فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۲۹٬۱۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
دیرزمانی است که بافت ها و بناهای باارزش کشور به فراموش شده های ذهنی بدل و به حال خود رها شده اند. تعامل میان "نو"و"کهنه"، زیرِ پوشِ طرح های میان افزا، قادر خواهد بود تداوم کالبدی را از طریق ساختارهای جدید در پیوند با ساختارهای تاریخی به بافت باارزش بازگرداند. پژوهش حاضر در پی یافتن الگوهای طراحی مناسب در مقیاس بناهای میان افزا در بافت قدیم شهرها و دستیابی به اهم معیارهایی از جنس کالبد و اثرگذار در طرحِ بناهای میان افزا در زمینه پژوهش است. بنابراین، ضمن تبیین انواع الگوهای میان افزایی، به شکل کیفی و با بهره گیری از روش های توصیفی و تحلیلی، در بداعتی خلاقانه، مبانی نظری موجود را در تناظر با "مفاهیم پایه در معماری" قرار داده تا نموداری جامع از معیارها و ریزمعیارهای کالبدیِ اثرگذار در میان افزایی ترسیم کند. در ادامه، با بهره گیری از آراء متخصصان، مؤثرترینِ آن ها طی فرآیند سلسله مراتبی AHP شناسایی و کارآمدترین و ناکارآمدترین الگوهای میان افزایی به کمک تکنیک TOPSIS ارائه داده شده است. از مقایسه تطبیقیِ مبانی نظریِ میان افزایی با مفاهیم پایه در معماری و تحلیل کیفی آن ها، نموداری شامل 4 معیار اصلی "فرم"، "پاسخ به بافت"، "فضا" و "مقیاس"، 15 معیار فرعی و 31 ریزمعیار به عنوان مؤلفه های مؤثر در میان افزایی، به دست آمد. بر اساس نظرسنجی از متخصصان نیز، الگوی طراحی "قیاس"، کاراترین روش طراحی در بافت رشت و برآوردن معیارهای کالبدی "پاسخ به بافت" و "فضا" به عنوان اثرگذارترین معیارهای میان افزایی، شناخته شد.
واکاوی نقش مکان ساز منظر سبز بومی در توسعه منظر شهری (مطالعه موردی: شهررودخانه های دزفول، شوش و شوشتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال دوم پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴
۳۷-۳۰
حوزههای تخصصی:
منظر سبز شهری به عنوان بخشی از منظر شهری دارای تأثیرات فراونی در جنبه های مختلف زندگی شهروندان بوده است و چگونگی توسعه آن اهمیت به سزایی دارد. در برنامه های توسعه معاصر به منظر سبز صرفاً به عنوان پدیده ای تزئینی به منظور تفرج و به مزایای زیست محیطی آن توجه می شود که در رویکرد توسعه پایدار جنبه های اقتصادی و اجتماعی نیز مدنظر است. توسعه فضای سبز معاصر در مجاورت رودخانه های خوزستان موجب تقلیل عملکردهای چندگانه و نقش هویتی رودخانه و منظر سبز به عناصر تفریحی در شهر و در نتیجه جدایی این دو از زندگی روزمره ساکنان شده است. در برنامه های توسعه اخیر نیز اغلب الگویی جامع برای همه شهرها ارائه می شود، این درحالی است که ظرفیت های مکانی و نیازهای ساکنان عاملی تعیین کننده در فرایند توسعه محسوب می شود. شهررودخانه های خوزستان نیز دارای ویژگی ها و ظرفیت های خاص خود هستند که تعیین کننده سبک منظر سبز براساس نیاز ساکنان در این شهرهاست. بنابراین، شناخت این سبک و ویژگی های آن به منظور توسعه مکان محور ضروری است. این پژوهش با خوانش منظرین به شناسایی این ویژگی ها از طریق مشاهدات میدانی با استفاده از روش اکتشافی و در برخی موارد بررسی اسناد تاریخی پرداخت. نتایج مشاهدات نشان دادند سازماندهی منظر سبز در شهرهای دزفول، شوش و شوشتر به صورت واحه ای به منظور سازگاری با اقلیم، مکان یابی در نقاط مکث و عطف شهر به منظور پیوند با فعالیت های روزمره، انتخاب درختان بومی نخل و کُنار (دارای شأن مقدس) به صورت تک کاشت و به طور کلی منظر سبز چندعملکردی است. منظر سبز در پیوند مستمر با زندگی مردم نیازهای ساکنان را برطرف ساخته و براساس ظرفیت های عملکردی، اقلیمی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و هویتی مکان ایجاد شده است. بنابراین، منظر سبز بومی این شهرها با مؤلفه های مکان ساز خود می تواند نقش اساسی در توسعه مکان محور ایفا کند که نیازمند مورد ملاحظه قراردادن آن در فرایند توسعه است.
طراحی و ترسیم خودکار پلان های معماری با ترکیب الگوریتم های تکاملی، یادگیری ماشین و مبتنی بر نمونه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکنون ایجاد ادراک در نرم افزارهای رایانه ای از مهم ترین چالش های معماری دیجیتال است. چرا که نرم افزارهای رایانه ای از مهم ترین ادوات معماران و یا طراحان به شمار رفته و به صورت گسترده در زمینه طراحی پروژه ها، به کار گرفته می شوند. در طراحی به کمک نرم افزارهای دیجیتالی، رسیدن به طرح و چیدمان بهینه یکی از مراحل مهم و تأثیرگذار به شمار می رود. اما نرم افزارهای رایانه ای هیچ شهود ذاتی در مورد فرایند طراحی ندارند و این علت اصلی عدم واگذاری فرایندهای طراحی به رایانه ها است. ازاین رو هدف این پژوهش تبیین روشی محاسباتی مبتنی بر نمونه داده های کمی و کیفی برای ایجاد شهود نسبی در ماشین ها از طریق ترکیب الگوریتم های تکاملی و یادگیری ماشین است. روش پژوهش کمی و کیفی در بستر الگوریتم های ژنتیک (Genetics)، یادگیری ماشین (k-means clustering) و همچنین یادگیری مبتنی بر نمونه (instance based) است. نتایج این پژوهش نشان می دهد برخلاف روش های مبتنی بر ترکیب الگوریتم های ژنتیک و برنامه نویسی ژنتیک می توان با ترکیب سه الگوریتم ژنتیک، یادگیری ماشین و مبتنی علاوه بر ایجاد شهود نسبی در ماشین ها، دقت و سرعت تولید نقشه ها را افزایش داد. همچنین ویژگی دیگر روش پیشنهادی، نرخ یادگیری نزدیک به نود درصد در شناسایی و ارائه طرح ها است. البته تولید پلان توسط رایانه ها در گام های اولیه خود است و هنوز فرایند طولانی لازم دارد تا این گام توسط رایانه ها به طور کامل برداشته شود.
روش شناسی تحقیق در هویت مکان با تأکید بر تبیین روش تحقیق روایتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۷
185 - 194
حوزههای تخصصی:
در اغلب نوشتگان موجود در مورد هویت، به نقش تاثیرگذار مکان در شکل گیری هویت اشاره و بر اهمیت آن تأکید شده است. در مقابل، پرداختن به موضوع هویت مکان نیز موضوع برخی از تحقیقات در حوزه مطالعات و برنامه ریزی محیطی بوده است. مقاله حاضر ابتدا به بررسی و تحلیل پیشینه تحقیق در دو بعد 1) پیشینه نظریات و 2) پیشینه روش شناسی تحقیق در هویت مکان پرداخته و کمبودهای پیشینه روش شناسی تحقیق در هویت مکان را مشخص کرده است. در بخش پیشینه نظریات، این نظریات به دو دسته عمده شامل نظریات متقدم و نظریات متاخر در مورد تعریف هویت مکان تقسیم شده است. حرکت از تعاریف متقدم به تعاریف متأخر در دهه های اخیر حاصل توجه به ابعاد و مولفه های متعدد و غیرکالبدی تشکیل دهنده هویت مکان، بویژه ابعاد مرتبط با اقتصاد سیاسی و نیروهای اجتماعی مکان است. در ادامه با بهره گیری از روش تحقیق اکتشافی و استقرایی، پس از بررسی ادبیات موجود در مورد هویت مکان، چارچوب مفهومی (محتوایی) و چارچوب رویه ای (فرآیندی) شکل گیری هویت مکان تبیین شده است. در بخش دوم مقاله، بر پایه بررسی ادبیات موجود در مورد روش شناسی تحقیق، از میان روش شناسی های موجود در رویکرد کیفی، روش شناسی مطالعه گفتمان و روش تحقیق روایتی به عنوان زیر مجموعه آن، به عنوان اجزاء تحقیق در هویت مکان معرفی شده است. در ادامه به تبیین روش تحقیق روایتی پرداخته شده و به قابلیت های این روش در بررسی هویت مکان اشاره شده است که از آن جمله می توان به قابلیت بررسی فرآیند زمانی شکل گیری معانی، بررسی معانی مورد مناقشه بین نیروهای مختلف اجتماعی و سیاسی، برداشت و جمع آوری فراگیر اطلاعات و داده ها و تحلیل کل نگر و سیستماتیک یافته ها و داده های جمع آوری شده اشاره کرد. در بخش سوم مقاله، به طور خلاصه به شیوه های بکارگیری روش تحقیق روایتی در بررسی هویت مکان پرداخته شده و به چارچوب کلی تحلیل یافته بر اساس روش تحلیل گفتمان پرداخته شده است.
کاربرد روش های یادگیری ماشینی در حوزه طراحی محیط مصنوع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
116 - 128
حوزههای تخصصی:
اهداف: امروزه استفاده از هوش مصنوعی رشد چشمگیری داشته، و به عنوان یک حوزه نوین در حال پیشرفت است. هدف اصلی این پژوهش، شناخت ظرفیت های هوش مصنوعی در پیشبرد فرآیند طراحی و اجرا در محیط مصنوع است. هدف کاربردی پژوهش، توسعه و کاربردی سازی مهمترین دستاوردهای یادگیری ماشینی و در حوزه طراحی است.
روش ها: روش تحقیق اصلی پژوهش «فراتحلیل» در پارادایم «آزادپژوهی» با رویکرد انتقادی و طراحی مبنا است که با استفاده از تکنیک های پهنانگر، حوزه کلی دانشی این حوزه را بررسی می کند. سپس به منظور تثبیت اشراف به ادبیات موضوع، از طریق جستوجو در سه پایگاه های معتبر دانشی این حوزه، نسبت به جمع آوری مقالات مرتبط به یادگیری ماشین در حوزه های روش های یادگیری بدون نظارت، یادگیری نیمه نظارتی و یادگیری تقویتی اقدام شده؛ مهمترین ظرفیت ها و کاستی ها، و نقاط قوت و ضعف مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.
یافته ها: یافته های کمی حاصل از داده های ترکیب شده بیانگر آن است که یادگیری ماشینی تحت نظارت و یادگیری عمیق هدایت شده، می تواند بهترین گزینه برای توصیه در آینده طراحی باشد. در حالی که فرآیند یادگیری در یادگیری عمیق تدریجی و کندتر است، یادگیری ماشینی تحت نظارت در مرحله آزمون و تست سریع تر عمل می کند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش تاکید دارد که یادگیری ماشینی تحت نظارت، بهترین گزینه برای پیش بینی پاسخ ها در فرآیند طراحی است اما در صورتی که علاوه بر پیش بینی، موضوع خلاقیت در طراحی مورد نظر باشد، یادگیری عمیق کارآمدتر است.
انگاره "شهریتِ معماری" رهیافتی در تبیین قابلیتهای معماری ابنیه در ارتقاء کیفیت فضای شهری پیرامون خود (موردپژوهی: تکیه زنجیری شاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
35 - 53
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: علیرغم تاکید نظریه های زمینه گرا و ساختارگرایی به همسویی و تبعیت معماری با زمینه موجود، بنظر میرسد، نقش ساختمان به عنوان عنصری تأثیرپذیر از بافت مطرح شده است تا تأثیرگذار در زمینه و تحول آفرین در آن.
هدف: با نظر به نقش و قابلیت بناهای معماری در ارتقاءکیفیت فضاهای شهری پیرامون خود در بافتهای تاریخی، تبیین انگاره «شهریتِ معماری » به عنوان هدف اصلی پژوهش میباشد.
روشها: با استفاده از روش تفسیری- تاریخی و با استفاده از راهبرد ساختارگرایی در بافت تاریخی محله بیدآباد شاهرود بررسی شده است.
یافته ها: یافته های تحقیق در سه حوزه سازمان فضایی)ارتباط، انتقال، اتصال و توسعه فضا(، سازمان منظر )نقش منظر شناختی بام، نقش معمارانه سازه و تاسیسات، تجلی مقیاسی جزئیات، ارتقاء غنای حسی، اشتراک گذاری و رنگ تعلق شخصی، توده گذاری متناسب با محصوریت معابر همجوار( و سازمان فعالیت و عملکرد )توسعه مقطعی خودکفا، کنترل رفتارهای اجتماعی، جذب کاربریهای سازگار، امنیت فضاهای رهاشده، و زیست پذیری( ارائه و بر این اساس، پیشنهاداتی در حوزه قانونگذاری، مدیریت شهری،آموزش معماری و شهرسازی و آموزشهای مردمی ارایه شده است.
نتیجه گیری: در طی فرآیند طراحی، نه تنها به تأثیرات سایت و محیط زمینه بر معماری بایستی توجه گردد، بلکه به تأثیرات مطلوب و نامطلوب معماری به فضای شهری پیرامون بعد از ساخت نیز باید توجه کرده و در ارزیابی آثار معماری مورد توجه قرار گیرد.
بازخوانی اسطوره های نگاره های کشته شدن سیاوش در شاهنامه های شاهزادگان تیموری (ابراهیم سلطان، بایسنغری و محمد جوکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاوش، محوریترین حلقه زنجیرهی اسطورههای ایرانی است. اسطورهی سیاوش بنا به دلایل فرهنگی و باورهای ملی همواره مورد توجه بوده، ضرورت پرداختن به ابعاد گوناگون این موضوع و نگاه تحلیلی و تطبیقی در مورد نگارههای مبتنی بر آن ضروری است. این پژوهش به مؤلفههای وجودی سیاوش و همچنین مفاهیم نمادین نگارههای کشته شدن سیاوش در شاهنامههای شاهزادگان تیموری(ابراهیم سلطان، بایسنغری و محمد جوکی) براساس نظریه اسطوره_آیین (ساموئل هنری هوک) پرداخته است. پرسش بنیادین پژوهش که ویژگیهای اصلی نگارههای شاهنامههای شاهزادگان تیموری براساس نظریه اسطوره_آیین کدام است؟ و عناصر بصری در نگارههای شاهنامههای شاهزادگان تیموری در داستان کشته شدن سیاوش، شخصیت اسطورهایاش را چگونه مطرح میکند؟ است. برای پاسخ به این پرسش ویژگیهای اصلی نگارهها براساس نظریه اسطوره_آیین بررسی شده. پژوهش حاضر، رویکردی تحلیلی و ماهیتی توصیف ی- تاریخی دارد که به لحاظ هدف، کاربردی است و بر اساس مستندات بررسی می شود و به نقش اسطورهای سیاوش و نشان دادن اشتراکات و افتراقات نگارههای مشترک و شاخصههای بصری و هنری در شاهنامههای مصور یاد شده پرداخته شده است. همچنین چرایی اهمیت و توجه هنرمندان نگارگر ایرانی به شاهنامه و مؤلفههای وجودی آن در نگارگری مورد تحلیل قرار گرفتهاند. در بازخوانی روایت تصویری اسطوره سیاوش، براساس رویکرد اسطوره- آیین به این نتیجه می رسیم که مرگ سیاوش هدفدار است، او نمیمیرد، بلکه بارها و بارها به صورت سروش، همراه با مهر، متجلی میگردد. اسطوره_ آیین میتواند در مطالعه جایگاه اسطوره در مناسک سیاوشان بابی نوین در مطالعات هنری شاهنامه به ارمغان آورد.
مدلسازی مفهومی ماهیت چندگانه طراحی در عرصه کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنر/ هنرهای تجسمی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
105 - 115
حوزههای تخصصی:
پژوهش های بین رشته ای مرتبط با صنایع خلاق از منظر کسب و کار، از جمله زمینه های پژوهشی نوظهور و روبه رشد هنر و طراحی در طی سالیان اخیر به شمار می روند. این مطالعه، به عنوان یک مطالعه کیفی، با مرور نظام مند پژوهش های شاخص و پراستناد طراحی، ماهیت چندگانه طراحی به عنوان یکی از گرایش های صنایع خلاق در دنیای کسب وکار را مدلسازی مفهومی نموده است و به درک بهتر وجوه مختلف حضور طراحی در دنیای کسب وکار کمک می کند. طراحی مقوله ای است چندبعدی که بسته به شرایط و زمینه استفاده از آن، تعاریف متفاوتی را می توان برای آن در نظر گرفت. بر همین مبنا، هدف اصلی این مطالعه، مرور جامع، خلاصه سازی، ترکیب و جمع بندی جریان های پژوهشی شاخص در زمینه طراحی و مدلسازی مفهومی ارتباط آن ها با حوزه کسب وکار بوده است. در این راستا، مروری نظام مند و چند مرحله ای بر روی مطالعات شاخص و پر استناد طراحی در پایگاه ها و جستجوگرهای علمی معتبر نظیر ساینس دایرکت، ریسرچ گیت، جی استور و گوگل اسکالر انجام شده است. در مرحله اول تعداد 127 مقاله مرتبط یافته شد، پس از مرور چکیده و نتایج این مقالات و پایش اولیه مقالات و حذف مقالات تکراری، تعداد 42 مقاله منتخب از بین آن ها انتخاب شده و مورد بررسی دقیق تر قرار گرفته اند. مطالب ارائه شده در این مقالات منتخب، پس از طی چند مرحله کدگذاری باز و محوری، ساختار مدل های مفهومی ارائه شده در این مقاله را شکل داده اند.
چهره ژانوسی استعاره تئاتر در تجربه ورزی ها و بیانیه های بین الملل موقعیت گرا وگی دبور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۶)
49 - 65
حوزههای تخصصی:
استعاره تئاتر یکی از پرکاربردترین و تأثیرگذارترین استعاره ها در حوزه های گوناگون دانش بوده است. همچنین این استعاره در حوزه تئاتر در تبیین کردوکارهایی که در فضای بینابینی امر روزمره و امر تئاتری حیات دوزیستی یافته اند، نقش مهمی بازی کرده و واسطه ای میان تئاتر رسمی و تجربه گرایی های شبه تئاتری سده بیستمی بوده است. این استعاره، به ویژه، در تجربه ورزی ها و بیانیه های بین الملل موقعیت گرا و عضو اصلی این جریان، گی دبور، حضور چشم گیری داشته و دلالت های مفهومی پیچیده ای یافته است. بر این اساس، در این مقاله سیمای این استعاره و کارکردهای آن در تجربه گرایی ها و نظریه ورزی های این جریان توصیف و تحلیل شده است. موضع اصلی این جریان، در امتداد سنت فلسفی مارکسیستی، در مقابل نظام سرمایه داری و نقد این نظام بر پایه رمزگشایی از روال ها و تأثیرات آن در چارچوب مفهوم «نمایش» صورت بندی شد. این جریان بیانیه هایی را در ضدیت با شیوه های نمایشی سرمایه داری و کردوکارهای تجربه ورزانه ای را به عنوان بدیلی بر این شیوه ها عرضه کرد. استعاره تئاتر در نظریه و عمل موقعیت گرایی وضعیت معمایی را شکل داده است. هرچند موقعیت گرایان تئاتر را به دلیل قرابت آن با نمایش در خدمت به منافع سرمایه داری محکوم کرده اند، تئاتر از نظر آن ها هنری حاشیه ای نیست، بلکه زمینه ای است که در آن عمل و نظریه خود را پیکره بندی کردند. تئاتر از منظر موقعیت گرایان به شکل مشروطی، هم سرچشمه آزادی و تحقق و هم در شکل کنونی آن، منبع دروغ و توهم بود. استعاره تئاتر در اندیشه و عمل موقعیت گرایان و گی دبور با چهره ای دوگانه ظاهر می شود که هم بر کارکرد اجتماعی مخرب نمایش دلالت دارد و هم واجد ظرفیت های درونی برای مقاومت در برابر نظام سرمایه داری است. این استعاره در سطحی دیگر بر تکنیک موقعیت گرایانه دخل و تصرف اشاره دارد که از خود تئاتر بر ضد تئاتر بهره گرفته و می خواهد با تغییر تئاتر، آن را به ساخت «موقعیت» در زندگی روزمره (نوعی تئاتر عاری از تئاتر) تبدیل کند.
زمان اصیل و اثر آن بر درک لذت ناشی از کنش محصول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
67 - 79
حوزههای تخصصی:
لذت، احساسی است ناشی از یک تجربه حسی مثبت. استمرار لذت وعملکردی لذت بخش کاربر در طول چرخه عمر استفاده از محصول، برای طراحان حائز اهمیت است؛ چرا که سبب ایجاد پیوندی فرامادی بین کاربر و محصول طراحی شده می شود. زمان در این فرایند نقشی محوری دارد که همواره مورد توجه اندیشمندان بوده است. در این پژوهش با اتخاذ تعریف زمان اصیل و زمانمندی از دو فیلسوف شهیر قرن بیستم، برگسون و هایدگر، به بررسی اثر زمان بر تجربه و درک لذت ناشی از کنش محصول از سوی کاربر می پردازیم. پژوهش کیفی به روش توصیفی- تحلیلی انجام شد. پس از بررسی مطالعات انجام شده در سه حوزه زمان، نیاز و تجربه لذت به روش مطالعات اسنادی، سه نمونه از محصولات موفق طراحی شده از منظر هم سویی با زمان، ورای تعریف خطی آن، مطالعه شدند. نتایج حاکی از آن است که چنان چه طرح محصول، با تفکر طراحی مناسبی حمایت شود و این اندیشه در جوهره طرح انعکاس یابد به ذات اصیل کاربر (و به تعبیر فلاسفه، دازاین یا موجود متفکر) نزدیک شده و تجربه زمان اصیل را برای مخاطب خود، فارغ از زمان هندسی و فیزیکی فراهم می کند تا در جهت معنا دادن به زندگی خود حرکت کند.
اپرت های فارسی دوران مشروطه از منظر جهان محلی شدن (اپرت های رستاخیز شهریاران ایران، پریچهر و پریزاد، الهه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های پایانی قرن سیزدهم شمسی تحت تأثیر تغییرات سیاسی و اجتماعی پس از انقلاب مشروطه، گونه های جدیدی از نمایش در ایران شکل گرفتند که در ارتباط کامل با موسیقی قرار داشتند. در این مسیر ابتدا اُپرت های عصر مشروطه، تحت تأثیر اُپرت های قفقازی خلق شدند و سپس طی چند دهه فعالیت در زمینه ساخت اپرت در ایران با فراهم آمدن شرایط تحصیلات آکادمیک در حوزه آواز غربی در هنرستان موسیقی، شرایط برای تولید اولین اُپراها در ایران ایجاد شد. هدف از این پژوهش پاسخ دادن به این پرسش است که اپرت های عصر مشروطه چه تأثیراتی از نمونه های غربیِ اپرا و اپرت پذیرفته اند و چگونه مسیر بومی شدن پدیده جهانی اپرا در آنها رخ داده است؟ از این رو به مطالعه سه اپرت رستاخیز شهریاران ایران، پریچهر و پریزاد و الهه، بر پایه نظریه جهان محلی شدن و با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و استفاده از اسناد کتابخانه ای پرداخته شده است. از نتایج مقاله حاضر می توان به این موضوع اشاره کرد که اپرت های پس از مشروطه به عنوان گونه جهان محلی شده اپرتِ غربی در ایران بوده اند. این گونه جهان محلی شده که «اپرت فارسی» نام گرفت، تحت تأثیر نفوذِ فرهنگی اپرت غربی، بخش مهمی از حیات موسیقایی ایران در سه دهه ابتدایی 1300 ه.ش را تشکیل داد.
تحلیل مطالعات عدالت جنسیتی در فضاهای عمومی شهری (علم سنجی و مرور سیستماتیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
71 - 82
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف، تحلیل علم سنجی مطالعات عدالت جنسیتی فضاهای عمومی جهت کشف مسائل و تحولات اصلی و نیز یافتن روند عملکرد نوظهور مقالات و مجلات، شناخت الگوهای همکاری کشورها و هم استنادی نویسندگان در ادبیات جهانی انجام شده و از روش های کمی علم سنجی استفاده می کند. نتایج هم زمانی وقوع کلمات کلیدی نشان می دهد کلیدواژه ی "جنسیت" با 35 بار تکرار بالاترین تعداد دفعات هم رخدادی وقوع کلیدواژگان برخوردار است. تحلیل هم استنادی بر اساس نویسندگان نشان می دهد بیشترین تعداد استناد مربوط به الین اونترهالتر با قدرت پیوند 100 می باشد. همچنین تحلیل هم استنادی بر اساس منابع استناد شده نشان می دهد منبع international journal of urban and regional research، 33 بار مورد استناد قرار گرفته است که بیشترین تعداد استناد را در بین منابع دارا است. در آخر تحلیل همکاری علمی در سطح کشورها نشان می دهد کشور ایالات متحده بیشترین تعداد مدارک، استناد و قدرت پیوند را در بین سایرکشورها دارا است.
تبیین نقش بندر خشک در توسعه منطقه ای شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
83 - 96
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین نقش بندر خشک در توسعه منطقه ای شهر زاهدان انجام شده است. بندر خشک به عنوان پایانه لجستیکی، جریان حمل و نقل جاده ای، ریلی و دریایی را تسهیل کرده و تأثیرات مهمی بر توسعه اقتصادی، اشتغال زایی و کیفیت زندگی دارد. با روش تحقیق آمیخته، داده های کمی از 109 پرسش نامه و داده های کیفی از 24 مصاحبه گردآوری و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مهم ترین عوامل مؤثر بر توسعه بندر خشک شامل توسعه اقتصادی، کنترل کیفیت، بهبود شرایط اجتماعی، وجود زیرساخت های مرتبط و موقعیت جغرافیایی است. همچنین شاخص هایی نظیر دسترسی به حمل و نقل، کاهش بیکاری، افزایش اشتغال و توسعه تجارت بین المللی نقش کلیدی دارند. برای پیشبرد اهداف بندر خشک، پیشنهادهایی چون بهبود زیرساخت های حمل ونقل، جذب سرمایه گذاری، ایجاد مناطق ویژه اقتصادی، ارتقای آموزش نیروی انسانی و تقویت مشارکت محلی ارائه شده است که می تواند به توسعه پایدار استان سیستان و بلوچستان کمک کند.
تحلیل مؤلفه های مکتب اکسپرسیونیسم بر معماری داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
97 - 110
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی مؤلفه های اکسپرسیونیسم و تأثیر آن ها بر طراحی داخلی می پردازد. اکسپرسیونیسم، با تأکید بر بیان احساسات درونی، در تعامل با هنر و اجتماع، جایگاه مهمی در معماری داخلی دارد. هدف این تحقیق، شناسایی اشتراکات این سبک با طراحی فضاهای داخلی است. روش پژوهش ترکیبی بوده و مؤلفه ها از طریق تحلیل محتوای کیفی، با استفاده از کدگذاری باز و محوری استخراج شده اند. داده ها با نرم افزار MAXQDA تحلیل و در نهایت ۵ مقوله ی محوری و ۱۶ زیرمؤلفه شناسایی شد. در بخش کمّی، ارزیابی معماری اکسپرسیونیستی با نمونه گیری غیرتصادفی و زنجیره ای از ۱۲ متخصص نقاشی و معماری انجام شد. همچنین، ۹ اثر معماری به روش نمونه گیری هدفمند بررسی گردید. نتایج نشان می دهد که از میان ۵ معیار و ۱۶ شاخص، فرم های منحنی، اغراق، فرم های کج ومعوج و عدم طبیعت گرایی بیشترین تأثیر را بر طراحی داخلی دارند.
تشخیص دانه های عملکردی مجموعه شمسیه یزد با استناد به وقفنامه جامع الخیرات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۴)
77 - 99
حوزههای تخصصی:
مجموعه شمسیه واقع در محله چهارمنار یزد، اثر منحصربه فردی ست که علاوه بر بقایای کالبدی، شواهد متنی مهمی درخصوصش به جای مانده است. بااین وجود هنوز ابهاماتی درخصوص آن، به خصوص موقعیت اجزای عملکردی و کالبدی آن ازجمله خانقاه و دارالسیاده وجود دارد. وقفنامه جامع الخیرات که به سفارش واقفین این مجموعه نوشته شده، حاوی اطلاعات ارزشمندی درخصوص شمسیه، ازجمله اجزاء عملکردی آن است. نگارندگان این مقاله، یکی از مهم ترین کلیدهای حل ابهامات درخصوص این مجموعه را بازخوانی دقیق جامع الخیرات می دانند. این پژوهش درصدد است با بازخوانی جامع الخیرات و بررسی دقیق ارجاعات این متن به مجموعه شمسیه، به این پرسش پاسخ دهد که دانه های عملکردی این مجموعه مرکب از کدام اجزاء اصلی و فرعی بوده است؟ و مطابق این وقفنامه، چه می توان از نسبت کالبدی این اجزاء و عملکرد ها فهمید؟ روش این پژوهش تفسیری تاریخی است و با مداقه در سلسله ارجاعات متنی وقفنامه و بررسی فرضیات برآمده از آن ها ، اجزاء مجموعه و موقعیتشان را به دست می آورد. این فرضیات با کمک شواهد متنی دیگر آن دوره و شواهد کالبدی باقیمانده مورد صحت سنجی عمیق تر قرار می گیرد. مقاله نتیجه می گیرد که مجموعه شمسیه یزد – که از آن با نام «ابواب الخیر» نیز یاد شده - متشکل از ۳ جزء اصلی به انضمام ۲ جزء مکمل بوده است که شامل مدرسه، خانقاه، دارالسیاده می شده و بیت الادویه و دارالکتب، دو جزء مکمل مدرسه بوده اند. همچنین طبق متن وقفنامه مدرسه و خانقاه به لحاظ کالبدی به یکدیگر مربوط و متصل بوده اند، درحالی که دارالسیاده کالبدی جدا داشته است.
شکل گیری مدارس نوین در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۶)
89 - 126
حوزههای تخصصی:
فضاهای آموزشی همواره تحت تأثیر تحولات فرهنگی، اجتماعی و تکنولوژیکی دستخوش تغییرات شده اند. این تغییرات، به ویژه در معماری مدارس، متناسب با شرایط فرهنگی، نیازهای آموزشی و تأثیرات خارجی شکل گرفته است. پژوهش حاضر با رویکرد تحلیلی- تاریخی است که ترکیبی از تحلیل اسناد و مدارک تاریخی به بررسی سیر تحول معماری مدارس نوین در ایران طی دوره های قاجار و پهلوی اول و دوم (۱۲۵۰ تا ۱۳۲۰ شمسی) می پردازد. روش پژوهش بر پایه مطالعات اسنادی - کتابخانه ای، بررسی تطبیقی و بازدیدهای میدانی استوار بوده و تحلیل داده ها به صورت کیفی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که معماری مدارس از اواخر قاجار، تحت تأثیر ورود نهادهای خارجی، میسیونرها و اندیشه های مدرن غربی دگرگون شده است. این تأثیرات در سازمان دهی فضاها، نحوه طراحی ساختمان ها، تغییر در شیوه استقرار کلاس ها و استفاده از مصالح مدرن مشهود است. مدارس از ساختار سنتی درون گرا فاصله گرفته و به سمت برون گرایی و الگوهای فضایی اروپایی سوق یافته اند. از مهم ترین تغییرات کالبدی می توان به تحولات در دستگاه ورودی، حیاط مدارس، افزایش تعداد کلاس ها، تغییر در ابعاد و تناسبات فضاهای آموزشی و ارتقای کیفیت نورگیری اشاره کرد همچنین، تلفیق سبک های معماری سنتی و اروپایی منجر به شکل گیری بناهایی با سبک التقاطی شد که در آن ها، علاوه بر حفظ برخی عناصر بومی، از شیوه های مدرن ساخت، فناوری های جدید و روش های بهینه سازی فضا بهره گرفته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که معماری مدارس نوین در ایران بازتابی از تغییرات آموزشی، فرهنگی و اجتماعی بوده و تحت تأثیر سیاست های کلان کشور در دوران قاجار و پهلوی بوده است. این پژوهش می تواند زمینه ای برای مطالعات تکمیلی در حوزه معماری فضاهای آموزشی نوین، بررسی تأثیرات سبک های وارداتی و تطبیق آن با نیازهای آموزشی معاصر فراهم نماید
ریشه ها و گونه ها در پیکره های انسانی قرون 5 تا 7 ه.ق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
127 - 143
حوزههای تخصصی:
از میان آثار سفالین عصر سلجوقی می توان به پیکره های انسانی با کارکردها و حالت های مختلف اشاره نمود. علاوه بر نمونه های سفالین، پیکره های گچی بسیاری نیز در ابعاد متنوع و بعضاً بزرگ به عنوان نقش برجسته های بیش برجسته از مناطق مختلف ازجمله ری به دست آمده که از نظر میزان برجستگی می توان آن ها را مجسمه هایی خطاب کرد که از یک سو به دیوار چسبیده اند. این پیکره ها که تنها از برخی از آن ها در کتب نام برده شده و بیشتر آن ها در موزه های سراسر جهان جای گرفته اند، کمتر موردمطالعه واقع شده و متأسفانه غیر ایرانیان بیشتر از پژوهشگران داخلی در مورد این آثار هنر ایران قلم زده اند. مقاله حاضر با هدف شناخت ریشه ها و گونه های این پیکره های انسانی قصد دارد تا ضمن معرفی این پیکره ها، دسته بندی مشخصی نیز برای شناخت آن ارائه کند. سؤال تحقیق بدین قرار است که پیکره های انسانی عصر سلجوقی از نظر کاربرد، موضوع و مواد متشکله به چند گروه قابل تقسیم است و منشأ شکل گیری آن ها کدام است؟ تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کیفی قرار می گیرد که با روشی توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شیوه میدانی (مشاهده) و استفاده از منابع کتابخانه ای و تارنماهای معتبر به انجام رسیده است. جامعه آماری تحقیق حاضر متشکل از پیکره های انسانی عصر سلجوقی است که متأسفانه عدد دقیق آن مشخص نیست و نمونه های موردمطالعه در این مقاله شامل 25 عدد بوده که به شیوه در دسترس گزینش شده است. نتیجتاً دسته بندی هفت گانه ای شامل مردان سوار بر اسب، مردان نشسته، مردان ایستاده، مادر و نوزادها، نوازندگان، زنان درباری و سردیس زنان و مردان پیشنهاد شد. دسته های مذکور از نظر کاربرد شامل پیکره های مستقل، ظروف پیکره گون و پیکره های وابسته به معماری هستند که به واسطه ی سفال لعاب دار، سنگ و گچ نقاشی شده تجسّم یافته اند. ریشه های شرقی (ترکستان شرقی) و ایرانی (پارتی و ساسانی) در نوع ساخت پیکره های گچی و چهره پردازی ظروف سفالین پیکره گون مشهود است.
گاه نگاری و گونه شناسی کاغذدیواری تا سده ۱۹ میلادی و مواجهه درباریان عصر قاجار با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۵
36 - 57
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کاغذدیواری، یکی از قدیمی ترین و در عین حال پرکاربردترین آرایه های معماری داخلی در جهان که از گذشته تاکنون تحولات زیادی را طی کرده و علاوه بر تکامل شیوه ساخت و اجرا و ابداع و نیز پیچیده و مبهم بودن تحولات مرتبط با این آرایه، منابع سیر تکامل و شیوه های تولید آن هم محدود و پراکنده بوده است. در عین حال چگونگی ورود کاغذدیواری به ایران، پیشگامان کاغذدیواری در ایران و سلیقه آن ها در انتخاب انواع کاغذدیواری نیز تا حد زیادی مغفول مانده است. سؤال پژوهش حاضر این است که پیشگامان کاغذدیواری در جهان و ایران کدامند؟ و مواجهه درباریان عصر قاجار با فن آوری کاغذدیواری چگونه بوده است؟روش پژوهش: پژوهش حاضر مبتنی بر شیوه توصیفی- تحلیلی تدوین شده و گردآوری داده های آن به روش میدانی، کتابخانه ای و از منابع اینترنتی است.یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد با وجود نظرات متفاوت پژوهشگران، فرانسوی ها در اواسط سده ۱۵ میلادی پیشگام استفاده از کاغذدیواری به معنای امروزی بودند. تنوع در طرح، رنگ، اجرا و نصب توانست این محصول را از کالایی بی ارزش به کالایی تبدیل کند که نشانی از اشرافی گری و تجمل گرایی است و از این رو در خانه شاهان، درباریان و تجار در اروپا و ایران دوره قاجار استفاده شد. ناصرالدین شاه به عنوان نخستین مخاطب این محصول در ایران بود. پس از وی، درباریان قاجار، برای برآوردن حس نوگرایی و همگام شدن با سلیقه جهانی، از کاغذدیواری های وارداتی استفاده کردند. از دیگر نتایج پژوهش، گستردگی طرح، نقش، تکنیک و فضای مورد استفاده برای کاغذدیواری در خانه وثیق انصاری است که این مجموعه را به گنجینه کاغذدیواری دوره قاجار بدل کرده است.نتیجه گیری: دو کشور چین (به خاطر اختراع کاغذ و استفاده های متنوع از آن) و فرانسه (به دلیل اختراعات و پیشرفت در تولید کاغذ دیواری تا سده ۱۹ میلادی)، را می توان ازجمله بنیان گذاران کاغذ دیواری برشمرد. با توجه به همزمانی عصر ناصری با محبوبیت کاغذ دیواری در دوره ویکتوریا می توان گفت کاربرد کاغذ دیواری در ایران توسط دربار قاجار، انعکاس دهنده سلیقه جهانی و شرایط سیاسی- اجتماعی این دوره است.
سیر تحول خانه های تاریخی کلانشهر تبریز از منظر ادارک بصری (نمونه موردی: خانه های دوره قاجار تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خانه های دوره ی قاجار تبریز از زیباترین خانه های تاریخی تبریز محسوب می شوند. زیبایی شناسی این خانه ها نه تنها صوری و ظاهری است بلکه توده ای از زیبایی شناسی معنایی و عملکردی پشت ظاهر این خانه ها نهفته شده است. هدف: تحقیق حاضر با هدف تبیین و بررسی مولفه های تاثیرگذار در زیباشناسی کارکردی خانه های تاریخی تبریز در دوره قاجار است روش شناسی تحقیق: این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی، روش کیفی و با استفاده از مصاحبه مورد استفاده قرار گرفت. در این پژوهش دو نوع جامعه آماری وجود دارد. یکی خانه های دوره قاجار تبریز که بصورت طبقه ای از بین 14 خانه مشهور قاجاری تبریز 4 مورد انتخاب شده اند. و دوم اساتید و خبرگان در زمینه معماری و میراث تاریخی شهر تبریز که 135 نفر می باشد که 16 نفر بصورت گلوله برفی و تصادفی انتخاب شدند. برای تحلیل خانه ها در رابطه با زیبایی شناسی از روش تفسیری-تاریخی و برای مصاحبه هم بصورت نیمه ساختاری با افراد متخصص از اساتید و خبرگان تبریز در زمینه های مرتبط با معماری این خانه ها انجام شد، مصاحبه ها با استفاده از ضبط صوت انجام گرفته است. صوت پاسخ دهندگان با استفاده از نرم افزار تحلیل داده های کیفی "مکس کیودیای" به کمک رایانه، کدبندی شده است و پس از بررسی سیر تحول خانه های تاریخی کلانشهر تبریز از منظر ادراک بصری، به بررسی تاثیر عوامل کارکردگرایی، زیبایی شناختی و معناشناختی بر ادراک بصری این خانه ها پرداخته شد. به این منظور از مدلسازی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده گردید. داده های این بخش توسط پرسشنامه ای محقق ساخته مشتمل بر 25 سوال (مولفه کارکرد گرایی 5 سوال، مولفه زیبایی شناختی 5 سوال، مولفه معناشناختی 5 سوال و ادراک بصری 10 سوال) میان 100 نفر (مطابق فرمول کوکران) از اساتید و خبرگان مرتبط با موضوع تحقیق تهیه شد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه شهر تبریز است. یافته ها: یافته های حاصل از تحقیق نشان داد که زیبایی شناسی خانه های قاجاری بصورت کارکردی، بصورت کالبدی، فرمی، ساختاری و کارکردی- اجتماعی و رابطه با طبیعت متجلی می گردد. مهم ترین نمودهای این دوره در قالب سه سبک و دوره صرفاً عملکرد (تهی از پرداخت به ز یبایی شناسی)، زیبایی شناسی تقلیدی و زیبایی شناسی همراه با زیبایی شناسی عملکردی پدیدار می شود.. نتایج: نتایج نشان می دهد که عوامل زیبایی شناسی در بستر کالبد و کارکرد همخوانی با عرف و فرهنگ بومی، مصالح بومی و توجه به نیازهای تمام اعضای خانواده و انعطاف پذیری جلوه گر شده است و سیر تحول خانه های تاریخی تبریز در مسیر زیبایی شناسی (کارکردی، عملکردی) است.
پژوهشی تاریخی_معناشناختی در دیوارنگاره های بقعه سهل بن علی شهر آستانه (استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
5 - 21
حوزههای تخصصی:
بقعه سهل بن علی مزار _مدرسه ای است که در جنوب غربی استان مرکزی در شهر آستانه واقع شده است. براساس شواهد تاریخی هسته اصلی این بنا پیش از دوران صفویه بنیاد نهاده شده و دارای تزئینات مختلف از جمله کتیبه نگاری، دیوارنگاری، نقاشی پشت شیشه و... است که در این میان دیوارنگاره ها هم به دلیل وسعت بسیار و هم به دلیل نقوش جانوری فراوان، آن هم در مکانی مذهبی قابل توجه هستند. به همین منظور این پژوهش پس از بررسی ویژگی های کیفی و همچنین تعیین تاریخ دیوارنگاره ها، با هدف بررسی علل استفاده از نقوش جانوری در مکانی مذهبی، در صدد پاسخ گویی به این سوال است که به کارگیری نقوش جانوری در بنایی مذهبی بر چه اساس و تحت تاثیر چه شرایطی رخ داده است؟ پژوهش پیش رو به روش توصیفی- تحلیلی صورت پذیرفته است.روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی(عکاسی، گردآوری اطلاعات بومی و...) صورت گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد دیوارنگاره ها تنها جنبه تزئینی نداشته و احتمالا بازتابی از اندیشه عرفانی مسلط بر محیط اجتماعی در زمانه خود است که نگارگر آن تحت تاثیر حضور متصوفه و تسلط خانقاه ها در شهر، سعی در نمادپردازی آیات قرآن با الهام از ادبیات عرفانی و به خصوص مثنوی منطق الطیر عطار داشته است. دیوارنگاره ها هم از نظر سبک و هم با استناد به شواهد تاریخی متعلق به دوران قاجار است و دارای درجات مختلف کیفی از نظر شیوه اجرا هستند. از دیگر نتایج این پژوهش می توان به یافتن نشانه هایی از دیوارنگاری پنهان شده در زیر گچ اشاره نمود که احتمال وجود نمونه های مشابه دیگری را در بنا افزایش می دهد.