انسانی ؛ الگوهای رفتاری به سبب تغییر در الگوهای مکانی ناشی از تغییر سطح اجتماعی خانوار، نیازمند تغییر در محیط هستند.زیرا با تغییر سطح اجتماعی-فرهنگی خانوار، نحوه ارتباط با اطرافیان، نیازهای فضایی، ترکیب بندی فضایی، حضور افراد جدید در خانوار و نیازهای فضایی متناسب با آن، تغییر نوع دلبستگی به مکان در افراد در طی زمان تغییر خواهد کرد.بر این اساس طبقه بندی مؤلفه های کیفی سازنده فضاهای مسکونی با تراکم متوسط شهر تهران و استخراج مؤلفه های کیفی انعطاف پذیری کالبدی، فعالیتی و ادراکی و ارزش گذاری آنها در مقیاس مجتمع مسکونی و همچنین نحوه و میزان تأثیرگذاری مؤلفه های فرم کالبدی را در ایجاد حس دلبستگی به مکان و در پی آن ارتقای کیفیت فضاهای مسکونی هدف اصلی این پژوهش است.روش تحقیق پژوهش مذکور از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی بر مبنای پیمایش است.با توجه به تعداد جامعه آماری تعداد حجم نمونه 50 عدد ارزیابی شده است .براساس اطلاعات ماتریس همبستگی همه روابط ما بین مولفه های انعطاف پذیری و تعلق پذیری معنادار شده است به جز رابطه بین تنوع پذیری با متغیرهای عملکردی/ فعالیتی، احساسی/ ادراکی و تعلق پذیری که معنادار نشده است.نتایج به دست آمده نشان داد میانگین پاسخگویی به مولفه های احساسی/ ادراکی تعلق پذیری با مقدار 52.12 بالاترین امتیاز را دارد.
مهارت های شناختی معماران در خلق روایت های مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۶
72 - 96
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی های فرایند مشارکتی باعث می شود که طراح برای حضور در این فرایند نیازمند کسب توانایی های ویژه ای باشد. بخشی از این توانایی ها مربوط به مهارت های بینشی نزد معماران است. جهت درک مهارت های بینشی می توان پژوهش های مربوط به معماری مشارکتی را مطالعه و اصلی ترین مفاهیم حوزه را تجزیه، تحلیل و ترکیب کرد. بر این اساس پژوهش حاضر، سه هدف را دنبال می کند: الف) شناسایی و دسته بندی پژوهش های مربوط به مهارت های شناختی یک معمار در فرایند مشارکتی. ب) ارائه تعریف معماری مشارکتی معطوف به مهارت های شناختی مورد نیاز معماران. ج) مهارت های شناختی مورد نیاز برای معماران در فرایند مشارکت. در نتیجه این پژوهش مطالعه ای مروری است که براساس روش سنتزپژوهی کیفی و کدگذاری مضامین محتوایی حاصل شده است. همچنین با استفاده از نرم افزار VOS VIEWER شبکه کلیدواژه ها استخراج و براساس تحلیل آن ها الزامات شناختی بیان شده اند. نتایج نشان می دهد که دو گروه کلی مشارکت با معماران و مردم و شش زیرگروه قابل تفکیک هستند. براساس تعریف ارائه شده، مشارکت گفت وگویی روایی و مرکزگریزِ میان شهروندی برای خلق داستان های جدید است. همچنین معمار مشارکتی باید دارای توانایی ساخت و بازخوانی داستان هایی درزمینه مفاهیم شهر، مسکن، دموکراسی، ادراک و فقر باشد که بر رویکردهای انتقادی و مرکزگریز تمرکز داشته باشند. او باید نسبت به ورود به فرایندی تفسیری و چندسویه آگاه بوده و قادر به شناخت اجزای روایت و تفسیر آن باشد.
شناسایی لایه های معنایی با رویکرد منظر در مواجهه با پدیده راه
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
97 - 108
حوزههای تخصصی:
در برداشت سطحی تر و البته نگاه متداولِ امروز به پدیده راه، تنها بر نقش ارتباطی آن تأکید می شود. این در حالی است که راه ها زمانی پیوند عمیقی با زندگی انسان برقرار می نمایند؛ و می توانند به عنوان مقصد مسافران انتخاب شوند. خلأ موجود در بحث مطالعه راه همین عدم توجه به ابعادی است که با زندگی انسان در گذر زمان پیوند عمیقی برقرار کرده است. مطالعات انجام شده در دوران مدرن، حاکی از آن است که با سرعت گرفتن جریان زندگی، سرعت حرکت و به تبع آن ایمنی مسیر در اولویت اول برنامه ریزان، طراحان و مهندسان راه قرار گرفته است. این نوع نگاه تک بعدی و کالبدی به مقوله راه از مشخصه های اصلی علوم مهندسی است. گذشته از آسیب شناسی اقدامات انجام گرفته توسط علوم مهندسی در جهت تسهیل و تسریع هرچه بیشتر، هدف از مطالعه راه می تواند فراتر رود. دانش منظر به کمک فنون مهندسی آمده و با نگاهی کل نگر به مفهوم پدیده راه و توجه هم زمان به تمام ابعاد ملموس و ناملموس راه، گام های مؤثری در جهت ارتقاء کیفیت آن به وسیله احیاء معانی نهفته در راه و با هدف تبدیل آن به مقصد گردشگران بردارد. اگرچه با این زاویه نگاه و در رویکرد منظر، سیاست گذاری راه متفاوت از وضع موجود خواهد شد. این پژوهش از نوع کیفی و بر پایه تحلیل محتوای کیفی بوده که سعی دارد تا با بررسی اسناد کتابخانه ای، مرور نظریات پیشینِ اهل فن، همچنین مشاهده و تحلیل شرایط ضمن تأکید بر ضرورت کیفیت راه ها، به بررسی تأثیر و نقش بسزای رویکرد منظر در سطوح مختلف مطالعاتی پدیده راه بپردازد.
مدل سازی مفهومی ارتقا کیفیت بیمارستان های عمومی مبتنی بر شواهد (EBD) با رویکرد رضایت مندی بیمار (مورد پژوهی: بیمارستان گاندی تهران)
منبع:
مطالعات رفتار و محیط در معماری دوره ۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲
25 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی طراحان و سازندگان محیط های درمانی ایجاد محیطی شفابخش است. مفهوم شفابخشی در قرن اخیر منجر به ایجاد تأثیرات مثبتی در روند درمان و تغییرات قابل توجهی در طراحی بیمارستان شده است. توجه به بیمار به جای روند درمان رویکردی در طراحی بیمارستان با عنوان رویکرد«بیمارمحوری» مطرح کرده است. اخیرا که امنیت بیماران و تسریع روند بهبود بیماری مورد اهمیت قرار گرفته است، معماران به موضوعی به نام «طراحی مبتنی بر شواهد» روی آوردند.
جستاری بر خاستگاه و علل گسترش برج های سلجوقیان
منبع:
مطالعات رفتار و محیط در معماری دوره ۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲
84 - 102
حوزههای تخصصی:
برج های یادمانی سلجوقی در ایران به نمادی باشکوه از تاریخ معماری ایران در سده های میانی دوران اسلامی تبدیل شده است و از نظر منشا پیدایش و خصوصیات معماری نیاز به تحقیق و بررسی دارد. هدف این پژوهش بررسی علل پیدایش، گسترش برج ها و ویژگی های معماری آن ها در دوران سلجوقی است. این مطالعه با رویکرد کیفی و با استفاده از روش های تفسیری-تاریخی و توصیفی-تحلیلی انجام شده است. پرسش اصلی پژوهش به خاستگاه و نقش سلجوقیان در شکل گیری و معماری این برج ها می پردازد. در این راستا، ابتدا خصوصیات حکومت سلجوقیان و ویژگی های شاخص آن ها مورد بررسی قرار گرفته و سپس معماری چند برج برجسته این دوره و برج گنبد قابوس از دوران پیش از سلجوقی و دیدگاه های موجود در این زمینه تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سلجوقیان، با بهره گیری از میراث معماری دوره های پیشین، به ویژه آل بویه و آل زیار، نقشی برجسته در توسعه و تکامل معماری برج های یادمانی ایفا کرده اند. در این دوره، برج مقبره ها اغلب به صورت دوطبقه و با تأکید بر ارتفاع زیاد ساخته می شدند و گنبد خارجی آن ها به گونه ای طراحی می شد که جلوه ای باشکوه و نمادین به بنا ببخشد. از مهم ترین عوامل ساخت این برج ها می توان به نمایش قدرت و عظمت حکومت سلجوقیان، رقابت میان حاکمان و ظهور طبقات اجتماعی جدید اشاره کرد. این بناها، در عین پیوند با سنت های معماری ایرانی، بازتاب دهنده تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوران سلجوقی نیز هستند.
ارتقاء حس تعلق به مکان در دانش آموزان از طریق جانمایی انواع فضاهای سبز در مدارس
حوزههای تخصصی:
حس تعلق به مکان یکی از مفاهیمی است که به ادراک ذهنی و ارتباطات عاطفی فرد با محیط اطراف مربوط می شود. در شهرسازی و معماری معاصر، کاهش حس تعلق به مکان، یکی از چالش های اساسی است که منجر به کاهش تعاملات اجتماعی، احساس بیگانگی و افت کیفیت زندگی شده است. مدارس به عنوان یکی از مهم ترین فضاهایی که کودکان در سال های اولیه زندگی در آن حضور دارند، باید بستری مناسب برای تقویت حس تعلق به مکان فراهم آورند. در این میان، فضای سبز یکی از عوامل تأثیرگذار در افزایش حس تعلق به مکان در دانش آموزان محسوب می شود. در این راستا هدف از این پژوهش بررسی تأثیر فضای سبز بر ایجاد و ارتقای حس تعلق به مکان در دانش آموزان مدارس است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است. ابتدا مبانی نظری مرتبط با حس مکان و حس تعلق به مکان بررسی شده، سپس به روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) داده های به دست آمده، از طریق پرسشنامه موردتحلیل قرارگرفته است. انواع فضای سبز (گسترده، خطی، عمودی) در سه دسته فضای باز، نیمه باز و بسته در مدارس موردارزیابی قرارگرفته و اولویت بندی آن ها باتوجه به میزان تأثیرگذاری بر حس تعلق به مکان انجام شده است. نتایج نشان می دهد که فضاهای سبز پهنه ای و خطی در محیط های باز مدرسه، تأثیر بسزایی در تقویت این حس دارند. همچنین، استفاده از عناصر طبیعی در طراحی مدارس می تواند به بهبود کیفیت محیط آموزشی و افزایش انگیزه دانش آموزان برای حضور در مدرسه کمک کند. در نهایت، پیشنهاداتی برای بهینه سازی طراحی مدارس با تأکید بر به کارگیری فضای سبز ارائه شده که می تواند در سیاست گذاری های طراحی محیط های آموزشی مورداستفاده قرارگیرد.
معماری پایدار جزیره قشم: درس هایی برای طراحی انرژی کارا در اقلیم گرم و مرطوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
۱۷۴-۱۵۳
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف این پژوهش، بررسی ظرفیت های معماری سنتی جزیره قشم به منظور استخراج راهکارهایی برای طراحی انرژی کارا و سازگار با اقلیم گرم و مرطوب است. در این راستا، پژوهش بر حفظ منابع انرژی برای نسل های آینده، ارتقای فرهنگ مصرف بهینه، کاهش یارانه های مستقیم سوخت، کاهش آلاینده های زیست محیطی، و استفاده از مصالح بومی و عناصر اقلیمی تمرکز دارد. روش ها: روش تحقیق به کار رفته در این مطالعه از نوع کاربردی بوده و داده ها از طریق سفر میدانی به جزیره قشم گردآوری شده است. ابزار گردآوری داده ها شامل مشاهده مستقیم معماری بومی، بررسی منابع مکتوب محلی، مصاحبه با ساکنان، دانشجویان معماری، و اساتید دانشگاهی در منطقه بوده است. با توجه به شرایط اقلیمی خاص جزیره، دو نمونه موردی شامل خانه های سنتی «مغ» در قشم و بافت سنتی بندر لافت انتخاب شدند و با استفاده از روش توصیفی–تحلیلی و تطبیقی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: پژوهش حاکی از آن است که طراحی معماری سنتی منطقه با بهره گیری هوشمندانه از عناصر اقلیمی نظیر بادگیر، حیاط مرکزی، بازشوهای کنترل شده و مصالح بومی، توانسته در تأمین آسایش حرارتی و کاهش نیاز به انرژی های فسیلی نقش مؤثری ایفا کند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که بهره گیری از اصول معماری سنتی قشم می تواند به عنوان الگویی بومی، مؤثر و پایدار برای طراحی انرژی کارا در معماری معاصر اقلیم های گرم و مرطوب ایران مورد استفاده قرار گیرد.
فناوری های نوین و بهبود کیفیت زندگی در شهرهای هوشمند: چالش ها و فرصت های مسکن هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
117 - 128
حوزههای تخصصی:
مسکن هوشمند به عنوان یکی از مفاهیم نوین در حوزه ساخت وساز شهری، با هدف افزایش بهره وری انرژی، ارتقای آسایش ساکنین و بهبود امنیت سکونتگاهی توسعه یافته است. با این حال، گسترش این فناوری با موانع متعددی همراه است .این پژوهش، با بهره گیری از روش تحلیل کیفی و استفاده از نرم افزار MAXQDA،به بررسی چالش های موجود و ارائه راهکارهای پیشنهادی برای رفع این موانع پرداخته است یافته های تحقیق نشان می دهند که هم افزایی میان بخش های دولتی، خصوصی و دانشگاهی می تواند نقشی کلیدی در رفع موانع توسعه مسکن هوشمند ایفا کند. این مطالعه بر ضرورت تدوین سیاست های حمایتی، تقویت زیرساخت های ارتباطی و فناوری، و ترویج فرهنگ سازی در میان شهروندان تأکید دارد. به کارگیری این راهکارها می تواند مسیر توسعه پایدار مسکن هوشمند را هموار ساخته و تأثیرات مثبتی بر بهره وری انرژی، امنیت و آسایش ساکنین داشته باشد. در نهایت، اتخاذ راهکارهای مناسب می تواند به تسریع روند پذیرش این فناوری نوین و بهره گیری از مزایای آن منجر شود.
بررسی اثر غلظت هوا ( CO2) معماری فضاهای درمانی بر احساس خستگی و سازگاری حرارتی کارکنان
حوزههای تخصصی:
کیفیت پایین هوا و سطوح بالای CO₂ در فضاهای درمانی به دلیل تهویه ناکافی و شرایط نامناسب، آسایش حرارتی و سلامت کارکنان را تهدید می کند. معماری مناسب این فضاها با طراحی بهینه تهویه، نورگیری و چیدمان، می تواند از تجمع CO₂ جلوگیری کرده و خستگی و کاهش عملکرد کارکنان را کاهش دهد. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی نقش غلظت بالای CO2 بر احساس خستگی و سازگاری حرارتی کارکنان فضاهای درمانی است. مطالعه حاضر به روش آزمایشگاهی در یک درمانگاه تخصصی در شهر ایلام انجام گرفت، جامعه آماری این پژوهش شامل 20 نفر از کارکنان فضاهای درمانی است که در یک آزمایشگاه در زیرزمین فعالیت داشتند. گروه های شرکت کننده پس از تقسیم به صورت تصادفی در معرض دو سطح CO2 با مقادیر 1100 PPM با تهویه مکانیکی و 1800 PPM بدون تهویه مکانیکی قرار گرفتند، هم زمان مقادیر ضربان قلب، وضعیت آسایش حرارتی (بر اساس پرسشنامه استانداردهای ASHRAE آمریکا)، احساس خستگی (بر اساس پرسشنامه استاندارد MFI) ثبت گردید. سپس داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیره، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد غلظت بالای CO2 (1800 PPM بدون تهویه در مقابل 1100 PPM با تهویه) بر احساس خستگی عمومی، جسمی و ذهنی و کاهش فعالیت و انگیزه کارکنان تأثیر معنی داری دارد (05/0> p). همچنین عدم سازگاری حرارتی کارکنان حین فعالیت کاری، بر بروز خستگی عمومی، جسمی و ذهنی تأثیری معنی داری دارد تأثیر معنی داری دارد (05/0> p). افزایش میزان ضربان قلب کارکنان بر خستگی عمومی کاهش فعالیت و انگیزه تأثیر معنی داری دارد (05/0> p). همچنین اثر متقابل این فاکتورها معنادار نیست (05/0< p)؛ بنابراین مهم ترین عامل بین سطوح خستگی متغیر خستگی عمومی است و پس از آن خستگی جسمی و ذهنی هستند. با استناد به مقادیر CO2 در استاندارد اشری امریکا و نتایج حاصل از این پژوهش، غلظت بالای CO2 (1800 PPM در مقابل 1100 PPM) در محیط های درمانی می تواند بر احساس خستگی و سازگاری حرارتی افراد اثرگذار باشد و در بلند مدت سبب بروز آسیب جدی به سلامت افراد در فضاهای درمانی گردد، همچنین نتایج نشان داد غلظت بالای CO2 سبب عدم سازگاری حرارتی، افزایش ضربان قلب و بروز خستگی عمومی، جسمی و ذهنی است و باعث کاهش فعالیت و انگیزه کارکنان می شود. ایجاد تهویه مطبوع و کنترل مداوم کیفیت هوا در محل کار افراد جهت ارتقاء عملکرد افراد و حفظ سلامت کارکنان فضاهای درمانی ضروری است.
تأثیر نور روز بر واکنش های احساسی در فضاهای سکونتی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۲ فروردین ۱۴۰۴ شماره ۱۴۲
71 - 82
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نور، پارامتر اصلی در ایجاد رابطه بصری انسان با محیط اطراف است که بدون آن بسیاری از امور روزمره در شرایط کنونی قابل انجام نیست. مطالعات نشان می دهند شرایط نور روز در انواع مختلف فضاهای داخلی بر واکنش های احساسی ساکنان آن تأثیر گذارند و ازآنجایی که امروزه افراد، بیشتر زمانشان را در خانه و محیط های داخلی سپری می کنند و نیاز جسمی و روانی به نور روز دارند، لازم است معماران دانش لازم در مورد نور روز و ارتباط آن با واکنش های احساسی ساکنان داشته باشند، درحالیکه پژوهش در این زمینه کم و در عرض های جغرافیایی دیگری است که کیفیات نوری متفاوتی داشتند.هدف پژوهش: این پژوهش با هدف شناسایی مؤلفه های مؤثر نور روز بر واکنش های احساسی ساکنان در محدوده شهر تبریز و تبیین تأثیر جنسیت و سن و نوع مسکن در این رابطه و تبیین تأثیر جهت نور ورودی و ابعاد پنجره بر واکنش های احساسی ساکنان انجام شده است. روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی و روش پردازش تصاویر یک واحد مسکونی نمونه تبریز در محیط شبیه سازی شده با نرم افزار رویت انجام شده است. جهت ارزیابی، از پرسشنامه استاندارد پرات و راسل استفاده شده است. سپس ویژگی های جمعیت شناختی، شرایط مرتبط با آزمایش و ادراک شرکت کنندگان تجزیه و تحلیل شده است.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهند دو مؤلفه ابعاد و جهت پنجره ها بر واکنش های احساسی ساکنان تأثیرگذار است و در جبهه شمال و شرق با افزایش ابعاد پنجره سرزندگی ساکنان افزایش پیدا می کند ولی در جبهه جنوب با افزایش ابعاد پنجره، سرزندگی ساکنان کاهش یافته و در معدود موارد بین جنسیت و سن با واکنش های احساسی حاصل از نور روز رابطه معنادار وجود دارد و نوع مسکن بر واکنش های احساسی حاصل از نور روز ساکنان تأثیری ندارد.