فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
منبع:
تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانه های عمومی دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۴) ویژهنامه کووید-۱۹
۳۷۲-۳۵۶
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین وضعیت مشارکت کتابداران کتابخانه های عمومی شهر تهران در شبکه های اجتماعی مجازی برای ارائه خدمات در همه گیری کووید-19 انجام شده است. روش: نوع این پژوهش کاربردی و روش آن پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه در زمان پژوهش (تیر و مرداد ماه سال 1402) شامل همه کتابداران کتابخانه های عمومی شهر تهران (152 نفر) بود. حجم نمونه پژوهش طبق جدول مورگان، 109 نفر به دست آمد، و در تحلیل نهایی 105 پرسش نامه استفاده شد. برای سنجش میزان روایی ابزار گردآوری داده ها، نظرات سه نفر از صاحب نظران حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی اخذ و در تدوین نسخه نهایی پرسش نامه لحاظ شد. با توجه به اینکه پرسش نامه پژوهش محقق ساخته است، به منظور اطمینان از پایایی ابزار پژوهش، مطالعه ای مقدماتی با مشارکت 30 نفر از جامعه پژوهش اجرا و مقادیر آلفای کرونباخ برای هر سه متغیر اصلی پژوهش، یعنی شناخت، پذیرش و استفاده، محاسبه شد که به ترتیب مقادیر 878/0، 935/0 و 824/0 و برای کل پرسش نامه مقدار 965/0 به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها با بهره گیری از نسخه 26 نرم افزار SPSS در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. برای بررسی میزان تفاوت میانگین بین متغیرهای اصلی پژوهش، ازآزمون پارامتریک تحلیل واریانس یک-راهه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد کتابداران بیشترین شناخت را نسبت به پیام رسان «بله» و کمترین شناخت را نسبت به «سروش پلاس» داشتند. میزان شناخت کتابداران نسبت به ابزارهای شبکه های اجتماعی و میزان تأثیر سازمان در شناخت ابزارها پایین تر از حد متوسط (کم) بوده است. میزان ضرورت و پذیرش ابزارهای شبکه های اجتماعی در حد «زیاد» بوده است . میزان استفاده کتابداران از ابزارهای شبکه های اجتماعی برای پیشبرد اهداف کتابخانه ای در سطح متوسط ارزیابی شد. بین میانگین نظرات کتابداران در مورد شناخت و پذیرش و همچنین بین پذیرش و استفاده از این شبکه ها تفاوت معنا دار وجود داشت، درحالی که بین میانگین نظرات مشارکت کنندگان در مورد دو متغیر شناخت و استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی تفاوتی معنا دار مشاهده نشد. به عبارت دیگر، شناخت کتابداران از شبکه های اجتماعی و همچنین پذیرش و استفاده از این شبکه ها توسط آن ها به یک میزان نبوده است. اصالت/ارزش: اگرچه براساس نتایج این پژوهش میزان تأثیر سازمان در شناخت نسبت به ابزارهای شبکه های اجتماعی مجازی پایین تر از متوسط گزارش شده و ازسوی دیگر میزان تأثیر سازمان در شناخت ابزارهای تولید محتوا در شبکه های مجازی به میزان اندک گزارش شده است، اما نمی توان نقش سازمان را در شناخت جامعه پژوهش نسبت به شبکه های اجتماعی بی تأثیر دانست. ازاین رو، نتایج پژوهش حاضر با تعیین نگرش جامعه پژوهش نسبت به شبکه های اجتماعی، میزان پذیرش و استفاده از این شبکه ها توسط آن ها و شناسایی نقاط ضعف و قوت کتابخانه های عمومی در استفاده از شبکه های اجتماعی، می تواند برای مدیران و برنامه ریزان نهاد کتابخانه های عمومی در فراهم سازی بستر مناسب، ارتقای خدمات اطلاعاتی و رفع موانع استفاده از شبکه های مذکور مفید واقع شود.
تأثیر استفاده از مستندسازی مشارکتی بر کیفیت رکوردهای کتاب شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مستندسازی مشارکتی بخشی از فرایند فهرست نویسی مشارکتی است که با همکاری چند کتابخانه صورت می پذیرد. در این روش کتابخانه ها از مستندات ساخته شده توسط کتابخانه های همکار استفاده می کنند و از ساختن مستندات تکراری پرهیز می کنند. استفاده از این روش در استفاده از نیروی انسانی متخصص و نیز هزینه های کنترل کتاب شناختی در کتابخانه ها می کاهد و به آن ها کمک می کند تا از اطلاعات فهرست نویسی کتابخانه های دیگر استفاده کنند. کنترل کتاب شناختی مجموعه ای از فرایندها و رویه ها برای تنظیم و ثبت شکل های مختلف شناسه های مستند در رکوردهای کتاب شناختی است. به طوری که نقاط دسترسی به رکوردهای کتاب شناختی به صورت قراردادی تنظیم می شوند. زمانی که فهرست نویسان کار مستندسازی را انجام می دهند درواقع، در حال ایجاد مستندات از طریق شناسایی و اعتباربخشی به شناسه های کنترل شده یا مستندسازی شده نقاط دسترسی هستند. هدف از این پژوهش، سنجش تأثیر استفاده از مستندسازی مشارکتی بر کیفیت رکوردهای کتاب شناختی با استفاده از نظرات متخصصان فهرست نویسی و مستندسازی بود.روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن پیمایشی تطبیقی بود. برای بررسی یافته ها، از آمار استنباطی استفاده شده است. ابزار پژوهش پرسشنامه ای بود که توسط پژوهشگران طراحی شد و روایی و پایایی آن بررسی و تأیید شد. برای تأیید روایی این پرسشنامه از نظرات 5 متخصص در حوزه فهرست نویسی استفاده شد. برای سنجش پایایی آن نیز آزمون آلفای کرنباخ به کار برده شد. جامعه پژوهش، متخصصان فهرست نویسی و مستندسازی بودند که با توجه به تخصص و تجربه خود امکان پاسخ دهی به پرسشنامه را دارا بودند. پرسشنامه به صورت آنلاین طراحی شد و در اختیار 100 نفر فهرست نویس و مستندساز قرار گرفت که تعداد 87 نفر به پرسشنامه پاسخ دادند. پاسخ های به دست آمده از پرسشنامه با استفاده از آزمون آماری t تک متغیر مورد آزمون قرارگرفته و تحلیل گردید.یافته ها: استفاده از روش های مختلف مستندسازی، استفاده از دانش متخصصان سازمان دهی کتابخانه های بزرگ، یکدست سازی اطلاعات مستند در فرایند مستندسازی مشارکتی توسط کتابخانه ملی و مشارکت متخصصان سازمان دهی کتابخانه های بزرگ در انجام کار مستندسازی مشارکتی به عنوان یک کارگروهی، به مثابه ویژگی های مستندسازی مشارکتی در نظر گرفته شده اند. همچنین سه ویژگی دقت، صحت و کامل بودن اطلاعات، مشخصه هایی هستند که برای کیفیت رکوردهای کتاب شناختی مدنظر قرارگرفته اند. به دلیل اینکه مقدار t به دست آمده برای همه گویه ها از مقدار t جدول بحرانی (1/96) بزرگ تر بود، بنابراین در پاسخ به پرسش اصلی پژوهش مبنی بر تأثیر مستندسازی مشارکتی بر کیفیت رکوردهای کتاب شناختی، می توان اذعان نمود که مستندسازی مشارکتی بر دقت، صحت و کامل بودن اطلاعات رکورد کتاب شناختی تأثیر مثبت و معناداری دارد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که استفاده از روش مستندسازی مشارکتی بر کیفیت رکوردهای کتاب شناختی تأثیر مثبت دارد و باعث ارتقاء سطح کیفی رکوردها می شود. براساس یافته های این پژوهش، استفاده از مستندسازی مشارکتی بر ویژگی های دقت، صحت و کامل بودن اطلاعات رکوردهای کتاب شناختی تأثیر مثبت دارد.
شناسایی موانع مسئله یابی پژوهش از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی تهران (پژوهشی کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۶
85 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف: یافتن و فرموله کردن مسئله، پایه ی تحقیق علمی است. با توجه به مشکلات فراوان دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی در زمینه مسئله یابی، این پژوهش باهدف شناسایی موانع مسئله یابی پژوهش انجام شد. روش: این پژوهش، ازنظر هدف، بنیادی و ازنظر گردآوری اطلاعات، پژوهشی کتابخانه ای است که از تکنیک های میدانی نیز بهره برده است. این پژوهش ازنظر روش نوعی تحلیل محتوا است که با روش کلایزی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی استان تهران تشکیل دادند. 10 نفر به عنوان نمونه و با روش نمونه گیری تلفیقی متوالی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. چهار معیار اعتبار یا مقبولیت، اطمینان-ثبات، قابلیت تأیید و قابلیت انتقال یا تناسب برای ارزیابی روایی و دقت و استحکام داده ها مورداستفاده قرار گرفت. یافته ها: حاصل تحلیل 10 مصاحبه، 16 مضمون کلی یا طبقه و 77 مفهوم اولیه بود. در ابتدا 386 مفهوم اولیه به دست آمد که پس از بررسی دقیق و حذف مترادفات، تعداد مفاهیم به 77 کد کاهش یافت. یافته ها حاکی از آن است که در ابعاد فردی، آموزشی، فرهنگی، ساختاری و نهادی تعدادی مانع دانشجویان را در زمینه مسئله یابی با مشکلاتی مواجه می کند. اصالت/ارزش: \ این پژوهش ماهیت بین رشته ای علم اطلاعات و دانش شناسی را بیش ازپیش نمایان کرده است. پژوهش حاضر ازنظر موضوع و روش دارای اصالت است.
ارزیابی و رتبه بندی مجلات علمی روان شناسی با استفاده از مدل تحلیل پوششی داده ها (DEA)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی و رتبه بندی مجلات علمی روان شناسی با استفاده از مدل تحلیل پوششی داده ها (DEA) انجام شده است. پژوهش حاضر رویکردی کمّی دارد و از نوع پژوهش های کاربردی است. روش پژوهش، علم سنجی و کتاب سنجی با استفاده از فنون تحقیق در عملیات است. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها، مدل اندرسون-پیترسون، CRS و VRS خروجی محور، مجلات علمی روان شناسی 2018 در JCR بررسی شد. بر اساس یافته ها، با کمک شاخص های JCR و با استفاده از مدل اندرسون- پیترسون CRS و VRS می توان به رتبه های دقیق تری از مجلات رسید. مقایسه مجلات علمی در دو مدل نشان دهنده تفاوت در رتبه بندی مدل هایCRS و VRS است. مجله علمی Psychological Science in the Public Interest هم در مدل CRS و هم در مدل VRS رتبه اول را به خود اختصاص داده است. مجلات علمی روان شناسی با استفاده از مدل اندرسون- پیترسون CRS و VRS ارزیابی و رتبه بندی شدند. همچنین شاخص های ارزیابی مجلات علمی در پایگاه کلاریویت آنالیتیکس بررسی و سه مجله برتر در 11 رشته روان شناسی و 30 مجله برتر این رشته شناسایی و معرفی شدند. 30 مجله برتر و تفاوت آن ها در دو مدل CRS و VRS مورد مقایسه و تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
شناسایی عوامل تأثیرگذار بر استفاده مستمر کاربران از برنامه های کتابخوان الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر استفاده مستمر کاربران از برنامه های کتابخوان الکترونیکی است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نوع پیمایشی است. جامعه پژوهش شامل دانشجویانی است که از برنامه های کتابخوان الکترونیکی (طاقچه، فیدیبو، کتاب راه، و کتاب سبز) استفاده می کنند. از بین آن ها 300 نفر از کاربران فعال برنامه های نامبرده به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. داده های گردآوری شده از طریق پرسشنامه، با روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از نرم افزار اس. پی. اس. اس. نسخه 25 و ایموس نسخه 22 استفاده شد.
یافته ها: شخصی سازی برنامه های کتابخوان الکترونیکی بر سودمندی درک شده کاربران اثر معنی دار دارد. همچنین شخصی سازی برنامه های کتابخوان بر سرگرم کنندگی درک شده کاربران مؤثر است. از دیگر یافته های این پژوهش می توان بر اثر معنی دار سودمندی و سرگرم کنندگی برنامه های کتابخوان بر رضایت کاربران اشاره کرد. اثر رضایت کاربران بر استفاده از برنامه های کتابخوان الکترونیکی نیز معنی دار گزارش شد.
نتیجه گیری: اگرچه بیش از یک دهه از ظهور و استفاده از کتابخوان های الکترونیکی در دنیا سپری شده، اما استفاده از این فناوری در کشور ایران به تدریج و در سال های اخیر رو به رشد بوده است. با توجه به رقابت شرکت های تولیدکننده، انتظار می رود تولیدکنندگان در طراحی برنامه های کتابخوان الکترونیکی، جنبه های شخصی سازی، سرگرم کنندگی، سودمندی و رضایت کاربران را در نظر گیرند. در این راستا مطالعه دقیق کاربران برنامه های کتابخوان الکترونیکی با تأکید بر ویژگی های دموگرافیک و همچنین اطلاع از نیازهای مطالعاتی آنان به مدیران در طراحی برنامه ای کاربرپسند کمک نموده و موجب تداوم استفاده کاربران شود.
رابطه معنایی میان انسان و طبیعت مبتنی بر بنیاد حکمت متعالیه (نقش گرایش های زیست دوستی انسان در تعالی و کمال او)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۶
115 - 155
حوزههای تخصصی:
هدف: عالم طبیعت، مظهر الوهیت و حرکت است. جوهر وجود انسان اگر با طبیعت عجین گردد، هم خود در سفری روحانی قرار خواهد گرفت و هم به ظهور علوم نوینی جهت ایجاد جهانی سبزتر و پاک تر قدم برخواهد داشت. انسان متأله به عنوان خلیفه الله طبیعت مقدس را حفظ می نماید. پژوهش انجام شده باهدف بیان نسبت الوهیت موجود در طبیعت با تعالی روح آدمی در پی ایجاد نسبت هایی فلسفی و علمی میان تعالیم صدرالمتالهین درباره طبیعت با فناوری های نوین زیست دوست، به جهت ارتقا کیفیت زندگی انسان ها می باشد. روش شناسی: پژوهش به روش کیفی (نظریه زمینه ای) با راهبرد تحلیل داده انجام شده است، کدگذاری سیستماتیک اشتراوس و کوربین انجام شده است. داده های پژوهش به صورت متنی و معنایی و از طریق هجده مصاحبه عمیق به دست آمده اند، سپس با منطق استقرایی و به صورت تحلیل تفسیری موردبررسی قرار گرفته اند و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیو دی ای[1] انجام شد. یافته ها: پارادایم به دست آمده از نتایج، حاکی از نسبت مستقیم دو حوزه حکمی طبیعت و محیط زندگی عینی انسان می باشد که نشان می دهد، جوهر وجودی آدمی در مجاورت با طبیعت در حرکت رو به کمال قرار خواهد گرفت. نوآوری (ارزش): تحلیل معنایی رابطه انسان و طبیعت بر بنیاد حکمت متعالیه، به دو حوزه معماری زیست دوست و فلسفه حکمت متعالیه صدرالمتألهین پرداخته است. مطالعه میان رشته ای در این دو حوزه امری نوین می باشد که به تحلیل یک اندیشه فلسفی در دنیای طراحی جدید پرداخته است. نتیجه گیری: حکمت متعالیه صدرالمتالیهن در موارد بسیاری از جوهر موجود در طبیعت و نسبت آن با انسان یاد کرده است. زندگی در محیط های طبیعت دوست عاملی بر ارتقا کیفیت زندگی انسان می باشد. با صنعتی شدن زندگی، ضرورت وجود فناوری های نوینی گیاهی، در محیط زندگی انسان، احساس می شود. مقولاتی چون توسعه انسانی، بالندگی و تغییر انسانی، نتایج به دست آمده از پارادایم پژوهش می باشند که خود مبرهن تحولی در ارتقا کیفیت زندگی انسان ها هستند.
فرهنگ سازمانی و مدیریت تغییر در کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش شناسایی ارتباط فرهنگ سازمانی و مدیریت تغییر در کتابخانه های عمومی شهر تهران بر اساس ارکان مدل دنیسون بود. برای رسیدن به این هدف، پژوهش به دنبال شناسایی ارتباط بین مؤلفه رسالت، مؤلفه سازگاری، مؤلفه انطباق پذیری و درنهایت بررسی ارتباط بین مؤلفه درگیر شدن در کار مشارکتی با مدیریت تغییر در کتابخانه های عمومی نهاد بود.روش: این پژوهش در زمره تحقیقات کمّی و از نوع همبستگی قرار دارد. جامعه آماری تمامی کارکنان کتابخانه های عمومی نهاد شهر تهران که به تعداد حدود 360 نفر و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 186 نفر بوده است که بر اساس نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه محقق ساخته، شامل 28 سؤال که برای سنجش ارتباط مؤلفه های فرهنگ سازمانی با مدیریت تغییر در کتابخانه های عمومی نهاد استفاده شده است.یافته ها: وضعیت فرهنگ سازمانی از منظر مؤلفه های مدل دنیسون با میانگین 3/84 در وضعیت قابل قبول است. همچنین بین مؤلفه های مدل دنیسون: رسالت، سازگاری، انطباق پذیری و درگیر شدن در کار مشارکتی و مدیریت تغییر در کتابخانه های عمومی نهاد ارتباط معناداری وجود دارد؛ از سوی دیگر طبق آزمون رتبه بندی فریدمن درگیر شدن در کار، با 2/69، نسبت به سایر مؤلفه های مدل، بیشترین اثر را بر مدیریت تغییر و رسالت کمترین اثر بر مدیریت تغییر را با 2/40 دارند.نتیجه گیری: مولفه های درگیر شدن در کار، سازگاری، انطباق پذیری، رسالت فرهنگ سازمانی و مدیریت تغییر کارکنان مدل دنیسون، نمره بالاتر از متوسط را کسب کرده و وضعیت مطلوبی داشته اند. بنابراین به نظر می رسد فرهنگ سازمانی غالب در کتابخانه های موردمطالعه با مؤلفه های دنیسون همخوانی داشته و لذا با توجه به میانگین مؤلفه های فرهنگ سازمانی و مدیریت تغییر و ارتباط مستقیم این دو باهم می توان نتیجه گرفت که فرهنگ سازمانی از ارکان مهم در فرایند تغییر در کتابخانه های موردمطالعه است؛ و به نظر می رسد برای بهبود و افزایش آمادگی تغییر در کتابخانه های نهاد، بهتر است با آموزش ها و همراهی مدیران ارشد، فرهنگ سازمانی کتابخانه ها برای پذیرش و هم راستایی با تغییرات آماده شود.
تأثیر اطلاع درمانی بر نوموفوبیا در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر اطلاع درمانی بر نوموفوبیا (بی موبایلی هراسی) در دانشجویان است.
روش شناسی: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون پس آزمون است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 1402-1401 است. 40 نفر از این دانشجویان که براساس فهرست موجود بیشتر از بیست ساعت در کتابخانه مرکزی حضور فیزیکی داشته و بعد از پاسخ به پرسشنامه کوتاهی که براساس معیارهای نوموفوبیا طراحی شده بود، حائز شرایط برای ورود به آزمودنی ها شدند؛ به عنوان نمونه این پژوهش مورد آزمون قرار گرفتند که به صورت تصادفی در 3 گروه آزمایش (با دریافت اطلاعات درمانی از راه های مختلف) و 1 گروه گواه تقسیم شدند. اطلاع درمانی طی شش جلسه دوساعتی روی گروه های آزمایش انجام شد. هر 4 گروه در پیش آزمون و پس آزمون با پرسشنامه نوموفوبیای یلدریم و کوریا (2015) مورد سنجش قرار گرفتند.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که اطلاع درمانی در کاهش بی موبایلی هراسی دانشجویان مؤثر بوده و این تأثیر در گروه آزمایشی مطالعه متون و مشاهده فیلم بیشتر دیده شده است. اختلاف بین گروه آزمایش دیدن فیلم، گروه های مطالعه متون و جلسات مشاوره با گروه کنترل به ترتیب 30/0، 90/1 و 50/1 بوده است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که سطح بی موبایلی هراسی دانشجویان پس از اطلاع درمانی به صورت معنی داری کاهش یافته و تأثیر دیدن فیلم و مطالعه متون در کاهش بی موبایلی هراسی به یک اندازه ولی بیشتر از روش جلسات مشاوره بوده است؛ بنابراین می توان گفت اطلاع درمانی می تواند باعث افزایش سطح سواد سلامت افراد و ضامنی برای دسترسی افراد به اطلاعات هدفمند بوده و بر کاهش نوموفوبیا دانشجویان اثربخش باشد.
بررسی وضعیت سرمایه روان شناختی کتابداران و رابطه آن با راهبردهای مدیریت تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نیروی انسانی اصلی ترین دارایی سازمان ها است. استفاده بهینه از این سرمایه ارزشمند لزوم توجه به این ظرفیت عظیم را بیشتر نموده است. هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین وضعیت سرمایه روان شناختی کارکنان کتابخانه ها و تعیین رابطه آن در پیش بینی راهبردهای حل تعارض بود.روش شناسی: پژوهش حاضر پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی و دارای اهداف کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش را کتابداران کتابخانه های عمومی استان سمنان تشکیل می دهند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 89 نفر از این جامعه انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه سرمایه روان شناختی (PCQ) و پرسشنامه حل تعارض (CRQ) استفاده شد. برای تحلیل داده ها، از روش های آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون دوجمله ای و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Smart-PLS استفاده شد.یافته ها: نتایج حاکی از آن است که سطح سرمایه روان شناختی افراد نمونه به شکل معناداری بالاتر از متوسط و درزمینه راهبردهای حل تعارض سطح آگاهی افراد کمی بیش از متوسط است؛ همچنین در راهبردهای تعارض به عنوان امری طبیعی و مثبت، تمرکز بر آینده و ایجاد توافق مبتنی بر سود متقابل، سطح آگاهی افراد نمونه از این راهبردها فاصله معناداری از سطح متوسط نداشت. علاوه بر این در آزمون مدل های پژوهش نیز مشخص شد که سرمایه روان شناختی به طور مثبت و معناداری قادر به پیش بینی حل تعارض است. همچنین این متغیر از بین 10 مؤلفه حل تعارض، قادر به پیش بینی مؤلفه های دیدن تعارض به عنوان امری طبیعی و مثبت، ایجاد جو و موقعیت حل تعارض، شفاف سازی، و ارائه راهکار و هدف گذاری است.نتیجه گیری: تعیین سطح سرمایه روان شناختی کارکنان کتابخانه ها و بررسی نقش این ظرفیت درونی در تعیین راهکارهای مناسب جهت حل تعارضاتی که برای کارکنان در محیط شغلی به وجود می آید، به لحاظ نظری کاری بدیع و درعین حال، دارای فواید عملی و اجرایی است. درمجموع با بهره گیری از یافته های این پژوهش می توان به کمک نیروها و توانمندی های درونی افراد اقداماتی جهت حل مشکلات میان فردی و بهبود روابط در محیط های شغلی صورت داد.
بررسی عوامل مؤثر بر تمایل به ادامه استفاده کاربران از صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی استان آذربایجان غربی در دوران همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانه های عمومی دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۴) ویژهنامه کووید-۱۹
۳۹۴-۳۷۴
حوزههای تخصصی:
هدف: صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی بستری مناسب برای برقراری و حفظ ارتباط با کاربران و ارائه خدمات و اطلاعات مورد نیاز آ ن ها به خصوص در دوران همه گیری بیماری هایی از قبیل کووید 19 بودند. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر تمایل به ادامه استفاده کاربران از صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی استان آذربایجان غربی در دوران همه گیری بیماری کووید 19 بود. روش: پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ شیوه گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی از نوع هم بستگی است. زمان انجام پژوهش سال های 1399-1400 بود. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ای محقق ساخته بود که روایی صوری آن توسط متخصصان این حوزه تأیید شد و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به میزان 72 درصد محاسبه شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دنبال کنندگان صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی استان آذربایجان غربی در دوران همه گیری کووید 19 بود که از میان آن ها 20 صفحه فعال انتخاب شدند و پرسش نامه پژوهش ازطریق خصوصی توسط مدیران صفحات در اختیار آن ها قرار گرفت و در نهایت 212 پرسش نامه برگشت داده شد. در بخش آمار توصیفی، برای تعیین فراوانی، درصد فراوانی، انحراف معیار و میانگین از نرم افزار SPSS، و برای بررسی روابط میان متغیرها و آزمون فرضیه های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری به روشِ حداقل مربعات جزئی در نرم افزار SmartPLS استفاده شد. یافته ها: یافته های تحلیل ضرایب مسیر نشان داد سودمندی درک شده، پاسخ گو بودن، فواید اجتماعی و رضایت با تمایل به استفاده مداوم از صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی استان آذربایجان غربی، رابطه ای مثبت و معنادار دارد. رضایت با ضریب مسیر 446/0 قوی ترین عامل در پیش بینی تداوم استفاده از صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی استان آذربایجان غربی در دوران همه گیری کووید 19 بود. بعد از رضایت، به ترتیب پاسخ گو بودن، سودمندی و فواید اجتماعی، بیشترین تأثیر را بر تمایل به استفاده مداوم از این صفحات داشتند. جالب توجه اینکه متغیرهای سهولت استفاده، انتظارات، لذت درک شده، نوع پست بارگذاری شده، زمان بارگذاری پست، محتوا، نفوذ اجتماعی و هم بستگی با تمایل به استفاده مداوم از صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی رابطه ای معنادار نشان ندادند. نتایج مربوط به ضرایب مسیر نشان داد که تأثیر عوامل نوع پست بارگذاری شده، زمان بارگذاری پست، سهولت استفاده و محتوا بر سودمندی درک شده کاربران از صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی استان آذربایجان غربی مثبت و معنادار است و نوع پست بارگذاری شده با ضریب مسیر 290/0، قوی ترین عامل پیش بینی سودمندی درک شده است. همچنین، تحلیل ضرایب مسیر نشان داد که ضرایب تأثیر لذت درک شده و سودمندی درک شده بر رضایت کاربران رضایت کاربران از صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی استان آذربایجان غربی معنادار نیست، اما ضرایب تأثیر سهولت استفاده و انتظارات بر رضایت کاربران مثبت و معنادار است. در کل، مقدار معیار نیکویی برازش، ۶۴۱/0 به دست آمد که نشانگر مناسب بودن برازش کلی مدل است. اصالت/ارزش: با توجه به اینکه داشتن تمایل و قصد ادامه استفاده از رسانه های اجتماعی یک عمل بعد از پذیرش است و تاکنون مطالعات اندکی به شناسایی عوامل مؤثر بر تمایل به ادامه استفاده از رسانه های اجتماعی به ویژه صفحات اینستاگرام در کتابخانه های عمومی پرداخته اند، نتایج این مطالعه می تواند دلالت های علمی و عملی ارزشمندی برای مدیران و سیاست گذاران این حوزه داشته باشد.
داده کاوی و استقرار دادگان اصطلاحنامه چندزبانه فرهنگی ایران (اصفا) در چهارچوب کریسپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: نظام ساده سازماندهی دانش (اسکاس) یک مدل داده ای رایج برای به اشتراک گذاری و پیونددهی نظام های سازماندهی دانش از طریق وب است. اسکاس، مسیر مهاجرت استاندارد و کم هزینه را برای انتقال نظام های سازمان دانش موجود به وب معنایی ارائه می دهد. پیوستن اصفا به جریان وب معنایی نیازمند تبدیل و استقرار دادگان اصفا براساس اسکاس در قالب گراف آر.دی.اف. است. به این منظور باید رکوردهای مبتنی بر مارک ایران مهندسی مجدد شوند. هدف پژوهش حاضر، مهندسی مجدد دادگان اصفا با داده کاوی آنها در چهارچوب کریسپ و استقرار آنها بر روی پلتفرم اسکاسموس است.روش: این پژوهش از نوع توسعه ای – کاربردی است و از روش شناسی کریسپ-دی.ام.، از نوع بدون نظارت و خوشه بندی سلسله مراتبی برای داده کاوی استفاده شده است. در مرحله اول درک کسب و کار، هدف اصلی تبدیل دادگان اصفا به مدل داده ای اسکاس در قالب گراف آر.دی. اف. تعیین شد. در مرحله درک داده، داده های میراثی اصفا شامل 11006 رکورد ذخیره شده در قالب مارک ایران و شامل 18 حوزه، آموزش و پرورش، ادبیات، ارتباطات، اقتصاد، تاریخ، تصوف و عرفان، جامعه شناسی، جغرافیا، حقوق، روان شناسی، زبان شناسی، دین، علوم سیاسی، فلسفه، فناوری و علوم تجربی، کتابداری و اطلاع رسانی، مدیریت و فرهنگ و هنر است. در مرحله سوم-آماده سازی داده- داده های مفقود و پرت شناسایی و ویرایش شد. برای انتخاب ویژگی ها در لایه پیش پردازش مهندسی داده، عناصر ضروری برای تبدیل به اسکاس شناسایی و جدول انطباق آنها با فیلدهای مارک ایران تدوین گردید. در مرحله مدل سازی، مقادیر ویژگی هدف با تکنیک خوشه بندی سلسله مراتبی و با استفاده از ماکروکد در اکسل تولید شد. ارزیابی مدل با تکنیک بررسی بصری و روش نمونه گیری تصادفی مورد تایید قرار گرفت. در مرحله ششم تبدیل داده های مارک ایران به اسکاس در قالب گراف آر.دی.اف. با استفاده از ابزار اسکاس پلی انجام و داده ها به بستر پلتفرم ووک بنچ انتقال یافت. با استفاده از قالب تورتل، دادگان اصفا در پلتفرم اسکاسموس مستقر شد.یافته ها: یافته اصلی پژوهش، استقرار و توسعه دادگان اسکاس اصفا در پلتفرم منبع باز اسکاسموس به نشانی skosmos.nlai.ir است. مجموع رکوردها پس از ایجاد رکوردهای مربوط به حوزه و مجموعه برای خوشه بندی به 11880 رکورد افزایش یافت. در مرحله آماده سازی داده یکی از یافته های مهم، تدوین جدول انطباق بین عناصر هسته اسکاس و فیلدهای مارک ایران بود.نتیجه گیری: در این پژوهش با بهره گیری از علم داده، روش نوآورانه ای برای داده کاوی دادگان اصطلاحنامه ای به کار رفت. روش شناسی های به کار رفته در ادبیات این پژوهش تنها در دو مرحله آماده سازی و استقرار و توسعه از شش مرحله به کار رفته در این پژوهش جا گرفتند.
آسیب شناسی سیاست گذاری تجاری سازی پژوهش در نظام دانشگاهی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تجاری شدن پژوهش های دانشگاهی می تواند سهم بسیار زیادی در رشد اقتصادی کشورها ایفا نماید، لذا اغلب کشورها با تدوین سیاست هایی سعی در کمک به فرایند تجاری سازی تولیدات پژوهشی در نظام دانشگاهی خود، در راستای تسریع و تسهیل این مهم کرده اند؛ بنابراین، پژوهش حاضر بر آن بود تا با استفاده از رویکرد کیفی مبتنی بر روش نظریه برخاسته از داده ها و از طریق مصاحبه با متخصصان حوزه تجاری سازی در آموزش عالی، ضمن شناسایی آسیب ها و موانع بازدارنده سیاست گذاری تجاری سازی پژوهش ها در نظام دانشگاهی ایران، رویکردی که در این سیاست به کار گرفته شده را شناسایی کند. براین اساس، پژوهشگران با تکیه بر طرح نوظهور به عنوان یکی از طرح های مورداستفاده در روش نظریه برخاسته از داده ها و با استفاده از روش نمونه گیری نظری و در نظر گرفتن اشباع نظری در داده ها، تعداد 9 نفر از صاحب نظران حوزه تجاری سازی را جهت مصاحبه بدون ساختار انتخاب نمودند. برای اعتبار یابی داده های پژوهش، پژوهشگران از بازخورد مشارکت کننده استفاده کردند. یافته ها نشان از آن داشت که اجرای سیاستِ تجاری سازی پژوهش با آسیب ها و بازدارنده هایی از قبیل، فرهنگی، اقتصادی، رشته دانشگاهی، آموزشی، فرایندی، بافتاری و فردی مواجه است؛ بنابراین، با توجه به ماهیت و جنسِ موانعِ پیشِ روی، می توان نتیجه گرفت که چرخه شوم فرم گرایی در سیاست تجاری سازی پژوهش های دانشگاهی در ایران ریشه دوانده است.کلیدواژه ها: تجاری سازی پژوهش، آسیب ها، چرخه تکاملی راهبردی، فرم گرایی، رویکردهای راهبردی.
موانع کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش در رشتۀ علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: وضعیت نابسامان اقتصادی و کاهش فرصت های شغلی، از جمله عواملی هستند که در کنار عوامل دیگر، دانشگاه ها را به سمت کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش سوق داده است. با این حال، شواهد نشان می دهد موانع زیادی بر سر راه کارآفرینی دانشگاهی به ویژه در برخی رشته ها قرار دارد. شناسایی موانع پیش روی کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش، اولین گام در جهت توسعه آن است. بر این پایه، هدف پژوهش حاضر شناسایی موانع کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی بود.روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود که با استفاده از روش کیفی گرندد تئوری انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران بودند که اعضای نمونه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. مبنای انتخاب اعضای نمونه این بود که دارای حداقل 5 سال سابقه کاریِ هیئت علمی باشند و همچنین در حوزه های مرتبط با کارآفرینی دارای سوابق علمی باشند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیم ساختاریافته استفاده شد. فرآیند انجام مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری بعد از مصاحبه با 16 نفر از اعضای هیئت علمی ادامه پیدا کرد. به لحاظ مرتبه علمی 4 نفر از اعضای نمونه در مرتبه استاد و 7 نفر دانشیار و 5 نفر استادیار بودند. یافته ها: با تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها، تعداد 90 کد اولیه شناسایی شدند. این کدها در قالب 12 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی دسته بندی شدند. موانع کارآفرینی دانشگاهی در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در سه دسته عوامل کلان، دانشگاهی و فردی قرار گرفت. موانع کلان بیانگر چالش ها و مشکلاتی بود که در کل کشور وجود داشت و شامل 4 مقوله عوامل اقتصادی، عوامل سیاسی، عوامل فرهنگی و عوامل راهبردی بود. موانع دانشگاهی بیانگر چالش ها و مسائلی بود که در درون دانشگاه ها وجود داشت و از 4 مقوله فرعی ساختار دانشگاه ها، آیین نامه ها و قوانین دانشگاهی، آموزش های دانشگاهی و محتوای رشته تشکیل شده بود. موانع فردی نیز بیانگر ویژگی ها و ضعف هایی بود که در افراد وجود داشت و 4 مقوله فرعی، شامل مهارت های علمی، مهارت های ارتباطی، مهارت های روانشناختی و مهارت های کارآفرینی بود.نتیجه گیری: پژوهش حاضر با مطالعه دیدگاه اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی، مهم ترین موانع کارآفرینی و تجاری سازی دانش در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی را شناسایی کرده است. اگرچه برخی از موانع کارآفرینی دانشگاهی فراتر از اختیار اعضای هیئت علمی و متخصصان رشته است اما با تقویت و سرمایه گذاری در مواردی که تحت کنترل آن ها است می توان به سمت کارآفرینی دانشگاهی حرکت کرد. در مجموع، یافته های این پژوهش می تواند به برنامه ریزی بهتر برای افزایش کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش و رفع موانع و کاستی های آن کمک کند.
سازماندهی منابع غیرکتابی با استفاده از الگوی مرجع مفهومی سی داک (CIDOC-CRM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
116 - 137
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مقاله بررسی چگونگی کاربرد الگوی مرجع مفهومی سی داک برای سازماندهی منابع غیرکتابی است.
روش پژوهش: در این پژوهش از روش تحلیل محتوا با رویکرد تطبیقی استفاده شد. در این چارچوب بر روی استاندارد یونی مارک، ویرایش دوم قواعد فهرست نویسی انگلوامریکن و الگوی مرجع مفهومی سی داک مطالعاتی انجام شد. جامعه مورد بررسی را فراداده های 116 اثر در قالب 17 نوع منبع غیرکتابی از مجموعه منابع سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران تشکیل دادند. ابزار گردآوری داده ها یک سیاهه وارسی بود که به همین منظور تهیه شد و برای ترسیم نمودار از نرم افزار مایکروسافت ویزیو استفاده شد.
یافته ها: در پژوهش به عمل آمده تعداد 37 عنصر داده ای شناسایی شد. همچنین، در این راستا 20 موجودیت از الگوی سی داک انتخاب شد که به فراخور نیاز از طریق 23 ویژگی به هم مرتبط شدند. در نهایت، برای 37 عنصر داده ای، 24 توصیف بر اساس الگوی سی داک تعریف شد.
نتیجه گیری: بررسی به عمل آمده نشان داد که اغلب عناصری که در ساختارهای کتاب شناختی به کار رفته اند، قابل تطبیق با ساختار هستی نگاری و الگوی سی داک بودند. در نتیجه می توان اظهار داشت که برخی از موجودیت های الگوی سی داک و ویژگی هایی که ارتباط آن ها را تعریف کرده اند، بیانگر جنبه ای از سازماندهی منابع غیرکتابی بوده و توانسته اند توصیفی ساختاریافته و مرتبط با سازماندهی منابع غیرکتابی از دو جنبه فیزیکی و محتوایی ارائه دهند.
رفتار جست وجو و بازیابی اطلاعات دانشجویان دکتری بر اساس انتظار (مطالعه موردی دانشجویان دکتری دانشگاه محقق اردبیلی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
109 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این مطالعه بررسی انتظار دانشجویان دکتری دانشگاه محقق اردبیلی از فرایند جست وجو و بازیابی اطلاعات و شناسایی الگوهای اطلاع یابی آنهاست.روش پژوهش: پژوهش حاضر کاربردی است و به روش ترکیبی(کمی و کیفی) اجرا شده است. در بخش کمی از روش نیمه تجربی و در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها در بخش کمی پرسشنامه و مشاهده و در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته است. جامعه آماری شامل 48 نفر از دانشجویان دکتری است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، فراوانی، انحراف معیار و آزمون تی تک متغیره تحلیل و در آزمون فرضیه از همبستگی پیرسون استفاده شده است.یافته ها: انتظار دانشجویان از توانمندی و موفقیتشان در جست وجو و بازیابی اطلاعات بالاتر از سطح متوسط (3) است. دانشجویان با انتظار بالا از جست وجو و بازیابی اطلاعات استراتژی ها و فنون مرتبط و دانشجویان با انتظار پایین استراتژی و فنون بیشتر، غیر مرتبط و تکراری استفاده می کنند و زمان بیشتری صرف می شود تا نتایج بازیابی شده بررسی شوند.نتیجه گیری: نظام های اطلاعاتی انگیزشی نظام هایی هستند که بر مبنای انتظارات افراد طراحی می شوند. انتظار فرد از نظام های اطلاعاتی بر مبنای خواسته های ذهنی وی از نتایجی است که از رفتار احتمالی او نشات می گیرد. انتظارات مطلوب سبب بروز رفتار اطلاع یابی انگیزه مند و انتظارات کم از جست وجو و بازیابی اطلاعات بروز رفتار انگیزه مند اطلاعاتی را به حداقل می رساند.
شناسایی شاخص های مدل مفهومی ممیزی مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی کشور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانش اساسی ترین سرمایه سازمان ها ازجمله کتابخانه های دانشگاهی است و مدیریت دانش یکی از ابزارهای مهم موفقیت سازمان ها در عصر اطلاعات است. ممیزی دانش، بررسی و اندازه گیری دانش استفاده شده در سامانه مدیریت دانش و همچنین ابزاری برای ارزش گذاری دانش و تعیین فرصت ها و مشکلات مدیریت دانش تعریف می شود. ممیزی دانش، ارزیابی نظام مند سلامت دانش سازمانی است. با توجه به اهمیت کتابخانه های علوم پزشکی در اشاعه اطلاعات سلامت و نقشی که ممیزی مدیریت دانش در اجرای بهینه مدیریت دانش دارد، پژوهش حاضر در نظر دارد شاخص های مدل مفهومی ممیزی مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی کشور ایران را شناسایی کند. هدف این پژوهش، شناسایی مدل مفهومی ممیزی مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی ایران است.روش شناسی: پژوهش حاضر ترکیبی از نوع کیفی و کمی با رویکرد پیمایشی تحلیلی است. جهت شناسایی شاخص های مدل مفهومی ممیزی مدیریت دانش، پرسشنامه با مقیاس پنج درجه ای لیکرت جهت جمع آوری داده ها به روش دلفی فازی تهیه شد و درنهایت پس از دو دور اعمال دلفی به استخراج 55 گویه بر اساس اتفاق نظر 12 نفر از خبرگان منجر شد.از روش دلفی فازی در دو مرحله توسط 12 نفر خبره بهره جویی شد و جهت اعتبارسنجی شاخص های شناسایی شده از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم از نرم افزار smart pls استفاده شده است. جامعه آماری جهت تأیید مدل، شامل 122 نفر مدیر و کتابدار کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی است.یافته ها: مدل مفهومی ممیزی مدیریت دانش در سه بُعد، 13 شاخص و 55 زیرشاخص به دست آمد. به ترتیب بُعد مرحله بعد از ممیزی مدیریت دانش با (8550/0)، قبل از ممیزی مدیریت دانش با (8460/0) و حین اجرای مدیریت دانش با (8430/0) بیشترین اهمیت را داشتند.نتیجه : معیارها و شاخص های به دست آمده نشان دهنده تأیید و برازش قابل قبول مدل مفهومی ممیزی مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی کشور ایران بود.
پیش بینی روند همکاری های علمی ایران در پرتو پیوستن به معاهدات بین المللی: شبیه سازی سناریوهای محتمل با رویکرد مدل سازی عامل محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دو دهه اخیر، برخی از معاهدات بین المللی نقش تعیین کننده ای در تسهیل همکاری علمی بین کشورهای عضو ایفا نموده اند. به همین جهت، مطالعه حاضر درصدد پیش بینی اثر عضویت ایران در این نوع از معاهدات بر سه مورد است: اول، میزان همکاری علمی ایران با اعضای هر معاهده؛ دوم، میزان کل همکاری های علمی بین المللی ایران؛ سوم، میزان وابستگی ایران به همکاری علمی با آمریکا به عنوان کلیدی ترین کنشگر شبکه همکاری علمی بین المللی. براساس پیشینه پژوهش، معاهداتی که تأثیر معناداری بر روابط همکاری علمی بین کشورها دارند عبارت اند از: جی هفت، جی بیست، اتحادیه اروپا، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، اوپک، اَپک و بریکس. این مطالعه مبتنی بر روش شبیه سازی (با رویکرد مدلسازی عامل محور) است. از این روش برای شبیه سازی شبکه همکاری های علمی بین کشورهای مستقل دارای بیش از یک میلیون نفر جمعیت در بازه 2042-2023 استفاده شد. داده های ثانویه موردنیاز برای شبیه سازی از پایگاه وب آو ساینس و پایگاه داده سازمان ملل گردآوری شد. فرضیات مرتبط با سناریوهای محتمل برمبنای مدل آماری تفاوت در تفاوت آزمون شدند. کلیه محاسبات اعم از شبیه سازی شبکه و آزمون فرضیات در محیط نرم افزار R انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که پیوستن ایران به جی بیست، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی و اَپک سبب افزایش معنادار همکاری علمی ایران با اعضای هرکدام از این معاهدات خواهد شد. اما عضویت در بریکس تأثیر معناداری بر همکاری ایران با اعضای این معاهده ندارد. همچنین، پیوستن ایران به هرکدام از این چهار معاهده موجب افزایش معنادار میزان کل همکاری های علمی بین المللی ایران خواهد شد. با این وجود، میزان افزایش حاصل در سناریوی جی بیست بیشتر و در سناریوی بریکس کمتر از سایر معاهدات است. درعین حال، عضویت ایران در جی بیست و بریکس منجربه افزایش معنادار وابستگی ایران به همکاری علمی با آمریکا خواهد شد. در مقابل، عضویت ایران در سازمان همکاری و توسعه اقتصادی و اَپک نقش بارزی در کاهش وابستگی ایران به همکاری علمی با آمریکا خواهد داشت. مزیت دیگر عضویت ایران در سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، تقویت همکاری هایش با دو مورد از کنشگران کلیدی اروپا (فرانسه و ایتالیا) است. از مزایای فرعی پیوستن ایران به اَپک نیز افزایش معنادار همکاری های علمی ایران با کنشگر کلیدی شرق آسیا (چین) است. نتایج حاکی از اینکه پیوستن ایران به اَپک و سازمان همکاری و توسعه اقتصادی هم به افزایش رؤیت پذیری آن در شبکه همکاری علمی بین المللی و هم به کاهش وابستگی اش به همکاری علمی با آمریکا کمک خواهد نمود.
تبیین مفهوم و مدل های ادغام اطلاعات و کاربست آن در سیستم های مدیریت اطلاعات اصطلاحنامه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش های مختلفی برای تجمیع، تلفیق و ادغام اطلاعات به عنوان فرایندی حیاتی در سیستم های مدیریت اطلاعات وجود دارد، اما رویکرد و الگوی مشخصی در حوزه سیستم های مدیریت اطلاعات مبتنی بر روابط (اصطلاحنامه ای) ارائه نشده است. هدف پژوهش حاضر تبیین مفهوم و مدل های مناسب ادغام اطلاعات و کاربست آن در سیستم های مدیریت اطلاعات مبتنی بر رابطه (اصطلاحنامه ای) است. پژوهش حاضر از نوع مفهومی با رویکرد تحلیلی است. جامعه پژوهش، متون و بروندادهای حوزه ادغام اطلاعات در پایگاه های اطلاعاتی مختلف بود. روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای بود که به صورت هدفمند انتخاب گردید. یافته ها نشان داد که ادغام، تلفیق و ترکیب اطلاعات در سیستم های مدیریت اطلاعات اصطلاحنامه ای، نتایج و تأثیرات متفاوتی ایجاد می کنند. مدل های ادغام اطلاعات در چهار دسته کلی مدل های مبتنی بر گردش اطلاعات، گردش کار و فعالیت، نقش ها و عملکرد موجودیت ها، و درک مفاهیم قرار دارند. مدل گردش کار و فعالیت Omnibus و مدل مبتنی بر نقش ها و عملکرد موجودیت Endsley's به عنوان مدل های انتخابی با توجه به مدل پایه JDL جهت به کارگیری در سیستم های مدیریت اطلاعات مبتنی بر روابط نظیر اصطلاحنامه ها و هستی شناسی ها مناسب است و این قابلیت را دارند که با برخی تغییرات استفاده شوند. عیب اصلی مدل های ادغام اطلاعات، عدم توجه به ویژگی های ساختارهای اطلاعاتی مشخص نظیر اصطلاحنامه هاست. کم توجهی به کاربران خبره در سیستم های اطلاعاتی مبتنی بر تصمیمات کاربری که وظیفه استخراج اطلاعات تخصصی را دارند و نادیده گرفتن سیستم مشارکت جمعی برای حل مسائل پیچیده از جمله تشابه یابی و رفع آن در حجم انبوه اطلاعاتی، عدم شرح ریز عملکردهای مورد نیاز برای حل مسائل، مدیریت تأثیرات در صورت بروز اشتباهات سیستمی یا کاربری و بازگردانی اطلاعات تجمیعی و تلفیق، و همچنین عدم اجرای روش ها با نمونه های عملیاتی در چنین ساختارهایی را می توان از جمله این مشکلات برشمرد. به طور کلی، باید در هر مدل ادغام اطلاعات در سیستم های مدیریت اطلاعات اصطلاحنامه ای، فرایندهای کلی تشابه یابی، بررسی تشابهات، تجمیع پارامترها و ادغام اطلاعات و مدیریت تأثیرپذیری زیرسیستم ها مورد توجه قرار گیرد. بر خلاف روش های سنتی ادغام اطلاعات که بیشتر بر ترکیب داده ها تمرکز دارند، ادغام اطلاعات معنایی به جای ترکیب داده ها و اطلاعات، بر ترکیب دانش های مرتبط و مفاهیم ذخیره شده در اصطلاحنامه ها تأکید دارد. از این رو، توجه به رویکردهای معنایی در فرایند ترکیب و ادغام مدل های جدید پیشنهاد می گردد.
شناسایی و تحلیل نقش های کتابخانه های عمومی در اجتماع: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: نقش کتابخانه های عمومی در مقایسه با گذشته متفاوت تر و گسترده تر شده است. پس از آغاز قرن جدید، تغییراتی بنیادی در نقش ها و خدمات کتابخانه های عمومی به خصوص با تأکید بر نقش های اجتماعی آن صورت گرفته است. لذا با توجه به گسترش دامنه خدمات این کتابخانه ها و تأثیر بیش از پیش آن بر جامعه، پژوهش حاضر به شناسایی و تحلیل نقش های اجتماعی کتابخانه های عمومی پرداخته است.روش: این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از حیث ماهیتِ داده ها از نوع کیفی است که با تکنیک مرور نظام مند و کاربرد الگوی چهار مرحله ای اوکولی و شابرام (2010) انجام شده است. همچنین برای انتخاب صحیح مقالات در مرحله دومِ الگوی مذکور، از فرایندِ انتخابِ مقالات سیلوا (2015) استفاده شده است. جامعه آماری، متونی را شامل می شود که طی سال های 1381 تا 1401 به زبان فارسی و سال های 2002 تا 2022 به زبان انگلیسی منتشر شده اند. پس از جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی و بازیابی 1819 مقاله، به پاکسازی و غربالگری مقالات پرداخته و در نهایت، 201 مقاله مرتبط با نقش های اجتماعی کتابخانه های عمومی گزینش شده است.یافته ها: با وجود اهمیت نقش های اجتماعی کتابخانه های عمومی، مطالعات مربوط به این حوزه در کشور اندک است، و تنها در دهه اخیر به این مسئله توجه شده است. علی رغم فقر پژوهشی در کشور ایران، پژوهش در این حوزه در کشورهای خارجی سابقه طولانی تری داشته و پژوهشگران تحقیقات متعددی انجام داده اند. یافته ها نشان می دهد کتابخانه های عمومی هفت نقش شامل: 1. ترویج عدالت اجتماعی، 2. توسعه سرمایه اجتماعی، 3. بالابردن مشارکت اجتماعی، 4. ارتقای تاب آوری اجتماعی، 5. اجتماع سازی، 6. مدیریت بحران های طبیعی و 7. کاهش محرومیت ها و آسیب های اجتماعی، در جامعه ایفا می کنند.نتیجه گیری: شرط اساسی برای موفقیت در تحقق این نقش ها، درک کامل و جامع از موقعیت کتابخانه های عمومی در شبکه اجتماعات محلی است. برای تحقق این امر، لازم است کتابخانه های عمومی بیش از هر چیز، از مسائل جامعه آگاه باشند. کتابخانه های عمومی با سازماندهی فعالیت هایی که به ایجاد فضایی برای ملاقات، توسعه ارتباطات شخصی و ارتباط با اعضا و اقشار مختلف جامعه منجر می شوند، به ارائه نقش های اجتماعیِ جدید خود، و نیز تقویت جایگاه کتابخانه به عنوان یک نهاد قابل اتکا و شایسته اعتماد در سطح جامعه کمک می کنند. کتابخانه های عمومی می توانند با کمک به توسعه اجتماعی، عاملی مثبت برای تغییر و تحول جامعه باشند. لذا ضروری است در این مسیر، کتابخانه ها به موازات نیازهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جوامع گام بردارند تا به معنای واقعی، جزئی از اجتماع شوند. بر این اساس، برای ایفای نفش خود باید با اقدامات فراگیر، آگاهی رسانی مناسب و دانش افزایی مخاطب، و نیز استفاده از منابع انسانی و آموزشی کیفیت زندگی شهروندان را بهبود بخشند.
اعتباریابی مدل برندسازی کتابخانه های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: از ارزشمند ترین داشته های هر سازمان، برند آن است که کارکردهای گوناگونی برای بازنماییِ درخورِ سازمان، کارکنان و محصولات آن دارد. در این میان کتابخانه ها و به ویژه کتابخانه های دانشگاهی در هماوردی با رقیب های اطلاعاتی خود با چالش های بسیاری برای بازنمایی ارزش های کلیدی خود در عصر اطلاعات رویاروی هستند که می توانند با برندسازی با آن ها مقابله کنند. با همه پژوهش هایی که در جهان انجام شده اند، برندسازی و بایسته های درونی و بیرونی ساخت آن در کتابخانه ها، با کمبود پژوهش های پایه و کاربردی در این زمینه روبه رو هستند. بنابراین نیاز است که چگونگی برندسازی کتابخانه های دانشگاهی برای بازنگری در برند سنتی آن ها بررسی شود. برای این هدف، پیش تر پژوهشی با روش «نظریه داده بنیاد» انجام شده و مجموعه ای از عوامل درونی و بیرونی مؤثر بر ساخت برند کتابخانه های دانشگاهی در قالب یک مدل به دست آمده است. هدف این پژوهش سنجش اعتبار مدل برندسازی کتابخانه های دانشگاهی در بافت وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری (عتف) و ارائه مدل اعتباریابی شده برندسازی آن ها بود.روش: رویکرد این پژوهش، کمّی با روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه بود. جامعه پژوهش مدیران، معاونان، کتابداران کتابخانه های مرکزی و نیز اعضای هیئت علمی علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی زیر پوشش وزارت عتف بودند. برای بررسی فرضیه های پژوهش آزمون ناپارامتریک دوجمله ای به کار رفت، چرا که داده ها نرمال نبودند. بررسی اعتبار مدل پژوهش نیز با کاربرد گونه دومِ روشِ «مدل سازی معادلات ساختاری»، یعنی «حداقل مربعات جزئی (پی ال اس)» و با دو روش «نظریه اندازه گیری» و «نظریه ساختاری» انجام شد.یافته ها: عامل های مؤثر بر ساخت برند کتابخانه های دانشگاهی در دو بُعد درون دانشگاهی و برون دانشگاهی جای می گیرند. در بُعد درون دانشگاهی، نخست ابعاد درونی کتابخانه ها مانند معماری ساختمان کتابخانه، منابع و خدمات اطلاعاتی کتابخانه، برندسازی کتابداران، فعالیت های بازاریابی و مدیریت کتابخانه مطرح هستند. سپس ابعاد بیرونی کتابخانه ها هستند که با نقش سازمان مادر کتابخانه و نقش نظام آموزش عالی نمود یافته اند. در بُعد برون دانشگاهی، نخست وضعیت پرورش علمی و رفتاری جامعه اطلاعاتی کتابخانه است که از نقش کتابخانه های دیگر در پرورش علمی نسل تازه و شخصیت رفتاری و اطلاع یابی ناهمسان جامعه اطلاعاتی تازه کتابخانه اثر می پذیرد. سپس وضعیت فضای اطلاعاتی جامعه است که از وضعیت اقتصاد ملی و وضعیت نشر دیجیتال کشور اثر می پذیرد. دستاوردهای ساخت برند کتابخانه های دانشگاهی نیز تصویرسازی برند، برتری برند و وفاداری رفتاری برند برای کتابخانه ها هستند.نتیجه گیری: رویکرد چیره در ساخت برند کتابخانه های دانشگاهی، «رویکرد هویتی» است؛ یعنی برند، ماهیتی در پیوند با هویت کتابخانه دارد. تصویر برند نیز بر پایه تجربه کاربران از کاربرد کتابخانه است و کتابخانه و کارکنانش مرکز ساخت برند و ارزش ویژه آن هستند. در این میان نیز نشانه هایی از «رویکرد اقتصادی» (به دلیل اهمیت کاربرد ابعاد آمیخته بازاریابی) و نیز «رویکرد مشتری پایه» (به دلیل نقش کلیدی بهره داران در ساخت برند) دیده می شوند.