مطالب مرتبط با کلیدواژه

سوپراکسید دیسموتاز


۱.

تأثیر مصرف مکمل زعفران بر تغییرات سطوح آنزیمی سوپراکسایددیسموتاز و کاتالاز طی یک جلسه فعالیت شدید بی هوازی در زنان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزمون وینگیت مکمل زعفران سوپراکسید دیسموتاز کاتالاز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶۱ تعداد دانلود : ۸۳۱
آگاهی ورزشکاران از فواید استفاده از مکمل های ضداکسایشی گوناگون برای تقویت دستگاه ضداکسایشی بدن، موجب مصرف فراوان این مواد توسط آن ها شده است. از طرفی، به دلیل اثرات نامطلوب مکمل های شیمیایی، جایگزین کردن مواد و ترکیبات طبیعی به جای مواد شیمیایی ضروری به نظر می رسد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مصرف مکمل گیاهی زعفران طی یک جلسه فعالیت بی هوازی بر تغییرات سطوح آنزیمی سوپراکسایددیسموتاز (SOD) و کاتالاز (CAT) پلاسمای زنان جوان تمرین کرده انجام شده است. برای این منظور 10 دانشجوی دختر رشته تربیت بدنی (میانگین±انحراف معیار سن، 87/1±27/21 سال و وزن، 60/2±88/54 کیلوگرم) به صورت تصادفی انتخاب شدند. آزمودنی ها پس از 12 ساعت ناشتایی در آزمایشگاه حاضر شدند و بعد از مصرف کپسول های حاوی زعفران آزمون وینگیت را اجرا کردند. آزمودنی ها مجدداً پس از سه روز بی تمرینی آزمونی مشابه جلسه اول اجرا کردند، اما این بار به جای زعفران از دارونما استفاده شد. برای سنجش فعالیت آنزیم های SOD و CAT به روش رنگ سنجی شیمیایی در هر جلسه در سه مرحله (ناشتا، پس از مصرف زعفران یا دارونما و پس از انجام آزمون) از آزمودنی ها نمونه خونی گرفته شد. برای مقایسه تغییرات پارامترها در پاسخ به مکمل و ورزش در دو گروه از آزمون t مستقل و برای مقایسه درون گروهی داده ها از تحلیل واریانس مکرر (یک طرفه) استفاده شد. تحلیل آماری داده ها نشان داد سطوح استراحتی SOD وCAT در جلسه مکمل پس از مصرف زعفران کاهش و پس از انجام فعالیت افزایش معنی داری داشت (05/0P<). این تغییرات، در مقایسه با جلسه کنترل برای SOD در هر دو مرحله معنی دار بود، اما برای CAT کاهش در هر دو مرحله معنی دار نبود. بر اساس یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که احتمالاً مصرف مکمل زعفران قبل از انجام فعالیت ورزشی می تواند محرک مناسبی برای بهبود و افزایش کارآیی دستگاه ضد اکسایشی باشد.
۲.

تأثیر هشت هفته تمرین هوازی به همراه مصرف مکمل کلرلا بر کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز در قلب موش های صحرایی نر دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین هوازی مکمل کلرلا سوپراکسید دیسموتاز کاتالاز بافت قلب دیابت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۴ تعداد دانلود : ۴۲۶
هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر هشت هفته تمرین هوازی به همراه مصرف مکمل کلرلا بر فعالیت کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز در قلب موش های صحرایی نر دیابتی بود. تعداد 50 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار 14-12 هفته ای، با میانگین وزن 10 ± 220 گرم در قفس های پلی کربنات با شرایط دمایی 22-20 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 10 ± 45 چرخه روشنایی/ تاریکی 12:12 ساعت، با دسترسی آزاد به آب و غذای ویژه موش های آزمایشگاهی نگهداری شده بودند. این موش ها پس از یک هفته آشناسازی با محیط آزمایشگاه به طور تصادفی به پنج گروه تقسیم شدند (چهار گروه دیابتی و یک گروه غیردیابتی): تمرین، مکمل، تمرین + مکمل، کنترل دیابتی و کنترل غیردیابتی. برنامه تمرینی در هشت هفته که با سرعت 21-10 متر در دقیقه و مدت زمان 50-10 دقیقه بود، اجرا شد. القای دیابت با یک بار تزریق درون صفاقی محلول استروپتوزوسین  (STZ) حل شده در بافر سیترات 1/0 مولار و به میزان 55 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن انجام شد. آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز به روش الایزا اندازه گیری شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس عاملی (2×2) استفاده شد . تمامی مداخلات (کلرلا، تمرین و تمرین مکمل) منجر به کاهش مقدار گلوکز خون در موش های دیابتی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بعد از دوره مداخله، مقدار فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز در همه گروه های دیابتی به طور معنا داری کمتر از موش های سالم غیردیابتی بود و همچنین، هر سه نوع مداخله مانع کاهش فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز ناشی از دیابت شده بود. هرچند تفاوتی بین مقدار تأثیر تمرین با مکمل وجود نداشت، اثر تجمعی مصرف مکمل همراه با تمرین سبب می شود که اثرگذاری گروه توأم در جلوگیری از کاهش مقدار فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز، بهتر از هر دو مداخله تمرین و مکمل به تنهایی باشد؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت که هشت هفته مکمل سازی کلرلا، تمرین هوازی و مکمل سازی کلرلا همراه با تمرین هوازی، مانع کاهش فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز ناشی از دیابت در بافت قلبی موش های صحرایی نر است.
۳.

تغییرات سرمی آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز در دختران غیرفعال مصرف کننده کوآنزیم Q10 پس از تمرینات حاد مقاومتی متوسط و شدید(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۲۲
زمینه و هدف : تمرینات ورزشی متوسط تا شدید باعث آسیب بافت های بدن می گردد، اما استفاده از مکمل های آنتی اکسیدانی می تواند استرس اکسیداتیو ناشی از تمرین ورزشی را تعدیل نماید. هدف تحقیق حاضر بررسی تغییرات سرمی آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) و سوپراکسید دیسموتاز (SOD) دختران غیرفعال مصرف کننده کوآنزیم Q10 پس از تمرینات حاد مقاومتی متوسط و شدید بود. روش تحقیق : نوع تحقیق نیمه تجربی می باشد. تعداد 27 دانشجوی دختر به طور تصادفی در سه گروه (دو گروه تمرین مقاومتی و یک گروه کنترل) قرار گرفتند. گروه های تجربی یک جلسه فعالیت حاد مقاومتی با شدت متوسط (70 درصد 1RM) و فعالیت حاد مقاومتی شدید (85 درصد 1RM) را در ابتدا و انتهای دو هفته پروتکل تحقیق به اجرا درآوردند و در طول این مدت، مکمل کوآنزیم Q10 (30 میلی گرم/روز) دریافت نمودند. خونگیری بلافاصله پس از فعالیت حاد و مکمل گیری صورت گرفت. شاخص های GPX و SOD با روش رنگ سنجی آنزیمی مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و LSD در سطح 0/05>p استخراج گردید. یافته ها : فعالیت حاد مقاومتی متوسط و شدید تغییر معنی داری در فعالیت آنزیم GPX (به ترتیب با 0/06=p و 0/19=p) و SOD (به ترتیب با 0/42=p و 0/61=p) سرم ایجاد نکرد، اما اجرای آن ها پس از دو هفته مکمل یاری کوآنزیم Q10، با افزایش معنی دار فعالیت آنزیم های SOD (به ترتیب با 0/01=p و 006/0=p) و GPX (p=0/01) همراه بود. در مقایسه تاثیر دو نوع تمرین، تمرین مقاومتی شدید کاهش بیشتر شاخص GPX (p=0/002) را در پی داشت. نتیجه گیری : مصرف کوتاه مدت مکمل کوآنزیم  Q10 موجب بهبود وضعیت آنتی اکسیدانی افراد غیرفعال  شده و می تواند نگرانی افراد تمرین کننده را برای محفوظ ماندن از اثرات مخرب استرس اکسیداتیو پس از تمرینات مقاومتی حاد شدید (بالای 85 درصد 1RM) رفع نماید و به عنوان یک راهبرد تغذیه ای، در کنار سایر مکمل ها گنجانده شود.
۴.

تاثیر دو هفته مکمل یاری کورکومین بر شاخص های مالون دی آلدئید و سوپر اکسید دیسموتاز سرم پس از یک جلسه فعالیت تناوبی شدید در دختران دارای اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعالیت تناوبی شدید مالون دی آلدئید سوپراکسید دیسموتاز مکمل های ضد اکسایشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۰۷
زمینه و هدف : افزایش فشار اکسایشی ناشی از فعالیت ورزشی و همچنین قابلیت بدن برای مقابله با عوارض ناشی از آن، موجب سطوح مختلف سلامت و بیماری در افراد می شود. از این رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر دو هفته مکمل یاری کورکومین بر میزان مالون دی آلدئید (MDA) و سوپر اکسید دیسمیوتاز (SOD) سرم پس از یک جلسه فعالیت تناوبی شدید در دختران دارای اضافه وزن و چاق به اجرا در آمد. روش تحقیق : تعداد 22 نفر دختر دارای اضافه وزن و چاق (میانگین سن: 79/1±21 سال؛ وزن: 81/7±80/68 کیلو گرم؛ شاخص توده بدن: 96/1± 18/31 کیلوگرم/متر مربع) به صورت هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی، به دو گروه همگن (تجربی و دارونما) از لحاظ سنی و شاخص توده بدنی تقسیم گردیدند. گروه تجربی، تحت مداخله فعالیت حاد تناوبی شدید (پروتکل فعالیت شاتل ران با 85 تا 95 درصد حداکثر ضربان قلب) و مکمل کورکومین (80 میلی گرم/روز بعد از ناهار) قرار گرفتند. نتایج با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی LSD در سطح 0/05>p استخراج گردید. یافته ها : فعالیت تناوبی شدید موجب افزایش معنی دار MDA (p=0/001) و کاهش معنی دار SOD (p=0/001) شد؛ در حالی که دو هفته مکمل گیری کورکومین موجب کاهش معنی دار MDA (p=0/009) و افزایش معنی دار SOD (p=0/01) گردید. از طرف دیگر، دو هفته مکمل گیری کورکومین قبل از فعالیت تناوبی شدید، موجب عدم تغییر معنی دار MDA (p=0/06) و SOD (p=0/21) شد. نتیجه گیری : دو هفته مکمل دهی کورکومین موجب مهار پراکسیداسیون لیپیدی می شود.
۵.

تاثیر 8 هفته تمرینات تناوبی شنا با شدت بالا بر سطح فاکتور شبه هسته ای ۲ مشتق از اریتروئید ۲ (Nrf2) و سوپراکسیددیسموتاز (SOD) در موش های صحرایی نر چاق مبتلا به استئاتوهپاتیت غیرالکلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فاکتور شبه هسته ای ۲ مشتق از اریتروئید ۲ سوپراکسید دیسموتاز فعالیت ورزشی شنای تناوبی با شدت بالا استئاتوهپاتیت غیرالکلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۳۵
مقدمه و هدف: با افزایش بی تحرکی در دنیای مدرن امروزی، بسیاری از بیماری های متابولیکی ناشی از عدم فعالیت بدنی گسترش یافته اند. از جمله این بیماری ها می توان به بیماری استئاتوهپاتیت غیرالکلی اشاره کرد که با افزایش استرس اکسیداتیو همراه است. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر هشت هفته تمرینات تناوبی شنا با شدت بالا بر سطح فاکتور شبه هسته ای ۲ مشتق از اریتروئید ۲ (Nrf2) و سوپراکسید دیسموتاز (SOD) در موش های صحرایی نر چاق مبتلا به استئاتوهپاتیت غیرالکلی (NASH) بود.مواد و روش ها: در ابتدا موش های صحرایی در سن 6 تا 8 هفته به طور تصادفی به دو گروه سالم (20= n) و بیمار (رژیم پرچرب (HFD)) (n=20) تقسیم شدند. رژیم پرچرب به مدت 8 هفته ادامه داشت تا موش ه ای صحرایی مبتلا به NASH شوند. پس از القا بیماری، گروه بیمار به طور تصادفی به 2 گروه بیمار - بی تحرک (10=n)، بیمار - شنا (10=n)،  تقسیم شدند؛ هم چنین گروه سالم نیز به دو گروه سالم - بی تحرک (10=n) و گروه سالم - شنا (10=n) تقسیم گردیدند. تمرین HIIT شنا، شامل 20 نوبت 30 ثانیه ای شنا با 30 ثانیه استراحت بین هر نوبت (سه روز در هفته به مدت هشت هفته) بود. در تمرین تناوبی، بار اعمال شده در هفته اول، وزنه ای به میزان 7 درصد وزن بدن هر موش صحرایی بود و هر هفته 1 درصد به آن اضافه شد. پروتئین Nrf2 از بافت کبد و از طریق تکنیک وسترن بلات و SOD از سرم خون اندازه گیری شدند. برای مشخص نمودن تفاوت میان گروه ها از آزمون آماری آنووای یکراهه و آزمون تعقیبی بونفرونی (0.05>P < span lang="FA">) استفاده شد. یافته ها: نتایج آنالیز آماری نشان داد در متغیر SOD، گروه بیمار بی تحرک نسبت به سالم بی تحرک و سالم - شنا کاهش معنادار (0.05>P < span lang="FA">) و گروه سالم - شنا نسبت به بیمار - شنا افزایش معنادار وجود داشت (0.05>P < span lang="FA">). در متغیر Nrf2 گروه سالم - بی تحرک نسبت به گروه های بیمار - بی تحرک و بیمار - شنا افزایش معنادار وجود داشت (0.05>P < span lang="FA">). هم چنین در گروه بیمار - شنا نسبت به بیمار - بی تحرک تغییر معناداری وجود نداشت(0.05 )بحث و نتیجه گیری: تمرینات تناوبی شنا با شدت بالا در بیماران مبتلا به NASH، می تواند بر سیستم آنتی اکسیدانی تاثیر مثبت داشته باشد با این وجود در این زمینه انجام پژوهش های دیگر ضروری است.