فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۱٬۰۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: موفقیت و رضایت تحصیلی از مهم ترین متغیرهای مطرحی است که می توانند به عنوان شاخصی جدی در میان دانشجویان مدنظر قرار گرفته و از طریق آن ها بسترهای رو به آینده تحصیل دانشجویان را از طریق آن ها رصد و بررسی نمود. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی آموزش طرح ریزی مسیر تحصیلی-شغلی ساویکاس بر موفقیت و رضایت تحصیلی دانشجویان دارای فرسودگی تحصیلی اجرا شد.
روش شناسی: این پژوهش از نوع مطالعه نیمه آزمایشی بود که با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری اجرا شد. جامعه آماری، کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) در سال 1400 که دارای فرسودگی تحصیلی بودند و به مرکز مشاوره دانشگاه ارجاع شدند، بودند. از بین آن ها 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی ساده در گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایگزین شدند. داده ها با استفاده از مقیاس موفقیت تحصیلی ولز (2010) و رضایت تحصیلی احمدی (1388) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به دست آمد. آموزش طرح ریزی مسیر تحصیلی-شغلی ساویکاس در 8 جلسه 75 دقیقه ای (هر هفته یک جلسه) انجام شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه های تکرار شدهو آزمون تعقیبی بنفرونی با نرم افزار 26.SPSS استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که آموزش طرح ریزی مسیر تحصیلی-شغلی ساویکاس در افزایش موفقیت و رضایت تحصیلی اثربخش بود (01/0=P)، و این اثربخشی تا مرحله پیگیری ماندگار بود (05/0=P).
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت آموزش طرح ریزی مسیر تحصیلی-شغلی ساویکاس برای افزایش موفقیت و رضایت تحصیلی دانشجویان مؤثر است و می توان این رویکرد را در مراکز مشاوره دانشجویان استفاده کرد.
تاثیر روش تدریس بارش مغزی بر عزت نفس دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۳ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
128 - 141
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر روش تدریس بارش مغزی بر عزت نفس دانش آموزان ابتدایی انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل 524 دانش آموز دختر پایه ششم ابتدایی بهشهر در سال تحصیلی 96–1395 بود. از میان مدارس ابتدایی سطح شهر، یک مدرسه به روش تصادفی ساده انتخاب شد. سپس از بین دو کلاس پایه ششم، یک کلاس 20نفره بعنوان گروه آزمایش و کلاس 20 نفره دیگر بعنوان کنترل انتخاب شدند. گروه آزمایش به مدت 6 جلسه تحت آموزش با روش تدریس بارش مغزی قرارگرفتند. ابزار سنجش عزت نفس، پرسشنامه کوپر اسمیت بوده که روایی صوری و محتوایی آن مورد تأیید متخصصان قرار گرفت. پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها به دو روش آمار توصیفی(میانگین وانحراف معیار) و آزمون تحلیل کوواریانس از طریق نرم افزار SPSS 18 انجام شد. نتایج نشان داد روش تدریس بارش مغزی بر افزایش عزت نفس دانش آموزان تاثیر دارد. روش بارش مغزی در عزت نفس عمومی، خانوادگی و اجتماعی و تحصیلی دانش آموزان نیز تاثیر داشت.
تبیین تأثیر تدریس به شیوه تلفیقی بر کیفیت یادگیری دانشجویان در استان مازندران به منظور ارائه مدل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
241 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش تبیین تأثیر تدریس به شیوه تلفیقی بر کیفیت یادگیری دانشجویان در استان مازندران به منظور ارائه مدل بود.روش شناسی: این تحقیق کاربردی– توسعه ای، روش گردآوری داده ها میدانی و از نظر روش اجرا توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه اساتید آموزش عالی دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران در سال 1397 - 1396 به تعداد 201 نفر بودند، که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 132 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های محقق ساخته کیفیت یادگیری و بکارگیری شیوه تلفیقی در آموزش عالی بود. روایی این پرسشنامه ها توسط متخصصان مورد تأیید قرار گرفت، پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از نرم افزارهای Spss و pls استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد سه بعد یادگیری (کیفیت سنجش و ارزش یابی، انتخاب اهداف و انتخاب تکنولوژی، استراتژی یادگیری و مدیریت کلاس داری و یادسپاری) استخراج شده است. هم چنین نشان داد ابعاد تدریس تلفیقی (ابعاد یادگیری، تعاملی محور، مستقیم و فراگیر محور) شناسایی و استخراج شده است.بحث و نتیجه گیری: استفاده از رویکرد آموزش تلفیقی با ایجاد بستر مناسب جهت اجرای روش های دانشجومحور و انجام فعالیت های متناسب، زمینه تثبیت و افزایش ماندگاری مفاهیم آموخته شده را فراهم کند. بنابراین فرآیند آموزش تلفیقی سبب جلب توجه بیشتر دانشجویان به مطالب درسی می گردد و نهایتاً میل به یادگیری مطالب را میسر می سازد.
رابطه هوش هیجانی، کمال گرایی و اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی، کمال گرایی دانش آموزان و اهمال کاری تحصیلی بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری آن را تمامی دانش آموزان پسر سال ششم دوره ابتدایی ناحیه یک رشت (2218 نفر) در سال تحصیلی 1396-1397تشکیل دادند. از بین جامعه آماری، بر اساس جدول کرجسی و مورگان 240 نفر با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه کمال گرایی چند بعدی هویت و فلت (1991)، پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ (1996)و پرسشنامه سولومون و راث بلوم (1984) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره با استفاده از نرم افزارspss21 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مولفه های کمال گرایی (خویشتن مدار و کمال گرایی کل) با اهمال کاری رابطه وجود داشت (0/01>p < /span>). همچنین بین هوش هیجانی با اهمال کاری رابطه وجود نداشت (0/01). نتیجه گیری: با افزایش کمال گرایی در دانش آموزان، اهمال کاری آن ها افزایش می یابد. از این رو لازم است که هوش هیجانی به عنوان یک مهارت در واحدهای درسی آنان گنجانده شود.
ویژگی های روان سنجی نسخه کوتاه ابزار نیرومندی های منشی در معلمان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
377 - 389
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون مشخصه های روان سنجی نسخه کوتاه ابزار نیرومندی منشی (SECS؛ فرنهام و لستر، 2012) در گروهی از معلمان ایرانی انجام شد. در مطالعه حاضر 200 معلم (100 مرد و 100 زن) به نسخه کوتاه ابزار نیرومندی منشی و پرسشنامه تعامل معلم (QTI؛ لارداسمی و کنی، 2001) پاسخ دادند. روش: به منظور تعیین روایی عاملی و پایایی نسخه کوتاه ابزار نیرومندی منشی به ترتیب از روش های آماری تحلیل عاملی تأییدی و ضرایب همسانی درونی استفاده شد. همچنین، به منظور مطالعه روایی سازه نسخه کوتاه ابزار نیرومندی منشی ضریب همبستگی بین مقیاس های چندگانه مربوط به نیرومندهای منشی با وجوه رفتار رابطه بین فردی معلم دانش آموز گزارش شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تاییدی نسخه کوتاه ابزار نیرومندی منشی بر پایه نرم افزار AMOS نشان داد که در نمونه معلمان ایرانی ساختار چندبُعدی ابزار نیرومندی های منشی شامل شش فضیلت خرد و دانش، شجاعت، عدالت، میانه روی، تعالی و انسانیت با داده ها برازش قابل قبولی داشت. نتایج مربوط به همبستگی بین نیرومندهای منشی با رفتارهای مثبت و منفی رابطه بین فردی معلم دانش آموز به طور تجربی از روایی سازه نسخه کوتاه ابزار نیرومندی منشی حمایت کرد. ضرایب همسانی درونی فضایل چندگانه شامل خرد و دانش، شجاعت، عدالت، میانه روی، تعالی و انسانیت به ترتیب برابر با 66/0، 55/0، 52/0، 50/0، 55/0 و 76/0 به دست آمد. نتیجه-گیری: در مجموع، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که نسخه کوتاه ابزار نیرومندی منشی برای سنجش نیرومندهای منشی در گروه نمونه معلمان ایرانی، ابزاری روا و پایا است.
تأثیر اخلاق حرفه ای بر چابکی سازمانی با نقش میانجی توانمند سازی شناختی (مورد مطالعه: آموزش و پرورش منطقه ۵ شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
141 - 156
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر اخلاق حرفه ای بر چابکی سازمانی با نقش میانجی توانمند سازی شناختی در آموزش و پرورش منطقه ۵ شهر تهران انجام شد. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی؛ برحسب زمان اجرای پژوهش، مقطعی؛ برحسب نوع داده، کمی؛ برحسب روش گرداوری داده ها و یا ماهیت و روش پژوهش، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه کارکنان آموزش و پرورش منطقه 5 تهران به تعداد 403 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی-طبقه ای و از طریق فرمول کوکران، تعداد 270 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد اخلاق حرفه ای کادوزیر (2002)، پرسشنامه چابکی سازمانی شریفی و ژانگ (1999) و پرسشنامه توانمندسازی شناختی اسپریتز (1995) استفاده شد. به منظور سنجش روایی از روایی محتوا و سازه و به منظور سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی استفاده شد که ضرایب به دست آمده نشان دهنده روایی و پایایی مناسب ابزار بودند. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در دو بخش توصیفی (میانگین، انحراف معیار، جدول، شکل و نمودار) و استنباطی (مدلسازی معادلات ساختاری) با استفاده از نرم افزار LISREL-v8.80 انجام گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان دادند اخلاق حرفه ای بر چابکی سازمانی (0.42) تاثیر دارد؛ اخلاق حرفه ای بر توانمندسازی شناختی (0.88) تأثیر دارد؛ توانمندسازی شناختی بر چابکی سازمانی (0.57) تأثیر دارد؛ در تأثیر اخلاق حرفه ای بر چابکی سازمانی متغیر توانمندسازی شناختی نقش میانجی دارد (0.93).
تأثیر وجدان کاری بر بازخورد کاری کادر آموزشی مقاطع متوسطه شهرستان گلپایگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
199 - 215
حوزههای تخصصی:
اهداف: این تحقیق با هدف بررسی روابط بین وجدان کاری با عملکرد و بازخورد مثبت کادر آموزشی مقاطع متوسطه شهرستان گلپایگان انجام شده است. لذا در این مقاله ی کاربردی و آماری در سال 1396 با جامعه آماری 490 نفر زن و مرد (کادر آموزشی) و نمونه گیری خوشه ای تصادفی 100 نفر بر اساس آزمون کوکران از کادر آموزشی مقاطع متوسطه - مدیران و مربیان - ازطریق پرسشنامه باز و بسته انجام گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از اجرای پرسشنامه با استفاده از شاخص های میانگین و میانه وشاخص های پراکندگی و روش ضریب همبستگی چندگانه (رگرسیون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. هم چنین با استفاده ازمفروضه آماری کولموگروف اسمیرنوف به بررسی تاثیر متغیر وجدان کاری بر بازخورد کاری پرداخته شد و چون سطوح معناداری تمامی متغیرها از05/0 بیشتر است بنابراین فرض صفر تایید شد .بنابراین نرمال بودن توزیع متغیرها تایید می شود لذا در تحلیل فرضیه ها از آزمونهای پارامتریک استفاده شد و با توجه به نتایج آزمون کای اسکوئر و آزمون رتبه ای فریدمن، مولفه های وجدان کاری به ترتیب اهمیت عبارتند از: وظیفه شناسی، کفایت کاری، احتیاط در تصمیم گیری، نظم وبرنامه ریزی، تلاش برای موفقیت ، خویشتنداری بود ونشان داد که: متغیر وابسته بازخورد مثبت رابطه معناداری با متغیر مستقل وجدان کاری دارد. نتیجه گیری: وجدان کاری تاثیر مستقیم بر بازخورد کاری کادر آموزشی دارد.
نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه بین توانایی های شناختی با خردمندی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
262 - 273
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف، نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه بین توانایی های شناختی با خردمندی در دانشجویان انجام شد. روش شناسی: روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کل دانشجویان دانشگاه-های آزاد استان تهران در سال تحصیلی 1400-1401 تشکیل دادند، که از میان آن ها، تعداد 380 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای خردمندی (آردلت، 2003)، توانایی های شناختی (نجاتی، 1392) و ذهن آگاهی (ریان و براون، 2003) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از از مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSS-V23 و Lisrel-V8.8 استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین یافته ها نشان داد، توانایی-های شناختی اثر مستقیم بر خردمندی دانشجویان داشته است؛ تأثیر توانایی های شناختی بر خردمندی به صورت مستقیم برابر (33/11 = t و 73/0=β) و به صورت غیرمستقیم توانایی های شناختی بر خردمندی دانشجویان به واسطه ذهن آگاهی با 95 درصد اطمینان تأییدشد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته ها نتایج نشان می دهد با افزایش متغیرهای توانایی های شناختی و ذهن آگاهی می توان افزایش خرد در دانشجویان را انتظار داشت.
اثربخشی آموزش مبتنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی بر رفتارهای غیر مولد تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: رفتارهای غیرمولد تحصیلی، رفتارهایی عمدی است که هنجارهای یک گروه یا سازمان را به خطر می اندازد و سلامت گروه یا سازمان را کاهش می دهد. در نتیجه، هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی بر رفتارهای غیرمولد تحصیلی دانش آموزان بود.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 45 روزه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان پسر پایه نهم شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 34 نفر از آنها با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 17 نفر) شامل گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش مبتنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها با مقیاس رفتارهای غیرمولد تحصیلی (Rimkus, 2012) جمع آوری و با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS-24 تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی باعث کاهش رفتارهای غیرمولد تحصیلی دانش آموزان و همه مولفه های آن از جمله تقلب و سرقت ادبی، مصرف الکل، مصرف مواد، رفتار تبعیض آمیز، غیبت، اهمال کاری، رفتار انحرافی و رخوت شد و نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی ماند (05/0P
بررسی وضعیت موجود آموزش بهداشت روانی در برنامه های درسی دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
121 - 131
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناس بررسی وضعیت موجود آموزش بهداشت روانی در برنامه های درسی دوره متوسطه اول بود.روش شناسی: روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی؛ برحسب نوع داده، کیفی از نوع اکتشافی و برحسب زمان گرداوری داده، توصیفی بود. در این پژوهش گردآوری داده ها با روش کتابخانه ای و از روش تحلیل محتوا برای بررسی وضعیت موجود محتوای کتب درسی هدیه های آسمانی، علوم تجربی و تفکر و سبک زندگی در چهار بعد بهداشت روان یعنی سلامت جسمی و رفتاری، اضطراب و روحیات فردی، کنش ورزی اجتماعی، افسردگی و ناامیدی استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه درسی دوره متوسطه اول از نظر آموزش بهداشت روان در دروس مورد بررسی وضعیت مناسبی نداشت.نتیجه گیری: بهداشت روانی برابر با سلامت بدنی، روانی، اجتماعی، خشنودی و شاد زیستن می باشد که در آن دانش آموزان قادرند توانایی های خود را شکوفا ساخته، با فشار های روانی روزمره مواجه شده و بر آنها فایق شوند.
شناسایی متغیرهای هنجاری و رفتاری موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
352 - 361
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از عوامل موثر در وضعیت مدارس، عملکرد مدیران آن به ویژه در دوره ابتدایی می باشد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی متغیرهای هنجاری و رفتاری موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی انجام شد.
روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف و شیوه اجرا به ترتیب کاربردی و کیفی از نوع توصیفی- توسعه ای بود. جامعه پژوهش مدیران مدارس ابتدایی و متخصصان دانشگاهی در حوزه آموزش وپرورش بودند که تعداد 20 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته انفرادی گردآوری (روایی مصاحبه با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 8/77 محاسبه شد) و با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که برای متغیرهای موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی 76 شاخص، 11 مولفه و 2 بعد شناسایی شد. بعد رفتاری موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی شامل 37 شاخص در 5 مولفه ارزش، رضایت شغلی، انگیزش، شخصیت و خلاقیت بود. همچنین، بعد هنجاری موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی شامل 39 شاخص در 6 مولفه ارتباطات سازمانی، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، سبک های تصمیم گیری، نقش ها و انتظارها و هدف ها و استراتژی ها بود. در نهایت، الگوی هنجاری و رفتاری موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی طراحی شد.
بحث و نتیجه گیری: طبق نتایج این پژوهش، جهت بهبود عملکرد مدیران مدارس می توان گام های موثری از طریق شاخص ها، مولفه ها و ابعاد شناسایی شده برای متغیرهای موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی برداشت.
واکاوی عناصر برنامه درسی تدریس کارآفرینانه در حوزه علوم انسانی آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
445 - 454
حوزههای تخصصی:
هدف: توجه به تدریس کارآفرینانه در عناصر برنامه درسی اهمیت زیادی دارد و بر همین اساس، هدف این مطالعه، واکاوی عناصر برنامه درسی تدریس کارآفرینانه در حوزه علوم انسانی آموزش عالی ایران بود.روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه این مطالعه همه خبرگان و متخصصان کشور شامل شش گروه راه انداز کسب وکار و تأسیس شرکت های دانش بنیان، همکاری با نهادهای واسطه ای کارآفرینانه، آموزش و تدریس کارآفرینی، تألیف مقاله، کتاب و راهنمایی یا مشاوره پایان نامه و رساله در زمینه کارآفرینی، متخصص برنامه ریزی درسی و مدیران آموزش عالی در دانشگاه های ایران در سال تحصیلی 400-1399 بودند. نمونه ها طبق اصل اشباع نظری و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که تعداد آنها 25 نفر بود. ابزار پژوهش حاضر مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی و پایایی آن مورد بررسی و تایید قرار گرفت. داده ها با روش کدگذاری مبتنی بر نظریه داده بنیاد در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که عناصر برنامه درسی تدریس کارآفرینانه در حوزه علوم انسانی آموزش عالی ایران 216 مفهوم در 47 مولفه و 6 مقوله داشت. مقوله شرایط علّی شامل 8 مولفه و33 مفهوم، مقوله شرایط زمینه ای شامل 8 مولفه و 36 مفهوم، مقوله شرایط مداخله گر شامل 9 مولفه و 28 مفهوم، مقوله محوری شامل 5 مولفه و 39 مفهوم، مقوله راهبردها شامل 12 مولفه و 54 مفهوم و مقوله پیامدها شامل 5 مولفه و 26 مفهوم بود.نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه، متخصصان و برنامه ریزان درسی می توانند گام موثری در جهت بهبود برنامه درسی تدریس کارآفرینانه در حوزه علوم انسانی آموزش عالی بردارند.
نقش خانواده و مدرسه و معنادهی رابطه این دو بر ارتقاء سلامت اجتماعی در زندگی دانش آموزان (مطالعه موردی دبیرستان های دخترانه دولتی آبدانان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، تأثیرگذاری دو نهاد اساسی خانواده و مدرسه و معنادهی رابطه متقابل آن دو در ارتقاء سلامت اجتماعی شدن زندگی دانش آموزان بود. روش: طرح پژوهشی این مطالعه به شیوه کیفی و به روش تحلیل محتواء است که در دو سطح توصیف و تبیین در دبیرستان های دخترانه دولتی رضوان، زینب و پروین شهرستان آبدانان از توابع استان ایلام به تعداد 334 دانش آموز دختر در سال تحصیلی 98- 1397 انجام گرفت که 30 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته و مشاهده استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته های برخی محققان، بین ارزش های اجتماعی خانه و مدرسه و معنادهی رابطه این دو به ارتقاء سلامت اجتماعی در زندگی دانش آموز، تضاد بالایی مشاهده شده است و چنین بر می آید که تضاد ارزشی و عدم هم نوایی دانش آموز با خانه و مدرسه به نفع دیگری تمام نمی شود، بلکه موجب روی گردانی و دل سردی دانش آموزان، هم از خانه و هم از مدرسه می گردد. از این رو تعامل خانه و مدرسه می تواند از دیدگاه جامعه شناختی، به عنوان یکی از مهم ترین و مؤثرترین راه های کاهش تضاد بین خانه و مدرسه در جهت ارتقاء سلامت دانش آموز، مورد توجه جدی و نگرش عمیق و کاربردی قرار گیرد.نتیجه گیری: نتیجه این تعامل، تأثیرات مثبت و فواید تربیتی و آموزشی بسیاری است که در معنادهی به ارتقاء سلامت زندگی اجتماعی دانش آموز و آینده او، فوق العاده نقش آفرین است.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCT) بر نگرش نسبت به زندگی دانش آموزان پسر متوسطه ی دوم شهرستان شوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرش نسبت به زندگی دانش آموزان انجام گرفت.جامعه آماری،کل دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهرستان شوش در سال تحصیلی 95-94 مشغول به تحصیل بودند؛ تعداد 30 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی(15نفر) و کنترل(15نفر) جایگزین شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه تجدیدنظر شده28 عبارتی شاخص نگرش نسبت به زندگی که توسط باتیستا و آلموند(1998) تدوین شده است،استفاده گردید.جلسات آموزش ذهن آگاهی به مدت 10 جلسه در مورد گروه آزمایشی اجراء شد و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد.در این پژوهش از طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل با پیگیری 60 روزه استفاده شد.نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش ذهن آگاهی به دانش آموزان باعث تغییر در نگرش آنان به زندگی می شود.(p>0.05)
توسعه مدل نگرش کارآفرینانه در کارکنان سازمانهای آموزش و پرورش کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
256 - 277
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف توسعه مدل نگرش کارآفرینانه در بخش دولتی می باشد.روش: تحقیق حاضر از نظر هدف بنیادی و رویکرد کاربردی دارد و روش تحقیق آمیخته است و برای شناسایی شاخص های نگرش کارآفرینانه از الگوی تحلیل محتوا (کیفی) استفاده شد، و روابط بین متغییرهای تحقیق و ارزش آنرا از روش معادلات ساختاری بدست آمد. جامعه آماری بخش کیفی شامل خبرگان و اساتید دانشگاه در حوزه کارآفرینی دولتی در ایران می باشند و روش نمونه گیری در این تحقیق از نوع روش نمونه گیری گلوله برفی می باشد، بدین صورت که جمع آوری داده تا رسیدن به نقطه اشباع ادامه پیدا کرد که تعداد آن 18 نفر می باشند و همچنین جامعه آماری در بخش کمی شامل مدیران و کارکنان سازمان های آموزش و پرورش کشور می باشند و روش نمونه گیری در این بخش از نوع تصادفی ساده می باشد که تعداد حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 313 نفر می باشد. روش و ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی بصورت مصاحبه نیمه ساختار و در بخش کمی بصورت پرسشنامه محقق ساخته می باشد. با استفاده از نرم افزار لیزرل مدل تحقیق سنجش و برازش شد.یافته ها: نتایج نشان داد که مدل تحقیق برای ضرایب تی بالای 96/1± تا 58/2± در سطح 05/0 معنی دار می باشند و ضرایب تی بالاتر از 58/2± در سطح 01/0 معنی دار هستند. ضرایب مسیر و واریانس تبیین شده متغیرهای تحقیق و شاخص های برازش بدست آمده برای مدل آزمون شده نشان می دهد که شاخص RMSEA در مدل برآورد شده با میزان ۰۶۴/0 از سطح قابل قبولی برخوردار بوده و دیگر شاخص برازش مانند CFI، GFI، NFI، و AGFI به ترتیب برابر با 97/0، ۹۴/0، ۹۵/0 و ۹۲/0 همگی در سطح مناسبی هستند.نتیجه گیری: بنابراین مشخصه های نکویی برازش نشان می دهد داده های این پژوهش با ساختار عاملی این مدل برازش مناسبی دارد.
سرمایه فرهنگی و پیشرفت تحصیلی ( مورد مطالعه: دانش آموزان متوسطه دوم شهر گلستان )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
113 - 127
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تأثیر سرمایه فرهنگی بر پیشرفت آموزشی مطالعه شده است. بدین منظور، 210 نفر از دانش آموز دختر و پسر دبیرستانی سال آخرشهر گلستان در سال تحصیلی1396- 1395با روش پیمایشی مورد بررسی قرار گرفتند. روش نمونه گیری، نمونه گیری خوشه ای و روش انتخاب واحد مطالعه نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که در آن همبستگی متغیرهای سرمایه فرهنگی و پیشرفت تحصیلی اندازه گیری شد. نتایج تحقق حاکی از آن است که : (1) سه شاخص سرمایه فرهنگی تأثیر مستقیم و مثبت بر پیشرفت تحصیلی دارند؛ (2) تحصیلات مادر بیش از تحصیلات پدر بر سرمایه فرهنگی و در نتیجه بر پیشرفت تحصیلی مؤثر است؛ (3) تأثیر سرمایه فرهنگی برحسب پایگاه اقتصادی- اجتماعی خانواده متفاوت است ؛(4) ساختار خانواده بر سرمایه فرهنگی و در نتیجه بر پیشرفت تحصیلی مؤثر است. نتایج تحقیق تأیید کننده نظریه بازتولید فرهنگی به ویژه در محیط مطالعه ، عادات مطالعه و مشارکت در فعالیتهای فرهنگی روشنفکرانه است.
ارائه الگوی تدریس دوره های فنی و عملی دانشکده هنر در عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
434 - 443
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف ارائه الگوی تدریس دوره های فنی و عملی دانشکده هنر در عراق انجام شده است.
روش: این پژوهش از نظر هدف یک پژوهش کاربردی-توسعه ای است و از منظر روش گردآوری داده ها یک پژوهش غیرآزمایشی (توصیفی) است که با شیوه پیمایش مقطعی انجام است. برای دستیابی به هدف پژوهش از طرح پژوهش کیفی استفاده گردید. جامعه مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل اساتید، معلمان، مدیران مدارس و متخصصان آموزش هنر عراق بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در نهایت پس از 10 مصاحبه به اشباع نظری دست پیدا شد. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان استفاده گردید. روایی بخش کیفی براساس پیشنهاد لینکلن و گوبا، چهار معیار اعتبارپذیری، انتقال پذیری، تاییدپذیری و اطمینان پذیری از دیدگاه داوران ارزیابی و تایید شد. برای بررسی پایایی بخش کیفی و کدگذاری مصاحبه های انجام شده ضریب هولستی 712/0 برآورد شد که مورد تایید است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش گراندد تئوری در نرم افزار MAXQDA استفاده شد که با استخراج مقوله های اصلی و فرعی پژوهش با استفاده از نتایج تحلیل کیفی داده بنیاد، مدل نهایی ارائه گردید.
یافته ها: براساس نتایج بدست آمده مشخص گردید که شرایط علی شامل عوامل محیطی، سازمانی، آموزشی و انسانی می باشند. شرایط مداخله گر شامل نظام آموزش سنتی و شرایط زمینه ای شامل بسترهای آموزش فنی و عملی شناسایی شد.
نتیجه گیری: همچنین نتایج نشان داد پدیده محوری شامل تدریس دوره های فنی و عملی، راهبرد ها شامل برنامه ریزی راهبردی تدریس و در نهایت پیامدها شامل پیامدهای آموزشی، فردی، اجتماعی می باشند.
ساخت و اعتباریابی ابزار سنجش مربی گری سازمانی برای مدیران دانشگاه آزاد اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، ساخت و اعتباریابی ابزار سنجش مربی گری سازمانی برای مدیران دانشگاه های کشور بود. روش شناسی: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی بود و جامعه آماری شامل مدیران میانی دانشگاه های آزاد اسلامی ایران در سال تحصیلی 99-1398 بود. روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای بود. پژوهشگر با تحلیل منابع معتبر علمی با محوریت مربی گری سازمانی و مدیریتی با دریافت نظر متخصصان، گویه های ابزار سنجش مربی گری سازمانی را تهیه کرد و سپس پرسشنامه توسط 100 نفر از مدیران میانی دانشگاه های آزاد اسلامی کشور بر اساس تعداد آن ها در نمودار سازمانی 5 دانشگاه، اجرا گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک تحلیل عاملی تاییدی و رویکرد مدل سازی معادله ساختاری واریانس محور با استفاده از نرم افزارهای SPSSنسخه 23 وSmart PLS 3 استفاده شد. یافته ها: پرسشنامه محقق ساخته با 50 گویه برای سنجش مربی گری مدیران دانشگاهی طراحی و ساخته شد. روایی همگرا برای همه گویه های پرسشنامه بالاتر از 5/0 و در نتیجه قابل قبول بود. مقادیر ضریب آلفای کرونباخ بدست آمده برای تمام گویه ها بزرگتر از 7/0 بدست آمد که نشان دهنده دقت اندازه گیری بالای ابزار سنجش مربی گری مدیران دانشگاه ها بود و در نهایت همه گویه های پرسشنامه مورد تایید قرار گرفتند. بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل، مدیران دانشگاه میتوانند از پرسشنامه طراحی شده به عنوان ابزاری مناسب برای سنجش مربی گری به منظور توسعه عملکرد کارکنان و ارتقای مهارت های مدیریتی و رهبری خود در سازمان استفاده کنند.
مدل ساختاری ارتباط میان استرس، خودکارآمدی و فرسودگی شغلی در معلمان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
97 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعیین کننده استرس و خودکارآمدی در فرسودگی شغلی آموزگاران در قالب مدل سازی معادلات ساختاری بود. در یک طرح همبستگی 330 نفر از آموزگاران خراسان شمالی با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه منابع استرس آموزشگاهی(کریاکو و ساتکلیف، 1978)، خودکارآمدی معلمان(اسکالوویک و اسکالوویک، 2007) و فرسودگی شغلی معلمان(ماسلاچ و همکاران، 1996) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که استرس و خودکارآمدی با فرسودگی شغلی روابط معناداری دارند. اثرات غیر مستقیم نیز معنادار بوده و مدل ساختاری از برازش مناسبی برخوردار بود. به نظر می رسد استرس به طور مثبت و خودکارآمدی آموزگاران به طور منفی می تواند فرسودگی شغلی را در آنان پیش بینی کند.
تعیین سبک رهبری مدیران ورزشی در نظام آموزش وپرورش مبتنی بر عوامل اقتضایی دبیران تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
380 - 394
حوزههای تخصصی:
هدف: سبک های رهبری نقش مهمی در کارآیی، عملکرد و اثربخشی سازمان دارند. بنابراین، هدف این پژوهش تعیین سبک رهبری مدیران ورزشی در نظام آموزش وپرورش مبتنی بر عوامل اقتضایی دبیران تربیت بدنی بود.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا همبستگی بود. جامعه پژوهش دبیران تربیت بدنی کشور در سال تحصیلی 98-1397 بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 384 نفر برآورد که این تعداد با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه سبک رهبری (Likert, 1961)، پرسشنامه محقق ساخته عوامل اقتضایی دبیران تربیت بدنی (با دو بعد عوامل اقتضایی درون سازمانی و عوامل اقتضایی فردی)، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی (Costa and McCrae, 1992) به عنوان عوامل اقتضایی شخصیتی و پرسشنامه متغیرهای فرهنگی (Hofstede, 1994) به عنوان عوامل اقتضایی فرهنگی- اجتماعی بودند. داده ها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که فقط عوامل اقتضایی اجتناب از عدم اطمینان و مردسالاری توانایی پیش بینی سبک رهبری مستبدانه، فقط عوامل اقتضایی برونگرایی، سازگاری، اجتناب از عدم اطمینان و فاصله قدرت توانایی پیش بینی سبک رهبری خیرخواهانه، فقط عوامل اقتضایی روان رنجوری، سازگاری، اجتناب از عدم اطمینان و مردسالاری توانایی پیش بینی سبک رهبری مشورتی و فقط عوامل اقتضایی سازگاری، تمایل/ انگیزه کار، قابلیت/ توانایی و تیم کاری توانایی پیش بینی سبک رهبری مشارکتی را داشتند (05/0>P) و سایر عوامل اقتضایی نقش معناداری در پیش بینی هیچ یک از سبک های رهبری نداشتند (05/0P>).نتیجه گیری: نتایج این مطالعه حاکی از نقش موثر برخی عوامل اقتضایی در پیش بینی سبک های رهبری مستبدانه، خیرخواهانه، مشورتی و مشارکتی بود که متخصصان می توانند از طریق تعدیل این عوامل باعث تغییر در سبک های رهبری شوند.