مطالب مرتبط با کلیدواژه

نیشیدا


۱.

ریشه های غربی مکتب کیوتو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه غرب بودیسم مکتب کیوتو نیشیدا تانابه نیشیتانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶۲ تعداد دانلود : ۸۱۲
مکتب کیوتو به عنوان تنها فلسفه معاصر ژاپن، با الهام از اندیشه های بودیستی و عرفانی شرق و اندیشه های فلسفی فیلسوفان غربی مثل هگل، نیچه و هایدگر، همتراز با مکاتب بزرگ فلسفی جهان قد علم کرده است. پایه گذار این مکتب نیشیدا کیتارو است و دو شاگرد معروف او یعنی تانابه و نیشیتانی همانند نیشیدا با تلفیق اندیشه های شرق و غرب، فلسفه خاص خود را به جهانیان عرضه نمودند. در این مقاله پس از معرفی اجمالی این مکتب، به ریشه های غربی آن پرداخته شده است. هگل گرایی، کی یرکه گور گرایی، نیچه گرایی و هایدگر گرایی از اصلی ترین ریشه های این مکتب به شمار می آیند. هرچند سه فیلسوف این مکتب از هر چهار جریان فکری مغرب زمین الهام گرفته اند؛ ولی درنظر نیشیدا، هگل و هایدگر و درنظر تانابه کی یرکه گور و نزد نیشیتانی هگل و نیچه حضوری قوی دارند. بنابراین می توان گفت که این مکتب ژاپنی از یک جهت با اندیشه های بودیستی و عرفانی شرق و از جهتی دیگر با فلسفه غرب پیوند دارد. بنابراین فلسفه مکتب کیوتو، فلسفه ای ترکیبی یا التقاطی است.
۲.

بررسی مفهوم عدم در فلسفه هایدگر و نیشیدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هایدگر عدم بودیسم نیشیدا ترس-آگاهی سونیاتا مکان عدم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۸۷ تعداد دانلود : ۹۵۴
موضوع این مقاله بررسی مفهوم عدم در تفکر هایدگر و نیشیدا است. هایدگر، که میراث دار فلسفه غرب است، در کتاب متافیزیک چیست به نحو بنیادین به مسئله عدم می پردازد. به عقیده او مفهوم عدم نه تنها از مفهوم نفی شدگی ناشی نمی شود؛ بلکه آغازین تر از آن است. عدم در تفکر هایدگر ربطی وثیق به خصلت های وجودی، یا آنچه هایدگر آن را اگزیستانسیال های دازاین می نامد، دارد. عدم هایدگری از طریق ترس-آگاهی آشکار می گردد و طی آن در جریان فروغلتیدن همه موجودات در یک کلیت، دازاین خود را تنها در مهی هولناک می یابد. بر این اساس پرسش از عدم به اندازه پرسش از هستی اهمیت دارد. نیشیدا نیز، که میراث دار سنت بودیسم است، مسئله عدم را در کانون توجه قرار می دهد. عدمِ نیشیدایی تا حد زیادی رنگ و بوی عرفانی-بودیستی دارد. به عقیده او عدم بنیاد همه چیز است. عدم نیشیدایی وجهی انضمامی و این جهانی دارد، اما در عین حال ورای موجودات است. عدم از این لحاظ تعین بخش هستی است. در این نوشتار با تحلیل مواردی چون ترس-آگاهی و در-جهان-هستن در فلسفه هایدگر و تجربه محض، سونیاتا و مکان عدم در تفکر نیشیدا، به مقایسه مفهوم عدم در این دو فیلسوف پرداخته ایم.
۳.

امکان گفت وگو بین «مکتب کیوتو» و «حکمت اسلامی»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خدا تجلی حکمت اسلامی مکتب کیوتو نیشیدا مولوی و گفت و گو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۳ تعداد دانلود : ۱۰۴۳
در این مقاله سعی می کنم نشان دهم که با وجود اختلاف زمانی یا تاریخی و جغرافیایی بین فلسفة مکتب کیوتوی ژاپن در قرن بیستم و حکمت اسلامی شباهت های درخور تأملی برای مطالعات تطبیقی وجود دارد. بنابراین به نظر نگارنده «امکان گفت وگو» بین این دو تصورشدنی است. با این حال، این مقاله ادعا نمی کند که تطبیق کامل و منطقی بین این دو مکتب قابل حصول خواهد بود. مکتب کیوتو در ذن بودیسم سنتی ژاپنی و تفکر عرفانی و فلسفی مغرب زمین ریشه دارد و نمایندگان کلیدی آن عبارت اند از: نیشیدا کیتارو، نیشیتانی کیجی، و تانابه هاجیمه. در این مقاله عمدتاً بر اندیشه های دینی و عرفانی نیشیدا و نیشیتانی متمرکز خواهیم شد. نیشیدا کیتارو پایه گذار مکتب کیوتو محسوب می شود. اندیشة غالب در این مکتب مبتنی بر مفهوم نیستی، خدا، تجلی، عشق، دین، و مسئلة نفس است. از سوی دیگر، در حکمت اسلامی نیز تقریباً به مفاهیم مشابهی در اندیشة نمایندگان برجستة آن مانند مولوی، صدرا، و ابن عربی، که تحت تأثیر سنت دینی و قرآنی و سنت فلسفة یونانی (از جمله فلسفه های نوافلاطونی) قرار دارند، برمی خوریم. این مقاله بر آن است که با تمرکز بر مفاهیمی مانند نیستی، خدا، تجلی الهی، عشق الهی، دین، و نفس در هر دو طرف «امکان» گفت و گو را نشان دهد.
۴.

دین در کانون اندیشه فلسفی مکتب کیوتو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مکتب کیوتو فلسفه دین خدا نیستی نیشیدا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۰ تعداد دانلود : ۴۷۱
در این مقاله سعی داریم نشان دهیم که فلسفه مکتب کیوتو ماهیتاً نوعی «فلسفه دین» است. هرچند فیلسوفان این مکتب از جمله نیشیدا کیتارو و دیگران سعی کرده اند تفکر فلسفی مغرب زمین را با تفکر ذن بودیستی ژاپنی ترکیب کنند و طرحی نو دراندازند، حاصل کار آنها جدا از ایجاد فضایی برای ظهور فلسفه های تطبیقی و مطالعات بین فرهنگی چیزی جز بیان فلسفه دینی این مکتب نیست. بدون شک همه فیلسوفان مکتب کیوتو از دین و خدا در نوشته های خود بحث کرده اند. در این مقاله سعی کرده ایم ماهیت دینی فلسفه مکتب کیوتو را با استناد به نظریه ها و مفاهیم فیلسوفان این مکتب از جمله نیشیدا کیتارو، بنیان گذار این مکتب، تانابه هاجیمه، نیشتانی و دیگران نشان دهیم. لذا در این مقاله، پس از طرح مسئله دین در این مکتب در بخش مقدمه، به ترتیب به فلسفه دین و نقش دین در اندیشه نیشیدا کیتارو، تانابه هاجیمه و نیشیتانی کِیجی می پردازیم. برای فهم دین و خدا در مکتب کیوتو باید مفهوم نیستی مطلق در اندیشه ذن بودیستی فیلسوفان این مکتب فهمیده شود. در نهایت در این نوشته به این نتیجه رسیده ایم که مکتب کیوتو، به عنوان فلسفه ای جهانی، در عین حال که در تفکر ذن بودیستی شرقی و تفکر عقلانی غربی ریشه دارد، ماهیت اندیشه متفکران آن دینی است، اگرچه دین مورد نظر با دین مسیحیت و اسلام یا یهودیت تفاوت دارد. برای اثبات این امر تلاش کرده ایم تا جایی که ممکن است از کتاب ها و مقالات این فیلسوفان و تفسیرهای مفسران فلسفه مکتب کیوتو بهره ببریم.
۵.

حقیقت و خطاناپذیری در «منطقِ هویتِ مطلقاً متناقضِ» نیشیدا و «منطقِ صوری - شهودیِ» ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منطق هویت مطلقاً متناقض منطق صوری شهود ملاصدرا نیشیدا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۷۵
غایت نهایی فلسفه ورزی، دست کم در فلسفه کلاسیک، دریافت حقیقت خطاناپذیر است. فیلسوفان با دیدگاه ها و مبانی فکری مختلف می کوشند ساختاری برای دریافت حقیقت بنا نهند. نیشیدا فیلسوف ژاپنی مکتب ذن، کسب حقیقت را بر مبنای دیدگاهی می داند که آن را «منطق هویت مطلقاً متناقض» نام می دهد. از سوی دیگر، ملاصدرا نیز دریافت حقیقت خطاناپذیر را در نظرگاهی عرضه می کند که نگارندگان از آن به «منطق صوری - شهودی» یاد می کنند. پژوهندگان فهم دیدگاه نیشیدا را در گرو آگاهی از سه مبنای آن می دانند که عبارت اند از: فلسفه و کوآن های ذن، تفاوت مفاهیم صوری و متناقض، و نیستی مطلق. نیشیدا و ملاصدرا هر دو در کنار باور به کاستی های ساختار منطق صوری، آن را برای دستیابی به حقیقت، ناتمام می پندارند. ایشان ادراک را نه انفعال صرف بلکه امری از سنخ فعل و صدور به شمار می آورند. ملاصدرا برهان را آغاز دستیابی به حقیقت و شهود را انجام آن می داند. نیشیدا اما از مفهوم «عمل - شهود» اسم می برد و تأکید می کند ما حقایق را از این طریق می بینیم و به این ترتیب عمل می کنیم. او عمل - شهود را وحدت تضادهای دین و عمل می داند. بااین وجود، نیشیدا اکیداً از اینکه دیدگاه او رنگ و بویی عرفانی یا دینی بیابد، پرهیز می کند و شهود را به عنوان حالت منفعل ذهن یا نوعی خلسه رد می کند. در مقابل اما ملاصدرا شهود را دریافت حقیقت از رهگذر پیوند نفس با عالم مجرد و در مراتب والای عرفانی محسوب می کند. پژوهندگان می کوشند در این نگاشت با روش کیفی و تحلیلی- توصیفی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای با محوریت آثار دست اول ملاصدرا و نیشیدا به پرسش های اساسی این پژوهش پاسخ گویند.