فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۷٬۴۳۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر کاهش میزان مطالعه بین دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان کردستان، بیان پیامدها و ارائه راهکارهایی برای خروج از آن است. روش: در این پژوهش، از پارادایم تفسیرگرایی با رویکرد کیفی و راهبُرد تحلیل محتوا از نوع توصیفی متن نوشتاری و توصیفی - تحلیلی با قالب متنی بهره گرفته شد. مشارکت کنندگان دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان استان کردستان در سال تحصیلی 1401-1400 با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته محقق ساخته بود که مصاحبه به صورت مجازی و در فضای نظام مدیریت یادگیری برای 60 نفر ارسال شد. داده ها به روش کدگذاری باز و محوری تحلیل شد. یافته ها: یافته ها در سه بخش علل، پیامدها و راهکارها بررسی شدند. علل کاهش مطالعه در 9 مقوله و 111 مفهوم شامل فرهنگی و اجتماعی، اقتصادی، فردی و شخصی، فضای مجازی و رسانه، کتاب، کتابداران و کتابخانه، بخش دولتی، دوستان و خانواده، مدرسه و دانشگاه و نویسنده، ناشر و مترجم بودند. در بخش پیامدها، 3 مقوله شامل فقر ذهنیتی و شناختی، اخلاقی و فقر فرهنگی و اجتماعی در 132 مفهوم بررسی شد و در بخش راهکار ها، 7 مقوله شامل راهکارهای فرهنگی و اجتماعی، راهکارهای اقتصادی، راهکارهای منظر فردی، راهکارهای حوزه کتابداران، کتابخانه ها، ناشران و مترجمان کتاب، راهکارهای بخش دولتی، راهکارهای خانواده و دوستان و راهکارهای دانشگاه در 127 مفهوم شناسایی شدند. نتیجه گیری: پژوهش حاضرتوانسته است علل و پیامدهای کاهش مطالعه بین دانشجومعلمان را شناسایی و سپس راهکارهایی برای کاهش آنها، شناسایی کند. کتابخانه های عمومی می توانند ضمن تعامل با دانشجویان از یک سو و دولت از دیگر سو، در کاربست این راهکارها نقش مؤثری داشته باشند.
پیش بینی تأثیر مدیریت دانش بر ارزش آفرینی سازمانی با تأکید بر نقش میانجی خلاقیت سازمانی (مورد مطالعه: استان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
137 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف: توجه به مفهوم مدیریت دانش به عنوان یکی از عوامل اساسی توسعه سازمانی افزایش یافته است. مدیریت دانش، نه تنها به بهره مندی از دانش ها و تجربیات افراد در سازمان کمک می کند، بلکه در توسعه فرآیندهای نوآورانه، ارتقاء عملکرد سازمانی و بهبود ارتباطات داخلی و خارجی نقش بسیار مهمی ایفا می کند. در همین سیاق، ارتباط بین مدیریت دانش و ارزش آفرینی سازمانی به عنوان یک مسئله، مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مدیریت دانش بر ارزش آفرینی سازمانی و نقش میانجی خلاقیت سازمانی در این رابطه انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات، پژوهشی کتابخانه ای-اسنادی با تکنیک های میدانی و از نظر نوع توصیفی- پیمایشی است که به روش همبستگی و با رویکردی کمی انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش سه پرسشنامه (دو محقق ساخته و یک از پیش ساخته) استفاده گردید. برای سنجش روایی پرسشنامه های ارزش آفرینی سازمان و پرسشنامه خلاقیت سازمانی این پژوهش، از روایی محتوایی بهره برده شد که توسط خبرگان مدیریت دانش تأیید گردید. برای روایی پرسشنامه مدیریت دانش روش تحلیل عاملی تأییدی و روایی همگرا مناسب گزارش شده است. برای سنجش پایایی نیز از آلفای کرونباخ استفاده شد که برای پرسشنامه ارزش افرینی0/91، برای پرسشنامه خلاقیت سازمانی 0/076 و برای پرسشنامه مدیریت دانش 0/91 گزار شد. این پژوهش با کمک روش مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از آزمون های پیرسون، رگرسیون خطی و تحلیل مسیر انجام شده است. 40 نفر از کارکنان کتابخانه های عمومی استان قم به صورت نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. نرم افزار لیزرل جهت تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که ابعاد مدیریت دانش، به عنوان عوامل مهم، به طور مثبت و معنی دار با ارزش آفرینی سازمانی مرتبط هستند. در واقع، 87 درصد از تغییرات متغیر ارزش آفرینی سازمانی به وسیله ابعاد مدیریت دانش پیش بینی می شود؛ همچنین ارتباط بین مدیریت دانش و خلاقیت سازمانی مورد بررسی قرار گرفت که این دو متغیر دارای یک رابطه مثبت و معنی دار هستند. ارتباط بین خلاقیت سازمانی و ارزش آفرینی سازمانی نیز توسط آزمون همبستگی پیرسون تأیید شد. نقش واسطه ای خلاقیت سازمانی در تأثیر مدیریت دانش بر ارزش آفرینی سازمان، توسط تحلیل مسیر تأیید شد. نتیجه گیری: مدیریت دانش نقش محوری در ایجاد ارزش و پیش بینی عملکرد سازمانی دارد و خلاقیت سازمانی به عنوان یک متغیر میانجی، این رابطه را تقویت می کند. وجود همبستگی قوی بین مدیریت دانش و خلاقیت سازمانی و همچنین نتایج مثبت خلاقیت بر ارزش آفرینی، تأکید می کند که سرمایه گذاری در پرورش محیط های خلاق و مدیریت دانش مؤثر، می تواند به نوآوری و مزیت رقابتی پایدار منجر شود. این پژوهش به سازمان ها کمک می کند تا با فهم دقیق تری از این ارتباطات، مدیریت و استراتژی های خود را شکل دهند و به عنوان نتیجه، به ارزش آفرینی سازمانی دست یابند.
به کارگیری خوشه بندی مفهومی برای استخراج عبارات کلیدی و اصطلاحات مرتبط: مطالعه موردی متون حوزه ارتباطات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط علمی از انواع و گونه های ارتباطات است که از طریق به کارگیری روش ها و ابزارهای ارتباطی و با هدف تبادل دانش و اطلاعات علمی انجام می شود. به منظور احراز دیدگاهی جامع درباره ارتباطات علمی و پژوهشی و تقویت آن باید اصطلاحات و مفاهیم آن شناسایی گردد. از این رو، هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و خوشه بندی مفهومی اصطلاحات و مفاهیم کلیدی در حوزه ارتباطات علمی با استفاده از تکنیک های متن کاوی است. روش پژوهش حاضر از لحاظ رویکرد، کمی و از لحاظ هدف، کاربردی است. همچنین برای شناسایی و خوشه بندی اصطلاحات کلیدی در حوزه ارتباطات علمی از تکنیک های مختلف متن کاوی استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر، مشتمل بر چکیده مقالات مرتبط با حوزه ارتباطات علمی مستخرج از پایگاه های اطلاعاتی وب آوساینس و اسکوپوس به تعداد 558 مقاله و روش نمونه گیری، سرشماری بود. ابتدا تمامی اصطلاحات و عبارات اسمی با استفاده از کتابخانه های موجود با کدنویسی به زبان پایتون مورد استخراج و فراوانی واژگان محاسبه گردید. سپس هر عبارت مرکب به واژگان تشکیل دهنده آن تجزیه شده و بر مبنای واژه نامه گلاو و با محاسبه میانگین بردارهای آن کلمات، یک بردار عددی تخصیص یافت. برای اصطلاحات ناشناخته نیز- که در واژه نامه گلاو وجود نداشت- یک عبارت معادل با استفاده از واژگان موجود جهت توصیف آن، جایگزین و بردار عددی عبارت، ساخته شد و خوشه بندی (به روش کا-مینز) بر روی آن واژگان انجام شد. یافته ها نشان داد که از 17930 کلیدواژه مستخرج، تعداد 13651 واژه، عبارت اسمی بود. همچنین 16 درصد از اصطلاحات حوزه ارتباطات علمی، تک واژه ای و 84 درصد آن مرکب بودند. پس از ایجاد بردارهای اصطلاحات مرکب و انجام خوشه بندی، از 792 عبارت یا اصطلاح در حوزه ارتباطات علمی، تعداد 40 خوشه مفهومی ایجاد گردید. پس از تعدیل و حذف خوشه های ضعیف در نهایت تعداد 22 خوشه در حوزه ارتباطات علمی شناسایی گردید. شناسایی مفاهیم اصلی در ارتباطات علمی در قالب خوشه های مفهومی و عناصر آن از نتایج پژوهش حاضر قلمداد می شود. از مهمترین یافته های دیگر پژوهش، تخصیص بردارهای عددی به عبارات ترکیبی از روی بردار واژگان تشکیل دهنده آنها و سپس استفاده از این بردارها برای خوشه بندی و دسته بندی عبارات و همچنین قابلیت بهبود و تصحیح بعضی از خوشه ها بود. این روش در خوشه بندی و دسته بندی مفاهیم امکان توجه به جنبه های معناشناسی و یادگیری را مورد توجه قرار می دهد و به تحلیل دقیق اصطلاحات و عبارات کلیدی در حوزه های مختلف کمک خواهد کرد.
رابطه مهارت های مدیریت دانش شخصی با عملکرد آموزشی اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مدیریت دانش شخصی اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز با عملکرد آموزشی آنان است. علاوه بر این، تعیین سطح ابعاد مدیریت دانش شخصی و بررسی رابطه این ابعاد با کیفیت عملکرد آموزشی نیز از اهداف ویژه ی این پژوهش است.روش: پژوهش حاضر پیمایشی و از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در سال تحصیلی 1397-1396 به تعداد 526 نفربود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 217 نفر از طریق روش نمونه گیری خوشه ای-نسبی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مدیریت دانش شخصی و پرسشنامه عملکرد آموزشی بود. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 22 استفاده شد. به منظور بررسی رابطه یا عدم رابطه بین متغیرها، با توجه به این که برای مدیریت دانش شخصی به طورکلی و خرده مقیاس های مهارت های خلاقانه و مهارت های مشارکتی سطح معنی داری آزمون بالاتر از 05/0 است و فرض نرمال بودن داده ها تأیید شد از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. پیرامون خرده مقیاس های ارزیابی خودآموزی، مدیریت یادگیری خویشتن، میزان سواد اطلاعاتی، مهارت های کاوشگری، شبکه همیاران دانشی و مهارت های ادراکی، سطح معنی داری آزمون پایین تر از 05/0 است و فرض نرمال بودن داده ها تأیید نشد و از آزمون ناپارامتریک همبستگی اسپیرمن استفاده شد.یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد وضعیت مدیریت دانش شخصی اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز با میانگین 92/3 در حد نسبتاً مطلوبی قرار دارد و ابعاد ارزیابی خودآموزی با میانگین 02/4، شبکه همیاران دانشی 4، مهارت های ادراکی 09/4 و مهارت های خلاقانه 01/4 در سطح مطلوب و ابعاد مدیریت یادگیری خویشتن با میانگین 81/3، سواد اطلاعاتی 94/3، مهارت های کاوشگری 83/3، هوشیاری دانشی 68/3 و مهارت های مشارکتی 94/3 در سطح نسبتاً مطلوبی قرار دارند. وضعیت عملکرد آموزشی با میانگین 25/4 نشان دهنده وضعیت مطلوب عملکرد آموزشی در بین جامعه پژوهش حاضر است. با توجه به مقدار ضریب همبستگی (731/0) و مقدار P (001/0) بین عملکرد آموزشی و مدیریت دانش شخصی اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین با توجه به ضرایب به دست آمده می توان گفت بین ابعاد مدیریت دانش شخصی یعنی خودارزیابی با ضریب همبستگی (653/0)، مدیریت یادگیری خویشتن با ضریب همبستگی (630/0)، سواد اطلاعاتی ضریب همبستگی (632/0)، مهارت های کاوشگری ضریب همبستگی (618/0)، شبکه همیاران دانشی ضریب همبستگی (577/0)، هوشیاری دانشی ضریب همبستگی (685/0)، مهارت های ادراکی ضریب همبستگی (582/0)، مهارت های خلاقانه ضریب همبستگی (537/0)، مهارت های مشارکتی ضریب همبستگی (546/0) با عملکرد آموزشی در سطح (001/0) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که مدیریت دانش شخصی اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در حد نسبتاً مطلوبی قرار دارد. مدیران و مسئولان باید در جهت ارتقای آن به سطح مطلوب برنامه ریزی و تلاش کنند. در ضمن نسبت به ابعاد هوشیاری دانشی، مدیریت یادگیری خویشتن و مهارت های کاوشگری که نمره کمتری به دست آورده اند توجه بیش تری نشان دهند.
تبیین ملزومات فناوری برای سیاست گذاری فراهم آوری و حفاظت منابع دیجیتال در کتابخانه ملی ایران از دیدگاه ذی نفعان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به تبیین ملزومات فناوری برای سیاست گذاری فراهم آوری منابع دیجیتال در کتابخانه ملی ایران از دیدگاه ذی نفعان می پردازد؛ زیرا این ذی نفعان هستند که سه رکن سیاست یعنی بافت، محتوا و فرایند سیاست را شکل داده و به عبارتی نقشی فعال در فرایند سیاست گذاری دارند.روش: این پژوهش به روش ترکیبی و در سه مرحله انجام شد. در مرحله اول با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی اسناد و مدارک مرتبط تحلیل شد و برای کدگذاری متون از نرم افزار تحلیل داده های کیفی MAXQDA استفاده شد. جامعه پژوهش در این مرحله شامل 29 مقاله لاتین، 24 مقاله فارسی و 17 استاندارد ملی و بین المللی بود. پس ازآن از نظرات تخصصی گروه کانونی خبره بهره برد؛ سپس کدهای حاصل از جلسات گروه های کانونی با کدهای برآمده از متون، تلفیق و 82 کد، نهایی شد. در مراحل بعدی، پرسشنامه تعیین اولویت کدها با بهره گیری از نرم افزارهای پرس لاین در اختیار گروه خبرگان پنل دلفی قرار گرفت و میانگین آن ها نهایی شد.یافته ها: یافته ها در مقوله ملزومات فناوری چهار محور کلی را در برگرفت. در محور حفظ و انتشار میراث ملی دیجیتال سه کد راه اندازی و مدیریت یک سامانه ملی برای حفاظت و دسترسی به منابع دیجیتال، به کارگیری فناوری مدیریت حقوق دیجیتال، به کارگیری راهبرد حفاظت دیجیتال؛ در محور به کارگیری استانداردهای دیجیتال دو کد به کارگیری اصول و الزامات کارکردی رکوردها در محیط های اداری دیجیتال، به کارگیری استانداردها و الزامات امنیتی دولت؛ در محور به کارگیری امکانات سیستمی کاربرپسند کد استفاده از فناوری های تطبیقی دسترس پذیری افراد دارای آسیب های حسی- حرکتی و معلول به کتابخانه دیجیتال ملی و در محور به کارگیری امکانات سیستمی زیرساختی مناسب دو کد امکان بارگذاری منابع دیجیتال در کتابخانه دیجیتالی ملی و تجزیه وتحلیل رفتار کاربران در کتابخانه دیجیتال ملی به منظور بهبود خدمات بالاترین امتیازات را از آن خود کردند. از سوی دیگر به کارگیری و استفاده از فناوری نوین زنجیره بلوکی، فراداده های پرمیس و فراداده های فنی اشیای دیجیتالی پایین ترین امتیازات را گرفتند که به نظر می رسد به دلیل شناخت ناکافی این فناوری ها در ایران و نگرانی استفاده از آن ها در بازیابی، کنترل دسترسی و حفاظت از داده ها باشد.نتیجه گیری: وجود چالش های حفاظتی منابع اطلاعاتی دیجیتال ازجمله قالب های متنوع، ایجاد، قابلیت اطمینان از خطرات آلودگی ویروسی، خرابی، رمزگذاری، مسدودی و مانند آن، اصالت، ذخیره، دسترسی، کمبود سخت افزار و نرم افزار استاندارد، سرعت سریع فرسودگی فناوری یا منسوخ شدن فناوری و بسیاری از نکات در چرخه حیات منابع الکترونیکی وجود دارد که می تواند یکپارچگی آن را به خطر اندازد. برای مدیریت چالش های حفاظتی موجود و آینده، لزوم توجه در به کارگیری استانداردها و امکانات سیستمی زیرساختی مناسب به صورت جامع و در تعامل با سایر سامانه های مشابه در ایران مطرح است. همان طور که انتظار می رفت کدهای این دو محور با کسب بیش از 50% مهم ترین الزامات برای ایجاد یک سامانه ملی قوی و مطمئن انتخاب شدند تا با ایجاد بستر مناسب و قابل اعتماد، درگاه های فراهم آوری منابع دیجیتال به صورت فعال راه اندازی شده و میراث دیجیتالی ایران زمین قابل ذخیره سازی برای حال و آینده در دسترس قرار گیرد.
ارتقای کاربردپذیری وبگاه های کتابخانه ای برای کاربران با آسیب بینایی با بهره گیری از قابلیت های هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پرداختن به برخی راهکارهای هوش مصنوعی برای کمک به ارتقای کاربردپذیری وبگاه های کتابخانه ای برای کاربران با آسیب بینایی است.پژوهش حاضر کیفی است که با ابزار مصاحبه و پروتکل بلنداندیشی انجام گرفت. در این پژوهش از طریق مصاحبه با کاربران با آسیب بینایی، بهترین و بدترین ویژگی های وبگاه های کتابخانه ای مورد سؤال قرار گرفت. کاربران در حین استفاده از یک وبگاه کتابخانه ای و در حال انجام وظایف در امور روزمره مورد مصاحبه قرار گرفتند و در عین حال افکار، احساسات و نظرات خود را به صورت کلامی در مورد تجربه تعامل خود بیان نمودند. مصاحبه به صورت فردی و به صورت آنلاین یا در مکان مشخصی انجام شد. چهار وبگاه کتابخانه ای بزرگ کشور (سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران؛ سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی؛ کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی؛ و کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران) برای انجام وظایف انتخاب شدند. جامعه پژوهش، کاربران با آسیب بینایی بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به تعداد 33 نفر انتخاب شدند. تحلیل صحبت های کاربران بر اساس تحلیل محتوای کیفی انجام شد و از نرم افزار «مکس کیودی ای» استفاده شد و در 90 کد نهایی و 3 مقوله کلی و 8 زیرمقوله جای گذاری شد. این کدها در حین بررسی رونوشت ها به طور مداوم گسترش و بازنگری شدند. یک محقق دیگر در تحلیل محتوا شرکت کرد و رونوشت ها و مقوله های مستخرج را بررسی کرده و داده ها چندین بار مورد ارزیابی قرار گرفتند.بهترین ویژگی های وبگاه ها از دید کاربران عبارت بودند از: استاندارد و دسترس پذیر بودن عناصر موجود در صفحات، محتوای ارزشمند و صداقت در معرفی و ارائه محتوا، بخش بندی و هدینگ بندی منطقی و سازماندهی مناسب عناصر صفحه، اختصاص تگ Alt برای گرافیک ها، سازماندهی مطلوب نتایج جست وجو و ... . بدترین ویژگی های وبگاه ها عبارت بودند از: کُدهای امنیتی (کپچاها) تصویری و نامعلوم؛ عدم تصحیح خودکار غلط های املایی کلیدواژه ها؛ مشکلات گفت وگوهای اینترنتی و نامعلوم بودن ارسال و دریافت پیام، محتوای پویا، و دینامیک؛ تنظیم نبودن عناصر موجود در صفحه با صفحه کلید، برچسب نداشتن گرافیک ها و عناصر ورودی کاربر، و طراحی غیراصولی صفحات و ... .تصحیح خودکار، دستیارهای صوتی هوشمند، خوشه بندی نتایج، فیلتر هوشمند، پرسش و پاسخ هوشمند، پردازش متن و تصویر/ توصیف تصاویر، خلاصه سازی متن، جست وجوی معنایی و به زبان طبیعی و شخصی سازی رابط کاربری از راهکارهای ارتقای کاربردپذیری وبگاه های کتابخانه ای است.
مروری بر استفاده از هستی شناسی در سازمان دهی دانش بومی کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سازمان دهی دانش بومی در کتابخانه ها، آرشیوها و موزه ها با روش های مرسوم سازمان دهی، فهرست نویسی و طبقه بندی به دلیل فقدان اصطلاحات و واژگان دانش بومی و کمبود منابع مکتوب این دانش امکان پذیر نیست. برای ورود دانش بومی که حاصل قرن ها تجربه مردم محلی است، در وب معنایی استفاده از هستی شناسی مناسب به نظر می رسد. این مقاله بر آن است تا ضرورت استفاده از هستی شناسی ها را به منظور ذخیره و بازیابی دانش بومی کشاورزی با مطالعه هستی شناسی های موجود در حوزه کشاورزی و دانش بومی موردبحث و بررسی قرار دهد.روش: در این مطالعه از مرور نظام مند مبتنی بر شواهد استفاده شد. جستجو بر اساس کلمات کلیدی انتخاب شده در پایگاه داده گوگل اسکالر بدون محدودیت زمانی در عنوان مقالات بود. برای تفکیک بهتر موضوعات، کلیدواژه ها از هم جدا و دوبه دو باهم ترکیب شدند. حاصل جستجو با عبارت «هستی شناسی و دانش بومی» بازیابی 12 مقاله و جستجوی کلمات کلیدی «هستی شناسی کشاورزی» بازیابی 83 مقاله و جستجوی عبارت «دانش بومی کشاورزی» 143 مقاله را به دنبال داشت. درمجموع، 238 مقاله با استفاده از سه عبارت کلیدی Agricultural Ontology،Agricultural Indigenous Knowledge،Indigenous Knowledge Ontology از جستجوی انگلیسی بازیابی شد. 6 مقاله با جستجوی دستی به مطالعه اضافه شد و 9 مقاله نیز پس از جستجوی فارسی کلیدواژه های هستی شناسی، سازمان دهی دانش و سازمان دهی دانش بومی به مطالعه اضافه شد، درنهایت پس از مطالعه چکیده و نتایج مقالات و ارتباط با موضوع موردبررسی 37 مقاله انتخاب و بررسی شد.یافته ها: پس از بررسی مقالات، سه هستی شناسی بزرگ و شناخته شده که عبارت بودند از خدمات هستی شناسی کشاورزی، هستی شناسی گیاهی و هستی شناسی محصول، شناسایی شدند. همچنین بررسی ها نشان داد که کشورهای اسپانیا، چین، ایران، نیجریه، سریلانکا، مالزی، تایلند، ژاپن، اندونزی، هند و پاکستان اقداماتی را برای طراحی هستی شناسی دانش بومی کشاورزی و استفاده از این دانش انجام داده اند. کشاورزان و تعداد مقالات بازیابی شده نشان داد که سریلانکا، مالزی و هند در این زمینه تلاش بیشتری کرده اند.نتیجه گیری: اگرچه استفاده از بروشورهای چاپی آموزشی و ترویجی می تواند در انتشار دانش بومی نقش مؤثری داشته باشد، اما انتشار دانش بومی کشاورزی در سطح جهانی نیازمند ورود به شبکه معنایی است، به همین جهت لازم است شرایط ذخیره سازی منابع دانش بومی کشاورزی در وب فراهم شود تا بتوان آن ها را در جستجوی معنایی بازیابی کرد. ازآنجایی که هستی شناسی ها ابزارهایی در وب معنایی هستند که موضوعات یک حوزه خاص را دسته بندی می کنند و روابط منطقی بین آن ها را تعریف می کنند، طراحی هستی شناسی در این حوزه می تواند راهی برای ذخیره و بازیابی آثار مختلف دانش بومی با حفظ رابطه معنایی بین آن ها باشد. هستی شناسی دانش بومی کشاورزی به اشتراک گذاری این دانش به نسل های آینده در نقاط مختلف جهان را تسهیل می کند و به طراحی پایگاه دانش بومی کشاورزی کمک می کند. سازمان هایی که به حفظ، استفاده و توسعه این دانش وابسته اند می توانند از هستی شناسی برای سازمان دهی دانش بومی بهره گیرند.
تأثیر قابلیت های فناوری اطلاعات بر رابطه بین عوامل فردی، گروهی و سازمانی با حفظ و نگهداری دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
189 - 228
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه تأثیر قابلیت های فناوری اطلاعات بر رابطه بین عوامل فردی، گروهی و سازمانی با حفظ و نگهداری دانش در شرکت فولاد خوزستان است. این مطالعه از نوع کاربردی با روش توصیفی- پیمایشی انجام شد. جامعه پژوهش کارکنان شرکت فولاد خوزستان بالغ بر 15000 نفر بودند که 555 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با پرسش نامه مبتنی بر مطالعات پیشین در طیف پنج گزینه ای لیکرت تدوین و به روش میدانی توزیع و جمع آوری شدند. روایی ابزار به شکل صوری و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (737/0=α) تأیید شد. داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار ایموس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل بوت استرپینگ نشان داد عوامل فردی بر حفظ و نگهداری دانش (331/0=β) تأثیر مستقیم و با نقش میانجی قابلیت های فناوری اطلاعات (156/0=β) تأثیر غیرمستقیم و معنی دار دارد. ضمن اینکه عوامل گروهی بر حفظ و نگهداری دانش (342/0=β) تأثیر مستقیم و با نقش میانجی قابلیت های فناوری اطلاعات (080/0=β) تأثیر غیرمستقیم و معنی دار دارد. تأثیر مستقیم عوامل سازمانی بر حفظ و نگهداری دانش (631/0=β) و تأثیر غیرمستقیم با نقش میانجی قابلیت های فناوری اطلاعات (118/0=β) نیز تائید شد. به این مفهوم که با بهبود وضعیت عوامل فردی، گروهی و سازمانی، شرایط حفظ و نگهداری دانش در شرکت نیز ارتقا می یابد. ضمن این که استفاده از قابلیت های فناوری اطلاعات رابطه بین متغیرهای مستقل با متغیر وابسته را تقویت می کند. به طورکلی می توان گفت که مدیریت و سازمان دهی عوامل فردی، گروهی و سازمانی با به کارگیری فناوری اطلاعات می تواند به شرکت در حفظ و نگهداری دانش سازمانی به عنوان یک دارائی ارزشمند کمک، وابستگی شرکت به دانش خارجی را کاهش و فرصت ارزش آفرینی از دارائی های دانشی را فراهم سازد.
Network Analysis of Twitter Users in Iran; Studying Public Sphere Properties(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper aims to evaluate whether features of the public sphere are present in the activities of Iranian Twitter users. To achieve this objective, the paper provides a synthesis of computational social sciences, network analysis, and Habermas's approach to the public sphere. The data comes from all Iranian users, including those who are actively engaged in political issues on Twitter. This method of data collection focuses on the computational aspects of the users. Added information on how they conducted networking and facilitated public opinion, which resulted in increased user interaction, would complete the data-gathering process to align with the theoretical claims. It also indicates that Twitter was a platform on which Iranian users fulfilled the requirements of the public sphere. Some of the findings indicate that there were 48,076 users connected with 25,534,713 edges, and together, they formed three communities. While one of the communities focused solely on social issues, the other two engaged in a rival political challenge. It seems that this situation exemplified the main characteristic of the public sphere, namely, the freedom to express political views and the formation of diverse communities with competing ideas.
کاربردپذیری سامانه مدیریت کتابخانه های عمومی کشور (سامان) از دید کاربران با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر آگاهی از میزان کاربردپذیری سامانه مدیریت کتابخانه های عمومی کشور (سامان) از دید کاربران با آسیب بینایی است. روش : پژوهش از نوع کاربردی بود و با آزمون رسمی کاربردپذیری انجام گرفت. از طریق مشاهده اکتشافی کاربران با آسیب بینایی (پروتکل بلنداندیشی) و با تعریف وظایف واقعی (3 وظیفه)، وضعیت کاربردپذیری سامانه با روش کیفی ارزیابی شد. 10 نفر از کاربران با آسیب بینایی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تکمیل وظیفه با نرم افزارهای ضبط صفحه رصد شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار اکسل و Maxqda استفاده شد. اعتبار داده ها با معیارهای گوبا و لینکلن تعیین شد. یافته ها: هر کاربر به طور متوسط زمانی را برای مکان یابی منبع (حدود 30/9 دقیقه)، درخواست الکترونیکی عضویت (بیش از 11 دقیقه) و ارسال پرسش به کتابدار (کمتر از 7 دقیقه) صرف کرد. کاربران معدودی می توانستند در استفاده از سامانه بدون کمک پیمایش کنند و برخی کاربران در انجام وظایف خود ناموفق بودند. 90 درصد کاربران سهولت استفاده از سامان را در حد نامطلوب ارزیابی کرده اند و از زمان صرف شده برای پیشبرد وظایف ناراضی بودند. موانع مهم کاربردپذیری سامان در 177 کد و 5 مقوله شناسایی شد. دسترس پذیری کامبوباکس ها یا منوهای کشویی، طراحی اصولی، دسترس پذیری با صفحه کلید، عنوان بندی منطقی، پیچیدگی جستجو، پیام های سیستمی، انتقال اطلاعات با حواس و ... از پربسامدترین این موانع بودند. نتیجه گیری: کاربردپذیری شرط اساسی برای استمرار عملکرد وبگاه هاست. کتابخانه ها و وبگاه های فراگیر بر تنوع ذینفعان تمرکز دارند. درگیر کردن کاربران نهایی جنبه حیاتی در طراحی کاربرمحور است. این امر نیاز به بررسی مداوم انتظارات آنان را نشان می دهد.
شناسایی عناوین و شایستگی های شغلی کتابداران کتابخانه های عمومی بر مبنای تحلیل محتوای آگهی های شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، شناسایی و تعیین عناوین شغلی و شایستگی های حرفه ای کتابداران کتابخانه های عمومی است. روش: این پژوهش با رویکردی توصیفی و با استفاده از روش های تحلیل محتوا و تحلیل خبرگان (دلفی) انجام شده است. جامعه پژوهش شامل آگهی های استخدامی کتابخانه های عمومی در وبگاه های مطرح کاریابی جهان و نیز متخصصان حوزه کتابخانه های عمومی در ایران است. در این پژوهش از سیاهه وارسی و کدگذاری در نرم افرار مکس کیودآ و پرسشنامه برای پنل های دلفی به عنوان ابزارهای گردآوری داده استفاده شده است. یافته ها: بر اساس تحلیل محتوای آگهی های شغلی، عناوین شغلی کتابخانه های عمومی دنیا در چهار گروه شامل مدیریت و امور اداری، خدمات عمومی، خدمات فنی، و فناوری و 54 فقره دسته بندی شدند. سپس عناوین شغلی جدید و مهم برای بافت ایران بر اساس نظرات متخصصان در چهار گروه بالا و 35 فقره مشخص شدند. در نهایت 81 شایستگی شغلی برای کتابداران کتابخانه های عمومی ایران در شش دسته خدمات مشتری و اجتماعی، تبلیغات و بازاریابی، آموزش و ترویج خواندن، تخصصی کتابداری، مدیریتی و برنامه ریزی، و فنی و فناوری استخراج شد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که تنوع و جذابیت فعالیت های کتابخانه عمومی در دنیا بسیار است و کتابخانه های عمومی در ایران نیز قابلیت افزایش عناوین و شایستگی های شغلی را دارند. این یافته ها قابلیت استفاده برای سیاستگذاران و مدیران کتابخانه های عمومی برای تعریف مشاغل و شایستگی جدید را دارد و همچنین آموزشگران گروه های علم اطلاعات و دانش شناسی می توانند از این پژوهش برای بازنگری دروس رشته استفاده کنند.
جایگاه کتابخانه های عمومی روستایی در توانمندسازی کشاورزان از دیدگاه کتابداران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی جایگاه کتابخانه های عمومی روستایی در توانمندسازی کشاورزان است. روش پژوهش: این پژوهش با رویکرد کیفی به روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه پژوهش شامل کتابداران کتابخانه های عمومی روستایی زیر پوشش اداره کل کتابخانه های عمومی خراسان جنوبی بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیراحتمالاتی (غیرتصادفی) و از نوع نمونه گیری گلوله برفی استفاده و در مجموع با 17 نفر مصاحبه انجام شد. یافته ها: چگونگی نقش آفرینی کتابخانه های عمومی در توانمندسازی کشاورزان در دو مقوله اطلاعاتی (آموزشی-مشاوره ای و ترویجی) و خدماتی (کتاب رسانی و خدمات جنبی) گروه بندی شد. یافته ها حاکی از این بود برنامه های کتابخانه های عمومی روستایی در این زمینه بیشتر از نوع «آموزشی-مشاوره ای» بود که در این میان کارگاه های آموزشی کشاورزی از فراوانی بالاتری برخوردار بود. موانع استفاده از کتابخانه های عمومی برای توانمندسازی این قشر نیز در دو مقوله ساختاری (کتابخانه ای و کشاورزی) و فردی (جمعیت شناختی و فرهنگی) دسته بندی شد که موانع کتابخانه ای نسبت به دیگر موانع از فراوانی بالاتری برخوردار بود. در خصوص موانع مرتبط با کشاورزی نیز مصاحبه شوندگان به «اعتقاد نداشتن به کشاورزی نوین» بیشتر اشاره کردند. در مقوله فرعی موانع جمعیت شناختی نیز بی سواد بودن یا کم سواد بودن کشاورزان و همچنین سن زیادشان مطرح شد. نتیجه گیری : کتابخانه های عمومی باید برنامه ریزی لازم برای نقش آفرینی در توانمندسازی کشاورزان را انجام دهند. البته موانعی اساسی در این زمینه وجود دارد که نیازمند توجه جدی از سوی دست اندرکاران کتابخانه های عمومی است. برای تحقق این موضوع ضروری است تعاملات مناسبی بین کتابخانه های عمومی روستایی و دستگاه های متولی در این زمینه انجام شود.
شناسایی مؤلفه های نرم تحول دیجیتال و طراحی چارچوب مفهومی حاصل از آن ها (با روش تحلیل مضمون و مدل سازی ساختاری تفسیری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۸)
1063 - 1107
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه تحول دیجیتال از دو بخش سخت و نرم تشکیل شده، پژوهش حاضر به شناسایی مؤلفه های بخش نرم این تحول پرداخته است. با توجه به اهمیت روزافزون تحول دیجیتال و ضرورت آن برای بقا و موفقیت سازمان ها، پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوب مفهومی حاصل از مؤلفه های نرم تحول دیجیتال با استفاده از شبکه مضامین حاصل از تحلیل مضمون و سپس سطح بندی مضامین حاصل از تحلیل مضمون با استفاده از روش کمی مدل سازی ساختاری تفسیری انجام شد. در بخش کیفی پژوهش از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته برآمده از تحلیل مضمون مصاحبه ها برای جمع آوری اطلاعات استفاده گردید. در بخش کیفی و کمیِ پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی بهره گیری شد. پس از تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی، 185 مضمون پایه در قالب 44 مضمون سازمان دهنده و 6 مضمون فراگیر شامل قابلیت های حاکمیت سازمانی، راهبری دیجیتال، فرهنگ آفرینی دیجیتال، استراتژی دیجیتال، نوآوری دیجیتال و تخصص گرایی دیجیتال شناسایی گردید. سپس، با استفاده از روش کمی مدل سازی ساختاری تفسیری مضامین فراگیر سطح بندی شده و الگوی نهایی تحول دیجیتال به دست آمد. با توجه به یافته های این پژوهش، مدیران سازمان ها باید ضمن آشنایی و شناخت مؤلفه های نرم تحول دیجیتال در سازمان های خود که مختص بخش نرم تحول دیجیتال است، بستر فنی و غیرفنی ضروری این تحول شگرف را در سازمان خود ایجاد کرده و ارتقا بخشند و از توجه صِرف به بخش سخت تحول دیجیتال پرهیز کنند؛ چرا که غفلت از بخش نرم تحول دیجیتال منجر به شکست این تحول خواهد شد.
مؤلفه ها و شاخص های اشاعه اطلاعات دیجیتالی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران: مبتنی بر سنتزپژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اشاعه اطلاعات از مهم ترین خدمات هر کتابخانه و مرکز اطلاع رسانی است. دلیل اهمیت آن فزونی انفجارگونه اطلاعات، لزوم روزآمد نگاه داشتن دانش متخصصان حوزه های مختلف علمی، توجه به صرفه جویی در وقت و هزینه استفاده کنندگان، تلاش به منظور افزایش تقاضا و بازاریابی برای خدمات اطلاع رسانی و کسب منابع مالی برای کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی، افزایش مرغوبیت ارائه خدمات در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی، افزایش مهارت کارکنان کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی، ارائه خدمات مرجع مدار در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی، تغییر مفاهیم کتابخانه و کتابداران از منظر داخلی و خارجی، استفاده خلاقانه و ابتکاری از منابع در دسترس، اشتراک منابع با استفاده از فناوری و ابزارهای اطلاعاتی است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه ها و شاخص های اشاعه اطلاعات دیجیتالی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران بود.روش: پژوهش ازنظر نوع داده، کیفی و ازنظر روش اجرا، فرامطالعه و به روش فراترکیب (متاسنتز) و مبتنی بر هفت گام ساندلوسکی و باروسو انجام شده است. این روش یکی از روش های مدرن تحلیل داده های کیفی است که با استفاده از فنون آماری، نتایج چندین مطالعه مرتبط را باهم ترکیب می کند و به ایجاد یک دیدگاه جامع و یکپارچه از موضوع موردمطالعه می پردازد. جامعه پژوهش شامل مقالات فارسی و انگلیسی مرتبط با موضوع و منتشرشده در پایگاه های علمی داخلی و خارجی بود که در جستجوی اولیه تعداد 5116 مقاله بازیابی شد و با استفاده از روش برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی، تعداد 37 مقاله کاملاً مرتبط جهت تحلیل انتخاب شد. سپس با استفاده از تحلیل محتوا و کدگذاری باز و محوری منابع منتخب مورد تحلیل قرار گرفت، جهت بررسی قابلیت اعتبار یافته ها، از طریق توافق بین دو کدگذار استفاده شد که مقدار توافق،77/. به دست آمد که این مقدار نشان دهنده سطح بالای اعتبار و روایی یافته های پژوهش است.یافته ها: براساس یافته های فراترکیب 7 مؤلفه و 34 شاخص و زیرشاخص درحوزه اشاعه اطلاعات دیجیتالی شناسایی شد. مؤلفه های اصلی عبارت اند از: پرونده پژوهشی، منابع اطلاعاتی، مجموعه سازی، استانداردسازی، خدمات اطلاع رسانی، ابزارهای اشاعه و ارزیابی. پرونده پژوهشی شامل شاخص هایی مانند اطلاعات فردی، علاقه مندی ها و نوع منبع مورد تقاضای پژوهش است. منابع اطلاعاتی شامل شاخص هایی مانند منابع دیجیتالی و منابع دیجیتال شده است. مجموعه سازی شامل شاخص هایی مانند گردآوری، حفظ و نگهداری، سازمان دهی، اشتراک منابع و روزآمدسازی منابع اطلاعاتی است. استانداردسازی شامل شاخص هایی مانند استاندارد خدمات، استاندارد نیروی انسانی، استاندارد منابع دیجیتالی، استاندارد کتابخانه های دیجیتالی و استاندارد کتابشناختی است. خدمات اطلاع رسانی شامل شاخص هایی مانند خدمات امانی، خدمات گزینشی اطلاعات، آگاهی رسانی جاری، خدمات مرجع، خدمات اطلاعی، نمایش و نمایشگاه، همایش الکترونیکی، تحویل الکترونیکی منابع دیجیتال و پایگاه های اطلاعاتی است. ابزارهای اطلاع رسانی شامل شاخص هایی مانند پست الکترونیکی، شبکه جهانی وب، ابزارهای تلفن همراه، سرویس ذخیره سازی و بازیابی اطلاعات چندرسانه ای است. ارزیابی شامل شاخص هایی مانند سیاهه وارسی ارزیابی، شیوه نامه ارزیابی، بازخورد، بازنگری، فرم نظرسنجی و امتیازدهی است.ن تیجه گیری: تحلیل مؤلفه ها و شاخص های شناسایی شده به درک عمیق تر از جوانب مختلف اشاعه اطلاعات دیجیتالی کمک می کند. مهم ترین دستاورد این پژوهش ایجاد یک فرهنگ اطلاعاتی جدید که قابل استفاده برای ارزیابی وضعیت خدمات این حوزه است. این اطلاعات به کتابخانه ها امکان می دهد تا سطح کیفی خدمات را بهبود بخشند و ضمن ارتقاء خدمات اطلاعاتی، اشاعه دانش را گسترش دهند. این پژوهش می تواند برای پژوهشگران، کتابداران، مدیران و سیاست گذاران حوزه اشاعه اطلاعات دیجیتالی مفید واقع شود.
سواد اطلاعاتی سبز و کتابخانه های عمومی: بررسی آگاهی، نگرش و رفتار کتابداران در حفاظت از محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی میزان آگاهی، نگرش و رفتار کتابداران کتابخانه های عمومی استان قم در رابطه با سواد اطلاعاتی سبز و نقش آن ها در حفاظت از محیط زیست بود. روش: این مطالعه از نوع کاربردی بود و با روش پیمایشی-توصیفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل ۷۵ کتابدار شاغل در ۲۴ کتابخانه عمومی استان قم بود که از بین آن ها ۴۰ نفر به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و به پرسشنامه محقق ساخته پاسخ دادند. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری توصیفی و استنباطی تحلیل شد. یافته ها: کتابداران مورد بررسی درک متوسطی از سواد اطلاعاتی سبز داشتند و بیش از نیمی از آن ها با این مفهوم آشنایی قبلی نداشتند. با این حال، نگرش آن ها نسبت به حفاظت از محیط زیست مثبت بود و انگیزه بالایی برای مشارکت در فعالیت های زیست محیطی داشتند؛ اما محدودیت هایی نظیر کمبود منابع آموزشی و سیاست های حمایتی ضعیف مانع از تحقق اقدامات عملی شده است. کتابخانه های عمومی می توانند نقش مهمی در افزایش آگاهی زیست محیطی کاربران داشته باشند و کتابداران می توانند با تدارک اطلاعات، آموزش و اجرای برنامه های آگاهی بخش به توسعه سواد اطلاعاتی سبز کمک کنند. نتیجه گیری: این پژوهش بر لزوم گسترش آموزش های زیست محیطی برای کتابداران، تدوین سیاست های حمایتی از سوی نهاد کتابخانه های عمومی و افزایش تعامل میان کتابخانه ها و سازمان های محیط زیستی تأکید دارد. پیشنهاد می شود که مطالعات بعدی دامنه پژوهش را به سایر استان ها و روش های کیفی گسترش دهند تا دیدگاه عمیق تری نسبت به چالش ها و فرصت های موجود در این حوزه فراهم شود.
بررسی عوامل مؤثر بر نشر حرفه ای کتاب و ارائه الگو در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش، هدف در گام نخست مطالعه عوامل مؤثر بر نشر حرفه ای و در گام بعد، ارائه الگوی نشر حرفه ای کتاب در ایران است. روش: پژوهش حاضر به روش پیمایشی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. جامعه آماری مدیران نشر حرفه ای کشور با تعداد 581 ناشر بود که براساس فرمول کوکران، 231 ناشر به عنوان نمونه انتخاب شد. در نهایت 211 پرسشنامه تکمیل شد. برای پردازش داده ها از نرم افزار آماری اس پی اس اس و از آزمون های آماری تحلیل عامل اکتشافی و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: بر پایه تحلیل عاملی اکتشافی، 9 عامل اقتصاد نشر، عرضه و نمایش محصولات نشر، حمایت و پشتیبانی دولت، رعایت حق مؤلف، ارزیابی و ممیزی نشر، تبلیغات، بازاریابی و برندسازی برای نشر، مدیریت نشر، پدیدآوری نشر، و آموزش و ارتقای توانمندی فعالان نشر را می توان عوامل مؤثر بر نشر حرفه ای در نظر گرفت. پنج عامل عناصر فنی، محافل و مراکز فرهنگی و ادبی، پدیدآور و مخاطب، سامانه های الکترونیکی، و عناصر توزیع و بازاریابی نیز در حکم ابعاد نشر حرفه ای شناسایی شد و در نهایت، در مدل رگرسیونی، تعداد پنج متغیر مستقل به علت داشتن سطح معناداری کمتر از 05/0 به معادله وارد شدند. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق به ارتقای آگاهی و فهم مخاطبان از فرآیندهای نشر و شناخت ناشران و مدیران صنعت نشر از روندهای موفق و چالش های موجود در این حوزه و نیز تدوین سیاست ها و راهبردهای حمایتی از نشر توسط مسئولان کمک می کند.
ارزیابی فراداده های اشیاء یادگیری موجود در مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران براساس استاندارد فراداده شیء یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و اعتبارسنجی فراداده های اشیای یادگیری مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران براساس استاندارد فراداده شیء یادگیری انجام شد.روش: در پژوهش حاضر از روش مشاهده و پیمایش استفاده شده است. تعداد 16 مخزن مربوط به دانشگاه های علوم پزشکی ایران شناسایی شد. سپس به شناسایی عناصر فراداده ای اشیای یادگیری و استانداردهای مورداستفاده در حوزه سازمان دهی اشیای یادگیری الکترونیکی در مخازن سازمانی پرداخته شد. عناصر شناسایی شده از اشیای یادگیری الکترونیکی مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران، با سیاهه وارسی عناصر استاندارد فراداده شیء یادگیری مطابقت داده شد و میزان همپوشانی آن ها برای توصیف اشیای یادگیری الکترونیکی در مخازن سازمانی مشخص شد. در بخش بعدی پژوهش که مربوط به اجرای فن دلفی و اعتبارسنجی عناصر فراداده ای اشیای یادگیری در مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران است، پرسشنامه طراحی شده برای جامعه آماری که شامل متخصصان حوزه سازمان دهی اطلاعات و متخصصان حوزه یادگیری الکترونیکی بود، طی دو مرحله ارسال گردید.یافته ها: یافته ها نشان داد بسیاری از عناصر استاندارد فراداده شیء یادگیری، پوشش داده نمی شوند و از تعداد 60 عنصر استاندارد فراداده شیء یادگیری، 25 عنصر (41 درصد) از مجموع عناصر فراداده ای شناسایی پوشش داده شده است. عناصر فراداده ای مربوط به مشخصات چرخه حیات اشیای یادگیری الکترونیکی با (66 درصد)، بالاترین میزان مطابقت و عناصر مربوط به دسته عمومی شیء یادگیری با 6 مورد (60 درصد) از 10 ویژگی در درجه دوم مطابقت است. در دسته یادداشت در استاندارد فراداده شیء یادگیری، میزان انطباق صفر است. در ردیف های مربوط به توصیف فرا فراداده و حقوق اشیای یادگیری، میزان مطابقت با یک مورد گزارش شده است. یافته های به دست آمده از دورهای دلفی نشان داد که در قسمت تعیین میزان اهمیت عناصر فراداده ای برای توصیف اشیای یادگیری الکترونیکی که با مقیاس لیکرت (بسیار زیاد تا بسیار کم) طراحی شده است، نتیجه مطلوب در مورد حضور عناصر فراداده ای در سازمان دهی و ذخیره سازی اشیای یادگیری الکترونیکی در مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران با 89/73 درصد فراوانی به دست آمد. در مورد تعیین مطابقت عناصر فراداده ای توصیف اشیای یادگیری الکترونیکی با عناصر استاندارد فراداده شیء یادگیری که در پرسشنامه مطرح شد، با 97/24 درصد بالاترین میزان مطابقت ارائه شده است.نتیجه گیری: در ایجاد طرح واره و دستورالعمل های فراداده، باید مطمئن شد که با استاندارد انتخاب شده، مطابقت دارند. نتایج حاصل نشان داد که استاندارد فراداده شیء یادگیری با گستردگی و جامعیت و مقبولیتی که دارد، می تواند برای سازمان دهی اشیای یادگیری الکترونیکی در مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران به عنوان استاندارد مناسب برگزیده شود. در ارزیابی پرسشنامه درصد محدودی از متخصصان با موارد ارائه شده مخالف بودند و ارزیابان با تفاوت معنادار و با فاصله زیاد با موارد مطرح شده موافق بودند و تأیید آن ها اعتبار بیشتری به پژوهش بخشیده است.
مطالعه تطبیقی قابلیت های بازیابی اطلاعات و بررسی میزان به کارگیری هوش مصنوعی در فرایند بازیابی اطلاعات در نرم افزارهای کتابخانه ای ثنا و آذرسا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بهره مندی از هوش مصنوعی در نرم افزارهای کتابخانه ای مصداقی از همگامی با فناوری های نوظهور اطلاعاتی است که فرایندهای بازیابی اطلاعات را تسهیل و تسریع می کند؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر مطالعه تطبیقی عملکرد نرم افزارهای کتابخانه ای ثنا و آذرسا و میزان به کارگیری هوش مصنوعی در فرایند بازیابی اطلاعات در نرم افزارهای مذکور بود.روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی است، از روش توصیفی با رویکرد تحلیل محتوا و از فن دلفی فازی برای تأیید شاخصه ها و معیارهای کاربرد هوش مصنوعی در فرایند بازیابی اطلاعات در نرم افزارهای کتابخانه ای موردمطالعه استفاده شده است، ابزار پژوهش سیاهه وارسی شامل 6 ویژگی اصلی برای ارزیابی قابلیت های نرم افزارها و 82 معیار مقایسه ای است. روایی ابزار سیاهه پژوهش با استفاده از نظرات و مشاوره افراد متخصص و ذی صلاح که با نرم افزارهای مذکور کارکرده اند، سنجیده شده است.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد در بررسی قابلیت جست وجو در فیلدهای مختلف نرم افزار کتابخانه ای ثنا 95/9% و نرم افزار کتابخانه ای آذرسا 97/7% و در بررسی قابلیت فرمول های جست وجو نرم افزار ثنا 70/8% و نرم افزار آذرسا 95/8%، در بررسی قابلیت امکانات جست وجو نرم افزار ثنا 61/9% و نرم افزار آذرسا 83/3% و در بررسی نمایش نتایج جست وجو نرم افزار کتابخانه ای ثنا 100% و نرم افزار کتابخانه ای آذرسا 86/8%، همچنین در بررسی قابلیت مربوط به امکانات کمکی نرم افزار کتابخانه ای ثنا 92/8% و نرم افزار کتابخانه ای آذرسا 90/4% و درنهایت در بررسی میزان بهره مندی نرم افزارها از هوش مصنوعی در فرایند بازیابی اطلاعات نرم افزار کتابخانه ای ثنا 36/7% و نرم افزار کتابخانه ای آذرسا 28/2% را کسب کردند.نتیجه گیری: نرم افزار کتابخانه ای ثنا از شرکت پیام مشرق با کسب 509 امتیاز از مجموع امتیازات قابلیت های نرم افزار در فرایند بازیابی اطلاعات در جایگاه دوم و پس از نرم افزار آذرسا از شرکت پارس آذرخش با مجموع امتیاز 538، قرار گرفت، تفاوت امتیازات دو نرم افزار چشم گیر نیست و نشان از قوت و ضعف در عملکرد برخی از مقیاس های مطرح شده دارد، اما در بررسی میزان بهره مندی از هوش مصنوعی در فرایند بازیابی اطلاعات، هر دو نرم افزار امتیاز قابل قبولی کسب نکردند که علی رغم اهمیت بسیار بالای استفاده از هوش مصنوعی، نشان از ضعف در به کارگیری این قابلیت در فرایند بازیابی اطلاعات در دو نرم افزار کتابخانه ای موردمطالعه دارد.
ضرورت طراحی دائره المعارف دانشگاه تهران از طریق توسعه گروه های کار فرازمانی و فرامکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: دائره المعارف نویسی و تلاش در جهت توسعه دانش، نیازمند همکاری گروه هایی از افراد متخصص است که برای تحقق این امر، نیاز به گروه های کار فرازمانی و فرامکانی احساس می شود. به گونه ای که در دوره های کاری طولانی و فراتر از یک نسل (فرازمانی و فرانسلی) و فارغ از حضور در یک مکان مشخص و سیستم های سنتی (فرامکانی)، همکاری صورت گیرد.روش: در این پژوهش، طی مطالعه تطبیقی، با بررسی سه دائره المعارف دانشگاهی بزرگ جهان (دائره المعارف آکسفورد، دائره المعارف دانشگاهی آمریکایی و دائره المعارف فلسفه استنفورد) و مقایسه ویژگی های آنها، به ضرورت طراحی دائره المعارف دانشگاه تهران پرداخته شده است و در نهایت، یک الگوی ذهنی از دائره المعارف دانشگاه تهران ارائه می شود.یافته ها: بر این اساس، بر کاربرد اطلاعاتی جامع، دیرپا، منسجم و موثق و کاربرد مفید دائره المعارف دانشگاه تهران تأکید می شود. در این پژوهش، با بررسی چند دائره المعارف بزرگ دانشگاهی، سعی شد نقاط قوت و ویژگی های آنها مورد بررسی و توجه قرار گیرد. به طور کلی، به نظر می رسد که بقاء و توسعه این آثار، به شدت به اهتمام جمعی اعضای یک گروه متخصص به صورت فرازمانی و حتی فرامکانی، وابسته است، به گونه ای که دانش افراد در سیر متوالی زمانی، مدیریت شود.نتیجه گیری: در این پژوهش، به بررسی و مفهوم پردازی اصطلاح «دائره المعارف دانشگاه تهران» پرداخته شده است. مفهومی که توجه به آن در جامعه علمی، احساس می شود. به طور کلی، انتشار دائره المعارف دانشگاهی چون دائره المعارف دانشگاه تهران، بر امکان ایجاد کتابخانه های تعالی گرا و توجه به مدیریت دانش تأکید داشته و موجب مستندسازی دستاوردهای علمی دانش پژوهان و متخصصان در حوزه های علمی گوناگون شود. در این راستا، لزوم برنامه ریزی های بلندمدت و سازماندهی پژوهشگرانی در گروه های بین نسلی و فرانسلی احساس می شود.
طراحی سناریوهای آینده صنعت نشر کتاب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش ارائه سناریوهای محتمل و مطلوب برای آینده صنعت نشر کتاب ایران است تا کلیه تلاش ها برای دوری از جایگاه و سناریوی نامطلوب برای تحقق هرچه بهتر و سریع تر سناریوی مطلوب و ایده آل بسیج شود. روش : این تحقیق با رویکرد کیفی (تفسیرگرایی) و به لحاظ نوع تحقیق، کاربردی است و ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه است. جامعه آماری این پژوهش خبرگان صنعت نشر کتاب هستند. روش نمونه گیری گلوله برفی است. با پیروی از قاعده اشباع نظری از 10 ناشر مطرح کشوری که عمدتاً در تهران فعال هستند، مصاحبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش شبکه جهانی کسب وکار که کاربردی ترین روش سناریونویسی است استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش چهار سناریو را برای آینده صنعت نشر کتاب کشور ارائه می دهد. این چهار سناریو عبارتند از توسعه (سیاست های تحول آفرین و فرهنگ سازی)، اتلاف (سیاست های تحول آفرین و عدم فرهنگ سازی)، بیابان کتاب (سیاست های گذشته و عدم فرهنگ سازی)، و بن بست (سیاست های گذشته و فرهنگ سازی). این چهار سناریو بر مبنای نظر خبرگان بودند که برای آینده صنعت نشر کتاب کشور تبیین و تشریح شدند. سناریوی توسعه سناریویی مطلوب است که سیاست ها در آن تحول آفرین بوده و فرهنگ سازی در بالاترین سطح خود انجام شده است و این صنعت در بهترین اوضاع متصور خود قرار دارد و سناریو بیابان کتاب با داشتن بیشترین حالات نامطلوب با عدم فرهنگ سازی و سیاست های گذشته، سناریویی بدبینانه است. اصالت/ ارزش: نتایج این پژوهش می تواند به مدیران و متولیان حوزه فرهنگ و علم در تصمیم گیری های خود کمک کند. بر اساس سناریوی مطلوب (سناریوی توسعه)، پیشنهادهایی برای شکل گیری این آینده مطلوب در روشن شدن مسیر و تقویت این صنعت در آینده پیش روی نشر کشورمان مطرح است.