فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۲۱ تا ۳٬۱۴۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
نقش کیفیت ویژگی های فضای شهری در تعیین نحوه استفاده از میدان ها در شهرهای معاصر با مطالعه خیابان جمهوریت در ارزروم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار ش هرهای تاریخ ی، در گ ذر زم ان ب ر اس اس ویژ گیه ای هویت ی هر شهر ش کل گرفته اند و در قال ب عناص ر و رواب ط تاریخی تجل ی یافته اند. از سویی دیگر میادین نیز در ش هرهای تاریخ ی نقش مهم و تأثیرگذاری در خوانش و ادراک فضاهای شهری دارد. فضاهای باز و میادین در شهرها، محل اصلی تعاملات و روابط اجتماعی شهری بوده و طراحی منظر میادین شهری با ویژگی ها و کیفیت های فضایی مناسب یکی از دغدغه های طراحان منظر شهری به خصوص در شهرهای تاریخی می باشد و آگاهی در مورد اینکه کدام ویژگی های فضایی بر استفاده از فضای باز تأثیر می گذارد، چگونه و چرایی آن هم مورد توجه محققان، طراحان و مدیران فضای باز شهری می باشد. ارزروم یکی از شهرهای تاریخی و مهم ترکیه است که هویت و ساختار مرکز اصلی آن در طول تاریخ و به واسطه مداخلات صورت گرفته در دوره ها و عرصه های مختلف تاریخی متحول شده است و ساختار کنونی حاصل این تغییرات می باشد. بیشترین تحولات تاریخی شهر ارزروم در محدوده خیابان جمهوریت در بافت مرکزی شهر ارزروم اتفاق افتاده است و آن به دلیل شکل گیری هسته اولیه شهر در این محدوده می باشد. بررسی های میدانی از میادین حاشیه خیابان جمهوریت ارزروم که محدوده مورد مطالعه می باشد، نشان می دهد که ویژگی های مختلف طراحی های فضاهای باز با کاربردهای واقعی آنها مطابقت دارد و یافته ها نشان می دهد که انواع کاربری های مختلف با ویژگی های فضایی میادین خیابان جمهوریت، تحت شرایط مختلف زمانی و آب و هوایی تاثیر بسزایی در کمیت و کیفیت استفاده از این فضاها دارد.
بازنمایی قهرمان شرقی به مثابه "دیگری" برون فرهنگی بر اساس نظریه رولان بارت (مطالعه ی موردی انیمیشن علاءالدین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
113 - 133
حوزههای تخصصی:
در گفتمان شرق شناسی، آنچه رسانه ی غربی از خود و دیگری ارائه می دهد برساختی است که تحت تأثیر جایگاه مؤلف شکل گرفته است. در این گفتمان، غرب، با دست آویزی به تصویری که از شرق بازنمایی می کند درباره آن تولید دانش کرده و بدین ترتیب برتری خود بر دیگری را مشروعیت می بخشد. این نوشتار می کوشد ریشه های بازنمایی شرق در رسانه های غربی را با بررسی انیمیشن علاءالدین ساخت کمپانی والت دیزنی، در گفتمان شرق شناسانه بازجوید. کمپانی دیزنی با به تصویر کشیدن ملل مختلف در آثار خود، پنجره ای از فرهنگ های نا آشنا را به روی کودکان گشود که در پی آن شناخت کودکان از جهان و از فرهنگ های بیگانه، با تعریفی که این شرکت در آثارش ارائه داده شکل می گیرد. پژوهش با تکیه بر نظریه بازنمایی استوارت هال و با استفاده از رویکرد نشانه شناسی رولان بارت در رمزگان پنجگانه به تحلیل اثر انتخابی می پردازد. براساس این رویکرد سعی داریم به این پرسش پاسخ دهیم که مشرق زمین در انیمیشن مورد نظر چگونه بازنمایی شده؟ نتیجه این بررسی ها بیانگر این است که اگر چه اثر مورد بحث از ارزش های هنری، ادبی و تکنیکی برخوردار است اما در بر دارنده نگاه طرفمند مؤلف است که می تواند موجب شکل گیری تصور دور از حقیقت مخاطب، از فرهنگ شرق گردد. اهداف پژوهش: 1.کشف چگونگی تبیین قدرت در غرب، به واسطه بازنمایی های رسانه ای با بررسی موردی انیمیشن علاءالدین. 2.واکاوی نقش استراتژی های بازنمایی رسانه ای، و کشف دلالت های ضمنی تأثیرگذار در ایجاد برساخت شرق از منظر غرب با بررسی موردی انیمیشن علاءالدین. سؤالات پژوهش: 1.شرق، به مثابه دیگری فرهنگی از دید مؤلف غربی در انیمیشن علاءالدین چگونه بازنمایی شده است؟ 2.مناسبات گفتمان غرب و دیگری چگونه در انیمیشن علاءالدین تبیین می گردد؟
تطبیق مزایا و کاربرد آتریم ها و سقف های مدور سنتی با تاکید بر بهینه سازی مصرف انرژی در مراکز تجاری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
394 - 407
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از دغدغه های مهم در مسئله طراحی، چگونگی مدیریت انرژی است. آتریم ها یکی از مؤلفه های تأثیرگذار در مصرف انرژی است. روش تحقیق در این پژوهش با توجه به ماهیت آن، شبیه سازی و با رویکرد مطالعه موردی و تحلیلی و ازنظر نوع کاربردی است. در این تحقیق، ابتدا مدل پایه با توجه به قبوض مصرفی مرکز تجاری موردنظر، اعتبارسنجی می گردد. سپس با مقایسه 11 فاز مختلف در نرم افزار مورد تجزیه وتحلیل قرار می گیرد. پس از اعمال راهکارهای بهینه سازی مصرف انرژی و هوشمند سازی ساختمان، مشخص می گردد که آتریوم مرکزی به ترتیب در مراکز تجاری کوتاه مرتبه (3 طبقه)، میان مرتبه (5 طبقه) و سپس بلندمرتبه (13 طبقه)، راندمان بهتری نسبت به مدل پایه (بدون اعمال راهکارها) داشته و حذف جداره های جانبی در این آتریم ها، تهویه طبیعی را در ساختمان بهبود می بخشد. از این مطالعات که با دقت محاسباتی بالا و توسط مدل سازی دینامیکی با نرم افزار دیزاین بیلدر انجام می گردد، نشان می دهد که پتانسیل افزایش بهره وری و صرفه جویی انرژی در این ساختمان ها بسیار بالاست. همچنین این تحقیق نشان می دهد که مجموع کاهش مصرف انرژی سالیانه پس از اعمال راهکارهای بهینه سازی مصرف انرژی نسبت به عدم اجرای این راهکارها، در مقایسه دو ساختمان آتریمی 13 طبقه (11 درصد) و در مقایسه دو ساختمان 5 طبقه (بدون آتریم و با آتریم با اعمال راهکارها) به میزان (11.7 درصد) و در مقایسه دو ساختمان آتریمی 5 طبقه (۱۶ درصد) و در مقایسه دو ساختمان آتریمی 3 طبقه (۱۹درصد) و در مقایسه دو ساختمان آتریمی 3 طبقه با 5 طبقه (50.8 درصد) است. در نهایت نیز موجب کاهش قابل توجه گاز دی اکسید کربن و بهبود ضریب آسایش حرارتی در ساختمان های تجاری می گردد. اهداف پژوهش: کاهش مصرف انرژی با تأکید بر نقش حرارتی آتریم ها در مراکز تجاری بخش مرکزی تهران. تأمین آسایش حرارتی و کاهش انتشار گازهای دی اکسید کربن در مراکز تجاری بخش مرکزی تهران. سؤالات پژوهش: بهینه ترین نوع جداره جانبی آتریم ها جهت تأمین آسایش حرارتی در مراکز تجاری بخش مرکزی تهران چیست؟ بهینه ترین ارتفاع آتریم ها جهت افزایش بهره وری انرژی در مراکز تجاری بخش مرکزی تهران چیست؟
تحلیل جامعه شناختی نمایشنامه «سرگذشت یک روزنامه نگار» در پیوند با انقلاب مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۷
43 - 50
حوزههای تخصصی:
نقد جامعه شناختیِ آثار ادبی و هنری آنها را نه حاصل دریافت های یک شخص بلکه فراورده رسیدن یک گروه یا طبقه بزرگ اجتماعی به بیشینه آگاهی ممکن و کلیت یکپارچه می داند. نمایشنامه «سرگذشت یک روزنامه نگار» در روزگار انقلاب مشروطه نوشته و اجرا شده و از تئاترهای موفق آن زمان بوده است. از این رو می توان پی برد که این نمایشنامه در نسبت با اجتماع و زمانه خود پدید آمده و به دنبال دادن یک پاسخ معنادار به وضعیت روزگار خود است. مسئله این پژوهش آن است که این اثر پرمخاطب چگونه به شرایط اجتماعی روزگار خود پاسخ داده و جهان بینی مخصوص خود را در واکنش به نظام طبقاتی دوران خود مطرح می سازد. این پژوهش به دنبال خوانش جامعه شناختی این نمایشنامه و تحلیل پاسخ های معنادار آن به زمان خود، یعنی انقلاب مشروطه بر پایه نظریات لوسین گلدمن است. برای رسیدن به این پاسخ ها از روش تحلیلی-توصیفی استفاده و کوشش شده است که با منابع کتابخانه ای و بهره گیری از نظریات ساخت گرایی تکوینی لوسین گلدمن جنبه های مختلف این نمایشنامه پژوهش شود. با بررسی اجزای مختلف نمایشنامه در دو لایه توصیف و تشریح روشن شد که این نمایشنامه کلیت یکپارچه ای را که افراد طبقه روشنفکر یا طبقه متوسط جدید به آن دست یافته اند روایت می کند. شخصیت های نمایش خود نمایندگان طبقه مذکورند و در ساختارهای آگاهی خود به روزنامه می رسند و در این متن ساختار روزنامه کاویده می شود. در این بررسی روزنامه در کنار برخی از مفاهیم اصلی انقلاب مشروطه مانند آزادی قلم، مدافعه ظلم یا نهی از منکر قرار می گیرد. سپس کاستی های روزنامه و نقدهای آن هم به میان می آید اما سرانجام شخصیت های نمایشنامه در جهان نگری خود به رغم کاستی های روزنامه، به ویژه در جامعه ایران، نیکی های آن را بیشتر دانسته و روزنامه راه اندازی کرده و آن را توصیه می کنند.
نقدی بر طرح شماتیک منظر مسجدالنبی در کتاب «باغ و منظر اسلامی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۷
65 - 68
حوزههای تخصصی:
با توجه به جایگاه مهم مسجد در عالم اسلام، رجوع مجدد به اولین مسجد که به دست پیامبر (ص) ساخته شد می تواند به تفسیرهای جدیدی از مسجد و طراحی آن بینجامد. توجه به منابع فقهی و روایی قرون گذشته در کنار توجه مرسوم به منابع تاریخی معماری و منظر در این زمینه راهگشاست. اکراه پیامبر در مسقف کردن مسجد الا به ضرورت، و میل ایشان به سادگی معماری مسجد و بی مرزی بین شبستان و حیاط و همچنین ممانعت از کاشت درخت در حیاط مسجد نکاتی هستند که در منابع فقهی و تاریخی به آن پرداخته شده است. راگلز در طرح شماتیکی که در کتاب «باغ و منظر اسلامی» از مسجدالنبی ارائه می کند به این موارد توجه نکرده است.
بررسی تاثیرات رشد هوشمند بر ادراک زیست بوم از نگاه شهروندان در شکل گیری قرارگاه های رفتاری
منبع:
بوطیقای معماری سال اول زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
31-48
حوزههای تخصصی:
رشد هوشمند از مهمترین مقوله های دنیای امروز است که برنامه ریزی شهری را بر آن داشته است تا به جستجوی شاخص های جدید و کاربردی برای ارتقای کیفیت زندگی بپردازد. همچنین امروزه برنامه ریزی و مدیریت شهرها به نحوی که پاسخگوی پیچیدگی نیازهای فعلی جامعه شهری باشد، مستلزم برنامه ریزی و طراحی برای ایجاد شهرها و جوامع هوشمند بوده و شا کله این شهرها می بایست بر مبنای ایجاد محیط هایی با هدف تسهیل فرایندهای کاری در کنار ارتقای مهارت های شناختی و توانایی یادگیری و نوآوری پایه گذاری گردند. برای حل این مسئله راهکارهایی مانند شهر هوشمند و شهر پایدار، انسان و ارتقای کیفیت زندگی را هدف قرار می دهد. ازسویی دیگر، اهمیت قرارگاه های رفتاری در شهر در برنامه ریزی و طراحی شهری موضوعی است که از سوی بسیاری از صاحب نظران مختلف همچون جیکوبز، لینچ، زوکر ارائه و بیان شده است. روش تحقیق حاضر به صورت کمی و کیفی می باشد که با توجه به ماهیت موضوع، رویکرد حاکم بر این پژوهش روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و به لحاظ هدف در دسته تحقیقات کاربردی قرار دارد. به منظور گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه ای استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که قرارگاه های رفتاری به عنوان یکی از مهمترین عناصر ساخت شهر می توانند تاثیر فراوانی در ارتقا کیفیت سکونتی و زیستی شهرها داشته و البته باید بیان داشت که الگوهای رفتاری موثر بر شکل گیری قرارگاه رفتاری خود میتواند تحت تاثیر عناصر تشکیل دهنده فضاهای شهری که هوشمندسازی در آن ها ایجاد شده است، قرار گیرند و این الگوها در خلق قرارگاه رفتاری موثر خواهند بود. با تعمیم مفاهیم و الگوهای مطروحه می توان به مدل مفهومی ارتباط هوشمند سازی فضای شهری و قرارگاه رفتاری دست یافت که در انتهای مقاله مورد اشاره قرار گرفته است.
مؤلفه های فرهنگی و شکل گیری سبک نگارگران دوره پهلوی اول در دوره پهلوی دوم
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶
7 - 19
حوزههای تخصصی:
با فروپاشی سلسله قاجار، روشنفکران که نتوانسته بودند آرمان های خود را که با انقلاب مشروطه طرح شده بود تحقق بخشند، برای به قدرت رسیدن رضاشاه از هیچ تلاش و حمایتی دریغ نکردند؛ زیرا معتقد بودند که آرمان های انقلاب مشروطه تنها در سایه یک دولت متمرکز قدرتمند محقق خواهد شد. ازاین رو در دوره پهلوی اول، سیاست های کلی که رضاشاه برای اداره امور مملکتی در جهت نیل به اهداف و آرمان های مدنظر وی و قشری از روشنفکران در پیش گرفته بود، منجر به رواج جریان های فکری چون تجدد و ملی گرایی در کشور و میان اقشار مختلف جامعه شد که تحولات فرهنگی و هنری بسیاری را به دنبال داشت. در اثر این تحولات، هنر نگارگری که سال ها در رکود مانده بود، دوباره از نو احیا شد و هنرمندان نگارگر بسیار زیادی فعالیت خود را در این زمینه آغاز کردند؛ اما، در دوره پهلوی اول، غالب آثار این هنرمندان نگارگر کپی کاری از روی نگاره های گذشتگان و تقلیدی از آثار نگارگری مکتب اصفهان، خصوصاً شیوه رضا عباسی بود تا اینکه در دوره پهلوی دوم، هریک از آنان توانستند به سبک فردی خویش در نگارگری دست یابند. حال مسئله اینجاست که چه عوامل فرهنگی باعث شد این نگارگران بتوانند به سبک فردی خویش در دوره پهلوی دوم دست یابند؟ این پژوهش با این پرسش و با هدف شناخت فضای فرهنگی دوره پهلوی اول و دوم و مطالعه و بررسیِ این دو فضا، عوامل و مؤلفه هایی را که سبب گشت تا نگارگران دوره پهلوی اول بتوانند در دوره بعد، یعنی دوره پهلوی دوم، سبکی مختص به خود داشته باشند، بازشناسایی نماید. در این میان این مقاله برای رسیدن به هدف خود، به بررسی و مطالعه گفتمان های اصلی مطرح در دوران پهلوی که تحولات فرهنگی و هنری ایران را در این دوران رقم زدند و همچنین نهادها، انجمن ها و نشریاتی که به دلیل این تحولات فرهنگی و هنری در این دوران در ایران تأسیس شدند، می پردازد.
تأویل تبارشناسانه خاستگاه آیینی هنر نمایش (با تأکید بر تشابه یابی مؤلفه های نمایش و رقص با سماچه)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره دوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶
21 - 36
حوزههای تخصصی:
یکی از جالب توجه ترین مباحث تاریخ هنر، نظریه های در مورد پیدایش یک پدیده تا تبدیل شدن آن پدیده به شکل قابل تعریف و پذیرش در قالب یک هنر خاص مطلق است. در این تحول شناسایی، خاستگاه، عوامل و عناصر مؤثر در شکل گیری آن هنر بسیار حائز اهمیت است. تبارشناختی هنر نمایش هم در همین زمره است. «نمایش» به مثابه یک هنر مقوله ای جهان شمول و «نمایش دادن» یک پدیده بسیار کهن نزد انسان هاست. امروزه نمایش به عنوان یک متن هنری برساخت انسانی، جایگاه ویژه ای را در تاریخ هنر دارد. مقاله حاضر با شیوه توصیفی_تحلیلی و تشابه یابی قیاسی سعی دارد که: ضمن بازشناخت «نمایش» به عنوان یک پدیده تاریخی_اجتماعی و اعتقادی_هنری، بخش های مغفول و مفقود مانده از تاریخ مطالعات این هنر در گذشته اش را بازکاود و هم نقش آنها در ایجاد و شکل گیری حرکات آئینی_نمایشی و سنت های نمایشی بعدی هنر نمایش را تأویل کند. روش جستار پیش رو تحلیلی_تأویلی و رویکرد اتخاذی تاریخی است. این پژوهش از نوع کیفی شناخته می شود، که با بهره مندی از داده های اسنادی کتابخانه ای به نگارش درآمده است. سؤال اساسی جستار حاضر این است که خاستگاه بنیادین هنر نمایش چیست؟ نتیجه نهایی جستار نظریه پرداز کنونی آن خواهد بود که با مطالعه دقیق ترِ مبانی نظری و نظریه های خاستگاهی پیشین در مورد «نمایش» به نظریه آشکار از منشأ آن هنر، «نظریه خاستگاهی هنر نمایش از رقص های با سماچه»، دست یازد.
بررسی مؤلفه های بصری نشان آیات تذهیب های قرآنی عصر تیموری محفوظ در موزه آستانه مقدسه قم
حوزههای تخصصی:
نشان آیات، از همان ابتدای نزول قرآن جهت فصل آیات بهکار برده میشدند. این نشانها بهصورت هر 5 آیه و یا 10 آیۀ نازل شده، تنظیم میشدند که بهنشانهای خمس و عشر معروف هستند که در هر دوره، در فرمهای بصری مجزایی ساماندهی میشدند. تشریح ویژگیهای بصری نشان آیات قرآنهای مذهب عصر تیموری موزۀ آستانه مقدسه قم و نیز طبقهبندی نشان آیات از اهداف پژوهش حاضر است. نوشتار حاضر بهشیوۀ توصیفی-تحلیلی انجام شده است و مطالب با استناد به اسناد و مطالب کتابخانهای گردآوری شده است. از اینرو این پژوهش حول محور دو سؤال اساسی سازماندهی شده است: نشان آیات قرآنهای مذکور واجد چه مؤلفههای بصری هستند؟ فرم و ساختار بصری حاکم در نشان فصل آیات بهچه صورت انتظام یافته است؟ دستاوردهای این پژوهش نمایانگر آن است که نشانهای خمسعشر بهمعنای پنج و ده آیه میباشند که علاوه بر اینکه نشانگر نزول تدریجی آیات میباشند، قرائت قاریان را نیز سهل کردهاند. نشان آیات بهصورت تک آیه، تزئینی، خمس و عشر هستند. فرم این نشانها بهدو صورت شمسه و ترنج نقش بسته شده و تزئیناتی از قبیل نقوش اسلیمی و ختایی در آن بهکار رفته است. آیات بهدو صورت نشانۀ «تصویری-تزئینی»و «حروف و عبارت»نشانهگذاری شدهاند. نشانهای تزئینی در فرمهای دایروی (شمسه)، بادامی، شجرهای همراه با نقوش اسلیمی، ختایی در تلفیق با رنگهای لاجورد و طلا آذین شدهاند که گویا بهپیروی از یک الگوی واحد بهتصویر درآمدهاند.
واکاوی لایۀ معنایی در نقوش گیاهی و جانوری آرایه های نقاشی بنای «نارنجستان قوام»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۹
14 - 29
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بنای «نارنجستان قوام» یکی از نمونه های زیبای معماری قاجار در شیراز و مقارن با حکومت ناصرالدین شاه است که، به دلیل کاربرد همه هنرهای سنتی در آن، از نمونه های ارزشمند معماری این دوره محسوب می شود. آرایه های نقاشی در این بنا، که شامل ۲۷ آرایه است، درصد قابل توجهی از تزیینات این بنا را دربر می گیرد. نقوش گیاهی و جانوری با معانی و مفاهیم خاص خود در تمامی آرایه های نقاشی این بنا نقش عمده ای دارند. اینکه برآیند مفاهیم به کار رفته در نقوش گیاهی و جانوری آرایه های نقاشی بنای نارنجستان قوام چیست؟ سوالی است که در این نوشتار به آن پاسخ داده می شود. هدف: این پژوهش به دنبال دستیابی به معانی و مفاهیم نقوش گیاهی و جانوری در آرایه های نقاشی بنای نارنجستان قوام است. روش پژوهش: در این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد تاریخی بهره گرفته شده و گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای و مشاهدات میدانی بوده است. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد نقوش گیاهی و جانوری که متأثر از فرهنگ و تعاملات غربی بوده، جلوه های متفاوتی پیدا کرده است و پرندگان با نمادهای عشق، جاودانگی، شهرت، و گل ها با نمادهای زیبایی، لطافت و پاکی در ترکیب با یکدیگر داستان های عشق و عاشقی در معنای درونی خود دارند.
مطالعۀ تحلیلی نقوش تزیینی منبر مسجد مجموعۀ «سلطان محمود شاه بُندرآباد» یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۹
30 - 45
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مجموعه «سلطان محمودشاه بُندرآباد» یزد بنایی تاریخی است که در قرن هفتم ه.ق، توسط عارف دینی آن، شیخ تقی الدین دادا محمّد، در روستای بُندرآباد، پایه گذاری شده است. این مجموعه شامل مسجد، خانقاه، بقعه، آب انبار، برج های حفاظتی و بناهای جانبی دیگر است که درطی چندین سال شکل گرفته و بخش های مختلف آن دارای تزیینات متنوعی هستند. برای مثال، می توان به منبر مسجد جامع این بنا اشاره کرد که دارای نقوش تزیینی بسیار است. بنابراین، اهمیت این بنا به لحاظ تاریخی و نیز نقوش تزیینی به کار رفته در منبر مسجد جامع آن، ضرورت انجام پژوهش حاضر را ایجاب کرده است و درطی آن به پرسش های زیر پاسخ داده می شود: که منبر مسجد جامع مجموعه سلطان محمودشاه بُندرآباد یزد دارای چه نوع نقوش تزیینی است؟ و این نقوش دارای چه معانی و مفاهیمی هستند؟ هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی نقوش تزیینی منبر مسجد جامع مجموعه سلطان محمودشاه بُندرآباد یزد و نیز شناخت معانی و مفاهیم پنهان آن هاست. روش پژوهش: پژوهش حاضر، به روش توصیفی-تحلیلی، منبر مسجد جامع سلطان محمودشاه بُندرآباد یزد را مورد مطالعه قرار داده و اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی را به صورت کیفی تجزیه و تحلیل کرده است. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که منبر مسجد جامع این بنای تاریخی با نقوش تزیینی گیاهی، هندسی، خطی و کتیبه ها تزیین شده است. نقوش گیاهی آن شامل ختایی و اسلیمی و نقوش خطی آن شامل خطوط ثلث و کوفی بنایی است و متون کتیبه ها نیز بیان کننده اصل توحید و نبوت، جاری شدن کلام خدا از جایگاه پیامبر اسلام (ص) و اعتقاد شیعیان دوازده امامی است. همچنین نقوش هندسی آن شامل ستارگان پنج پر و شمسه ده پر است که گره هشتِ دوازدهِ پیلی را تشکیل می دهد.
ترسیم خطوط کلی ربط مفاهیم شهر و رندی و تطبیق بر اساس بُعد زمان بر اساس تحلیل منطقی- زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
542 - 560
حوزههای تخصصی:
دانش ضمنی، بخشی از دانش بشری است که بیشتر براساس مهارت و تجربه کسب می شود و انتقال آن از فردی به فرد دیگر و تبدیل آن به دانش صریح، با چالش هایی جدی روبه رو است. بخشی از دانش ضمنی شعرای حکیم ایران، در شعرهای شان متجلی شده است. یکی از بزگ ترین این شعرا که بیان کننده جهان نگری ایرانی است، حافظ است. در این مقاله، سعی شده است با روش تفکر منطقی و تحلیل زبانی، بخش کوچکی از دانش ضمنی پنهان در ابیات حافظ را که مرتبط با مفهوم «رندی» است، آشکار شود. فرض اصلی اول این مطالعه، این است که ابیات دیوان حافظ راجع به این مفهوم که در کنار مفهوم «عشق» مهم ترین مفاهیم این مجموعه اشعار هستند، دانش ضمنی عمیقی راجع به انسان را در خود پنهان کرده اند. دومین فرض اصلی این مقاله، این است که آشکار کردن این دانش ضمنی انسان شناسانه و پیدا کردن ارتباط آن با مفهوم «شهر»، دستاوردی مهم برای دانش شناخت شهر و ساخت شهر دارد. این مطالعه با روش تحلیل زبانی - منطقی ربط دو مفهوم-واژه «شهر» و «رندی» را جست وجو می کند. در این مطالعه، روش و نتیجه در هم تنیده هستند و کاملاً شفاف روش تحلیل آن از خلال سطور آن، قابل مشاهده است. نتایج این مطالعه، براساس انتخاب های عقلی صورت گرفته در مطالعه در چهار بعد زمان، مکان، حرکت و شاعری آشکار شده اند. اما در این مقاله، تنها بعد زمان، به عنوان یکی از ابعاد ربط شهر و رندی، آورده شده است. این مطالعه، مقدمه ای نسبتا بدیع برای استفاده از روش های تحلیل منطقی در دانش شهرشناسی و شهرسازی است. اهداف پژوهش:بررسی ارتباط مفاهیم شهر و رندی در اشعار حافظ براساس بُعد زمان.کاربرد روش تحلیل منطقی-زبانی در تبیین ارتباط مفاهیم شهر و رندی در اشعار حافظ.سؤالات پژوهش:بین مفاهیم شهر و رندی در اشعار حافظ براساس بُعد زمان چه ارتباطی وجود دارد؟آیا با استفاده از روش تحلیل منطقی-زبانی می توان ارتباط مفاهیم شهر و رندی در اشعار حافظ را تبیین کرد؟
گونه شناسی متنی و شکلی مهرهای نسخ دستنویس کتابخانه چستربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
636 - 651
حوزههای تخصصی:
کتابخانه چستربیتی واقع در شهر دوبلین ایرلند شمالی یکی از غنی ترین مجموعه های نسخ دست نویس اسلامی را در خود جای داده است. عمده آثار موجود در این مجموعه، در بحبوحه جنگ جهانی و سال های تشتت در کشورهای اسلامی و فروپاشی عثمانی خریداری شده است. برهه ای از زمان که نفیس ترین آثار فرهنگی شرقی به بهایی اندک فروخته می شد و به آسانی به دست غربی ها می رسید. متصدیان کتابخانه، باتوجه به غنای گنجینه تحت اختیارشان برآن شدند تصاویر مهرها را برای استفاده پژوهشگران و خوانش متن آن ها، به صورت آنلاین، در اختیار عموم بگذارند. از این رو، تعداد نزدیک به 800 نمایه از مهرها را به همراه منبع و مشخصات آن ها در سایت کتابخانه ارائه کرده اند. نظر به اهمیت موضوع، کلیه مهرها از سایت کتابخانه استخراج و تعداد 773 عدد از آن ها برای پژوهش حاضر برگزیده شدند. پس از بررسی اولیه (شامل حذف موارد تکراری، خوانش متن و اصالت)، اطلاعات لازم بر مبنای مطالعات کتابخانه ای – اسنادی و اینترنتی جمع آوری و آمار و نمودارهای مربوطه استخراج و ترسیم شد. سپس اطلاعات به دست آمده، به روش توصیفی و تحلیلی، مورد بررسی قرار گرفت. برای استخراج آمار و نمودارها، جامعه آماری پژوهش، در پنج گروه اصلی شامل: تعداد کلمات، زبان، زمینه، شکل و محتوا تقسیم شد. نتایج حاصل از این پژوهش، ویژگی های مختلفی از مهرها را نشان می دهد که بارزترین آن ها را می توان به این صورت بازگویی کرد: بیشترین اشکال، دایره و بیضی و مهم ترین زبان ها، عربی و فارسی و از نظر متنی، اغلب آن ها دارای نام و نشان اشخاص و بیان اعتقادات دینی آن هاست.اهداف پژوهش:بررسی مهرهای نسخ دست نویس کتابخانه چستربیتی از نظر شکل و عناصر بصری.بررسی مهرهای نسخ دست نویس کتابخانه چستربیتی از نظر محتوا و کارکرد.سؤالات پژوهش:مهرهای استخراج شده از دست نویس های کتابخانه چستربیتی دارای چه کارکردی بوده اند؟مهرهای استخراج شده از دست نویس های کتابخانه چستربیتی از لحاظ بصری دارای چه ویژگی هایی هستند؟
ویژگی های معرفتی معماری اسلامی در تطبیق با پدیدارشناسی سکنا گزینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
740 - 757
حوزههای تخصصی:
از منظر پدیدارشناسی، سکونت فرایندی است که آدمی در جریان آن «مکانِ بودن» را تبدیل به خانه می کند و با خدا، خود، آسمان و زمین به برقراری هماهنگی می پردازد. رویکرد پدیدارشناسانه به پدیده سکونت مبتنی بر تجربه حضور یا بودن انجام می شود. نگاه این رویکرد به سکونت و خانه در جهت تبیین رابطه آگاهانه انسان و جهان بوده است. در اسلام اصلِ شناخت، رسیدن به کمال مطلوب الهی است که در نهاد انسان فطرتاً وجود دارد. معرفت اسلامی بازتاب وحدت ذاتی خداوند و سکناگزیدن انسان بر روی زمین در ملک خداوند است که بازتابی از قدر مطلق بودن اوست. مالکیت در سکناگزیدن، در هماهنگی کامل با معرفت شناسی مطلق و به دور از شکاکیت در وجود خدا در اسلام است. بدین لحاظ بودن و جای گرفتن در مکان که از آن به بیت و خانه تعبیر می شود، برخلاف سکناگزیدن در پدیدارشناسی، همراه با تسلیم و پذیرش نیست و مالک شدن بر خانه در معرفت شناسی سکناگزینی اسلامی وجود دارد. این تحقیق با استفاده از روش استدلالی- قیاسی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اسنادی انجام شد بررسی مقایسه ای نتایج تحقیق نشان می دهد که مولفه های مرتبط با سکناگزینی در فلسفه پدیدارشناسی، حول دازاین، مقام تسلیم و رهاکردن مکان، افزودن چیزی مصنوعی به قامت جهان زندگی، هماهنگ شدن با طبیعت می چرخد و در معرفت شناسی اسلامی، سکناگزینی بر شاخصه هایی چون؛ وحی الهی، مالکیت مطلق بر مکان، پرکردن مُلک خدا بر روی زمین و درامان ماندن از گزند طبیعت تکیه دارد.اهداف پژوهش:بررسی مؤلفه ها و شاخصه های معرفتی پدیدارشناسی و معماری اسلامی در باب سکناگزینی و سکونت.بررسی شباهت ها و تفاوت های معرفت شناسی سکناگزینی و سکونت در دو دیدگاه پدیدارشناسی و معماری اسلامی.سؤالات پژوهش:مقوله های معرفتی پدیدارشناسی و معماری اسلامی در باب سکونت دربردارنده چه مواردی است؟شباهت ها و تفاوت های معرفت شناسی سکناگزینی و سکونت در دو دیدگاه معماری اسلامی و پدیدارشناسی چیست؟
مطالعه تحلیلی و آیکونوگرافیک کهن الگوهای تزئینی نخستین کتیبه احداثی- روایی معماری اسلامی ایران، در گنبدخانه مجموعه شیخ جام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
43 - 57
حوزههای تخصصی:
مجموعه آرامگاهی شیخ احمد جام در شهر تربت جام، در زمره آثار فاخر معماری ایرانی، در طول زمان یکی از کانون های عمده عرفان و تصوف در شرق ایران و سرزمین خراسان بوده است. بنیان های این مجموعه با نظر ارادت یا مصلحت های مذهبی و حکومتی، در طول زمان و از سده هفتم هجری تا دوره قاجار، پیرامون حظیره شیخ احمد جام(441 تا536 ه .ق) از عارفان خراسانی قرن پنجم و ششم هجری شکل گرفته و آیینه ای تمام نما از هنر ایرانی-اسلامی را به نمایش گذاشته است. در میان بناهای این مجموعه، گنبدخانه به لحاظ تمرکزگرایی در ایجاد تزئینات و وجود کتیبه ای با مضمون احداثی- روایی از دوره « ملوک آل کرت هرات»، مقارن با عصر حاکمان ایلخانی، از جایگاه مطالعاتی خاصی برخوردار است که هدف نگارندگان از این پژوهش بررسی، تحلیل و تبیین جامع این کتیبه به منظور دستیابی به گاه نگاری معماری، شناخت بیشتر بنای گنبدخانه از نظر دوره های ساختمانی و تفسیر هنری الگوهای تزئینی این اثر بوده است. بر مبنای این تحقیقات، کتیبه سرتاسری گنبدخانه از معدود نگاشته های نادر و تاریخی «آل کرت» است که در مقایسه با مضامین کتیبه های هم دوره با توجه به نوع نوشتار، سلسله مراتب تاریخی، روایت گونه بودن و از نظر معناشناسی و مفهوم، نخستین کتیبه شناسایی شده احداثی در معماری اسلامی ایران با ماهیت تاریخی-روایی است. پژوهش پیش رو برای پاسخ به این سوالات صورت گرفته است :(1) متن کتیبه حاوی چه مضامین تاریخی، سیاسی، مذهبی و احداثی مهمی است؟ (2) کدام کهن الگوهای ایرانی-اسلامی در تزئین این کتیبه قابل بررسی است؟ شیوه تحقیقات در این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی و تطبیقی علاوه بر مطالعات اسنادی و میدانی، کاربرد روش آیکونوگرافیک، به منظور بررسی کهن الگوهای آرایه ای به عنوان بخشی از مؤلفه فرهنگی و تدقیق در آفرینش های هنری و بهره گیری از آنالیزهای آزمایشگاهی به منظور تعیین ماهیت رنگ های به کار رفته در کتیبه گنبدخانه و تغییرات و تأثیرات شیمیایی در آنها بوده است. نتیجه پژوهش این واقعیت را اثبات نمود، کتیبه گنبدخانه علاوه بر کاربرد تزئینی در این بنا، شامل پیام های سیاسی، مذهبی، تاریخ اولیه بنیان در قالب رمزگونه و روایتی از بانیان تجدید معماری این بنا است که زمینه ها و حاشیه آن با کهن الگوهایی برگرفته از هنر ایرانی، تزئین شده است.
ارائه یک پوسته تطبیق پذیر هوشمند با رویکرد بیومیمتیک جهت کاهش مصرف انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
23 - 38
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به پوسته ی خارجی ساختمان، بعنوان یکی از مهم ترین بخش های ساختمان که می تواند میزان مصرف انرژی را کنترل کند، پرداخته است. هدف از این تحقیق دستیابی به راهکارهای تأثیرگذار کاهش مصرف انرژی در ساختمان بوسیله ی پوسته تطبیق پذیر و رویکرد بیومیمتیک است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و سایت های اینترنتی و روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و شبیه سازی می باشد. نرم افزار راینو6 و افزونه گرس هاپر و کامپوننت انرژی پلاس برای آنالیز نور روز و میزان مصرف انرژی استفاده شده است. آزمون نتایج با توجه به سیستم لید انجام گرفته است. با بررسی تأثیر پوسته خارجی بر فضای شبیه سازی شده مشخص شد که این پوسته ها بار حرارتی کل را %28 ، بار سرمایش را %56 و احتمال خیرگی نور روز را %23 کاهش دهد. با الگوبرداری رفتاری از گیاهان، بدلیل ماهیت ایستا و تطبیق پذیری با محیط پیرامون می توان به مکانیسمی در ساختمان مانند پوسته ای پاسخگو به محیط رسید.
مطالعهای بر جایگاه مخاطب در آثار هنرمندان پیشگام مینیمالیست در دهه 1960 میلادی
حوزههای تخصصی:
جریانهای نوین هنری دهه 19۶0 میالدی با هدف به چالش کشیدن اصول زیباییشناسی هنر مدرن پدید آمدند. در این میان جنبش
هنری مینیمالیسم در واکنش به نقاشی اکسپرسیونیسم انتزاعی سر برآورد. مینیمالیسم نقش بسزایی در گذر هنر از مدرنیسم به
پستمدرنیسم ایفا کرد و بنیانهای تازهای را بنا نهاد. هنرمندمحوری از مؤلفههای هنر مدرن، یکی از اصولی بود که این جنبش آن را به
چالش کشید و آن را به مخاطبمحوری سوق داد. مخاطب که در هنر مدرن جایگاهی نداشت، نقشش در هنر مینیمال تغییر پیدا کرد و
بهعنوان منبع و سرچشمه ادراک در نظر گرفته شد؛ از این رو، اشیاء هنری با تمرکز بر تجربه و درک ملموس از آثار خلق گردیدند. با توجه
به مخاطبمحور بودن اشیاء مینیمالیستی و اهمیت حضور واقعی تماشاگر در برابر آثار، این نوشتار با هدف شناخت مبانی نظری و رویکرد
هنرمندان مینیمالیسم در توجه و تمرکز بر حضور مخاطب در آثارشان نگاشته شده است. این مقاله با روش توصیفی و شیوه گردآوری
اطالعات به صورت کتابخانهای، در پی پاسخ به این سؤاالت است: آیا دیدگاه و رویکرد فلسفی در ورای آثار مینیمالیستی در توجه به حضور
مستقیم و مشارکت مخاطب در آثار وجود داشته است؟ هنرمندان پیشگام مینیمالیست قصد داشتند مخاطب در مواجهه با آثارشان به چه
آگاهی برسد؟ نتایج بیانگر آن است که اهمیت حضور مخاطب در آثار مینیمالیستی مرهون رابطه نظری این جنبش با آراء پدیدارشناسی
فیلسوف فرانسوی، موریس مرلوپونتی، است و دیگر اینکه، تجربه بدنی مخاطب در پیرامون چیدمانهای مینیمالیستی، ارتقاء سطح آگاهی
فرد را نسبت به فضا و خودش در پی دارد.
عوامل موثر بر کاهش خطرپذیری شبکه راه های ارتباطی در برابر مخاطرات طبیعی مطالعه موردی "شبکه راه های شهرستان شمیرانات استان تهران"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
83 - 104
حوزههای تخصصی:
شبکه های ارتباطی بین مناطق و سکونتگاه ها در شرایط عادی و شرایط اضطراری از اهمیت زیادی برخوردارند. شبکه راه ها امکان گریز از موقعیت های خطرناک و تسهیل امداد و کمک رسانی به مصدومان، و تامین بستر لازم برای عملیات مختلف نجات و بازسازی در زمان و شرایط اضطراری همچنین تامین و تجدید معیشت، ارتباط فضایی، ارتباط تجاری و فرهنگی و اجتماعی مناطق را بر عهده دارند. ه دف از این تحقی ق یافتن معیارهای موث ر بر خطرپذیری محور راه ها در شرایط بروز سوانح طبیعی است. می ت وان با شن اخت معی ارهای آسی ب پذیری آنها را به سایر شبکه راه ها تعمیم داد و شرایط محیطی را امن برای زندگی و معیشت ساکنان و گردشگری و سفر مسافران با روش سنجش معیارها با یکدیگر به روش AHP با تصاویر گرافیکی در برنامه GIS توصیف نمود. در این پژوهش سعی شده است مولفه هایی که بر خطرپذیری راه های شهرستان شمیرانات موثر هستند، جمع آوری گردند. سپس بر اساس امتیازی که به روش AHP در برنامهGIS به معیارها داده شد، معیارها اولویت بندی شده و مسیرهای با احتمال آسیب پذیری متفاوت نمایش داده شدند. موضوع تحقیق برقراری ارتباط بین سه مولفه شرایط جغرافیایی و موقعیت فیزیکی شبکه راه و وضعیت کارکردی و اجتماعی با پتانسیل ریسک-پذیری سوانح و مخاطرات طبیعی می باشد. با روی هم گذاری لایه های امتیازبندی شده عناصر طبیعی (شیب مسیر، مجاورت با رودخانه، عرض مسیر)، عناصر کارکردی (گردشگری بودن منطقه) و عناصر اجتماعی (جمعیت استفاده کننده از مسیر، وجود خانه های دوم در منطقه و ...) مسیرهایی با کمترین و بیشترین میزان آسیب پذیری در برابر وقوع سوانح طبیعی در منطقه مورد بررسی حاصل مشاهده گردید.
مطالعه در معماری ایران، برای فهم رابطه ریاضی و هندسه در شکل گیری آن
حوزههای تخصصی:
معماری، هنر و دانش سامان دهی و نظم دادن به فضا است؛ با نگاهی گذرا به بناها و آثار دوره های مختلف معماری، شاهد آن هستیم که معماران و هنرمندان دوره های مختلف، برای رسیدن به این هدف، از علوم و ابزارهای مختلفی استفاده می کردند که یکی از مهم ترین آن ها، بهره گیری از دانش ریاضیات و هندسه می باشد که تأثیر بسزایی در مراحل مختلف خلق یک اثر معماری دارد. بررسی دلایل اهمیت هندسه در هنر و معماری و شکل های انعکاس آن در کل ساختار و اجزای بنا، با توجه به فرهنگ و ارزش های حاکم بر جامعه، مهم است. در دوره های اخیر، با بررسی بناهای موجود، شاهد کمرنگ شدن و تغییر نحوه استفاده از هندسه در رابطه با معماری و شهرسازی هستیم که اکثراً باعث ایجاد آشفتگی و ناهماهنگی در معماری و شهرسازی ایران شده است. در این پژوهش با پاسخ به این سال که ریاضیات و هندسه چه نقش و تأثیری بر شکل گیری معماری داشته و معماران در چه زمینه هایی از آن بهره می بردند، سعی می گردد تا با دسته بندی کاربردهای هندسه در معماری بتوان گامی در جهت حفظ یکپارچگی و شکوه معماری ایران برداریم. این تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی بوده و هدف از آن شناخت رابطه میان هندسه و ریاضیات با معماری است. یافته ها نشان دهنده این است که انسان همواره با هندسه آشنا بوده و در هر دوره متناسب با نیازهای خود و امکاناتی که در اختیار داشته در زمینه های مختلف از دانش هندسه و ریاضیات بهره گرفته است؛ که می توان آن ها را در سه مقیاس کلان (طراحی شهری)، میانه (معماری) و خرد (تزئینات و هنرهای وابسته به معماری) دسته بندی نمود که ارتباط میان این سه مقیاس نیز همواره توسط هندسه تأمین می شود.