مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
کاتالاز
حوزه های تخصصی:
آگاهی ورزشکاران از فواید استفاده از مکمل های ضداکسایشی گوناگون برای تقویت دستگاه ضداکسایشی بدن، موجب مصرف فراوان این مواد توسط آن ها شده است. از طرفی، به دلیل اثرات نامطلوب مکمل های شیمیایی، جایگزین کردن مواد و ترکیبات طبیعی به جای مواد شیمیایی ضروری به نظر می رسد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مصرف مکمل گیاهی زعفران طی یک جلسه فعالیت بی هوازی بر تغییرات سطوح آنزیمی سوپراکسایددیسموتاز (SOD) و کاتالاز (CAT) پلاسمای زنان جوان تمرین کرده انجام شده است. برای این منظور 10 دانشجوی دختر رشته تربیت بدنی (میانگین±انحراف معیار سن، 87/1±27/21 سال و وزن، 60/2±88/54 کیلوگرم) به صورت تصادفی انتخاب شدند. آزمودنی ها پس از 12 ساعت ناشتایی در آزمایشگاه حاضر شدند و بعد از مصرف کپسول های حاوی زعفران آزمون وینگیت را اجرا کردند. آزمودنی ها مجدداً پس از سه روز بی تمرینی آزمونی مشابه جلسه اول اجرا کردند، اما این بار به جای زعفران از دارونما استفاده شد. برای سنجش فعالیت آنزیم های SOD و CAT به روش رنگ سنجی شیمیایی در هر جلسه در سه مرحله (ناشتا، پس از مصرف زعفران یا دارونما و پس از انجام آزمون) از آزمودنی ها نمونه خونی گرفته شد. برای مقایسه تغییرات پارامترها در پاسخ به مکمل و ورزش در دو گروه از آزمون t مستقل و برای مقایسه درون گروهی داده ها از تحلیل واریانس مکرر (یک طرفه) استفاده شد. تحلیل آماری داده ها نشان داد سطوح استراحتی SOD وCAT در جلسه مکمل پس از مصرف زعفران کاهش و پس از انجام فعالیت افزایش معنی داری داشت (05/0P<). این تغییرات، در مقایسه با جلسه کنترل برای SOD در هر دو مرحله معنی دار بود، اما برای CAT کاهش در هر دو مرحله معنی دار نبود. بر اساس یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که احتمالاً مصرف مکمل زعفران قبل از انجام فعالیت ورزشی می تواند محرک مناسبی برای بهبود و افزایش کارآیی دستگاه ضد اکسایشی باشد.
تأثیر 10 هفته تمرین تناوبی شدید و مکمل چای سبز بر سطوح سرمی سیرتوئین یک و کاتالاز در زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر 10 هفته تمرین تناوبی شدید به همراه مصرف چای سبز بر سطوح سرمی سیرتوئین یک و کاتالاز در زنان دارای اضافه وزن انجام گرفت. بدین منظور، 30 زن غیر ورزشکار دارای اضافه وزن (با میانگین سنی 2/1±07/21 سال، وزن 6/2±1/72 کیلوگرم و درصد چربی 5/1±1/34) به صورت تصادفی در سه گروه تمرین تناوبی شدید با مکمل، تمرین با دارونما و گروه مکمل تقسیم شدند و برنامه تمرین دویدن رفت و برگشتی در یک مسیر 20 متری در 30 ثانیه با شدت 85 تا 95 درصد ضربان قلب بیشینه را طی سه جلسه در هفته و به مدت ۱0 هفته انجام دادند. قابل ذکر است که گروه های مصرف کننده چای سبز، روزانه سه قرص ۵۰۰ میلی گرمی چای سبز را به مدت ۱0 هفته مصرف نمودند. سیرتوئین یک، کاتالاز، حداکثر اکسیژن مصرفی و درصد چربی آزمودنی ها نیز در ابتدا و انتهای پژوهش اندازه گیری گردید. یافته ها نشان می دهند که ۱0 هفته تمرین تناوبی شدید به همراه چای سبز موجب افزایش سطوح سیرتوئین یک و کاتالاز و نیز کاهش معنادار وزن و درصد چربی می گردد که این تفاوت ها در گروه تمرین به همراه چای سبز نسبت به دو گروه دیگر به طور معناداری بارزتر می باشد. همچنین، حداکثر اکسیژن مصرفی تنها در گروه تمرین به همراه چای سبز افزایش معناداری یافته است. احتمالاً مکمل چای سبز به همراه تمرینات تناوبی شدید می تواند با افزایش سطوح سیرتوئین یک و کاتالاز موجب ارتقای سیستم ضداکسایشی، بهبود ترکیب بدنی و حداکثر توان هوازی زنان دارای اضافه وزن گردد.
تأثیر هشت هفته تمرین هوازی به همراه مصرف مکمل کلرلا بر کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز در قلب موش های صحرایی نر دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۸
181 - 196
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر هشت هفته تمرین هوازی به همراه مصرف مکمل کلرلا بر فعالیت کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز در قلب موش های صحرایی نر دیابتی بود. تعداد 50 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار 14-12 هفته ای، با میانگین وزن 10 ± 220 گرم در قفس های پلی کربنات با شرایط دمایی 22-20 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 10 ± 45 چرخه روشنایی/ تاریکی 12:12 ساعت، با دسترسی آزاد به آب و غذای ویژه موش های آزمایشگاهی نگهداری شده بودند. این موش ها پس از یک هفته آشناسازی با محیط آزمایشگاه به طور تصادفی به پنج گروه تقسیم شدند (چهار گروه دیابتی و یک گروه غیردیابتی): تمرین، مکمل، تمرین + مکمل، کنترل دیابتی و کنترل غیردیابتی. برنامه تمرینی در هشت هفته که با سرعت 21-10 متر در دقیقه و مدت زمان 50-10 دقیقه بود، اجرا شد. القای دیابت با یک بار تزریق درون صفاقی محلول استروپتوزوسین (STZ) حل شده در بافر سیترات 1/0 مولار و به میزان 55 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن انجام شد. آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز به روش الایزا اندازه گیری شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس عاملی (2×2) استفاده شد . تمامی مداخلات (کلرلا، تمرین و تمرین مکمل) منجر به کاهش مقدار گلوکز خون در موش های دیابتی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بعد از دوره مداخله، مقدار فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز در همه گروه های دیابتی به طور معنا داری کمتر از موش های سالم غیردیابتی بود و همچنین، هر سه نوع مداخله مانع کاهش فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز ناشی از دیابت شده بود. هرچند تفاوتی بین مقدار تأثیر تمرین با مکمل وجود نداشت، اثر تجمعی مصرف مکمل همراه با تمرین سبب می شود که اثرگذاری گروه توأم در جلوگیری از کاهش مقدار فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز، بهتر از هر دو مداخله تمرین و مکمل به تنهایی باشد؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت که هشت هفته مکمل سازی کلرلا، تمرین هوازی و مکمل سازی کلرلا همراه با تمرین هوازی، مانع کاهش فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز ناشی از دیابت در بافت قلبی موش های صحرایی نر است.
تأثیر سابقه تمرینات استقامتی در جلوگیری از اثرات مضر استرس اکسیداتیو یک جلسه فعالیت وامانده ساز در موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۹)
407 - 419
حوزه های تخصصی:
نوع فعالیت بدنی انجام گرفته تأثیر بسزایی در میزان آسیب اکسایشی و پاسخ دفاعی بدن دارد. فعالیت بدنی منظم می تواند به عنوان یک واکسن عمل کند و سبب تنظیم مثبت سیستم های ضد اکسایشی بدن شود. در این تحقیق 40 موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به دو گروه تمرینی و کنترل تقسیم شدند که برای گروه تمرینی هشت هفته تمرین استقامتی با شدت 75-60% حداکثر اکسیژن مصرفی و 5 روز در هفته در نظر گرفته شد. پس از پایان هشت هفته گروه تمرینی و گروه کنترل هر یک به دو گروه تقسیم شدند که یک گروه از هر کدام، یک جلسه تمرین تا حد واماندگی را اجرا کردند. فعالیت آنزیم آنتی اکسیدانی کاتالاز (CAT) گلبول های قرمز و میزان مالون دی آلدهید (MDA)و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام سرم اندازه گیری شد. اطلاعات به دست آمده از طریق تجزیه وتحلیل واریانس ANOVA و آزمون تعقیبی LSD با سطح معناداری 05/0 تجزیه وتحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که میزان MDA تنها در گروه تمرین وامانده ساز افزایش معنادار داشته است (007/0P=). فعالیت کاتالاز در گروه تمرین استقامتی افزایش معناداری را نشان داد(001/0 =P). تفاوت معناداری در ظرفیت آنتی اکسیدانی تام گروه تمرین استقامتی + یک جلسه تمرین وامانده ساز و گروه کنترل + یک جلسه تمرین وامانده ساز وجود داشت (04/0=P). می توان نتیجه گیری کرد که تمرین وامانده ساز میزان آسیب اکسایشی را افزایش داده، اما تمرین استقامتی توانسته است آثار مضر ناشی از تمرین وامانده ساز و استرس ناگهانی را کاهش دهد.
تغییرات فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان و غلظت روی و آهن دانه در گیاه گندم (Triticum aestivum L.) تحت تاثیر برهمکنش منابع تامین نیتروژن و روی
در این پژوهش اثر منابع تامین نیتروژن (N) در چهار سطح شامل 100 درصد اوره (N1)، نانو کود کلات ازت (N2)، 100 درصد کود بیولوژیک پانارومیکس (N3) و 50 درصد اوره + 50 درصد کود بیولوژیک پانارومیکس (N4) و منابع تامین روی (Zn) در 3 سطح شامل عدم مصرف روی (Z1)، سولفات روی (Z2) و نانو کود کلات روی (Z3) و اثرات متقابل منابع تامین این دو عنصر بر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی کاتالاز و پراکسیداز و غلظت روی (Zn) و آهن (Fe) دانه گندم (Triticum aestivum L.) با استفاده از آزمایش اسپلیت پلات ( فاکتوریل) در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار و 12 تیمار در شهر جلین واقع در 5 کیلومتری شرق شهرستان گرگان در سال زراعی 97-1396 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد میزان فعالیت آنزیم کاتالاز و پراکسیداز و نیز غلظت روی و آهن دانه تحت تاثیر سطوح مختلف منابع تامین نیتروژن، منابع تامین روی و اثر متقابل منابع تامین نیتروژن × روی قرار گرفت . میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی کاتالاز و پراکسیداز در تیمارهای مورد مطالعه شبیه هم بوده و بیشترین میزان فعالیت هر دو آنزیم به ترتیب در تیمار نانوکلات روی در تلفیق با تیمار 100 درصد کود بیولوژیک (Z3N3) و تیمار نانو کلات ازت (Z3N2) مشاهده شد. بیشترین میزان روی دانه مربوط به تیمار Z3N2 بود هم چنین بالاترین غلظت آهن دانه در تیمارهای ترکیبی مربوط به تیمارهای بدون استفاده از روی بود که بنظر می رسد فقدان روی اثر رقابتی جذب آهن را کاهش داده است و منجر به افزایش غلظت آهن بویژه در تیمارهایی شده است که از اوره بعنوان منبع تامین نیتروژن استفاده شده است و نوعی رابطه آنتاگونیستی بین روی و آهن را در این تیمارها به نمایش گذاشت.
مقایسه اثر چهار برنامه تمرینی به مدت هشت هفته بر بیان برخی آنزیم های آنتی اکسیدانی بافت قلب موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۷)
473 - 492
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت پیشگیری از عوامل بروز بیماری های قلبی و نیز اطلاعات متناقض در خصوص تأثیر تمرین های ورزشی بر بیان ژن های گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) و کاتالاز (CAT)، هدف مطالعه حاضر مقایسه اثر 4 هفته برنامه تمرینی به مدت 8 هفته بر بیان GPX و CAT در بافت قلب موش های صحرایی بود. بدین منظور 40 سر موش صحرایی نر ویستار 8 هفته ای به طور تصادفی به 5 گروه شامل گروه های کنترل، تمرین هوازی با شدت متوسط، تمرین هوازی شدید (HIT)، تمرین هوازی تناوبی شدید (HIIT) و تمرین شنا با شدت متوسط (MIST) تقسیم شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس یکطرفه و توکی استفاده شد. نتایج نشان داد، افزایش معناداری در بیان ژن های GPX وCAT متعاقب هر چهار پروتکل ورزشی در مقایسه با گروه کنترل (001/0P=) و همچنین افزایش معناداری در بیان GPX میان گروه های HIIT و HIT نسبت به گروه های MIT و MIST (001/0P=) مشاهده شد. همچنین افزایش معناداری در بیان CAT، میان گروه MIST نسبت به گروه های MIT و HIIT (به ترتیب 001/0P= و 030/0P=) و بین گروه HIT نسبت به گروه های MIT و HIIT مشاهده شد (به ترتیب 001/0P= و 041/0P=). ضمن اینکه بین گروه های MIT و HIIT نیز اختلاف معناداری وجود داشت (001/0P=). هر چهار شیوه تمرینی با بهبود سیستم آنتی اکسیدانی، تغییرات مطلوبی در بافت قلب رت های ویستار ایجاد کرد. به نظر می رسد تمرینات HIT، HIIT و MIST با ایجاد سازگاری مفید در سیستم آنتی اکسیدانی، بدن را در مقابل فشار اکسایشی مقاوم تر ساخته و تأثیر مطلوب تری بر بافت قلبی داشته باشد.
اثر 6 هفته تمرینات تداومی و تناوبی با شدت بالا بر فشار اکسایشی میوکارد موش های صحرایی نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: نقش استرس اکسایشی در بروز بیماری های قلبی مورد توجه پژوهش گران قرار گرفته و تاثیر تمرینات تداومی و تناوبی بر فاکتورهای فشار اکسایشی بافت قلب بصورت واضح مشخص نگردیده است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر شش هفته تمرینات تداومی و تناوبی بر فشار اکسایشی میوکارد رت ها می باشد.مواد و روش ها: بدین منظور 40 سر رت نر بالغ بطور تصادفی ساده به 4 گروه (10 تایی) شامل: 1. کنترل سالم 2. تمرین، 3.تمرین تداومی 4. تمرین تناوبی تقسیم شدند. پروتکل تمرین شامل شش هفته تمرین، پنج جلسه در هقته تمرینات تداومی و تناوبی بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین و بعد از بی هوشی کامل، بطن چپ قلب خارج و میزان آنزیم های سوپراکسیددیسموتاز، کاتالاز و مالون دی آلدهید به روش اسپکتوفتومتری اندازه گیری شدند. جهت تعیین معنادار بودن تفاوت بین متغیرها و تعامل آن ها از مانکووا و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد (0.05≥P < span lang="AR-SA">).یافته ها: نتایج نشان داد که تمرینات تداومی و تناوبی باعث کاهش معنادار مالون دی آلدهید نسبت به گروه کنترل شد (0.05≥P < span lang="AR-SA">). همچنین تمرینات تداومی و تناوبی باعث افزایش معنادار سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز نسبت به گروه کنترل شدند (0.05≥P < span lang="AR-SA">). در هر سه فاکتور مورد نظر بین گروه های تمرین تداومی و تناوبی تفاوت معناداری مشاهده نشد (0.05
).بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج تحقیق می توان اظهار داشت که تمرینات تداومی و تناوبی می تواند اثرات محافظتی بر قلب رت ها داشته باشد و از بروز آسیب های قلبی ممانعت به عمل آورد.