فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با بهره گیری از رویکرد میان رشته ای نقد جغرافیایی و به ویژه عناصر سه گانه آن از دیدگاه وستفال یعنی چندکانونی، چندحسی و چینه نگاری، دو نوع مختلف ادبی یعنی رمان (رمان شیراز از هامبورگر) و خاطره نویسی (بدرود شیراز از کدیور) بررسی و تحلیل شده است. بررسی عنصر چندکانونی نشان می دهد که شناخت مکان مورد بررسی یعنی شهر شیراز در پرتو دو دید بومی و بیگانه بهتر انجام می شود و نگاه تک قطبی به مکان در شناخت کامل آن اختلال ایجاد می کند. همچنین تحلیل عنصر چندحسی، نشان می دهد که با وجود منظره های صوتی و بازنمایی مکان با بهره گیری از حس بویایی، بازنمایی دیداری در هر دو اثر تسلط دارد گرچه کامل ترین نوع بازنمایی با بهره گیری از حواس مختلف امکان پذیر است. عنصر سوم یعنی چینه نگاری نیز که به عنصر زمان در شناخت و بازنمایی درست مکان توجه می کند، با نشان دادن چینه های زمانی مختلف در شیراز که در هر دو اثر به خوبی بازنمایی شده اند، پیوستگی عوامل فرهنگی، تاریخی و محیطی در شکل دادن به شخصیت منحصر به فرد شهر شیراز را نشان می دهد و نمایی پسامدرن به آن می بخشد. همچنین یافته های پژوهش نشان دهنده صحت بالای بازنمایی یعنی حضور مرجع های واقعی در رمان شیراز با وجود تخیلی بودن آن است.
ارائه مدل پیش بینی کننده تحلیل احساسات داده های چندوجهیِ شهری با بهره گیری از یادگیری عمیق، بررسی موردی: کلان شهرهای رسمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
79 - 103
حوزههای تخصصی:
تحلیل احساسات شهری با استفاده از داده های فضای مجازی، یکی از روش های نسبتاً نوین برای تحلیل احساسات در شهر است. هدف مقاله حاضر، ارائه مدلی پیش بینی کننده برای تحلیل احساسات داده های متنی-تصویری (چندوجهی) رسانه اجتماعی توئیتر درباره شهر است. روش پژوهش کمی و رویکرد پژوهش یادگیری عمیق نظارت شده است. تحلیل داده ها با زبان برنامه نویسی پایتون و در فضای ابری گوگل کولب انجام شده است. نمونه مطالعاتی، داده های شهری چندوجهی مربوط به 8 کلان شهر رسمی ایران در بازه ای 10 ساله (فرودین 1390 تا اسفند 1400) است. برای آموزش داده های متنی از الگوریتم هیبریدی طراحی شده (مبتنی بر شبکه عصبی سی.ان.ان.) استفاده شده که دقت آن، 77٪ بوده است. برای آموزش داده های تصویری از الگوریتم های: شبکه عصبی، شبکه از پیش آموزش دیده دنس نت121 و شبکه وی.جی.جی.19 استفاده شد که دقت شبکه سوم با 88٪، از دو الگوریتم دیگر بهتر بوده است. الگوریتم ترکیبی برای تحلیل داده های متنی-تصویری، مبتنی بر ترکیب مدل های از پیش آموزش دیده وی.جی.جی.19 و مدل ترکیبی طراحی شده برای متن بوده که دقت آن 81٪ بوده است. براساس نتایج، می توان با ارائه داده های متنی-تصویری مربوط به سایر شهرها، احساسات کاربران نسبت به شهر را براساس موقعیت داده های ورودی تعیین کرد؛ این امر می تواند به برنامه ریزان و مدیریت شهری کمک نماید تا پهنه های نامناسب و مناسب ازمنظر کاربران را براساس داده های ثبت شده آن ها در فضای مجازی به دست آورند و نسبت به بهبود فضاهای نامناسب اقدام نمایند.
دامِ نامرئی (1357)؛ بازنمودی اُتوپیایی از جامع نظارتی در حکومت پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم نظارت سراسربینانه در اندیشه ی میشل فوکو جایگاه ویژه ای داشته و در مطالعات اجتماعی به مثابه یکی از مولفه های اساسی برسازنده ی جوامع مدرن همواره مورد بررسی بوده است. فوکو معتقد بود قدرت های مدرن به منظور برقرار نظم در جامعه از سازوکارهای نظارتی سود می جویند. از طرفی این مفهوم اخیرا به حوزه مطالعات سینمایی نیز ورود کرده است و توجه قسمی از نظریه پردازان این حوزه را به نحوه بهره گیری از این مضمون در آثار سینمایی جلب کرده است. این مقاله می کوشد با تمرکز بر فیلم دام نامرئی نحوه ی بازنمایی نظارت را در این فیلم مورد مطالعه قرار دهد. دام نامرئی فیلم کمترشناخته شده ای در میان آثار سینمایی پیش از انقلاب است که به دستور نهاد امنیتی وقت در سال 1357 ساخته می شود. فیلم روایت گر ماجرای شناسایی و نظارت یکی از تیمساران ارتش شاه مخلوع به نام احمد مقربی است که سال ها با افسران ک.گ.ب همکاری محرمانه داشته است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای انجام گرفته است این بحث را مطرح می سازد که درحالیکه ساواک می کوشد با انتفاع از مکانیسم های مراقبتیِ الگوی نظارت سراسربینانه، بازنمودی بی نقص از جامعه نظارتی به دست دهد، روایت مقربی از چگونگی پیشبرد فعالیت های جاسوسانه اش، تصویر ایده ال حکومت پهلوی را مخدوش می سازد.
تحلیل زمان کانتی-دلوزی در نمایشنامه «اتاق روشنی به نام روز» اثر تونی کوشنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۸)
9 - 23
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تحلیل بینارشته ای نمایشنامه اتاق روشنی به نام روز اثر تونی کوشنر بر اساس خوانش دلوز از فلسفه کانت است. بر اساس این تحقیق بی چفت و بست بودن زمان طبق قاعده اول کانتی و همچنین بی نظمی حواس طبق قاعده چهارم آن، منتج به بوطیقایی پسامدرن می شود که شاید بتوان آن را نمایشنامه روابط به هم ریخته نامید. مطالعه حاضر اتاق روشنی به نام روز را طبق قواعد کانتی از دو جهت بررسی می نماید: اول آنکه، تلاش شخصیت ها برای ایجاد محوری تحت عنوان لولا در بافت زمانی از لولا گریخته دلوزی امری محال است. به عبارت دیگر، تقلای آنها برای رسیدن به یک زمینه مشترک ذیل مفهوم کمونیسم محکوم به شکست است. دوم آنکه، از چهارچوب دررفتگی زمان و به تبع آن بی نظمی حواس، روابط هنری-ادبی میان حوادث را نیز هم به هم می ریزد. به طوری که وحدت و یکپارچگی ویژه به مفهوم کلاسیک در این اثر وجود ندارد. ازاین رو می توان نتیجه گرفت بی چفت وبستی زمان که کنش های بدون توالی و ازهم گسیخته را به دنبال دارد و به هم ریختگی قوا که ماحصل بی نظمی حواس است مقوله بازنمایی را امری محال و غیرممکن می سازد.
تحلیل کارکرد تعارضات درونی در نگاه مولوی و روانشناسی و انعکاس ان در تزئینات مقبره ایشان در قونیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
769 - 786
حوزههای تخصصی:
مولانا جلال الدین محمد بلخی چون یک آسیب شناس و روان کاو ماهر در مثنوی، ترس های بشر را دیدگاه معرفت شناسی عرفانی که زیرساخت آن شناخت روان بشر (علم النفس) و لایه های آن است، واکاوی می کند و برای درمان، تعالی و خودشکوفایی نسخه هایی روحانی می پیچد. ریشه تمام ترس ها در نگاه مولوی، من کاذب و دروغین اوست. از تعارض و کشمکش میان من حقیقی و من کاذب سبب پیدایش دو نوع نگاه و تعریف از رویکردها و کارکردهای انسان می شود. ازآنجایی که ترس مفهومی روانشناختی است، در این پژوهش جهت غنا و گسترده کردن این مقوله از دیدگاه روان شناسان و فیلسوفان انسان گرا و اگزیستانسیالیست از آن رو که به افکار مولوی در مقایسه با روان شناسان دیگر نزدیک ترند، استفاده شده است. به غیر از کارل گوستاو یونگ، روان شناسان و فیلسوفان وجودگرای منتخب، راجرز، رولومی، ژان پل سارتر، سورن کی یر کگور، اریک فروم، اروین یالوم، آبراهام مزلو، ویکتور فرانکل، مارتین سلیگمن، کارن هورنای و.. می باشند. مهم ترین راهکارهای مقابله و رهایی از انواع ترس در آثار مولوی، دیدگاه فیلسوفان و روانشناسان مورد بحث، عبارت اند از: فلسفه غم غربت و تنهایی، کشف گنج درون، صبر، توکل و تسلیم، توبه، رویکرد به دین و دینداری، دعا و نیایش، ایمان، تعلیم و تربیت صحیح و یا تصعید و قصد متضاد در روان شناسی امروز، ترک فرافکنی، آشنایی با مواهب و حکمت های نهفته در شرور هستی، آشنایی با ریشه های تعارضات درونی و روحی و استفاده از مواهب آن، قصه درمانی، اعتقاد به قضای الهی و مواهب آن، معنایابی و معناجویی برای رنج ها و درد های بشر، آشنایی با مواهب اختیار و جبر محمود عرفانی، آشنایی با مرگ و موهبات آن، حزم و بصیرت، در حال زیستن، صلح بین ادیان در سایه وحدت، امیدواری.اهداف پژوهش:شناخت مفهوم ترس از دیدگاه مولانا با تکیه بر مثنوی معنوی.بررسی دیدگاه های عارفانه و رواشناسانه مولوی در کتیبه های مقبره وی در قونیه.سؤالات پژوهش:تفاوت نگرش به عارضه ترس از نگاه مولوی و روانشناسی در چیست؟دیدگاه های عارفانه و رواشناسانه مولوی در کتیبه های مقبره وی در قونیه چگونه بازتاب یافته است؟
کارکرد نماد های اسطوره ای در تصویر های غنایی شعر نادر نادرپور در تطبیق با شاهنامه های مصور تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
7 - 31
حوزههای تخصصی:
نماد و استفاده از زبان نمادین از ابزارهای مهم خلق تصویر های شعری و پرداخت های ذهنی به ویژه در ادبیات معاصر فارسی است. شاعر با کمک نماد (سمبل) می تواند اندیشه های درونی، روحی و روانی خود را به امری محسوس و عینی تبدیل کند. سمبل ها به سبب ویژگی تأویل پذیری ای که دارند متن ادبی را از ساحت تک بُعدی بودن آزاد می کنند و به خواننده امکان برداشت های متفاوت از متن را می دهند. هدف پژوهش حاضر آن است تا با روش تحلیلی- توصیفی، بررسی منابع کتابخانه ای و تحلیل داده های آماری به دست آمده نشان دهد که نمادهای اسطوره ای به کار رفته در شعر نادرپور علاوه بر نمایش تصویرهای غنایی شعری و ایجاد ابهام و التذاذ هنری برای مخاطب، کارکردهای دیگری هم دارند که با تأویل نمادهای اسطوره ای به کار رفته و تحلیل تصویرهای غنایی حاصل شده می توان به اندیشه درونی و محتوایی آن تصویرها پی برد. در این پژوهش با بررسی دقیق تصویرهای غنایی موجود در شعر نادرپور و استخراج و تأویل نمادهای اسطوره ای به کار گرفته شده در آن ها، نشان داده شده است که آن نمادها- برحسب نتایج کمی و آماری- به ترتیب دارای کارکرد وطنی، اجتماعی، عاشقانه، فلسفی و مفاخره ای هستند. نتیجه حاصل آنکه در تصویرهای غنایی موجود، شاعر علاوه بر خلق تصویرهای بدیعِ شعری به دنبال القای اندیشه ای نیز به مخاطب خود بوده است و در این راه با به کارگیری مفاهیم اسطوره ای و نماد قراردادن اسطوره ها به عنوان ابزاری اساسی در پرداخت بُن مایه های فکری تصویرهای غنایی در شعر خود بهره برده است. تصاویر غنایی در شاهنامه های مصور دوره تیموری نیز نمود پررنگی دارند.اهداف پژوهش: بررسی کارکردهای نمادهای اسطوره ای در تصاویر غنایی شعر نادر نادرپور.بررسی کارکردهای نمادهای اسطوره ای در تصاویر غنایی شعر نادرپور در مقایسه با شاهنامه های مصور تیموری.سؤالات پژوهش:کارکردهای شعر نادر نادرپور کدام اند؟کارکردهای شعر نادرپور با مقایسه با شاهنامه های مصور تیموری چگونه است؟
تبیین کارکردهای سیاسی هدیه و پیشکش در شاهنامه فردوسی و انعکاس آن در انگاره های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
299 - 315
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی یکی از برجسته ترین آثار زبان فارسی است که صرفاً بیان کننده داستان ها و روایت های حماسی یا اسطوره ای نیست، بلکه در خلال آن، مجموعه ای از آداب ورسوم ایرانیان باستان گنجانده شده است که نوع تفکّر و جهان بینی آن ها را نشان می دهد. هدف اصلی این پژوهش تبیین کارکردهای سیاسی هدیه و پیشکش در شاهنامه می باشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد، رسم «نثار»، «هدیه» و «پیشکش» در شاهنامه فردوسی، صرفاً جنبه ارج داشت و بزرگ داشت ندارد، بلکه گاهی پذیرفتن هدیه و پیشکش از طرف دشمن، نشانه پذیرش آشتی و تسلیم است؛ گاهی فرستادن هدیه و پیشکش از ملزومات رای زنی و گفت وگو برای ترک مُخاصمه است؛ گاهی تقدیم هدیه و نثار برای پیشگیری از آغاز جنگی مُحتمَل و نابرابر است و در مواردی فرستادن هدیه برای آزمودن زیرکی و هوش و کیاست طرف مقابل و گرفتن امتیاز از دشمن و لغو باج و خراج تحمیل شده است و در مواردی نیز تضمینی برای تحکیم پیوند و تجدید فرمان برداری در برابر فرمان روای قدر قدرت می باشد. در نگاره های اسلامی نیز هدیه و پیشکش به تصویر درآمده است.اهداف پژوهش:بررسی کاربردهای هدیه و پیشکش در شاهنامه.بررسی جایگاه هدیه و پیشکش در انگاره های اسلامی.سؤالات پژوهش: کاربردهای هدیه و پیشکش در شاهنامه چگونه است؟جایگاه هدیه و پیشکش در انگاره های اسلامی چیست؟
ارائه شاخص های طراحی فضای باز پردیس های دانشگاهی با تکیه بر مؤلفه کنترل پذیری در جهت افزایش حضور دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
409 - 431
حوزههای تخصصی:
دانشگاه به عنوان جزئی از معماری شهری، ساختاری اجتماعی است. یکی از مؤلفه های کیفیت فضایی و یکی از با ارزش ترین حقوق فضاییِ انسان، احساس کنترل فرد بر فضا است. در راستای شناسایی ابعاد، معیارها و شاخص های مؤلفه کنترل پذیری در قالب یک چارچوب مفهومی و ارائه راهکارهایی برای برنامه ریزی کالبدی فضا؛ پژوهش حاضر انجام شده است. رویکرد این پژوهش، ترکیبی است و روش آن در قسمت کیفی، تحلیل محتوا و در قسمت کمّی، پیمایشی است و ازلحاظ هدف، کاربردی می باشد. جامعه آماری، کلیه دانشجویان معماری پنج واحد دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران می باشد و حجم نمونه با استفاده از نرم افزار G-Power، 246 نفر برآورد شده است. روایی پرسش نامه، با استفاده از روش اعتبار محتوا و تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آزمون، از طریق همسانی درونی و به شیوه آلفای کرونباخ بررسی شد. همچنین برای آزمون تأثیر کنترل پذیری بر حضور دانشجویان، از رگرسیون لُجستیک استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که شاخص های مؤلفه «کنترل پذیری» که در سه بُعد کالبدی، کارکردی و ادراکی بر حضور دانشجویان مؤثر است، عبارت ا ند از: «محصوریت»، «نگهداری و بهداشت فضا»، «نظارت مصنوعی»، «کنترل قلمرو»، «انعطاف پذیری چیدمان فضایی»، «قابلیت شخصی سازی» و «مشارکت در مدیریت و نگهداری از فضا». پس از تجزیه و تحلیل داده ها، مشخص گشت که مؤثرترین بُعد در پیش بینی میزانِ حضور دانشجویان به ترتیب، بُعد کارکردی، کالبدی و ادراکی است. در رابطه با تأثیر جنسیت، مشخص می گردد ارتقاء بُعدِ ادراکیِ کنترل پذیری، بیشترین تأثیر را در افزایش حضورپذیری دانشجویان زن دارد. این مطالعه نشان داد که کنترل پذیری بر حضور بیشتر دانشجویان در فضای باز مؤثر است و به آن ها این امکان را می دهد که بر محیط فیزیکی خود کنترل داشته باشند و بتوانند محیط اطراف خود را تغییر دهند.اهداف پژوهش:تعیین شاخص های مؤلفه کنترل پذیری و تبیین یک چارچوب مفهومی جدید.بررسی تأثیر مؤلفه کنترل پذیری بر میزان حضور پذیری دانشجویان در فضای باز پردیس های دانشگاهی.سؤالات پژوهش:شاخص های مؤلفه کنترل پذیری در جهت افزایش میزان حضورپذیری کدام اند؟تأثیر شاخص های مؤلفه کنترل پذیری بر میزان حضور دانشجویان دختر و پسر در فضای باز پردیس های دانشگاهی به چه میزان است؟
تعمیم پذیری نظریه باورهای آخرالزمانی در تفسیر نقوش سفال نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
91 - 106
حوزههای تخصصی:
سفال سامانی که منسوب به قرون سوم و چهارم هجری است، شباهت ترسیمی بسیاری با آثار ساسانیان دارد. نحوه نقاشی چهره ها و اجزای پیکره ها، ترکیب بندی برخی آثار شاخص و شماری ویژگی های تزیینی دیگر، سفال نیشابور را از نظر محققان تاریخ هنر، دنباله منطقی هنر ساسانی در نخستین سده های اسلامی جلوه داده است. هنگامی که خوانش مفهومی از نقوش، تابعی از همین گزاره می شود، تعمیم پذیری نظریه کلی «تأثیرپذیری هنر اسلامی از هنر ساسانی»، به واسطه برخی آثار مخدوش می شود. با نادیده گرفتن سهم هنر ساسانی در تحلیل نقوش، برخی دیگر از آثار از دایره اعتبارسنجی نظری حذف می شوند. اهمیت، ضرورت و هدف این مقاله را اصلاح وضعیت نظریه فوق، شرح می دهد. سوال اصلی پژوهش این است که در مورد سفال نقاشی شده سامانی نیشابور، چه نظریه ای می توان پیشنهاد نمود که بتواند تعمیم پذیری مطلوب تری از نظریه های موجود داشته باشد؟ روش تحقیق، ترکیبی از روش های توصیفی، تاریخی و داده بنیاد یا زمینه ای است. نتایج پژوهش نشان می دهد در تنوع موضوعات و مقولات مفهومی نقوش، ترسیم یک سپهر نظری از مفهوم آخرالزمان، می تواند جامع ترین پاسخ به پرسش از چرایی وجود آثار نیشابور در سده های سوم و چهارم هجری باشد.
ارزیابی کاربست اصول روش نظریه زمینه ای در پژوهش های فارسی زبانِ برنامه ریزی و طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
17 - 32
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر استفاده از روش نظریه زمینه ای در نظام های علمی مرتبط با محیط ساخته شده و به طور خاص طراحی و برنامه ریزی شهری افزایش یافته است. از طرفی، عدم توجه کافی پژوهشگران به مبانی و ملاحظات روش شناختی نظریه زمینه ای و خوانش های آن، گاهی به گونه ای از روش شناسی با خوانش های التقاطی منجر شده که فاقد و ناقض ماهیت روش نظریه زمینه ای و ملاحظات اولیه خوانش موردنظر از آن بوده است. با این وجود، بررسی و ارزیابی کیفیت این گونه پژوهش ها در نظام های علمی مرتبط با محیط ساخته شده و به طور خاص طراحی و برنامه ریزی شهری کمتر انجام شده است. از این رو هدف مطالعه حاضر، ارزیابی نظام مندِ مطالعه های انجام شده با استفاده از روش نظریه زمینه ای در برنامه ریزی و طراحی شهری به منظور شناخت استفاده اصولی از این روش در این عرصه از دانش و ارائه پیشنهاداتی برای کاربردهای آتی است. در این راستا انتخاب پژوهش های مورد بررسی با جست وجوی نظام مند مقالات منتشر شده در پایگاه های معتبر علمی فارسی زبان با استفاده از روش مرور نظام مند انجام شده است. پس از غربالگری مطالعات موجود بر اساس معیارهای مشخص شده، 44 مطالعه منتشر شده تا سال 1399 انتخاب و بر اساس معیارهای ارزیابی روش نظریه زمینه ای مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج ارزیابی روش شناختی پژوهش های انجام شده مبتنی بر روش نظریه زمینه ای نشان داد با وجود اقبال فزاینده به استفاده از این روش در مطالعات حوزه برنامه ریزی و طراحی شهری، بسیاری از این پژوهش ها در کاربست کامل و دقیق اصول و مراحل روش نظریه زمینه ای و خوانش های آن ناموفق بوده اند و نتیجه آنها به جای نظریه به عنوان دستاورد مورد انتظار از کاربست این روش به صورت دیاگرام، مدل و چارچوب مفهومی تنزل پیدا کرده است. همچنین نتایج بررسی حاضر نشان داد بهره گیری صرف برخی پژوهش ها از مجموعه ای از تکنیک های روش نظریه زمینه ای مانند کدگذاری و یا نگارش یادداشت های تحلیلی و غفلت از فرایندهای مهمی از قبیل نمونه گیری نظری، مقایسه مستمر و تحلیل عمیق مقوله ها موجب شده تا این مطالعه ها از عرصه توصیف فراتر نرفته و ضمن اکتفا به ارائه تم ها و روایت های تشریحی، کمتر به تولید نظریه به عنوان هدف روش نظریه زمینه ای دست یابند. بر اساس یافته های این مقاله، ارتقای کیفیت پژوهش های مبتنی بر روش نظریه زمینه ای در حوزه برنامه ریزی و طراحی شهری نیازمند شناخت صحیح پژوهشگران از ماهیت، ویژگی ها و اصول نظریه زمینه ای و آگاهی عمیق از خوانش های این روش و تفاوت های آنها به منظور تناسب سنجی و توجیه انتخاب خوانش مناسب بر اساس اهداف و ویژگی های پژوهش است.
مطالعه ای بر جایگاه و گونه شناسی نمایشگاه گردان در بستر گالری های هنر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
29 - 47
حوزههای تخصصی:
کیوریتوری به عنوان یک حرفه و اصطلاح از نیمه ی سال های 1380 در صحنه ی هنر تهران، به ویژه در گالری های خصوصی مطرح شد، اما کیوریت کردن و تولید نمایشگاه ها مقوله ای است که از شکل گیری اولین گالری ها در سال های 1320 شمسی قابل مشاهده است. با این حال، تقریباً پس از دو دهه آشنایی جامعه ی هنری تهران با مقوله ی کیوریتوری، کیوریتور هنوز به عنوان رکنی ثابت در گالری ها قلمداد نشده و جایگاهش در سلسه مراتب سازمانی این اماکن نامشخص است. بدین لحاظ، این پژوهش قصد دارد با مد نظر قرار دادن گونه های کیوریتوری، که فعالیت آنها به نوعی در ارتباط با نهاد ها است، یعنی «کیوریتور سازمانی»، «مستقل»، «هم-وابسته» و «هنرمند-کیوریتور» به بررسی جایگاه کیوریتور در سطح گالری های تهران بپردازد. پرسش هایی که این پژوهش به دنبال پاسخ گویی است بدین ترتیب هستند: جایگاه کیوریتور در سسله مراتب سازمانی گالری های هنر تهران چیست؟ و آیا ارتباطی میان گونه های کیوریتوری فعال در گالری ها و تثبیت نشدن جایگاه سازمانی کیوریتور وجود دارد؟ این تحقیق از نوع توصیفی و کیفی است و در راستای پاسخ به این پرسش ها داده ها را به شیوه ی کتابخانه ای گردآوری کرده و روشی تاریخی-تحلیلی را به کار می گیرد؛ بدین صورت که نخست شرحی از کیوریتور و گونه های آن ارائه می گردد و سپس با ارائه تاریخچه ای از گالری های تهران از سال های 1320 و فعالیت های کیوریتوری اجرا شده در آنها، گونه ها و جایگاه کیوریتور را مشخص می سازد. یافته ها نشان می دهند که گونه ی هنرمند-کیوریتور بیشترین حضور را در فضای گالری ها داشته و فعالیت گالری داران/ هنرمندان در نقش کیوریتور مستقل و حتی شبه هم- وابسته، به تثبیت نشدن جایگاه کیوریتور در سطح این نهادها کمک کرده است.
چارچوبی یکپارچه برای توسعه پایدار بافت های تاریخی شهر: مروری بر ترکیب نحو فضا و رویکرد بصری در ارزیابی تأثیرات میراث فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵
۲۵-۶
حوزههای تخصصی:
مناطق شهری دارای بافت تاریخی و فرهنگی با چالش پیچیده برقراری تعادل میان ضرورت حفاظت از بافت و نیازهای توسعه شهری معاصر مواجه هستند. این پژوهش به بررسی این موضوع می پردازد و با ارائه یک چارچوب نظری، ارزیابی پایدار شهری در بافت شهرهای تاریخی پیشنهاد می کند. محور اصلی بحث، رویکردی است که تکنیک نحو فضایی را با فرایند ارزیابی تأثیرات میراث فرهنگی ترکیب می کند. این پژوهش با بررسی سیستماتیک 58 مقاله علمی، سه حوزه تحلیل نحو فضایی، بافت تاریخی شهری و روش رویکرد بصری را پوشش می دهد. این بررسی مبنایی برای ایجاد یک چارچوب مفهومی با چهار مرحله کلیدی فراهم می کند: جمع آوری داده ها، روش رویکرد بصری، مدل سازی سه بُعدی و ارزیابی تأثیرات میراث فرهنگی. از طریق ترکیب دقیق و نظام مند، به ارائه یک رویکرد یکپارچه برای مدیریت میراث شهری و توسعه پایدار شهری کمک می کند. یافته ها نشان دهنده ارزش این چارچوب به عنوان ابزاری برای ایجاد تعادل بین حفاظت از میراث فرهنگی و نیازهای شهری مدرن امروزی است. این رویکرد می تواند برای برنامه ریزان شهری، تصمیم گیرندگان مفید واقع شود. این پژوهش با ارائه یک چارچوب انعطاف پذیر و کاربردی، به پرکردن شکاف بین ضرورت های حفظ میراث فرهنگی و نیازهای توسعه شهری کمک و آینده ای را ترسیم می کند که در آن مناطق شهری تاریخی، به عنوان مراکز پویا، پایدار و دارای اهمیت فرهنگی، شکوفا شوند و همچون گذشته بر شکل گیری مناظر شهری حال و آینده ادامه دهند. پژوهش های آینده می توانند بر بهبود و اجرای این چارچوب در شهرهای تاریخی مختلف متمرکز شوند و همچنین ابعاد اجتماعی و فرهنگی حفاظت از میراث و پایداری شهری را بیشتر بررسی کنند.
ارزیابی مقایسه ای ادراک بصری محیط های معماری در فناوری های رابط کاربری انسان و رایانه
حوزههای تخصصی:
ادراک بصری محیط های معماری، نیازمند درک عمیقی از مفاهیمی است که کسب آن تنها با روش های سنتی، چالش برانگیز است. ازاین رو، فناوری رابط کاربری انسان و رایانه، می تواند تسهیلگری کارا در این زمینه باشد. ازجمله مهم ترین روش های تجربه فضای معماری، می توان به محیط مجازی درون رایانه ، واقعیت مجازی و واقعیت افزوده، اشاره نمود. هدف از این مقاله، سنجش کیفیت ادراک بصری محیط معماری با استفاده از روش های نوین دیجیتالی - رایانه ای است. برای دستیابی به اهداف موردنظر، از روش تحقیق توصیفی - تحلیلی استفاده شده است. بر اساس روش کتابخانه ای، در فرایند ادراک بصری محیط معماری، شاخص های تأثیرگذار در دو سطح مؤلفه شناختی و تفسیری و هر مؤلفه دارای پنج زیرمؤلفه استخراج گردید. طراحی پرسش نامه از نوع مقیاس لیکرت پنج گزینه ای با جامعه آماری 100 نفر است. از نرم افزار اس.پی.اس.اس جهت تحلیل داده های پرسش نامه استفاده گردیده و پایایی سؤالات پرسش نامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 854/0 تأیید می گردد. بر اساس نتایج به دست آمده، واقعیت مجازی بیشترین تأثیر را بر درک بصری محیط معماری در مؤلفه تفسیری دارد. واقعیت افزوده و فضای درون رایانه ای از نظر مقبولیت مخاطبان در رتبه بعدی هستند. فضای درون رایانه ای و واقعیت مجازی عملکرد برتر را در بخش شناختی نشان دادند، درحالی که مخاطبان، از واقعیت افزوده استقبال کمتری کردند.
صورت بندی نحوه کار تیمی در تولید انیمیشن های بلند ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
83 - 92
حوزههای تخصصی:
تحقیق پیش رو با توجه به حایز اهمیت بودن کیفیت کار تیمی در هنر- صنعت انیمیشن بلند ایران صورت گرفته است. این موضوع با توجه به این که امروزه با افزایش تعداد انیمیشن های بلند دارای اهمیت روز افزون است، به بررسی و ارزیابی دو چندان نیاز دارد. پژوهش حاضر با هدف اصلی بررسی وضعیت کار تیمی در هنر- صنعت انیمیشن های بلند ایرانی صورت گرفته است. سوال اصلی پژوهش این است: وضعیت کار تیمی در تولید انیمیشن های بلند ایرانی چگونه است؟ در این راستا، پنج سوال فرعی جهت به دست آمدن مولفه های کار تیمی، اهمیت آن ها، وضعیت آن ها، قابل کنترل بودن آن ها و نحوه بهبود آن ها مطرح شده اند. با توجه به عدم وجود اطلاعات کافی و منسجم جهت بررسی اولیه، مدل تحلیلی اولیه، از منابع و ادبیات موضوعی به نحوی که سمت و سوی تحقیق را جهت دهی نامناسب نبخشد قابل استخراج نبوده و چهارچوب دهی به فرایند تحقیق، همراه با اجرایی شدن مراحل آن و به صورت پویا انجام گرفته است. جهت رسیدن به اهداف و پرسش های پژوهش، با پنج تن از خبرگان هنر- صنعت انیمیشن های بلند ایرانی مصاحبه صورت گرفته است. فرایند مصاحبه با استفاده از پرسش نامه باز انجام گرفته و در جمع آوری اطلاعات از روش دلفی استفاده شده است. در پایان، فرضیه اصلی تحقیق که: «هنر- صنعت انیمیشن های بلند ایرانی دارای خلأ هایی است که ناشی از عملکرد نادرست مولفه هایی است که منحصر به وضعیت کنونی این هنر- صنعت در کشورمان هستند» به اثبات رسیده است. طبق نتایج، مشخص شده است که، کار تیمی در این هنر- صنعت دارای معضلاتی است که نه تنها بر تیم ها، بلکه بر کل هنر- صنعت انیمیشن های بلند ایرانی تاثیر مخربی دارد. مولفه های موثر بر این معضلات عبارت از عوامل فرهنگی و اجتماعی، صنعتی شدن، و انگیزه و پس از آن عوامل اقتصادی و سیاسی، مخاطب حرفه ای و مکتب و فرهنگ سازمانی هستند. چنان که از تحلیل سخنان خبرگان به دست آمده است، تمام مولفه های نام برده با صرف زمان و تلاش کافی قابل کنترل کردن هستند.
بررسی صحنه روایی بوم سنگی «شانزده انسان» در سنگ نگاره های تیمره گلپایگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
65 - 76
حوزههای تخصصی:
سنگ نگاره ها شامل مفاهیم و نقوش گوناگونی هستند که صحنه های روایی از جمله مهم ترین آن هاست. سنگ نگاره های منطقه تیمره، دارای ظرفیت های مختلف مطالعاتی است. در این مجموعه بزرگ، ما به بررسی یکی از سنگ نگاره های تیمره گلپایگان پرداخته ایم. صحنه روایی منحصر به فردی که در آن شانزده نقش انسانی، سه نقش جانوری، چند نقش ابزار و ... دیده می شود. سبک نقوش انسانی و جانوری در این بوم، همچون سایر نقش های دیگر این منطقه که دارای هوازدگی مشابهی بودند، که نشان از سنت نگارگری قوی در دوره ای خاص است. در ادامه مقاله به بررسی جزئیات هر یک از نقوش انسانی، نقوش جانوری و سایر نقوش، پرداخته ایم. بر اساس بررسی پوشاک و جهت حرکت، انسان ها به دو گروه مجزا تقسیم شده اند و نکته مهم این که بین این دو گروه با پرتاب و اصابت نیزه های بلند، مبارزه ای روی داده است. تعداد عناصر اصلی شکار، همچون حیوانات، ابزار شکار و سگ شکاری، در این بوم کمرنگ است، هرچند که چند دام یا قفس که حیوانی در آن اسیر شده است نیز در این بوم وجود دارد، اما نمی توان به طور قطع صحنه شکار را برای روایت این بوم در نظر گرفت. نهایتاً به نظر می رسد که این صحنه، روایتگر تقابل دو گروه انسانی بر سر تصاحب قلمرو شکار باشد. روش کار ما برای گاه نگاری نسبی این صحنه انجام مطالعات تطبیقی بوده که بر اساس آن، این بوم سنگی را می توان از ابتدای دوره مس سنگی تا پایان دوره مفرغ گاه نگاری کرد.
مطالعه تطبیقی تصویر باغ در شعر کلاسیک و معاصر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
27 - 46
حوزههای تخصصی:
باغ و ادبیات در حوزه فرهنگیِ سرزمینِ ایران، از دیرباز با یکدیگر ارتباط داشته اند. آثار منظوم و منثوری که در آن ها باغ به شکل های متفاوت و در جنبه های گوناگون خود ظاهر شده است، فراوان اند. هدف این پژوهش تطبیقی، شناسایی تصویر باغ ایرانی در شعر کلاسیک و معاصر فارسی است. پس از شناسایی این تصویر، پژوهش به درک تفاوت ها و شباهت های میان آن ها می پردازد و تصاویر شعری استخراج شده را با نظام های سازنده باغ ایرانی قیاس می کند. پژوهش حاضر سعی دارد تا تصویر باغ ایرانی را در شعر کلاسیک و معاصر فارسی مورد تطبیق قرار دهد. روش انجام این پژوهش، کیفی و متکی بر درک اجزای سازنده باغ، تحلیل استعاره های مفهومی و حس فضاست. این موارد نشان می دهد که تصویر باغ در اشعار دوره های کلاسیک و معاصر چگونه بوده است. برای انجام پژوهش، 48 قطعه شعر کلاسیک و معاصر انتخاب و مطالعه شدند. معیار انتخاب اشعار، حضور کلمه باغ در بدنه شعر و قابلیت برداشت این کلمه به عنوان یک استعاره مفهومی بود. نتایج نشان می دهد که باغ در تصویر اجزا، نگاشت استعاری و حس فضا در شعر کلاسیک و معاصر تغییر کرده است؛ درنتیجه، تصویر آن نیز در شعر کلاسیک و معاصر فارسی تغییرات مهمی داشته است. این تغییرات در چهار قسمت کلی تحلیل عناصر (اجزا، وجه توصیفی، کاربست)، توصیف عناصر (عناصر طبیعی، مصنوع، غیرکالبدی و انسان)، رویکرد شاعر (جزء و کل نگر، صراحت و ابهام) و نحوه بیان تصویر (تصویر شعر، فرم باغ، نمادپردازی) مطرح شده اند. تغییرات نشان می دهند که فرم باغ در شعر کلاسیک بر الگوی شناخته شده باغ ایرانی منطبق است که تصویری به هم پیوسته، معین و صریح است؛ اما در شعر معاصر، این فرم در هم شکسته و به تصاویری منقطع در خدمت ایجاد تجربه ای غافلگیرکننده تبدیل شده است.
برنامه ریزی راهبردی بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد شهر فردیس با رویکرد تحلیل سیستمی SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
28 - 50
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی پایدار شهری رویکردی کامل و یکپارچه در ارزیابی بافت های ناکارامد شهری است. هدف این پژوهش برنامه ریزی راهبردی جهت بررسی و تحلیل بخش های ناکارامد و فرسوده شهر فردیس و اتخاذ کارراهه های عملیاتی با تکنیک های تحلیل سیستمی است که از طریق تحلیل اثرگذاری متقابل عوامل اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، کالبدی، مدیریتی و حقوقی انجام پذیرفته است. روش جمع آوری داده ها با استفاده از مشاهده، مصاحبه و داده های ارگان ها و سازمان های شهر فردیس بوده و همچنین از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی نیز بهره گرفته شده است. پس از گردآوری اطلاعات با استفاده از تکنیک swot اطلاعات طبقه بندی شده و شاخص های ارزیابی وضعیت تهیه گردید. از تلاقی نمره نهایی ماتریس عوامل خارجی با عدد 24/3 و نمره نهایی ماتریس عوامل داخلی با عدد 01/3 می توان گفت که بافت ناکارآمد شهر فردیس در موقعیت تهاجمی (حداکثر-حداکثر) قرار دارد. در این موقعیت جهت برنامه ریزی راهبردی می توان از سه راهبرد مدیریتی بهسازی مشارکتی، ارائه تسهیلات نوسازی و نهادسازی محلی استفاده نمود. با توجه به امتیازات داده شده به شاخص های موثر، شاخص عوامل کالبدی و سپس عوامل اجتماعی دارای بیشترین امتیاز هستند. این سه راهبرد از جنس کالبدی، زیست محیطی، اجتماعی و مدیریتی هستند. نهایتا جهت بازآفرینی شهر فردیس تشکیل سه کارگروه اجرایی پیشنهاد گردید. کارگروه بهسازی محیطی، کارگروه نوسازی و کارگروه اجتماعی محلات با عضویت نهادهای مدیریتی و ساکنین محلی جهت مشارکت پایدار.
دیگریِ ایرانی در رمان المایسترو سعد القرش برمبنای نظریه خود و دیگریِ میخائیل باختین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به «دیگری» شالوده ارتباط میان فرهنگ های مختلف با موضوعات متنوع است؛ از این رو دیگریِ ایرانی، یکی از آن «دیگری»ها به شمار می رود. رمان المایسترو رمانی دیالوگ محور است که در آن فرهنگ های متفاوت به چشم می خورد. نظریه خود و دیگری میخائیل باختین، فضای مناسبی برای حضور پررنگ دیگری در شکل دادن به خود است. تصویرشناسی یکی از نظریه های بسیار گسترده حوزه ادبیات تطبیقی است که در آن «دیگری» نقش ویژه ای دارد. همچنین میان تصویرشناسی نظریه خود و دیگری، میخائیل باختین ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. سعد القرش، نویسنده برجسته مصری است که رمان المایسترو را با ترکیبی از فرهنگ های گوناگون نوشته است. دیگریِ ایرانی یکی از مصادیق فرهنگ های پرداخته شده در رمان المایسترو است که اهمیّت دیگری در برابر خود را مورد تأیید قرار می دهد. در این پژوهش «خود» مفهوم سیالی دارد؛ به گونه ای که گاهی ایرانی و یک عرب به عنوان خود در برابر دیگری است؛ همان گونه که یک غربی به مثابه خود در برابر دیگری قرار می گیرد. این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی تحلیلی، دیگریِ ایرانی را در رمان المایسترو با تطبیق بر نظریه خود و دیگری میخائیل باختین نقد و بررسی کند. از مهم ترین یافته های این پژوهش آن است که میان تصویرشناسی و نظریه باختین، پیوندی ناگسستنی برقرار است؛ بنابراین رمان المایسترو بستر مناسبی برای مطالعات نقد فرهنگی و میان رشته ای، به ویژه فرهنگ ایرانی به شمار می آید که در آن ایدئولوژی های مخالف و موافق، بدون دخالت نویسنده آورده شده که از برجسته ترین مبانی نظریه باختین است. این پژوهش، خوانشی نو از ادبیات تطبیقی براساس نظریه خود و دیگری باختین در رمان المایسترو ارائه می د هد.
تبیین زمینه های بروز فساد در روند نوسازی بافت های ناکارآمد شهری (موردکاوی: منطقه ده شهرداری تهران)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مداخله در بافت های ناکارآمد شهری از جمله مسائل پیچیده شهرسازی امروز است. علی رغم تلاش های دفاتر توسعه محله، نواقصی مانند امکان بروز فساد و ارتشاء وجود دارد که می تواند تلاش ها برای نوسازی شهری را تضعیف کند. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش ها است که عوامل مؤثر در بروز فضای فساد در نوسازی بافت های ناکارآمد شهری چیست و وضعیت بروز فساد در منطقه ۱۰ شهرداری تهران چگونه است؟
هدف پژوهش: تبیین و تحلیل زمینه های بروز فساد در روند نوسازی بافت های ناکارآمد منطقه ۱۰ شهرداری تهران است و ارائه راهکارهای کارآمد برای کاهش فساد در این روند.
روش شناسی: این پژوهش کیفی بوده و بر اساس «نظریه زمینه ای» صورت گرفته است. روش شناسی این تحقیق بهره گیری از روش اشتراوس و کوربین (1998) در تحلیل داده ها است. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 19 نفر از مدیران سازمان نوسازی، مالکین، مشاورین املاک، کارشناسان دفاتر نوسازی و سازندگان جمع آوری شده اند. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. داده ها پس از کدگذاری باز، محوری و انتخابی با مدل پارادایمی تحلیل شدند و شرایط علی، شرایط میانجی، کنش متقابل و پیامدها شناسایی شدند.
یافته ها و بحث: در پژوهش انجام شده، برای شناسایی زمینه های بروز فساد در روند نوسازی بافت های ناکارآمد در شهرداری منطقه ۱۰، نه مقوله اصلی و ۴۱ محمل بروز فساد شناسایی شدند. این مقوله ها در سه سطح کلان، میانه و خرد بررسی شدند: فساد ناشی از «ساختار»، فساد ناشی از «نهاد» و فساد ناشی از «روابط فردی و عملیاتی».
نتیجه گیری: زمینه های بروز فساد در نوسازی بافت های ناکارآمد در شهرداری تهران از علل ساختاری و نهادی ناشی می شوند و بسیاری از کنش های فسادزا ریشه در ساختارهای معیوب و ناکارآمد دارند. این شرایط بستر مناسبی برای بروز فساد فراهم کرده اند. ساختار برنامه ریزی فسادخیز به عنوان مفهوم کلیدی در این زمینه شناسایی شده است و این مفهوم می تواند به عنوان پایه ای برای اصلاحات ساختاری و نهادی در فرآیند نوسازی شهری مورد استفاده قرار گیرد.
واکاوی نقش حس دلبستگی به مکان در افسردگی با کاربست روش فراتحلیل
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مکان، علاوه بر بعد مادی از بعد غیر مادی نیز برخوردار بوده و احساساتی در ساکنان خود ایجاد می کند. ارتباط احساسی میان انسان و مکان در حوزه های مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است که از جمله آن ها در ادبیات معماری و شهرسازی است. افسردگی، یک اختلال روانی است که بر احساس، رفتار و عملکرد جسمانی فرد تأثیر می گذارد، چنانکه افراد مبتلا، از غمناکی طاقت فرسا رنج برده، علاقه شان به فعالیت هایی که قبلاً از آن لذت می بردند، از دست داده و انجام فعالیت های روزانه برایشان سخت می شود. بنابراین حس دلبستگی به مکان بر روی افسردگی تاثیر غیر قابل انکاری دارد.
هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش، شناسایی مولفه های تاثیرگذار بر کاهش افسردگی با تاکید بر ایجاد حس دلبستگی به مکان در شهروندان است.
روش شناسی: روش تحقیق فراتحلیل باهدف شناسایی و تحلیل مقالات مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل مقاله های علمی-پژوهشی است که درباره نقش حس دلبستگی به مکان در افسردگی انتشار یافته اند. برای دستیابی به این مقالات ابتدا کلیدواژه های «دلبستگی به مکان» و «افسردگی» در محیط های شهری در هریک از پایگاه های اطلاعاتی لاتین Science Direct، Sage و Taylor & Francis همچنین برای بهره گیری از منابع فارسی، در پایگاه های اطلاعاتی گوگل اسکالر، علم نت، سیویلیکا و نورمگز در بازه زمانی 1393 تا 1402، جستجو شدند. سپس از چک لیست پریزما برای غربالگری مقاله ها استفاده شد.
یافته ها و بحث: یافته های تحقیق شامل کل مولفه های تاثیرگذار از محیط ساخته شده شهری و حس دلبستگی به مکان بر موضوع افسردگی است که در ابعاد مختلف کالبدی، معنایی، اجتماعی، زیست محیطی، بصری، عملکردی و ... مطرح شده است.
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان گفت دلبستگی به مکان دارای ابعاد تاثیرگذار بر کاهش افسردگی در شهروندان است که از دستاوردهای اصلی این تحقیق است. تجزیه و تحلیل های پژوهش حاضر، بر اهمیت در نظر گرفتن دلبستگی به مکان به عنوان یک عامل مهم در درک و پرداختن به افسردگی تاکید می کند.