سنجش رابطه تعادل بین نقش های خانوادگی و شغلی و کیفیت زندگی زنان شاغل درآموزش و پرورش شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۲ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
71 - 104
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر دگرگونی های بنیادی و اساسی در وضعیت زنان به وقوع پیوسته و منجر به تحولاتی در زمینه چندگانگی نقش و جایگاه اجتماعی آنان در بخش هایی از جامعه شده است . برخی از پژوهشگران بر آن اند که نقش های چندگانه اجتماعی ، شغلی و خانوادگی منابع گوناگونی هستند که منافع متعددی را در اختیار افراد قرار می دهد و پاداش ها و امتیازت متعددی را به همراه آورده بر کیفیت زندگی زنان می افزایند . این پژوهش با بهره گیری از مبانی نظری تئوری کنش متقابل نمادی و با توجه به دیدگاه مارکز در زمینه تعادل نقش ، به سنجش رابطه بین این متغیر و کیفیت زندگی زنان پرداخته است . جامعه آماری این بررسی متشکل از زنان شاغل ، متأهل ، دارای فرزند و ساکن در شهرسنندج است وحجم نمونه ، 290 نفر از زنان شاغل در آموزش و پرورش شهرسنندج را دربرمی گیرد که به روش نمونه گیری تصادفی سهمیه ای انتخاب شده اند . بر اساس یافته های تحقیق، زنان با ازدواج نه چندان زودهنگام خود (میانگین سن ازدواج 36/24) از فرصت های تحصیلی و شغلی خود به خوبی بهره برده و همراه همسرانشان ، سرمایه های فرهنگی مطلوبی دارند و این امر به برقراری توازن بین نقش های خانوادگی و شغلی آنها کمک بسزایی کرده است . یافته ها نشان می دهد بین میزان تعادل در نقش های شغلی و خانوادگی و کیفیت زندگی زنان ارتباط معناداری وجود دارد . یافته های حاصل از رگرسیون چندگانه نیز حاکی از آن است که متغیر های میزان تحصیلات همسر و تعادل نقش ، 36 درصد از واریانس متغیر کیفیت زندگی زنان را تبیین می کنند . با توجه به رابطه تحصیلات همسران و کیفیت زندگی زنان ، می توان دریافت زندگی زنان ایرانی تا حدود زیادی تحت تأثیر نگرش و رفتار های شوهرانشان در خانواده است که معمولاً شرایط دست یابی به فرصت های پیشرفت از طریق اشتغال را برای ایشان تسهیل کرده بر کیفیت زندگی آنان می افزاید .