مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
پیلاتس
اثر تمرینات پیلاتس بر عملکرد حرکتی سالمندان مرد غیرفعال
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تمرینات پیلاتس بر عملکرد حرکتی مردان سالمند غیرفعال شهر کرمانشاه بود. بدین منظور40 نفر مرد سالمند غیرفعال با میانگین سنی (54/6±)15/72 سال که با مراجعه به مراکز سالمندان شهر کرمانشاه انتخاب شده بودند، به صورت تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. به منظور ارزیابی عملکرد حرکتی شرکت کنندگان از جعبه انعطاف پذیری، دینامومتر ویژه قدرت چنگش، آزمون تعادل ایستای لک لک و آزمون مدت زمان برخاستن و رفتن (TUG)، برای آزمون تعادل پویا استفاده شد. گروه تجربی در یک دوره 8 هفته ای، هر هفته 3 جلسه 60 دقیقه ای تمرینات پیلاتس را گذراندند. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون که شامل انعطاف پذیری، قدرت عضلانی چنگش (دست)، تعادل ایستا و تعادل پویا بودند شرکت داده شدند. پس از اطمینان از طبیعی بودن توزیع داده ها با استفاده از آزمون کلموگرف-اسمیرنوف، از آزمون t همسته جهت بررسی میزان پیشرفت هریک از گروه ها از پیش آزمون به پس آزمون و t مستقل برای مقایسه میانگین های دو گروه تجربی و کنترل در پس آزمون استفاده شد. نتایج بدست آمده حاکی از وجود تفاوت معنی داری در گروه تمرینی پیلاتس نسبت به گروه کنترل در عملکرد انعطاف پذیری، قدرت عضلات چنگش، تعادل ایستا و تعادل پویا می باشد (p<0.05). الگوی نتایج حاضر پیشنهاد می کند تمرینات پیلاتس روش مفیدی جهت حفظ و ارتقاء عملکرد حرکتی و به تبع آن پیشگیری از خطر افتادن و هزینه های درمانی احتمالی متعاقب آن می باشد.
تأثیر تمرینات پیلاتس بر سطح BDNF سرم مردان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) که از نظر ساختاری شبیه فاکتور رشد عصبی است، در قسمت هیپوکامپ تولید می شود و یکی از فاکتورهایی است که در دوران سالمندی در اثر فقدان فعالیت کاهش می یابد. کاهش BDNF بر حافظه، یادگیری و شناخت، ، جذب غذا و متابولیسم انرژی تأثیر می گذارد و سبب اختلال رفتاری می شود؛ با فعالیت ورزشی می توان این کمبود را جبران و حتی از بروز آلزایمر جلوگیری کرد. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثر تمرینات پیلاتس بر سطح BDNF سرم در مردان سالمند بود. برای این منظور20 مرد سالمند به طور تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل با میانگین سنی (گروه کنترل 67/2±65 سال، گروه تجربی 62/2±64 سال) و میانگین وزن (گروه کنترل 59/3±73 کیلوگرم، گروه تجربی 54/3±71 کیلوگرم) تقسیم شدند. از کلیه آزمودنی ها 24 ساعت قبل از شروع تمرینات و 24 ساعت پس از پایان دوره تمرینی، به صورت ناشتا خون گیری به عمل آمد. سپس گروه تجربی به مدت 12 هفته (هر هفته 5 جلسه و هر جلسه به مدت 60 دقیقه) برنامه ورزشی پیلاتس را دریافت کردند. درحالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند و تنها پیگیری شدند. به منظور مقایسه درون گروهی از آزمون آماری t همبسته و برای مقایسه بین گروهی از t مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد که سطوح BDNF سرم در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافت (05/0>P). نتایج این تحقیق نشان می دهد که تمرینات پیلاتس به عنوان یک روش ایمن و مؤثر، سبب افزایش سطوح BDNF سرم مردان سالمند می شود. بنابراین، با توجه به اینکه BDNF در دوران سالمندی بر اثر بی تحرکی کاهش می یابد، می توان کمبود آن را با اجرای تمرینات کم هزینه و بی خطر پیلاتس جبران کرد.
مقایسة اثر دو روش تمرینی ایروبیک و پیلاتس بر تصور بدنی و اختلالات خوردن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر مقایسة اثر دو روش تمرینی ایروبیک و پیلاتس بر تصور بدنی و اختلالات خوردن در دانشجویان دختر بود. بعد از تکمیل پرسشنامه تصوربدنی و اختلالات خوردن توسط شرکت کنند گان دردسترس،60 نفر به صورت هدفمند انتخاب، و در چهار گروه همگن قرار گرفتند. سپس گروه های تجربی به مدت هشت هفته با شدت متوسط و سه جلسه در هفته و به مدت 45 دقیقه برنامه های تمرینی ایروبیک و پیلاتس را اجرا کردند. نتایج نشان داد دو روش تمرینی ایروبیک و پیلاتس بر کاهش خطراختلال خوردن و تصور بدنی مطلوب، اثر گذار بوده است؛ وبین اثر تمرین پیلاتس وایروبیک برتصوربدنی واختلال خوردن،بین دوروش تمرینی تفاوت معناداری وجود نداشت. استفاده از این دو روش تمرینی می تواند در ایجاد تصور ذهنی مطلوب از بدن و کاهش خطر اختلال خوردن در دانشجویان دختر مفید باشد.
مقایسه اثر تمرینات ایروبیک و پیلاتس بر عملکرد شناختی زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثر دو نوع تمرین ایروبیک و پیلاتس بر عملکرد شناختی زنان سالمند می باشد. بدین منظور، 54 سالمند به صورت دردسترس انتخاب گردیدند و به شکل تصادفی به سه گروه تمرین ایروبیک (با میانگین سنی 85/4± 78/67 سال)، تمرین پیلاتس (با میانگین سنی 49/5±50/66 سال) و بدون تمرین (کنترل) (با میانگین سنی 27/6±58/68 سال) تقسیم شدند. گروه های تجربی به مدت 12 هفته، سه جلسه در هفته و 60 دقیقه در هر جلسه در تمرینات مربوطه شرکت کردند و شرکت کنندگان گروه کنترل نیز ملزم شدند که در هیچ گونه تمرینات سازمان یافته ای شرکت نکنند و تنها به فعالیت های روزانه خود مشغول باشند. شایان ذکر است که عملکرد شناختی، قبل و بعد از دوره مداخله اندازه گیری شد. همچنین، به منظور سنجش عملکرد شناختی از آزمون دسته بندی کارت ویسکانسین استفاده شد و جهت تحلیل داده ها، تحلیل واریانس یک راهه با کمک نرم افزار اس. پی. اس. اس (نسخه 16) به کار رفت. یافته ها نشان می دهد که هم تمرینات ایروبیک و هم تمرینات پیلاتس باعث بهبود عملکرد شناختی در مؤلفه خطای درجاماندگی (شکل گیری مفاهیم، سودبردن از تصحیح و انعطاف پذیری شناختی) می شود (P<0.001). همچنین، برمبنای یافته ها، اختلاف معناداری به لحاظ آماری بین گروه های تحت مطالعه از منظر مؤلفه تعداد طبقات تکمیل شده (نگهداری مفاهیم) مشاهده نمی شود (P=0.052). علاوه براین، نتایج بیانگر این است که تمرینات پیلاتس نسبت به تمرینات ایروبیک، به لحاظ اثر گذاری بر عملکرد شناختی در مؤلفه خطای درجاماندگی مفیدتر می باشد (P<0.05). به طورکلی، می توان گفت که استفاده از تمرکزهای ذهنی مکرر که ماهیت ورزش پیلاتس می باشد ممکن است عامل برتری این ورزش نسبت به ایروبیک در بهبود بیشتر عملکرد شناختی باشد.
مقایسه 12 هفته تمرینات یوگا، پیلاتس و تمرینات ترکیبی بر تعادل کارکردی زنان سالمند با خطر در معرض زمین خوردن تحت تکلیف دوگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر تمرینات یوگا، پیلاتس و یوگالتس (ترکیبی) بر تعادل زنان سالمند غیرفعال تحت تکالیف دوگانه بود. بدین منظور، 30 نفر از سالمندان 75-65 ساله مرکز کهریزک کرج که در معرض خطر زمین خوردن بودند، پس از غربال گری توسط آزمون تعادلی برگ به صورت در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها در سه گروه یوگا ( 10 نفر)، پیلاتس ( 10 نفر) و ترکیبی ( 10 نفر) قرار گرفتند و به مدت 12 هفته و هفته ای سه جلسه در تمرین شرکت نمودند. قبل و بعد از اجرای پروتکل تمرینی، آزمون برخاستن و راه رفتن زمان دار تحت سه شرایط مجرد (خود آزمون)، شناختی تعادلی (اجرای آزمون همراه با شمارش معکوس اعداد) و حرکتی تعادلی (اجرای آزمون همراه با نگه داشتن فنجان آب) برای بررسی تغییرات تعادلی سالمندان اجرا گردید. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها نیز از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر جهت تعیین تفاوت های درون گروهی و تحلیل واریانس چند متغیره به منظور تعیین تفاوت های بین گروهی استفاده شد. نتایج نشان می دهد که 12 هفته تمرین یوگا، تأثیری بر تعادل زنان سالمندان به صورت مجرد ( P=0.205 ) ، تحت تکلیف شناختی ( P=0.362 ) و تحت تکلیف حرکتی ( P= 0.565 ) ندارد، اما در مقابل، تمرینات پیلاتس و یوگالتس به صورت معنا داری بر آن اثرگذار می باشند ( P <0.05 ) . همچنین میزان تأثیر تمرینات یوگالتس بر تعادل تحت عملکرد شناختی، به طور معناداری بیشتر بوده است؛ بنابراین، با استفاده از تمرینات یوگالتس طی 12 هفته می توان هم گام با افزایش سن، تعادل کارکردی را در زنان سالمندی که در معرض زمین خوردن هستند توسعه داد.
اثربخشی ذهن آگاهی، پیلاتس و ذهن آگاهی - پیلاتس به صورت تلفیقی بر نشانگان پیش از قاعدگی در دختران تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش های زیادی به بررسی اثربخشی پیلاتس و ذهن آگاهی بر بهبود نشانگان پیش از قاعدگی پرداخته است؛ اما مسئله اصلی این است که آیا روش تلفیق و اجرای همزمان پیلاتس - ذهن آگاهی اثربخشی بهتری نسبت به کاربست هر یک از آنها به تنهایی دارد؟ هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی ذهن آگاهی - پیلاتس به صورت تلفیقی، آموزش ذهن آگاهی و پیلاتس بر نشانگان پیش از قاعدگی در دختران و زنان شهر تهران بود. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طراحی پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دختران 15 تا 40 سال شهر تهران می باشد. نمونه شامل 60 بیمار با نشانگان پیش از قاعدگی بود که به صورت هدفمند از میان ورزشگاه های هدف انتخاب شده بودند. از این نمونه 15 نفر به صورت تصادفی در گروه ذهن آگاهی (کابات زین، 2010)، 15 نفر در گروه پیلاتس (عطری و شفیعی، 1393)، 15 نفر در گروه تلفیقی و 15 نفر در گروه گواه گمارده شد. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه غربالگری نشانگان پیش از قاعدگی ( PSST ) گونه ایرانی سیه بازی و همکاران (1390) بود. یافته ها: اختلاف معنی داری در نمرات سندرم پیش از قاعدگی گروه آزمایش و گروه گواه مشاهده نشد (0/29 P> )؛ تمرینات پیلاتس اختلاف معنی دار نشان داد (0/005 P< ). تلفیق درمان ذهن آگاهی و پیلاتس بر کاهش سندرم پیش از قاعدگی تأثیر معنی داری داشت (0/005 P< ). نتیجه گیری : هر چند پیلاتس به تنهایی نیز باعث کاهش سندرم پیش از قاعدگی می شود اما تلفیق تمرینات پیلاتس و ذهن آگاهی اثربخشی بیشتری دارد.
تاثیر هشت هفته تمرینات پیلاتس و تحریک الکتریکی بر شاخص های عملکرد ریوی وظرفیت هوازی مردان معتاد به مت آمفتامین در حال ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۱
241-258
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر تاثیر هشت هفته تمرینات پیلاتس و تحریک الکتریکی بر عملکرد تنفسی و هوازی مردان معتاد به مت آمفتامین در حال ترک می باشد. روش: مطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه مورد مطالعه مردان معتاد در حال ترک بودند که 50 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی با حداقل سه ماه حضور در کمپ ترک اعتیاد انتخاب شدند. افراد انتخاب شده در چهار گروه، تمرین (پیلاتس) + تحریک الکتریکی، تمرین (پیلاتس) + تحریک کاذب، فقط تحریک الکتریکی و گروه گواه تقسیم شدند. پروتکل تمرین پیلاتس به مدت 8 هفته و سه جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 60 دقیقه صورت گرفت. تحریک الکتریکی با استفاده از دستگاه نورواستریم صورت گرفت. یافته ها: براساس نتایج در گروه تمرین + تحریک الکتریکی در شاخص های ظرفیت حیاتی اجباری و حجم بازدمی با فشار در یک ثانیه، از لحاظ آماری تفاوت مشاهده شد. همچنین گروه تمرین + تحریک کاذب در همه متغیرهای مورد ارزیابی به جز عامل نسبت حجم بازدمی اجباری به ظرفیت حیاتی اجباری افزایش یافتند. نتیجه گیری: می توان گفت که تمرینات پیلاتس و تحریک الکتریکی می تواند به عنوان یک راهکار غیردارویی برای افزایش ظرفیت عملکردی ریه و توان هوازی مردان معتاد استفاده شود.
مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی و تمرین پیلاتس بر علائم نشانگان پیش از قاعدگی دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هفدهم زمستان (اسفند) ۱۳۹۷ شماره ۷۲
958-962
حوزه های تخصصی:
زمینه: نشانگان پیش از قاعدگی به مجموعه ای از علائم جسمی و روانی اطلاق می گردد که در فاز لوتئال سیکل قاعدگی روی می دهد. پژوهش های متعدد بر اثربخشی ذهن آگاهی و پیلاتس بر بهبود نشانگان پیش از قاعدگی تأکید دارد. مسأله این است که ذهن آگاهی و پیلاتس بر نشانگان پیش از قاعدگی تأثیر دارد. هدف: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و پیلاتس بر نشانگان پیش از قاعدگی در دختران تهران بود. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه آماری شامل دختران 15 تا 40 سال شهر تهران می باشد. روش: روش نمونه گیری تعداد 45 نفر به صورت هدفمند براساس معیارهای پژوهش انجام شد. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه غربالگری نشانگان پیش از قاعدگی ( PSST ) گونه ایرانی بود. یافته ها: یافته ها نشان داد، اختلاف معنی دار در آموزش ذهن آگاهی بر کاهش نشانگان پیش از قاعدگی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه مشاهده نشد (0.06 P> ). اما در آموزش تمرینات پیلاتس بر نشانگان پیش از قاعدگی در گروه آزمایش اختلاف معنی دار نسبت به گروه گواه مشاهده شد (سطح معناداری 0.05). نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر مؤثر بودن تمرینات پیلاتس بر نشانگان پیش از قاعدگی بود، اما آموزش ذهن آگاهی تأثیر معنی داری نداشت.
مقایسه تأثیر یک دوره تمرینات یوگا و پیلاتس بر سلامت روانی و کیفیت زندگی زنان سالمند غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم زمستان (دی) ۱۳۹۸ شماره ۸۲
1165-1173
حوزه های تخصصی:
زمینه: سلامت روانی و کیفیت زندگی تأثیر ویژه ای در زندگی زنان سالمند غیرفعال دارد. اما مسئله اصلی اینست تمرینات یوگا و پیلاتس کدامیک بر سلامت روانی و کیفیت زندگی زنان سالمند غیرفعال تأثیر بیشتری دارد؟ هدف: مقایسه اثربخشی یک دوره تمرین پیلاتس و یوگا بر سلامت عمومی و کیفیت زندگی در زنان سالمند کم تحرک بود. روش: از نوع نیمه تجربی بود. جامعه آماری شامل سالمندان زن کم تحرک ساکن شهر تهران بودند، تعداد 36 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس بعنوان نمونه انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه 12 نفره پیلاتس، یوگا و گواه قرار گرفتند. ابزار عبارتند از: در ابتدا و انتهای مداخله، پرسشنامه های سلامت روانی گلدنبرگ و هیلر (1978)، مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996) و تمرینات منتخب پیلاتس، ونساساندرس و همکاران (2013). تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون پیگیری برونفرونی انجام شد. یافته ها: تمرینات پیلاتس و یوگا موجب بهبود سلامت روانی و کیفیت زندگی زنان سالمند کم تحرک گردید (0/05> p )؛ تفاوت معنی داری بین این دو روش تمرینی وجود در متغیرکیفیت زندگی وجود نداشت (0/05< p ) اما در متغیر سلامت روانی این تفاوت معنادار بود (0/05> p ) و تمرینات یوگا تأثیر معنادارتری داشت . نتیجه گیری: می توان برای افزایش سلامت روانی و کیفیت زندگی زنان سالمندان کم تحرک از تمرینات یوگا و پیلاتس استفاده کرد.
تأثیر یک دوره تمرینات پیلاتس همراه با ماساژدرمانی بر سطوح سرمی سایتوکاین های IL-17 و IFN-β در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) عنوان کوتاه: اثر تمرین پیلاتس و ماساژ بر IL-17 و IFN-Bدر بیماران MS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سایتوکاین ها نقش مهمی در بروز بیماری MS دارند و هدف مهمی برای مداخلات درمانی به شمار می روند. هدف این مطالعه بررسی اثر تمرینات پیلاتس همراه با ماساژدرمانی بر سطوح سرمی سایتوکاین های IL-17 و IFN-β در زنان مبتلا به MS است. در این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی از میان بیماران زن دارای پرونده در انجمن MS شهرستان تبریز، تعداد 36 نفر به عنوان نمونه با درجه بیماری 0 تا 5/4، میانگین مدت بیماری 2±7 سال و دامنه سنی 30 تا 40 سال انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه تمرینات پیلاتس (9نفر)، ماساژ (9نفر)، پیلاتس + ماساژ (9نفر) و کنترل (9نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینات پیلاتس و ماساژ شامل 8 هفته، هر هفته سه جلسه، هر جلسه 40 تا 60 دقیقه (20 تا 40 دقیقه پیلاتس و 20 تا 30 دقیقه ماساژ) بود. نمونه های خونی قبل و بعد از مداخله گرفته شد. تحلیل داده ها به وسیله آزمون آماری تحلیل واریانس با استفاده از نرم افزار SPSS20 انجام گرفت. نتایج نشان داد در پی 8 هفته مداخله تمرین پیلاتس و ماساژدرمانی مقدار IL-17 در گروه های پیلاتس، ماساژ و پیلاتس + ماساژ کاهش معنادار و مقدار IFN-β در گروه های ماساژ و پیلاتس + ماساژ افزایش معنادار داشتند (05/0>P). از آنجا که تمرینات پیلاتس همراه با ماساژ سبب کاهش سطوح سایتوکاین پیش التهابی IL-17 و افزایش IFN-β در بیماران MS شد. ازاین رو به نظر می رسد می توان از این نوع مداخله درمان مکمل در جلوگیری از پیشرفت بیماری MS در کنار درمان های دارویی استفاده کرد.
تأثیر تمرینات پیلاتس بر نیمرخ لیپیدی زنان غیر فعال دارای اضافه وزن
اضافه وزن و چاقی به عنوان عامل تهدید کننده سلامت و طول عمر افراد شناخته شده است. از این رو هدف از مطالعه اخیر تأثیر تمرینات پیلاتس بر نیمرخ لیپیدی زنان غیر فعال دارای اضافه وزن بود. در این مطالعه نیمه تجربی 25 زن دارای اضافه وزن (میانگین BMI 1/1±2/27 کیلوگرم بر مترمربع) به طور داوطلبانه شرکت کردند و به طور تصادفی به دو گروه: تمرین پیلاتس (12 نفر) و گروه کنترل (13 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی پیلاتس به مدت دوازده هفته (3 جلسه در هفته، 60 دقیقه در هر جلسه) به اجرا درآمد. در این مدت گروه کنترل هیچ گونه فعالیت ورزشی نداشتند. نمونه خونی 48 ساعت قبل و پس از هفته ی دوازدهم بعد از 14-12 ساعت ناشتا طی دو مرحله، گرفته شد. از آزمون آماری تی وابسته جهت بررسی تغییرات درون گروهی متغیرها و از آزمون t مستقل جهت بررسی تغییرات بین گروه های تحقیق استفاده گردید. پس از 12 هفته تمرین پیلاتس تغییر معناداری در وزن، نمایه توده بدن و نسبت دور کمر به لگن همچنین در میزان (TC, TG, HDL) مشاهده گردید. اما در میزان LDL تغییر معناداری مشاهده نگردید. باتوجه به نتایج به دست آمده این گونه می توان بیان نمود 12 هفته تمرین پیلاتس باعث تغییر و بهبود ترکیب بدنی و پروفایل لیپیدی در زنان غیرفعال دارای اضافه وزن گردیده است.
تأثیر تمرینات پیلاتس، تی.آر.ایکس و ترکیبی بر تحکیم حافظه حرکتی زنان میان سال: دوره پیگیری یک ماهه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
101 - 122
حوزه های تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینات پیلاتس، تی.آر.ایکس و ترکیبی بر تحکیم حافظه حرکتی و دوره پیگیری یک ماهه بود. در یک طرح نیمه تجربی تعداد 40 زن میان سال با دامنه سنی 30 تا 50 سال و بدون داشتن سابقه انجام تمرینات پیلاتس و تی.آر.ایکس به طور در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به چهار گروه تی.آر.ایکس، پیلاتس، ترکیبی (تی.آر.ایکس + پیلاتس) و کنترل تقسیم شدند. در مرحله پیش آزمون تمامی گروه ها یک ایپوک 5 بلوک تمرینی (هر بلوک شامل 10 مرتبه اجرای الگوی هشت آیتمی2R4R3R1R) آزمون زمان عکس العمل زنجیره ای متناوب را انجام دادند. سپس گروه های تجربی به مدت هشت هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه 60 دقیقه تمرینات مخصوص به خود را انجام دادند. آزمودنی های گروه کنترل نیز در این دوره زمانی تمرینات روزمره خود را داشتند. بلافاصله پس از پایان جلسات تمرین، پس آزمون و یک ماه بعد آزمون پیگیری مشابه با پیش آزمون به عمل آمد. برای تحلیل مراحل مختلف پژوهش، از آزمون های آماری تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 0.05p < استفاده شد. نتایج نشان داد تمرینات پیلاتس و ترکیبی در پس آزمون و تمرینات پیلاتس در دوره پیگیری یک ماهه بر تحکیم حافظه حرکتی زنان میان سال تأثیر معناداری دارد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت انجام تمرین پیلاتس باعث ارتقای تحکیم حافظه حرکتی زنان میان سال می شود. در خصوص تأثیر فعالیت هوازی (مانند تمرین پیلاتس) بر تحکیم حافظه حرکتی، بحث های زیادی مطرح شده است. اگر چه محققان اظهار نموده اند ساز و کارهای زیربنایی آن به طور قطعی مشخص نشده است، اما فرض بر این است در پی انجام فعالیت هوازی تغییرات مهمی در مغز انسان رُخ می دهد. بنابراین این عوامل برای حفظ عملکرد شناختی و ارتقای تحکیم حافظه مؤثر هستند که احتمالاً تمرینات پیلاتس تأثیر بیشتری بر آنها دارد
تاثیر 8 هفته تمرین پیلاتس بر سطح سرمی عامل نوروتروفیک مشتق از مغز و تعادل پویای مردان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) یک بیماری خودایمنی است که منجر به انحطاط عصبی پیشرونده می شود. عوامل نوروتروفیک مانندBDNF نقش مهمی در پاتوژنز و درمان ام اس بازی می کنند. این تحقیق با هدف تعیین تاثیر هشت هفته تمرین پیلاتس بر سطح سرمی BDNF و تعادل پویای مردان مبتلا به ام اس انجام شد.روش تحقیق: روش مطالعهی این تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. تعداد22 مرد مبتلا به ام اس با میانگین سنی 7/3±9/34 سال، توده بدنی 3/4±07/24 کیلوگرم بر متر مربع و سطح ناتوانی 07/1±6/3، به صورت هدفمند و داوطلبانه انتخاب شده و سپس به صورت تصادفی به دو گروه تمرین (12 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تجربی، در یک دوره برنامه تمرین پیلاتس، به مدت هشت هفته و سه جلسه در هر هفته شرکت کردند. در مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون، آزمون تعادل TUG جهت سنجش تعادل بیماران و نمونه گیری خونی جهت اندازه گیری سطح BDNF سرم (24 ساعت قبل و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین پس از 12 ساعت ناشتایی) انجام گرفت. در پایان، برای مقایسه تغییرات درون گروهی و بین گروهی به ترتیب از آزمون های تی وابسته و تی مستقل با سطح اطمینان 05/0P ≤ استفاده شد.یافته ها: در گروه تجربی بعد از دو ماه تمرین افزایش معناداری در سطح سرمیBDNF گزارش شد (012/0P=). همچنین تغییرات آزمون تعادل(043/0P=) نیز معنادار بود. شایان ذکر است که در گروه کنترل هیچگونه تغییر معناداری گزارش نشد.نتیجه گیری: یک دوره برنامه تمرینی منتخب پیلاتس باعث بهبود تعادل پویا شده و سطح BDNF را افزایش می دهد. بنابراین مطالعه ی حاضر نشان می دهد که ورزش پیلاتس می تواند به عنوان بخش مهمی از برنامه های توانبخشی بیماران مبتلا به ام اس به کارگرفته شود.
تأثیر ورزش پیلاتس بصورت بر خط بر کیفیت خواب و شادکامی پرستاران بخش مراقبت های ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرستاران به خصوص پرستاران بخش مراقبت های ویژه، استرس شغلی قابل توجهی را تجربه می کنند که می تواند سلامتی آنان را به خطر انداخته و باعث کاهش کیفیت خواب و شادکامی در آن ها و در نتیجه افت کیفیت مراقبت از بیماران شود و با عنایت به اینکه شرایط کاری پرستاران بخش مراقبت های ویژه، به گونه ای است که افزایش فشارهای عاطفی و خلق غمگین را به همراه دارد. لذا این مطالعه با هدف تعیین تاثیر ورزش پیلاتس بصورت برخط بر کیفیت خواب و شادکامی پرستاران بخش مراقبت های ویژه انجام گرفت. مطالعه از نوع شبه تجربی به صورت پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه مداخله و شاهد بوده و بر روی 70 نفر پرستار خانم با میانگین سنی 26/3±14/30 انجام شد. مداخله در 8 جلسه (هفته ای 3 جلسه، 50 دقیقه ای در بعد از ظهر در قالب حرکات گرم کردن، تمرینات اصلی و سرد کردن) بصورت برخط برگزار گردید. داده ها با استفاده از پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ و شادکامی آکسفورد جمع آوری و با نرم افزار spss 23 و آزمون های مجذور کای، تی تست و من ویتنی تجزیه و تحلیل شدند. در شروع مطالعه بین دو گروه تفاوت آماری معناداری وجود نداشت. اما در پایان مداخله میانگین نمره کل کیفیت خواب (045/0p=) و شادکامی (0001/0p=) در گروه مداخله بهبود معنی داری را نشان دادند. برای ارتقا سلامت جسم و روان، بهبود کیفیت زندگی و خواب و شادکامی می توان ورزش پیلاتس به روش کلاسیک را برای گنجاندن در برنامه های روزانه توصیه نمود.
مقایسه تاثیر یک دوره تمرین پیلاتس و اینتروال تاباتا افزایشی بر روی خودپنداره جسمانی و استرس شغلی زنان کارمند
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
272 - 285
حوزه های تخصصی:
هدف کلی تحقیق حاضر ، مقایسه تاثیر یک دوره تمرین پیلاتس و اینتروال تاباتا افزایشی بر روی خودپنداره جسمانی و استرس شغلی زنان کارمند شرکت مهندسی و توسعه نفت بوده است . نمونه های این تحقیق را 63 نفر به صورت در دسترس هدفمندازکارمندان زن شرکت مهندسی و توسعه نفت با دامنه سنی 30 – 50 سال تشکیل دادند. ابزاری که برای جمع آوری اطلاعات در مورد متغیر خودپنداره جسمانی مورد استفاده قرار گرفت ، پرسشنامه خودپنداره جسمانی مارش و همکاران با 56 سوال و 10 خرده مقیاس بود و ابزاری که برای جمع آوری اطلاعات در مورد متغیر استرس شغلی مورد استفاده قرار گرفت ، پرسشنامه استرس شغلی HSE با 35 سوال و 7 خرده مقیاس بود. برای تجزیه تحلیل داده های آماری پس از تعیین نرمال بودن داده ها با استفاده آزمون t برای داده های نرمال وبرای ارزیابی بین متغیرهای تحقیق از آزمون ANOVA استفاده شد.کلیه تجزیه وتحلیل های آماری با استفاده از نرم افزارSPSS با ویرایش 19 انجام شد .
یافته ها : نتایج این تحقیق نشان داد که بین اثرتمرینات پیلاتس واینتروال تاباتا برروی خودپنداره جسمانی کارمندان تفاوت وجود دارد و خودپنداره جسمانی گروه تاباتا نسبت به گروه پیلاتس و کنترل از میانگین بالاتری برخوردار است اما بین اثرتمرینات پیلاتس و اینتروال تاباتا بر روی استرس شغلی کارمندان تفاوت وجود ندارد اما تمرینات پیلاتس و تاباتا در مقایسه با گروه کنترل از میانگین بالاتری برخوردارند . از طرفی نتایج تحقیق نشان داد که میانگین پس آزمون خودپنداره جسمانی واسترس شغلی کارمندان درهردو گروه بطور معنی داری از میانگین پیش آزمون خودشان و همچنین گروه کنترل بهتر بوده است.
نتیجه گیری : براساس نتایج تحقیق ، تمرینات پیلاتس و اینتروال تاباتا در افزایش خودپنداره و کاهش استرس شغلی کارمندان زن شرکت مهندسی و توسعه نفت اثر مثبت داشته اند. این نتیجه حاکی از آن است که افراد با دارا بودن قابلیت های جسمانی و توانایی ورزشی بالا موجب افزایش عزت نفس و نگرش مثبت از شایستگی های بدن و همچنین با عملکرد بهینه فشار روحی و اضطراب و استرس کمتری را تجربه خواهد کرد.بنابراین پیشنهاد میشود برای فعالیتهای بدنی پیلاتس واینتروال تاباتا برنامه ریزی وتخصیص اعتبارات ویژه و اجرای آنها بصورت مرتب و درساعات اداری اقدام شود تا افراد ضمن برخورداری از سلامت جسمانی و روانی در زندگی ، بهبود خودپنداره بدنی و کاهش استرس شغلی تجربه کرده و متعاقب آن سبب افزایش راندمان کار و کاهش هزینه های جبرانی شوند.
مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت و تمرینات پیلاتس بر احساس تنهایی و نگرش های ناکارآمد در دانشجویان دختر دارای سندرم پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آذر ۱۴۰۲ شماره ۹ (پیاپی ۹۰)
۱۴۸-۱۳۹
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت و تمرینات پیلاتس بر احساس تنهایی و نگرش های ناکارآمد در دانشجویان دختر دارای سندرم پیش از قاعدگی بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانشجویان دختر مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی در دانشگاه آزاد اسلامی دورود بود که از بین آنها تعداد 45 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در سه گروه فراشناخت، پیلاتس و گواه به صورت تصادفی جایگزین گردیدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه غربالگری پیش از قاعدگی استینر و همکاران PSST) ،2003)، مقیاس احساس تنهایی راسلUCLA LS3) ، 1996) و مقیاس نگرش های ناکارآمد وایزمن و بک DAS-26)، 1978) بود. روش تحلیل این پژوهش آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر بود. یافته ها نشان داد تفاوت معناداری بین پس آزمون گروه های آزمایشی با گروه کنترل در هر دو متغیر احساس تنهایی و نگرش های ناکارآمد ) 001/0p≤) وجود دارد. یعنی گروه های پیلاتس و فراشناخت به شکل معناداری نسبت به گروه گواه سبب کاهش احساس تنهایی و نگرش های ناکارآمد شده اند، همچنین گروه فراشناخت به شکل معناداری در دو متغیر احساس تنهایی) 001/0p≤) و نگرش های ناکارآمد (042/0p≤) نسبت به گروه پیلاتس بهتر عمل کرده بود. براین اساس می توان نتیجه گرفت که مداخله فراشناخت در بهبود احساس تنهایی و نگرش های ناکارآمد مؤثرتر بوده است.
تأثیر یک دوره تمرینات پیلاتس بر سطح سرمی BDNF، تعادل و کیفیت زندگی زنان یائسه و غیر یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یائسگی شروع دوران جدیدی در زندگی یک زن است. این دوران همانند تمامی مراحل دیگر زندگی دارای زوایای مثبت و منفی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی تمرینات پیلاتس بر سطح سرمی BDNF، تعادل و کیفیت زندگی زنان یائسه و غیریائسه بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون شامل دو گروه تجربی و دو گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان یائسه و غیریائسه شهر ارومیه بودند. نمونه شامل 60 زن (سن 1/77±45/77 سال) یائسه و غیریائسه بود که به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به طور تصادفی در چهار گروه 15 نفری قرار گرفتند. از همه آزمودنی ها 48 ساعت قبل از شروع تمرینات و پس از پایان دوره تمرینی، به صورت ناشتا خون گیری به عمل آمد. سپس هر دو گروه تجربی طی 12 هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه 60 دقیقه به اجرای تمرینات پیلاتس پرداختند. همچنین، شرکت کنندگان آزمون تعادل پویای Y و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی را در پیش آزمون و پس آزمون به طور مشابه هم انجام دادند.یافته ها: نتایج تحلیل واریانس مرکب تفاوت معناداری را بین پیش آزمون و پس آزمون گروه زنان یائسه و غیریائسه در متغیرهای مربوطه نشان داد، به طوری که می توان گفت احتمالاً 91، 76 و 94 درصد از تغییرات در سطح سرمی BDNF، تعادل و کیفیت زندگی زنان یائسه و غیریائسه تحت تأثیر تمرینات پیلاتس بوده است. درحالی که در گروه های کنترل در متغیرهای مربوطه تأثیر معناداری مشاهده نشد (P≤0/05)نتیجه گیری: انجام تمرینات پیلاتس می تواند راهبردی مؤثر برای بهبود سطح سرمی BDNF، تعادل و کیفیت زندگی در زنان یائسه و غیریائسه باشد.
اثر 16 هفته تمرینات پیلاتس بر تراکم توده استخوانی زنان یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: زنان یائسه با مشکلات بسیاری از جمله پوکی استخوان روبرو هستند. یکی از راهکارهای پیشگیری از پوکی استخوان و عوارض ناشی از آن، شرکت منظم در فعالیت های ورزشی است. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر 16 هفته تمرینات پیلاتس بر تراکم توده استخوانی زنان یائسه بود.
روش شناسی: بنابراین 30 نفر از زنان یائسه به عنوان آزمودنی انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت 16 هفته تمرینات پیلاتس را انجام دادند. از هر دو گروه قبل از تمرین، پس از 8 هفته و پس از 16 هفته تمرین، میزانT- score ، نواحی L1-L4 کمری و گردن استخوان ران توسط دستگاه دانسیومتری (DEXA) Stenosis اندازه گیری شد. برای بررسی داده ها از آزمون مقایسه ای اندازه گیری های مکرر با عامل بین گروهی استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد تعامل بین گروه و زمان معنادار می باشد (0.05p<). تراکم استخوانی مهره های کمری بعد از 8 هفته تمرینات پیلاتس نسبت به قبل از تمرین کاهش یافته، ولی معنادار نبود اما 16 هفته بعد از تمرین، نسبت به 8 هفته بعد از تمرین افزایش معناداری داشت (0.05p<). همچنین این تراکم پس از 16 هفته تمرین نسبت به قبل از تمرین افزایش معناداری را در تعامل با گروه کنترل نشان داد (0.05p<). در تراکم گردن استخوان ران نیز نتایج مشابهی با مهره های کمری دیده شد.
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد اجرای تمرینات پیلاتس توسط زنان یائسه، در طولانی مدت تاثیر قابل ملاحظه ای در تراکم توده استخوانی دارد. بنابراین می توان شیوه تمرینی پیلاتس را روش تمرینی مناسبی برای زنان یائسه توصیه کرد.
اثر شش هفته تمرینات پیلاتس همراه با موسیقی بر تعادل و تمرکز زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: بیماران مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) مشکلاتی را در تعادل و تمرکز تجربه می کنند. هدف کلی در این پژوهش بررسی اثر یک دوره شش هفته ای تمرینات پیلاتس و موسیقی بر تعادل و تمرکز بیماران ام اس بود.مواد و روش ها: نمونه های تحقیق حاضر 29 زن مبتلا به ام اس، 20-50 سال با درجه ناتوانی بین 2-5 بودند که با توجه به آزمون قدرت همگن شدند. پیش آزمون با استفاده از دستگاه تعادل سنج ایستا، آزمون تعادل زمان راه رفتن و نشستن و آزمون تمرکز انجام شد و آزمودنی ها در سه گروه قرار گرفتند. گروه آزمایشی اول به مدت 6 هفته سه جلسه ای یک ساعته به انجام تمرینات پیلاتس پرداختند. تمرینات در نوبت صبح و زیر نظر مربی پیلاتس انجام شد. هر جلسه تمرین به سه قسمت گرم کردن (15-10دقیقه)، انجام تمرینات پیلاتس (40-35 دقیقه) و بازگشت به حالت اولیه (10 دقیقه) تقسیم شد. گروه دوم آزمایش، تمرینات مذکور را با موسیقی انجام دادند. افراد گروه کنترل در دوره تمرینات فقط به فعالیت های روزانه خود پرداختند. پس از پایان دوره تمرینی آزمودنی ها در پس آزمون شرکت کردند. از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی LSD به منظور مقایسه گروه ها و مشخص شدن محل اختلاف در سطح معنی داری 0.05>P استفاده شد.یافته ها: تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که بین گروه های آزمایشی و کنترل در متغیرهای تعادل ایستا، پویا و تمرکز تفاوت معنی دار آماری با برتری گروه های آزمایشی وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد بین برنامه تمرینی پیلاتس و پیلاتس به همراه موسیقی تفاوت معنی داری در هیچ کدام از متغیرها وجود ندارد.بحث و نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت هنگام استفاده از برنامه های تمرینی پیلاتس و پیلاتس به همراه موسیقی کیفیت و نوع تمرینات طراحی شده در جلسه های تمرینی پیلاتس از اهمیت ویژه ای برخوردار است و در استفاده مناسب از موسیقی باید دقت لازم انجام شود.