فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۶۱ تا ۳٬۰۸۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
نگاره به بند کشیدن ضحاک، از جمله موضوعاتی است که مورد توجه نگارگران بوده است. در بسیاری از شاهنامه ها از جمله شاهنامه طهماسبی و رشیدا، این موضوع به شکلی متفاوت به تصویر کشیده شده است. هدف این مقاله، مقایسه نگاره ها با متن و با یکدیگر بوده است. یکی از نظریه پردازانی که در زمینه روایت شناسی تحقیقاتی داشته، ژرار ژنت از روایت شناسان مطرح ساختارگرا است که طرح جامع و کاملی برای بررسی متون روایی عرضه داشته است. او در نظریات خود به بررسی سه جنبه از گفتار یعنی؛ لحن، زمان و وجه یا حالت توجه داشته است. بر این اساس، سؤال اصلی مقاله این است که نحوه بازنمایی داستان ضحاک در دو نگاره طهماسبی و رشیدا با عنوان به بند کشیدن ضحاک با توجه به دیدگاه ژنت چگونه بوده است؟ در این پژوهش، از عناصر و اجزای داستان و روایت که عبارت هستند از؛ پی رنگ، شخصیت ها، زاویه دید، درون مایه، فضاسازی و زمان و نحوه قرارگیری آنها در بدنه داستان و روایت تصویری به عنوان مؤلفه های تأثیرگذار استفاده شده است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری مطالب، از منابع کتابخانه ای کمک گرفته شده است. از نتایج تحقیق چنین برآمده که توالی زمان در داستان بر اساس رخدادها صورت گرفته، اما در نگاره ها بر اساس حذف و برجسته سازی و استفاده از متن شعر برای پیوست رخدادها توسط نقاش شکل گرفته است. در نگاره به بند کشیدن ضحاک در شاهنامه رشیدا، نقاش به یک صحنه اکتفا کرده، اما در نگاره شاهنامه طهماسبی چندین رخداد را تصویر کرده که خود به این توالی کمک نموده است. از سوی دیگر، در متن شعر از چندین راوی استفاده نموده که در نگاره های فوق، محدودیت نمایش راوی دیده شده است. از نظر وجه یا زاویه دید نیز دست شاعر باز بوده، اما زاویه دید در نگاره ها به دلیل تجسمی بودن نسبت به شعر متفاوت است؛ هر یک از نگاره ها با توجه به فاصله کانونی امکان نشان دادن رخدادهای بیشتر را داشته که در این رابطه، شاهنامه طهماسبی به دلیل فاصله کانونی، جزئیات و تعداد پیکره بیشتری را نشان داده و این امر موجب کنش بیشتر حوادث شده است.
بررسی نقش هوش مصنوعی در بازسازی بناهای تاریخی ایران
منبع:
جستارنامه فرهنگ و هنر اسلامی دوره اول ۱۴۰۱ شماره ۳
92-106
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی نقش هوش مصنوعی در بازسازی، مرمت و نگهداری بنا های تاریخی و آثار باستانی ایران می- پردازیم. کشوری همچون ایران که دارای تمدنی کهن و غنی بوده است، قطعا دارای آثار و بناهایی کهن می باشد که از گذشتگان دور و تاریخ این تمدن به جا مانده است. هرچند تعدادی از این آثار و بناها توسط استعمار گران نابود و یا به غارت برده شده و یا در کشورهای دیگر نگهداری می شوند و یا به طور طبیعی نابود شده اند، اما نگهداری و حفاظت از تمام آثار باقی مانده از گذشته وظیفه ما به شمار می رود. نگهداری و مرمت این آثار با وجود بلایای طبیعی و یا خطرات دیگری که این آثار را تهدید می کند امری سخت و بسیار هزینه بر تبدیل می کند، اما با پیشرفت تکنولوژی روش های تازه ای برای حفاظت از این آثار به وجود آمده اند که بسیار به نفع آثار تاریخی کشور هستند. از زمان ورود هوش مصنوعی به ایران دیری نمیگذشت تا که تاثیرات آن در زمینه های مختلف نمایان شد، این تکنولوژی به علت دقت و سرعت بالا و همچنین به شدت کاربردی بودن مورد توجه محققان و باستان شناسان قرار گرفت و به مرور در امور مختلفی مورد استفاده قرار گرفت. این تکنولوژی به تعدادی محدود همچون بازسازی دیجیتالی تخت جمشید در ایران انجام شده است. از استفاده های هوش مصنوعی می توان به ایجاد موزه های دیجیتال و یا ایجاد مدل های سه بعدی این آثار اشاره کرد که مزیت های دیگری همچون هزینه های کمتر، دسترسی در همه مکان و زمان و ایجاد زمینه مطالعات بیشتر برای پژوهشگران و یا ایجاد مطالب آموزشی برای علاقه مندان در سراسر دنیا را به همراه دارد.
ارزیابی و تحلیل میزان تاب آوری شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۹
49 - 65
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی از خصوصیات بارز جهان امروز است و اکثر جمعیت دنیا در شهرها ساکن هستند. بیشتر شهرها و مراکز سکونتگاهی در مکان هایی بنا شده اند که در معرض انواع مخاطرات طبیعی و یا مخاطرات انسانی بر اثر دخالت ها و پیشرفت های تکنولوژی بشری قرار دارند که این چالشی اساسی در دست یابی جوامع شهری به توسعه پایدار می باشد. نگرشی که تا به امروزه در برنامه ریزی شهری و مدیریت بحران در برخورد با سوانح وجود داشته نگرش مقابله ای و کاهش آسیب پذری بوده است، در حال حاضر رویکرد تا ب آوری دیدگاه جدیدی است که به جای تمرکز بر کاهش آسیب پذیری و نگاه مقابله ای به افزایش تاب آوری و انعطاف پذیری شهرها در برابر مخاطرات طبیعی و انسانی تأکید می-کند. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی می باشد. برای انجام تحقیق از تحلیل پرسشنامه ای که توسط 40 نفر از خبرگان و متخصصان شهری تکمیل شده استفاده شد.نتایج نشان می دهد که شهر ارومیه به لحاظ تاب آوری اجتماعی و زیرساختی در حد نسبتاً مطلوب قرار دارد اما از نظر تاب آوری نهادی- مدیریتی، اقتصادی و کالبدی- محیطی دارای وضعیت مطلوبی نیست. در مجموع تاب آوری کلی شهر ارومیه از نظر متخصصان پایین تر از حد مطلوب می باشد، به طوری که مقدار محاسبه شده تاب آوری کلی شهر ارومیه 94/2 کمتر از حد مبنا (3) است. و بر اساس آزمون رگرسیون گام به گام از میان مؤلفه های تاب آوری شهر ارومیه شاخص اجتماعی بیشترین تأثیر را در تاب آوری شهر ارومیه داشته و شاخص زیرساختی کمترین تأثیر را داشته است.
خوانش تأثیر ساختار خانه بر سبک زندگی ایرانی - اسلامی در گذر زمان (نمونه موردی شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه میان فرد و مسکن همواره یک رابطه دو سویه بوده است اما تاکنون کمتر به تاثیر مسکن بر شیوه زیست ساکنانش پرداخته شده است. هدف این پژوهش بررسی اثر خانه بر دوری یا نزدیکی ساکنان از ابعاد زندگی ایرانی- اسلامی است. برای داشتن شاخص های مختلف زندگی ایرانی-اسلامی ابتدا اطلاعات منابع مذهبی و ملی مطالعه شدند و پس از جمع بندی در قالب های تعریف شده از سوی آموس راپاپورت، آلفرد آدلر و ادوارد هال قرار گرفتند. شهر کاشان با پیشینه مذهبی و فرهنگی غنی به عنوان بستر پژوهش انتخاب شد. روش تحقیق مبتنی بر شیوه کیفی است، بر این اساس از سه گونه سکونتی آپارتمان، خانه حیاط دار میانه و خانه های سنتی نمونه هایی انتخاب شد و علاوه بر مشاهده و برداشت نقشه، مصاحبه نیمه ساختار یافته با خانوارها انجام گرفت. تعداد نمونه ها در هر دسته تا جایی ادامه پیدا کرد که اطلاعات به حد اشباع برسد. تعداد مصادیق در کل 12 مورد شد. هر خانوار انتخابی تجربه زندگی در حداقل یک ساختار خانه متفاوت دیگر در گذشته را داشت، تنوع خانه های موجود نیز به مقایسه بسترهای مکانی متفاوت کمک کرد. خروجی در قالب نمودارهای محیط-رفتار راپاپورت نشان داد آپارتمان ها سکنانشان را از اصول پذیرایی از مهمان، فعالیت های جمعی مثل بازی و تفریح جمعی، نوع تعاملات دور کرده اند. خانه های حیاط دار دوره میانه و آپارتمان ها حریم و خلوت برای کارهای فردی را درست تعریف نکرده اند. اما محیط سکونتی در نحوه ارتباط بر همسایه و جایگاه زن تاثیر مهمی نداشته اند. در سکونتگاه های جدید شرایط برای امور بهداشتی و دسترسی به فضای خدماتی بهتر شده است.
تحلیل شمایل شناشانه سکه های تشریفاتی آل بویه براساس نظریه اروین پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱
163 - 177
حوزههای تخصصی:
نقوش سکه ها با فرهنگ و هنر زمانه خود ارتباط تنگاتنگی دارند؛ می توان به مدد آن ها وضعیت اقتصادی، مذهبی و فرهنگی ایالت و محل ضرب سکه را دریافت و محققان را در فهم علل تداوم سنت ها و آداب حاکم بر یک جامعه یاری رساند. اروین پانوفسکی در هر تصویر سه لایه مختلف معنایی قائل است که می توانند با عرصه های فرهنگی، اعتقادی و ملی مسلط بر اندیشه تولیدکنندگان آن در ارتباط باشند. هدف اصلی این پژوهش استخراج زمینه های فرهنگی موجود در مسکوکات آل بویه متکی بر نظریه شمایل شناسانه پانوفسکی است. این پژوهش به دو پرسش اساسی پاسخ می دهد: سکه های تصویری آل بویه چگونه با سه لایه معنایی؛ پیشاشمایل نگارانه، شمایل نگارانه و شمایل شناسانه پانوفسکی انطباق می یابند؟ و در بررسی لایه های معنایی یادشده، الگوهای فرهنگی ایرانی و علل کاربست آن ها شامل چه مواردی است؟ روش تحقیق تحلیلی – توصیفی و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای است. نتایج حاکی از آن است که سکه های تصویری آل بویه در سه مرحله مجزا قابل بررسی هستند؛ در لایه نخست(پیشاشمایل نگارانه) مولفه های بصری در سکه ها (نقوش و ترکیب بندی آن ها)، در لایه دوم(توصیف شمایل نگارانه) محتوای مفهومی نقشمایه ها و ترکیب آن ها با هم و در لایه سوم معنایی(تفسیر شمایل شناسانه)، تحولات فرهنگی و تاریخی موثر در تولید و شکل گیری نقوش موجود بر آن ها تحلیل شد. داده های به دست آمده از بررسی لایه های دوم و سوم این احتمال را قوت بخشید که عمدتا نقوش و شیوه ترکیب بندی آن ها بر سکه ها از ایران قبل از اسلام وام گیری شده اند. براساس مستندات این اقتباسات از عوامل مختلفی همچون تمایل ایرانیان به اصول مملکت داری پیشین، علاقمندی بویهیان به احیای سنت های پیش از اسلام، اصالت ایرانی اُمرای آل بویه و کسب مشروعیت حاکمان از سوی مردم و خلفای عباسی تبعیت می کنند.
مقامات سلوک در عرفان اسلامی و تجلّی آن در دو نگاره سماع صوفیان و مستی لاهوتی و ناسوتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۲
19 - 37
حوزههای تخصصی:
از مضامین مهم و عام عرفانی مقام ها و منازل سلوک است. مقام های سلوک حاصل تأملات عرفا و کشف و شهود حقایق قرآنی و لطایف حکمی بر اثر مجاهدات سالک است. این مضامین عرفانی در دوران نگارگری ایرانی- اسلامی و به خصوص در اندیشه و عقاید حکام و وزرای اسلامی در دوره تیموری و صفوی بازتاب بسیاری داشته که به موجب آن کتبی با مضمون و روایات عرفانی کتاب آرایی و تزیین شده است. از میان کتب موجود، دیوان حافظ نیز، نگارگری و تنظیم شده که در این پژوهش دو نگاره مورد نظر آن، سماع صوفیان اثرکمال الدین بهزاد و نگاره مستی لاهوتی و ناسوتی اثر سلطان محمد از نظر تجلی مقامات سلوک مورد بررسی قرار گرفته است. مقاله پیش رو با هدف بررسی تجلی مقامات سلوک در عرفان اسلامی و بازیابی و تأثیر آن در تصویرگری دو نگاره مورد نظر صورت پذیرفته است. تحقیق حاضر در پی پاسخ به این سوال است: دو نگاره مورد نظر که با مضمون عرفانی مصور شده اند، چگونه در بطن و حالات پیکره ها مقامات سلوک عرفانی را متجلی ساخته اند؟ روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی انجام شده است و شیوه جمع آوری اطلاعات، به صورت کتابخانه ای و منابع الکترونیکی صورت گرفته است. روش تجزیه و تحلیل به صورت کیفی است. یافته های موجود در این پژوهش حاکی از آن است که دو نگاره مورد نظر از جهت تجلی مقامات سلوک عرفانی که تجلیات افعالی و صفاتی و ذاتی خداوند است، به طور منظم و با تجسم این تجلیات در عرفان اسلامی و ظهور آن در روند حالات پیکره ها از نازل ترین مقام تا علوّ درجات مصور شده است، و پیامی چون رسیدن از فرش به عرش الهی را در خود نهفته دارد و در انتها مقام فناء فی الله را ظاهر نموده است.
سنجش پایداری کاربری های شهری در سکونتگاه های غیررسمی (نمونه موردی محله های اسلامیه و دولت آباد، کرمانشاه)
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
125 - 137
حوزههای تخصصی:
در نبود برنامه ریزی مناسب برای فقرای شهری، این فقرا هستند که دست به برنامه ریزی می زنند و سکونتگاه هایی را به صورت خودانگیخته به وجود می آورند که به دلیل عدم توجه سیاست گذاران شهری، یکی از نتایج آن عدم توجه به توسعه شهری پایدار می تواند باشد. در محله های اسلامیه و پهنه ی غربی دولت آباد شهر کرمانشاه نیز، اجرایی نشدن طرح تفصیلی شهری به خصوص در احداث کاربری های مصوب، منجر به تضعیف کاربری های خدمات شهری در این محله ها شده است. هدف از این پژوهش تعریف شاخص های پایداری کاربری اراضی شهری است تا از این طریق بتوان پایداری شهری در سکونتگاه های غیررسمی به ویژه محله دولت آباد شهر کرمانشاه را ارزیابی نمود.در این پژوهش با استفاده از دو روش مقایسه ی روند در طول یک زمان و مقایسه با استانداردها به صورت مطلق با استفاده از روش تحلیل SWOT نقش عوامل مختلف را در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بر پایداری کالبدی محله دولت آباد سنجیده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در محله های مورد بررسی در بعد کالبدی به جز دو شاخص پوشش پیاده روها و سرانه کاربری ها به استثنای کاربری تجاری، مطلوبیت لازم وجود دارد. در بعد اجتماعی و اقتصادی نیز، دو شاخص تراکم جمعیتی و حس تعلق به مکان از نظر پایداری در این محله ها مطلوب است، اما همکاری با سازمان های دولتی و اشتغال به فعالیت های غیررسمی، پایداری اقتصادی را تحت تأثیر منفی قرار داده است. در شاخص های امنیت و ایمنی، ارزش زمین و املاک، نظافت و پسماند و فضای سبز نیز در این محله ها ناپایداری وجود دارد.
Evaluating the Effects of Land Use Spatial Structure on Pedes trian's Mental Safety in Urban Mahallas layouts Using Space Syntax (Case Study: Manzariye and Bazar Malallas in Tabriz, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۲ - Serial Number ۴۴, Spring ۲۰۲۲
45 - 58
حوزههای تخصصی:
The primary purpose of this research is to inves tigate the effect of land-use spatial configuration and s treet network s tructure on people's mental safety in local contexts. A review of various theoretical frameworks demons trates a feasible causal relationship between morphology and the psychological dimension of safety. Hence, this paper emphasizes the assessment of the effect of urban land configuration, which influences the movement behavior of residents, on the psychological safety of residents of mahallas is. This research begins with a review of the literature to identify the gap in the theoretical literature and carry out the problem-finding to obtain an analytical model of research to examine the proximity of uses introduced in three types of proximity. Then, parameters will be evaluated in this framework using the software. The research inves tigates variables' interactions based on Space Syntax, spatial parameters of connectivity value, spatial integration/segregation, attractive uses, movement behavior, density, and mahallas' main and peripheral centers. The results indicate that the safety of urban areas depends on how uses are located and, consequently, on the movement behavior of users'. The comparison of the two mahallas showed that compared to Bazar, Manzarie offers a better arrangement of uses in the inner axes and sub-nodes. It es tablishes an appropriate spatial relationship between its various gravity points, thus bringing about various movement behaviors. Therefore, it displaces more people in the axes connecting different uses, allowing surveillance and spatial dynamics.
سبک شناسی حاشیه قالی های ایران قرن دهم ه. ق. بر اساس مراکز قالیبافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم تیر ۱۴۰۱ شماره ۱۰۹
47 - 56
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: حاشیه قالی چهارچوبی از نظام های تزئینی مستقل از زمینه قالی و حاصل تکرار مجموعه نقوش، با ظرفیت های بصری قابل تأمل است؛ حضور پایدار حاشیه با خصایص متمایز در قالی های صفویه می تواند مُبیّن ارائه سبک هایی باشد که در چارچوب تولیدات منطقه ای تعریف شوند. بنابراین تمایزات حاشیه ها در هر گونه ای می تواند شناسه تولیدات قلمداد شود. در این راستا به دو پرسش پاسخ داده شده است: آرایه های تزئینی حاشیه قالی های قرن دهم ه. ق. نمایانگر چه سبک هایی در تولیدات مناطق مختلف هستند؟ موقعیت فرهنگی-هنری مناطق بافندگی چگونه با سبک های حاکم بر حاشیه قالی ها ارتباط می یابند؟ هدف پژوهش: با درنظرداشتن کم توجهی به حاشیه ها در طبقه بندی قالی ها، هدف اصلی از سبک شناسی قالی های قرن دهم ه. ق. براساس تمایزاتِ حاشیه، ارائه الگوهای اصیل حاشیه هر منطقه به طراحان معاصر در زمینه طراحی قالی های منطقه ای است. روش پژوهش: این پژوهش کیفی و به روش تحلیل محتوای ساختاری برپایه داده های کتابخانه ای و اینترنتی است. پنجاه و هفت قالی صفویه متعلق به قرن دهم ه. ق. (دوره شاه اسماعیل و شاه طهماسب) به شیوه هدفمند و غیرتصادفی از منابع اسنادی استخراج شدند. برپایه پرتکرارترین ساختارهای خطی مستخرج (سی وهشت نمونه) از حاشیه ها، سبک های مرتبط با آن ها تعریف شد. نتیجه گیری: با تحلیل نظام های بصری حاکم بر حاشیه قالی ها، سبک های غالب براساس نقوش غالب (اسلیمی گل دار، اسلیمی ماری و تقابل های حیوانی) و ترکیب بندی غالب (قلمدانی، تصویری و مایگان هراتی) معرفی شدند. مداومت یک نگاره یا ساختار تزئینی با اشکال متنوع در تولیدات مناطق مختلف این گمان را قوت بخشید که نظام های بصری، شناسه های متأثر از پیشینه های فرهنگی (مذهب، سیاست و هنر) مناطقی هستند که محصول هنری در آن ها تکوین یافته است.
نگرش بیوفیلیک درطراحی ساختمان های اداری و ارتباط آن با بهبود عملکرد کارکنان
حوزههای تخصصی:
بهبود عملکرد و تعامل بین کارکنان از مهمترین اهدافی است که در طراحی فضاهای اداری به آن پرداخته می شود. انسان از طرفی از شرایط محیطی تاثیر می پذیرد و از طرفی دیگر به محیط روح می بخشد و شرایط آن را متناسب با اهداف و نیاز های خود دگرگون می کند. امروزه, به این دلیل که کارمندان تقریبا نیمی از زمان زندگی خود را به کار کردن مشغول اند,فضاهای اداری به عنوان محیط زندگی شان نیز محسوب می شود, هدف از تحقیق پیش رو, بررسی ویژگی های محیطی فضاهای کار و تاثیر آن ها برروی کارکنان در جهت طراحی فضاها با نگرش معماری بیوفیلیک می باشد. برای رسیدن به این نکته ,با مطالعه مقالات مختلف , به توصیف پیشینه موضوع , شناخت مفاهیم و تعاریف ومبانی نظری پرداخته ودرنهایت با استدالال منطقی به تحلیل و تفسیر آن می پردازد. نتایج، حاکی از آن است که معماری بیوفیلیک علاوه بر تجدید رابطه انسان با طبیعت با وارد شدن به ساختمان, تأثیر مثبتی بر روان آدمی دارد و می تواند موجب آسودگی خاطر,کاهش اضطراب, افزایش شادابی ودرنهایت بالا بردن سطح رضایتمندی آنها شده وتمرکز و خلاقیت بیشتری را سبب گردد.
بررسی سیر تحولات فضا و هندسه در معماری مسجد جامع اصفهان مبتنی بر مبانی حکمت هنر اسلامی
حوزههای تخصصی:
از دغدغه های امروز در حوزه ی معماری این مسئله است که برخی از ساختمان های معاصر، تاثیرگذاری کمتری روی مخاطب دارند. گویا تنها ساختاری تشکیل شده از مصالح هستند، زیرا این بناها در هدف آبادانی و مراقبت از محیط زندگی بشر موفق عمل نکرده اند. معماری به عنوان شناسنامه ای از افکار، پیشرفت و تاثیرات محیطی است که باید به زیر مجموعه های سازنده ی آن توجه گردد. با نظرات متعددی که امروزه در بخش حکمت نظری و عملی وجود دارد، تعریف از معماری دچار نقص هایی شده است. هدف از این پژوهش پرداختن به تعریف کاملی از معماری در ابعاد مادی و معنوی لایه های وجودی انسان و نیازهای او بود و می توان فضا و هندسه را بستری برای پاسخ گویی به نیازها دانست که با نمودار پنج مرحله ای خلق آثار بر اساس حکمت اسلامی روند رسیدن به این مهم پایه ریزی شده است. در این مقاله با بهره گیری از روش تحلیل محتوا و مصداق پژوهی با استفاده از ابزار کتابخانه ای، هندسه ی مسجد جامع اصفهان را بعنوان نمونه ای موفق در حفظ ارتباط موثر میان بنا و مخاطب مورد بررسی قرار گرفته است تا نمایانگر تعریف جامعی از معماری و هندسه ی ادراکی توسط چهار لایه ی وجودی انسان باشد و نمودی از بکارگیری مبانی صحیح حکمت هنر اسلامی به عنوان یکی از غنی ترین هنرهای کشورمان به احیای میراث بی نظیر از پیشینیان خود رسیده شود. توجه به این امر سبب می شود تا مسائل معماری معاصر را تحلیل کرده و به طور بنیادین به حل آن ها پرداخته شود. معماری اصیل ایرانی به روح و حالات ماورایی آفرینش بها داده و در رساندن هستی به کیمیای وحدت به مثابه رمز جاودانگی تلاش کرده است. با رویکردهای پایه ای می توان تاثیر این وحدت روح را جاودانه ساخت. سرانجام نشان داده شد که در مسجد جامع اصفهان، با استفاده ی درست از هندسه می توان رموز ماورایی را که در قلب و روح انسان نیز سرچشمه دارد رمز پردازی نمود و به سبب تعقل و رمزگشایی مخاطب به تاثیرگذاری آن در نسل های مختلف امیدوار بود، زیرا هر چه در دنیا در حال تغییر باشد «روح» وحدت، اصالت و پاکی خود را در بدو ورود حفظ کرده و آماده ی پذیرش درستی ها و سیر حالات آفاقی و در درجات بالاتر انفسی است.
گذر از «سرمایه اجتماعی» به آفرینش «نظریه اجتماعی» در توسعه پایدار معماری و شهرسازی: مبانی دستیابی به سرمایه کالبدی
منبع:
فردوس هنر سال ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹
10 - 51
حوزههای تخصصی:
اهمیت تعامل و اقبال اجتماعی نسبت به کالبد معماری و فضای شهری در دوره های قبل و بخصوص در دوران معاصر به یکی از مهم ترین ارکان برنامه ریزی شهرسازی و برنامه دهی طراحی معماری تبدیل گشته است. دراین بین مسئله چندوجهی و بسیط بودن مفهوم سرمایه و نظریه اجتماعی برآمده از آن، باعث انتقال پیچیدگی ادراک و برنامه ریزی مؤثر برای تحقق آن در معماری و شهرسازی نیز گشته است. براین اساس، پژوهش حاضر، به دنبال پاسخ به این سؤال است که چگونه می توان بین وجوه مختلف سرمایه اجتماعی، نظریه بین رشته ای را مطرح کرد که هدف بهره گیری از آن در فرایند طراحیِ معماری و شهرسازی به شیوه ای ساختارمند، محقق گردد. کاربرد مهم چنین پژوهشی در دستیابی به الگویی است که در هم افزایی بین رشته ای، منجر به شکل گیری سرمایه کالبدی می گردد. روش انجام پژوهش، کیفی با رویکرد بنیادین و بین رشته ای است که به شیوه تحلیل توصیفی و تفسیری انجام شده است. همچنین مطالعه تطبیقی در حوزه مطالعات اجتماعی در معماری و شهرسازی انجام گرفته است. دستاورد نوآورانه این تحقیق، علاوه بر دستیابی به الگویی جامع برای سرمایه کالبدی، ساختاربخشی به مفاهیم ارائه شده پیرامون این مقولات، و شکل گیری ساختار مطالعات بین رشته ای در این زمینه است.
Contemplation on the Potential of Nature in Developing Inventive Architectural Concepts(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۱ - Serial Number ۴۳, Winter ۲۰۲۲
71 - 84
حوزههای تخصصی:
Properly inves tigating the potential of nature in the formation of architectural concepts needs a theoretical framework in which its analytical components can explain the methods of utilization of nature. Although some attempts have been made in this regard, considering the missing elements, there is s till a significant gap in the literature and a s tudy for introducing a more comprehensive theoretical framework has yet to be conducted. The aim of this s tudy is, therefore, firs tly, to present a theoretical framework that can explain the role of nature in the creation of architectural concepts by its detailed factors and, secondly, to apply this framework for inves tigating nature-inspired works of Toyo Ito. Accordingly, this documentary paper is based on a theoretical approach supported mainly by the outcomes of a literature review and case s tudy analysis, which utilizes the descriptive-analytical method. For the case s tudy part, projects were selected from various scales and functions to ensure proper evaluation. Both qualitative and quantitative tactics have been used in data analysis. Findings demons trated that the highes t rate in regards to the itemized factors of the Theoretical Framework of the s tudy relates to ‘Integration of natural elements in spatial articulation’ and the lowes t rate corresponds to ‘Usage of material in their raw and brutal s tate’. Moreover, though the highes t level of utilization of nature among the cases, is related to ‘Grin Grin’, a large-scale project, yet considering all the frequencies, it can be argued that the larger scale does not necessarily imply the higher frequency.
قدرت و منفعت عمومی: تحلیلی انتقادی از صورت بندی منفعت عمومی در طرح ساماندهی خیابان قیام یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۴
71 - 92
حوزههای تخصصی:
شیوه اثرگذاری مناسبات قدرت بر ابعاد گوناگون فرایند برنامه ریزی و طرح های توسعه ی شهری در دهه های گذشته همواره موضوعی پرابهام و مناقشه برانگیز بوده است. همچنین پیوند ناگسستنی مفهوم منفعت عمومی با برنامه ریزی، ناگزیر منفعت عمومی را تحت تأثیر روابط قدرت قرار داده است. با این که تلاش های بسیاری برای تبیین مفهوم منفعت عمومی در برنامه ریزی صورت گرفته، اما همچنان چگونگی اثرگذاری روابط قدرت بر صورت بندی منفعت عمومی در طرح های توسعه شهری چندان روشن نیست. در این راستا پژوهش حاضر کوشیده است با ارائه رویکردی گفتمانی به برداشت رادیکال از قدرت، شیوه اثرگذاری روابط قدرت بر صورت بندی منفعت عمومی را تبیین کند. در این رویکرد، گفتمان به مثابه قدرت نامرئی به صورت ایدئولوژیک خواسته ها و تمایلات افراد و گروه ها را شکل می بخشد. برای فهم این موضوع از روش تحلیل انتقادی گفتمان مبتنی بر چارچوب فرکلاف بهره گرفته شده است؛ روشی که ماهیت روابط دیالکتیک قدرت و گفتمان را در چارچوبی انتقادی بیان می کند و آن را در بستر اجتماعی کنش گفتمانی تفسیر می نماید. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در طرح ساماندهی خیابان قیام یزد، مناسبات قدرت رادیکال به برساختن برداشتی فایده باور و محدود از منفعت عمومی انجامیده که در جریان گفتمانیِ غالب توسط گفتمان رقیب به چالش کشیده شده است. این چالش اگرچه جایگاه هژمونیک برداشت فایده باوری را چندان تغییر نداده است اما توانسته به گسترده تر شدن مفهوم عموم و دموکراتیزه شدن نسبی فرایند اجرای طرح بیانجامد.
واکاوی تطبیقی مفهوم زندگی روزمره شهری در آراء هانری لوفور، پیربوردیو و میشل دوسرتو
منبع:
رف سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۴
77 - 98
حوزههای تخصصی:
امروزه شناخت ماهیت زندگی روزمره، علاوه بر نقطه ورود شهرپژوهی انتقادی، مدخل فهم و ادراک ماهیت پیچیده فضاهای عمومی شهری نیز محسوب می گردد، چراکه صاحبان قدرت در فرایند انباشت سرمایه، هوشیارانه آرایش فضایی سازمان یافته ای را در شهرها با گسترش فرهنگ توده ای بر زندگی روزمره ساکنان اعمال می کنند. ازاین رو امروزه در حوزه نظری شهرسازی، شناخت مفهوم زندگی روزمره و مطالعه پیچیدگی های آن از زوایای فلسفی و جامعه شناسی در دستور کار متفکران اجتماعی و شهری قرار دارد. نوآوری و هدف این پژوهش، واکاوی تطبیقی ماهیت، فرایند و نقش زندگی روزمره در شکل بندی اجتماعی فضاهای شهری از دیدگاه سه اندیشمند هانری لوفور، پیر بوردیو و میشل دوسرتو و تدقیق وجوه تشابه و افتراق آن ها می باشد. روش مطالعه، مرور نظام مند منابع مرتبط بوده و یافته های تحقیق نیز مبتنی بر تحلیل و توصیف روشمند متون، تدوین شده است. مطالعات نشان می دهد هر سه متفکر بر این باورند که کنترل بر سازمان فضایی و آمریت بر استفاده از فضا به ابزار حیاتی برای بازتولید مناسبات قدرت اجتماعی تبدیل شده و نظم موجود در فضاهای شهری توسط قدرت های مسلط اعمال می گردد. لوفور با طرح نظریه تولید اجتماعی فضا و تمرکز بر ماهیت و ارزش زندگی روزمره، فضامندشدن فزاینده روابط اجتماعی در شهرها را صورت بندی کرده و با پیوند اقتصاد و انباشت سود طبقات مسلط به تجارب زندگی فردی، عمل فضایی زندگی اجتماعی را رمزگشایی نموده است و با استفاده از ظرفیت های زندگی روزمره در انتشار آگاهی، عمل مقاومت شهروندان در مصرف و بازپس گیری فضا را روشی جهت تغییر و اصلاح دانسته و درعین حال زندگی روزمره را واجد لحظه رهایی و ممکن شدن امر محال نیز معرفی می کند. بوردیو با طرح مفهوم عادت واره و میدان، فرایند شکل گیری ارزش ها در زندگی روزمره را از طریق درونی سازی ساختار ارزشی قدرت های مسلط ، تحلیل کرده و نشان می دهد که شهروندان در هر میدان منطبق با ارزش های حاکم بر آن، رفتار نموده و آگاهانه متناسب با زمان و سرمایه های در اختیار، از فضا جهت منافع خود استفاده می کنند. دوسرتو نسبت به دو متفکر دیگر به فرهنگ توده ای خوش بین تر بوده و آن را در چارچوب اِعمال استراتژی های صاحبان قدرت در فضا، تحلیل می نماید و هم زمان مقاومت شهروندان را به صورت تاکتیک های خلاقانه در زمان مناسب و بدون خارج شدن از نظم مسلط، به جهت استفاده از فضاهای شهری مطابق با نیاز خود، توضیح می دهد.
مفهوم «ارزش» و مبانی سنجش آن در بافت های روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم بهمن ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
71 - 84
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: سرزمین ایران دارای بافت های با ارزش روستایی فراوانی است. پرداختن به موضوع «ارزش» در خصوص بافت های روستایی امروزه بسیار دارای اهمیت است. تنوع این بافت ها و پراکندگی آنها بر مبنای تنوع زیستی، موقعیت طبیعی و خصوصیات فرهنگی، اذهان را بر آن داشته است تا با استمداد از آموزه های محیطی، نسبت به شناسایی ارزش های آنها همت بگمارند. با توجه به محدودیت های ناشی از کمبود اعتبارات و ضرورت ایجاد فرصت های برابر در خصوص بهسازی روستاها، متولیان ناگزیر از تدوین معیارها و شاخص های مناسب تعیین ارزش و ارزیابی نمونه ها برمبنای آنها هستند تا به نمونه های مناسبی دست یابند که به صورت الگویی شایسته و فراگیر نسبت به همتایان خود، مطرح باشند. اصلی ترین پرسش تحقیق، سؤال از چیستی مفهوم «ارزش» و تعبیر شایسته از انواع آن در مواجهه با موضوع بافت های با ارزش روستایی است و اینکه چگونه می توان به نظامی از ارزش ها و سازوکار ارزیابی آنها در بافت های روستایی دست یافت که هم زمینه حفاظت و هم زمینه توسعه فراهم آید؟ هدف پژوهش: هدف مقاله در مرتبه نخست دستیابی به نظام دسته بندی ارزش ها متناسب با زمینه بافت های روستایی و سپس بازبینی در معیار ها و شاخص های ارزش مؤثر بر انتخاب آنها با ارائه تلقی تازه ای از مفهوم ارزش در رویکرد حفاظت مبتنی بر توسعه در امر بهسازی است که پژوهش حاضر به چگونگی سازوکار سنجش نمونه ها برمبنای آن نیز پرداخته است. روش پژوهش: پژوهش به لحاظ روش، به پشتوانه مطالعات کتابخانه ای از ابزار منطقی چون تحلیل مقایسه ای میان انواع ارزش های معرفی شده در ادبیات موضوع استفاده کرده و با استدلال چگونگی تعریف، توصیف و تقسیم ارزش ها را مورد واکاوی قرار داده است. نتیجه گیری: در ترسیم سازوکار سنجش ارزش ها، گام نخست تعیین نمونه های واجد ارزش براساس شناسایی ارزش های ذاتی موجود در تک تک بافت های روستایی با هدف حفاظت بوده، آنگاه دستیابی به اولویت هایی است که با دخالت ارزش های منتسب مبتنی بر اهداف بهسازی به عنوان برنامه توسعه به دست خواهند آمد.
تحلیلی بر حکمت، زیبایی و عشق عرفانی سهروردی با هنر جدید
منبع:
جستارنامه فرهنگ و هنر اسلامی دوره اول ۱۴۰۱ شماره ۴
94-105
حوزههای تخصصی:
تاریخ زیبایی و عشق در ایران بسیار قدیمی است. اگرچه نویسندگان و شاعران ایرانی از زیبایی و عشق بسیار صحبت کردند، اما تعریف روشنی از این مفهوم ارائه نکردند، اما همیشه شیفته و زیبایی، حکمت و عشق بودند. ساختارهای زیبایی که در این موضوعات تحقیقاتی مورد بحث قرار می گیرند با مواردی که امروزه در زیبایی شناسی مورد بحث قرار می گیرند متفاوت است. سهروردی هنگام صحبت از زیبایی از کلمه حسن استفاده می کند و حسن را مترادف زیبایی و کمال می داند. پیوند زیبایی و عشق سهروردی دو مقوله اصلی هستند که زیبایی شناسی را می توان با احتیاط به آنها اختصاص داد. ابتدا با رویکردی عرفانی و در پرتو آرای حکیمان و فیلسوفان، سعی بر آن است تا رابطه زیبایی عرفانی سهروردی و عشق به زیبایی شناسی بررسی شود.
ادراک روان شناختی وابسته به الگوها و فرم های طبیعی در طراحی معماری با آنالیز مقیاس چندبعدی (MDS)
منبع:
بوطیقای معماری سال اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲
99-116
حوزههای تخصصی:
سوال این است که آیا برداشت از طبیعی بودن در معماری با الگوهای بصری عینی ارتباط دارد، و تأثیر الگوهای طبیعی بر ارزیابی زیبایی شناختی عرصه های معماری چیست؟ آزمایش های تجربی آزمایشگاهی نشان داد که الگوهای بصری معماری بیش از نیمی از واریانس ارزش گذاری طبیعی بودن را توضیح داده و مشخص گردید که رتبه های ترجیحی زیبایی شناختی از نزدیک با الگوها در معماری طبیعی ارتباط دارند. روش تحقیق آزمایشگاهی بوده که شرکت کنندگان در مرتب سازی تصویر شرکت نمودند، و آنالیز مقیاس چندبعدی (MDS) بر روی داده ها انجام شده تا ابعاد پنهانی که به قضاوت های شباهت صحنه جهت می دهد مشخص گردد. طبیعی بودن و رتبه بندی ترجیحی هر دو به شدت با بعد MDS ارتباط دارد. ما این بعد را به عنوان نمایانگر برداشت های نهفته از زیبایی شناسی طبیعت گرایانه تفسیر نموده و دریافت شد که این بعد اثرات الگوهای طبیعی واسطه ترجیح طبیعت می باشند. یافته های تحقیق نشان می دهد که الگوهای بصری طبیعت-گرایانه ممکن است نقش مهمی در ارزیابی زیبایی شناختی عرصه های معماری داشته باشند.
بررسی تطبیقی سیستم های کوک در موسیقی ایرانی در آرای نظریه پردازان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشته ابعاد مختلف نظریات کوک در موسیقی دستگاهی ایران را از نگاه پژوهشگران معاصر (پس از سال 1332) جمع بندی و با یکدیگر مقایسه می کند و به دلایل تکثر آرا می پردازد. پرداختن به مقوله کوک در دوران کنونی در تولید سمپل های صوتی، طراحی ساز و نیز بحث های پیرامون چندصدایی ضرورت دارد. پژوهشگران کوک در موسیقی ایرانی دلایل انحراف ها از یک سیستم کوک نظیر کوک درست یا فیثاغوری را سیستماتیک بحث نکرده اند. لذا پرسش اساسی پژوهش بدین شرح است که نحوه اندازه گیری ریزپرده ها و مبنای نظریات چه بوده و با یکدیگر چه اختلافی دارند؟ در گام دوم، چه ملاحظاتی را در زمینه کوک باید در نظر داشت؟ بدین منظور در ابتدا به چالش های کوک در موسیقی ایرانی می پردازیم و در مرحله بعد نظریات را بررسی می کنیم و اختلافات را می سنجیم. روش تحقیق در ابتدا از نوع کتابخانه ای است و در منابع نظریات و فواصل بر مبنای یک معیار عددی سنت طبقه بندی و نقصان های هر یک از مدعیات بررسی می شوند. در انتها جدول مقایسه جهت ورودی نرم افزار و میزان انحراف به دست آمده است. همچنین برخی از مهمترین دلایل انحراف به شرح زیر مشخص شده اند: الف) ملاحظات آکوستیکی و سایکوآکوستیکی ب) عدم کفایت جامعه آماری ج) مکتب های آموزشی د) ملاحظات تاریخی
بررسی نقش ها و بن مایه های ایرانی شکار بر روی مقابر چینی و سغدی در عصر باستان و ارتباط آن با مفهوم «بهشت شی وانگ مو»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
49 - 57
حوزههای تخصصی:
از جمله پرکاربردترین بنمایه های هنری ایرانیان باستان در چین، نقوش شکار بر روی دیواره ها یا ظروف مقابر سلطنتی چینی و سغدی است. در مقابر چینی همچنین دیوارنگاره هایی حاوی نمادهای الهۀ شی وانگ مو یا بهشت جاودان قرار دارند که بین آنها و نقوش شکار بر روی دیواره ها در همان مقابر ارتباط مستقیمی وجود دارد. اگرچه به آثار ایرانیان در چین پرداخته شده اما پاسخی به دلیل استفاده از بنمایه های شکار به سبک پارتی یا ساسانی در کنار الهۀ شی وانگ مو در مقابر چینی داده نشده است. ازاین رو، مقاله حاضر بر آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی، ابتدا چرایی حضور پررنگ مفاهیم شکار به سبک ایرانیان باستان در مقابر چینی را توضیح دهد و سپس به دلیل استفاده از همان بنمایه ها در مقابر سغدیان در چین بپردازد. بر طبق نظریۀ جادوی شکار، به نظر می رسد کاربرد نقش های شی وانگ مو و شکار در مقبره ها، شیوه ای جادویی برای رسیدن متوفی به بهشت بوده باشد. تصاویر پیروزی متوفی بر حیوانات شیطانی در واقع جادویی بوده که غلبه بر موجودات شرور و رسیدن به بهشت را تضمین می کرد. این سنت ابتدا در مقابر چینی دیده شد و سپس به تدریج، سغدیان نیز از آنها الگو گرفتند و از نقوش شکار و بنمایه های ایرانی برای ترسیم زندگی پس از مرگ متوفی بهره بردند.