ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱٬۷۲۸ مورد.
۳۲۱.

اثر کوتاه مدت حرکات کششی ایستا و پویا بر نسبت عملکردی و رایج عضله همسترینگ به چهارسررانی زنان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کشش ایستا اوج گشتاور نسبت رایج اوج گشتاور عضله همسترینگ به چهارسررانی نسبت عملکردی اوج گشتاور عضله همسترینگ به چهارسررانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۴ تعداد دانلود : ۹۰۰
هدف این پژوهش بررسی اثر کوتاه مدت حرکات کششی ایستا و پویا بر اوج گشتاور برون گرا عضله همسترینگ و نسبت عملکردی و رایج عضله همسترینگ بر چهارسررانی زنان ورزشکار بود. در این پژوهش، 16 زن ورزشکار رشته فوتسال (2/4 ± 24 سال و وزن 83/15 ± 65/52 کیلوگرم) و بدون سابقه آسیب دیدگی در اندام تحتانی شرکت کردند. از آزمودنی ها در سه جلسه مختلف در یکی از وضعیت های بدون کشش (کنترل)، کشش ایستا و کشش پویا، میزان اوج گشتاور ایزوکینتیک عضلات چهارسررانی و همسترینگ در انقباض های درون گرا و برون گرا اندازه گیری شد. جلسه تمرین های کششی آزمودنی ها شامل چهار حرکت کششی برای گروه های عضلانی اصلی در اندام تحتانی (همسترینگ، چهارسررانی، نزدیک کننده های ران و عضله سوئز) بود. حرکات کششی دو بار و هر بار 30 ثانیه در وضعیت کشش ایستا و 15 تکرار دوثانیه ای در وضعیت کشش پویا با فاصله استراحت به مدت 20 ثانیه انجام شد. 15 دقیقه پس از اتمام حرکات کششی، آزمون های ایزوکینتیک با استفاده از دینامومتر ایزوکینتیک- بایودکس برای تعیین اوج گشتاور برون گرا و درون گرا و نیز، نسبت رایج و عملکردی همسترینگ به چهارسررانی در سرعت های زاویه ای 60 و 180 درجه بر ثانیه انجام شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه های تکراری دوعاملی (سرعت زاویه ای و نوع کشش) در سطح P  تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که 15 دقیقه پس از پایان کشش، کاهش اوج گشتاور برون گرای همسترینگ در وضعیت کشش پویا معنادار بود. همچنین، در متغیر نسبت رایج قدرت همسترینگ به چهارسررانی، تغییرات معناداری پس از انجام کشش ایستا و پویا مشاهده نشد. نتایج در متغیر نسبت عملکردی نیز نشان دهنده کاهش معنادار آن در کشش پویا در مقایسه با وضعیت بدون کشش و کشش ایستا بود ( >0.05 P ). براساس یافته های حاصل از این پژوهش، به نظر می رسد 15 دقیقه استراحت غیرفعال، برخی اثرهای نامطلوب کشش ایستا را برطرف می کند؛ اما درزمینه توصیه به استفاده از حرکات کششی پویا باید احتیاط بیشتری کرد.
۳۲۲.

مرور نظام مند مطالعات حوزه فیزیولوژی ورزش در فوتبال: چالش ها و فرصت ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فوتبال فیزیولوژی ورزش مرور نظام مند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۹ تعداد دانلود : ۶۳۴
در پژوهش حاضر به بررسی نظام مند تمامی مطالعات انجام شده در حیطه فوتبال در گرایش فیزیولوژی ورزش پرداخته شده است. با جست وجوی مقالات و پایان نامه ها براساس کلیدواژه های مرتبط در پایگاه های اطلاعاتی ازقبیل ایران داک، پایگاه مرکز علمی جهاد دانشگاهی، پایگاه مجلات تخصصی نور، بانک اطلاعات نشریات کشور(مگیران) و پایگاه اینترنتی پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی، تمامی مطالعاتی که در دانشگاه ها، سازمان ها و دستگاه های اجرایی و پژوهشی در حوزه ورزش فوتبال انجام شده بودند، استخراج شدند. سپس، اطلاعات به دست آمده با استفاده از روش های آمار توصیفی درقالب جداول و نمودارها تفسیر شدند. بیش از 1000 مطالعه در حوزه های مختلف فوتبال از سال 1372 تا 1396 در ایران انجام شده است که 25 درصد از آن ها (256 عنوان) در حوزه فیزیولوژی ورزش هستند. درحدود 56 درصد از مطالعات در گرایش علم تمرین، 23 درصد در گرایش تغذیه و بیوشیمی، 13 درصد در گرایش ایمنولوژی ورزش، 5/6 درصد در گرایش قلب و عروق و 5/1 درصد در گرایش عصب و عضله انجام شده اند. در سال های 1385 تا 1395 رشد زیادی در تعداد مطالعات مربوط به فیزیولوژی ورزش وجود داشته است که البته به افزایش جذب دانشجو در این سال ها در دانشگاه ها مرتبط است. دانشگاه ها بیشترین سهم را در تولید علم فوتبال داشته اند. در رده بعدی، پژوهشگاه تربیت بدنی، وزارت ورزش و جوانان و صداوسیما حمایت های مالی در طرح های فوتبالی داشته اند. در هرکدام از گرایش ها فرصت های پژوهشی زیادی وجود دارند که پژوهشگران می توانند با پژوهش روی آن موضوع ها به پیشرفت فوتبال در کشور کمک کنند. در برخی پژوهش ها، ایرادهای روش شناختی وجود دارند؛ برای مثال، می توان به سنجش نکردن متابولیت ها هنگام مصرف مکمل ها، استفاده نکردن از آزمون های هوازی و بی هوازی مشابه و زمان بندی نامناسب سنجش عوامل خونی اشاره کرد. همچنین، در پژوهش ها توجه کمتری به محیط، اندازه و نسبت اندام ها، نورم های استاندارد آمادگی جسمانی، ایمنی به واسطه سلولی و هومورال در شرایط جوی مختلف و تمرینات ویژه فوتبالی درمدت فصل مسابقات شده است.
۳۲۳.

تأثیر تمرین های دایره ای با شدت بالا بر سطوح سرمی پرپتین و مقاومت به انسولین در زنان غیرفعال دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضافه وزن تمرین دایره ای با شدت بالا انسولین گلوکز ناشتا پرپتین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۹ تعداد دانلود : ۴۲۷
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر شش هفته تمرین دایره ای با شدت بالا بر سطوح سرمی پرپتین و مقاومت به انسولین در زنان دارای اضافه وزن بود. تعداد 20 دانشجوی دارای اضافه وزن (سن: 6/3 ± 5/22 سال، وزن: 6/5 ± 1/74 کیلوگرم، شاخص توده بدن: 9/0 ± 4/27 کیلوگرم بر مترمربع) به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (نُه نفر) و تمرین دایره ای با شدت بالا (11 نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت شش هفته تمرین های دایره ای با شدت بالا را به صورت دایره ای در شش ایستگاه انجام دادند؛ ولی گروه کنترل به زندگی روزمره خود ادامه دادند. قبل و بعد از دوره، دو نمونه خونی در حالت استراحت گرفته شد و برای اندازه گیری متغیرهای موردنظر با استفاده از روش های الایزا و رنگ سنجی آنزیمی استفاده شد. از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری در سطح P ≤ 0.05  برای تحلیل آماری استفاده شد. کاهش پرپتین (0.049 = P) و انسولین (0.008 = P) در گروه تمرین نسبت به کنترل، معنادار بود؛ درحالی که کاهش گلوکز ناشتا (0.54 =P ) و مقاومت به انسولین (0.15 = P) معنادار نبود. همچنین، ارتباط معناداری بین تغییرات پرپتین و مقاومت به انسولین مشاهده شدP < 0.04) ،r = 0.48 )؛ براین اساس، شش هفته تمرین دایره ای با شدت بالا بر مقادیر سرمی پرپتین زنان دارای اضافه وزن مؤثر است. با توجه به وجود ارتباط بین پرپتین و مقاومت به انسولین، احتمالاً بررسی پرپتین در فرایند مقاومت به انسولین دارای اهمیت است.
۳۲۴.

تأثیر 12 هفته تمرین مقاومتی با شدت متوسط و مصرف عصاره چای سبز بر بیان کاسپاز 3 و محتوای آنزیم تلومراز بافت قلبی رت های نر مسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیری بافت قلب تمرین مقاومتی چای سبز کاسپاز- سه محتوای تلومراز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۱ تعداد دانلود : ۴۸۲
با افزایش سن، شیوع، بروز و عوارض بیماری های قلبی افزایش می یابد. آپوپتوز سلول قلبی در پاتوژنز نارسایی قلبی نقش دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر 12 هفته تمرین مقاومتی و مصرف عصاره چای سبز بر بیان کاسپاز- سه و محتوای آنزیم تلومراز بافت قلبی رت های نر مسن بود. 20 سر رت نر مسن به طور تصادفی به چهار گروه پنج تایی کنترل، تمرین، مکمل و تمرین به اضافه مکمل تقسیم شدند. گروه های تمرینی 12 هفته و پنج روز در هفته فعالیت مقاومتی انجام دادند. در همین مدت، گروه های دریافت کننده مکمل، مکمل عصاره چای سبز دریافت کردند. برای اندازه گیری بیان کاسپاز- سه از روش ایمنوهیستوشیمی و برای اندازه گیری محتوای تلومراز از روش ساندویچ الایزا استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری آنوا و آزمون تعقیبی توکی آنالیز شدند. نتایج نشان داد که بیان کاسپاز- سه در گروه های تمرین ( P = 0.011 )، مکمل ( P = 0.001 ) و تمرین به اضافه مکمل ( P = 0.000 ) نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری دارد. بیان کاسپاز- سه در گروه تمرین به اضافه مکمل نسبت به گروه تمرین ( P = 0.004 ) و گ روه م ک مل ( P = 0.031 ) کاهش معناداری دارد. محتوای آنزیم تلومراز در گروه های تمرین ( P = 0.043 )، مکمل ( P = 0.015 ) و تمرین به اضافه مکمل ( P = 0.005 ) نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری دارد. براساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که انجام تمرین مقاومتی و مصرف عصاره چای سبز با کاهش بیان کاسپاز- سه و افزایش محتوای آنزیم تلومراز می تواند از پیری سلولی در بافت قلب رت های مسن جلوگیری کند.
۳۲۵.

تأثیر شش هفته تمرین تناوبی بر حجم تومور و سطوح آدیپونکتین و لپتین در بافت چربی و عضلانی موش های ماده مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاشکسی تمرین تناوبی حجم تومور آدیپونکتین لپتین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۹ تعداد دانلود : ۴۴۴
کاشکسی از عوارض اصلی سرطان است. تغییر در سطوح آدیپوکین هایی مانند لپتین و آدیپونکتین نقش مؤثری در تسریع یا کندشدن فرایند کاشکسی دارد. تمرینات ورزشی راهکاری مؤثر برای مقابله با کاشکسی هستند؛ بااین وجود، سازوکار آن هنوز مشخص نیست؛ براین اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شش هفته تمرین تناوبی بر سطوح آدیپونکتین و لپتین بافت عضلانی و چربی در موش های مبتلا به سرطان پستان بود. تعداد 20 سر موش ماده Balb/c شش تا هشت هفته ای با میانگین وزن 15-14 گرم، حدود 10 روز بعد از سرطانی شدن با تزریق رده سلولی در دو گروه کنترل و تمرین تناوبی قرار گرفتند. موش های گروه تمرین تناوبی، 10 وهله دویدن دودقیقه ای با 70 درصد سرعت بیشینه و بلافاصله دو دقیقه ریکاوری فعال با 50 درصد سرعت بیشینه را اجرا کردند. این برنامه تمرینی پنج جلسه در هفته و به مدت شش هفته انجام شد. درنهایت، بافت چربی احشایی و عضله دوقلو برداشته شد و عوامل موردنظر به روش الایزا اندازه گیری شدند. حجم تومور با کولیس دیجیتال اندازه گیری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تی مستقل استفاده شد. نتایج افزایش معنادار آدیپونکتین را در بافت چربی (0.013P =) و کاهش لپتین بافت چربی (P =) و عضلانی (0.025P =) نشان داد. همچنین، کاهش آتروفی عضلانی و کاهش حجم تومور در گروه تمرین مشاهده شد. به نظر می رسد که بخشی از اثرگذاری مثبت فعالیت ورزشی در کاهش تحلیل توده عضلانی نمونه های سرطانی با تعدیل سطوح آدیپوکاین ها ازجمله لپتین و آدیپونکتین مرتبط است.
۳۲۶.

تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی و هوازی بر نیم رخ لیپیدی و سطح سرمی هپتوکاین HFREP1 در مردان چاق مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیابت نوع دو تمرین هوازی تمرین مقاومتی نیم رخ لیپیدی HFREP1

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۵ تعداد دانلود : ۵۳۰
شیوع فزاینده اضافه وزن و چاقی ابتلا به دیابت را درسراسر جهان افزایش داده است. پژوهش های قبلی آثار فعالیت بدنی و ورزش منظم را در افزایش حساسیت انسولین و بهبود متابولیسم گلوکز تأیید کرده اند؛ اما آثار آن بر هپتوکاین ها به عنوان القاکننده مقاومت به انسولین روشن نشده است؛ بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی و هوازی بر نیم رخ لیپیدی و سطح سرمی هپتوکاین- پروتئین وابسته به فیبرینوژن مشتق شده از هپاتوسیت (HFREP1 ) در مردان چاق مبتلا به دیابت نوع دو بود. تعداد 34 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو به صورت تصادفی در سه گروه تمرین هوازی (سن83/1 ± 41/52 سال و BMI 33/3± 40/32 کیلوگرم/ مترمربع)، مقاومتی (سن 5/1± 45/52 سال و BMI 20/1± 20/31 کیلوگرم/ مترمربع) و کنترل (سن 13/1± 09/53 سال و BMI        88/2  ± 60/32 کیلوگرم/ مترمربع) قرار گرفتند. گروه های تجربی هشت هفته تمرین مقاومتی و هوازی انجام دادند. در این پژوهش، متغیرهای HFREP1، قند خون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله، مقاومت انسولینی، تری گلیسیرید، کلسترول تام، لیپوپروتئین کم چگال و لیپوپروتئین پرچگال، قبل و بعد از دوره تمرینی به ترتیب با روش های آزمایشگاهی الایزا، HPLC و فتومتریک آنزیماتیک اندازه گیری شدند. پس از تعیین نرمال بودن داددها توسط آزمون شاپیرو- ویلک، از آزمونآنالیز کو واریانس و آزمون تعقیبی بانفرونی برای مقایسه داده های سه گروه استفاده شد. همچنین، سطح معناداری برای تمام تحلیل های آماری P < 0.05 درنظر گرفته شد. تمرینات مقاومتی و هوازی، هر دو بر فاکتورهای مقاومت انسولینی و نیم رخ لیپیدی مؤثر بودند و سبب کاهش HFREP1، قند خون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله، مقاومت انسولینی، تری گلیسیرید، کلسترول تام و لیپوپروتئین کم چگال شدند؛ در حالی که لیپوپروتئین پر چگال افزایش یافت. همچنین، در تمام فاکتورها به جز مقاومت انسولینی، لیپوپروتئین پر چگال و لیپوپروتئین کم چگال در گروه مقاومتی تغییرات بیشتری در مقایسه با گروه استقامتی مشاهده شد (P > 0.05). هر دو تمرین مقاومتی و هوازی می توانند بر مقاومت انسولینی و نیم رخ لیپیدی مؤثر باشند؛ اما به نظر می رسد تأثیرگذاری تمرینات مقاومتی بر هپتوکاین های موثر بر مقاومت انسولین و نیمرخ لیپیدی بیشتر است.
۳۲۷.

رابطه شاخص توده بدنی با رضایتمندی از شکل بدن در دختران دانش آموز ورزشکار و غیرورزشکار شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاخص توده بدنی نارضایتی از شکل بدن دختران دانش آموز فعالیت بدنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۵ تعداد دانلود : ۸۵۴
امروزه، یکی از مشکلات جدی در اقشار مختلف جامعه به ویژه در گروه سنی نوجوان، فرهنگ حفظ ترکیب و فرم بدن است. اگر واکنش فرد نسبت به ابعاد بدنش همراه با رضایتمندی نباشد، نارضایتی از شکل بدن ایجاد می شود. شاخص توده بدنی یکی از مناسب ترین معیارهای سلامتی است که برای تعیین وضعیت توده بدنی به کار می رود که به نظر می رسد با تصور شخص از ترکیب بدنی همسو نیست. هدف این مطالعه، بررسی رابطه شاخص توده بدنی با رضایتمندی از شکل بدن در دختران دانش آموز ورزشکار و غیرورزشکار بود. آزمودنی ها 185 نفر ورزشکار و 901 نفر غیرورزشکار 17-15 سال بودند. میانگین وزن به ترتیب در گروه ورزشکار 03/9 ± 32/57 و غیرورزشکار 37/9 ± 41/57 کیلوگرم و متوسط شاخص توده بدنی به ترتیب 32/3 ± 62/21 و 68/3 ± 8/21 کیلوگرم بر مترمربع بود. برای جمع آوری اطلاعات از فرم رضایت نامه، پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناسی، سابقه ورزشی و مقیاس تصویری شکل بدن استفاده شد. نتایج نشان داد که در میزان نارضایتی از شکل بدن اختلاف معناداری دربین ورزشکاران و غیرورزشکاران وجود داشت که در سطح معناداری ۰۳۳/۰، غیرورزشکاران به طور قابل ملاحظه ای از بدن های خود ناراضی تر بودند. همچنین، همبستگی بین نارضایتی از شکل بدن و فشار اجتماعی برای تغییر وزن در گروه غیرورزشکار برابر با ۴۸۷/۰ و بین ورزشکاران برابر با ۳۹۵/۰ بود. این پژوهش نشان می دهد که غیرورزشکاران بیشتر از ورزشکاران درمعرض خطر نارضایتی از شکل بدن هستند و عوامل مؤثر در بروز این نارضایتی در افراد ورزشکار و غیرورزشکار متفاوت است.
۳۲۸.

اثر هشت هفته تمرین تناوبی سرعتی بر ظرفیت اکسایشی و ضداکسایشی قلب، کبد و عضله اسکلتی موش های صحرایی نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تناوبی سرعتی فشار اکسایشی قلب کبد عضله اسکلتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۲ تعداد دانلود : ۵۵۴
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین تناوبی سرعتی بر سطوح آنزیم آنتی اکسیدانی گلوتاتیون پراکسیداز ( GPX ) و شاخص استرس اکسایشی مالون دی آلدئید ( MDA )، در بافت های قلب، کبد و عضله دوقلوی موش های صحرایی نر ویستار بود. سیزده سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (میانگین وزنی 68/18 ± 88/225 و سن هشت هفته) به طور تصادفی به دو گروه کنترل (تعداد = شش) و تمرین تناوبی سرعتی (تعداد = هفت) تقسیم شدند. پروتکل تمرین تناوبی سرعتی با سرعت 30 الی 45 متر در دقیقه دویدن روی نوارگردان مخصوص جوندگان، به مدت 10 وهله یک دقیقه ای با دو دقیقه استراحت فعال بین وهله ها در هفته اول شروع شد و در پایان هفته پنجم، به سرعت 75 الی 80 متر در دقیقه به مدت یک دقیقه با هفت تکرار و سه دقیقه استراحت فعال رسید و این شدت تا پایان دوره ثابت باقی ماند. نتایج تجزیه وتحلیل آزمون تی مستقل نشان داد که تمرین های تناوبی سرعتی منجر به کاهش معنادار سطوح آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز در بافت قلب (P=0.001) ، کبد ( P=0.002 ) و عضله دوقلو ( P=0.006 ) نسبت به گروه کنترل شد. همچنین، سطوح مالون دی آلدئید بافت قلب در گروه تمرینی در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافت ( P=0.001 )، براساس یافته های پژوهش حاضر، بافت های مختلف پاسخ های اکسایشی متفاوتی نسبت به فعالیت ورزشی مشابه از خود نشان می دهند و تمرین های تناوبی سرعتی بافت قلب را بیش از بافت های کبد و عضله دوقلو تحت فشار اکسایشی قرار می دهند.
۳۲۹.

تأثیر تمرین تناوبی شدید بر بیان ژن CTRP15 عضلانی و انتقال دهنده های اسید چرب آدیپوسیت ها در موش های صحرایی نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعالیت ورزشی تناوبی شدید متابولیسم FATCD36 FATP1 FABP4 CTRP15

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۶ تعداد دانلود : ۶۱۳
هدف پژوهش حاضر بررسی چهار هفته فعالیت ورزشی تناوبی شدید بر بیان ژن CTRP15 عضلانی و انتقال دهنده های اسید چرب آدیپوسیت ها در موش های صحرایی بالغ نژاد ویستار بود. در این پژوهش، 14 سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد ویستار (با سن هشت هفته) به صورت تصادفی ساده به دو گروه هفت تایی شاهد و تمرین تقسیم شدند. گروه تمرین چهار هفته تمرین تناوبی شدید دویدن روی نوارگردان (پنج جلسه در هفته، از سرعت 35 تا 55 متر در دقیقه از هفته اول تا هفته چهارم) انجام دادند و گروه شاهد، هیچ گونه تمرینی نداشتند. عضله نعلی، بافت چربی زیرپوستی هموژن شده، میزان بیان ژن CTRP15 و انتقال دهنده های اسید چرب ( FABP4 ، FATP1 و (FATCD36 با روش Real- time PCR  برای هریک از بافت ها سنجیده شدند . داده ها با استفاده از روش آماری تی مستقل با P
۳۳۰.

پیش آماده سازی با فعالیت ورزشی از طریق افزایش بیان نوروتروفین های هیپوکامپ، اختلال حافظه فضایی ناشی از ایسکمی مغزی در موش های صحرایی را کاهش می دهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیپوکامپ فعالیت ورزشی حافظه فضایی ایسکمی نوروتروفین

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۱۳۴۵ تعداد دانلود : ۷۷۸
هدف از این پژوهش، بررسی اثر پیش آماده سازی یک دوره فعالیت ورزشی بر اختلال حافظه فضایی و بیان «عامل رشد عصبی مشتق از مغز» و «عامل رشد عصبی» در ناحیه هیپوکامپ پشتی، در پی ایسکمی ریپرفیوژن مغزی در موش های صحرایی نر می باشد. بدین منظور، تعداد 21 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به صورت تصادفی انتخاب شدند و به سه گروه (شم، ایسکمی و ورزش + ایسکمی) تقسیم گردیدند. رت های گروه ورزش به مدت چهار هفته و به شکل پنج روز در هفته بر روی تردمیل دویدند. ایسکمی با انسداد هر دو شریان کاروتید مشترک نیز به مدت 20 دقیقه ایجاد شد. همچنین، عملکرد حافظه فضایی رت ها با استفاده از از ماز آبی موریس ارزیابی گشت و سطح بیان پروتئین ها با استفاده از رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی تعیین گردید. یافته ها نشان می دهند که پیش آماده سازی فعالیت ورزشی منجر به کاهش معنا دار مسافت طی شده و مدت زمان سپری شده برای رسیدن به سکوی هدف در آزمون ماز آبی موریس شده است. همچنین، فعالیت ورزشی پیش از ایسکمی، به صورت قابل توجهی میزان بیان پروتئین های «عامل رشد عصبی مشتق از مغز» و «عامل رشد عصبی» در ناحیه هیپوکامپ پشتی را در مقایسه با گروه ایسکمی افزایش داده است. براساس نتایج می توان گفت که پیش آماده سازی با فعالیت ورزشی، احتمالاً از طریق تنظیم افزایشی عوامل نوروتروفیک می تواند در برابر آسیب های ناشی از ایسکمی ریپرفیوژن، اثرات محافظتی داشته باشد و اختلال ناشی از ایسکمی مغزی در حافظه کوتاه مدت را بهبود بخشد.
۳۳۱.

تأثیر شیوه های گوناگون تمرین ورزشی بر سطوح پلاسمایی IL-6 و IL-10 موش های صحرایی نر بالغ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اینترلوکین 6 اینترلوکین10 فعالیت ورزشی استقامتی فعالیت ورزشی شدید تناوبی فعالیت ورزشی شدید تداومی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۲۷۴ تعداد دانلود : ۹۶۷
هدف از مطالعه حاضر بررسی و مقایسه ی تأثیر شیوه های مختلف فعالیت ورزشی بر IL-6 و IL-10 و کنترل وزن موش های صحرایی نر بالغ بود. در این پژوهش تجربی- آزمایشگاهی 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (با سن 8 هفته و میانگین وزن 10±170 گرم)، به طور تصادفی به 5 گروه مساوی 8 تایی کنترل، فعالیت ورزشی استقامتی(ET-Endurance Training) ، فعالیت ورزشی تناوبی شدید (HIIT-High Intensity Interval Training)، فعالیت ورزشی تداومی شدید (ST-Sprint Training) و فعالیت ورزشی بر سطح شیب دارITW-Incline Treadmill Workout) ) تقسیم شدند. گروه کنترل هیچ گونه برنامه تمرینی نداشت و گروه های فعالیت ورزشی به مدت 8 هفته و 5 جلسه در هفته فعالیت ورزشی انجام دادند. IL-6 و IL-10 با روش الایزا سنجیده شد و داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یک طرفه با 05/0p < تحلیل شدند. پژوهش حاضر نشان داد، مقادیر IL-6 و IL-10 پلاسمایی پس از 8 هفته، در هیچ یک از گروه های تمرینی نسبت به گروه کنترل تفاوت معنی داری نداشت(05/0p
۳۳۲.

تأثیر چهار هفته تمرین هوازی بر اختلالات شناختی و عملکرد حرکتی موش های صحرایی نر دیابتی شده با استرپتوزوتوسین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیابت تمرین اختلالات شناختی استرپتوزوتوسین

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی روانشناسی ورزشی آموزش و پژوهش در روانشناسی ورزشی
تعداد بازدید : ۱۹۴۹ تعداد دانلود : ۱۰۳۳
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر چهار هفته تمرین هوازی بر اختلالات شناختی و عملکرد حرکتی موش های صحرایی نر دیابتی بود. به این منظور 24 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار (وزن 9/9±275 گرم، سن 13 هفته) خریداری و به طور تصادفی به سه گروه شم، دیابت و دیابت+تمرین تقسیم شدند. دیابت با تزریق داخل صفاقی یک دوز استرپتوزوتوسین به مقدار ml/kg 60 القا شد. ملاک دیابتی شدن، قند خون بالای mg/dl 250 بود. یک هفته پس از القای دیابت، رت های گروه ورزش، به مدت چهار هفته، پنج روز در هفته (به مدت 30-20 دقیقه با سرعت 18-10 متر در دقیقه) روی تردمیل دویدند. از آزمون حافظه احترازی غیرفعال برای بررسی میزان اختلال در حافظه و از آزمون های سطح شیبدار و بارفیکس به منظور ارزیابی عملکرد حرکتی استفاده شد. یافته ها نشان داد که تمرین ورزشی به طور معنا داری میزان اختلال ناشی از دیابت در حافظه کوتاه مدت در آزمون حافظه احترازی غیرفعال (0001/0=P) را کاهش و عملکرد حرکتی موش های صحرایی دیابتی را در آزمون سطح شیبدار (017/0=P) و آزمون بارفیکس (0001/0=P) افزایش داد. به طور کلی می توان گفت که چهار هفته تمرین هوازی به بهبود اختلالات شناختی و عملکرد حرکتی در موش های صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین منجر می شود.
۳۳۳.

اثر هشت هفته مصرف روی و تمرین هوازی بر سطح گلوکز پلاسما و تعداد سلول های بتای پانکراس در رت های دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیابت تمرین هوازی سلول های بتا مکمل روی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۸۱۰ تعداد دانلود : ۸۸۶
هدف از این مطالعه بررسی اثر مصرف مکمل روی و هشت هفته تمرین هوازی بر سطوح قند خون و توزیع سلول های بتا پانکراس در موش های صحرایی دیابتی است. به طور تصادفی 60 رت نر بالغ به شش گروه تقسیم شدند: کنترل سالم (C)، کنترل تمرین (CE)، دیابت کنترل (D)، دیابتی با روی ((DZ، دیابتی با تمرین (DE)، و گروه دیابتی با روی و تمرین (DEZ). پس از هشت هفته، رت ها بی هوش شدند، سپس پانکراس جدا و پردازش شد. بخش هایی به طور تصادفی تعیین و تعداد سلول های رنگی بتا پانکراس شمارش شدند. سطح قند خون (BGL) در هفته های مختلف در این تحقیقات اندازه گیری شد. تجزیه وتحلیل آماری از آزمون واریانس ها نشان داد که BGL به طور چشمگیری در گروه های DEZ و DZ در مقایسه با C و گروه های D و CE کاهش یافت (05/0>P). تعداد سلول های بتای جزایر لانگرهانس در گروه DEZ به طور معنا داری (05/0>P) بالاتر از گروه D (اندازه اثر 81٪) و DE (اندازه اثر 97٪) و DZ بالاتر از گروه D (اندازه اثر 99٪) بود و قابل مقایسه با گروه شاهد C و CE بودند. نتایج این مطالعه نشان داد که مکمل روی همراه با تمرین هوازی می تواند نقش مؤثرتری در مدیریت دیابت داشته باشد و احتمالاً با کنترل بیماری دیابت و تحریک سلول های بتا به افزایش ترشح انسولین منجر شود. همچنین تا حد زیادی از تخریب سلول های بتای باقی مانده به وسیله برخی از تغییرات پاتولوژیک مثل هیپرتروفی جلوگیری می کند.
۳۳۴.

تأثیر یک دوره مکمل دهی عصارة دارچین بر پاسخ nAChR عضلة اسکلتی موش های صحرایی سالمند به فعالیت حاد وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سالمندی فعالیت وامانده ساز سارکوپنیا گیرندة نیکوتینی استیل کولین

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۶۱۷ تعداد دانلود : ۱۲۵۳
مصرف مکمل های حاوی آنتی اکسیدان در بهبود عملکرد در دوران سالمندی اهمیت زیادی دارد. هدف این تحقیق، بررسی تأثیر یک دوره مکمل دهی عصاره دارچین بر پاسخ گیرندة نیکوتینی استیل کولین (nAChR)پس از یک جلسه فعالیت وامانده ساز در موش های صحرایی سالمند بود. 32 سر موش سالمند نژاد ویستار به طور تصادفی در چهار گروه ورزش وامانده ساز، دارچین، دارچین– ورزش و کنترل تقسیم شدند. موش ها در گروه دارچین و دارچین- ورزش mg/kg/day 200 عصارة دارچین به مدت 14 روز به صورت گاواژ دریافت کردند. در گروه ورزش و دارچین– ورزش، موش ها ابتدا با سرعت m/min 10 برای گرم کردن روی تردمیل راه رفتند و سپس هر دو دقیقه، m/min 2 به سرعت تردمیل اضافه شد تا سرعت به m/min 28 رسید. پس از بیهوشی، عضله SOL و EDL در حالت استراحت، بلافاصله و چهار ساعت بعد خارج شد. از روش هموژن کردن و سپس وسترن بلات برای شناسایی تغییر متغیرها استفاده شدند. داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس یکطرفه (One Way ANOVA) در سطح معناداری (05/0 ≥P ) تجزیه وتحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که میزان nAChR بلافاصله و چهار ساعت بعد در عضله SOL، در همه گروه ها به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود (05/0˂ P). با وجود این در عضله EDL این افزایش معنادار نبود (05/0 ≤P). به نظر می رسد که مکمل دهی عصاره دارچین و فعالیت استقامتی، روش مناسبی برای کاهش توسعة سارکوپنیا و افزایش سنتز nAChR در افراد سالمند باشد.
۳۳۵.

اثر مصرف کوتاه مدت مکمل تورین بر میزان خستگی عصبی عضلانی و سطوح لاکتات خون در فعالیت تناوبی بیشینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لاکتات خون اسید آمینه تورین خستگی عصبی - عضلانی فعالیت ورزشی تناوبی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۳۰۸۴ تعداد دانلود : ۹۹۴
هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر مصرف کوتاه مدت مکمل اسید آمینة تورین بر خستگی عصبی- عضلانی و تجمع لاکتات پس از اجرای فعالیت ورزشی تناوبی بیشینه بود. جامعه آماری دانشجویان تربیت بدنی و روش تحقیق نیمه تجربی بود. بدین منظور 20 مرد فعال داوطلب (با میانگین سنی 25/1±12/22 سال، قد 63/4±59/174 سانتی متر، وزن 97/8±52/71 کیلوگرم، شاخص تودة بدن 19/2±40/23 کیلوگرم بر متر مربع و درصد چربی بدن 21/1±81/11) در دو گروه مکمل یا دارونما که به طور تصادفی انتخاب شده بودند، طی دو جلسه پیش آزمون و پس آزمون در اجرای فعالیت ورزشی تناوبی بیشینه شرکت کردند. مکمل تورین و دارونما (نشاسته) به صورت کپسول های یک گرمی در اختیار آزمودنی های گروه تجربی و کنترل قرار گرفت، تا روزانه 5 کپسول را به مدت دو هفته مصرف کنند. پس از پایان دوره مصرف مکمل، بلافاصله، پس آزمون صورت گرفت. به منظور تعیین تفاوت بین متغیرها از آزمون انوا با عامل بین گروهی و آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که مصرف کوتاه مدت مکمل اسید آمینه تورین میزان خستگی عصبی- عضلانی (002/0P=) و میزان تجمع لاکتات خون (000/0P=) را پس از اجرای فعالیت ورزشی تناوبی بیشینه کاهش می دهد. بنابراین، می توان بااحتیاط گفت که از این مکمل می توان به عنوان راهگشای بهبود عملکرد ورزشی در فعالیت های متناوب سرعتی استفاده کرد.
۳۳۶.

اثر پیش درمان تمرینات اینتروال همراه با ویتامین دی بر IL-10، BDNF و TNFα در مغز رت های مدل آنسفالومیلیت خود ایمن تجربی (EAE)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین اینتروال ویتامین D ضدالتهابی سایتوکاین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۷ تعداد دانلود : ۳۹۸
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر پیش درمان تمرینات اینتروال و ویتامین دی ( D ) بر فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) و TNFα در مغز رت های مدل آنسفالومیلیت خود ایمن تجربی ( EAE ) انجام شد. بدین منظور، 30 سر رت نژاد لوئیس شش هفته ای، پنج روز در هفته و به مدت شش هفته تمرینات دوی اینتروال را به صورت ۱۰ تکرار ۱ دقیقه ای انجام دادند. نسبت کار به استراحت ۱ به ۲ و کل زمان دویدن ۳۰ دقیقه در نظر گرفته شد. بعد از اتمام دوره تمرینی، رت ها با نخاع خوکچه هندی و ادجوانت کامل ایمونیزه شدند. روند بیماری و تغییرات بالینی رت ها به مدت 2 هفته بعد از القاء مدل بیماری مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد رت های ماده نژاد لوئیس مبتلا به آنسفالومیلیت خود ایمن تجربی افزایش معنی داری در اینترلوکین-10 (IL-10) ( P=0.003 ) و کاهش معنی داری در فاکتور نکروز توموری آلفا ( TNF-α ) ( P=0.001 ) داشتند اما تغییرات BDNF ( P=0.62 ) به حد معناداری نرسید. همچنین علایم بالینی در موش ها تمرین کرده با تاخیر ظاهر شد. با توجه به نتایج تحقیق حاضر، به نظر می رسد که تمرین اینتروال به مدت شش هفته به همراه ویتامین D میتواند ضمن به تاخیر انداختن بروز علایم بالینی، ذخایر شاخص های ضدالتهابی و التهابی را در مغز مدل های مبتلا به آنسفالومیلیت خود ایمن تجربی افزایش داده و در نتیجه به حفاظت عصبی کمک نماید.
۳۳۷.

تأثیر تمرینات ثبات مرکزی و ویتامین D بر شاخص های آمادگی جسمانی زنان جوان مبتلا به ام .اس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آمادگی جسمانی تمرینات ثبات مرکزی ویتامین D بیماری ام .اس

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی ورزش معلولین
تعداد بازدید : ۱۸۷۲ تعداد دانلود : ۱۳۹۴
هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر تمرینات ثبات مرکزی و ویتامین D بر شاخص های آمادگی جسمانی زنان جوان مبتلا به ام .اس بود. بدین منظور، 36 زن مبتلا به ام .اس از نوع عود کننده فروکش کننده با سطح وضعیت ناتوانی گسترش یافته( EDSS ) کمتر یا مساوی سه (با میانگین سنی 57/6±72/32 سال؛ قد 23/4±164 سانتی متر؛ وزن 4/11±1/65 کیلوگرم؛ سابقه بیماری 20/1±4 سال) به طور داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند و به شکل تصادفی به چهار گروه (شامل: سه گروه مکمل، تمرین و ترکیب تمرین + مکمل و گروه کنترل) تقسیم شدند. قبل و بعد از دوره آزمایش، تمامی آزمودنی ها در آزمون قدرت عضلات اکستنسور بالاتنه با دینامومتر، استقامت عضلات فلکسور تنه با آزمون نگه داری تنه در زاویه 60 درجه، انعطاف پذیری با آزمون ولز، هماهنگی با آزمون پرتاب پی در پی توپ تنیس و تعادل با آزمون ایستادن تک پا شرکت کردند. تمرینات ثبات مرکزی به مدت هشت هفته و به صورت سه بار در هفته به طور فزاینده (جلسه اول، پنج ثانیه حفظ حرکت با شش تکرار تا جلسه آخر، هشت ثانیه حفظ حرکت با 10 تکرار) اجرا گشت. گروه های مکمل هر دو هفته، یک بارکپسول IU 1500 ویتامین D را مصرف می کردند. از آزمون آماری تحلیل کوواریانس برای ارزیابی اطلاعات استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که تمرین ورزشی همراه با مصرف ویتامین D درمقایسه با گروه کنترل موجب بهبود قدرت (P=0.002) و استقامت (0.001=P) ) عضلانی، انعطاف پذیری (P=0.001) ، هماهنگی (P=0.001) و تعادل (P=0.001) شده و درمقایسه با مصرف ویتامین D، منجر به بهبود استقامت عضلانی (P=0.001)، انعطاف پذیری (0.001=P) ، هماهنگی (P=0.001) و تعادل (P=0.001) می گردد. همچنین، تمرین ورزشی بدون مصرف ویتامین D درمقایسه با گروه مصرف ویتامین D موجب بهبود استقامت عضلانی (P=0.015) شده و درمقایسه با گروه کنترل موجب بهبود استقامت (P=0.002)، هماهنگی (P=0.031) و تعادل(P=0.001) گشته است؛ اما مصرف ویتامین D به تنهایی، تأثیر مثبت و معناداری بر متغیرهای پژوهش نداشت (P>0.05). با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که به ترتیب اولویت، تمرین ورزشی همراه با مصرف ویتامین D و سپس تمرین ورزشی، تأثیر مطلوبی بر بهبود شاخص های آمادگی جسمانی دارد.
۳۳۸.

تأثیر کوتاه مدت مکمل دهی کوآنزیم Q10 و استراتژی پیش سرمایی بر شاخص های آسیب عضلانی شناگران نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی ایمونولوژی ورزشی
تعداد بازدید : ۱۳۱۹ تعداد دانلود : ۷۰۶
هدف از مطالعة حاضر بررسی استفاده از مکمل دهی دوهفته ای کوآنزیم Q 10(CoQ 10) و پیش سرمایی بر سطح سِرمی کراتین کیناز (CK)، آسپارتات آمینوترانس فراز (AST) و لاکتات (LAC) پلاسمایی شناگران نوجوان نخبه حین تمرینات سنگین و رکوردگیری شنا بود. 32 پسر سالم داوطلب به صورت تصادفی به چهار گروه هشت نفری، مکمل دهی CoQ 10، پیش سرمایی، مکمل دهی+پیش سرمایی و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها طی 18 جلسه در تمرینات ترکیبی شنای سرعت و استقامت به مسافت 5 کیلومتر در هر جلسه شرکت کردند. خون گیری سه مرحله ای، پیش از رکوردگیری اول و سپس قبل و بعد از رکوردگیری دوم در مسافت های 800، 200 و 50 متر جمع آوری شد. آنالیز داده ها با آزمون های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرّر و آنکووا انجام گرفت. مطابق با نتایج، تفاوت آماری معناداری در مرحلة اوّل خون گیری با مقایسة بین گروهی سطح شاخص های CK، AST و LAC مشاهده نشد (05/0P˃). تفاوت آماری معناداری در مراحل دوم و سوم خون گیری با مقایسة بین گروهی مشاهده شد (05/0P˂). به طوری که سطح شاخص های CK، AST و LAC در گروه های پیش سرمایی و کنترل نسبت به گروه های مکمل دهی و مکمل دهی+ پیش سرمایی افزایش معناداری یافتند. در نتیجه، مکمل دهی CoQ 10از تغییرات نامطلوب شاخص های آسیب عضلانی در حین تمرینات سنگین و رکوردگیری شنا ممانعت می کند. درحالی که استراتژی پیش سرمایی به تنهایی تأثیری بر کاهش سطح شاخص های آسیب عضلانی ندارد.
۳۳۹.

تأثیر تمرین هوازی و هوای آلوده به ذرات کربن سیاه بر بیان ژن IL-6 در بافت های هیپوکمپ و قشر قدامی مغز موش های صحرایی نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین هوازی هوای آلوده ذرات کربن سیاه IL-6 هیپوکمپ قشر قدامی مغز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۹ تعداد دانلود : ۳۶۹
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین هوازی و هوای آلوده به ذرات کربن سیاه بر بیان ژن اینترلوکین-شش در هیپوکمپ و قشر قدامی مغز موش های صحرایی نر بود. 24 سر موش نر نژاد ویستار هشت تا ده هفته ای به طور تصادفی در چهار گروه الف) کنترل، ب) آلودگی، ج) تمرین و د) تمرین- آلودگی قرار گرفتند. از دستگاه تزریق ذرات و اتاقک (فالونک) به منظور قرارگیری حیوانات در معرض ذرات کربن سیاه با قطر کمتر از ده میکرون استفاده شد. موش های گروه های آلودگی و تمرین- آلودگی به مدت چهار هفته (پنج روز در هفته، دو ساعت در روز) در معرض هوای آلوده به ذرات کربن سیاه قرار گرفتند. پس از هر جلسه آلودگی، گروه تمرین – آلودگی به همراه گروه تمرین به اجرای برنامه تمرین هوازی با 50 درصد سرعت بیشینه خود (60 دقیقه در هر جلسه) پرداخته و 24 ساعت پس از آخرین جلسه حیوانات قربانی شدند. با استفاده از روش ریل  تایم- Pcr ، بیان ژن اینترلوکین-شش بافت های هیپوکمپ و قشر قدامی مغز موش ها مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت تعیین معنادار بودن تأثیر تمرین و آلودگی از تحلیل واریانس دوطرفه استفاده گردید. هوای آلوده به ذرات کربن سیاه منجر به افزایش معنی داری در بیان ژن اینترلوکین-شش بافت های هیپوکمپ ( 0.007 = P ) و قشر قدامی مغز ( 0.010 = P ) گردید، بااین وجود تمرین هوازی تأثیر معنی داری بر بیان این ژن نداشت. باوجود عدم معنی داری تأثیر تمرین هوازی بر بیان ژن اینترلوکین-شش نتایج این تحقیق نشان داد که میزان بیان این ژن در گروه های تمرین و آلودگی- تمرین کمتر از گروه آلودگی بود. بنابراین به نظر می رسد تمرین می تواند با کاهش اینترلوکین-شش در مغز اثرات التهاب عصبی ناشی از آلودگی را تعدیل کند.
۳۴۰.

اثر هشت هفته تمرین هوازی همراه با مصرف ژل رویال بر برخی شاخص های قلبی عروقی طی پرفشار خونی مزمن ناشی از القای ال- نیم در موش های نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین هوازی ژل رویال پر فشار خونی شاخص های قلبی عروقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۸ تعداد دانلود : ۴۱۴
پرفشار خونی یکی از شایع ترین علت های ابتلا به بیماری های قلبی عروقی است که می توان با استفاده از راهبرد های غیر دارویی همچون ورزش و مکمل های آنتی اکسیدانی آن را کنترل کرد. هدف پژوهش بررسی اثر تمرین هوازی همراه با مصرف ژل رویال بر مهارکننده آنزیم مبدل آنژیوتانسین ( ACE-I ) و نیتریک اکساید ( NO ) پلاسما و  VEGF بافت قلب موش های مبتلا به پرفشار خونی بود.42 موش صحرایی نر به صورت تصادفی به شش گروه: کنترل، شم، ال- نیم، ال- نیم+ مکمل، ال- نیم+ تمرین، ال- نیم+ مکمل+ تمرین تقسیم شدند. به جز گروه کنترل و شم سایر گروه ها به مدت هشت هفته و شش جلسه در هفته محلول ال- نیم (10 میلی گرم/کیلوگرم)، برای ایجاد پرفشارخونی، به صورت زیر صفاقی دریافت کردند. تمرین نوارگردان با سرعت 15 تا 22 متر در دقیقه به مدت 25 تا 64 دقیقه پنج جلسه در هفته به مدت هشت هفته در گروه های تمرینی اجرا شد. گروه های مکمل، ژل رویال را با دوز 100 میلی گرم/کیلوگرم به مدت هشت هفته و پنج بار در هفته به صورت گاواژ دریافت کردند. سنجش شاخص ها با استفاده از کیت مورد نظر و به روش الایزا انجام شد. یافته ها نشان داد تمرین هوازی و مصرف ژل در گروه ترکیبی سبب افزایش معنی دار NO و  ACE-I پلاسما نسبت به گروه ال- نیم و نیز افزایش معنی دار مقادیر VEGF  بافت قلب گروه تمرین و گروه ترکیبی نسبت به گروه ال- نیم ( P<0.05 ) می شود. بر اساس نتایج، با وجود اثر مثبت تمرین و مصرف ژل بر شاخص های پژوهش، این تغییرات در گروه ترکیبی معنی دار بود که نشانگر اثر هم افزایی آنها می باشد. لذا به نظر می رسد هشت هفته تمرین به همراه مصرف ژل رویال بتواند استرس اکسیداتیو ناشی از القای ال- نیم را کاهش دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان