فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۵۸ مورد.
۱.

زهد از نگاه نیچه وحافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زهد باده مستی شور رند زاهد فیلسوف ناب

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق حکمت و فلسفه شرق
تعداد بازدید : ۱۹۱۵ تعداد دانلود : ۱۸۶۱
حافظ با انتقاد از زهدپیشگی و در عین حال تمجید از زاهدمنشی منتهی به سرمستی کشف و شهود، مبلّغگونه ای از زهد است که ریشه در آداب و مناسک مذهبی دارد. در تفکر نیچه، دوگونه زهد به طورکلی از یکدیگر تفکیک پذیر است: زهد مثبت و زهد منفی. زهد مثبت، زهدی است که با حفظ غریزه و تصعید آن، به حیات گرایش دارد و بر دو قسم است: 1. زهد یونانی رومی یا طبیعی؛ 2. زهد فیلسوف ناب. در برابر آن، زهد منفی با تقبیح غریزه، نافی حیات است و به دو شاخه تقسیم می شود: 1. زهد یهودی مسیحی یا کشیشانه؛ 2. زهد مابعدالطبیعی. بنابراین هرچند میان ارزش های زاهدانه رند خراباتی حافظ و ارزش های «فیلسوف نابِ» نیچه شباهت وجود دارد، باید زهد توأم با جنبه های اشراقی حافظ را گونه پنجمی از زهد به شمار آورد.
۲.

بررسی مقایسه ای اصل لذّت در فلسفه چارواکه و فلسفه اپیکوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماتریالیسم غایت زندگی چارواکه اپیکوری اصل لذت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم پساارسطویی رواقیان و اپیکوریان (قرن 4 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق حکمت و فلسفه شرق
تعداد بازدید : ۲۰۷۰ تعداد دانلود : ۱۱۰۳
لذّت گرایی به عنوان یک اندیشه، نظریه ای است که بنا بر آن شادی، خیر نهایی است و ناخشنودی شر غایی. مکاتب فکری ماده گرا، که عموماً به اصالت لذّت قائل اند، در فرهنگ های مختلف انسانی نمودهای متنوعی داشته اند. فرهنگ هندویی نیز از این قاعده مستثنا نبوده است، زیرا در این فرهنگ، مکتب متمایزی به نام چارواکه وجود دارد که با برخورداری از مشرب فکری ماتریالیستی، لذّت را تنها معنا و غایت حیات می داند. فلسفهٔ اپیکوری در یونان شبیه ترین مکتب فکری به چارواکه است. این فلسفه ها، هر دو مکاتبی را با ماهیت لذّت گرایی به وجود آوردند که به رغم معاندان و مخالفت های فراوان توانستند طی قرن ها طرفدارانی را جلب کنند. با مقایسهٔ اصل لذّت از منظر این دو فلسفه بر اساس منابع کتاب خانه ای موجود، روشن می شود که آنها هر دو، ظاهراً چون فقط قائل به اعتبار و وجود دنیای مادی هستند و هستی انسان را فقط بر مبنای بُعد مادی او تبیین کرده اند و نیز هر گونه هستی پس از مرگ را انکار می کنند، بنابراین نتیجه می گیرند که، پس باید شاد بود و از لذات زندگی بهرهٔ کامل برد. با وجود این، بین آنها اختلاف نظرهایی نیز وجود دارد: اپیکوریان مخصوصاً با دستهٔ خاصّی از چارواکه ای ها در معنا و انواع لذّت اختلاف تامّ دارند؛ همچنین اپیکوری ها برخلاف پیروان چارواکه که لذات جسمانی را معتبر می دانند، شادی و لذّت برتر را بیشتر به معنای فقدان الم در نظر می گیرند؛ در حالی که، هدف چارواکه ای ها، تعمیق و گسترش دامنهٔ لذّت است، هدف اپیکوری ها، تقلیل حدالامکان درد است.
۳.

الوهیت از دیدگاه آلوارها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برهمن جیوه آلوارها ایشوره پرکریتی نالاییره دیویه پربندهم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹۳ تعداد دانلود : ۱۲۳۵
مفاهیم خدا، روح و ماده از جمله موضوعاتی به شمار می روند که همواره در طول تاریخ توجه اندیشمندان را به خود جلب کرده اند. آنها پیوسته به دنبال پاسخی در مورد ماهیت این سه و ارتباط آنها با یکدیگر بوده اند. آلوارها نیز به عنوان پیشروان طریقت عشق در هند به صورت مبسوطی ذات، صفات و افعال برهمن را بررسی کرده اند. آنها در سروده های خود از حقیقت واحدی سخن به میان می آورند که پنهان و متعالی تر از تغییرات و دگرگونی های دنیاست و از سوی دیگر با روح و ماده رابطه عمیقی دارد. آلوارها به تفکر و تأمل در معنا و مفهوم روح و ماده پرداخته اند و دیدگاه هایی را مطرح کرده اند که بر پیروانشان بسیار تأثیرگذار بوده است.
۴.

زیباشناسی بنیادی در فلسفه هیدگر و حکمت دائویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیباشناسی حقیقت دائو شاعری تفکر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق حکمت و فلسفه شرق
تعداد بازدید : ۱۵۰۸ تعداد دانلود : ۱۲۰۸
زیباشناسی دائویی مبتنی بر نیروی خلاقانه دائو است که منشأیی پیشاوجودشناختی دارد. زمینه خاستگاهی خلاقیت که از دائو ناشی می شود، شالوده هنر را در تفکر دائویی تشکیل می دهد. معنابخشی در هنر و زبان در اندیشه دائویی با ادراک دائو و یگانگی با آن میسر است. هیدگر در آثار متأخرش در تحلیل خویش از زبان، تفکر و شعر، مسائل زیباشناختی ویژه ای را مورد توجه قرار می دهد و بر درونی بودن تعلق تفکر و شاعری به یکدیگر تأکید می کند. به علاوه، هیدگر دائو را تفکری شاعرانه می شناسد و بر آن است که وقتی تفکر شاعرانه رخ می نماید، وجود و اندیشه یکی و همان می شوند. در اندیشه دائویی، این همانی تفکر و شعر، عدم تمایزی زیباشناختی است که در ادبیات دائوییسم، هوان چِن (Huan Chen) خوانده می شود. تا زمانی که شاعر خود را با حقیقت عینی چیزها کاملاً یکی نداند، خودآگاهی شاعرانه تحقق نمی یابد و این همانا تفکر شاعرانه با تجربه مقدم بر وجودشناسی است که هیدگر بدان دست یافته بود. این مقاله در پی پاسخ گویی به این پرسش است که حس استحسانی در اندیشه هیدگر چگونه و تا چه حدی با زیباشناسی دائویی قرابت دارد. به عبارت دیگر، با توجه به نمونه های آثار دائویی و اندیشه های هیدگر می توان مفاهیمی مانند یگانگی، توازن و انکشاف را از منظر زیباشناسی در این دو تفکر بررسی کرد. چه بسا واکاوی این پرسش بتواند به فهم نگرش زیباشناختی هیدگر در آثار متأخرش کمک کند.
۵.

گورو در رساله های اوپانیشاد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: منازل سلوک گورو اوپانیشادها شاگرد فلسفه ی اوپانیشاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶۳ تعداد دانلود : ۱۵۰۲
در این مقاله می کوشیم ضمن بیان مقدمه ای کوتاه پیرامون اوپانیشادها و طرح بسیاری از مسائل فلسفی-عرفانی، قلمرو معنایی گورو، اقسام گورو، اوصاف شاگرد و گورو، آداب و تعالیم گورو و نقش آن در منازل سلوک را در تفکر عرفانی اوپانیشادها بحث و بررسی کنیم. پر واضح است که در فلسفه و ادبیات عرفانی شرق یکی از سنن هندویی که در آن حضور گورو بسیار پررنگ است اوپانیشادها می باشد. تا آنجا که اگر بگوئیم اوپانیشادها، رساله هایی پیرامون گفتگوی شاگردان با گورو است سخنی به گزاف نگفته ایم. در فلسفه ی ودایی، گورو به مثابه ی هر یک از خدایان سه گانه هندویی یعنی برهما، شیوا و ویشنو تصویر شده است. در این متون، گورو بیشتر جنبه عینی دارد. از این رو، اغلب از آن به برهما و ریشی تعبیر می شود، یعنی پیشوایان دینی که حقایق ازلی و اسرار مربوط به آیین قربانی را به نومریدان تعلیم می دهند. اما در تفکر عرفانی اوپانیشادها گورو گاهی جنبه عینی و گاهی جنبه ذهنی دارد. جنبه عینی گورو همان دهیرا و انسان نامشوّش است. این در حالی است که جنبه ذهنی گورو به مرشدی معنوی و راهنمایی درونی اطلاق می شود که پس از طی منازل سلوک در ژرفای وجود نومرید اهل سلوک به ظهور می رسد و هدایت او را بر عهده می گیرد.
۶.

ریشه های غربی مکتب کیوتو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه غرب بودیسم مکتب کیوتو نیشیدا تانابه نیشیتانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳۷ تعداد دانلود : ۷۸۹
مکتب کیوتو به عنوان تنها فلسفه معاصر ژاپن، با الهام از اندیشه های بودیستی و عرفانی شرق و اندیشه های فلسفی فیلسوفان غربی مثل هگل، نیچه و هایدگر، همتراز با مکاتب بزرگ فلسفی جهان قد علم کرده است. پایه گذار این مکتب نیشیدا کیتارو است و دو شاگرد معروف او یعنی تانابه و نیشیتانی همانند نیشیدا با تلفیق اندیشه های شرق و غرب، فلسفه خاص خود را به جهانیان عرضه نمودند. در این مقاله پس از معرفی اجمالی این مکتب، به ریشه های غربی آن پرداخته شده است. هگل گرایی، کی یرکه گور گرایی، نیچه گرایی و هایدگر گرایی از اصلی ترین ریشه های این مکتب به شمار می آیند. هرچند سه فیلسوف این مکتب از هر چهار جریان فکری مغرب زمین الهام گرفته اند؛ ولی درنظر نیشیدا، هگل و هایدگر و درنظر تانابه کی یرکه گور و نزد نیشیتانی هگل و نیچه حضوری قوی دارند. بنابراین می توان گفت که این مکتب ژاپنی از یک جهت با اندیشه های بودیستی و عرفانی شرق و از جهتی دیگر با فلسفه غرب پیوند دارد. بنابراین فلسفه مکتب کیوتو، فلسفه ای ترکیبی یا التقاطی است.
۷.

جایگاه «خدا» در فلسفة نیشیدا کیتارو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خدا دین واقعیت عشق الهی عدم مطلق نیشیدا کیتارو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷۰ تعداد دانلود : ۱۰۲۹
این مقاله، به دنبال نشان دادن جایگاه «خدا» در فلسفة نیشیدا کیتارو است. بدین منظور، جنبة دینی اندیشة فلسفی این فیلسوف، در قالب چهار موضوعِ خدا به مثابه بنیان واقعیت، عدم مطلق، عشق الهی، و دین، بررسی شده است. نیشیدا تفسیری شبه عرفانی از خدا ارائه می دهد که با تفسیر خدا بنا بر نظریة وحدت وجود بسیار شباهت دارد. او رابطة بین خدا و مخلوق را از سنخ تجلّی خدا تفسیر کرده است. به نظر او، خدا بنیان واقعیت است و از این منظر، میان خدا و عالم جدایی نیست. همچنین او معتقد است که خدا، وجود نیست؛ بلکه عدم مطلق است البته نه به معنایی که در فلسفة اسلامی از عدم مطلق می شناسیم و آگاهی از این عدم، عشق به خدا و نفس خویش است. ما خدا را در باطن نفس خود شهود می کنیم و عشق الهی در ما وجود دارد.
۸.

اَوتارَه، آموزه ای در حال تحوّل و تکامل در منابع هندویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره پورانه ها اوتاره انرژی الهی روند تکامل اوتاره

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق حکمت و فلسفه شرق
تعداد بازدید : ۱۴۰۵ تعداد دانلود : ۹۸۳
هر آموزه دینی در بستری که در آن به وجود می آید، مراحلی را پشت سرگذاشته، گاهی از شکل مفهومی بسیط، به سمت تعالیم پیچیده فلسفی سیر می کند. در سنّت هندویی نیز آموزة «اوتاره» از کهن ترین منابع آن یعنی وداها سیر خود را شروع کرده و در نهایت، در پورانه های بزرگ، به شکل نهایی و تکامل یافته خود رسیده و به عنوان نظریه ای در باب نحوه ظهور خداوند، در خدمت نظام خداشناسی هندویی و جهت دهی به چندگانه پرستی موجود در این آیین قرار گرفته است. در این نوشتار، با عنایت به مفهوم ابتدایی این آموزه و نیز بررسی خاستگاه آن، صورت تکامل یافته آن در ویشنو پورانه و بهاگوتَه پورانه بررسی شده است. مرور فقرات این پورانه ها نشان می دهد که این آموزه در این متون، علاوه بر اینکه بر تجسّدهای چندگانه ویشنو اطلاق شده، در شکل تکامل یافته خود، به ظهور برهمن در چهرة خدایان متکثّر اصلی و فرعی و نیز فیضان انرژی الهی بر تمامی موجودات عالم نیز تفسیر شده است.
۹.

تأملی در اساطیر کیهان زایی اوپَنیشَدها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره آتمن برهمن اوپنیشدها کیهان زایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۷۱
نوشتار حاضر به بررسی مفاهیم بنیادین اسطوره های مربوط به آفرینش عالم در یکی از دوره های مهم تفکر حکمای هند، یعنی دورة اوپنیشدی می پردازد، و در آن مهم ترین متن این دوره، یعنی اوپنیشدها (800 تا 500 ق.م) مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به پیشینة مباحث کیهان زایی در دوره های قبل، یعنی از دوره وداها تا براهمنه ها، می توان گفت بن مایة مطالب اوپنیشدها در این زمینه قبلاً در خود وداها وجود داشته است. اما در متون اوپنیشدی اندیشه هایی چون توحید، وحدت وجود و صدور کثرت از وحدت به صراحت آمده است و از برهمن و آتمن سخن گفته شده که هم علت خلق کیهان اند و هم با آن یکی هستند. از طرف دیگر، برهمن و آتمن نیز با یکدیگر یکسان انگاشته شده اند که در این صورت نیز علت خلقت اند.
۱۰.

حقیقت نهایی در دین هندو با تأکید بر دیدگاه شانکارا و رامانوجا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اوپانیشادها شانکارا حقیقت نهایی دین هندو رامانوجا مکتب ودانتا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴۶ تعداد دانلود : ۱۱۶۴
آیین هندو دین اکثر مردم هندوستان بوده، ولی درباره ماهیت و پیدایش این دین و واژه هندو برای این آیین، میان مستشرقان و محققان هندی اختلاف نظر وجود دارد. دین هندو از منابعی چون اوپانیشادها برخوردار است که سرچشمه اصلی مکتب های فلسفی و عرفانی هندی است. در اوپانیشادها نجات انسان از طریق معرفت است؛ معرفت به حقیقت نهایی که همان آتمان و برهمن هستند. آتمان و برهمن دو حقیقت جداگانه ای نیستند، بلکه حقیقت واحدی هستند. شانکارا برای آتمان و برهمن دو جنبه تنزیهی و تشبیهی قائل است که اولی را نیرگونا می نامد که وصف ناپذیر است و دومی را ساگونا می نامد و آن را قابل توصیف می داند. از نظر او، نیرگونا حقیقت نهایی است، ولی رامانوجا نیرگونا و ساگونا را با هم حقیقت نهایی می داند. مکتب ودانتا بیشترین اهتمام را در تبیین این مفاهیم کرده و در میان مفسّران این مکتب، شانکارا و رامانوجا بیشترین سهم را در این مباحث داشتند. در این مقاله برخی از آرای متافیزیکی آنها مخصوصاً اختلاف نظر آنها درباره حقیقت نهایی مورد بررسی قرارمی گیرد.
۱۱.

دین و دنیا: بررسی نگرش های متفاوت ادیان به دنیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسلام مسیحیت دین دنیا رستگاری تئودیسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق حکمت و فلسفه شرق
تعداد بازدید : ۲۵۸۹ تعداد دانلود : ۱۴۱۹
«دین و دنیا» از مباحث مورد علاقه ی متألهان و فلاسفه ی دین است و به همین رو با بی اعتنایی جامعه شناسان دین مواجه بوده است. این مقاله در گام نخست و در راستای مقابله با روی کردهای تحویلی1 در مطالعات دین، در صددِ رفع برخی از این بی اعتنایی های آسیب رسان است و تلاش دارد نیاز مبرم جامعه شناسی دین به این مباحث را آشکار سازد و جایی را برای آن در فصول مقدماتی مطالعات جامعه شناختیِ دین باز نماید. این تلاش هم چنین برای نیل به درک صائب و روشن تری از مفهوم عرفی شدن، که انطباق بیش تری با بنیان های آموزه ای اسلام و شرایط اجتماعی ایران داشته باشد، انجام شده است. مقاله در صدد است در این بازبینی، بر چند حقیقت بدیهی و در عین حال، اذعان نشده درباره ی دین تصریح نماید که تأثیراتی دگرگون کننده بر نظریات عرفی شدن دارند. گام سوم پس از تأکید بر اهمیت دنیا برای ادیان، با مقایسه ا ی میان تلقی ادیان از دنیا برداشته شده است و با این فرض که عقاید و تعالیم دینی، تأثیرات تعیُّن بخشی بر زیست اجتماعی پیروان خواهند داشت، آن را در برخی از فرازهای اساسی تر، همانند «رستگاری»، « الاهیات اقناعی» و «تنش های با دنیا» با تفصیل بیش تری دنبال نموده است و در خاتمه، تأثیرات آن را در اصلاح برخی روی کردهای غالب بر نگرش جامعه شناختی دین نشان می دهد.
۱۲.

حکمت خودی و فلسفه شرقی در نگاه اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدا اقبال لاهوری حکمت خودی فلسفه شرقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق حکمت و فلسفه شرق
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه متفکران و پژوهشگران فلسفه در ایران معاصر
تعداد بازدید : ۲۱۹۸ تعداد دانلود : ۲۱۲۲
علامه اقبال لاهوری نظریه پرداز فلسفه و حکمت خودی است که حکمت درآمیخته با درد و عشق و نیز عشق همراه با حکمت و خردورزی و خودباوری را که از ژرفای فطرت، خلقت و حقیقت برخاسته، بیان می دارد. پیامدهای چنین حکمتی عبارت اند از: حرکت، حرارت، تپش، کوشش، مقاومت، پویایی، رهایی و تعالی: ای خوش آن کو از خودی آیینه ساخت و اندر آن آیینه عالم را شناخت (16، ص: 428) نقطه ی نوری که نام او خودی است زیر خاک ما شرار زندگی است (9، ص: 14) یا: تو خودی اندر بدن تعمیر کن مشت خاک خویش را اکسیر کن (16، ص: 419) نظام دیدگاهی اقبال گونه ای خرد و عرفان نورانی شرقی است که افزون بر نفی خرد غربی (سکولاریزم، فمنیسم، مارکسیسم، اپیکوریسم، نیهیلیسم، ناسیونالیسم، آمپریالیسم و ...) بر ابعاد گوناگون شخصیتی یک انسان آرمانی تأکید می ورزد؛ انسانی که هم دارای خرد رحمانی و هم صاحب دل، پرتپش، پویا و ستم سوز است.
۱۳.

جستاری در باب خداشناسی در اندیشة ناگارجونه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدا وحدت وجود خداباوری الحاد ناگارجونه فلسفة بودایی لاادری گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶۳ تعداد دانلود : ۱۲۸۳۸
بررسی نحوة مواجهة ناگارجونه با مسئلة خدا و شناخت او نشان می دهد که توسل به دیدگاه های الاهیاتی ای چون خداباوری، الحاد، لاادری گرایی، و وحدت وجود نمی تواند برداشت درستی از دیدگاه مکتب مادهیمیکه در باب وجود خداوند را فراروی ما نهد. ناگارجونه در پی آن است با تحلیلی نقادانه به سراغ تصوری برود که عامة مردم از مفهوم خدای شخصی دارند. این مقاله می کوشد براهین ناگارجونه را به شیوة فلسفة دین نظام مند کند و در اختیار خوانندگان قرار دهد. رویکرد حقیقی مکتب مادهیمیکه به وجود خداوند برخلاف آن چه مرسوم شده نه رویکردی توحیدی است و نه رویکردی الحادی؛ توحیدی نیست، چون این مکتب نمی گوید «خدا وجود دارد» و الحادی هم نیست، زیرا از گزارة «خدا وجود ندارد» نیز دفاع نمی کند و هر دو را غیر عقلانی می داند. این رویکرد توجه محققان اندیشه های مکتب مادهیمیکه را در گذشته به خود جلب نکرده و امید است که این جستار بتواند فهم بهتری از تلقی مکتب بودایی مادهیمیکه در باب مسئلة وجود خداوند به دست بدهد.
۱۴.

تأملی در کیهان شناسی بودایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیهان شناسی بودا آئین بودا چکره واده شاهسره واده

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق حکمت و فلسفه شرق
تعداد بازدید : ۲۰۸۴ تعداد دانلود : ۲۰۲۵
با آنکه بودا پیروان خود را از پرداختن به مباحثی همچون آغاز و انجام جهان برحذر می داشت، اما بعدها متون دینی مکاتب اصلی بودایی، تصویری از جهان شناسی بودایی ارائه می کنند. کیهان شناسی بودایی به دو نوع کلی تقسیم می شود: کیهان شناسی فضایی یا مکانی که آرایش عوالم مختلف را توصیف می کند و کیهان شناسی زمانی که چگونگی پیدایش و نابودی کائنات را بیان می کند. کیهان شناسی فضایی بر دو نوع کیهان شناسی عمودی یا چَکرَوادَه یا چَکرَواله و کیهان شناسی افقی یا شاهسره واده تقسیم می شود. لازم به یادآوری است که در دین بودا یک نظام جهان شناختی واحد وجود ندارد و این نشان از ناهماهنگی در این آیین است.
۱۵.

بهکتی (آیین پرستش عاشقانه) در هندوییسم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تفکر دینی :بهکتی فلسفه ویشنویی پرستش عاشقانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق حکمت و فلسفه شرق
تعداد بازدید : ۲۲۳۲ تعداد دانلود : ۱۲۹۷
بهکتی یا آیین پرستش عاشقانه صورتی از تفکر ویشنویی است که ریشه در تاریخ هندوئیسم دارد. این آیین طی جریان ها و سنت های گوناگون در جنوب و شمال هند مطرح می شود و از سوی حکیمان و متألهان مختلف دست خوش تحولات بسیار می گردد. آثار و عناصر این صورت از دین داری در وداها، اوپانیشادها و در آیین بهگوت، ادبیات دوره ی حماسی، پورانه ها، سوتره ها و در نهایت در اندیشه ی شارحان مکتب ودانته به ویژه در تأملات عرفانی رامانوجه و دیگر متألهان ویشنویی شایان بررسی و شناسایی است. در این نوشتار، سعی بر آن است که ابتدا به نشانه های این شیوه از صور اعتقادی در دوره های مختلف تاریخ تفکر هندویی پرداخته شود، سپس از پیچیدگی اندیشه های فلسفی و سهولت تفکر معطوف به پرستش عاشقانه سخن به میان آید.
۱۶.

مفهوم «نیستی» در اندیشه هایدگر و فلسفه چین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هستی دائو نیستی ترس آگاهی ذن مستوری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق حکمت و فلسفه شرق
تعداد بازدید : ۷۰۵۲ تعداد دانلود : ۲۰۴۰
تحلیل بحث نیستی در فلسفه هایدگر به خصوص در آثار متأخر وی، و جایگاهی که وی برای نیستی در وصول به حقیقت هستی و آشکارگی قائل است، اهمیتی به سزا در تاریخ فلسفه غرب دارد. هایدگر این بحث را در فرازهای مختلف، از جمله در تبیین دازاین و اگزیستانس و در راهیابی به نسبت های انتولوژیک به صورتی ایجابی و نه سلبی مطرح می کند. وی دازاین را در سیر به سوی نیستی و در حالت ترس آگاهی(Angst) به تصویر می کشد. از طرف دیگر چنین می نماید که مفهوم نیستی در فلسفه های چینی از مفاهیم اصلی و کلیدی محسوب می شود. در تفکر چینی، درهم تنیدگی هستی (Yu) و نیستی(Wu) عامل مؤثری برای درک وحدت و همبستگی میان نیروها و پدیده ها، فعّالیت ها و انفعالات و معنا بخشی به کنش های میان هستنده ها تلقی می شود که با نگرشی هستی شناختی قابل تشخیص است. مسئله اصلی این جستار، ویژگی نیستی و کارکرد آن در تعامل «هستی»(Being) و «ناهستی»(Non Being) است. در این نوشتار برآنیم تا ضمن بررسی معناهای مختلف «نیستی» در دو فلسفه، به تحلیلی تطبیقی در مورد کارکرد این مفهوم در ارتباط میان «نیستی» و «هستی» بپردازیم. همچنین تلاش شده مفهوم غیر پوچ گرایانه و غیرسلبی «نیستی» در فلسفه چین به خصوص در آیین های دائویی(Daoism) و ذن بودیسم Zen Buddhism)) با معنای نیستی در اندیشه هایدگر مورد مقایسه قرار گیرد و ضمن بررسی مفاهیمی مانند «حقیقت و گشایش»، «راه» و «رهایی از تفکر»، تقرب به سوی هستی مورد کاوش قرار گیرد.
۱۷.

نقش معرفت برتر در نیل به نجات از دیدگاه اوپانیشادها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آتمن اوپانیشادها سمساره مکشه جنانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق حکمت و فلسفه شرق
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۶۲۴ تعداد دانلود : ۱۱۱۶
در این مقاله، پس از بیان گزارشی اجمالی در باب ویژگی و مضامین اوپانیشادها، سعی بر آن است که به پرسش های اساسی در باب معرفت و نقش بنیادین آن در مسأله ی نجات پاسخ داده شود. مقاله ی پیش رو مشتمل بر سه بخش است. در بخش اول، از دوران بزرگ تاریخ حکمت هند سخن رفته است. در بخش دوم، از تاریخ نگارش و مضامین اوپانیشادها سخن به میان آمده و گفته شده است که مباحث مندرج در اوپانیشادها چیزی است از جنس مکاشفه و شهود نه دلیل و استدلال. در بخش سوم این نوشتار، بیان شده است که معرفت به آتمن در اوپانیشادها بنیاد نجات است. در این بخش، دو تصویر از معرفت مطرح می شود: 1. معرفت برتر1، 2. معرفت فروتر2. معرفت فروتر معرفتی است اکتسابی که به امور و لذایذ ناپایدار این جهان مربوط است. به همین دلیل، فاقد اهمیّت نجات بخشی است. معرفت برتر همان معرفت بنیاد یا معرفت به آتمن است. این مرتبه از معرفت به حقیقت فناناپذیر مربوط می شود. برای وصول به این مرتبه از معرفت، آدمی باید دل خود را از خواهش های نفسانی پاک کند. چه رهایی از خواهش های نفس و شور خودخواهی است که آدمی را به نجات می رساند. در اوپانیشادها، وصول به مکشه یک نوع تحوّل معرفت شناختی است.
۲۰.

ودانتا، حکمت الهی دین هندو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حضرات خمس مایا برهما آتما شانکارا ودانتا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴۲ تعداد دانلود : ۱۳۶۸
در دین هندو مکاتب مختلفی وجود دارد که اصیل ترین آن ها ودانتا یا حکمت الهی است. این مکتب مفسران متعددی دارد اما برجسته ترین تفسیر آن مربوط به شانکارا ، حکیم الهی هند ، است که به مکتب او ودانتای عاری از ثنویت گفته می شود. در این مقاله تلاش شده تا ضمن بحث ازاساسی ترین آموزه این مکتب یعنی «وحدت وجود» به توضیح واژه های برهما ، آتما ، ایشوارا ، مایا و بودهی پرداخته شود. همچنین در ضمن بحث از «مراتب پنج گانه» واقعیت در ودانتا به مقایسه آن با «حضرات خمس» در عرفان اسلامی توجه شده است. در پایان اساسی ترین شعار مکتب ودانتا یعنی«آتمن همان برهمن است» با توجه به نحوه ارتباط کثرت با وحدت یا نسبی با مطلق و مخصوصاً با عنایت به آثار رنه گنون و فریتیوف شوئون مورد بحث قرار گرفته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان