فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۷٬۴۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه صنعت بیمه نقش قابل ملاحظه ای در شکوفایی اقتصاد ایفا می نماید، بنابراین توجه به خلق دانش می تواند در افزایش ضریب نفوذ بیمه نقش بسزایی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه ها و آزمون مدلی جهت دانش آفرینی در صنعت بیمه، با تأکید بر نقش مشتریان می باشد. روش شناسی: روش مورداستفاده در پژوهش، رویکرد آمیخته است. به منظور شناسایی مؤلفه های پژوهش، نخست رویکرد کیفی گراندد تئوری مورداستفاده قرار گرفت. بدین منظور مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته با منتخبی از خبرگان صنعت بیمه صورت گرفت که درنتیجه آن مؤلفه های پژوهش شناسایی و سپس سطح بندی شدند و درنتیجه، مدل مفهومی پژوهش تبیین گردید. در مرحله بعد، بر اساس مدل به دست آمده، 9 فرضیه تدوین شد و به منظور آزمون فرضیه ها از روش کمّی حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش در مرحله کمّی، شامل مدیران و کارشناسان 3 شرکت بیمه ایران، البرز و آسیا می باشد. نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای انجام شد که بر این اساس 310 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در مرحله کمی پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن تأیید شد. یافته ها: یافته ها حاکی از تأیید هر 9 فرضیه پژوهش و بدین شرح بود که زیرساخت های فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر دانش محور بودن تأثیرگذار است. دانش محور بودن بر بازاریابی داخلی و مدیریت ارتباط با مشتریان تأثیر دارد. علاوه بر این تأثیر بازاریابی داخلی و مدیریت ارتباط با مشتریان بر مشتری مداری تأیید شد. همچنین تأثیر مشتری مداری بر ایجاد انگیزش و اعتمادسازی تأیید شد. نتیجه گیری: تأثیر ایجاد انگیزش و اعتمادسازی بر هم آفرینی دانش مشتریان مورد تأیید قرار گرفت.
Evaluating Online Marketing Tools and Providing a Model to Improve Sales Performance(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۴, No. ۶, Winter & Spring ۲۰۲۳
367 - 394
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study is to evaluate online marketing tools and provide a model to improve sales performance. This qualitative research is applied in terms of purpose. Subjects in qualitative research are people living in the cities of Nowshahr, Chalous, and Tonekabon, whose sample size in the qualitative section includes knowledgeable interviewees in the field of online business. The data collection tool was purposeful and MAXQDA software was used for data analysis. In a small phase, the subjects were Caspian littoral consumers in the field of online business, about 400 of whom were selected to collect data from them. The AMOS and EXCEL have been used to test the hypotheses of structural model equations, and perform Dematel analysis. The results showed that the amount of for e-services and electronic security was negative, which indicates the influence (disability variable) of the above factors in the conceptual model of the research. Also, the rate for electronic advertising and electronic support is more than zero, which indicates the effectiveness (cause variable) of these factors. The calculated value shows that the order of importance of the five indicators in the present research model is: 1- Electronic services 2- Electronic support 3- Electronic customer orientation 4- Electronic advertising 5- Electronic security. The results show that five indicators (e-services, e-security, e-support, e-advertising, and e-customer orientation) are components and tools of online marketing to improve sales performance. The results showed that the amount of E_j for e-services and electronic security was negative, which indicates the influence (disability variable) of the above factors in the conceptual model of the research. Also, the E_j rate for electronic advertising and electronic support is more than zero, which indicates the effectiveness (cause variable) of these factors. The calculated P_i value shows that the order of importance of the five indicators in the present research model is: 1- Electronic services 2- Electronic support 3- Electronic customer orientation 4- Electronic advertising 5- Electronic security. The results show that five indicators (e-services, e-security, e-support, e-advertising, and e-customer orientation) are components and tools of online marketing to improve sales performance.
پایش عناصر چهارچوب سواد اطلاعاتی برای آموزش عالی (ای سی آرال) در اسناد بالادستی آموزش عالی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش پایش مؤلفه های سواد اطلاعاتی در اسناد بالادستی آموزش عالی در دانشگاه های کشور و تحلیل نتایج حاصل با عناصر چهارچوب سواد اطلاعاتی برای آموزش عالی (ای سی آر ال) است.روش: پژوهش بر پایه تحلیل های نظری نگارش یافته و ازنظر رویکرد در زمره مطالعات کیفی قرار دارد. جامعه پژوهش 4 فقره سند بالادستی آموزش عالی کشور و همچنین چهارچوب سواد اطلاعاتی برای آموزش عالی (ای سی آرال، 2016) بود که با ابزار سیاهه وارسی بر پایه فن گال با روش تحلیل محتوای کیفیِ هدایت شده و مقوله ای با استفاده از نرم افزار اِن وایوو، انجام شده است.یافته ها: درمجموع 99 مضمونِ مرتبط با مؤلفه های سواد اطلاعاتی در اسناد بالادستی آموزش عالی کشور شناسایی شد و بر اساس عناصر چهارچوب سواد اطلاعاتی برای آموزش عالی در 4 مقوله اصلی: پیاده سازی دانش، جلوه و بازتاب، خودارزیابی و ارزیابی های ممکن، در مقوله های فرعی: کنش های دانشی و کنش های نگرشی دسته بندی شدند. مضامین مرتبط با مقوله «جلوه و بازتاب» با 35/35% بیشترین و مضامین مقوله «خودارزیابی» با 13/13% فراوانی کمترین توجه را در اسناد داشتند. سند نقشه جامع علمی کشور با 51 مضمون از بیشترین مضامینِ مرتبط با عناصر چهارچوب سواد اطلاعاتی برخوردار بود. علی رغم اهمیت آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی به جامعه دانشگاهی در سطح جهانی، به نقش سازنده این مهارت ها در جهت توانمندسازی مخاطبان؛ آن گونه که شایسته است در اسناد بالادستی آموزش عالی کشور توجه نشده است.نتیجه گیری: بازنمون نتایج حاصل از این پایش می تواند بستری برای توجه جدی تر و گنجانده شدن صریح تر عناصر چهارچوب سواد اطلاعاتی در اسناد بالادستی آموزش عالی کشور باشد. ره آورد توجه به این مهم، تدوین و اجرای برنامه های مستمر آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی در دانشگاه ها و توانمندسازی مخاطبان بر اساس دستورالعمل ها و چهارچوب هایِ نوین بین المللی خواهد بود.
میزان تعلق خاطر کاربران فهرست برخط دسترسی همگانی (اوپک) با توجه به نقش متغیرهای جذب شناختی، و خودکارآمدی رایانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کتابخانه ها با راه اندازی فهرست برخط دسترسی همگانی (اوپک) سعی دارند، ضمن استفاده از فناوری های به روز، دسترسی کاربران به منابع ذخیره شده را تسهیل کنند. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف واکاوی میزان تعلق خاطر کاربران فهرست پیوسته کتابخانه ای (کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد) با توجه به نقش متغیرهای جذب شناختی، و خودکارآمدی رایانه ای انجام شده است.روش شناسی: پژوهش به شیوه توصیفی پیمایشی و در نمونه ای آماری شامل 331 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی به شیوه نمونه گیری تصادفی انجام گردید. به منظور جمع آوری داده از سه پرسشنامه ارزیابی تعلق خاطر کاربر، جذب شناختی، و خودکارآمدی رایانه ای استفاده شد که روایی آن ها با نظر متخصصان و پایایی با ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که سطح تعلق خاطر دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد به فهرست پیوسته (اوپک) کتابخانه مرکزی این دانشگاه در سطح قابل قبولی قرار ندارد. همچنین تحلیل دقیق تر داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری نیز نشان داد که جذب شناختی فهرست پیوسته در تعلق خاطر کاربر، تأثیر معناداری دارد. همچنین دیگر یافته پژوهش نشان داد که خودکارآمدی رایانه ای کاربران این دانشگاه در میزان تعلق خاطر آن ها تأثیر معناداری دارد.نتیجه گیری: در راستای افزایش تعلق کاربران به فهرست های پیوسته، ضمن رعایت معیارهای مربوط به محیط رابط کاربر باید به علایق کاربران، میزان توجه کاربران، و سابقه قبلی استفاده آنان از فهرست نیز توجه نمود. همچنین محتوای فهرست ها نباید تنها مشتمل بر اطلاعات کتابشناختی باشد، بلکه باید از سایر قالب های الکترونیکی (صوت، فیلم، تصویر و ...) برای غنی تر کردن اطلاعات کتابشناختی استفاده شود. افزایش تعلق خاطر کاربران، زمینه ساز درک بهتر کاربران، بهبود نگرش ها، یادگیری عمیق تر و تغییر رفتار کاربران می شود و به تبعیت از آن کاربر به استفاده مستمر از فهرست کتابخانه سوق داده می شود.
تخمین تعداد موضوعات در مدلسازی موضوعی روی مقالات علمی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با افزایش داده ها در سال های اخیر که عمدتا غیرساخت یافته هستند، بدست آوردن اطلاعات دلخواه و مرتبط با پیچیدگی هایی همراه می شود. هوش مصنوعی با ارائه تکنیک هایی کمک می کند تا بتوان اطلاعات ارزشمندی را از داده ها استخراج کرد. یکی از تکنیک های قوی برای تحلیل مجموعه بزرگی از متون، مدلسازی موضوعی است که در واقع فرآیند تشخیص خودکار موضوعات در یک متن با هدف کشف الگوهای پنهان می باشد. بزرگترین چالش موجود در مدلسازی موضوعی، تشخیص تعداد موضوعات موجود می باشد که نتیجه نهایی به این پارامتر وابسته است. این پژوهش با مقایسه دو روش، یکی مبتنی بر گریدی و دیگری مبتنی بر نظریه بازبهنجاری، این پارامتر را برای مقالات نشریات فارسی تخمین زده است. روش گریدی با تعریف یک معیار برای ارزیابی مدل موضوعی و بدست آوردن این معیار با توجه به مقادیر مختلف تعداد موضوعات، می تواند تعداد موضوعات بهینه را تخمین بزند. الگوریتم دیگر مبتنی بر نظریه بازبهنجاری است که در واقع یک فرمولاسیون ریاضی برای ساخت یک رویه برای تغییر مقیاس سیستم تحت بررسی می باشد؛ به صورتی که رفتار سیستم حفظ شود و تغییری در روند آن ایجاد نشود. با استفاده از این نظریه و استفاده از اطلاعات مرحله قبل، می توان تعداد موضوعات را با سرعت تخمین زد. همچنین مدت زمان اجرای هر دو الگوریتم روی مقالات نشریات مختلف فارسی، ارائه و با یکدیگر مقایسه شده است. یافته ها نشان دهنده سرعت روش مبتنی بر نظریه بازبهنجاری در تخمین تعداد موضوعات موجود در مقالات نشریات فارسی است. به عنوان دستاورد دیگری از این پژوهش، لیستی از ایست واژه هایی که منحصرا مربوط به مقالات فارسی هستند، استخراج و ارائه گردید.
مقایسه و تحلیل گرایش های موضوعی پژوهش های علم اطلاعات و دانش شناسی در سطح ملی و بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر بر آن است تا به مقایسه و تحلیل گرایش های موضوعی پژوهش های علم اطلاعات و دانش شناسی در سطح ملی و بین المللی بپردازد.روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و با رویکرد تطبیقی انجام گرفته است. جامعه ی مورد مطالعه شامل پژوهش های جهانی نمایه شده در پایگاه وب آو ساینس طی سال های 2019-1945 و پژوهش های ایرانی نمایه شده در پایگاه آی. اس. سی. طی سال های 1398-1351 در علم اطلاعات و دانش شناسی هستند. تجزیه و تحلیل داده ها با محاسبه ی درصد فراوانی و آزمون کای اسکوئر انجام گرفت.یافته ها: یافته ها نشان داد که میان شماری از حوزه های پژوهشی علم اطلاعات و دانش شناسی در سطح ملی و بین المللی اختلاف معنی داری وجود دارد. این حوزه ها عبارتند از: مبانی نظری؛ کتابخانه ها و مراکز اطلاعاتی؛ اشتغال و کارآفرینی؛ پژوهش و نشر؛ فناوری اطلاعات؛ مطالعات وب؛ مدیریت دانش؛ مدیریت منابع اطلاعاتی؛ سازماندهی اطلاعات؛ بازیابی اطلاعات؛ اقتصاد اطلاعات؛ هوش مصنوعی؛ داده کاوی؛ علم سنجی؛ نظام های اطلاعاتی؛ موتورهای جستجو؛ مطالعات کاربران؛ ارتباطات علمی؛ پایگاه های اطلاعاتی؛ و اخلاق اطلاعات.نتیجه گیری: مقایسه ی موضوعات پژوهش های ایرانی و جهانی نشان داد که حوزه هایی مانند فناوری اطلاعات، مطالعات وب، اقتصاد اطلاعات، هوش مصنوعی، داده کاوی، نظام های اطلاعاتی، موتورهای جستجو، و پایگاه های اطلاعاتی در میان پژوهش های بین المللی گرایش بیش تری داشتند و حوزه هایی مانند مبانی نظری، حوزه های مرتبط با کتابخانه ها و کارکردهای آن ها، پژوهش، مدیریت دانش، بازیابی اطلاعات، و علم سنجی در میان پژوهش های ایرانی مرسوم تر بودند.
کاربرد هستان نگارهای قرآنی: مطالعه مروری دامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
95 - 113
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین شیوه های استفاده حداکثری از قابلیت های هستان نگارهای قرآنی در عمل، به بازنمون کاربردی و عملیاتی از کاستی ها و مشکلات و پیشنهادات مطرح شده در زمینه کاربرد هستان نگارهای قرآنی موجود پرداخته است.روش شناسی: چارچوب روش شناختی آرکسی و امالی (2005) در طراحی مرور نظام مند دامنه ای حاضر به کار رفته است. جستجو در 6 پایگاه اطلاعاتی بین المللی، در فروردین 1401 صورت پذیرفت و برای سازماندهی مطالعات، از نرم افزار مدیریت منابع اطلاعاتی (Endnote) استفاده شد. از مجموع 811 پژوهش، 317 مقاله تکراری و با مطالعه عنوان و ، 362 مقاله به دلیل غیرمرتبط بودن با هدف مطالعه، حذف گردید. سپس متن کامل مقالات مطالعه شده و معیارهای ورود و خروج اعمال و در نهایت، 14 مقاله به مطالعه مروری راه یافتند.یافته ها: تاکنون هستان نگارهای علوم قرآنی برای طراحی موتور جستجوی معنایی، توسعه سیستم های گفتگو به زبان طبیعی، ابهام زدایی از کوئری کاربر به زبان طبیعی، تشخیص گفتار و ارزیابی تلاوت قرآن، پیوند آیات قرآن با منابع چندرسانه ای وب به کار رفته اند.نتیجه گیری: به مدد فناوری های معنایی از جمله هستان نگارها، انتشار دانش صحیح قرآنی، محقق شده و می توان کاربران را به سمت بازیابی دانش قرآنی، رهنمون ساخت. از این رو، لازم است هستان نگار جامع قرآنی به زبان فارسی نیز طراحی و توسعه داده شود تا مبنایی برای کاربردهای ذکر شده در پژوهش های پیشین از جمله سیستم های گفتگو به زبان فارسی و طراحی موتور جستجوی معنایی فارسی قرار گیرد.
تحلیلی بر محتوای ارائه شده توسط کتابخانه های عمومی در شبکه های اجتماعی در دوران همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانه های عمومی دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۴) ویژهنامه کووید-۱۹
۳۱۵-۲۹۸
حوزههای تخصصی:
هدف: شیوع کرونا و تعطیلی کتابخانه های عمومی موجب شد فعالیت های کتابخانه ها در فضای مجازی ادامه یابد و کتابداران به دنبال تولید محتوا برای کتابخانه های خود باشند. کتابخانه های وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی کشور در این مدت در بستر شبکه های مجازی فعالیت داشتند و به ویژه تولید محتوا توسط کتابداران مورد حمایت و تشویق قرار گرفت. هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای تولیدشده توسط کتابداران کتابخانه های عمومی ایران در شرایط دورکاری ناشی از شیوع کرونا در بستر اینستاگرام است. روش : پژوهش حاضر توصیفی و کاربردی است و با استفاده از روشِ اسنادی ازطریق مراجعه به محتوای صفحات مجازی کتابداران کتابخانه های عمومی در شبکه اجتماعی اینستاگرام صورت گرفته است. از میان 2700 کتابخانه عمومی وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی کشور، نمونه ای شامل 336 کتابخانه با استفاده از جدول مورگان به صورت طبقه بندی شده و با رعایت توزیع نمونه در استان های مختلف انتخاب شد. اطلاعات مربوط به پست ها، دنبال کنندگان و تگ های موضوعی استخراج و در نرم افزار اکسل وارد شد. برای این منظور، پست های موجود با توجه به تاریخ انتشار هر پست (پیش از دوران همه گیری کرونا، دوران تعطیلی کتابخانه ها در همه گیری کرونا و پس از آن) تفکیک شدند. در بخش تحلیلی، آزمون های هم بستگی و رگرسیون برای آزمون فرضیه های پژوهش به کار گرفته شد. یافته ها: محتوای تولیدشده در چهار گروه اصلی کارگاه ها، کلاس های آموزشی، برنامه های فرهنگی و برنامه های مناسبتی دسته بندی شد. از نظر محتوای تولید شده، در بخش کارگاه های آموزشی، استان تهران با 804 پست بیشترین و استان قم با 98 پست کمترین تعداد را داراست. در بخش کلاس های آموزشی، استان تهران با 75 پست بیشترین و استان چهارمحال و بختیاری با 3 پست کمترین تعداد را به خود اختصاص می دهد. در بخش اطلاع رسانی فراخوان های فرهنگی-ادبی، استان تهران با 112 پست بیشترین و استان آذربایجان شرقی با کمترین تعداد پست را داراست. در بخش برنامه های مناسبتی، استان تهران با 121 پست بیشترین و استان های کردستان وکهگیلویه و بویراحمد با 11 پست کمترین تعداد پست را به خود اختصاص دادند. آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که بین درجه کتابخانه و میزان محتوای تولیدشده، تعداد دنبال کنندگان و میزان تولید محتوا، درجه کتابخانه و فاصله بین انتشار پست ها و تعداد دنبال کنندگان و فاصله پست ها رابطه ای معنادار وجود دارد. اصالت/ارزش: شرایط کرونا و قرنطینه در دوره همه گیری کرونا باعث شد تا کتابخانه های عمومی فعالیت های خود را در بستر فضای مجازی ادامه دهند و اطلاع رسانی برنامه های آموزشی، فرهنگی و هنری کتابخانه ها از این طریق افزایش یابد. در پژوهش حاضر، مشخص شد که کتابخانه های کوچک تر، مطالب بیشتر و متنوع تری در بستر اینستاگرام عرضه کرده اند. به نظر می رسد که ارتباط نزدیک تری بین جوامع محلی و کتابداران کتابخانه های کوچک تر وجود دارد و مخاطبان این کتابخانه ها علاقه ای بیشتر به دنبال کردن صفحات کتابخانه های خود دارند، و این امر نیز به نوبه خود می تواند زمینه ساز تولید بیشتر مطالب و اخبار مرتبط با کتابخانه ها شود. تجربه حاصل از تولید محتوای آنلاین در شرایط همه گیری کرونا می تواند در گسترش دامنه خدمات غیرحضوری کتابخانه ها، مدیریت شرایط بحران و ایجاد انگیزه در کتابداران برای تولید محتوا به کار گرفته شود.
تحلیل راهبردها و اقدام های کتابخانه های دانشگاهی ایران در دوره بُحران همه گیری کووید-19 در مقایسه با نمونه های بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش تلاش شده تا مهمترین راهبردها و اقدام های کتابخانه های دانشگاهی ایران در بحران همه گیری کووید-19، شناسایی، ارزیابی و با نمونه های بین المللی مقایسه شود.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با روش پیمایشی و به شیوه توصیفی-تحلیلی در دو بخش انجام شد. تحلیل وضعیت کتابخانه های دانشگاهی ایران در دو بُعد آموزش و پژوهش در مواجهه با بحران کووید-19 و بررسی نقش این کتابخانه ها در بُعد مسئولیت اجتماعی در مقایسه با نمونه های بین المللی از جمله اهداف این پژوهش بود. ابزارهای این پژوهش یک سیاهه وارسی محقق ساخته و یک پرسش نامه و جامعه آماری، کتابخانه های دانشگاه های ایران و جهان (بر پایه رتبه بندی تایمز) بودند. تعداد 301 نمونه از کتابخانه های دانشگاهی بین المللی و از نمونه های ایرانی نمونه در دسترس و پاسخگو به پرسشنامه که 33 کتابخانه بودند استفاده شد.یافته ها: وضعیت کتابخانه های دانشگاهی در ایران در مقایسه با کتابخانه های دانشگاهی جهان در این همه گیری جهانی به گونه ای بود که راهبردها و اقدام های این کتابخانه ها در ایران توجه متوازن و هماهنگی به آموزش و پژوهش نداشتند. از سوی دیگر، این راهبردها و اقدام ها، با اقدام ها و راهبردهای کتابخانه های دانشگاهی بین المللی همگام نبودند.نتیجه گیری: تلاش کتابخانه های دانشگاهی جهان در مواجهه با یکی از دشوارترین چالش های خود قابل توجه و معنادار بود. همچنین، سهم تعهد در قبال مسئولیت اجتماعی در این کتابخانه ها نیز بسیار قابل توجه بود؛ اما میزان توجه به فعالیت های این جنبه در داخل کشور اندک بود. از این رو، یکپارچگی و پیوند میان کتابخانه های دانشگاهی، مراکز یا واحدهای آموزشی و فناوارنه، مراکز پژوهشی و آزمایشگاهی، یکی از مهمترین راهکارها هنگام رخدادهای مشابه پیشنهاد می شود.
شناسایی مؤلفه های تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاهی با استفاده از روش فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
156 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه ها و ابعاد تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاهی است.روش شناسی: رویکرد پژوهش حاضر کیفی است و از روش هفت مرحله ای فراترکیب سندلوسکی و باروسو (2007) استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه آثار علمی مرتبط با مبانی و ابعاد تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاهی مشتمل بر اثر بازیابی شده از 12 پایگاه اطلاعات علمی در بازه زمانی 2004 تا 2022 میلادی (مصادف با 1383 تا 1401) است که از این میان با انجام فرایند غربالگری، 32 اثر به منظور بررسی و تحلیل بیشتر انتخاب شدند.یافته ها: در مجموع تعداد 7 مقوله اصلی و 24 مفهوم شامل فرهنگ دیجیتال (نگرش دیجیتالی، کاربرمحوری، چابکی، مشارکت و همکاری، خلاقیت و نوآوری، یادگیری مهارت های دیجیتالی کارکنان)، کتابدار دیجیتال (شایستگی فردی، شایستگی دانشی، شایستگی ارتباطی، شایستگی مهارتی)، مدیر دیجیتال (شایستگی فردی، شایستگی دانشی، شایستگی مهارتی)، خدمات و منابع دیجیتال (سازماندهی مجدد و مطلوب منابع کتابخانه، ارائه خدمات دیجیتالی به کاربران، ارائه خدمات دیجیتالی به دانشگاه)، فناوری های دیجیتالی (زیرساخت دیجیتالی، آمادگی فناورانه، استفاده از فناوری های دیجیتالی)، حمایت و همکاری نهادهای بالادستی و دانشگاه (جهت تأمین نیروی انسانی، جهت تأمین منابع و تجهیزات فناورانه، جهت سیاست گذاری کلان) و فرایند کاری و توسعه استراتژی دیجیتال (دیجیتال سازی فرایندها و توسعه استراتژی دیجیتال کتابخانه) مشخص شدند.نتیجه گیری: این پژوهش نخستین پژوهش در داخل و خارج از ایران است که به طور جامع، مؤلفه های تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاهی را ارائه کرده است. نتایج این پژوهش می تواند راهنمای خوبی برای درک آسان از عوامل مؤثر و الزامات تحول دیجیتال کتابخانه های دانشگاهی و اهمیت درک آن برای مدیران و کتابداران باشد.
فعالیت های کتابخانه های عمومی در توسعه اقتصادی جامعه: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پرداختن به موضوع اقتصاد، کارآفرینی، کسب وکارهای کوچک و فراهم آوری اطلاعات تجاری برای شرکت های خصوصی و دولتی ازسوی کتابخانه های عمومی در دنیا سابقه ای طولانی دارد. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف شناسایی انواع خدمات، برنامه ها و فعالیت های اقتصادی و تجاری کتابخانه های عمومی در متون این حوزه انجام شده است. روش: روش این پژوهش مرور نظام مند متون است و از چهارچوب مطالعه نظام مند کیچن هام و چارترز برای انجام آن استفاده شد. با مشخص شدن پایگاه های اطلاعاتی و عبارات پرس وجو، جست وجوها انجام شد و در نهایت با پالایش منابع و همچنین اعمال معیارهای ورود و خروج به پژوهش، 37 منبع به زبان انگلیسی و 6 منبع به زبان فارسی وارد مرور نظام مند شدند. ابزار پژوهش از نوع سیاهه وارسی بود. اطلاعات به دست آمده با تلخیص مطالب در قالب جدول ارائه شده است. یافته ها: فعالیت های کتابخانه های عمومی در راستای توسعه اقتصادی جامعه در چهار مؤلفه اطلاع رسانی، آموزشی، اجتماعی، و توسعه فضا و تجهیزات دسته بندی شد. مؤلفه اطلاع رسانی دارای دو بُعد منابع و پایگاه های اطلاعاتی و خدمات مرجع است. بُعد منابع و پایگاه های اطلاعاتی به نیازسنجی منابع، ارائه خدمات اطلاع رسانی اقتصادی، توسعه مجموعه اقتصادی، گردآوری منابع شغلی، رزومه نویسی و مصاحبه شغلی، بازاریابی مجموعه اقتصادی، ایجاد بانک های اطلاعاتی مشاغل، تأمین دسترسی به پایگاه های قوانین تجاری، و ایجاد و تکمیل وب سایت اقتصادی اشاره دارد. در بُعد خدمات مرجع، خدماتی همچون خدمات مرجع عمومی و مشاوره مرجع، خدمات مرجع تجاری و تحقیقاتی، تحویل سند، پاسخ به سؤالات تجاری از راه دور، ارائه راهنماهای موضوعی و کمک به جست وجو ارائه می شود. مؤلفه آموزشی شامل توسعه سواد مالی و کارآفرینی، مهارت های ویژه مشاغل و کسب وکارها، توسعه سواد دیجیتال و فناوری، توسعه مهارت های دانش آموزان و بزرگ سالان کم سواد، آموزش سواد اطلاعاتی تجاری، کمک به شغل یابی، مشاوره های اقتصادی و تجاری، و آموزش مربی است. مؤلفه اجتماعی به توسعه اجتماعی-اقتصادی جامعه، ایجاد مشارکت های اجتماعی، شبکه سازی، برگزاری رویدادهای تجاری، همکاری سازمانی و جلسات ملاقات با مشاوران می پردازد. در نهایت، مؤلفه توسعه فضا و تجهیزات هم شامل ایجاد ساختکده ها و فضاهای نوآوری، تمهید فضاهای فیزیکی، ایجاد فضاهای مرجع، کتابخانه های تجاری مستقل، و توسعه تجهیزات است. اصالت/ارزش: این پژوهش مروری جامع و نظام مند بر انواع خدمات، برنامه ها و فعالیت هایی است که کتابخانه های عمومی برای حمایت از توسعه اقتصادی جامعه ارائه می کنند. یافته ها نشان می دهد که کتابخانه های عمومی در حال ایجاد کارکرد جدیدی با عنوان کارکرد اقتصادی برای خود هستند که نقشی چندوجهی دارد و جنبه های مختلفی از جمله اطلاع رسانی، آموزش، مسائل اجتماعی و توسعه فضا و تجهیزات را پوشش می دهد. کتابخانه های عمومی در پاسخ به مشکلات اقتصادی جامعه برنامه ها و خدمات متنوعی را برای کسب وکارها، صاحبان مشاغل، کارآفرینان و حتی کاربران عادی طراحی و ارائه می کنند. این مطالعه به دانش موجود در مورد تأثیر اقتصادی کتابخانه های عمومی کمک می کند و جهت گیری هایی را برای اقدام کتابخانه های عمومی در آینده پیشنهاد می کند.
ارزیابی جایگاه علمی جمهوری اسلامی ایران در میان کشورهای منطقه برمبنای داده های سال 2010 تا 2020(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر تلاش دارد با رویکرد علم سنجی، جایگاه علمی جمهوری اسلامی ایران را در ابعاد و شاخص های مختلف و در مقایسه با کشورهای منطقه مشخص کند. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی؛ به لحاظ رویکرد، کمّی بوده و از نظر شیوه گردآوری داده ها در دسته تحقیقات توصیفی جای می گیرد. این مطالعه تلاش دارد با رویکرد علم سنجی و شاخص های مرتبط، به ارزیابی جایگاه جمهوری اسلامی ایران در ابعاد و شاخص های علمی طی سال های 2010 تا 2020 و در مقایسه با برخی کشورهای منطقه بپردازد.یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که جمهوری اسلامی ایران در ابعاد مختلف علمی و در سال های مورد مطالعه، جایگاه های متفاوتی را احراز کرده است. طی سال های مورد مطالعه، کیفیت آثار علمی کشور در عرصه بین المللی بیش از کمیت آن رشد کرده است. سه کشور رژیم اشغالگر قدس، عربستان و ترکیه رقبای اصلی ایران در این زمینه هستند.نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد در دوران اخیر، در شاخص های مورد مطالعه در ایران پیشرفت های زیادی به وقوع پیوسته است. رشد شاخص تعداد پژوهشگران پراستناد، گویای آن است که در بعد توانمندی انسانی، قابلیت های خوبی در کشور وجود دارد؛ اما از نظر برقراری ارتباطات بین المللی به منظور اجرای برنامه های پژوهشی مشترک، نسبت به سایر کشورهای مورد مطالعه، ضعیف تر عمل کرده است. تعداد مجلات نمایه شده ایران در پایگاه استنادی وب آو ساینس در مقایسه با برخی از کشورهای منطقه پایین تر است. در بعد حوزه های پژوهشی نوظهور نیز کشورهایی هستند که موقعیت بهتری نسبت به کشور ما دارند و توانسته اند در مسیر علم جهانی و حوزه های موضوعی سرآمد به فعالیت علمی بپردازند. یکی از ابعادی که کشور در آنها خوب عمل کرده برنامه ریزی برای ارتقای وضعیت آموزشی و پژوهشی دانشگاه های خود و ورود آنها به نظام های ارزیابی بین المللی بوده است.
تأثیر تمرینات ورزشی آمیخته به گیمیفیکیشن بر افزایش انگیزه شرکت در کلاس های ورزشی (مورد مطالعه کارکنان کتابخانه های عمومی استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
259 - 280
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه اهمیت سلامتی و بهره وری کارکنان سازمان ها برای هیچکس پوشیده نیست. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی تمرینات ورزشی آمیخته به گیمیفیکیشن بر افزایش انگیزه شرکت در کلاس های ورزشی کارکنان کتابخانه های عمومی استان تهران است.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها نیمه تجربی است. آزمودنی ها به دو گروه آزمایش و کنترل، هرکدام به تعداد 20 نفر تقسیم گردیدند. تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل کوواریانس صورت گرفت. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه انگیزه مشارکت در ورزش گیل و دیگران (1983) بود. جامعه آماری شامل کارکنان مرد کتابخانه های عمومی شهر تهران بود که 40 نفر از آن ها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. برای توصیف داده ها از شاخص آماری فراوانی، درصد فراوانی و همچنین در بخش آمار استنباطی از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف جهت بررسی توزیع طبیعی داده ها استفاده شد. برای بررسی تجانس واریانس آزمون لون به کار گرفته شد و تجزیه و تحلیل داده ها و مقایسه میانگین گروه های آزمودنی از آزمون یونیوریت (تحلیل کوواریانس) با استفاده از نرم افزار SPSS19 انجام شد.یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش می توان اذعان داشت که تمرینات ورزشی آمیخته به گیمیفیکیشن تأثیر معنی داری بر انگیزه، موفقیت، آمادگی ایجاد شده، تخلیه انرژی و گروه گرایی کارکنان کتابخانه های عمومی داشته و میزان تأثیر این فعالیت ها بر هر یک از این مؤلفه ها به ترتیب 25، 12، 24، 29 و 35 درصد است که سبب تغییر کل واریانس مؤلفه ها شده است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، می توان نتیجه گرفت که ادغام تمرینات ورزشی با گیمیفیکیشن در کلاس های ورزشی کارکنان کتابخانه های عمومی استان تهران، به طور معنی داری بر انگیزه، موفقیت، آمادگی ایجاد شده، تخلیه انرژی و گروه گرایی تأثیر مثبتی دارد.
شبکه معنایی الزامات تربیتی در واکاوی انسان شناسانه آثار مرتضی مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
223 - 261
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش واکاوی انسان شناسی استاد مطهری و ترسیم شبکه معنایی الزامات تربیتی آن است. روش به کاررفته در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و استنباطی است که از طریق مراجعه مستقیم به آثار و اسناد دست اول به انجام رسیده است. این پژوهش نشان می دهد شهید مطهری در آثار خود ابتدا با بیان تمایزهای موجود میان انسان و سایر حیوانات، نتیجه می گیرد که امتیاز انسان بر حیوان در گرایش های ویژه انسانی است که در سرشت و طبیعت انسان نهاده شده است. سپس در مرحله بعد با تمایز نهادن میان افراد نیک و بد تاریخ و نشان دادن علت امتیاز گروه اول بر گروه دوم، ملاک انسانیت انسان را ارزش های انسانی معرفی می کند و درنهایت استدلال می کند که ارزش های انسانی همان گرایش های ویژه انسانی است که ریشه در سرشت و فطرت انسانی او دارد. این ارزش ها که به صورت بالقوه در نوع انسان هست همان استعدادهای ویژه انسان است که شهید مطهری آن ها را فطریات انسان می نامد. شهید مطهری اعتقاد دارد در تربیت، شناخت انسان، استعدادهای انسان، شناخت دقایق ذهن و عواطف و مشاعر انسان و حتی ریشه ماوراءالطبیعه وجود انسان لازم و ضروری است.
طراحی مدل کسب و کار کارآمد در خدمات اطلاع رسانی (مطالعه موردی: شرکت به نشر آستان قدس رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از شیوههای نوین در عرصه ارائه خدمات اطلاعرسانی، استفاده از شبکهها و رسانهها به کمک اینترنت بوده و پیشرفتهای مهمی نیز در زمینه ارائه مدلهای کسب و کار صورت گرفته است. تحقیق حاضر با هدف ارائه مدل کسب و کار کارآمد در خدمات اطلاعرسانی شرکت بهنشر آستان قدس رضوی انجام شده است. روش پژوهش: روش تحقیق از نوع آمیخته است. در بخش کیفی از روش دلفی و در بخش کمّی از روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری بخش کیفی، مدیران و کارکنان شرکت بهنشر با تحصیلات کتابداری و اطلاعرسانی و 20 نفر از اساتید صاحبنظر دانشگاهی هستند که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمّی، کلیه کارکنان شرکت بهنشر آستان قدس رضوی به تعداد 130 نفر هستند که با توجه به جدول مورگان تعداد 97 نفر انتخاب شدند. جهت تحلیل داده از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. یافتهها: نتایج بخش کیفی، استخراج مدلی با مؤلفههای آمادهسازی مدل کسب و کار، شناخت، طراحی مدل کسب و کار، پیادهسازی و مدیریت است و نتایج بخش کمّی نشان داد که کلیه مؤلفههای مدل کسب و کار کارآمد در شرکت بهنشر آستان قدس رضوی در وضعیت متوسط به بالا هستند. نتیجهگیری: تحلیل نتایج حاکی از آن است که مدل کسب و کار کارآمد در خدمات اطلاعرسانی شرکت بهنشر آستان قدس رضوی شامل مراحل فرایند آمادهسازی مدل کسب و کار، شناخت، طراحی، پیادهسازی و مدیریت مدل کسب و کار است. به منظور اجراییسازی هر یک از این فرایندها در این شرکت، الزاماتی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.
A Mixed Methods Approach to Social Control of Cybercultural Transgressions: An Iranian Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۴, No. ۶, Winter & Spring ۲۰۲۳
1 - 30
حوزههای تخصصی:
Cyber transgressions (non-normative behaviors, attitudes and conditions) are growing, hence we employed a three-study exploratory sequential mixed method designed to make a taxonomy of Instagram cybercultural transgressions, and cyber social control means; to examine the effects of low self-control, depression, negative interpersonal relationships, computer/ Internet self-efficacy, netiquette, and normative beliefs, and also sociodemographic factors, and media use habits on cybercultural transgressions; and to explore the effectiveness of jurisdiction, non-anonymity, filtering, and forced user migration to domestic social media platforms as cyber social control means. The quantitative findings from 989 participants showed that nondepressed, older, married, middle-income, university educated, non-student users (especially women) with high self-control, more positive interpersonal relationships, moderate levels of computer/ Internet self-efficacy, normative beliefs, and with more years of Internet use experience, and less daily Internet use, who are knowledgeable about netiquette, are parents, have a job (also retired individuals and housewives), do not use VPNs, psychotropic medications, and alcoholic beverages and/ or recreational drugs, do not have previous experience of online victimization, do not associate with online transgressors, and do not feel being in minority, are less likely than others to commit online transgressive behaviors, or consume transgressive content. The importance of jurisdiction and non-anonymity as social control means, and the failure of filtering and forced user migration to Iranian social media platforms are discussed. These findings can be useful in devising new non-coercive policies and initiatives to socially control cybercultural transgressions.
تاثیر فرآیند جستجوی اطلاعات مبتنی بر وظایف کاری در یادگیری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، در پژوهش های علوم کتابداری و اطلاع رسانی، پیوندِ بین فرایند جستجو و یادگیری بسیار مورد بحث و تبادل نظر قرار می گیرد. بنظر میرسد جستجو برای یادگیری سبب جستجوی اکتشافی شده و جستجوی اکتشافی به کاربران در کشف مفاهیم کمک نموده تا بر عدم قطعیت خود غلبه کنند و در نهایت به یادگیری منجر شود. آنچه که به ندرت مورد توجه قرار گرفته است، میزان تاثیر فرایند جستجو بر یادگیری و میزان تغییر دانش تا رسیدن به سطح خبرگی است. از این رو، مقاله حاضر بر اساس یافته های پژوهشی با هدف تعیین تاثیر فرآیند جستجوی اطلاعات مبتنی بر وظایف کاری در یادگیری تدوین گردید. برای این منظور از یک طرح نیمه تجربی از نوع تک گروهی با پیش آزمون- پس آزمون در سال 1400 استفاده شد. جامعه آماری دانشجویان ترم شش پرستاری دانشگاه علوم پزشکی بوشهر بودند که در این پژوهش 38 نفر از این دانشجویان بطور تصادفی در پژوهش مشارکت کردند. در ابتدا، یک کارگاه آموزشی به منظور آشنایی با ترسیم نقشه مفهومی و کارگاه جستجو در منابع اطلاعاتی برگزار گردید. سپس، به دانشجوها دو وظیفه کاری (پیچیده و ساده) داده شد و از آنها خواسته شد تا قبل و بعد از جستجو نقشه های مفهومی خود در ارتباط با وظیفه کاری ترسیم نمایند. برای توصیف و تحلیل اطلاعات در این پژوهش، از نمره گذاری نقشه مفهومی (نوعی آنالیز محتوای کمی) برای تعیین میزان یادگیری، روش اقلیدسی برای بررسی میزان تغییر دانش تا رسیدن به سطح خبرگی و روش مقایسه زوجی برای بررسی تفاوت میزان یادگیری قبل و بعد از جستجو استفاده شد. یافته ها نشان داد که تفاوت میانگین قبل و بعد از جستجو در هر دو سناریو معنی دار بود (001/0P<). همچنین با اطمینان بالا تفاوت معنی دار میانگین نمرات قبل و بعد از جستجو با نمره نقشه مفهومی داشت؛ ولی در مقایسه با میزان رشد یادگیری با توجه به نمره خبره پایین بود. همچنین، تفاوت میانگین نقشه مفهومی بین سناریوی پیچیده و ساده معنی دار نبود. نتایج نشان دهنده اثربخشی جستجو بعنوان یک روش یادگیری بود بنابراین پیشنهاد می شود اساتید کتابداری و اطلاع رسانی ضمن معرفی جستجو بعنوان یک روش یادگیری در کنار سایر روش های برای افزایش آگاهی و پرورش مهارت های تفکر خلاق در جامعه دانشگاهی معرفی نمایند.
هیأت تحریریه سنجی: روشی جهت سنجش عملکرد و اثربخشی اعضاء هیأت تحریریه و سردبیران مجلات نمایه شده در ISC(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هیأت تحریریه سنجی به روش ها و شاخص هایی اطلاق می شود که به وسیله آن عملکرد، اثربخشی و نقش اعضاء هیأت تحریریه و سردبیران مجلات در سیاست گذاری و طراحی نقشه راه برای آینده مجلات مورد ارزیابی قرار می گیرد. در پژوهش حاضر با استفاده از هیأت تحریریه سنجی، مجلات نمایه شده ISC در قلمروهای علوم بهداشت، علوم زیستی و هنر و علوم انسانی ارزیابی و تحلیل گردید.روش: در این پژوهش و به منظور دیداری سازی درهم تنیدگی اعضاء هیأت تحریریه و مجلات از روش تحلیل شبکه اجتماعی استفاده شد. بدین منظور شاخص های مرکزیت که شامل مرکزیت درجه، مرکزیت نزدیکی و مرکزیت بینابینی است، به کار رفت. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش توصیفی و استنباطی برای اعضاء هیئت تحریریه (2813 نفر) و مجلات (200 نشریه) انجام گرفت. به منظور پاسخ به پرسش های پژوهش از نرم افزار مصورسازی شبکه (UCINET)؛ روش های آمار توصیفی و تحلیلی مانند فراوانی، درصد، میانگین و ضریب همبستگی کندال تائوبی؛ آزمون خی دو و نیز نرم افزارهای SPSS، Net Draw و پایتون استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش در خصوص وضعیت ضریب تأثیر نشریات نشان می دهد در حوزه علوم انسانی و هنر، مجله " مسائل کاربردی تعلیم و تربیت اسلامی- لیست اولیه" با 1/095 ؛ در حوزه موضوعی علوم بهداشتی، مجله "سالمند –لیست انتظار"با (0/446)؛ و در حوزه علوم زیستی، مجله "پژوهش های ژنتیک گیاهی- لیست اولیه" با 0/37 بالاترین ضریب تأثیر را در هر حیطه موضوعی کسب کرده اند. برخی از مجلات حوزه علوم انسانی و هنر درصد خوداستنادی بالایی دارند. از جمله مجلاتی که در حوزه علوم انسانی و هنر بالای 80 درصد خوداستنادی دارند عبارتند از: "پژوهش نامه نهج البلاغه" (80/77 درصد)؛ "پژوهش نامه ادبیات کردی" و "زبان فارسی و گویش های ایرانی" (100 درصد)." احد فرامرز قراملکی- (استاد-دانشگاه تهران) " و " محمدحسن قدردان قراملکی (استاد- پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)" بالاترین میزان درهم تنیدگی (فراوانی 5) را به خود اختصاص داده اند. از مجموع 368 نفری که دارای درهم تنیدگی هستتند، 333 نفر مرد و 35 نفر نیز زن هستند. از نظر مرتبه دانشگاهی نیز مرتبه علمی "استاد" با 76/71 درصد و "دانشیاران" با 15/57 درصد بالاترین سهم را از آن خود کرده اند.نتیجه گیری: از مجموع دو هزار و هشتصد و سیزده نفری که در دویست مجله مورد مطالعه همکاری داشتند، 368 نفر از اعضاء هیأت تحریریه دارای درهم تنیدگی بودند. نتایج حاکی از وجود رابطه معنی داری منفی بین ضریب تأثیر و درهم تنیدگی مجلات جامعه پژوهش و همچنین بین میزان استنادهای دریافتی نشریات و درهم تنیدگی مجلات جامعه پژوهش است. افزایش چارک نشریات با افزایش میزان درهم تنیدگی همراه است؛ به این معنا که چارک نشریات پیش بین مثبت و معنی داری برای میزان درهم تنیدگی نشریات است. شاخص آنی نشریات؛ میانگین ضریب تأثیر در موضوع سطح کلان؛ تعداد مقالات جامعه پژوهش و شاخص خوداستنادی، پیش بین های معنی داری برای میزان درهم تنیدگی نشریات نیستند. با توجه به نقش اعضاء هیأت تحریریه در مسیر تکامل و کیفی سازی مجلات از طریق فرایند داوری و انتخاب موضوعات، تلاش برای تشکیل هیأت تحریریه های متنوع تر با درهم تنیدگی کمتر، نه تنها خروجی تحقیقاتیِ متنوع تری را به دنیای نشر خواهد سپرد؛ که فضای رقابتی مثبت با طیف گسترده تری از آراء را نیز ایجاد خواهد کرد.
ضرورت، امکان و موانع توسعه کتابخانه های عمومی در مراکز تجاری بزرگ شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
239 - 277
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ضرورت، امکان و موانع توسعه کتابخانه های عمومی در مراکز تجاری بزرگ شهر تهران است.این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد، آمیخته است. در رویکرد کیفی پژوهش از روش پدیدارشناسی و تحلیل محتوا با مدل کلایزی و در رویکرد کمی پژوهش نیز از روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه 10 مال چندمنظوره بزرگ شهر تهران است که با معیارهای مختلفی سنجیده و انتخاب شده است. از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه محقق ساخته با سنجش روایی و پایایی آن برای پاسخ به سوالات فرعی پژوهش استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد تعداد کتابخانه های پیرامون مراکزتجاری مورد مطالعه نسبت به جمعیت ساکن، ناکافی است. با وجود جمعیت ساکن در محله پیرامون مراکز تجاری، تعداد بالای مراجعه کنندگان روزانه و افراد شاغل در این مراکز تجاری، هیچ یک از مراکز تجاری مورد مطالعه آمادگی تخصیص فضا برای ایجاد کتابخانه را ندارند. تنها برخی از مراکز تجاری می توانند در اندکی از هزینه های ایجاد و فعالیت کتابخانه های عمومی کمک کنند. ایجاد کتابخانه عمومی در مراکزتجاری بزرگ و چندمنظوره (مال های چندمنظوره) شهر تهران می تواند تا حدی کمبود سرانه کتابخانه در این شهر را جبران کند. با توجه به جمعیت محله های پیرامون مراکزتجاری مورد مطالعه و کمبود کتابخانه در این محله ها از یک سو و تعداد بالای مراجعه کنندگان و کارکنان این مراکز از سوی دیگر، ایجاد کتابخانه عمومی در این مراکز ضروری است، همچنین ،کتابخانه های عمومی مراکزتجاری از نظر ساختمان و تجهیزات، جمعیت خدمت گیرنده، مجموعه سازی، خدمات و اداره کتابخانه دارای برخی ویژگی های خاص خود هستند
واکاوی نقش عوامل اثرگذار بر هم آفرینی ارزش از طریق فناوری های مجهز به هوش مصنوعی و مدیریت دانش در صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
115 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف: در قرن بیست و یکم رشد فناوری های نوین در همه حوزه ها به ویژه گردشگری امری اجتناب ناپذیر است. همچنین در عصر حاضر، بسیاری از تئوری های خدمات در حال بازخوانی و ارائه عملی آن ها نیز مطابق با منطق جدید در حال تغییر است و پیشرفت مداوم در توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات هم موجب تحولات چشمگیر در رفتارهای گردشگری شده است. هوشمندسازی در گردشگری، نسل جدیدی از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای پیش بینی و پاسخگویی مناسب به نیازهای فردی گردشگران و استفاده مؤثر از منابع گردشگری در مقصد (ها) گردشگری، به اشتراک گذاری عمومی اطلاعات و تجربه گردشگری و ترویج یکپارچکی منابع اجتماعی است. از این رو، در پژوهش حاضر به واکاوی عوامل مؤثر بر هم آفرینی ارزش از طریف فناوری های مجهز به هوش مصنوعی و مدیریت دانش در صنعت گردشگری پرداخته می شود.روش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی است و از دیدگاه نحوه گردآوری داد ه ها نیز، این بررسی در حوزه تحقیقات توصیفی از نوع پیمایشی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از مشتریان و خبرگان صنعت گردشگری و مهمان نوازی است که تعداد ۱۹۰ نفر از اعضای نمونه در دسترس قرار گرفته و پرسشنامه ها تکمیل شد. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است و متغیرهای مورد بررسی در مطالعه حاضر از طریق نظرخواهی با استفاده از «پرسشنامه الکترونیکی بومی سازی شده» مورد سنجش قرار گرفته اند. جهت سنجش عوامل مبتنی بر مشتری با ۸ گویه؛ فناوری های مجهز به هوش مصنوعی با 5 گویه؛ مدیریت دانش با 4 گویه و نهایتاً اثربخشی هم آفرینی ارزش با ۶، بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده شده است. همچنین روایی صوری این پرسشنامه با نظر اساتید و صاحبنظران متخصص در این حوزه و روایی محتوای آن با شاخص روایی محتوای نسبی با تکیه بر نظرات 10 نفر از خبرگان آگاه به موضوع پژوهش و پایایی یا اعتبار آن نیز با کمک آزمون ضریب آلفای کرونباخ تأیید شده است.یافته ها: عوامل مبتنی بر مشتری با ضریب ۳۶۴/۰ بر اثربخشی هم آفرینی ارزش، فناوری مجهز به هوش مصنوعی با ضریب ۸۰۲/۰ بر عوامل مبتنی بر مشتری و با ضریب ۰۹۷/۱ بر اثربخشی هم آفرینی ارزش و نهایتاً مدیریت دانش با ضریب ۵۴۰/۰ بر اثربخشی هم آفرینی ارزش تأثیر معنی دار دارد. عوامل مبتنی بر مشتری با ضریب ۲۹۲/۰ توانست رابطه بین فناوری مجهز به هوش مصنوعی و اثربخشی هم آفرینی ارزش را میانجی گری کند. نتیجه گیری: بررسی نتایج این تحقیق نشان داد که تأثیر معنی دار عوامل مبتنی بر مشتری، فناوری های مجهز به هوش مصنوعی و مدیریت دانش بر اثربخشی هم آفرینی ارزش مورد تأیید قرار گرفت و عوامل مبتنی بر مشتری توانست رابطه بین فناوری های مجهز به هوش مصنوعی و اثربخشی هم آفرینی ارزش را میانجی گری کند. نهایتاً فناوری های مجهز به هوش مصنوعی توانست رابطه بین عوامل مبتنی بر مشتری و اثربخشی هم آفرینی ارزش را میانجی گری نماید.