فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۹
95-112
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد بحرانهای محیط زیستی در دو دهه گذشته در سکونتگاههای انسانی بهطورکلی و در شهرها بهطور خاص، اندیشمندان و پژوهشگران حوزههای علوم محیطی در پی رویکردها و راهکارهایی بودهاند که موجب ارتقاء زیست پذیری در شهرها شود. یکی از فراگیرترین این رویکردها، که در راستای رسیدن به ابعاد محیط زیستی توسعه پایدار شهری ارائهشده، برگشت انسان به طبیعت یا بیوفیلیک بوده است. بااینوجود، پژوهش منسجم و جامعی در راستای چگونگی اثرگذاری این مفهوم بر زیست پذیری و کیفیت زندگی شهری صورت نپذیرفته است. در همین راستا، این پژوهش با هدف شناسایی نحوه اثرگذاری ابعاد بیوفیلیک بر ادراک افراد در شهرها از کیفیت زندگی خود انجام شد. بدین منظور، پس از مرور دو مفهوم بیوفیلیک در شهرها و همچنین کیفیت زندگی شهری، مدل مفهومی پژوهش تبیین شد و با استفاده از پیمایش پرسشنامهای در شهر رامسر در شمال ایران، موردبررسی قرار گرفت. نمونه مورد مطالعه شامل 384 نفر از شهروندان رامسر بر اساس فرمول کوکران بوده است. دادههای بهدستآمده با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزار Smartpls2 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که سه عامل "کالبد"، "سازمانهای طبیعت محور" و "نگرشها و آگاهیهای طبیعت محور" بهعنوان معنادارترین عوامل طبیعت محور در اثرگذاری بر کیفیت زندگی شهروندان رامسر طی سازوکار ویژهای مؤثر واقعشدهاند. از بین بردن تناسبات و عناصر طبیعی در سالهای اخیر توسط ساختوسازهای بیبرنامه و ناهماهنگی موجود بین کالبد و عناصر طبیعی در این شهر ازنظر شهروندان بهعنوان اصلیترین دلیل کاهش کیفیت زندگی در این شهر شناختهشده است. با توجه به ذهنیت شهروندان، فراگیر شدن نگرشها و آگاهیهای بیوفیلیکی موجب خواهد شد تا اولویتهای حکمروایی در شهرها تغییر پیدا کرده و توجه به طبیعت افزایش پیدا کند. همچنین، وجود نگرشهای و آگاهیهای بیوفیلیک در بین شهروندان موجب خواهد شد تا آنها به سلامت خود توجه کنند و در مجموع در این فرایند بهطور تدریجی سطح کیفیت زندگی شهروندان نیز تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.
بررسی وضعیت شاخص های پایداری محیطی شهر چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
89-104
حوزههای تخصصی:
شهر چابهار، در دهههای اخیر با مشکلات و مسائل عدیدهای همچون آلودگیهای زیست محیطی، کاهش توان اکولوژیک، مسائل محیطی، افزایش بار وارده بر محیط زیست، افزایش شکلگیری سکونتگاههای غیررسمی (بیش از ۵۰ هزار نفر)، و ... مواجه بوده است که پایداری محیطی شهر را تحت تاثیر قرار داده است. در این راستا این پژوهش با هدف بررسی وضعیت شاخصهای پایداری محیطزیست در شهرچابهار انجام شد. ابتدا مطالعات کتابخانهای در راستای شناخت ابعاد، شاخصها و متغیرهای پایداری محیطی انجام شد و با توجه به اطلاعات گردآوری شده، شاخصها و معیارها با توجه به وضعیت شهر چابهار شناسایی شد، و نهایتا 21 متغیر در قالب 5 شاخص به عنوان شاخصها و معیارهای پایداری محیطی شهر چابهار شناسایی شد و در قالب پرسشنامه تاثیرات متقابل طراحی و برای 10 کارشناس فرستاده شد. دادهها گردآوری و با نرمافزار میکمک تجزیه و تحلیل شدند. با توجه به هدف کاربردی این پژوهش، که استفاده از نتایج این پژوهش توسط سایر محققان و ادارات شهر چابهار است سعی شد از عواملی که به عنوان عوامل کلیدی شناخته شدند به واسطهی قدرت انعطاف و اثری که بر روی سایر عوامل دارند، شناسایی و استفاده شوند و مورد تحلیل بیشتری قرار بگیرند. نتایج حاصل از سنجش شاخصهای پایداری محیط شهر چابهار حاکی از ناپایداری در وضعیت محیطزیست شهر است ولی قرارگیری 15 متغیر از 21 متغیر پایداری محیط در محدوده عوامل کلیدی جای امیدواری را نشان میدهد زیرا این متغیرها قابلیت انعطاف و از قدرت تغییر خود و سایر متغیرها برخوردارند که باید مدنظر شهرسازان قرار بگیرد. پوشش گیاهی، روانگرایی و زمین لغزش، خشکسالی، وجود فرسایش آبی و بادی، فرسایش خاک، سیل خیزی، وجود تپههای شنی سست در جنوب شرق، عدم وجود سفره های آب زیرزمینی و بهره برداری ناچیز از آنها، پیدایش و رشد سکونتگاههای غیررسمی درون شهر چابهار، محدود بودن منابع آب سطحی، محدودیت رشد کالبدی در جهتهای غرب و جنوب و شمال، آسیب پذیر بودن اراضی شهر و دو اسکله شهر در برابر سونامی به دلیل افزایش ارتفاع أمواج؛ زمینلرزه، طوفان، نسبت ساختمانهای بادوام به کل ساختمان عوامل کلیدی در این پژوهش انتخاب شدند. متغیر پوشش گیاهی بیشترین میزان اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم را بدست آورده است که حاکی از نقش بسیار مهم این عامل در پایداری محیطی شهر چابهار است که تحت تاثیر اقلیم منطقه و فقر منابع آبی است و باعث شده است از نظر سبزینگی فقیر باشد و سبزینگی و پوشش گیاهی در این شهر صرفا بصورت خطی در حاشیه محورهای تردد و به صورت لکههایی در قالب پارک است.
مطالعه تطبیقی آرای سیدحسین نصر و آنه ماری شیمل درباره ابعاد معنوی خوش نویسی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیدحسین نصر و آنه ماری شیمل هر دو نزد اهل تحقیق شناخته شده اند و هر دو مباحثی درباره خوش نویسی اسلامی نگاشته اند که مورد توجه پژوهشگران حوزه هنر اسلامی بوده است. نصر در شمار فیلسوفان سرشناس معاصری است که منادی فلسفه جاویدان است و در برابر او شیمل فیلسوف و محققی است که در شمار پدیدارشناسان هرمنوتیک شناخته می شود. هر دو محقق در حوزه معنویت اسلامی تحقیقات مهمی دارند که مرجع پژوهش های دانشگاهی است. در نگاه نخست به نظر می آید این دو دانشمند در یک دسته بندی قرار دارند، لیکن تدقیق و ژرف نگری در آثارشان تفاوت ها و تشابه هایی را آشکار می کند که می شود آن را نمونه ای از تقارب و تباعد مناظر پدیدارشناختی و فلسفه جاویدان دانست. هدف تحقیق، تطبیقِ آرای نصر و شیمل درباره خوش نویسی و ابعاد معنوی آن است. پرسش این است: تفاوت و تشابه آرای نصر و شیمل درباره وجوه معنوی خوش نویسی اسلامی در چیست؟ تقارب و تباعد آرای ایشان تا چه حد است؟ این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و تطبیقی است و شیوه جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای است. نتایج بحث حاکی است علیرغم مطالعه کیفی و معنایی و تشابه در پافشاری بر کارکرد نمادین و معنوی خوش نویسی اسلامی در تحقیقات هر دو محقق، با توجه به این که رویکرد شیمل بر بافت فرهنگی، تکامل تاریخی و تحقیقات بین رشته ای تأکید دارد، نتیجه مطالعات وی به تفسیر مبتنی بر اذهان و تجربه انسان ها در جوامع اسلامی تکیه دارد. در حالی که رویکرد نصر بیشتر مبتنی بر تفاسیر متافیزیکی است که سرچشمه اصلی سنت و عامل رسیدن به کمال و درک زیبایی است؛ ازاین رو، نصر بر جنبه های متافیزیکی و کیهانی خوش نویسی که ریشه در آموزه های قرآنی و وحیانی اسلام و نیز فلسفه اسلامی دارد، تأکید می کند؛ درحالی که تمرکز شیمل در مطالعه خوش نویسی عمیقاً با تظاهرات عرفان اسلامی و بافت فرهنگی مسلمانان در هم آمیخته است.
خوانش هرمنوتیکی نقش و متن در دو کاشی ایلخانی با تکیه بر آرای اریک هرش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک مدرن که اریک هرش یکی از پایه گذاران آن است، در واقع پلی میان هرمنوتیک سنتی و هرمونتیک فلسفی است. هرمنوتیک سنتی قائل به اصالت نیت مؤلف در تفسیر آثار بود و در مقابل هرمنوتیک فلسفی مخاطب را در تفسیر اثر هنری شریک دانسته و به تعداد مخاطبان آگاه، تفسیر اثر هنری را قابل قبول دانستند. اریک هرش معتقد است با استفاده از مراحل سه گانه ی معنای ظاهری، حدس اولیه و تفسیر اثر، مخاطب می تواند به نیت مؤلف نزدیک شود؛ به عبارت دیگر مقصد همان نیت مؤلف (هرمنوتیک سنتی) است؛ اما می توان از مسیرهای مختلف (هرمنوتیک فلسفی) به آن نزدیک شد. بسط این دیدگاه موضوع پژوهش حاضر است که با هدف شناسایی بیشتر کاشی های ایلخانی دو نمونه از کاشی های مکشوفه از امامزاده جعفر (ع) دامغان را مورد بررسی قرار داده است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و بر مبنای آرای هرمنوتیکی اریک هرش صورت گرفته است. بر این مبنا مراحل تفسیر آثار را با استفاده از ارتباط متن و تصویر پیموده تا به معنای اثر و نیت مؤلف نزدیک شود. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش ها است که چه ارتباطی بین متن و نقوش کاشی های ایلخانی وجود دارد؟ و چگونه می توان با استفاده از روش هرمنوتیک مدرن به این ارتباط پی برد؟ از نتایج این پژوهش می توان به ارتباط بین علوم رایج در این دوره از جمله ستاره شناسی و نقوش کاشی ها، اشاره کرد و این که در این کاشی ها نقوشی مطابق با نجوم و صورت-های فلکی استفاده شده است.
عوامل شکل دهنده به معماری نمای حیاط خانه های تاریخی قاجاریه (مورد پژوهی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
۵۰-۳۳
حوزههای تخصصی:
معماری نمای خانههای تاریخی درونگرای فلات مرکزی ایران بیشتر در حیاط میانی جلوهگر شده است. به نظر میرسد در شکلگیری معماری نمای حیاط خانههای تاریخی قاجاریه، عوامل موثر گوناگونی وجود دارد که ضروریست به گونهای همه جانبه شناسایی و از جهت تاثیر بالا تا اندک، ردهبندی شوند.
پژوهش به دنبال این است که چه عاملها و زیرعاملهایی در شکلگیری معماری نمای حیاط میانی خانههای تاریخی دوره قاجار در آب و هوای گرم و خشک فلات مرکزی ایران (با مطالعه موردی شهر قزوین) تاثیرگذارند؟ ردهبندی این عاملها و زیرعاملها در شکلگیری معماری نمای حیاط بر حسب میزان تاثیر چیست؟
این پژوهش بنیادی در پاسخ به پرسش کلان به صورت پیمایش نظریههای پایه و بازدید میدانی از خانههای تاریخی قاجاریه شهر قزوین و گفتگوی محلی و گفتگو با نخبگان صورت گرفته است. در پاسخ به پرسش جزیی برای ردهبندی میزان تاثیر هر یک از عوامل و زیرعاملها از روش دلفی و بر پایه دیدگاه کارشناسان و متخصصان آشنا با معماری خانه قاجاریه و نما بهره گرفته شده است. در ادامه یک الگوی نظری پیشنهاد شد و در مورد پژوهی ده خانه تاریخی قاجاری قزوین این الگو مورد بازخوانی و آزمون قرار گرفت.
در شکلگیری معماری نمای حیاط خانههای قاجاریه ایران، هشت عامل اصلی و سی و سه زیرعامل شناسایی شد. هشت عامل اصلی به ترتیب تاثیرگذاری شامل: اقتصادی، اقلیمی، فناوری ساخت، فرهنگی-اجتماعی، زیباییشناسانه، فضایی، سیاسی و شهرسازی میشود. هر یک از این عوامل به نسبتی در شکلگیری معماری نمای حیاط میانی موثر بودهاند. با توجه به دیدگاه متخصصین و نظریههای پایه و آزمون الگوی نظری ارائه شده، موثرترین، «عامل اقتصادی» و کم تاثیرترین، «عامل شهرسازی» است. در ردهبندی سی و سه زیرعامل موثر، موثرترین زیرعامل «تابش» و کم تاثیرترین زیرعامل، «معماری شهری» تشخیص داده شد.
مدلسازی ساختاری تأثیر ویژگی های بصری پارک های جیبی بر نتایج احیاکنندگی خستگی ذهنی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
105-118
حوزههای تخصصی:
امروزه پارکهای جیبی به عنوان جزئی از فضای سبز عمومی میتوانند سلامت جسمی و روحی افراد را بهبود ببخشند و باعث احیاکنندگی خستگی ذهنی در افراد شوند؛ با وجود این، این مسئله که چه ویژگیهای بصری از پارکهای جیبی شهری میتواند باعث افزایش نتایج احیاکنندگی ذهنی افراد شود هنوز ناشناخته است و مطالعات کمی به آن پرداختهاند. از این رو هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط میان ویژگیهای بصری پارکهای جیبی و نتایج احیاکنندگی خستگی ذهنی شهروندان میباشد. با توجه به موضوع پژوهش، حوزه مطالعاتی و مسائل آن، ترکیبی از روشهای اسنادی-تحلیلی و پیمایشی استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات پژوهش، کتابخانهای و میدانی بوده است و ابزار مورد استفاده در جمعآوری اطلاعات لازم پرسشنامه میباشد. براساس فرمول کوکران حجم نمونه 384 بدست آمد. محدوده مکانی تحقیق، هشت پارک کوچک شهری از منطقهی یک تهران از بین مناطق بیست ودوگانه و برای جمعآوری دادههای اولیه انتخاب شدند. نتایج حاصل از این مطالعه به ایدههای طراحان شهری و معماران منظر برای برنامهریزی و طراحی هر چه بهتر پارکها بر اساس ویژگیهای ترجیحات بصری مؤثر بر نتایج احیاکنندگی خستگی ذهنی کمک میکند.
بررسی تغییراتِ رفتار حرارتی فضا با درنظرگرفتن نقش «آب» در سطحِ زیرزمین و حیاط؛ مطالعه موردی: الگوی خانه های یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۶
41 - 56
حوزههای تخصصی:
هدف: از جمله راهکارهای اقلیمی پایدار به منظور ایجاد آسایش حرارتی و مبارزه با شرایط سخت آب وهوایی این منطقه، استفاده از حیاط مرکزی و زیرزمین است. اما به دلیل کمبود رطوبت در هوا، صرفاً ساخت این دو فضا به ایجاد آسایش حرارتی کمک نمی کرد. لذا فضای حوض در حیاط و در مواردی به سرداب یا همان زیرزمین نیز اضافه می شد تا به کاهش دما و رطوبت نسبی کمک کند. حضور آب در فضا به چه میزان «بر تغییرات دما و رطوبت نسبیِ فضای سرداب و حیاط» در خانه های مناطق کویری تأثیرگذار بوده است؟ سنجش میزان تأثیر آب در تأمین آسایش حرارتی فضای سرداب و حیاط با درنظرگرفتن متغیر حوض در قلب این دو فضا در قالب یک پژوهش کمّی و شبیه سازی عددی است. روش پژوهش: از نوع توصیفی و تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای و اینترنتی است. همچنین از روش شبیه سازی به منظور بسط متغیر مد نظر تحقیق (عامل حوض در دو فضای سرداب و حیاط) استفاده شده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که استفاده از منبع رطوبت (حوض)؛ به طور متوسط منجر به کاهش دما تا 5/3 درجه سانتیگراد در حیاط و تا 5/۲ درجه سانتیگراد در سرداب نسبت به حالت بدون حوض در گرم ترین روز سال شده است. نتیجه گیری: همچنین نتایج نشان داد وجود حوض در حیاط، تغییرات محسوسی در دما و رطوبت زیرزمین حتی با وجود گردش هوا ایجاد نمی کند. اما وجود آن برای کاهش دمای حیاط ضروری است، بنابراین نمی توان آن را از پیکره بندی خانه های کویری حذف کرد. اما نقش حوض آب و رطوبت ناشی از آن در ایجاد آسایش حرارتی در سرداب به خصوص در ساعات بسیار گرم روز (تفاوت دمای حدود 9 درجه نسبت به بیرون در سناریوی حوضخانه، در مقایسه با سناریوی بدون حوض که تفاوت دما در حدود 5 درجه است) انکارناپذیر است.
نقش رون اصفهانی در روشنایی طبیعی فضاهای مجاور حیاط مرکزی: خانه های تاریخی شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مؤثر در طراحی بناها، جهت گیری مناسب آن ها نسبت به جهت قرارگیری خورشید و استفاده مطلوب از نور طبیعی است. در تحقیقات انجام شده دررابطه با بناهای ساخته شده در ایران به سه رون (جهت) اشاره شده که جهت گیری بناهای شهر، نسبت به نور خورشید، جهت باد و به طورکلی استفاده مناسب از شرایط بهینه از ویژگی های اقلیمی را مدنظر قرار داده است. سؤال اصلی تحقیق آن است که جهت قرارگیری خانه ها چه برمبنای رون و چه برمبنای زاویه قرارگیری آن ها در روشنایی نماها و به تبع آن فضاها چه نقشی داشته است؟ هدف از این تحقیق است که نقش جهت قرار گیری خانه ها در روشنایی فضاها را موردمطالعه قرار دهد. روش به کاربرده شده در این پژوهش روش تحقیق به صورت کیفی و برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی بهره برده شده و تحلیل داده ها بر اساس روش توصیفی و تفسیری انجام شده است. نتایج این تحقیق بیانگر آن است که کشیدگی خانه در محور شمالی- جنوبی در زمستان به صورت محدود برمبنای رون اصفهان بهتر از بقیه زاویه های قرارگیری دیگر برای روشنایی تهرانی (زمستان نشین) عمل می کند. اما درمجموع و در هیچ کدام از جهت ها تأثیر چشمگیری در روشنایی نماها نداشته اند. اما زاویه های قرارگیری متنوع در خانه های تاریخی که بر اساس رون اصفهان ساخته نشده اند، وابسته به شرایط اقلیمی نبوده و بیشتر بر اساس شکل زمین و کشیدگی محوری آن ایجادشده است.
Theoretical Modeling of Effective Components on Biophilic Design of Spaces between Residential Complexes(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۲ - Serial Number ۵۲, Spring ۲۰۲۴
16 - 34
حوزههای تخصصی:
The construction of biophilic residential complexes is one of the new approaches to increasing the nature of the residents of residential complexes whose benefits will lead to better people's life. In recent years, in the field of architecture, biophilic residential architecture has been paid special attention and tries to consider the link between architecture and nature further. This study aims to investigate the theoretical modeling of the components affecting the biophilic design of the intervening spaces of residential complexes and the design of the relationships of these factors. The research method is descriptive-analytical in terms of applied results. A qualitative research approach was used through systematic review and purposive sampling to identify the studied components. In the section on interpretive structural modeling, expert academic opinions in architecture and Urbanism have been used through the Delphi method. Data collection tools are interviews and a two-way questionnaire, and a face validity criterion was used to assess the validity of the questionnaire. The relationships between the components affecting the biophilic design of the spaces between residential complexes have been determined using a new analytical methodology called interpretive structural modeling (ISM) and analyzed seamlessly. The findings showed that the relationship with natural systems with nine penetration power is the most effective and the strongest motivator of the biophilic design of the spaces between residential complexes and acts as the underlying stone of the model. Also, the order and complexity component with the penetration power of 4 has the least effect.
واکاوی تاثیرات اندیشه های آنتونن آرتو در شکل گیری رقص بوتو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
119 - 131
حوزههای تخصصی:
رقص بوتو در چارچوب و تعریف خاصی نمی گنجد و هنگام مواجهه با بوتو بیش از هر چیز با اجرایی تجربی روبه رو هستیم که درصدد است در هر اجرا، از مرزهای پیشین فراتر رفته و تعریف جدیدی از خود داشته باشد. از سوی دیگر، آنتونن آرتو که از تئاتر مبتنی بر متن و ادبیات، و بازیگری بر پایه اصول روان شناسی روی گردان بود، خواستار تئاتری بود که با بازگشت به اسطوره ها و سرچشمه ها در بطن و روح آدمی رخنه کند تا به واسطه رهایی و خودانگیختگی به جهان ناشناخته ها و ضمیر ناخودآگاه انسان دسترسی یابد. با بررسی ویژگی های رقص بوتو و واکاوی انگیزه هایی که در پس خلق آن نهفته بود، می توان ردپای اندیشه های آنتونن آرتو را در شکل گیری این نوع رقص یافت. حرکات و ژست های خودانگیخته و غیربازنمودی در بوتو یادآور تاکید آرتو بر خودانگیختگی و تاثیر نیرومند بر مخاطب است. هم چنین، خلسه ای که در بوتو ایجاد می شود، یادآور شیفتگی آرتو به رقص بالی و سنت های تئاتری شرق است. زیبایی شناسی مورد نظر آرتو که در تئاتر قساوتش تبلور یافته، با زیباشناسی موجود در رقص بوتو همخوانی های بسیاری دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای انجام شده، واکاوی ردپای اندیشه های آنتونن آرتو در شکل گیری رقص بوتو است. در واقع، این پژوهش بر آن است، تا به این پرسش پاسخ دهد که، چگونه می توان اندیشه ها و زیباشناسی آنتونن آرتو را در رقص بوتو یافت. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که، هرچند هیجی کاتا، در مقام هنرمند، اندیشه ها و انگیزه های خاص خود را داشت، اما هم زمان می توان قرابت بسیاری میان اندیشه های آرتو، به ویژه، آن هایی که در تئاتر قساوت مطرح نموده و اصول شکل دهنده به رقص بوتو و هم چنین، تاثیرات اندیشه های او را در شکل گیری رقص بوتو ردیابی کرد. به طور خاص، می توان گفت واقعیت و خشونت پنهانی که به واسطه کنش گری درد و رنجِ جدانشدنی با چنین کنشی را عیان می نماید، در اندیشه های آرتو و اصول زیربنایی بوتو مشترک هستند.
مطالعه شاخص های بصری متناسب با ویژگی های جسمی- روحی کودکان اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
48 - 64
حوزههای تخصصی:
اختلال اوتیسم نوعی اختلال رشدی-عصبی است که مهارت های ارتباطی کودک را تحت الشعاع قرار می دهد. یکی از روش های موثر برای آموزش کودکان اوتیسم استفاده از تصویر است؛ به همین منظور، تولید محتوای بصری مناسب برای این کودکان اهمیت بسیاری دارد. محتوای تصویری برای کودکان مبتلا به اوتیسم، با توجه به ادراک بصری در آنان، باید شامل چه ویژگی هایی باشد. هدف اصلی این پژوهش، معرفی ویژگی های بصری متناسب با ادراک بصری در کودکان اوتیسم است. همچنین، آشنایی با نحوه دراک بصری در این کودکان نیز به عنوان هدف فرعی حائز اهمیت است. این تحقیق از نوع کاربردی و داده ها به صورت کیفی است؛ تصاویر تحلیل شده از نمونه کارت های آموزشی مخصوص کودکان اوتیسم و از منابع اینترنتی غیرایرانی انتخاب شده است. مطالعات بین رشته ای در این تحقیق با استفاده از جستجوی برخط از میان مقالات معتبر علمی در حوزه های پزشکی و روانشناسی اوتیسم استخراج شده است. در بخش تحلیل تصویری، ۱۰ تصویر با تمرکز بر ویژگی های عناصر و کیفیات بصری (شامل نوشتار، رنگ، بافت، جنس خط، ...)، مورد مطالعه قرار گرفتند و شاخص های بصری پرکاربردتر استخراج شده اند. این مجموعه شامل 40 عدد کارت آموزشی است که به صورت هدفمند، بر مبنای معیارهایی همچون سن مخاطب، میزان کاربرد، کیفیت بصری، قابلیت دسترسی رایگان و موضوعات آموزشی عمومی و غیر درسی (مثل فعالیت های روزمره) انتخاب شده است.پس از تحلیل تصاویر نمونه کارت ها و براساس داده های به دست آمده در طی مطالعات تئوری پژوهش، برای تعدادی از انواع عناصر بصری مانند خط، شکل، حجم، بافت، رنگ، نوشتار، نوع ترکیب بندی، کنتراست های فرم و رنگ، تقارن و تعادل انجام معیارهایی برای طراحی یافت و ارائه شد. به طور خلاصه می توان گفت که در طراحی بصری برای اوتیسم، استفاده از گرافیک ساده که شامل رنگ های ملایم، سرد و کم کنتراست، فرم هایی با گوشه های منحنی به جای تیز و ترکیب بندی فاقد عناصر منحرف کننده (متمرکز) توصیه می شود.
تحلیل درک هنرجویان از عوامل فیزیکی فضای آموزشی در راستای خودشکوفایی به روش Q (نمونه مطالعاتی: هنرستان های بم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
33 - 48
حوزههای تخصصی:
هم راستایی مشخصه های فیزیکی/کالبدی و روان شناختی هنرستان ها با سازوکارهای خودشکوفایی هنرجویان از تأثیرگذارترین عوامل ضمنی در روندهای یادگیری و استعدادیابی فراگیران است. یکی از معتبرترین داده ها در تحلیل این اثرگذاری، ذهنیت هنرجویان نسبت به ویژگی های فضاست. در این مطالعه، به روش Q و با رویکرد کمی در تحلیل های آماری، با مشارکت ۳۰ نفر از هنرجویان دو هنرستان در شهرستان بم، به تحلیل درک آنان از مشخصه های فیزیکی فضا با هدف ارتقا و تسهیل خودشکوفایی حین تحصیل پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی داده ها نشان می دهد که عواملی شامل «آسایش روانی و فیزیکی»، «امکانات و تجهیزات» و «کیفیت فضای آموزشی» قابل شناسایی هستند. از میان ۲۴ متغیر مشخص شده، بیشتر نقش را میزان دریافت نور طبیعی و روشنایی روز، کاهش و کنترل سروصدای مزاحم از داخل و بیرون کلاس و چیدمان صندلی ها و میزها متناسب با هر درس و انعطاف پذیری فضا در تغییر موقعیت مبلمان متناسب با نیازهای هر درس دارندهم راستایی مشخصه های فیزیکی/کالبدی و روان شناختی هنرستان ها با سازوکارهای خودشکوفایی هنرجویان از تأثیرگذارترین عوامل ضمنی در روندهای یادگیری و استعدادیابی فراگیران است. یکی از معتبرترین داده ها در تحلیل این اثرگذاری، ذهنیت هنرجویان نسبت به ویژگی های فضاست. در این مطالعه، به روش Q و با رویکرد کمی در تحلیل های آماری، با مشارکت ۳۰ نفر از هنرجویان دو هنرستان در شهرستان بم، به تحلیل درک آنان از مشخصه های فیزیکی فضا با هدف ارتقا و تسهیل خودشکوفایی حین تحصیل پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی داده ها نشان می دهد که عواملی شامل «آسایش روانی و فیزیکی»، «امکانات و تجهیزات» و «کیفیت فضای آموزشی» قابل شناسایی هستند. از میان ۲۴ متغیر مشخص شده، بیشتر نقش را میزان دریافت نور طبیعی و روشنایی روز، کاهش و کنترل سروصدای مزاحم از داخل و بیرون کلاس و چیدمان صندلی ها و میزها متناسب با هر درس و انعطاف پذیری فضا در تغییر موقعیت مبلمان متناسب با نیازهای هر درس دارند.
پژوهشی در آموزش سنتی هنر در آئین فتوت و فتوت نامه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مقاله پیش رو این است که در آئین جوانمردان، چگونه استاد با ذوق و سلیقه ی خود، کارگاه را محل پرورش و رشد شاگردان و نونهالان و ترغیب آنان به فراگیری فنون و حرفه ها قرارمی دهد. و از میان شاگردان، استادان کارکشته ی آینده پا به عرصه کار می گذارند که به رونق و ترویج صنف مورد نظر می انجامید. فتوت نامه ها ارتباط حرفه با اعتقادات و مفاهیم مذهبی و اصول اخلاقی رایج را شکل می دادند و آن را مستحکم و نقشه راه به استادی نائل آمدن شاگرد را نیز، تبیین می کرد. مسئله این مقاله آن است که نظام آموزش سنتی در فتوت نامه ها بر چه موازینی تکیه دارد؟ جایگاه استاد و شاگرد در نظام سنتی استاد-شاگردی حرفه های جوانمردان و فتیان چگونه است؟روش پژوهش این مقاله، برمبنای شیوه کیفی بوده و با مطالعه مطالب کتابخانه ای و کاوش در فتوت نامه ها انجام پذیرفته است. هدف این مقاله بررسی چرایی و چگونگی آموزش سنی نزد جوانمردانی است که در حرفه های بازار فعالند. تبیین مبانی نظری نظام اموزش سنتی و سازوکار متداول در گردش کار نزد استاد و شاگر در کارگاه های سنتی.دستاورد این مقاله در جریان آموزش و پرورش شاگرد در نظام سنتی با پژوهش در فتوت نامه ها و رساله های اخوان الصفا به نتیجه می رسد و اذعان می دارد که در آئین فتوت شیوه ی شوالیه گری معنوی و مراتبی چهارگانه ا ی در آموزش فنون و صنایع وجود داشته است.
راهبردهای سامان دهی فضایی-مکانی سکونتگاه های غیررسمی (مطالعه موردی: تپه مراد آب کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۵
124 - 144
حوزههای تخصصی:
اسکان غیر رسمی و آلونک نشینی مسئله ای است که تنها مختص به کشور ایران نمی باشد بلکه بسیاری ازکشورهای جهان با آن مواجه هستند. همچنین کشور ایران با توجه به اینکه جزء کشورهای در حال توسعه محسوب میشود همانند این کشورها از پدیده اسکان غیر رسمی رنج میبرد. متأسفانه این پدیده به سرعتدر حال رشد و گسترش است و مشکلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و زیست محیطی فراوانی رادر اغلب شهرها بویژه شهرهای بزرگ ایران از جمله شهر کرج به وجود آورده است. بنابراین با توجه بهاهمیت موضوع، این پژوهش به الگوی سامان دهی فضایی-مکانی سکونت گاههایی غیر رسمی مطالعه موردیتپه مراد آب کرج می پردازد.شکل گیری سکونتگاه غیر رسمی و کانون زیستی تپه مراد آب کرج که از اواخر دهه 50آغاز گردید باموقعیت حاشیه ای در شهر کرج از ویژگیهای خاصی برخوردار است. تپه مرادآب در قسمت شرقی شهر کرجو در اراضی اسلام آباد واقع شده است و تحت نظارت منطقه 1از مناطق 12گانه شهرداری کرج واقع شدهاست. نابسامانیها و فقر مسلط برمحدوده سبب شده که مناسبات اجتماعی، فرهنگی به صورت مناسب ومتناسب با سایربخشهای شهر در این مکان شکل نگیرد که این امر مانع ارتباط و اتصال این فضا (تپه مرادآب) در خود چند پارگی و منزوی و درونگرا در ارتباط با دیگران شده است
تبیین راهکارهای حفاظتی مجموعه تاریخی بازار تبریز مبتنی بر شناخت و آسیب شناسی ارزش های فرهنگی- تاریخی میراث معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آبان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
61 - 74
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: حفاظت و احیای میراث معماری، تلاشی برای حفظ موجودیت بنا و احیای هویت برخاسته از فرهنگ است. از آنجا که سیاست های حفاظتی ساختاری و فیزیکی رایج که اهداف متمرکزی را در راستای افزایش طول عمر بنا دنبال می کنند به تنهایی نمی توانند هدف مذکور را محقق سازند.هدف پژوهش: این پژوهش سعی بر آن داشته تا با شناخت ارزش های غیرکالبدی در مختصات مکانی موردنظر، نگاهی فراتر از دیدگاه صرف فیزیکی را ارائه داده و از منظر هویت شناسی، مؤلفه های ارزشی آسیب دیده مجموعه بازار تاریخی تبریز را شناسایی و راهکارهای حفاظت مبتنی بر ارزش های غیرکالبدی مؤثر در تقویت ارزش های فرهنگی و تاریخی را عنوان کند.روش پژوهش: در راستای حل مسئله، از روش کیفی نظریه مبنایی مبتنی بر داده های اکتشافی حاصل از مصاحبه با دو گروه متخصصان و کسبه در حجمی برابر با 31 و 15 نفر بهره گرفته شد. تحلیل اظهارات گروه شرکت کننده طی فرایندی منظم و در عین حال مداوم در سه مرحله کدگذاری باز، محوری، و انتخابی انجام شد.نتیجه گیری: نتایج تحلیل یافته ها نشان داد که ارزش های غیرمادی فرهنگی و تاریخی مجموعه بازار تاریخی تبریز مجموعاً در هشت طبقه شامل قدمت، اصالت، سنت، اعتبار تاریخی/ ساختار فرهنگی، آیین ها، مذهب، و حیات فرهنگی قابل تدوین و دسته بندی بوده و در جریان آسیب شناسی ارزشی و تدقیق آسیب های وارده نیز بیشترین میزان آسیب متوجه ارزش هایی چون اصالت کالبدی، سنت کارکردی و کالبدی، ساختار فرهنگی (نگرش و قوانین)، سنت های آیینی- فرهنگی و باورها و اعتقادات است. از این رو راهبردهایی در راستای صیانت و احیای ارزش های آسیب دیده پیشنهاد شد که با اجرا و کاربست آن ها می توان بر طول عمر و ماندگاری این میراث ارزشمند تاریخی افزود.
تبیین شاخص های تفاوت فرهنگی در اصالت ادراک شده گردشگران از مقصد (نمونه موردی: ملیت های چینی و آلمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
6 - 15
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به تبیین شاخص های تفاوت فرهنگی در اصالت ادراک شده گردشگران از مقصد (نمونه موردی ملیت های چینی و آلمانی) می پردازد و با رویکردی کیفی و کمی انجام شده که در آن داده های کیفی ضمن مصاحبه های عمیق با کارشناسان صنعت و دانشگاه (18 نفر) که به صورت هدفمند انتخاب شدند، جمع آوری و سپس آزمون کمی یافته ها به واسطه توزیع پرسشنامه بین ملیت های چینی و آلمانی (200 نفر) سنجیده شده است. بر اساس یافته های کیفی پژوهش، 9 مضمون اصلی و ۲۸ مضمون فرعی از مصاحبه با خبرگان در باب شاخص های اصالت ادراک شده گردشگران از مقصد حاصل شد. در گام بعدی، یافته ها با توزیع پرسشنامه بین جامعه آماری ۲۰۰ نفره از ملیت های چینی و آلمانی بررسی شد. یافته ها در ابتدا مدلی برای اصالت ادراک شده گردشگران از مقصد ارائه کرد و در ادامه نشان داد اصالت ادراک شده بین این دو ملیت، تا حد زیادی متفاوت است. برای آلمانی ها، اصالت با اصالت قابل مشاهده و بکربودن و قدمت تاریخی معنا می یابد. اگرچه تجربه منحصربه فرد هم در ادراک ملیت آلمانی از اصالت تأثیر دارد. در مقابل چینی ها، اغلب اصالت را با تجربیات منحصربه فرد مرتبط می دانند، نه قدمت تاریخی و دست نخورده مقصد. تمایز در این برداشت ها می تواند ریشه در ارزش های فرهنگی، روایت های تاریخی و رویکرد های سیاسی غالب در این کشورها داشته باشد. علاوه بر این، عوامل بیرونی مانند، تصویر رسانه ای مقصد و روابط دیپلماتیک مبدأ و مقصد در شکل گیری این برداشت ها مؤثر است.
بررسی آسایش حرارتی فضای باز در دوره گرم سال در ساختمان های سنتی احیاء شده، (نمونه موردی: دانشکده هنر و معماری یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
۶۶-۵۱
حوزههای تخصصی:
تعیین محدوده آسایش حرارتی در فضای باز پیچیده بوده و از آنجاکه وجود آسایش حرارتی بر حضور بیشتر افراد در فضای باز کمک می کند، امری مهم است. در پژوهش حاضر سعی شده است محدود آسایش حرارتی افراد در فضای باز بناهای سنتی و احیا شده، در اقلیم گرم و خشک شهر یزد تعیین گردد. به این منظور در پنج حیاط مرکزی از مجموعه دانشکده هنر و معماری شهر یزد به عنوان بناهایی که از کاربری مسکونی به آموزشی تغییر کاربری داده اند، یک پایش میدانی در فصل گرم سال انجام شده، که شامل اندازه گیری اطلاعات اقلیمی همزمان با تکمیل 389 پرسشنامه آسایش حرارتی توسط دانشجویان دانشکده بوده است؛ سپس به کمک نرم افزار Ray Man و SPSS اطلاعات به دست آمده تحلیل و پس از بررسی نمودارهای رگرسیون خطی، محدوده آسایش حرارتی برای افراد در حیاط های مرکزی دانشکده به عنوان یک خرد اقلیم در منطقه گرم و خشک شهر یزد بین بازه 28-16/5 درجه سانتی گراد براساس شاخص دمای معادل فیزیولوژیک (PET) به دست آمد و به علت اینکه ترکیب عوامل اقلیمی و جغرافیایی برای هر منطقه ی خاص منجربه درک متفاوت از شرایط آسایش حرارتی برای افراد آن جامعه خواهد شد، این بازه آسایش با محدوده های آسایش در مناطق دیگر که در پژوهش های متعدد تعیین گردیده است، متفاوت می باشد. از مقایسه حیاط های مورد مطالعه نیز چنین برآمد که هرچه حیاط دارای نسبت ارتفاع به عرض بیشتر و محصورتر باشد، میزان دریافت سایه و درنهایت آسایش حرارتی در طول شبانه روز برای ایام گرم سال بیشتر خواهد بود.
بررسی و بازخوانی انتقادی و تکمیلی کتیبه «مناره کرات» باخرز (تایباد) و تاریخ گذاری بنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۶
27 - 40
حوزههای تخصصی:
مقدمه: «مناره یا میل کرات» واقع در روستای کرات از توابع شهرستان تایباد در استان خراسان رضوی ایران، ازجمله بناهای کهنی است که در وضعیت خوبی بسر می برد. پژوهش هایی که به مناره کرات پرداخته اند، آنچه از کتیبه این مناره باقی مانده است، کامل قرائت نکرده اند و در برخی از آن ها متن کتیبه و تاریخ گذاری بنا با یکدیگر متفاوت است. سازمان میراث فرهنگی ایران این اثر را به شماره ۱۲۳ به ثبت رسانده و آن را متعلق به قرن 6 ه. ق می داند. پژوهش حاضر برای رفع اختلاف ها و ابهامات در متن کتیبه و تاریخ گذاری بنا درصدد پاسخ به این پرسش است که متن کتیبه این مناره و تاریخ ساخت آن چیست؟روش پژوهش: پژوهش حاضر به روش کیفی انجام شده است. در این پژوهش اطلاعات پیرامون مناره کرات، از طریق مطالعات میدانی در محل مناره و بررسی های تطبیقی با مناره های ساخته شده در بازه زمانی قرن چهارم تا ششم هجری قمری حوزه جغرافیایی خراسان و مراجعه به منابع تکمیلی و همچنین نقد و بررسی دستآوردهای پژوهشگران این حوزه به صورت کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده و به روش توصیفی و تحلیلی ارائه شده است.یافته ها: این پژوهش با خوانش و بازسازی قسمت های باقی مانده از کتیبه این بنا به روش دیجیتال و تطبیق محتوای آن با منابع تاریخی دریافته است که مناره کرات یک مناره مستقل و مربوط به قرن ۴ ه.ق و احتمالاً دوره حکومت غزنویان در ایران بوده است که به دستور «شیخ ابوبکر» در سال های قرن ۴ ه.ق، بر سر راه مواصلاتی خواف به باخرز، در بالای تپه ای در مجاورت روستای کرات، ساخته شده است. به واسطه خوانش کتیبه و کشف تاریخ ساخت، مناره کرات کهن ترین مناره تاریخ دار در ایران است.نتیجه گیری: با توجه به شرفه داشتن این مناره بر محیط پیرامون، به نظر می رسد کاربرد آن استراتژیک بوده که در کنار مجموعه ارسلان جاذب، دو اثر مربوط به دوره غزنوی هستند که در خاک امروز ایران واقع شده اند.
تحلیل گفتمان متون منضم به طرح های برگزیده جایزه معمار(پروژه های مسکونی-آپارتمانی 1380-1397) براساس مدل ساختار مسائل طراحی لاوسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آبان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
13 - 22
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: این نوشتار مؤید آن بوده که متون کلامی (به همراه تصاویر و ترسیم ها) در معرفی محصولات طراحی ازجمله در معرفی کارهای برگزیده مسابقات معماری به خدمت گرفته می شوند. این متون کلامی در ذهن مخاطبین تصوری توأمان از مسئله و راه حل طراحی ایجاد می کنند. لذا، پژوهش پیشِ رو به دنبال پاسخ دادن به این سؤال است که متون منضم به کارهای برگزیده مسابقات طراحی معماری نظیر جایزه معمار، چه ذهنیت یا گفتمانی از ساختار مسئله (و طبیعتاً راه حل آن) برای مخاطبین خود ایجاد می کنند؟هدف پژوهش: این پژوهش به دنبال تحلیل گفتمان متون منضم به طرح های برگزیده جایزه معمار براساس مدل پیشنهادی لاوسون درخصوص ساختار مسائل طراحی است.روش پژوهش: این پژوهش از تحلیل محتوای (کمّی و کیفی) برای ارزیابی متون معرفی طرح های مسکونی-آپارتمانی برگزیده جایزه معمار طی سال های 1380 تا 1397 استفاده کرده است. برای این منظور، متون معرفی کننده 25 پروژه برگزیده در رده مذکور کدگذاری و تحلیل شد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش مؤید آن است که متون پروژه های مذکور از یک سو به برجسته نمودن طراح، محدودیت های درونی و کارکردهای شکلی و ازسوی دیگر، به حاشیه راندن سایر مؤلفه های مسئله می پردازد. به کلام دیگر، گفتمان متون پروژه های مذکور بر نگاه تک عاملی، فردی و فرمی به مقوله طراحی مسکن و سکونت تأکید دارد و از نگاه مشارکتی، مجموعه ای و بنیادی فاصله می گیرد. در نگاه دیگر می توان گفت این گفتمان بر آزادی عمل طراح تأکید دارد.
مدلسازی مفهومی ماهیت چندگانه طراحی در عرصه کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنر/ هنرهای تجسمی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
105 - 115
حوزههای تخصصی:
پژوهش های بین رشته ای مرتبط با صنایع خلاق از منظر کسب و کار، از جمله زمینه های پژوهشی نوظهور و روبه رشد هنر و طراحی در طی سالیان اخیر به شمار می روند. این مطالعه، به عنوان یک مطالعه کیفی، با مرور نظام مند پژوهش های شاخص و پراستناد طراحی، ماهیت چندگانه طراحی به عنوان یکی از گرایش های صنایع خلاق در دنیای کسب وکار را مدلسازی مفهومی نموده است و به درک بهتر وجوه مختلف حضور طراحی در دنیای کسب وکار کمک می کند. طراحی مقوله ای است چندبعدی که بسته به شرایط و زمینه استفاده از آن، تعاریف متفاوتی را می توان برای آن در نظر گرفت. بر همین مبنا، هدف اصلی این مطالعه، مرور جامع، خلاصه سازی، ترکیب و جمع بندی جریان های پژوهشی شاخص در زمینه طراحی و مدلسازی مفهومی ارتباط آن ها با حوزه کسب وکار بوده است. در این راستا، مروری نظام مند و چند مرحله ای بر روی مطالعات شاخص و پر استناد طراحی در پایگاه ها و جستجوگرهای علمی معتبر نظیر ساینس دایرکت، ریسرچ گیت، جی استور و گوگل اسکالر انجام شده است. در مرحله اول تعداد 127 مقاله مرتبط یافته شد، پس از مرور چکیده و نتایج این مقالات و پایش اولیه مقالات و حذف مقالات تکراری، تعداد 42 مقاله منتخب از بین آن ها انتخاب شده و مورد بررسی دقیق تر قرار گرفته اند. مطالب ارائه شده در این مقالات منتخب، پس از طی چند مرحله کدگذاری باز و محوری، ساختار مدل های مفهومی ارائه شده در این مقاله را شکل داده اند.