ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱٬۷۱۶ مورد.
۳۶۱.

مقایسه تاثیر هشت هفته تمرینات هوازی تناوبی و تداومی بر سطوح سرمی WISP1 و TNF-α در دختران دارای اضافه وزن/چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرینات ورزشی چاقی فاکتور نکروز دهنده تومور-آلفا پروتئین های سیگنالی درون سلولی CCN

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۹۲
مقدمه و هدف: پروتئین-1 مسیر سیگنالینگ القا شونده توسط Wnt (WISP1) از خانواده پروتئین های سیگنالی درون سلولی CCN، آدپیوکین جدیدی است که چاقی را به التهاب و مقاومت به انسولین مرتبط می کند. لذا هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر تمرینات تناوبی و تداومی بر سطوح WISP1،  فاکتور نکروز دهنده تومور-آلفا (TNF-α) و مقاومت به انسولین در دختران چاق/اضافه وزن بود. روش شناسی: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون–پس آزمون بود که 32 دختر چاق/اضافه وزن با دامنه سنی 11-9 سال و با شاخص توده بدنی 92/2±40/25 کیلوگرم برمترمربع در آن شرکت نموده و به طور تصادفی در سه گروه تناوبی (12نفر)، تداومی (11نفر) و کنترل (9نفر) قرار گرفتند. تمرینات تداومی و تناوبی به مدت هشت هفته و  سه روز در هفته (30 دقیقه پیاده روی با شدت 75-60 و 85-70 درصد ضربان قلب بیشینه به ترتیب در گروه تداومی و تناوبی) انجام شد. شاخص های WISP1، TNF-α و مقاومت به انسولین (HOMA2) در 72 ساعت قبل از شروع تمرینات و 72 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس عاملی با اندازه گیری مکرر، با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 در سطح 05/0>P تجزیه وتحلیل گردید. یافته ها: پس از هشت هفته، سطوح WISP1 در گروه کنترل افزایش معنی داری یافت (001/0p=) اما درگروه تناوبی نیز روندی افزایشی و گروه تداومی روندی کاهشی نشان داد که ازنظر آماری معنی دار نبود (به ترتیب 095/0=p و 400/0=p ). در هیچ یک از گروه ها، تغییر معنی داری در سطوح TNF-α یافت نشد (05/0<p ). در گروه کنترل، شاخص HOMA2 افزایش معنی داری یافت (016/0p=) و روند کاهشی آن در گروه تمرین تداومی نسبت به گروه کنترل معنی دار بود (046/0p=). شاخص توده بدنی، نسبت دور کمر به قد و درصد چربی در هر دو گروه تمرینی بهبود یافت (05/0>p ). بحث و نتیجه گیری: اگرچه هر دو تمرینات تناوبی و تداومی توانستند موجب بهبود ترکیب بدن دختران چاق/اضافه وزن گردند، اما تنها تمرینات تداومی توانست روند افزایشی سطوح WISP1 و HOMA2 را معکوس نماید. تمرینات تداومی احتمالاً می تواند به عنوان یکی از راهبردهای مؤثر در بهبود حساسیت به انسولین در کودکان چاق موردتوجه قرار گیرد.
۳۶۲.

مقایسه هشت هفته تمرینات تداومی و تناوبی بر دستگاه PRO-BNP/CORIN در بیماران شریان کرونر قلبی پس از عمل جراحی CABG(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تناوبی تمرین تداومی دستگاه PRO-BNP/CORIN عمل جراحی CABG

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۹۶۷ تعداد دانلود : ۷۴۲
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثر هشت هفته تمرین تداومی و تناوبی بر دستگاه پرو-بی ان پی/کورین در بیماران قلبی پس از عمل جراحی پیوند شریان کرونر بود. بدین منظور، 36 بیمار (27 مرد و نه زن) (با میانگین سنی 81/5 ± 32/60 سال، قد 25/9 ± 64/164 سانتی متر، وزن 23/14 ± 86/73 کیلو گرم، میزان چربی زیر پوستی 28/4 ± 30/32 درصد، میزان فشار خون استراحتی اندازه گیری شده د ر حالت نشسته به ترتیب سیستولی 49/6 ± 67/142 و دیاستولی 16/5 ± 50/84 میلی متر جیوه و ظرفیت عملکردی 49/2 ± 8/7مت) هدفمند انتخاب شدند و سپس، به صورت تصادفی در سه گروه کنترل ( بدون انجام برنامه تمرینی)، تمرینات تداومی و تناوبی (سه جلسه تمرین در هفته به مدت هشت هفته) با شدت های به ترتیب 65 تا 80 درصد و 80 تا 95 درصد ضربان قلب ذخیره جای گذاری شدند. نمونه گیری خونی نیز 48 ساعت قبل و بعد از دوره تمرینی انجام شد. پس از تعیین غیر طبیعی بودن توزیع داده ها از طریق آزمون شاپیرو ویلک، از آزمون های ویلکاکسون و کروسکال والیس جهت تجزیه و تحلیل نتایج استفاده شد. نتایج نشان داد که در گروه کنترل، پرو-بی ان پی افزایش یافته و کورین و بی ان پی کاهش معناداری داشته اند ( P=0.005, 0.012,0.00 ). همچنین، در هر دو گروه تمرین تداومی و تناوبی، پرو-بی ان پی و بی ان پی کاهش و کورین افزایش یافته اند؛ اما این تغییرات تنها در گروه تمرین تناوبی معنادار بودند ( P=0.005,0.002,0.002 ) علاوه بر این، تفاوت بین گروهی این تغییرات نیز معنادار بود( P≤0.001 ). به طور کلی، تمرین تناوبی در مقایسه با تمرین تداومی باعث بهبود بیشتر دستگاه پرو-بی ان پی/کورین پس از عمل جراحی پیوند شریان کرونر می شود.
۳۶۳.

اثر تمرین مقاومتی به روش جداسازی گروه های عضلانی (اسپلیت) بر سطوح هورمونی و ساختار عضلانی، در ورزشکاران جوان پرورش اندام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قدرت عضلانی توده عضلانی تستوسترون کورتیزول

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۹۱۲ تعداد دانلود : ۶۴۷
هدف این پژوهش، بررسی اثر هشت هفته تمرین مقاومتی شدید (به روش اسپلیت) بر تغییرات سطوح سرمی تستوسترون، کورتیزول، نسبت تستوسترون به کورتیزول (T/C) و تأثیر آن بر رشد و توسعه قدرت عضلانی است. 20 نفر از ورزشکاران مبتدی پرورش اندام با شاخص توده بدن 25/2±80/23 کیلوگرم بر مترمربع و میانگین سنی 55/2±65/24 در این پژوهش مشارکت کردند. آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه تمرین قدرتی به روش اسپلیت (10 نفر) و کنترل به روش سنتی (10 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرینی با 100-85 درصد 1RM برای شش نوبت در هفته به روش اسپلیت (جداسازی گروه های عضلانی) طراحی شد. گروه کنترل به روش تمرین کل بدن (سنتی) با همان شدت و مدت به تمرین پرداختند. ضخامت عضله تحت مطالعه (سه سر بازو) با استفاده از تصویربرداری سونوگرافی در هر دو گروه قبل و پس از مداخله اندازه گیری شد. نمونه گیری خونی، در زمان استراحت قبل و بعد از تمرین ها در محیط آزمایشگاه جمع آوری شد. نتایج نشان داد که تمرین به روش اسپلیت نسبت به روش سنتی، موجب افزایش قدرت عضلانی (01/0P=)، توده عضلانی (001/0P=) و نسبت T/C (02/0P=) می شود. همچنین، بین قدرت بیشینه با هایپرتروفی (55/0=r،001/0P=) و نسبت T/C با قدرت بیشینه ارتباط معنی دار مشاهده شد (03/0=p، 74/0=r). نتایج نشان می دهند، این روش از تمرین مقاومتی موجب افزایش تحریک آنابولیکی و توده عضلانی در بدن می شود، که افزایش قدرت بیشینه را در پی دارد.
۳۶۴.

تأثیر تمرین هوازی بر استرس اکسیداتیو بافت کلیوی رت های مبتلا به انفارکتوس قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نارسایی مزمن کلیه تمرینات استقامتی استرس اکسیداتیو انفارکتوس قلبی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی ایمونولوژی ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۱۸۳ تعداد دانلود : ۸۰۸
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرین هوازی بر شاخص های منتخب استرس اکسیداتیو در بافت کلیه رت های مبتلا به انفارکتوس قلبی بود. بدین منظور، 24 سر موش صحرایی نر ویستار چهار هفته، پس از جراحی و به صورت تصادفی در سه گروه شم (تحت جراحی بدون ایجاد انفارکتوس) (8 n=)، کنترل انفارکته (8 n=) و تمرینی انفارکته (n=8) قرار گرفتند. جهت انجام پژوهش، گروه تمرینی مبتلا به انفارکتوس قلبی فعالیت دویدن زیربیشینه روی تردمیل جوندگان را طی 10 هفته ( پنج روز در هفته، هر جلسه به مدت 50 دقیقه با شدت 17 متر بر دقیقه) اجرا نمودند و در این مدت، گروه های شم و کنترل هیچ گونه فعالیت ورزشی نداشته و در قفس نگهداری می شدند. پس از اتمام پروتکل تمرینی، سطوح فعالیت آنزیم های کاتالاز، گلوتاتیون پراکسیداز، گلوتاتیون احیا شده و مالون دی آلدهید در بافت کلیه اندازه گیری گردید. آنالیز آماری داده ها نشان می دهد که اختلاف معناداری در سطح فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز بافت کلیه در گروه های سه گانه وجود ندارد؛ اما سطوح فعالیت آنزیم کاتالاز و گلوتاتیون احیا شده بافت کلیه در گروه های تمرینی مبتلا به انفارکتوس قلبی و کنترل مبتلا به انفارکتوس کاهش معناداری را نسبت به گروه شم نشان می دهد. براساس نتایج، اختلاف معناداری در آنزیم کاتالاز و گلوتاتیون احیاشده در بین گروه های تمرینی مبتلا به انفارکتوس قلبی و کنترل مبتلا به انفارکتوس وجود ندارد. علاوه براین، سطح مالون دی آلدهید در موش های با انفارکتوس قلبی به طور معناداری افزایش پیدا کرده است؛ اما میزان فعالیت این آنزیم در گروه تمرینی مبتلا به انفارکتوس قلبی به طور معناداری کمتر از گروه کنترل مبتلا به انفارکتوس می باشد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که مداخله ورزش دویدن پیوسته به مدت 10 هفته با میانگین شدت کار معادل 65 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی از طریق کاهش سطح پراکسیداسیون لیپید سبب کاهش استرس اکسیداتیو و بهبود عملکرد بافت کلیه پس از انفارکتوس قلبی می شود.
۳۶۵.

بررسی نقش تمرینات ثبات دهنده مرکزی در تعادل پویا و عملکرد ورزشی کودکان شناگر رقابتی دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعادل عضلات ثبات دهنده مرکزی کودک ورزشکار نخبه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۸۱
زمینه و هدف: تمرینات ثبات دهنده مرکزی اگر چه در بسیاری از رشته های ورزشی مورد استفاده قرار گرفته است، ولی در سطح ورزش حرفه ای تأثیر آن بر عملکرد ورزش های مختلف به ویژه شناگران هنوز به روشنی مشخص نشده است. بنابراین این مطالعه، به بررسی نقش تمرینات ثبات دهنده مرکزی در تعادل پویا و عملکرد ورزشی دختران کودک شناگر رقابتی، می پردازد.   روش شناسی: این تحقیق نیمه تجربی بوده و آزمودنی ها به طور در دسترس شامل 24 دختر کودک شناگر رقابتی (محدوده سنی:7 تا 10 سال) با بیش از دو سال سابقه ورزش حرفه ای در تیم داماش تهران در سال 1396 می باشد و  به طور تصادفی در دو گروه آزمون و کنترل تقسیم شدند، این ورزشکاران در دو مرحله مورد ارزیابی برای متغیرهای استقامت عضلات خم کننده تنه،  باز کننده و جانبی تنه، قدرت عضلات تنه، تعادل پویا و آزمون عملکرد ورزشی شناگران قرار گرفتند. گروه آزمون به مدت هشت هفته تمرینات ثبات دهنده مرکزی را انجام دادند. یافته ها: تحت تاثیر یک دوره تمرینی مقایسه نتایج پیش و پس آزمون گروه آزمون در متغیرهای مجموع استقامت عضلات ثبات دهنده مرکزی(p=0/016)، استقامت فلکسورهای تنه، قدرت ناحیه مرکزی(p=0/001) افزایش معنادار و در سرعت شنای 50 و 100 متر(p=0/001) کاهش معناداری مشاهده شد. مقایسه نتایج بین گروه ها نشان داد که متغیرهای استقامت عضلات فلکسور(p=0/031)، جانب راست تنه(p=0/034)، مجموع استقامت عضلات تنه(p=0/018)، قدرت ناحیه مرکزی(p=0/036) و سرعت شنای 50 متر(p=0/001) تفاوت معناداری مشاهده شد. بحث و نتیجه گیری: تمرینات ثبات مرکزی می تواند با ایجاد تغییرات قابل توجهی در متغیرهای استقامتی و قدرتی عضلات ناحیه تنه، سبب بهبود عملکرد ورزشی و تعادل پویای شناگران،  به ویژه در سنین کودکی گردد.
۳۶۶.

هشت هفته تمرین هوازی اثرات مضر دیابت قندی بر پارامترهای باروری را تقلیل می دهد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دیابت ورزش ناباروری اسپرم تستوسترون

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی ایمونولوژی ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۸۷۵ تعداد دانلود : ۵۹۹
دیابت قندی عملکرد تولید مثلی مردان را در سطوح مختلف از جمله کنترل پارامترهای اسپرماتوژنز تحت تأثیر قرار می دهد. دراین راستا ﻫﺪف از پژوهش ﺣﺎﺿﺮ، ارزیابی اثر تمرین هوازی بر پارامترهای باروری در موش های نر دیابتی بود. بدین منظور، 30 ﺳﺮ موش نر نژاد ویستار (با میانگین سنی دو تا سه ماه؛ وزن 250 200گرم) ﺑﻪ ﻃﻮر ﺗﺼﺎدﻓﯽ در سه ﮔﺮوه ﮐﻨﺘﺮل سالم، کنترل دیابتی و دیابتی ﺗﻤﺮﯾﻦ تقسیم شدند (هر گروه 10 سر). جهت دیابتی کردن موش ها از یک مرحله تزریق درون صفاقی 55 میلی گرم/کیلوگرم استرپتوزوتوسین اﺳﺘﻔﺎده ﮔﺮدﯾﺪ و یک ﻫﻔﺘﻪ پس از ﺗﺰرﯾﻖ استرپتوزوتوسین، برنامهﺗﻤﺮﯾﻦاﺳﺘﻘﺎﻣﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﺪت هشت ﻫﻔﺘﻪ اجرا ﮔشت(پنج نوبت در هفته دویدن روی تردمیل؛ هر جلسه 20 تا شش دقیقه با سرعت 27 متر در دقیقه). 48 ﺳﺎﻋﺖ ﭘﺲ از آﺧﺮﯾﻦ ﺟﻠﺴﮥ ﺗﻤﺮﯾﻨﯽ، ﺣﯿﻮاﻧﺎت ﺗﺸﺮﯾﺢ شدند و اپیدیم چپ جهت بررسی پارامترهای اسپرم و سرم خون موش ها جهت بررسی هورمون های جنسی جمع آوری گردید. داده ﻫﺎ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از آزﻣﻮنﺗﺤﻠﯿﻞ وارﯾﺎﻧﺲ ﯾﮏ ﻃﺮﻓﻪ و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری (05/0) بررسی شد. نتایج بیانگر آن است که تمام پارامترهای اسپرمی (تعداد، تحرک پذیری، مورفولوژی و قابلیت حیات) به شکل معنا داری در موش های دیابتی در مقایسه با گروه کنترل سالم، کمتر می باشد ( P<0.05 ). البته، یافته ها حاکی از آن است که تمام پارامترهای اسپرمی در گروه تمرین دیابتی درمقایسه با گروه کنترل دیابتی به شکل معنا داری بالاتر می باشد( P<0.05 ). همچنین، نتایج نشان می دهد که هورمون های جنسی (تستوسترون ، هورمون لوتئینه کننده و هورمون محرک فولیکولی) در گروه تمرین دیابتی در مقایسه با گروه کنترل دیابتی به طور معنا داری بیشتر است( P<0.05 ). به طورکلی در یک مدل تجربی، تمرین ورزشی می تواند اثرات مخرب دیابت قندی بر پارامترهای اسپرمی و هورمون های جنسی را تقلیل دهد.
۳۶۷.

اثر تمرینات استقامتی با شدت متوسط بر تغییرات سطوح سرمی فاکتور مهارکننده ماکروفاژ و ارتباط آن با تغییرات گلبول سفید، گلوکز و انسولین پلاسما در زنان دیابتی نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی فاکتور مهارکننده ماکروفاژ گلبول های سفید خون دیابت نوع دو

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۷۶۹ تعداد دانلود : ۵۹۴
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر تمرین استقامتی بر تغییرات سطوح سرمی فاکتور مهارکننده ماکروفاژ و ارتباط آن با تغییرات گلبول سفید، گلوکز و انسولین پلاسما در زنان دیابتی نوع دو بود. بدین منظور، 24 زن مبتلا به دیابت نوع دو مصرف کننده متفورمین (با میانگین سنی 6/6±55 سال؛ وزن 1/5±73 کیلوگرم) به دو گروه 12 نفری کنترل و تمرین تقسیم شدند. گروه تمرین هشت هفته تمرین استقامتی مشتمل بر دویدن با شدت 55 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب را به مدت 40 تا 60 دقیقه انجام داد . نمونه خونی نیز قبل از اجرای تمرین و 72 ساعت پس از اتمام آخرین جلسه تمرین جمع آوری شد . همچنین، غلظت گلوکز با روش گلوکز اکسیداز و غلظت فاکتور مهارکننده ماکروفاژ سرم و انسولین پلاسما با روش الایزا اندازه گیری گشت. برای مقایسه متغیرهای بین گروه ها نیز از آزمون آماری آنالیز کوواریانس استفاده شد و جهت بررسی ارتباط بین تغییرات گلبول سفید، گلوکز و انسولین پلاسما با تغییرات سطوح سرمی فاکتور مهارکننده ماکروفاژ و تعیین اشتراک احتمالی این عوامل در تغییرات فاکتور مهارکننده ماکروفاژ سرم، آزمون رگرسیون چندگانه مورداستفاده قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که پس از هشت هفته تمرین استقامتی، غلظت فاکتور مهارکننده ماکروفاژ سرم (P=0.03)، غلظت گلوکز پلاسما (P=0.02)، غلظت انسولین پلاسما (P=0.04)، تعداد گلبول های سفید پلاسما (P=0.002) و شاخص مقاومت به انسولین (P=0.01) در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری داشته است. همچنین، ارتباط معناداری بین تغییرات تعداد گلبول های سفید پلاسما و غلظت فاکتور مهارکننده ماکروفاژ سرم (P=0.05) مشاهده شد. شایان ذکر است که 63 درصد از تغییرات فاکتور مهارکننده ماکروفاژ سرم تنها با تغییر در تعداد گلبول سفید پلاسما قابل پیش بینی بود. به طور کلی، می توان گفت که انجام تمرین استقامتی با کاهش در تعداد گلبول های سفید سرمی همراه است و این تغییرات تا حدی می تواند کاهش در سطوح سرمی فاکتور مهارکننده ماکروفاژ پس از تمرین استقامتی را تبیین نماید.
۳۶۸.

اثر هشت هفته تمرین مقاومتی بر فعالیت استیل کولین استراز کل و نوع 12A در عضلات نعلی موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرینات مقاومتی استیل کولین استراز عضلات نعلی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۸۱۴ تعداد دانلود : ۵۸۰
این پژوهش با هدف تعیین اثر هشت هفته تمرین مقاومتی بر میزان فعالیت استیل کولین استراز کل و نوع 12A در عضلات نعلی موش های صحرایی انجام شد. 16 سر موش صحرایی نر ویستار که از مؤسسه سرم سازی رازی (سن 10 هفته و وزن 7.090±172.415 گرم) تهیه شدند به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت هشت هفته و هفته ای پنج جلسه روی نردبان های مخصوص به ارتفاع 1 متر و 26 پله، با حمل یک وزنه به میزان 30 درصد وزن بدن خود، که به دُم آنها بسته می شد، تمرین را آغاز کردند و این میزان به صورت فزاینده به 200 درصد وزن بدن آنها رسید. تمرین ها شامل 3 نوبت 4 تکراری با 3 دقیقه استراحت بین نوبت ها بود. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، حیوانات تحت بیهوشی قرارگرفتند و عضلات نعلی آنها در وضعیت استریل ازطریق شکاف روی ناحیه پشتی جانبی در اندام پشتی تحتانی جدا شد. از روش هموژن کردن و الکتروفورزو (پلی اکریل آمید 06/0 غیرتقلیبی) برای جداسازی زیرواحدهای فرعی استیل کولین استراز استفاده شد. اندازه گیری میزان فعالیت استیل کولین استراز کل و نوع 12A (unit/ml) با استفاده از روش آزمایشگاهی Elisa انجام شد. نتایج آزمون t در گروه های مستقل نشان داد که در زمینه میزان فعالیت آنزیم استیل کولین استراز 12A در گروه تمرین مقاومتی در عضله ی نعلی تفاوت معناداری بین دو گروه وجود ندارد (0.246). همچنین، میزان فعالیت استیل کولین استراز کل نیز در اثر تمرین مقاومتی تغییر معناداری نکرد (0.262). تغییر نکردن میزان فعالیت استیل کولین استراز در اثر تمرین مقاومتی در عضلهنعلی نشان دهنده پاسخ نا پذیری فعالیت استیل کولین استراز در این عضله در اثر تمرینات مقاومتی در پایانه عصبی است که این نیز احتمالاً ناشی از درگیر نشدن کامل این عضله در تمرین مقاومتی پژوهش حاضر است. بااین حال، هنوز احتمال تغییر در محتوای استیل کولین استراز در این عضلات منتفی نیست که باید در مطالعات بعدی به آن پرداخته شود.
۳۶۹.

تأثیر دوازده هفته تمرینات یکپارچه حرکتی شناختی بر عامل نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) سالمندان مبتلا به دمانس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت سالمند تعادل دمانس تمرینات حرکتی شناختی نوروتروفین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲۲ تعداد دانلود : ۶۹۳
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر تمرینات یکپارچه حرکتی شناختی بر BDNF سالمندان مبتلا به دمانس بود. بدین منظور، 24 مرد سالمند مبتلا به دمانس (12 نفر گروه تجربی و 12 نفر گروه کنترل) به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. برنامه تمرینی یک دوره دوازده هفته ای (هفته ای سه جلسه تمرین 45 دقیقه ای) تمرینات حرکتی شناختی بود که براساس رهنمودهای کالج آمریکایی طب ورزش (ACSM) اتخاذ شد. پیش و پس از انجام پروتکل تمرینی میزان BDNF و آزمون های عملکردی و شناختی ارزیابی شد. به منظور تحلیل آماری از آنالیز تحلیل واریانس دوعاملی با اندازه های تکراری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که 12 هفته برنامه تمرین حرکتی شناختی به افزایش سطوح BDNF (001/0=P)، بهبود نتایج آزمون رسیدن عملکردی (005/0=P)، آزمون بلند شدن و رفتن زمان دار (001/0=P)، آزمون تعادلی برگ (001/0=P) و آزمون کوتاه وضعیت ذهنی (015/0P=)، در گروه فعال منجر شد. به طور کلی یافته های مطالعه نشان داد که تمرین یکپارچه حرکتی در آزمودنی های مبتلا به دمانس، سبب افزایش سطوح BNDF می شود که از نظر بالینی این یافته ها اهمیت آمادگی بدنی به عنوان یک عامل پیشگیری کننده از ابتلا به زوال عقل در آینده را تأیید می کند. همچنین این نوع فعالیت، روش تمرینی سودمندی جهت حفظ عملکرد حرکتی و کاهش سرعت کارکردهای ذهنی سالمندان است.
۳۷۰.

برهم کنش سرب و کورکومین طی یک دوره برنامه تمرین استقامتی بر سطوح فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) ریه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: VEGF سرب کورکومین تمرین استقامتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۹۹
مقدمه و هدف: فاکتور رشد اندوتلیال عروقی نقش مهمی در آنژیوژنز بر عهده دارد. فعالیت های ورزشی، کورکومین و سرب ممکن است موجب فرآیندهای فیزیولوژیکی و پاتولوژیکی بر روی VEGF بافت ریه داشته باشند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرین استقامتی و مکمل کورکومین بر VEGF ریه ی موش های در معرض استات سرب بود. روش شناسی: 60 موش صحرایی به 6 گروه سرب، کورکومین+سرب، ورزش+سرب، ورزش+کورکومین+سرب، حلال و کنترل تقسیم شدند. گروه های سرب، کورکومین+سرب، ورزش+سرب، ورزش+کورکومین+سرب 20 و 30 میلی گرم بر کیلوگرم به ترتیب استات سرب و کورکومین به صورت درون صفاقی دریافت کردند. گروه های تمرینی به مدت 8 هفته بر روی نوار گردان به تمرین پرداختند. یافته ها: نتایج نشان داد القای سرب موجب افزایش سطوح VEGF و کاهش فعالیت سطوح VEGF ریه ی همه گروه ها در مقایسه با گروه کنترل می شود. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد استفاده ازکورکومین همراه با تمرینات استقامتی، می تواند نقش حفاظتی در برابر اثرات ناشی از آلودگی ناشی از سرب ایفا نماید.
۳۷۱.

 مطالعه ویژگی های آنتروپومتریک، آمادگی جسمانی و ترکیب بدنی دختران نوجوان والیبالیست ایران (مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: والیبال ترکیب بدنی ویژگی های آنتروپومتری تحلیل پوششی داده ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۲۰
مقدمه و هدف: آمادگی جسمانی، شکل و ساختمان بدن، نقش مهمی در موفقیت ورزشکاران دارد. دانستن ویژگی های بدنی و فیزیولوژیک در هر رشته ورزشی مهم و عامل تعیین کننده ای در عملکرد ورزشکاران می باشد. پژوهش حاضر با هدف مطالعه ویژگی های آنتروپومتریک، آمادگی جسمانی و ترکیب بدنی دختران نوجوان والیبالیست ایران و ارائه الگو با استفاده از تحلیل پوششی داده ها(DEA) انجام شد. روش شناسی: 172دختر والیبالیست منتخب استان های کشور با دامنه سنی 5/1±33/15 سال در مطالعه شرکت کردند. سنجش فاکتورهای ترکیب بدنی شامل وزن، شاخص توده بدنی، درصد چربی، نسبت دور کمر به باسن، توده بدون چربی و شاخص های آنتروپومتریکی شامل قد، طول دست و طول پا بود. متغیرهای فیزیولوژیک و آمادگی جسمانی توسط توان پایین تنه، چابکی، انعطاف پذیری، دامنه حرکتی مفصل شانه، قدرت دست، درازونشست و توان هوازی اندازه گیری شدند. ضریب همبستگی پیرسون، آمار توصیفی و روش ریاضی (DEA) برای تجزیه و تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفتند (05/0P≤). یافته ها: نتایج نشان داد، ارتباط معنا داری میان پرش با طول پا، درصد چربی با شاخص توده بدنی و انعطاف پذیری با درصد چربی وجود دارد. قدرت و دامنه حرکتی مفصل شانه شرکت کنندگان در مقایسه با برخی مطالعات انجام شده بیشتر و توان هوازی، درازونشست، توان پایین تنه، قد، وزن و درصد چربی کمتر بود. با توجه به نتایج تحلیل پوششی داده ها، 84 درصد از افراد شرکت کننده کارا تشخیص داده شدند. بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند الگویی مناسب برای استعدادیابی و انتخاب بازیکنان والیبال باشد.
۳۷۲.

اثر مصرف مکمل فولات طی 10 هفته تمرین مقاومتی بر گرلین معده و سرم و انسولین سرم موش های صحرایی نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گرلین انسولین اشتها تمرین مقاومتی شدید مکمل فولات

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۸۹۵ تعداد دانلود : ۸۹۲
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر مصرف مکمل فولات طی 10 هفته تمرین مقاومتی بر گرلین معده، سرم و انسولین سرم موش های صحرایی نر ویستار بود. بدین منظور، 32 سر موش صحرایی نر ویستار با سن هشت هفته و وزن 2/18 ± 4/204 گرم، پس از یک هفته آشناسازی به صورت تصادفی (بر حسب وزن بدن) به چهار گروه مساوی (هشت سر در هر گروه) کنترل، مکمل، تمرین مقاومتی و تمرین مقاومتی+ مکمل تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت 10 هفته (پنج جلسه در هفته) تمرین مقاومتی را بر روی نردبان (دارای 26 پله) با وزنه ای معادل 30 درصد وزن بدن خود آغاز نمودند که وزن آن تا هفته آخر به تدریج به 250 درصد وزن بدن آن ها رسید. قابل ذکر است که مکمل دهی به صورت 10 میلی گرم اسیدفولیک محلول در هر لیتر آب مصرفی انجام شد. 48 ساعت پس از آخرین جلسة تمرینی، موش ها بی هوش گشتند، تشریح شدند و نمونه های معده و سرم آن ها جمع آوری گردید. علاوه براین میزان گرلین، انسولین سرم و گرلین معده آن ها به وسیله کیت الایزا اندازه گیری گشت و با روش های آماری آنووا و کروسکال والیس تجزیه و تحلیل گردید ( 0.05 > P ). نتایج نشان می دهد که گرلین سرم در گروه تمرین مقاومتی در مقایسه با گروه های کنترل ( P=0.002 )، مکمل ( P=0.001 ) و مقاومتی+ مکمل ( P=0.017 ) به طور معناداری کاهش یافته است. مصرف فولات نیز موجب افزایش معنادار در گروه مقاومتی+ مکمل در مقایسه با گروه کنترل ( P=0.014 ) و تمرین مقاومتی ( P=0.017 ) شده است. در غلظت انسولین سرم گروه های چهارگانه نیز تفاوت معناداری مشاهده نمی شود ( P=0.673 ). بر اساس یافته ها ، مصرف فولات در طول تمرینات مقاومتی، گرلین معده را افزایش داده و یا حداقل از کاهش آن در سرم جلوگیری می نماید.
۳۷۳.

تأثیر یک دوره تمرین عضلات دمی در ارتفاع به همراه تمرین اختصاصی در ارتفاع بالا و پایین بر اشباع اکسیژن سرخرگی و عملکرد دوندگان استقامت تیم ملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوندگان استقامتی عملکرد استقامتی هایپوکسی تمرین عضلات تنفسی Spo2

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۵۵۰ تعداد دانلود : ۸۳۷
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر یک دوره تمرین عضلات دمی در ارتفاع به همراه تمرین اختصاصی در ارتفاع بالا و پایین بر اشباع اکسیژن سرخرگی و عملکرد دوندگان تیم ملی استقامت بود. بدین منظور، 12 دونده مرد (با میانگین سنی 1/3±4/24 سال؛ قد 2/4±5/180 سانتی متر؛ وزن 4/3±7/66 کیلوگرم؛ شاخص توده بدن 0/1±5/20 کیلوگرم برمتر مربع) به طور تصادفی به دو گروه تمرین عضلات دمی و بدون آن، همراه با تمرین اختصاصی دویدن در ارتفاع پایین و بالا تقسیم شدند. جهت انجام پژوهش آزمون های 3000 متر، قدرت عضلات دمی، حجم ، جریان دمی و اشباع اکسیژن سرخرگی قبل و 24ساعت پس از دوره تمرین اجرا گردید. برنامه تمرینی شامل: تمرینات تداومی، تناوبی، هوازی و مقاومتی برای هر دو گروه بود. آزمودنی ها به طور میانگین 16 جلسه در هفته و به مدت چهار هفته زندگی در ارتفاع، تمرین در ارتفاع و تمرین در پایین (اجرای سه جلسه تمرین فقط در روزهای زوج در ارتفاع پایین و ادامه تمرینات به همراه خواب در ارتفاع بالا) را تمرین نمودند. تمرینات گروه عضلات دمی شامل 30 تکرار با بینی بسته به صورت دوبار در روز (صبح و عصر)، هفت روز در هفته و به مدت چهار هفته با 50 درصد حداکثر قدرت عضلات دمی در ارتفاع اجرا گردید. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر با عامل بین گروهی در سطح معناداری (P≤0.05) استفاده شد. نتایج نشان می دهد که هایپوکسی منجر به کاهش معنادار زمان دوی 3000 متر در دو گروه و افزایش قدرت عضلات دمی و جریان دمی از قبل تا پس از تمرین در گروه تمرین عضلات دمی شده است؛ اما تفاوت معناداری در حجم و اشباع اکسیژن سرخرگی مشاهده نمی شود (P≤0.05). به طور کلی، به نظر می رسد که استفاده از تمرین عضلات دمی به همراه تمرین اختصاصی در هایپوکسی موجب افزایش قدرت عضلات و جریان دمی، کاهش تهویه و کاهش زمان دوی 3000 متر در ارتفاعات پایین تر می گردد.
۳۷۴.

تأثیر هشت هفته تمرینات هوازی و مصرف ویتامین E بر روی کبد چرب غیر الکلی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهرستان شاهرود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاهش وزن رژیم غذایی تمرینات هوازی ویتامین E کبد چرب

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : ۱۱۰۴ تعداد دانلود : ۱۲۱۸
هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر تمرینات هوازی با مصرف ویتامینE بر روی بیماری کبد چرب غیر الکلی در سنین 15 تا 18 سال بود. بدین منظور، 44 بیمار پسر (با میانگین سنی 97/0 ± 79/15 سال ؛ وزن 08/13 ± 10/95 کیلوگرم؛ شاخص توده بدنی 22/3 ± 46/31 کیلوگرم) به طور تصادفی به چهار گروه 11 نفری تمرینات هوازی با کنترل رژیم غذایی، ویتامینE  با کنترل رژیم غذایی، ویتامینE + تمرینات هوازی با کنترل رژیم غذایی و کنترل رژیم غذایی تقسیم شدند و متغیرهای وزن، شاخص توده بدنی، نسبت دور کمر به لگن، قندخون ناشتا، کلسترول، تری گلیسرید، لیپوپروتئین کم چگال، لیپوپروتئین پرچگال، آلانین آمینو ترانسفراز، اسپارتات آمینو ترانسفراز و الاستیسیته کبدی افراد، پیش و پس از هشت هفته مداخله اندازه گیری گردید. نتایج آزمون تی جفتی و واریانس یک طرفه نشان می دهد که در مقایسه درون گروهی، کاهش در شاخص هایی همچون وزن در گروه اول، سوم و چهارم؛ شاخص توده بدنی و نسبت دور کمر به لگن در گروه های اول و سوم؛ تری گلیسرید در گروه اول و دوم؛ کلسترول در گروه اول و چهارم؛ لیپو پروتئین کم چگال در گروه چهارم؛ آلانین آمینو ترانسفراز در گروه دوم و الاستیسیته کبدی در تمامی گروه ها معنادار بود (0.05 >P )؛ اما درمقایسه بین گروهی در بین متغیر ها به جز کلسترول و لیپو پروتئین پرچگال، اختلاف معناداری مشاهده نشد (0.05 <P ) که در آزمون تعقیبی شفه، نتایج به نفع گروه ویتامینE با کنترل رژیم غذایی قابل مشاهده بود؛ بنابراین، به نظر می رسد تمرینات هوازی همراه با کنترل رژیم غذایی و یا مصرف روزانه ویتامینE ( 400 میلی گرم)  همراه با کنترل رژیم غذایی نقش به سزایی در بهبود و یا کاهش ابتلا به بیماری کبد چرب غیرالکلی داشته باشد؛ اما تا رسیدن به یک استراتژی درمان واحد و مؤثرترین راه نیاز به مطالعات بیشتری است.
۳۷۵.

مقایسه میزان تمرکز توجه و BDNF ناشی از اعمال تمرین استقامتی در دختران و پسران غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزمون استروپ تمرین استقامتی تمرکز توجه BDNF دانشجوی غیرورزشکار

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۱۸۰ تعداد دانلود : ۷۶۹
از مغز (BDNF) دانشجویان دختر و پسر غیرورزشکار و همچنین بررسی ارتباط بین تغییرات این دو عامل بود. بدین منظور، 30 دانشجوی غیرورزشکار (میانگین سنی 6/1±1/24 سال)، براساس پیش آزمون استروپ در چهار گروه پسران، دختران، پسران کنترل و دختران کنترل، توزیع شدند، و پس از نمونه گیری خونی، تمرینات خود را براساس پروتکل تمرین استقامتی با شدت 85-70 درصد ضربان قلبی بیشینه و به مدت 40 دقیقه، 3 جلسه در هفته به مدت 5 هفته ادامه دادند. نتایج نشان داد تمرین استقامتی موجب افزایش معنا دار میزان BDNF در هر دو گروه دختران و پسران شد (05/0>P)، ولی زمان پاسخ به آزمون استروپ، فقط در گروه پسران به صورت معنا داری کاهش یافت (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد، تفاوت معنا داری بین پسران و دختران در اثرگذاری تمرین استقامتی بر زمان پاسخ به آزمون استروپ وجود نداشت (05/0P>)، اما میزان BDNF در گروه دختران به صورت معنا داری بیشتر از پسران بود (05/0>P). همبستگی بین تغییرات زمان پاسخ به آزمون استروپ و میزان BDNF در هیچ یک از دو گروه پسران و دختران، از نظر آماری معنا دار نبود (05/0P>). به طور کلی براساس یافته های این تحقیق به نظر می رسد تمرین استقامتی می تواند به افزایش میزان BDNF و بهبود تمرکز منجر شود، اما در این زمینه تفاوت هایی احتمالی بین دختران و پسران وجود دارد که نیازمند تحقیقات بیشتری است.
۳۷۶.

تأثیر چهار هفته تمرین تناوبی شدید بر بیان ژن های پروآنژیوژنیک سلول های اندوتلیال در عضله اسکلتی رت ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرینات تناوبی شدید رگ زایی عامل رشد اندوتلیال عروقی میکرو RNA

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۹۳۷ تعداد دانلود : ۷۱۷
، میکرو RNA پروآنژیوژنزی سلول های اندوتلیال است که این میکرو RNA، از طریق سرکوب EphrinA3 و افزایش مهاجرت برخی هدف های ژنی و پروتئینی (VEGF) موجب بهبود فرایند رگ زایی می شود. در این پژوهش 12 سر رت نر در سن هشت هفتگی با میانگین وزنی20±180 گرم انتخاب و تصادفی به دو گروه کنترل (6=n) و تمرین (6=n) تقسیم شدند. تمرین تناوبی شدید به مدت چهار هفته و هر هفته پنج روز شامل سه تناوب شدید (چهار دقیقه با شدت 90 تا 100 درصد (VO2max و سه تناوب سبک (دو دقیقه با شدت 50 تا 60 درصد VO2max) انجام گرفت. میزان بیان ژن ها با تکنیک Real time-PCR و از روش ∆∆CT -2 محاسبه شدند. برای تعیین معنادار بودن متغیرها بین گروه های تحقیق از آزمون آماری t مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد تمرین تناوبی شدید موجب تغییر معنادار افزایش بیان ژن Mir-210 و VEGF شد (005/0P=)- (003/0P=). همچنین کاهش بیان ژن گیرنده EphrinA3 در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل معنادار شد (000/0P=). به طور کلی شاید در اثر هیپوکسی، که همراه با تمرین تناوبی شدید اتفاق افتاده است، افزایش بیان ژن های Mir-210 و VEGF موجب بهبود عملکرد پروآنژیوژنزی سلول های اندوتلیال می شود که این سازگاری به افزایش رگ زایی در رت ها منجر شده است.
۳۷۷.

ارتباط بین آمادگی قلبی تنفسی با انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزمون مرتب کردن کارت های ویسکانسین آمادگی قلبی تنفسی انعطاف پذیری شناختی دانشجو

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی روانشناسی ورزشی آموزش و پژوهش در روانشناسی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۲۲۲۳ تعداد دانلود : ۹۵۷
هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین آمادگی قلبی تنفسی با انعطاف پذیری شناختی در دانشجویان بود. بدین منظور، از بین دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه کردستان و افرادی که براساس پرسش نامه مربوطه صلاحیت لازم را داشتند، 38 نفر (با میانگین سنی 60/1±23/22 سال؛ وزن 88/6±82/70 کیلوگرم) به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای برآورد آمادگی قلبی تنفسی، حداکثر اکسیژن مصرفی شرکت کنندگان با استفاده از "تست بروس" اندازه گیری گردید و برای ارزیابی انعطاف پذیری شناختی از "آزمون رایانه ای مرتب کردن کارت های ویسکانسین" بهره گرفته شد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها توسط روش های آماری توصیفی و آزمون ضریب هم بستگی پیرسون بیانگر آن است که هم بستگی معناداری بین حداکثر اکسیژن مصرفی با متغیرهای آزمون مرتب کردن کارت های ویسکانسین مشاهده نمی شود. این یافته ها نشان می دهد که بین آمادگی قلبی تنفسی و انعطاف پذیری شناختی در دانشجویان ارتباط معناداری وجود ندارد.
۳۷۸.

اثرات فعالیت ورزشی هوازی و محدودیت کالری (رژیم غذایی کم کربوهیدرات و رژیم غذایی استاندارد) بر آدیپوکاین های مؤثر بر مقاومت انسولین در موش صحرایی نر دیابتی نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امنتین-1 کمرین مقاومت به انسولین فعالیت ورزشی رژیم غذایی محدودیت کالری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۷ تعداد دانلود : ۱۰۰۵
هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی تاًثیر تعاملی محدودیت کالری (رژیم غذایی استاندارد و رژیم غذایی کم کربوهیدرات) و در ترکیب با فعالیت ورزشی هوازی بر میزان آدیپوکاین های مؤثر بر مقاومت انسولین در موش صحرایی نر دیابت نوع دو بود. در یک مطالعه تجربی، 48 سر موش صحرایی نر (سن 10هفته) نژاد ویستار (وزن 5/19 ± 229 گرم) پس از دیابتی شدن به طور تصادفی به شش گروه: کنترل، فعالیت ورزشی هوازی (20% تعادل منفی انرژی)، 20% محدودیت کالری با رژیم غذایی استاندارد، 20% محدودیت کالری با رژیم غذایی کم کربوهیدرات، 20% محدودیت کالری با رژیم غذایی استاندارد ترکیب با فعالیت ورزش هوازی و 20% محدودیت کالری با رژیم غذایی کم کربوهیدرات ترکیب با ورزشی هوازی تقسیم شدند. سپس 20% تعادل منفی انرژی به صورت روزانه و به مدت 8 هفته برای تمام گروه ها اجرا شد. یافته ها نشان داد فعالیت ورزشی هوازی به تنهایی و در ترکیب با رژیم غذایی کم کربوهیدرات باعث افزایش معنی داری در میزان امنتین-1 نسبت به گروه کنترل دیابتی شد ( P≤0.05 )، اما تفاوت معنی داری بین گروه های تجربی با گروه کنترل دیابتی در میزان کمرین مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان داد گروه رژیم غذایی (استاندارد و کم کربوهیدرات) به تنهایی و در ترکیب با فعالیت ورزشی باعث کاهش معنی داری در میزان مقاومت انسولین شد ( P≤0.05 ). این مطالعه نشان داد که روش ترکیبی فعالیت ورزشی هوازی و رژیم غذایی کم کربوهیدرات می تواند باعث افزایش امنتین-1 و بهبود حساسیت انسولین در موش صحرایی نر مبتلا به بیماری دیابت نوع دو شود.
۳۷۹.

پاسخ NT-proBNP به یک مسابقه فوتبال در نوجوانان پسر فوتبالیست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: NT-proBNP مسابقه فوتبال نوجوان پسر فوتبالیست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۷۵
مقدمه و هدف:  NT-proBNP به عنوان نشانگری برای ارزیابی و پایش اختلالات قلبی مطرح شده است. فعالیت ورزشی شدید می تواند به واسطه ایجاد ایسکمی موقتی، فشار میوکاردی و اختلال دیاستولیک در بطن چپ باعث افزایش تولید NT-proBNP شود، که اشاره کننده به بیماری قلبی اولیه است. هدف پژوهش حاضر بررسی پاسخ NT-proBNP به یک مسابقه فوتبال در نوجوانان پسر فوتبالیست بود. روش شناسی: در این پژوهش نیمه تجربی، 22 بازیکن نوجوان فوتبالیست (سن 0.44 ±15.39 سال و شاخص توده بدنی 1.98±19.89 کیلوگرم/متر2) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. آزمودنی ها در یک مسابقه فوتبال به رقابت پرداختند. نمونه گیری خونی قبل از مسابقه، بلافاصله، 2 ساعت و 24 ساعت پس از مسابقه انجام گردید. یافته ها: مقادیر سرمیNT-proBNP در بلافاصله و2 ساعت پس از مسابقه در مقایسه با قبل از مسابقه در حد معنی داری افزایش یافت، اما در 24 ساعت پس از مسابقه مقادیر آن تفاوت معنی داری با مقادیر پایه نداشت . بحث و نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که در نوجوانان پسر فوتبالیست مقادیر NT-proBNP < span dir="RTL"> پس از مسابقه فوتبال در حد معناداری افزایش می یابد، اما این افزایش - هرچند از نظر آماری معنادار است - از نظر بالینی در محدوده طبیعی فیزیولوژیایی است. به علاوه، این افزایش موقتی بوده و 24 ساعت پس از مسابقه به مقادیر استراحتی قبل از مسابقه بر می گردد. در نهایت، نتایج این پژوهش نشان می دهد احتمالا در نوجوانان پسر فوتبالیست مسابقه ی فوتبال باعث افزایش خطرناک NT-proBNP نمی شود و از نظر قلبی ایمن می باشد.
۳۸۰.

مقایسه حداکثر اکسیداسیون چربی و Fatmax بین مردان سالمند فعال و غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حداکثر اکسیداسیون چربی Fatmax وضعیت آمادگی جسمانی مردان سالمند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۱۰۰
سابقه و هدف: هدف از این پژوهش، مقایسه حداکثر اکسیداسیون چربی و شدتی از فعالیت ورزشی که حداکثر اکسیداسیون چربی در آن رخ می دهد (Fatmax)، بین مردان سالمند فعال و غیرفعال بود.  مواد و روش ها: 10 مرد سالمند سالم که فعالیت ورزشی منظم داشتند (حداقل 10 سال گذشته، حداکثر اکسیژن مصرفی 5/4±6/44 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه) و 10 مرد سالمند سالم که فعالیت ورزشی منظم نداشتند (حداقل 10 سال گذشته، حداکثر اکسیژن مصرفی 2/3±9/30 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه)، به عنوان آزمودنی این تحقیق انتخاب شدند. سپس آزمودنی ها ساعت هشت تا 10صبح در حالت ناشتا، آزمون فعالیت ورزشی فزاینده شامل؛ فعالیت با مراحل سه دقیقه ای را روی نوارگردان تا مرحله خستگی انجام دادند. مقدار حداکثر اکسیداسیون چربی و Fatmax از طریق کالری سنجی غیرمستقیم با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی و با کمک معادلات عنصرسنجی محاسبه شد. به منظور مقایسه متغیرها، آزمون آماری تی مستقل در سطح 0.05>p ، استفاده شد. یافته ها: میزان اکسیداسیون چربی در دامنه ای از شدت ها، حداکثر اکسیداسیون چربی و Fatmax در افراد سالمند فعال به طور معنی داری بیشتر از غیرفعال، بود (0.05>p ). اما، میزان اکسیداسیون کربوهیدرات در دامنه ای از شدت ها به طور معنی داری در افراد سالمند فعال نسبت به غیرفعال، کمتر بود (0.05>p ). نتیجه گیری: به طور کلی، مشخص شد که وضعیت آمادگی جسمانی بهتر در افراد سالمند فعال، با میزان اکسیداسیون چربی بیشتر و اکسیداسیون کربوهیدرات کمتر، همراه است. بعلاوه در افراد سالمند میزان حداکثر اکسیداسیون چربی و Fatmax  کاهش می یابد، اما با تمرین ورزشی منظم می توان تا حدی از این کاهش جلوگیری کرد. 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان