فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با نگاهی چندجانبه به عوامل مؤثر در یادگیری کودکان، مفاهیمی که همخوان با ویژگی های کودکان بوده است را از آموزش هَیَجامَد محور مبنا قرار داده و به کمک روش تحلیل سلسله مراتبی به ارزیابی و رتبه گذاری منابع رایج آموزش زبان انگلیسی به کودکان در ایران پرداخته است.روش شناسی: این پژوهش کمی کیفی و از نوع تحلیل محتوا و کاربردی است. بدین منظور پژوهش حاضر، با در نظر گرفتن سه معیار «کاربرد حواس»، «ارتباط» و «سرمایه هیجانی حسی»، که از الگوی آموزش هَیَجامَد محور استخراج شده است، به بررسی و انتخاب بهترین منبع آموزش زبان انگلیسی به کودکان از میان چهار گزینه ی «مجموعه Family and Friends»، «مجموعه superminds»، «مجموعه First Friends» و «مجموعه منتخب کانون زبان ایران» پرداخته است. بر این اساس به جهت ارزیابی گزینه های موجود از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، به عنوان یکی از بهترین روش های ارزیابی چند معیاره، استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل دلالت بر آن دارد که از میان گزینه های موردبررسی، مجموعه superminds با امتیاز نسبی41/0 بهترین گزینه برای آموزش زبان انگلیسی به کودکان است. همچنین امتیاز مجموعه های Family and Friends، First Friends و کانون زبان ایران به ترتیب برابر 221/0، 207/0 و 092/0 به دست آمدند.نتیجه گیری: مطابق نتایج پژوهش، عمده مطالب منابع مورد استفاده جهت آموزش زبان انگلیسی به کودکان در ایران، در دو سطح ابتدایی الگوی هَیَجامَد توقف کرده و به سطوح بالای هرم هَیَجامَد نرسیده اند. در این میان سطح دیداری بالاترین و پس از آن، سطح شنیداری دومین جایگاه وسطح لمسی حرکتی نیز در رتبه سوم الگوی هَیَجامَد جای دارند. داده های پژوهش همچنین نشان می دهد که میان دو زیرمعیار ارتباط نیز توازن برقرار نیست؛ و زیر معیار ارتباط مرکز سهم بیشتری را در منابع زبان دارد. همچنین همسویی و توجه به معیار سرمایه هیجانی حسی در منابع بررسی شده، مشاهده نگردید؛ در حالی که هرگاه محتوای کتاب به افزایش سطح سرمایه هیجانی حسی فراگیر نسبت به یک موضوع بی توجه باشد، به طور ضمنی ارتباط موفق با او را نیز از دست خواهد داد.
شناسایی ابعاد و طراحی مدل مدیریت پنهان سازی دانش با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱
119 - 160
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های پنهان سازی دانش انجام گرفت. پژوهش حاضر، با روش کیفی از نوع فراترکیب انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی مقالات و پژوهش هایی بود که در حیطه موضوع پژوهش بین سال های 1391-1404 و 2012-2024 انجام شد. نمونه گیری به صورت هدفمند و تمام شماری انجام شد. در این پژوهش 755 پژوهش مرتبط یافت شد که پس از بررسی، درنهایت مقالات به 255 پژوهش کاهش پیدا کرد. داده ها با استفاده از مدل استراوس و کوربین مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که 555 مفهوم، 155 مقوله فرعی و 25 مقوله اصلی استخراج شد که عبارت اند از شرایط علی (عوامل سازمانی، عوامل فردی، عوامل شغلی، عوامل گروهی و عوامل دانشی)، شرایط زمینه ای (ویژگی های شخصیتی، عوامل کاری، عوامل فنی و محیطی، عوامل سیاسی و عوامل فرهنگی)، شرایط مداخله گر (ویژگی های عاطفی، ویژگی های عاطفی و عوامل اجتماعی)، راهبردها (سبک رهبری، تقویت هوش، تقویت ارتباطات بین فردی، تقویت ارتباطات سازمانی، تقویت عملکرد، تقویت ارزش های اسلامی، تقویت رفتارهای داوطلبانه و اجرای مدیریت دانش) و پیامدها (شغلی، گروهی، سازمانی و فردی).
Information Quality and SMEs Innovative Performance: The Role of Knowledge Sharing and Business Process Management(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۳ ویژه نامه انگلیسی ۳ (پیاپی ۱۲۲)
107 - 142
حوزههای تخصصی:
In the current business environment and the post-corona era, quality information builds the foundation of knowledge sharing and facilitates business process management, and all of these play a fundamental role in the innovative performance of small and medium enterprises (SMEs). Therefore, the purpose of this research is to investigate the effect of information quality on the innovative performance of SMEs concerning the mediating role of knowledge sharing and business process management. The research method is applied in terms of the goal and the descriptive survey is in terms of the method. The statistical population of the research is 460 SMEs in Kerman, of which 210 companies were selected as a statistical sample based on Morgan’s table. The sampling method is random sampling, and the research tool is a questionnaire whose validity and reliability were confirmed. Finally, 420 questionnaires were distributed among managers and vice presidents of companies. The data was analyzed with SPSS 26 and SmartPLS 3 software. The results of the research indicate that knowledge sharing and business process management play a mediating role in influencing the quality of information on the innovative performance of SMEs. Information quality has an impact on knowledge sharing, business process management, and innovative performance of SMEs. Knowledge sharing and business process management affect the innovative performance of SMEs. SMEs should continuously improve the quality of company information, and by using this information, and through knowledge sharing and business process management, improve innovative performance.
نقش اشتراک دانش میان سازمانی در توسعه شهرهای هوشمند: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: به منظور توسعه شهر هوشمند، پژوهش حاضر درصدد آن بوده است که مفاهیم، مضامین و مقوله های اشتراک دانش میان سازمانی را شناسایی نماید..روش پژوهش: این پژوهش، از نظر هدف یک پژوهش توسعه ای با ماهیت توصیفی - تحلیلی است که با رویکرد پژوهش کیفی با استفاده از روش فراترکیب (مبتنی بر هفت مرحله سندلوسکی و باروسو و روش تحلیل مضمون) انجام شد. جامعه پژوهش 49 تولید علمی معتبر بود. به منظورتحلیل داده ها، از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد.یافته ها: در مجموع، 231 کد شناسایی شده در 45 مقوله فرعی، 16 مقوله اصلی و 3 مضمون دسته بندی شدند. مضمون عوامل تأثیرگذار، شامل 9 مقوله اصلی سازمان، جامعه، حکمرانی، دولت شهری، زیرساخت فنی، داده، شهر هوشمند، عوامل میان سازمانی و دانش؛ مضمون فرایندها شامل 3 مقوله اصلی مراحل فراسازمانی، درون سازمانی و میان سازمانی؛ و مضمون روش ها و ابزارها شامل 4 مقوله اصلی روش ها و ابزارهای فناورانه، انسان محور، تعامل انسان و فناوری و مرکز دانش بود.نتیجه گیری: در طراحی و پیاده سازی نظام اشتراک دانش میان سازمانی در شهر هوشمند لازم است زیرساخت ها و عوامل زمینه ای تأثیرگذار شناسایی شده، فرایندهای لازم در مراحل مختلف طراحی و اجراء شده است و در نهایت، دانش میان سازمانی از طریق انتخاب و کاربست روش ها و ابزارهای مناسب به اشتراک گذاشته شود.
امکان سنجی پیاده سازی استاندارد بازاریابی و روابط عمومی در کتابخانه های عمومی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت بازاریابی و روابط عمومی در کتابخانه ها و فقدان جایگاه رسمی از یک سو و تدوین استاندارد جدید کتابخانه های عمومی ایران، هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه مسئولان کتابخانه های عمومی استان اصفهان درباره امکان پیاده سازی استاندارد بازاریابی و روابط عمومی کتابخانه های عمومی ایران بود. روش: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری مشتمل بر مسئولان کتابخانه های عمومی استان اصفهان (196 نفر) بود. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم، تعداد 127 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار آماری SPSS V.26 استفاده شد. یافته ها: میانگین امکان پیاده سازی استاندارد بازاریابی و روابط عمومی کتابخانه های عمومی ایران از دیدگاه مسئولان کتابخانه های عمومی استان اصفهان، پایین تر از حد میانگین (3) بود و اختلاف میانگین مشاهده شده نیز معنادار است. میانگین مؤلفه های برنامه ریزی، ارزیابی و پشتیبانی نیز همگی پایین تر از میانگین فرضی بود که نشان از وضعیت نامناسب امکان پیاده سازی این مؤلفه ها در کتابخانه های عمومی استان اصفهان دارد. بین نظرات مسئولان کتابخانه های عمومی بر پایه متغیرهای جمعیت شناختی جنسیت، سن، سطح تحصیلات، رشته تحصیلی، شهرستان محل خدمت و سابقه خدمت درباره امکان پیاده سازی این استاندارد تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: تاکنون پژوهشی درباره استاندارد بازاریابی و روابط عمومی کتابخانه های عمومی ایران انجام نشده است. نتایج پژوهش حاضر می تواند دستیابی به وضعیت مطلوب را در حوزه بازاریابی و روابط عمومی به منظور جذب مخاطب و تسهیل روابط با جامعه مخاطب بالفعل و بالقوه محقق کند.
بررسی فرصت های شغلی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی و مطابقت آن با سرفصل های درسی دانشگاهی این رشته در ایران: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجزیه وتحلیل آگهی های شغلی منعکس کننده انتظارات کارفرمایان در ارتباط با مسئولیت ها و صلاحیت های شغلی برای دانش آموختگان جهت ورود به بازار کار است. این روش برای دانشجویان و برنامه ریزان این فرصت را می دهد تا در تدوین سرفصل های درسی دانشگاهی حوزه خود آموزش های مناسب را بگنجانند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی فرصت های شغلی حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی در جهان و مطابقت با سرفصل های درس های دانشگاهی این حوزه در ایران است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها از نوع کیفی است که با تکنیک مرور نظام مند انجام شده است. مقالات با پیروی از دستورالعمل های ترجیحی «پریزما» برای مرور ادبیات تحقیق از دو پایگاه اطلاعاتی مهم علمی «اسکوپوس» و «وب آو ساینس» بازیابی، و پس از غربالگری و ورود به مطالعه از لحاظ هدف پژوهش، عناوین شغلی، سرفصل درس های موجود در مقالات، جامعه هدف و فضای دسترسی مورد بررسی قرار گرفتند. جامعه آماری را متونی پوشش می دهند که طی سال های 1923 تا 2023 به زبان لاتین منتشر شده اند. پس از جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی و بازیابی 11968 مدرک، به پاکسازی و حذف موارد همپوشانی اقدام شد، و سرانجام 223 مدرک مرتبط با فرصت ها و مهارت های شغلی حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی گزینش شد. فرصت های شغلی متنوعی در اختیار دانش آموختگان حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی وجود دارد، اما با وجود رشد شغلی این حوزه و با توجه به تحلیل محتوای سرفصل های تدوین شده توسط «وزارت علوم تحقیقات و فناوری» در ایران، هرچند برخی از سرفصل های درسی عناوین شغلی را تا حدودی پوشش می دهند، اما این میزان کافی نیست. یافته ها نشان می دهد که عناوین شغلی یافت شده در 7 دسته شغلی شامل پست های خدمات فنی، پست های خدمات اطلاعاتی، پست های پژوهشی، پست های آموزشی، پست های فناوری اطلاعات و ارتباطات، پست های مرجع و مهارت های مدیریتی دسته بندی شدند. نتایج نشان داد که سرفصل های مرتبط با علوم کامپیوتر و برنامه نویسی هرچند از سرفصل های مورد نیاز برای پاسخگویی به بازار کار با توجه به عناوین شغلی است، اما این سرفصل ها به میزان کافی در درس های حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی تدوین نشده اند. به طور کلی، نتایج نشان می دهد که لزوم بازنگری در تدوین محتوای سرفصل های درس های دانشگاهی برای ارائه تخصص و صلاحیت مورد نیاز برای دانش آموختگان از خلأ های اصلی در مقاطع کارشناسی و سپس کارشناسی ارشد و دکتری این حوزه در ایران است. گسترش برنامه درسی با رویکردی بین رشته ای و استفاده از فناوری های نوین برای توسعه مهارت ها در این حوزه یک ایده قابل اجراست.
Comparative Analysis of Evaluation of Business Process Management Regarding Digital Transformation Using the COCOSO Method(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۳ ویژه نامه انگلیسی ۳ (پیاپی ۱۲۲)
167 - 189
حوزههای تخصصی:
Nowadays, business process management (BPM) contributes to the success of companies by ensuring that their processes are both effective and efficient. A comprehensive description of a business process can serve as a foundation for designing IT systems, ensuring data quality, establishing performance metrics, and implementing processes using Business Process Management Systems (BPMS), among other applications. Currently, many Iranian companies are also interested in evaluating their Business Process Management (BPM) practices. In recent decades, significant advancements in the digital realm have become increasingly vital for companies, making it essential to utilize these developments effectively to impact business processes. Consequently, the current research has ranked BPM measurement methods within the context of digital transformation, employing the COCOSO hierarchical analysis technique in Semnan Industrial Town. In this context, BPM measurement methods and measurement criteria with the digital transformation approach and data quality, are derived from a review of the research literature. Subsequently, an appropriate BPM evaluation method is identified using a multi-criteria decision-making approach. The results of this ranking indicate that BPM measurement models grounded in comprehensive quality management are the most appropriate. Additionally, a sensitivity analysis has been conducted to validate these findings.
طراحی پروفایل کاربردی فراداده ای برای توصیف و سازمان دهی اشیای محتوایی: مطالعه موردی کتابخانه، موزه و مرکز اسناد آستان مقدسه حضرت معصومه (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی پروفایل کاربردی فراداده ای برای توصیف و سازمان دهی (پردازش) اشیای محتوایی کتابخانه، موزه و مرکز اسناد آستان مقدسه حضرت معصومه (س) بود. روش پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی بود که با رویکرد تحلیلی انجام شد. جامعه پژوهش مشتمل بر کارمندان بخش سازمان دهی و مدیران کتابخانه، موزه و مرکز اسناد آستان مقدسه و عناصر، خصائص و ویژگی های استانداردهای فراداده ای بافت میراث فرهنگی بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. روش گردآوری داده ها، مشاهده ساختارمند و ابزار آن مصاحبه، پرسشنامه و سیاهه وارسی بود. نتایج نشان داد که به منظور توصیف و سازمان دهی (پردازش) اشیای محتوایی کتابخانه، موزه و مرکز اسناد آستان مقدسه نیازمند سه پروفایل کاربردی فراداده ای مجزا برای کتابخانه، موزه و مرکز اسناد است. پروفایل کاربردی فراداده ای طراحی شده برای اشیای محتوایی کتابخانه، موزه و مرکز اسناد به ترتیب دارای 53، 83 و 27 عنصر اصلی و فرعی بود. استاندارد فراداده ای توصیف شی (مُدس)، استاندارد مدیریت مجموعه موزه های بریتانیا (اسپکتروم) و استاندارد بین المللی توصیف آرشیوی (ایساد) دارای بیشترین سهم در پروفایل کاربردی فراداده ای به ترتیب در بافت های کتابخانه، موزه و مرکز اسناد بود. طراحی پروفایل کاربردی فراداده ای موجب توصیف و پردازش مناسب اشیای محتوایی، همگرایی هرچه بیشتر بافت میراث فرهنگی و همچنین مدیریت بهتر فراداده ها خواهد شد. این امر با توجه به بافت و نیازهای بومی انجام می شود و درعین حال موجب افزایش نقاط دسترسی، بازیابی و میانکنش پذیری بیشتر با سایر سامانه های مدیریت اطلاعات و کتابخانه ها خواهد شد.
طراحی مدل حکمرانی داده مراکز مدارک علمی (مورد مطالعه: پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، مراکز مدارک علمی با تقاضاهای فزاینده در جمع آوری داده ها، ذخیره سازی، یکپارچه سازی، پردازش و تحلیل برای سیستم های اطلاعاتی و زیرساخت ها مواجه هستند. این مراکز مهم ترین و قابل اتکاترین منابع حکمرانی برای پیشبرد حوزه های مختلف هر کشور هستند و لازمه موفقیت آنها عملکرد مناسب آنهاست. پژوهش حاضر برای پیشنهاد مدل حکمرانی داده در مراکز مدارک علمی کشور انجام شد تا نشان دهد که حکمرانی داده متناسب با این مراکز علمی باید چگونه باشد. «پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک)» به عنوان مورد مطالعه انتخاب شد. این پژوهش با روش فراترکیب به تحلیل محتوای متون در حوزه مراکز مدارک علمی پرداخته است. 15 مقاله و پایان نامه مرتبط با این حوزه به صورت هدفمند انتخاب شدند و برابر با مراحل فراترکیب «سندلوسکی و باروسو» تحلیل شدند. برای طراحی مدل حکمرانی داده مراکز مدارک علمی از مدل پایه ای استفاده شد. یافته های پژوهش 5 مؤلفه اصلی حکمرانی داده شامل «برنامه ریزی»، «سازماندهی و مدیریت»، «عملکرد»، «اجرا»، و «ارزیابی» را شناسایی کرد. این مؤلفه های اصلی هر یک دارای مؤلفه های فرعی هستند که سرانجام، 38 مؤلفه فرعی برای حکمرانی داده مراکز مدارک علمی با فراترکیب متون مشخص شد. این مؤلفه ها به اجرای حکمرانی داده برای مراکز مدارک علمی کمک زیادی می کنند.
شناسایی و اولویت بندی فرصت ها و چالش های هوش مصنوعی در مدیریت دانش بر اساس مدل هیکس با استفاده از روش تحلیل رابطه خاکستری (با تأکید بر چت جی پی تی، چت بارد، چت بینگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به توسعه روزافزون فناوری های نوین، از جمله هوش مصنوعی، هدف این پژوهش شناسایی فرصت ها و چالش های هوش مصنوعی در مدیریت دانش بر اساس مدل چهار مرحله ای «هیکس» است. این پژوهش از حیث هدف کاربردی، از نظر روش پژوهش و گردآوری داده ها توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی، از نظر داده های گردآوری شده،کمّی بوده و با ابزار پرسشنامه به شناسایی و اولویت بندی فرصت ها و چالش های هوش مصنوعی در مدیریت دانش پرداخته شد. خبرگان مطالعه حاضر، 15 نفر از متخصصان هوش مصنوعی و مدیریت دانش بودند. روش نمونه گیری پژوهش، قضاوتی و حجم نمونه بر اساس اشباع تئوریک انجام شد و معیارهای پژوهش از بررسی مطالعات داخلی و خارجی در زمینه هوش مصنوعی و مدیریت دانش استخراج شد. پژوهش حاضر در سه مرحله اجرا شد: در مرحله اول، شاخص های فرصت ها و چالش های هوش مصنوعی در مدیریت دانش از طریق مرور پیشینه و مصاحبه با خبرگان به دست آمد و بر اساس مدل مدیریت دانش «هیکس» مدل سازی شدند. در مرحله بعد، این معیارها با به کارگیری روش دلفی فازی غربال شدند. سرانجام، چت بات های مورد مطالعه در پژوهش از طریق کلیدی ترین شاخص ها با کاربست روش تحلیل رابطه خاکستری اولویت بندی شدند. بر اساس یافته های پژوهش مشخص شد که در مقوله فرصت های هوش مصنوعی در مدیریت دانش پانزده شاخص (4 شاخص در خلق دانش، 3 شاخص در اشتراک دانش، 5 شاخص در ذخیره و بازیابی دانش، و 3 شاخص در به کارگیری دانش) و در مقوله چالش ها چهارده شاخص (3 شاخص در خلق دانش، 3 شاخص در اشتراک دانش، 3 شاخص در ذخیره و بازیابی دانش، و 5 شاخص در به کارگیری دانش) شناسایی شدند. نتایج نشان داد که در مقوله فرصت ها و هم در مقوله چالش ها، چت بارد در رتبه اول و با اختلاف کم چت جی پی تی در رتبه دوم، و پس از آن چت بینگ در رتبه سوم قرار دارند؛ به طوری که می توان گفت برای بهره گیری از چت بات ها در فرایند مدیریت دانش چت بارد می تواند بهترین گزینه برای استفاده باشد. با این تفاوت که در مقوله فرصت ها رتبه اول نشان دهنده فرصت ها و مزایای بیشتری نسبت به دو چت بات دیگر است و در مقوله چالش ها به همان نسبت چالش ها و مسائل بیشتری را شامل می شود.
ارزیابی اضطراب اطلاع یابی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اضطراب اطلاع یابی حالتی است که به دلیل زیادی اطلاعات یا عدم معنای درست اطلاعات به وجود می آید که می تواند نقش نامطلوبی بر توانایی افراد در کاوش اطلاعات و رفع نیازهای اطلاعاتی آن ها داشته باشد. لذا، هدف اصلی این پژوهش شناسایی وضعیت اضطراب اطلاع یابی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان است.روش: این پژوهش به روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه موردبررسی در این پژوهش، دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان شامل 3862 نفر است. حجم نمونه برای پژوهش بر اساس جدول مورگان تعداد 350 نفر است. روش نمونه گیری طبقه ای جهت انتخاب نمونه آماری مورداستفاده قرار گرفت. از پرسشنامه سنجش اضطراب اطلاع یابی عرفان منش، آبریزه و کریم برای گردآوری داده ها استفاده شد. این پرسشنامه با تأکید بر 6 مؤلفه اصلی اضطراب اطلاع یابی یعنی موانع مربوط به منابع اطلاعاتی؛ موانع مربوط به رایانه و اینترنت؛ موانع مربوط به کتابخانه؛ موانع مربوط به جست وجوی اطلاعات؛ موانع مربوط به مسائل فنی و موانع مربوط به موضوع تدوین شد. برای بررسی تفاوت میانگین و پاسخ به پرسش های پژوهش از آزمون تی تک جمله ای و فریدمن استفاده شده است.یافته ها: با توجه به مقدار آزمون کای اسکوئر که برابر با (290/244) و مقدار معناداری که برابر با (000/0) و کوچک تر از سطح معناداری است، درنتیجه، می توان بیان کرد که میانگین شش مؤلفه اضطراب اطلاع یابی تفاوت معنا داری دارد. همچنین تفاوت معناداری در مؤلفه ها بر اساس یافته های به دست آمده، نشان می دهد عامل «موانع مربوط به منابع اطلاعاتی» بیشترین تأثیر و موانع مربوط به «جست وجوی اطلاعات» کمترین تأثیر را بر اضطراب اطلاع یابی گذاشته است.نتیجه گیری: نتایج به دست آمده با آگاهی از اهمیت هر یک از مؤلفه ها نشان می دهد که میزان اضطراب اطلاع یابی در میان دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه آزاد اسلامی کرمان از حد متوسط تفاوت معناداری دارد و در حد بالاست. عامل «موانع مربوط به منابع اطلاعاتی» در این پژوهش نقش مهمی دارد و لازم است تا برنامه ریزی مناسب برای بهره گیری بهتر از آن ها انجام شود. دانشجویان برای انجام پاره ای از فعالیت های خود ممکن است با نگرانی، ترس و دلهره روبرو شوند. آن ها ممکن است درزمینه ی چگونگی استفاده از منابع اطلاعاتی، استفاده از کتابخانه، بهره گیری از رایانه و اینترنت، جست وجوی پاره ای از اطلاعات، شیوه های انتخاب موضوع و یا حتی بسیاری از مسائل فنی با ترس و نگرانی روبرو شوند. آموزش مهارت های کاوش اطلاعات، در دسترس قرار دادن منابع اطلاعاتی به صورت مستقیم، تقویت توانایی بازیابی اطلاعات، آموزش سواد اطلاعاتی و تعامل مناسب کتابداران با کاربران از زمره راهکارهای کاهش اضطراب است.
بررسی فراترکیب: تبیین نقش آفرینی آزمایشگاه های زنده شهری در مشارکت شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، خلق ارزش به تنهایی توسط سازمان ها و شهرها امکان پذیر نیست و نیازمند همکاری و تعامل با ذی نفعان، به خصوص شهروندان، است. شهرهای هوشمند با اتکا به مشارکت شهروندان، از طریق رویکردهای نوآورانه مانند آزمایشگاه های زنده شهری، به دنبال حل چالش ها و خلق ارزش هستند. این آزمایشگاه ها فضایی برای همکاری و تعامل بین شهروندان و سازمان ها جهت بهبود زندگی شهری و توسعه پایدار شهری فراهم می کنند. با توجه به نقش مهم آزمایشگاه های زنده در توسعه مشارکت شهروندان و توسعه پایدار شهرها، و علی رغم راه اندازی آزمایشگاه های زنده شهری مختلف در کشورهای توسعه یافته، در کشور اقدام پژوهشی و عملیاتی چشمگیری انجام نشده است.
این مقاله به بررسی و مرور نظام مند ادبیات حوزه آزمایشگاه زنده شهری و نقش آن در مشارکت شهروندان پرداخته است. پژوهش پیشرو از منظر جمع آوری داده، فراترکیب و از نظر هدف در دسته مطالعات کاربردی قرار می گیرد. ﺑﺮای ﮔﺮدآوری داده ﻫﺎی ﭘﮋوﻫﺶ، مقالات علمی پایگاه های WoS و Scopus مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته و محتوای این مقالات با استفاده از نرم افزار MAXQDA تحلیل و کدگذاری گردید و با توجه به تحلیل و جمع بندی انجام شده آزمایشگاه زنده شهری موجب تسهیل حکمرانی مشارکتی، تسهیل نوآوری شهری، تسهیل یادگیری و نوآوری اجتماعی، تقویت نقش شهروندان در توسعه شهری، ایجاد تصمیم گیری های مشارکتی و تسهیل مشارکت جمعی می گردد.
پیشنهاد چارچوب مفهومی برای زیبایی شناسی یک وب سایت با بهره گیری از رویکردهای فراترکیب و آنتروپی شانون بر پایه نظریه لایب نیتس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: توجه به زیبایی شناسی یکی از عوامل موثر بر ارتقای تجربه کاربری است. پژوهش حاضر بر آن است تا کدهای زیباشناختی «یک وبسایت» را بر پایه نظریه لایب نیتس شناسایی و بر اساس اهمیت آن ها، رتبه بندی و یک چارچوب مفهومی پیشنهاد نماید.روش شناسی: پژوهش، از روش مرور نظام مند از نوع فراترکیب با رویکرد تحلیل محتوای کیفی استفاده کرده است. جستجوی هدفمند کلیدواژ ای به صورت نظام مند در شش پایگاه گوگل اسکولار، امرالد، وب او ساینس، گنج ایرانداک، جهاد دانشگاهی و پایگاه استنادی جهان اسلام انجام شد. تعداد 1110 منبع بازیابی شدند و با رویکرد پریزما تعداد 64 منبع انتخاب و وارد مطالعه فراترکیب شدند. سپس ضریب اهمیت عوامل شناسایی شده با روش تحلیل محتوای کیفی آنتروپی شانون محاسبه شد. از نظریه زیبایی شناسی «لایب نیتس» و دو مطالعه عوامل زیباشناختی لاوای و ترکتینسکی(2004) و تحلیل وبسایت گو و هال (2009)، به عنوان مبنای کدگذاری کیفی بهره گرفته شد.یافته ها: تعداد 2 مقوله و 4 مفهوم و 75 کد زیبایی شناسی، با انجام فراترکیب حاصل شد. ضریب اهمیت برای کدهای «تایپوگرافی» و «نظم»در مفهوم زیبایی شناسی کلاسیک و مقوله زیبایی شناسی عینی، در رتبه اول و دوم قرار گرفت. تعداد چهل و سه کد زیبایی شناسی دارای ضریب اهمیت بیشتر از صفر مشاهده شدند. یک چارچوب مفهومی برای «زیبایی شناسی یک وبسایت» پیشنهاد شد.نتیجه گیری: توجه به جنبه های عینی و ذهنی زیبایی شناسی یک وبسایت در کنار یکدیگر و مشارکت میان رشته ای در دو حوزه کامپیوتر و علوم اجتماعی در این زمینه توصیه می شود.
تحلیل بروندادهای پژوهشی دانشگاه های بزرگ ایران در حوزه های موضوعی علوم اجتماعی و رفتاری طی بازه زمانی 2010- 2020(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
147 - 178
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد است تا با استفاده از شاخص های کیفی علم سنجی در یک بازه زمانی ده ساله، به مطالعه بروندادهای پژوهشی حوزه های موضوعی علوم اجتماعی و رفتاری در دانشگاه های بزرگ ایران بپردازد. این پژوهش از نوع کاربردی است و با رویکرد علم سنجی انجام شده است. برای گردآوری داده ها از پایگاه های اسکوپوس و ابزار علم سنجی آن از سای ول استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار اکسل انجام شده است. ازنظر تعداد استنادات و شاخص اچ حوزه موضوعی تجارت، مدیریت و حسابداری با 18711 استناد و اچ 58 در دانشگاه تهران، ازنظر شاخص اثرگذاری استنادی وزن دهی شده در سطح رشته، درصد مقالات پراستناد و درصد مقاله های منتشرشده در مجله های برتر، حوزه موضوعی تجارت، مدیریت و حسابداری به ترتیب با مقدار 62/1، 1/33 و 5/52 درصد در دانشگاه تبریز، بیشترین مقادیر را در حوزه های موضوعی علوم اجتماعی و رفتاری در دانشگاه های بزرگ ایران به خود اختصاص دادند. تأکید هر چه بیشتر دانشگاه ها به کیفیت بروندادهای پژوهشی در کنار کمیت این بروندادها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. همچنین در نظر گرفتن امتیاز و اعتبار پژوهشی ویژه برای نویسندگان مقالات در مجله های برتر می تواند راهکار مناسبی برای افزایش کیفیت بروندادهای پژوهشی باشد.
بررسی نقش هستی شناسی و نمودار دانش در طبقه بندی اسناد متنی: مروری بر مطالعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: باتوجه به افزایش نرخ استفاده از اینترنت و افزایش حجم اسناد الکترونیکی قابل مشاهده در وب، طبقه بندی خودکار متن تبدیل به یکی از روش های کلیدی برای ارتقای بازیابی اطلاعات و مدیریت دانش مجموعه های متنی دیجیتالی شده است. افراد با طبقه بندی متون می توانند اطلاعات موردنیاز خود را با دقت بیشتر و سرعت بالاتر جستجو و بازیابی کنند. آن چیزی که در بحث طبقه بندی خودکار اسناد حائز اهمیت است، برچسب گذاری اسناد به کلاس های از پیش تعریف شده است، به گونه ای که اسنادی که در یک طبقه جای می گیرند بیشترین شباهت و با اسناد سایر طبقه ها بیشترین تفاوت را داشته باشند و قابلیت استفاده از روابط معنایی را داشته باشد. در ای ن راس تا، پژوه ش حاض ر به بررسی نقش هستی شناسی و نمودار دانش در طبقه بندی خودکار اسناد متنی می پردازد.روش: این مطالعه به مرور پژوهش ها و اسناد مرتبط با کاربرد ابزارهای معنایی مانند هستی شناسی ها و نمودار دانش در طبقه بندی اسناد متنی پرداخته است. به منظور جمع آوری متون، سه پایگاه اطلاعاتی داخلی شامل «بانک اطلاعات نشریات کشور»، «پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی» و «مرجع دانش» و سه پایگاه استنادی خارجی یعنی «وب آو ساینس»، «اسکوپوس» و «گوگل اسکالر» بدون درنظرگرفتن بازه زمانی در هر دو دسته بررسی شده است.
یافته ها: نتایج واکاوی متون نشان داد در مدل فضای برداری ارتباط معنایی بین کلمات در نظر گرفته نمی شود و ترتیب کلمات در جملات از بین می رود. با نادیده گرفتن روابط معنایی و نحوی مختلف بین کلمات در زبان طبیعی، بازنمایی متفاوتی از اسناد فراهم می شود؛ اما هستی شناسی ها و نمودار دانش با دریافت معنای موجودیت ها و کلاس ها به تقویت مدل های یادگیری ماشینی کمک می نمایند. استفاده از این ابزارها به عنوان یک مرجع خارجی در حین فرایند طبقه بندی عمل می کند و دانش زمینه را برای مدل های طبقه بندی فراهم می نماید. به طورکلی استفاده از این ابزارها به ماشینن ها اجازه می دهند معنای داده هایی را که با آن ها کار می کنند، درک کنند.نتیجه گیری: کاربست هستی شناسی ها و نمودار دانش در طبقه بندی اسناد متنی می تواند موجب تقویت نتایج الگوریتم های یادگیری ماشین از طریق بهره برداری از دانش زمینه شود. این ابزارها می تواند معانی کلمات را از جملات دارای ابهام آزاد نموده و مشکلات مرتبط با زبان طبیعی را حل کند. استفاده از هستی شناسی و نمودار دانش می تواند به طور مؤثری در طبقه بندی اسناد متنی کمک کند و باعث ارتقای دقت و کارایی مدل های طبقه بندی شود؛ اما ساخت و ادغام هستی شناسی و نمودار دانش امری خسته کننده، زمان بر و پیچیده است که امکان پذیری و ارزش عملی آن ها را محدود می کند. در زبان فارسی علاوه بر مشکل مطرح شده در به کارگیری هستی شناسی ها و نمودار دانش در طبقه بندی اسناد، محدودیت هایی مانند ویژگی های خاص زبان فارسی در نگارش و محدودیت فنی وجود دارد؛ لذا استفاده از هستی شناسی و نمودارهای دانش عمومی و یا دامنه در بحث طبقه بندی اسناد نیازمند توجه به این محدودیت ها و پیچیدگی های فنی است و علاوه بر این مستلزم توسعه و تلاش های بیشتری بالأخص در زبان فارسی است.
مفهوم سازی امنیت با رویکرد پایداری و تاب آوری سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با رویکرد مفهوم سازی امنیت و ایجاد مدل امنیت جامع با بهره گیری از فناوری های بازنمایی دانش با رویکرد پایداری و تاب آوری سازمان منطبق بر انقلاب صنعتی پنجم و ایجاد تصویری کامل از مؤلفه های مفهومی امنیت صورت پذیرفته است.روش پژوهش: مقاصد پژوهش از نوع کاربردی است که با رویکرد مفهوم سازی صورت پذیرفته است، بدین منظور جهت توسعه هستان شناسی از آخرین نسخه نرم افزار Protégé استفاده شده است و جهت ساخت هستان شناسی منطبق بر روش های بین المللی و همچنین علم طراحی، چرخه حیات فرایند ساخت هستان شناسی طراحی گردید، در ادامه جهت ایجاد تصویر جامع از ابزار Ontograf با رویکرد تاب آوری سازمان استفاده شده است.یافته ها: طراحی مدل مفهومی الزامات و کنترل های امنیت سازمان و همچنین دارایی های سازمان با بهره گیری از مهندسی هستان شناسی و ابزار Protégé مبتنی بر استانداردها، چارچوب های بین المللی، شرایط و مقتضیات کشور با رویکرد ایجاد پایداری و تاب آوری سازمان و ایجاد تصویر جامع از مؤلفه های مفهومی امنیت در سازمان ها.نتیجه گیری: در محیط های پیچیده ی عصر کنونی، اقدام هوشمند امری ضروری است. در سازمان بزرگ همانند دانشگاه، هوشمند عمل کردن مهمترین عامل افزایش توان رقابت است. امنیت در ابعاد مختلف سازمان هایی که رویکرد هوشمند دارند حائز اهمیت است. دنیای امنیت بسیار پویا بوده و همواره تهدیدهای جدیدی شناسایی می گردند، برای مقابله با تهدیدهایی که به سرعت در حال رشد هستند به راهکارهای مفهومی جهت افزایش امنیت سازمان و همچنین افزایش تاب آوری و تداوم نیاز است. مفهوم سازی و سازماندهی دانش در امنیت و همچنین ایجاد بستری جهت توسعه و استفاده از مفاهیم مشترک در این پژوهش ارائه شده است.
ارزیابی وضعیت نشریات علمی رتبه الف کمیسیون نشریات بر اساس شاخص های مورد نظر پایگاه های اسکوپوس و وب آوساینس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمایه سازی نشریات علمی در پایگاه های معتبر بین المللی مانند «اسکوپوس» به دلایلی همچون اثربخشی در افزایش رؤیت پذیری نشریات علمی و همچنین ارتقای جایگاه علمی کشور در سطح جهانی، امروزه به عنوان یکی از سیاست های وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (عتف) محسوب می شود؛ سیاستی که با تعیین شاخص های ارزیابی و رتبه بندی نشریات آغاز و با برگزاری کارگاه های آشنایی با نمایه سازی ادامه و در نهایت، به نمایه سازی نشریات در پایگاه های معتبر ختم می گردد. در این مسیر توجه به حمایت مالی جهت نمایه سازی نشریات، موضوعی است که کمتر به آن پرداخته شده و شاید بتوان از آن به عنوان یکی از ارکان اصلی و ضروری در موضوع نمایه سازی نشریات نام برد.
در این تحقیق که در 9 تیرماه 1403 انجام شد، ضمن بررسی شاخص های به کاررفته در ارزیابی نشریات و همچنین معیارهای اصلی مورد نظر پایگاه های معتبر جهت نمایه سازی نشریات، 347 نشریه دارای رتبه «الف» و «بین المللی» کمیسیون نشریات علمی وزارت «عتف» مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به بررسی معیارهای پذیرش نشریات جهت نمایه سازی نشریات در پایگاه های معتبر، در نهایت، 20 شاخص کیفی تعیین و این نشریات بر اساس ارزش وزنی شاخص ها مورد ارزیابی قرار گرفتند.
نتایج بررسی ها نشان داد که در حد فاصل سال های 1400 تا 1401 تعداد نشریات دارای رتبه «الف» و «بین المللی» رشد قابل توجهی داشته اند. نتایج ارزیابی بر اساس گروه های آموزشی نیز نشان داد که عمده نشریات دارای رتبه «بین المللی» در گروه علوم پایه و عمده نشریات دارای رتبه «الف» در گروه علوم انسانی قرار داشتند. همچنین دامنه کلی امتیازات کسب شده نشریات بین 44/0 تا 21/1 بوده است. این در حالی است که دامنه امتیازات کسب شده برای نشریات با نمایه «اسکوپوسی» بین 5/0 تا 21/1 بود. نتایج حاکی از آن بود که 161 نشریه فاقد نمایه، و 231 نشریه دارای نمایه در پایگاه تخصصی بودند. نتایج همچنین نشان داد که مقالات بیشتر نشریات دارای کد DOI بودند.
در مجموع، نداشتن عضو هیئت تحریریه بین المللی، نداشتن نمایه در پایگاه های تخصصی و دواج، نداشتن عضویت در پایگاه COPE، تکمیل نبودن اطلاعات اعضای هیئت تحریریه، تأخیر در انتشار (در برخی موارد)، نداشتن مقاله از نویسندگان سایر کشورها، و کامل نبودن توضیحات راهنمای نویسندگان از جمله مشکلات عمده نشریات گروه «الف» بوده است. حمایت مالی هدفمند از نشریات در کنار نظارت بر اِعمال استانداردسازی نشریات و در نهایت، برگزاری مستمر کارگاه های آموزشی می تواند ضمن ایجاد انگیزه برای نمایه سازی نشریات در پایگاه های معتبر بین المللی، زمینه ارتقای جایگاه علمی کشور در سطح جهانی را فراهم سازد
چالش های پیاده سازی مدیریت شهر هوشمند در حوزه حمل ونقل همگانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دسترسی و ارتباطات، اساس پویایی شهری و هرگونه رشد هم جانبه به ویژه رشد اقتصادی در یک حوزه شهری است. از این رو حوزه حمل ونقل هم در پیدایش و هم در استمرار حیات هرگونه توسعه و پیشرفت نقش اساسی را در شهرها دارد. مدیریت هوشمند به عنوان یک راه کار تکنولوژی محور و تجربه شده می تواند راه گشایی بسیاری از مشکلات زندگی شهرنشینی در ایران باشد. مسئله اصلی تحقیق به این موضوع اشاره دارد که علی رغم وجود زیر ساخت هایی نظیر اینترنت، دوربین های هوشمند ترافیکی، وجود متخصصان با دانش روز حوزه ITS (سامانه حمل و نقل هوشمند)، نیروهای متخصص و باانگیزه در خلق استارت آپ های موفق حوزه حمل ونقل همگانی و حتی تأکید همه جانبه مسئولین اجرایی در خصوص در اولویت بودن توسعه امکانات حمل ونقل همگانی، چرا شاهد پیاده سازی یک مدیریت هوشمند در حوزه حمل ونقل همگانی در کشور ایران نیستیم، بنابراین قطعاً چالش هایی وجود دارد. هدف این تحقیق شناسایی چالش های پیاده سازی مدیریت شهر هوشمند در حوزه حمل ونقل همگانی ایران است. این تحقیق از نوع پژوهشی -کاربردی است و با شیوه دلفی و با تشکیل پانل تخصصی 50 نفره به صورت نمونه گیری غیر احتمالی و ترکیبی از روش های هدفدار یا قضاوتی و زنجیره ای برگزیده شده اند. پس از تحلیل نظرسنجی ها با شیوه دلفی و استفاده از افزارspss چالش های شناسایی شده در شش دسته اساسی شامل : 1- چالش نبود برنامه و استراتژ ی های راهبردی در حوزه حمل ونقل همگانی 2- چالش انزوای اقتصادی 3- چالش های تأمین اعتبارات مالی 4- چالش های فرهنگی و دانش مدیریتی 5- چالش خلاء قوانین حمایتی 6- چالش های امنیتی، به عنوان چالش های پیاده سازی مدیریت شهر هوشمند در حوزه حمل ونقل همگانی احصاء شدند.
بررسی کاربست مفهوم هم آفرینی بر تحقق هوشمندی در جوامع شهری (مورد پژوهی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه عبارت شهر هوشمند به عنوان ثمره ادراک به شدت فناورانه متخصصان در حوزه فناوری های نوین نسبت به چالش های مربوط به شهرها پا به عرصه وجود گذاشت اما یقیناً در شرایط عمل، درگیر ساختن و مشارکت دادن شهروندان به عنوان نقش پردازان کلیدی، حلقه مفقوده در امر هوشمندسازی شهرها است. در این میان هم آفرینی از جمله رایج ترین و مؤثرترین سازوکارهای به کار گرفته شده است که می تواند نقش شهروندان را از آزمایش شونده هدف گذاری شده توسط متخصصان فنی به عاملیتی توانمند در هوشمند کردن شهرها ارتقاء دهد.
هدف این پژوهش، بازشناسی مهم ترین مؤلفه های انسانی و غیرانسانی (کالبدی و دیجیتال) برای هوشمندسازی شهر ارومیه به عنوان یک موقعیت (شرایط عمل) در شکل مشارکت جویانه با استفاده از سازوکار هم آفرینی است.
این پژوهش به لحاظ ماهیت از نوع کاربردی و به لحاظ هدف از نوع ارزیابی است. نظام انجام ارزیابی متکی بر روش تحلیل موقعیت است که در چارچوب این نوع تحلیل، هدف ارزیابی شرایط عمل میزان تغییر و تحرک به هوشمندی در شهر ارومیه با استفاده از سازوکار هم آفرینی است.
یافته ها نشان می دهد که شهر ارومیه با کمک رویکرد هم آفرینی و با به کارگیری فناوری دیجیتالی، پتانسیل هوشمند شدن را دارد. با این وجود این شهر در برخی مؤلفه ها نیاز به ساماندهی و توجه بیشتری دارد به خصوص در حوزه اجتماعی که علی رغم همبستگی مردم، زیرساخت مناسب تحقیقاتی برای بهبود وضعیت وجود ندارد.
نتایج نشان داد که شهر ارومیه برای رسیدن به هوشمندی در زمینه کالبدی در وضعیت مناسبی قرار دارد و وضعیت پلتفرم ها نیز در این زمینه مطلوب است. در زمینه فضای دیجیتالی، به تبع سرعت و دسترسی اینترنت، در کشور وضعیتی نسبتاً مطلوب وجود دارد با این وجود ارتقاء زیرساخت ها در شهر ارومیه می تواند به تقویت پلتفرم ها و بهبود بخشیدن به سرعت اینترنت کمک کند. در بخش فضای اجتماعی که ارتباط مستقیمی با هم آفرینی نیز دارد وضعیت تقریباً نامطلوب بوده زیرا مردم علاوه بر عدم اطمینان به مسئولین، فضای دیجیتالی مناسب در این زمینه را نیز ندارند و برخی نحوه استفاده از وب سایت های موجود را نیز بلد نیستند اما همبستگی اجتماعی بالایی دارند که این خود کمک زیادی به بهبود شرایط می کند. از این رو سه مدل برای هم آفرینی ارائه شد، مدل اول پراکنده ای، مدل دوم ستاره ای و مدل سوم، مدل پخش است که با توجه به اطلاعات به دست آمده می توان برای این جامعه، از مدل پراکنده استفاده کرد.
نقش زبان علم در شمار استنادها و امتیاز آلتمتریک پژوهش های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: نگارش به زبان ساده در همه جوامع، از جمله جوامع علمی، توصیه می شود و پژوهشگران همواره تشویق می شوند که یافته های پژوهشی و نوشته های خود را ساده بنویسند. اصول ساده نویسی متنوع و متفاوت هستند، و یکی از این اصول به کار بردن واژگان ساده است. به گفته دیگر پژوهشگران تشویق می شوند که در نوشته های خود کمتر از اصطلاح های فنی/ تخصصی (تِرم) و ژارگون ها بهره گیرند و به جای آن از واژگان ساده و همه فهم استفاده کنند. با این حال، روشن نیست که آیا ساده نویسی می تواند افزایش تأثیر آثار پژوهشی را به دنبال داشته باشد یا خیر. این پژوهش برای پاسخ به این مسئله برخی از مقاله های مجله «زبان شناسی کاربردی» (Applied Linguistics) را انتخاب و بررسی کرد. از این رو، هدف اصلی پژوهش کنونی آگاهی از نقش زبان علم در شمار استنادها و امتیاز دگرسنجی (آلتمتریک) مقاله های پژوهشی مجله انگلیسی «زبان شناسی کاربردی» بود.
روش پژوهش: این پژوهش در دو گام کلیدی انجام شد. (1) تحلیل محتوای مقاله های علمی از دیدگاه میزان بهره برداری از اصطلاح های فنی/ تخصصی (تِرم) و ژارگون ها؛ و (2) استخراج داده های در پیوند با میزان اثرگذاری مقاله های علمی، یعنی شمار استنادها و امتیاز دگرسنجی (آلتمتریک) آنها، و مقایسه این داده ها با میزان بهره برداری از اصطلاح های فنی/ تخصصی (تِرم) و ژارگون ها. مقاله هایی از مجله «زبان شناسی کاربردی» نخست به شکل هدف مند و سپس به شکل تصادفی گزینش شدند. برای شناسایی میزان واژگان دشوار آنها از نرم افزار «مکس کیودی ای» و برای شناسایی میزان تأثیرگذاری آنها از پلتفرم «دایمنشنز» بهره برداری شد.
یافته ها: یافته ها نشان دادند که بیشترین نسبت آوردن واژگان دشوار در مقاله های بررسی شده میزان 76/1 و کمترین میزان 15/0 است. به گفته دیگر، در دشوارترین مقاله (از میان نمونه پژوهش) در هر هزار واژه نزدیک به 18 واژه دشوار بوده اند. از سوی دیگر، میانگین «نرخ استنادی زمینه علمی» برای مقاله های گزینش شده پیرامون 24 بوده است. نتایج آزمون های آماری نشان دادند که میان میزان استفاده از واژگان دشوار در مقاله ها و شمار استنادها/ امتیاز دگرسنجی (آلتمتریک) آنها رابطه معکوس برقرار است، اما این رابطه از دیدگاه آماری معنادار نیست و بر این اساس نمی توان فرضیه های پژوهش را تأیید کرد.
نتیجه گیری: پژوهش کنونی نشان داد که ارتباط معناداری میان ساده نویسی و اثرگذاری و توجه به آثار دانشگاهی وجود ندارد. پس، نمی توان ادعا کرد که هرچه متون دانشگاهی ساده تر باشند بیشتر به آنها توجه می شود. اگرچه، از دلایل برقرار نبودن این رابطه می تواند رفتار استنادی پژوهشگران باشد که می تواند تحت تأثیر متغیرهای فراوانی قرار گیرد. با آنکه ارتباط میان ساده نویسی و اثرگذاری آثار علمی معنادار نیست، اما این مسئله نباید پژوهشگران را از ساده نویسی باز دارد، چرا که به شکل قطعی می توان گفت که آثار ساده تر آسان تر درک و دریافت می شوند و کاربران گسترده تری نسبت به آثار دشوارتر دارند.