فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۷٬۲۷۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از این مطالعه شناسایی ظرفیت ها و پتانسیل های کتابخانه های عمومی در ایجاد سرمایه اجتماعی و شناسایی فعالیت های کتابخانه های عمومی با محوریت ایجاد سرمایه اجتماعی است. کتابخانه های عمومی به عنوان مکان های عمومی که از ظرفیت بالایی برای ایجاد ارتباط بین افراد برخوردارند در این بین سهم بسزایی دارند.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و مبتنی بر چارچوب مطالعه نظام مند پریسما است. برای جمع آوری متون اصیل پژوهشی مرتبط از پایگاه اطلاعاتی معتبر انگلیسی وب آوساینس و با کلیدواژه های تخصصی این حوزه جست وجو صورت گرفت و تعداد 152 مدرک به زبان انگلیسی شناسایی گردید. در مراحلی تکرارشونده با مطالعه و بررسی منابع، موارد تکراری و غیرمرتبط با موضوع حذف گردیدند. درنهایت با اعمال پالایش اولیه، معیارهای ورودو خروج از مطالعه و کنترل توسط پژوهشگر، تعداد 36 متن پژوهشی اصیل انگلیسی در قالب مقاله برای ورود به مرور نظام مند انتخاب شدند.یافته ها: مرور پژوهش ها نشان داد که اغلب پژوهش های مرتبط با ظرفیت کتابخانه های عمومی در ایجاد سرمایه اجتماعی، با روش پژوهش پیمایشی، مطالعه موردی و منابع گردآوری داده ها شامل ساکنان محلی، کاربران و غیرکاربران کتابخانه، منابع و متون منتشرشده، مدیران و کتابداران کتابخانه و مهاجران بوده است. همچنین ابزار مورداستفاده در اغلب پژوهش های صورت گرفته پرسشنامه و مصاحبه غیرساختاریافته بوده است. در مجموع 10 ظرفیت کتابخانه عمومی شامل؛ ایجاد دسترسی برابر به منابع اطلاعاتی، فراهم آوردن فرصت های یادگیری و کسب مهارت، مکان ملاقات و مکان جلسات، مکانی برای ارائه خدمت به افراد در حاشیه جامعه، مکانی با هدف برقراری عدالت اجتماعی و بی طرف و قابل استفاده برای همه گروه ها، مکانی برای ایجاد ارتباط بین افراد، مکانی برای افزایش مشارکت عمومی، محیط خوشایند کتابخانه، مکانی برای اوقات فراغت مردم برای ایجاد سرمایه اجتماعی شناسایی شد.نتیجه : توجه به کتابخانه به عنوان مکانی برای ملاقات و مکان جلسات افراد، تقویت مجموعه منابع اطلاعاتی کتابخانه های عمومی و افزایش برنامه های مربوط به یادگیری و مهارت آموزی، همچنین توجه به افراد در حاشیه جامعه در ارائه خدمات در کتابخانه های عمومی برای ایجاد سرمایه اجتماعی ضروری است. از سوی دیگر حفظ بی طرفی کتابخانه های عمومی در برخورد با افراد از گروه ها و نژادهای مختلف و توجه به کتابخانه عمومی به عنوان مکانی برای افزایش مشارکت عمومی و توجه به نقش کتابخانه های عمومی در ارتقای برنامه های اوقات فراغت می تواند به ایجاد سرمایه اجتماعی از طریق کتابخانه های عمومی کمک کند. همچنین بررسی منابع اطلاعاتی داخلی و خارجی نشان داد تاکنون هیچ پژوهشی به مرور نظام مند پژوهش های کتابخانه های عمومی در ایجاد سرمایه اجتماعی نپرداخته است. لذا مرور منابع علمی و پژوهشی منتشرشده برای داشتن دیدی جامع نسبت به ظرفیت کتابخانه های عمومی در ایجاد سرمایه اجتماعی ضروری است.
ممیزی دانش در کتابخانه های دانشگاهی ایران با رویکرد تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
149 - 177
حوزه های تخصصی:
یکی از عواملی که منجر به موفقیت مدیریت دانش در سازمان می شود، ممیزی دانش است. در تحقیق حاضر هدف ارائه الگوی تحلیل عاملی ممیزی دانش در کتابخانه های دانشگاهی ایران بود.روش اجرای پژوهش حاضر پیمایشی-توصیفی بود و جهت بررسی روابط بین متغیرها از الگوی معادلات ساختاری بهره گرفته شده است. جامعه آماری تحقیق در بخش کمی شامل مدیران نهایی و مدیران بخش های کتابخانه های مرکزی دانشگاه های وابسته به وزارت علوم تحقیقات و فناوری بود. روش نمونه گیری کتابخانه ها، با توجه به پراکندگی آن ها در کل کشور ابتدا به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و سپس به روش هدفمند کتابخانه مرکزی بزرگترین دانشگاه مرکز استان انتخاب شدند. تعداد 300 پرسشنامه در بین آنان توزیع شد که از این تعداد به 279 پرسشنامه پاسخ داده شد. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از مطالعات کتابخانه ای به منظور جمع آوری ادبیات نظری و پژوهشی استفاده گردید و همچنین به منظور جمع آوری داده های آماری از روش میدانی با ابزار پرسشنامه استفاده گردید.براساس یافته ها بیشترین درصد به متغیر تحلیل جریان دانش (83/47) و کمترین درصد به ترسیم نقشه دانش (57/18) اختصاص دارد.استفاده از ممیزی دانش در کتابخانه های دانشگاهی منجر به جریان دانش می شود و مدل مناسب برای این سازمان ها شامل ابعاد و مولفه های ممیزی دانش است که باید راهنمای عمل مدیران کتابخانه های دانشگاهی قرار گیرد.
شناسایی عوامل هم کنش پذیری سیستم های اطلاعات دانشگاهی در دانشگاه آزاد اسلامی: پژوهشی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
179 - 224
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل هم کنش پذیری سیستم های اطلاعات دانشگاهی در دانشگاه آزاد اسلامی بوده است. روش پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها آمیخته با رویکرد اکتشافی است. ابتدا از روش کیفی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مرور پیشینه های در حوزه هم کنش پذیری نسبت به استخراج شاخص های مختلف و بررسی شده در مطالعات گذشته پرداخته شده است. در مرحله دوم بر اساس داده های گردآوری شده از مرحله کیفی، مطالعه ای کمی انجام گرفت تا به تایید و تصدیق یافته های به دست آمده از مرحله کیفی بپردازد. برای مطالعه اکتشافی و استخراج مقوله های مربوطه به عوامل هم کنش پذیری سیستم های اطلاعات دانشگاهی از روش فراترکیب (الگوی سندلوسکی و باروسو) استفاده شد. روش پژوهش در قسمت کمی توصیفی -پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کلیه اساتید فناوری اطلاعات، مدیران و خبرگان حوزه سیستم های اطلاعاتی در دانشگاه آزاد اسلامی بودند. حجم نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده با فرمول کوکران 151 نفر انتخاب شد. به منظور گردآوری داده های کیفی از روش کتابخانه ای و برای داده های کمی نیز از پرسشنامه محقق ساخته (50 گویه ای) استفاده شد که گویه های آن برگرفته از نتایج تحلیل فراترکیب در مرحله اول بود. جهت تحلیل داده ها در قسمت فراترکیب از روش سندلوسکی و باروسوکه و در قسمت کمی از روش های تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل توصیفی، آزمون آماری t تک متغیره با استفاده از نرم افزارهای SPSS و لیزرل استفاده شده است.
مطالعه علم سنجی اعضاء هیئت تحریریه و سردبیران مجلات نمایه شده ISC علوم بهداشت، علوم زیستی و هنر و علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه علم سنجی اعضاء هیئت تحریریه و سردبیران مجلات نمایه شده ISC علوم بهداشت، علوم زیستی و علوم انسانی و هنر هدف اصلی پژوهش حاضر است.روش پژوهش: نوع پژوهش حاضر کاربردی است و با شاخص های علم سنجی از جمله شاخص «درهم تنیدگی اعضاء هیئت تحریریه» و نیز تحلیل شبکه اجتماعی انجام شده است. برای اجرای این پژوهش از شاخص های مرکزیت و از نرم افزارهای اکسل، پایتون، اس پی اس اس، نت درا و یوسی آی نت استفاده شد. جامعه پژوهش 200 مجله و 2813 عضو هیئت تحریریه و سردبیر است.یافته ها: 08/13 درصد از اعضاء هیئت تحریریه و 5/81 درصد از مجلات مورد مطالعه در این مقاله دارای «پدیده درهم تنیدگی» هستند. مرتبه علمی اغلب اعضاء هیئت تحریریه در مجلات مورد بررسی «استاد» هست و مردان تقریباً شش برابر زنان با مجلات جامعه پژوهش همکاری دارند. دانشگاه های تهران، فردوسی مشهد و شهید بهشتی و استان های تهران، قم و خراسان رضوی بیشترین سهم را در انتشار مجلات دارند. تفاوت آماری معنی داری بین «درهم تنیدگی اعضاء هیئت تحریریه» و جنسیت مشاهده نگردید. با این وجود بین مرتبه علمی و «درهم تنیدگی اعضاء هیئت تحریریه» رابطه معنی دار آماری وجود دارد.نتیجه گیری: درهم تنیدگی اعضاء هیئت تحریریه در مجلات فارسی مورد مطالعه وجود دارد. هر اندازه میزان این پدیده در مجله ای افزایش یابد به این معنی است که افراد دارای درهم تنیدگی در سیاستگذاری های کلان و برنامه ریزی راهبردی در مجلات از جمله انتشار مقالات، انتخاب داوران و بسیاری از موارد کلیدی دیگر نقش مهمی دارند.
طراحی سیستم خبره برای تصمیم گیری منبع یابی فناوری اطلاعات (مورد مطالعه: پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پرسش هایی که نهادهای حوزه فناوری اطلاعات با آن مواجه هستند آنست که خدمات، محصولات، تجهیزات و مواد مورد نیاز خود را به چه شیوه ای به دست آورند؟ تکیه بر قابلیت ها و منابع داخلی (درون سپاری) و یا بهره مندی از قابلیت ها و منابع خارج از نهاد (برون سپاری) دو شیوه اصلی در کسب خدمات، محصولات، تجهیزات و مواد مورد نیاز یک کسب و کار برای دستیابی به اهداف خود است که در شکل کلی با نام منبع یابی از آن یاد می شود. کمبود منابع مالی و تأمین نیروی انسانی متخصص از اصلی ترین مسائل نهادها در منبع یابی سامانه ها، خدمات و تجهیزات فناوری اطلاعات است که موجب شده است نهادها در پاسخ به این پرسش به دنبال یک رویه قبل اتکا و نظام مند برای انتخاب بین شیوه های منبع یابی باشند. بر پایه این مسأله، این پژوهش طراحی سیستم خبره تصمیم گیری منبع یابی فناوری اطلاعات و بکارگیری آن در مورد مطالعه پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) را هدفگذاری کرده است. به منظور دستیابی به این هدف در گام نخست، 1- شناسایی عوامل موثر بر منبع یابی سامانه ها، خدمات و تجهیزات فناوری اطلاعات، و 2- طراحی سیستم خبره تصمیم گیری منبع یابی فناوری اطلاعات مدنظر قرار گرفته است. در این گام با استفاده از ابزارهای گردآوری مطالعه کتابخانه ای و گروه اسمی با آگاهان، متخصصان و تصمیم گیران حوزه فناوری اطلاعات، به منظور تصمیم گیری منبع یابی بین دو گزینه منبع یابی بیرونی (برون سپاری) و منبع یابی درونی (درون سپاری)، چارچوب قانونی و تصمیم گیری در قالب یک سیستم خبره با اجزای استخراج دانش ضمنی، موتور استنتاج، ساختار مقایسه و اولویت بندی، ساختار قانونی و فرآیند اجرایی طراحی و ارائه شد. در گام دوم به منظور نشان دادن اعتبار طراحی انجام شده، طراحی و پیاده سازی نمونه اولیه به عنوان یکی از روش های اعتباریابی مدنظر قرار گرفت. در این گام پس از طراحی نمونه اولیه، فرآیند تصمیم گیری طراحی شده درباره 10 فعالیت (پروژه) بالقوه و پیش فرض مرکز فناوری اطلاعات ایرانداک مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که سیستم خبره طراحی شده اهداف پژوهش را تأمین می کند. نتایج این پژوهش در کل می تواند الگویی ساختارمند را برای استفاده از مزایای انواع سازوکارهای منبع یابی و کاهش مخاطرات مالی و تأمین نیروی انسانی در اختیار سیاستگذاران و مدیران قرار دهد و موجب بهبود وضع موجود گردد.
مروری بر بایدها و نبایدهای سیاست گذاری اخلاق پژوهش در بروندادهای علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش هدفمند به منظور حل مسائل، مراحلی را تحت عنوان فرآیند پژوهش طی می کند. فرآیند پژوهش، به عنوان چرخه حیات هر پژوهش قابل تعریف است و هر یک از این مراحل نیازمند اجرای اصول اخلاقی مجزایی است. با ورود به عصر پژوهش های اینترنت محور، ضروری است که سطح آگاهی و نگرش و عملکرد پژوهشگران نسبت به موازین اخلاق پژوهش افزایش یابد. لذا آگاهی از انواع سوء رفتارهای علمی و در مقابل آشنایی با وظایف اخلاقی در فرآیند پژوهش، نخستین گام توسعه مسیر اخلاق مداری در جوامع علمی است که تا کنون در اسناد بالادستی و متون متعدد به کرّات معرفی شده اند. در این میان می بایست کنشگران نظام پژوهشی، از نویسندگان، سردبیران، ناشران و داوران نشریات، تا سیاست گذاران یعنی مدیران و تصمیم گیران دانشگاه ها و سازمان ها و مراکز پژوهشی، با پایبندی به اصول اخلاق پژوهش و یا فراهم آوری زیرساخت های مناسب جهت ترویج و پرورش و پیاده سازی موازین اخلاقی، به هموارسازی این مسیر در نظام پژوهشی کمک کنند. به منظور اجرای اقدامات تکمیلی، مطالعه حاضر با ورود به گام دوم، به تبیین بایدها و نبایدهای سیاست گذاری اخلاق پژوهش در بروندادهای علمی پرداخته است.روش: این مطالعه به مرور پژوهش ها و اسناد مرتبط با اخلاق پژوهش در ابعاد سیاست گذاری های داخلی و خارجی، با هدف تبیین بایدها و نبایدهای اخلاق پژوهش در نظام پژوهشی، پرداخته است. به منظور جمع آوری متون، سه پایگاه اطلاعاتی داخلی شامل «بانک اطلاعات نشریات کشور»، «پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی» و «مرجع دانش» و سه پایگاه استنادی خارجی یعنی «وب آو ساینس»، «اسکوپوس» و «گوگل اسکالر» بدون درنظر گرفتن بازه زمانی در هر دو دسته بررسی شده است.یافته ها: نتایج واکاوی متون نشان داد که عواملی از قبیل «فرم گرایی علمی»، «فشار نشر»، «تمرکز بر سیاست های تنبیهی» و «سیستم نظارت ضعیف مجلات»، به عنوان نبایدهای پیش روی سیاست گذاران نظام پژوهشی، هریک به نوبه خود موانعی را در مسیر رشد پژوهش های اخلاق مدار ایجاد کرده اند. همچنین در ادامه راهکارها و اقداماتی مانند «تمرکز بر پژوهش های مسئله محور و تقاضا محور»، «گرایش به تفکر سیستمی» و «جهت دهی به سوی جامعه پذیری دانشگاهی» به عنوان بایدهای نظام پژوهشی معرفی شدند.نتیجه گیری: در کنار تدوین کدهای اخلاقی در پژوهش، ضروری است که سازوکارهایی از سوی سیاست گذاران نظام پژوهشی جهت پیشگیری و مدیریت تخلفات پژوهشی با رویکردی مثبت و با هدف پرورش کنشگرانی اخلاق مدار اجرا شود. در این میان فرهنگ و ساختار علمی و نظام آموزشی کارآمد می توانند به نهادینه سازی ارزش ها و نگرش های اخلاقی در پژوهش کمک قابل توجهی کنند. لذا روشن است که سیاست گذاران نظام پژوهشی ضمن تدوین اصول و موازین حقوقی و کیفری، نیاز است که به سیاست های تشویقی با هدف حمایت از نهادهای خودتنظیم علمی و توسعه و ترویج پژوهش های سالم و کاربردی، اهتمامی ویژه داشته باشند. درنهایت پیشنهاد می شود که در مطالعات آتی سطح عملکرد کنشگران و به طور ویژه سیاست گذاران نظام پژوهشی در زمینه تحقق باید های اخلاق پژوهش مورد ارزیابی و مقایسه قرار گیرد. همچنین در سطح ملی نیاز است که مؤلفه های تأثیرگذار بر ساخت آینده مطلوب اخلاق پژوهش و نشر، شناسایی شوند تا نتایج حاصل از آن در سیاست گذاری های نظام پژوهشی مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی عوامل مؤثر ارتباط با خیرین کتابخانه های عمومی خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر ارتباط با خیرین و موانع آن از دیدگاه مدیران کتابخانه های عمومی استان خراسان رضوی است.
روش شناسی: جامعه آماری پژوهش، شامل 28 نفر از مدیران کتابخانه های عمومی استان خراسان رضوی است که با استفاده از روش پیمایش و رویکرد توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است. برای گردآوری داده از پرسش محقق ساخته بر مبنای مطالعات کتابخانه ای استفاده شد. در این پژوهش، عواملی همچون: عوامل فرهنگ سازی، عوامل شناسایی و جذب و عوامل حفظ و وفاداری مورد بررسی قرار گرفته است. اعتبار صوری و محتوایی پرسشنامه توسط کارشناسان مشارکت های مردمی اداره کل کتابخانه های عمومی خراسان رضوی و استادان آشنا به موضوع تأیید شد و پایایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ، 0.91 به دست آمد. ضریب پایایی مؤلفه های ارتباط سازمانی شامل: عامل فرهنگ سازی، عامل شناسایی و جذب و عامل حفظ و وفاداری به ترتیب معادل 0.92، 0.95،0.78 به دست آمد که پایایی قابل قبولی را نشان می دهد. داده های تحقیق در سطح توصیفی تحلیل شد و جدول های توزیع فراوانی و شاخص های مرکزی (میانگین) و انحراف معیار به کار گرفته شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که عوامل حفظ و وفاداری بر اساس شاخص عملکرد با 39.73 درصد و بر اساس شاخص اهمیت 40.41 درصد رتبه اول را کسب کرده اند و عوامل شناسایی و جذب بر اساس شاخص عملکرد با 38.43 درصد و بر اساس شاخص اهمیت 39.02 درصد رتبه دوم را به خود اختصاص داده است. عوامل فرهنگ سازی بر اساس شاخص عملکرد با 21.82 درصد و بر اساس شاخص اهمیت با 20.55 درصد رتبه سوم را دریافت کرده است.
نتیجه گیری: همان طور که یافته ها نشان داد بالاترین عامل در شاخص عملکرد و اهمیت، عامل حفظ وفاداری است که انتظار نیز همین است. ارتباطات هدفمند در سازمان سبب راهبردهای درون سازمانی، نظیر ایجاد ساختار مناسب برای ارتباطات سازمانی با خیرین می شود و راهبردهای برون سازمانی، نظیر ارتباط با سازمان های مرتبط با مقوله وقف و نیکوکاری، جذب خیرین کتابخانه و افزایش هدایا و کمک های نقدی و غیرنقدی آن ها را در پی دارد.
اعتبارسنجی الگوی مؤلفه های مدیریت راهبردی کتابخانه های عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش اعتبارسنجی الگوی مؤلفه های شناسایی شده مدیریت راهبردی کتابخانه های عمومی ایران است. روش: رویکرد پژوهش حاضر کمّی بوده و با استفاده از روش دلفی در سال 1399 انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را 20 نفر از خبرگان گروه مدیریت راهبردی و علم اطلاعات و دانش شناسی که از اعضای هیئت علمی دانشگاه ها هستند تشکیل می دهند. نمونه پژوهش به روشِ هدفمند انتخاب شد. مؤلفه های پژوهش حاضر براساس مقاله کهزادی طهنه و همکاران (1400) بوده است. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری و مدل سازی حداقل مربعات جزئی (PLS-SEM) تحلیل شده اند. یافته ها: نتایج حاصل از اعتباریابی الگوی راهبردی حاصل از معادلات ساختاری نشان داد که در تدوین راهبردها، «مشخص شدن نوع خدمات و منابع» با بار عاملی 847/0، «توجه به عوامل سیاسی، قانونی و دولتی» با بار عاملی801/0، «هم سو بودن فرهنگ سازمانی با راهبردهای تدوین شده» با بار عاملی870/0 و برای متغیر انتخاب راهبردها، گویه «حمایت راهبردها از محصولات فرهنگی خاص جامعه» با بار عاملی 875/0 بالاترین بار عاملی را داشته و از اهمیت بالایی برخوردارند. برای شاخص اجرای راهبرد، گویه «اجرای راهبرد های ویژه برای تبلیغات محصولات/خدمات کتابخانه برای جذب کاربران جدید» با بار عاملی 878/0، برای متغیر مسائل مدیریت، گویه « پاداش ها و افزایش حقوق با توجه به عملکرد کارکنان کتابخانه» با بار عاملی 794/0 بالاترین بار عاملی را دارد. در مؤلفه های کنترل و ارزیابی برنامه های راهبردی نیز گویه «هماهنگی برنامه های راهبردی تعیین و اجراشده با محیط عملیاتی کتابخانه» با بارعاملی 754/0، بالاترین بار عاملی را داشته و در بالاترین سطح تأثیر از سایر مؤلفه هاست. این موارد در مدیریت راهبردی کتابخانه ها در مرحله تدوین، اجرا و ارزیابی راهبرد، اهمیت بالایی دارند. با توجه به مقدار به دست آمده از برازش مدل که برابر با 514/0 است، برازش کلی مدل بسیار قوی است. اصالت/ارزش: نتایج حاصل از این پژوهش می تواند مدیران را در شناسایی شکاف راهبردی در فرایند مدیریت راهبردی (تدوین، اجرا، ارزیابی) و اولویت بندی مسائل برای دستیابی به اهداف، بهبود کیفیت خدمات، رضایت کاربران و کارکنان و ماندگاری کتابخانه های عمومی یاری دهد. لازم است مدیران ارشد با توجه بیشتر به نیازهای جامعه، تدابیر متفاوت تری در حوزه مدیریت راهبردی به ویژه در فرایند تدوین و اجرای راهبردها داشته باشند.
دسترس پذیری و کاربردپذیری رابط های کاربری نظام های بازیابی اطلاعات کتابخانه ای از دید کاربران با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: میزان دسترس پذیری وبگاه های کتابخانه ای بر اساس شاخص های استخراجی کنسرسیوم وب جهانگستر و میزان کاربردپذیری این وبگاه ها بر اساس تجربه کاربران با آسیب بینایی ارزیابی می شود.روش شناسی: پژوهش از نوع کاربردی و با روش ارزیابانه با ابزار سیاهه ارزیابی و آزمون رسمی کاربردپذیری انجام گرفت. ابتدا وبگاه های کتابخانه ای بر اساس چک لیست شاخص های دسترس پذیری ارزیابی شد و سپس از طریق مشاهده اکتشافی کاربران با آسیب بینایی با تعریف وظایف واقعی (3 وظیفه) در وبگاه های کتابخانه ای، وضعیت کاربردپذیری آن ها بررسی شد. رابط های کاربری سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران؛ کتابخانه آستان قدس رضوی؛ کتابخانه مجلس شورای اسلامی و کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران مورد مطالعه قرار گرفتند. 33 نفر از کاربران با آسیب بینایی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شد. با ضریب آلفای کرونباخ (0/87) پایایی و با استفاده از بررسی محتوایی، روایی آن ها تأیید شد.یافته ها: وبگاه ها بر اساس شاخص های دسترس پذیری تا حدود زیادی دسترس پذیر هستند، اما سهولت استفاده ندارند. کاربران کمی در استفاده از وبگاه ها بدون کمک می توانستند پیمایش کنند و برخی از کاربران ناموفق در تکمیل وظیفه بودند. بازخورد دریافت شده از کاربران درباره ابعاد کاربردپذیری نشان داد برخی از کاربران سهولت استفاده از وبگاه ها را در حد مطلوب و برخی دیگر آن را نامناسب بیان کردند. حدود یک سوم کاربران از عملکرد خود در استفاده از وبگاه ها ناراضی بودند و زمان صرف شده برای پیشبرد وظیفه را نامطلوب ارزیابی کردند.نتیجه گیری: طراحی بینایی محور و ساختارهای پیچیده، نظام های بازیابی اطلاعات کتابخانه ای را برای جویندگان اطلاعات با آسیب بینایی غیرکاربردپذیر می کند.
چارچوب های قواعد فقهی در بررسی حقوقی فعالیت های داوطلبانه در کتابخانه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
149 - 170
حوزه های تخصصی:
هدف: جستار حاضر با هدف کنکاش چگونگی کاربست قواعد فقهی در بررسیهای حقوقی (به طور کلی) و در بررسی فعالیتهای داوطلبانه در کتابخانهها (به طور ویژه)، به دنبال این است که نشان دهد قواعد فقهی را تنها با چارچوب خاصی میتوان در این راستا مورد بهرهبرداری قرار داد. روش پژوهش: اطلاعات لازم با استفاده از روش کتابخانهای گردآوری و با منطق فقهی و حقوقی و بهرهگیری متعادلی از ادراکات عقلی، مورد تحلیل قرار گرفته است. دامنه مطالعات حقوقی، محدود به حقوق ایران و دامنه مطالعات فقهی، محدود به فقه امامیه است.یافتهها: «قاعده احسان» در باب فعالیتهای داوطلبانه در کتابخانهها، گویای این است که فردی که به چنین فعالیتی مبادرت میکند، به دلیل این که کارش محسنانه (خیرخواهانه) است، قابل مؤاخذه نیست. «قاعده اقدام» نیز بیانگر این است که چون وی بااراده خود استحقاق دستمزد را زایل کرده، کتابخانه مسئولیتی در باب آن نخواهد داشت. نتیجهگیری: امکان کاربست دو قاعده فوق، مطلق نبوده و دارای دو چارچوب «شرعی» و «عقلی» است، چارچوب شرعی آن برگرفته از ادله روایی مربوطه است که به موجب آن، اگر کاربست این دو قاعده موجب ضرر شود، آن منتسب به قانونگذار شرعی نیست. چارچوب عقلانی آن نیز محصول ادراکات عقلانی است که اجازه نمیدهد تطبیق این دو قاعده، نتیجه غیرعادلانهای در برداشته باشد. بنابراین، نمیتوان در بررسی حقوقی فعالیتهای داوطلبانه در کتابخانههای ایران با استناد به قواعد فقهی مذکور، به شکل مطلق مسئولیتی برای فاعل فعالیتهای داوطلبانه از یکسو و نهاد کتابخانه از سوی دیگر، قائل نشد.
تسهیل گری و کمک به توسعه کسب وکارهای کوچک؛ آیا کتابخانه های عمومی استان خوزستان آماده اند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
171 - 198
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت کسب وکارهای کوچک در اقتصاد و نقش و گستردگی کتابخانه های عمومی در ارائه خدمات، این پژوهش با هدف طراحی مدل و بررسی میزان آمادگی کتابخانه های عمومی استان خوزستان در تسهیل و توسعه کسب و کارهای کوچک است.روش شناسی: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ نحوه گردآوری داده ها یک پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و به لحاظ ماهیت داده ها یک مطالعه آمیخته از نوع اکتشافی است که با تکنیک تحلیل مضمون انجام شد. در بخش کیفی ابتدا با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی و انجام 14 مصاحبه عوامل شناسایی شدند. تأیید روایی این عوامل با شاخص نسبت روایی محتوایی (CVR) و پایایی کیفی آن ها از طریق آزمون ضریب کاپای فلیس به تأیید رسید. در بخش کمی، پرسشنامه ای متشکل از عوامل کیفی استخراج شده در میان کتابداران کتابخانه های عمومی استان خوزستان به تعداد 173 نفر توزیع شد. سپس با کاربرد مدل تحلیل SWOT (تحلیل تکافت) عوامل در دو دسته درونی (نقاط قوت و نقاط ضعف) و عوامل بیرونی (فرصت ها و تهدیدها) دسته بندی شدند.یافته ها: این پژوهش نتایجی را در 4 بعد از عوامل درونی شامل «منابع و خدمات»، «نیروی انسانی»، «بازاریابی و تبلیغات» و «فناوری و فضا»؛ و 4 بعد از عوامل بیرونی شامل «قوانین و آیین نامه ها»، «نگرش های مدیریتی»، «آموزش» و «ارتباطات و تعاملات» ارائه می دهد. از مجموع 17 مؤلفه ای که در 4 بُعد از عوامل درونی مورد بررسی قرار گرفت، 1 نقطه قوت و 9 نقطه ضعف مشاهده و 7 عامل باقی مانده در وضعیت متوسط قرار داشتند که میانگین 2/389 به دست می آید. از سوی دیگر، کتابخانه های عمومی استان خوزستان از 19 عامل مورد بررسی در 4 بعد از عوامل بیرونی، با 2 فرصت مواجه و با 9 تهدید روبه رو هستند و 8 عامل دیگر نیز وضعیت متوسطی را دارا هستند و میانگین 2/482 برای عوامل بیرونی به دست می آید که وضعیت نسبتاً مطلوبی است و در کل میانگین به دست آمده برای تمامی مؤلفه ها و ابعاد مورد بررسی عدد 2/438 است که نشان از وضعیت نسبتاً مطلوبی دارد.نتیجه گیری: کسب وکارهای کوچک می توانند از خدمات کتابخانه های عمومی جهت شروع و توسعه استفاده کنند. با این حال، کتابخانه های عمومی خوزستان برای حمایت و تسهیل گیری از کسب وکارهای کوچک، در شرایط نسبتاً مطلوبی قرار دارند. به همین دلیل، برای حمایت از این کسب و کارها، پیش و بیش از هر چیز باید این امر جزئی از رسالت و هدف کتابخانه های عمومی خوزستان شوند. چنانچه حمایت و پشتیبانی از کسب و کارها جزئی از نظام ارزشی و رسالت کتابخانه های عمومی شود، بسیار محتمل است که در آن نظام و رسالت، کتابخانه ای پویا و حامی کسب و کار ایجاد شود.
وضعیت شناسی روش های آماری در مقالات علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: روش های آماری نقش مهمی را در به دست آوردن نتایح و تحلیل پژوهش ایفاء می کند. پژوهش حاضر با هدف وضعیت شناسی روش های آماری در مقالات توصیفی–پیمایشی منتشر شده در مجلات علمی-پژوهشی حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی انجام شده تا ضمن مرور روش های آماری مورد استفاده، فراوانی اشکالات روش شناختی آنها را کشف کند.روش پژوهش: ماهیت پژوهش از نوع مطالعات توصیفی- پیمایشی است. جامعه پژوهش را مقالات توصیفی – پیمایشی منتشر شده در 13 مجله فعال علم اطلاعات و دانش شناسی تا پایان سال 1400 تشکیل می دهد. بر اساس فرمول کوکران 141 مقاله به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه بندی انتخاب شد. در این مطالعه روش شناسی پژوهش بر روی روش های آماری، روش های نمونه گیری، روایی و پایایی به کار رفته در مقالات صورت پذیرفت و متغیرهای تأثیرگذار بر مشخصات مقاله و خطاهای آماری آنها مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزارهای EXCEL و SPSS 26 با روش های آمار توصیفی انجام گرفت.یافته ها: روش های آماری در مجموع 559 بار استفاده شده است که بیشترین فراوانی مربوط به آمار توصیفی است. آزمون تی، آزمون های خی دو و آزمون کلموگروف-اسمیرنوف بیشترین فراوانی را به ترتیب در روش های آماری استنباطی پارامتری و ناپارامتری دارند. در حوزه روش های پیش بینی کننده و آزمون های تعقیبی، ضریب همبستگی و آزمون توکی بیشترین فراوانی را دارند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که بیشترین خطای آماری مشاهده شده در مقالات، استفاده از آزمون های پارامتری بدون بررسی نرمال بودن داده هاست.نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد با وجود اینکه نویسندگان به خوبی از آمار توصیفی در مقالات خود استفاده می کنند؛ اما توجه کمتری به روش های آمار استنباطی دارند. نکته مهم در استفاده از روش های آماری پارامتری رعایت پیش فرض های آنهاست، چون نقض این پیش فرض ها می تواند نتایج پژوهش را بی اعتبار کند.
تأثیر عوامل فردی و سازمانی با نگرش و قصد اشتراک دانش و نقش آن ها در ارتباطات علمی: مطالعه موردی اعضای هیئت علمی دانشگاه های غرب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اشتراک دانش و ارتباطات علمی در خلأ اتفاق نمی افتد. به نظر می رسد اشتراک دانش و ارتباطات علمی تحت تأثیر عوامل فردی و سازمانی قرار دارند که نقش مهمی در بقای دانشگاه دارند. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر عوامل فردی و سازمانی با نگرش و قصد به اشتراک دانش و نقش آن ها در ارتباطات علمی در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه های غرب کشور و ارائه مدل با استفاده از معادلات ساختاری است.
روش شناسی: روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نوع پیمایشی تحلیلی بود. حجم نمونه برابر با 270 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. به منظور تعیین پایایی پرسشنامه، از آزمون کرونباخ استفاده شد. نتایج این آزمون با 41 سؤال، مقدار 745/0 به دست آمد که از پایایی مناسبی برخوردار بود. برای تحلیل داده ها از آماره توصیفی، رگرسیون چندگانه و مدل یابی معادلات ساختاری و از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 23 و آموس استفاده گردید.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد متغیر اعتماد از طریق نگرش به اشتراک دانش و متغیر هنجار ذهنی از طریق قصد اشتراک دانش بر ارتباطات علمی اثر گذاشتند. متغیر فرهنگ سازمانی و نظام پاداش از طریق نگرش به اشتراک دانش و فرهنگ سازمانی فقط از طریق قصد اشتراک دانش بر ارتباطات علمی اثر گذاشتند. متغیر هنجارهای ذهنی علاوه بر اینکه به صورت غیرمستقیم بر ارتباطات علمی اثر گذاشت به طور مستقیم نیز بر ارتباطات علمی دارای تأثیر بود. همچنین یافته ها نشان داد بیشترین اثر رگرسیونی مربوط به متغیر اعتماد (394/0) بر روی نگرش به اشتراک دانش بود. از طرفی، نگرش به اشتراک دانش (114/0) کمترین اثر رگرسیونی بر ارتباطات علمی داشت.
نتیجه: به طور کلی نتایج پژوهش نشان داد اعتماد، فرهنگ سازمانی و نظام پاداش با میانجی گری نگرش به اشتراک دانش و قصد اشتراک دانش بر ارتباطات علمی تأثیر دارند. همچنین این عوامل عناصری مهمی در تعیین شیوه های اشتراک دانش در آموزش عالی هستند. بنابراین نقش این عوامل در توسعه ارتباطات علمی با حفظ نقش واسطه ای اشتراک دانش انکارناپذیر است.
ارزیابی عملکرد سیستم مدیریت دانش در صنعت توسعه نرم افزار با استفاده از روش فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: صنعت نرم افزار نمودی از مهارت های نرم و تفکر انتزاعی انسانی. این پژوهش به منظور ارزیابی عملکرد سیستم مدیریت دانش به عنوان یکی از مهم ترین زیرساخت های بهبوددهنده عملکرد در شرکت های نرم افزاری، بر مبنای رویکرد فراترکیب شده انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش کاربردی و با روش اسنادی و فراترکیب انجام شده است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش هفت مرحله ای فراترکیب سندلوسکی و باروسو استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که عوامل سازمانی (فرهنگ، حمایت مدیریت ارشد، استراتژی سازمان، ساختار سازمانی)، عوامل فردی (آموزش، مشارکت کارکنان، دانش و آگاهی نسبت به سیستم های مدیریت دانش، مقاومت در برابر تغییر)؛ عوامل زیرساخت فناوری (کاربرپسند بودن، امنیت داده و اطلاعات، روش های ارتباط و همکاری، میزان یکپارچگی سیستم های سازمانی، کیفیت دانش)؛ فرایند مدیریت دانش (اکتساب دانش، انتقال دانش، خلق دانش)؛ فواید اقتصادی / هزینه (هزینه سرمایه، هزینه عملیاتی) بر روی اریابی عملکرد مدیریت دانش در صنعت توسعه نرم افزار تأثیر می گذارند.
شناساییِ ابعاد فرهنگ سازمانی مطلوب و تأثیر آن بر مدیریت دانش، با توجه به نقش میانجیِ انعطاف پذیریِ منابع انسانی در مراکز اطلاع رسانی دانشگاه های پیام نور سراسر کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مراکز اطلاع رسانی در دانشگاه ها باید جایگاه خود را ارتقا و آن ها را با منافع و خواسته های ذی نفعانشان انطباق دهند. به این منظور، باید ظرفیت انطباقی خود را از طریق ترویج مدیریت دانش ارتقا دهند. هدف این پژوهش شناسایی ابعاد فرهنگ سازمانی مطلوب و تأثیر آن بر مدیریت دانش، باتوجه به نقش میانجیِ انعطاف پذیریِ منابع انسانی در مراکز اطلاع رسانی دانشگاه های پیام نور سراسر کشور است.روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع کاربردی، از لحاظ روش گردآوری داده ها از نوع آمیخته (کیفی و کمّی)، و از منظر فلسفی مبتنی بر فلسفه اثبات گرایانه است و با رویکرد قیاسی- استقرایی انجام شده است. مشارکت کنندگان پژوهش، در بخش کیفی، شامل 15 نفر از استادان و خبرگان بودند که به صورت غیراحتمالی هدفمند انتخاب شدند؛ در بخش کمّی شامل کلیه کارکنان مراکز اطلاع رسانی دانشگاه های پیام نور کشور در سال تحصیلی 1400-1401 به تعداد 1300 نفر بودند که از این تعداد، طبق فرمول کوکران در سطح اطمینان 95 درصد و خطای 5 درصد، 297 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده های موردنیاز از طریق پرسشنامه استاندارد مدیریت دانش لاوسون (2003)، پرسشنامه استاندارد انعطاف پذیری منابع انسانی باتاچاریا (2005)، و پرسشنامه محقق ساخته فرهنگ سازمانی به دست آمد. به منظور تأیید پایایی یا قابلیت اطمینان پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد و ضریب آلفای کرونباخ بزرگ تر از 7/0، برای تمامی پرسشنامه ها، پایایی آن ها را تأیید کرد. برای تحلیل داده ها، در بخش کیفی، از رویکرد تحلیل تفسیری و روش تحلیل مضمون استفاده شد. در بخش کمّی نیز تحلیل توصیفی داده ها (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار) با استفاده از نرم افزار spss26 انجام شده است. برای پاسخ به سؤالات پژوهش از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار SMART PLS استفاده شده است.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که ابعاد فرهنگ سازمانی شامل فرهنگ تعاملی، فرهنگ قانون محور، فرهنگ انسان محور و فرهنگ زیبایی شناسی می شود. عامل زیبایی شناسی با بیشترین ضریب تأثیر (0/959) در رده نخست و عامل های قانون محور، تعاملی، و انسان محور به ترتیب در رده های بعدی قرار دارند. نتایج نشان داد که فرهنگ سازمانی بر مدیریت دانش و انعطاف پذیری منابع انسانی، و ازسوی دیگر، انعطاف پذیری منابع انسانی بر مدیریت دانش تأثیر مثبت و معناداری دارد. انعطاف پذیری منابع انسانی رابطه بین فرهنگ سازمانی با مدیریت دانش را میانجیگری می کند (0/05>p). نتیجه گیری: با در نظر گرفتن نتایج به دست آمده می توان گفت توجّه به فرهنگ سازمانی در محیط کاری مؤلفه ای تأثیرگذار بر ارتقای مدیریت دانش و انعطاف پذیری منابع انسانی است، لذا پیشنهاد می شود مدیران مراکز اطلاع رسانی دانشگاه های پیام نور کشور با فراهم آوردن زمینه فرهنگی مناسب، از انعطاف پذیری نیروی انسانی به عنوان دروازه ورود به مدیریت دانش، با هدف ایجاد سازگاری سازمانی، استفاده کنند.
نقش سواد سلامت در ارتقای توانایی تشخیص اخبار جعلی کووید19: مدل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی نقش سواد سلامت در ارتقای توانایی تشخیص اخبار جعلی کووید19 در بین دانشجویان دانشگاه رازی است.روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی با رویکرد توصیفی همبستگی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه تشکیل می دهند (10570 نفر) که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی 371 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد سواد سلامت و پرسشنامه محقق ساخته توانایی تشخیص اخبار جعلی کووید19 بر اساس بیانیه ایفلا (2021) استفاده شده است. روایی ابزارها با نظر متخصصان و پایایی نیز با آزمون آلفای کرونباخ تأیید گردید.یافته ها: نتایج نشان داد که سطح سواد سلامت دانشجویان بالاتر از مقدار متوسط (80/3) و توانایی تشخیص اخبار جعلی کووید19 (26/3) دانشجویان نیز اندکی بالاتر از سطح متوسط است. همچنین بین میزان توانایی تشخیص اخبار جعلی کووید19 و سواد سلامت رابطه مثبتی وجود دارد و سواد سلامت با ضریب مسیر 33/0 بر متغیر توانایی تشخیص اخبار جعلی کووید19 تأثیر دارد.نتیجه گیری: با توجه به اینکه بین سواد سلامت و توانایی تشخیص اخبار جعلی مرتبط با بیماری کووید19 رابطه مثبت وجود دارد، باید آموزش و اقدامات لازم در جهت ارتقای سواد سلامت دانشجویان صورت گیرد تا بتوان به ارتقا مهارت های تشخیص اخبار جعلی بیماری کووید19 دانشجویان کمک نمود. نتایج این پژوهش می تواند در برنامه ریزی های آموزشی دانشگاه ها مورداستفاده قرار گیرد.
شناسایی متغیرهای فرایند تعامل در بافت بازیابی اطلاعات با استفاده از چهارچوب نظام اطلاعات و بازیابی اینگورسن و یارولین به روش پدیدار شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
105 - 169
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهم ترین چالش های نظام های اطلاعاتی مبتنی بر بافت با تأکید بر ساختارهای شناختی، فرموله کردن دریافت و نمایش دانش بازیگران شناختی به طور تجربی در فرایند تعامل بازیابی اطلاعات است. پژوهش حاضر باهدف شناسایی متغیرهای ابعاد بافت بازیابی اطلاعات در فرایند تعامل با استفاده از چهارچوب نظام اطلاعات و بازیابی اینگورسن و یارولین است. روش: پژوهش حاضر، از نوع بنیادی و توسعه ای و به روش پدیدارشناسی کلایزی (1978) در 7 مرحله انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق با 7 نفر از متخصصین حوزه بازیابی اطلاعات و دانش برای شناسایی متغیرها در فرایند تعامل بافت بازیابی اطلاعات بوده است. روایی ابزار گردآوری اطلاعات روایی محتوایی با استفاده از تجربه متخصصان بوده و پایایی بر اساس معیارهای لینکلن و گوبا (1988) بر مبنای قابلیت اعتبار، قابلیت اعتماد، تأیید پذیری است. توصیف و تحلیل اطلاعات با بهره گیری از نتایج مرور سیستماتیک و تجارب متخصصان در حوزه بازیابی اطلاعات، مقایسه شده است. یافته ها: تعداد 12 متغیر در بعد جامعیت؛ 4 متغیر در بعد مانعیت؛ 7 متغیر در بعد اثربخشی؛ 12 متغیر در بعد کیفیت اطلاعات/ فرایند به منظور تثبیت فرایند عبارت جستجو، بازیابی و دسترسی اطلاعات شناسایی شد که بازیگران شناختی به عنوان طراحان نظام بازیابی اطلاعات می توانند در نظر بگیرند. نتیجه گیری: درنتیجه با جستجوی معانی و جوهره های کنشگران شناختی در طول زمان برحسب تجربه، برای رسیدن به فهم مشترک در شناسایی، کشف و ایجاد درک عمیق تر منجر به توصیف و تحلیل ساختارهای شناختی چهارچوب نظام اطلاعات و بازیابی اینگورسن و یارولین شده و درنهایت طراحی و دسترسی اطلاعات به صورت شبکه ای و نظام مند را فراهم می کند.
پذیرش استفاده از سامانه های یادگیری الکترونیک مجازی در دوران همه گیری کووید-19: مطالعه موردی کتابداران اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانه های عمومی دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۴) ویژهنامه کووید-۱۹
۴۱۲-۳۹۶
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین عوامل مؤثر بر پذیرش استفاده از سیستم ها یا سامانه های یادگیری الکترونیک مجازی توسط کتابداران اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران در دوران پاندمی کووید-19 است. در این پژوهش، تأثیر عوامل خودکارآمدی رایانه ای، تنوع مهارت، پشتیبانی سازمانی، ویژگی های مدرس و کیفیت محتوایی دوره بر متغیرهای مدل پذیرش فناوری شامل برداشت ذهنی از سودمندی، برداشت ذهنی از سهولت، نگرش نسبت به استفاده از فناوری و در نهایت قصد استفاده از سامانه های یادگیری الکترونیک مجازی بررسی شد. روش : پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری و تحلیل داده ها توصیفی-هم بستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کتابداران کتابخانه های عمومی استان تهران بود که از این میان، 217 نفر براساس فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری پژوهش تعیین شد. ابزار اصلی گردآوری داده ها پرسش نامه ای بود که روایی آن توسط شش متخصص تأیید شد. برای تحلیل داده ها، از آزمون مدل سازی معادلات ساختاری به روشِ کمترین مربعات جزئی (PLS) و نرم افزار SmartPLS (نسخه 3) استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که برداشت ذهنی از سودمندی و برداشت ذهنی از سهولت استفاده بر قصد و تمایل کارکنان به استفاده از سامانه های یادگیری الکترونیک مجازی تأثیر می گذارند. همچنین، متغیرهای خارجی مورد بررسی در این پژوهش، یعنی خودکارآمدی رایانه ای، تنوع مهارت، پشتیبانی سازمان، ویژگی های مدرس و کیفیت دوره، تأثیری مثبت و معنادار بر تعیین پذیرش سامانه های یادگیری الکترونیکی در سازمان دارند. بیشترین اثر کل مربوط به متغیر تنوع مهارت و کیفیت محتوای دوره و کمترین اثر کل مربوط به متغیر حمایت سازمان و قصد رفتاری است. اصالت/ارزش: آموزش الکترونیک مجازی نقشی مهم در آموزش و توسعه در محیط سازمانی ایفا می کند، و سامانه های یادگیری الکترونیک مجازی به ابزاری محبوب برای تسهیل فرایندهای یاددهی-یادگیری تبدیل شده اند که امکان آموزش انعطاف پذیر یادگیری محور را فراهم می کنند. یافته های پژوهش حاضر راهنما و نقشه راهی برای پذیرش و استفاده از سامانه های یادگیری الکترونیک مجازی در میان کتابداران کتابخانه های عمومی بر مبنای تجارب به دست آمده در این زمینه در دوران همه گیری کووید-19 است. ازآنجاکه توسعه و استقرار فناوری ها برای برخورداری از مزایای آن ها کافی نیست و برای دستیابی به مزایای بالقوه یک فناوری باید پذیرش آن توسط کاربران مد نظر قرار گیرد، یافته های پژوهش حاضر می تواند پیامدهایی عملی برای مدیران سازمانی، مربیان و توسعه دهندگان سیستم های آموزشی فراهم آورد.
شناسایی و تحلیل رفتار کاربران شبکه های اجتماعی متمرکز بر فناوری و ارائه فرایند کاربست داده ها در سیاست گذاری شواهد مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش رفتار کاربران شبکه اجتماعی توییتر که به مسائل سیاستی حوزه فناوری حساس بوده اند و در رابطه با آن محتوا تولید کرده اند، تحلیل شده است. در این پژوهش شیوه کاربست داده های کاربران رسانه های اجتماعی در فرایند سیاستگذاری و تحلیل رفتار این کاربران، مورد نظر بوده است. از اینرو فرایند کاربست داده های رسانه های اجتماعی در سیاستگذاری علم و فناوری ارائه شده است. این فرایند چگونگی کاربست تحلیل داده ها در هر مرحله از فرایند سیاستگذاری را پیشنهاد داده است. الگوریتم های ارائه شده در این فرایند با داده های 6 ماهه کلیه کاربران فارسی زبان توئیتر که با موضوع سیاست های حوزه علم و فناوری توئیت منتشر کرده اند، آزمون شد و مدل دسته بندی پیشنهادی، توانست شواهد از غیر شواهد را با دقت خوبی تشخیص و جدا سازد. متن توئیت های نفوذدارترین کاربران توئیتر که در کلید واژه های استخراج شده توئیت ارسال بودند به همراه تعداد ارتباطاتی که توئیت آن ها ایجاد کرده بود، استخراج و تحلیل شد. معیار انتخاب این کاربران، تعداد ارتباطاتی بوده که ایجاد کرده بودند(بیش از 300 ارتباط) که نشان می دهد این کاربران بیش از همه موضوع فیلترینگ اطلاعات، اپلیکیشن ها و شبکه های اجتماعی را مد نظر داشته اند.
ابعاد و مؤلفه های فرهنگ امنیت اطلاعات: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد فرهنگ امنیت اطلاعات در به حداقل رساندن تهدیدات خصوصا تهدیدات انسانی در جهت حفاظت از اطلاعات کمک می نماید و در نتیجه به کاهش نقض داده ها یا حوادث در سازمان ها منجر می شود. تاکنون مطالعه ای جهت شناسایی مولفه های فرهنگ امنیت اطلاعت در کشور صورت نگرفته است. براساس نظریه های مختلف، فرهنگ امنیت اطلاعات با رویکردهای مختلفی بررسی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. هدف این مقاله بررسی تحقیقات موجود در حوزه فرهنگ امنیت اطلاعات جهت بررسی دانش حاصل یافته و شناسایی ابعاد و مولفه های فرهنگ امنیت اطلاعات و یکپارچه سازی ادبیات این حوزه انجام شده است.به منظور انجام این مرور سیستماتیک کلیه مطالعات انجام گرفته درحوزه فرهنگ امنیت اطلاعات با استفاده ازکلیدواژه های مرتبط، از پایگاه داده های معتبر استخراج شد، درنهایت تعداد 310 مقاله مرتبط از سال 2000 تا 2022 مورد بررسی قرار گرفته است.براساس نتایج پژوهش، مولفه ها و ابعاد فرهنگ امنیت اطلاعات شناسایی گردید و همچنین مشخص شد مجموعه ای از ابعاد و مولفه ها که بطور گسترده پذیرفته شده باشد وجود ندارد و محققان مختلف، ابعاد و مولفه های متفاوتی برای فرهنگ امنیت اطلاعات در نظر گرفته اند. محققان از 3 تئوری و مفهوم در مطالعات خود استفاده نموده اند و بیشترین تئوری مورد استفاده، مدل فرهنگ سازمانی شاین می باشد. پژوهش ها در سازمان ها و صنایع مختلفی انجام گرفته است و از لحاظ تفکیک جغرافیایی نیز بیشترین پژوهش ها به کشورهای در حال توسعه تعلق دارد.