فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱٬۰۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش بررسی رابطه ی رهبری توزیعی با تعالی سازمانی مدارس با نقش میانجی توانمندسازی ساختاری و روان شناختی در معلّمان بود.روش شناسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیّه معلّمان مقطع ابتدایی استان فارس در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 16264 نفر تشکیل داده بودند که از این جامعه، نمونه ای به حجم 375 نفر بر مبنای فرمول کوکران انتخاب شد. با توجّه به طبقات جامعه پژوهش مانند نوع منطقه، تعداد شهرستان/ناحیه و جنسیّت از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی استفاده شد. جمع آوری داده ها بر اساس چهار پرسشنامه رهبری توزیعی(المور، 2000)، توانمندسازی روان شناختی(اسپریتزر، 1995)، توانمندسازی ساختاری(کردنائیج، بخشی زاده و فتح الهی، 1394) و تعالی سازمانی (عمارلو، 1396) صورت گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری، بوسیله ی دو نرم افزار SPSS نسخه 25 و LISREL نسخه 80/8 استفاده شد.یافته ها: نتایج حاصل از شاخص های برازندگی مدل تحلیل مسیر تأییدی نشان داد که، مدل ساختاری پژوهش دارای برازش مناسب و قابل قبول می باشد. بر اساس سایر نتایج پژوهش، رهبری توزیعی رابطه مستقیم، مثبت و معناداری با توانمندسازی ساختاری، توانمندسازی روان شناختی و تعالی سازمانی مدارس؛ توانمندسازی ساختاری رابطه مستقیم، مثبت و معناداری با تعالی سازمانی مدارس و توانمندسازی روان شناختی؛ و توانمندسازی روان شناختی رابطه مستقیم، مثبت و معناداری با تعالی سازمانی مدارس داشت(0011/0). رهبری توزیعی بواسطه توانمندسازی ساختاری و توانمندسازی روان شناختی رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی مدارس؛ و توانمندسازی ساختاری بواسطه توانمندسازی روان شناختی رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی مدارس داشت(004/0).بحث و نتیجه گیری: با توجّه به نتایج پژوهش حاضر، مدیران و رهبران مدارس باید از راهکارهای رهبری توزیعی جهت واگذاری هرچه بیشتر قدرت، اختیار و مسؤولیّت بین معلّمان استفاده کنند، تا ضمن بهبود توانمندی های روان شناختی و ساختاری آن ها، شرایط مساعدی جهت همکاری و مشارکت هرچه بیشتر معلّمان جهت رشد و ارتقاء سطح مدرسه در تمامی ابعاد و تعالی سازمانی مدرسه فراهم شود.
تأثیر بسترهای اجتماعی-فرهنگی بر توسعه نیافتگی جامعه هدف کمیته امداد در شرق استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
413 - 430
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر بسترهای اجتماعی-فرهنگی بر توسعه نیافتگی جامعه هدف کمیته امداد در شرق استان هرمزگان انجام گردید.روش: روش پژوهش حاضر از نوع کمی و به صورت پیمایشی انجام شد. جامعه آماری کلیه مددجویان و افرادی بودند که از کمیته امداد خدمات حمایتی در شهرستان های میناب و رودان و جاسک و سیریک و بشاگرد دریافت می کردند. مجموعاً تعداد کل افراد شاغل در کمیته امداد شرق استان هرمزگان 191 نفر بودند که بر اساس جدول استاندارد مرگان تعداد 123 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. روش تجزیه وتحلیل داده ها نیز از همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی با استفاده از نرم افزار SPSS-V23تحلیل شدیافته ها:نتایج نشان داد؛ سنت گرایی بر توسعه نیافتگی تأثیر مثبت دارد. نبود فرهنگ ریسک پذیری بر توسعه نیافتگی تأثیر مثبت دارد. نهادینگی فرهنگ وابستگی بر توسعه نیافتگی تأثیر مثبت دارد. تقدیرگرایی مزمن بر توسعه نیافتگی تأثیر مثبت دارد.نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود کمیته امداد زمینه حضور تشکل های غیردولتی توانمندسازی نظیر سمن ها و سازمان های غیردولتی در محیط موردمطالعه را فراهم سازد
جامعه شناسی پدیدار شناسانه درک معنای دوستی (نمونه موردی دانشآموزان پسر دبیرستانی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
71 - 106
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، معنای دوست دختر در بین پسران دبیرستانی شهر مشهد با استفاده از رویکرد معناکاوی و تفسیرگرایی بررسی شده است. داده های کیفی این پژوهش با استفاده از مصاحبه عمیق، بر اساس نمونه گیری هدفمند، با معیار اشباع نظری با ۸ تن از مشارکت کنندگانی که تجربه دوستی با جنس مخالف داشتند، به دست آمده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش پدیدارشناسی و تکنیک عملیات واحد معنایی، خوشه بندی و مقوله بندی، معنای تعمیمی و تفریدی دوستی انجام شد. یافته ها نشان می دهد که دوستی در وجه تعمیمی، کنجکاوی و لذت بردن از زیبایی دختران است و در موارد دیگر نشان دادن قدرت به سایر دوستان، ارتباط جنسی، گریز از تنهایی و همگونی اخلاقی و عاطفی است. عام ترین روش ارتباط تلفنی و بارزترین نتیجه دوستی مانع شدن از پیشرفت در زندگی است. برخلاف نگرش های موجود در بین مسئولان و خانواده ها که به دوستی با دختر بیشتر نگاه جنسی دارند، دوستی ها بیشتر به دلیل کنجکاوی و در ابتدا زیبایی جنس مخالف، بدون توجه به لذت جنسی صورت می گیرد.
بررسی وضعیت مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی مدارس ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
231 - 242
حوزههای تخصصی:
هدف: کیفیت برنامه درسی نقش مهمی در موفقیت و عملکرد تحصیلی دارد. در نتیجه، هدف این مطالعه بررسی وضعیت مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی در مدارس ابتدایی شهر تهران بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه بخش کیفی خبرگان و اساتید برنامه درسی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه بخش کمی معلمان زن و مرد مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 23593 نفر بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان تعداد 377 نفر از آنها با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بودند که روایی مصاحبه ها با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 83/0 محاسبه شد و روایی صوری پرسشنامه با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه شد. داده ها با روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA و آزمون تی یک نمونه ای در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که ارزشیابی کیفیت برنامه درسی در مدارس ابتدایی دارای 108 شاخص در 23 مولفه و 6 بعد شامل رویکرد سیستمی ارزشیابی کیفیت برنامه درسی (با 4 مولفه تفکر راهبردی، تعمیم پذیری اهداف، دریافت بازخورد اصلاحی و تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری)، ارزشیابی کیفی فعالیت ها (با 3 مولفه ارزشیابی فعالیت های انگیزشی، ارزشیابی فعالیت های کاربردی و ارزشیابی فعالیت های برنامه درسی)، کیفیت بخشی امکانات و فناوری های نوین (با 3 مولفه امکانات فرهنگی و ورزشی، امکانات آموزشی و امکانات رفاهی)، کیفیت بخشی عوامل ساختاری (با 4 مولفه کمبود منابع و توزیع نامناسب، آینده نگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی و عدم انضباط کاری)، کیفیت سنجی اصول برنامه درسی (با 4 مولفه انعطاف پذیری، توالی برنامه درسی، سودمندی برنامه درسی و جامعیت برنامه درسی) و کیفیت سنجی مدیریت استراتژیک برنامه درسی (با 5 مولفه بهبود ظواهر برنامه درسی، بهبود محتوای برنامه درسی، انسجام برنامه درسی، ترسیم چشم انداز و رشد هویت ملی- مذهبی) بود. همچنین، مولفه های تفکر راهبردی، تعمیم پذیری اهداف، تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری، ارزشیابی فعالیت های انگیزشی، ارزشیابی فعالیت های کاربردی و ارزشیابی فعالیت های برنامه درسی، امکانات فرهنگی و ورزشی، امکانات آموزشی، امکانات رفاهی، کمبود منابع و توزیع نامناسب، آینده نگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی، انعطاف پذیری، توالی برنامه درسی، سودمندی برنامه درسی، بهبود ظواهر برنامه درسی، بهبود محتوای برنامه درسی، انسجام برنامه درسی، ترسیم چشم انداز و رشد هویت ملی- مذهبی در وضعیت مطلوب قرار داشتند، اما مولفه های دریافت بازخورد اصلاحی، عدم انضباط کاری و جامعیت برنامه درسی در وضعیت نامطلوب قرار داشتند (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه برای متخصصان و برنامه ریزان آموزش وپرورش تلویحات کاربردی بسیاری دارد و آنان بر اساس نتایج این مطالعه می توانند گام موثری در راستای بهبود مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی و به ویژه سه مولفه دریافت بازخورد اصلاحی، عدم انضباط کاری و جامعیت برنامه درسی بردارند.
آسیب شناسی مدارس در تجربه زیسته دانش آموزی از دیدگاه دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی آسیب شناسی مدارس در تجربه زیسته دانش آموزی از دیدگاه دانشجویان بود. روش شناسی: روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید باهنر کرمان با تعداد 10440 نفر در سال 400-1399 بود که از میان آنها 18 نفر طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. روایی مصاحبه از طریق دقت در مطرح کردن سؤالات، بکار نگرفتن نظرات شخصی محقق در مصاحبه و تأیید مشارکت کنندگان از فهم صحیح محقق از تجارب آنها حاصل گردید. روایی سؤالات مصاحبه توسط اساتید صاحب نظر در حوزه تعلیم و تربیت تأیید گردید. به منظور تأیید پایایی نیز میزان توافق از طریق ضریب همبستگی پیرسون 96% محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد.یافته ها: مطابق با یافته های پژوهش آسیب های ناشی از مدارس در چهار مضمون اصلی آموزشی، تربیتی، تعاملی و محیطی-فیزیکی، 12 مضمون فرعی و ۲۷۴ کد اولیه جای گرفتند. مضمون اصلی آموزشی، شامل چهار مضمون فرعی ضعف در روش های تدریس، ضعف در محتوا، ضعف در نظام ارزشیابی و ضعف در صلاحیت های حرفه ای عوامل انسانی مدرسه؛ مضمون اصلی تربیتی، شامل دو مضمون فرعی ضعف در روش های تربیتی و ضعف در تربیت دینی به طور خاص؛ مضمون اصلی تعاملی، شامل مضامین فرعی مرتبط با تعامل عوامل انسانی مدرسه با دانش آموز و مضمون اصلی محیطی-فیزیکی، شامل دو مضمون فرعی فضای حاکم بر مدرسه و ارائه امکانات و تجهیزات می شدند. علت های بروز آسیب ها شامل ضعف در سیستم گزینش معلمان و مدیران، نبود برنامه ریزی دقیق و جامع و موارد دیگر بودند. پیامدهای ناشی از آسیب ها نیز شامل مدرسه گریزی، احساس اضطراب نسبت به مدرسه، کاهش انگیزه پیشرفت و موارد دیگر بودند.بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر آسیب های چهارگانه آموزشی، تربیتی، تعاملی و محیطی-فیزیکی باعث ناکارآمدی و ضعف های اساسی در نظام تعلیم و تربیت شدند که نیاز به اقدام جدی جهت رفع آنها و بهبود وضعیت نظام آموزشی است. نتایج پژوهش حاضر می تواند زمینه بازنگری و ایجاد تغییرات اساسی در نظام تعلیم و تربیت را فراهم آورد.
طراحی الگوی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
280 - 294
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به رشد و تحول فناوری اطلاعات و ارتباطات، شیوه های آموزش نیز تغییرهای گسترده ای کرده اند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان انجام شد. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف و شیوه اجرا به ترتیب کاربردی و توصیفی از نوع اکتشافی بودند. جامعه مطالعه حاضر همه مدیران و اساتید دانشگاه های فرهنگیان استان خراسان رضوی شامل شش پردیس در سال 1400 بودند. نمونه های پژوهش حاضر طبق اصل اشباع نظری 13 نفر تعیین که پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده های این مطالعه با مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری (روایی با روش مثلث سازی تایید و پایایی با روش ضریب کاپای کوهن 87/0 به دست آمد) و با روش های تحلیل مضمون و سه دور دلفی تحلیل شدند. یافته ها: طبق تحلیل مصاحبه ها، الگوی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان 71 مضمون فرعی در قالب 12 مضمون اصلی داشت. در این مطالعه، مضمون های اصلی شامل عوامل پداگوژیکی، عوامل تکنولوژیکی، عوامل سازمانی، مدیریت یکپارچه، آینده نگری، کیفیت آموزشی هدفمند، سنجش پذیری، انعطاف پذیری در آموزش، خدمات پشتیبانی، مدیریت دانش، سهولت دسترسی و اطلاعات و محتوا بودند. همچنین، پس از راند اوّل دلفی تعداد 9 مضمون فرعی و پس از راند دوّم دلفی تعداد 6 مضمون فرعی از الگوی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان حذف شد و در راند سوّم دلفی همه مضمون های فرعی مناسب ارزیابی شدند. در نتیجه، الگوی نهایی آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان 56 مضمون فرعی در قالب 12 مضمون اصلی داشت که الگوی مضمون های اصلی آن ترسیم شد. بحث و نتیجه گیری: مدیران، مسئولان و برنامه ریزان دانشگاه فرهنگیان طبق الگوی طراحی شده آموزش مجازی کارآمد در دانشگاه فرهنگیان می توانند شرایط را برای بهبود وضعیت موجود آموزش به ویژه آموزش مجازی در این دانشگاه ارتقاء ببخشند.
شناسایی ابعاد و مولفه های شیوه های آموزشی نوآورانه در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
355 - 365
حوزههای تخصصی:
هدف: آموزش عالی به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای جامعه، نیازمند نوآوری در شیوه های آموزشی برای پاسخگویی به تغییرات سریع و پیچیده جهان مدرن است. هدف این پژوهش، شناسایی ابعاد و مولفه های شیوه های آموزشی نوآورانه در آموزش عالی است.
روش شناسی: این پژوهش به روش کیفی و با استفاده از رویکرد تحلیل محتوا انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با صاحب نظران و اعضای هیات علمی دانشگاه های تهران در سال 1401-1402 جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار NVivo و به روش تحلیل مضمون صورت گرفت.
یافته ها: در این پژوهش، پنج بعد اصلی شناسایی شد که شامل تدریس نوآورانه، هوش مصنوعی در نوآوری آموزش عالی، مدیریت هوشمند نوآوری، توسعه نوآوری و کارآفرینی، و فناوری اطلاعات بودند. هر یک از این تم ها به مولفه ها و مفاهیم مختلفی تقسیم شدند.
بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که نوآوری در شیوه های آموزشی می تواند به بهبود کیفیت آموزش و یادگیری در دانشگاه ها کمک کند. همچنین، چالش هایی مانند مشکلات فنی و نیاز به تغییرات فرهنگی نیز مورد توجه قرار گرفت. برای دستیابی به نتایج مطلوب، لازم است که تمامی اعضای جامعه دانشگاهی در فرآیند نوآوری مشارکت کنند و از تجربیات و دانش یکدیگر بهره مند شوند.
طراحی الگوی برنامه درسی آموزش مبتنی بر بازی غیردیجیتال با رویکرد های اسکوپ برای دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به رشد روزافزون استفاده از بازی های دیجیتال و غیردیجیتال، هدف این مطالعه طراحی الگوی برنامه درسی آموزش مبتنی بر بازی غیردیجیتال با رویکرد های اسکوپ برای دانشجو معلمان بود.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر زمان، مقطعی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. جامعه مطالعه خبرگان و متخصصان برنامه درسی و بازی های آموزشی بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 14 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با روش تحلیل کدگذاری در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که الگوی برنامه درسی آموزش مبتنی بر بازی غیردیجیتال با رویکرد های اسکوپ برای دانشجو معلمان 79 مفهوم، 24 زیرمقوله و 11 مقوله داشت. در این الگو، برای اهداف برنامه درسی 28 مفهوم، 9 زیرمقوله و 4 مقوله شامل رشد ذهنی کودک (با 2 زیرمقوله بهبود مهارت های شناختی و رشد ذهنی)، بهبود مهارت های اجتماعی و عاطفی کودک (با 2 زیرمقوله مهارت های عاطفی و شخصیتی و مهارت های اجتماعی)، بهبود انگیزه و آمادگی (با 2 زیرمقوله آماده سازی کودک و فعالیت کودک) و رشد معنوی و فرهنگی کودک (با 3 زیر مقوله رشد معنوی، رشد فرهنگی و رشد و توسعه کلی)، برای محتوای برنامه درسی 23 مفهوم، 6 زیرمقوله و 3 مقوله شامل آموزش شناختی (با 2 زیرمقوله آموزش آکادمیک و مهارت های ذهنی)، موضوع های اجتماعی و هنری (با 2 زیرمقوله مهارت های اجتماعی و آموزش هنری) و آموزش و رشد کلی (با 2 زیرمقوله موضوع های کلی و رشد جسمانی)، برای روش های یاددهی و یادگیری برنامه درسی 18 مفهوم، 5 زیرمقوله و 2 مقوله شامل روش های گروهی و فعال (با 3 زیرمقوله آموزش از طریق بازی، آموزش گروهی و روش های فعال) و روش های فردی و مستقیم (با 2 زیرمقوله روش هنری و روش شناختی) و برای ارزشیابی برنامه درسی 10 مفهوم، 4 زیرمقوله و 2 مقوله شامل روش های غیرفعال (با 2 زیرمقوله مشاهده و روش های کتبی) و روش های فعال (با 2 زیرمقوله روش های عملکردی و روش های گروهی) شناسایی شد.بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه درباره الگوی برنامه درسی آموزش مبتنی بر بازی غیردیجیتال با رویکرد های اسکوپ برای دانشجو معلمان می تواند توسط متخصصان و برنامه ریزان برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان جهت بهبود برنامه درسی مبتنی بر بازی مورد استفاده قرار گیرد.
اعتبارسنجی سازه شجاعت تحصیلی اصیل در دانشجویان و دانش آموختگان نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این مطالعه، سنجش اعتبار سازه ای شجاعت تحصیلی اصیل بود که پژوهش های گذشته به آن چندان توجهی نداشتند و این ابزار در دانشجویان و دانش آموختگان نظام آموزش عالی ایران اعتبارسنجی شد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی بود. جامعه پژوهش همه دانشجویان و دانش آموختگان دوره های مختلف تحصیلی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری کشور در 6 استان از مناطق سه گانه شمالی، میانی و جنوبی در سال های 1390 تا 1399 بودند. حجم نمونه مورد پژوهش بر اساس رویه های پنجگانه سازه مذکور، به ازاء حداقل 100 نفر برای هر رویه، در نهایت با توجه به کفایت حجم نمونه 636 نفر در نظر گرفته شد که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، فرم اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه پژوهشگرساخته شجاعت تحصیلی اصیل با 23 حالت واقعی نهایی بود که شاخص های روانسنجی آن بررسی شد. داده ها با روش مقیاس گذاری چندبعدی متقارن رتبه ای تحلیل و اعتباریابی شدند. مختصات مورد استفاده برای تشکیل ماتریس فاصله نقاط به صورت مستقیم از خروجی تحلیل شبکه ای تحت الگوریتم lwmds گرفته شد.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بر اساس نظر متخصصان و خبرگان در سازه شجاعت تحصیلی اصیل، تعداد 9 حالت که با واقعیات عینی بیرونی و منطق عقلانی سازگار نبودند، از پرسشنامه نهایی حذف و در نهایت 23 حالت از 32 حالت ممکن برای آن حفظ شد. این ابزار دارای پنج رویه دو سطحی شامل رویه های هدف (با دو سطح یادگیری عملکردی و یادگیری تسلطی)، کنش نهان شناختی (با دو سطح بدون ذهن آگاهی/ ارزیابی غیرواقعی و ذهن آگاهانه/ ارزیابی واقعی)، کنش آشکار عاطفی- عملکردی (با دو سطح بزدلانه و دلیرانه)، استمرار پاسخ (با دو سطح عدم تداوم پاسخ و استمرار پاسخ) و اصالت پاسخ (با دو سطح غیراصیل/ عدم یکپارچگی رفتار و اصیل/ یکپارچگی رفتار) بود که روایی آن با نظر خبرگان و متخصصان تایید و پایایی آن با حمایت مدل سه بعدی انتخابی از تمامی رویه های تعریف اکتشافی سازه شجاعت تحصیلی اصیل، پس از برازش کامل مدل مذکور با داده های تجربی حاصل از گویه های پرسشنامه و عضویت هر نقطه به یکی از سطوح رویه های پنج گانه تایید شد.بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه حاکی از اعتبار مناسب سازه شجاعت تحصیلی اصیل در نمونه مورد مطالعه بود. بنابراین، به نظر می رسد این ابزار می تواند مبنای سنجش شجاعت تحصیلی اصیل یادگیرندگان توسط متخصصان و پژوهشگران به ویژه در زمینه علوم تربیتی قرار گیرد.
الگوی عوامل موثر بر رشد اخلاقی و تعیین وضعیت آنها در دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
88 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی الگوی عوامل موثر بر رشد اخلاقی و تعیین وضعیت آنها در دانش آموزان دوره ابتدایی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان رشد اخلاقی بودند که با توجه به اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمی دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند که طبق فرمول کوکران تعداد 377 نفر آنها با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها با روش های مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری و با روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی و آزمون تی تک نمونه ای در نرم افزار SPSS-21 تحلیل شدند.یافته ها: یافته های بخش کیفی نشان داد که عوامل موثر بر رشد اخلاقی دارای 88 مفهوم، 20 عامل و 6 مقوله بود که مقوله ها و عامل ها شامل محیط زندگی و نحوه تربیت (با سه عامل نقش محیط خانواده در رشد اخلاقی، نقش محیط آموزشی در رشد اخلاقی و نقش گروه همسالان در رشد اخلاقی)، استدلال های اخلاقی (با سه عامل استدلال های شناختی، استدلال های عاطفی و استدلال های روانی- حرکتی)، فضای حمایتی (با سه عامل برخورداری خانواده و مربیان از دانش علمی، استفاده از مشوق ها و توجه به مسائل معنوی)، آسیب های روانی، اجتماعی و آموزشی (با چهار عامل آسیب های ناشی از ویژگی های شخصیتی و روانی، آسیب های ناشی از استفاده غیرصحیح از رسانه ها، آسیب های ناشی از مشکلات خانوادگی و آسیب های ناشی از کارکردهای آموزشی)، ایجاد شناخت (با سه عامل مسئولیت پذیری، توانمندسازی و الگوپذیری) و فضائل اخلاقی (با چهار عامل نوع دوستی، کرامت انسانی، قانون مداری و توان تصمیم گیری) بودند. یافته های بخش کمی نشان داد که بین میانگین همه عوامل با میانگین جامعه تفاوت معناداری وجود داشت (05/0>P).بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر برنامه ریزی برای بهبود رشد اخلاقی دانش آموزان ضروری است. بنابراین، متخصصان و برنامه ریزان حوزه تعلیم وتربیت می توانند با توجه به مقوله ها و عامل های این پژوهش برنامه هایی جهت بهبود رشد اخلاقی دانش آموزان دوره ابتدایی طراحی و اجرا کنند.
Designing the Framework of Specialization in the Recruitment of Non-Teaching Staff in Iran's Ministry of Education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present study aimed to design a framework for recruiting non-teaching educational staff in Iran’s Ministry of Education.
Method: The present study pursues a qualitative approach. The statistical population of the research included experts and professors in the field of specialization and the senior managers of the General Department of Education of Semnan province in the academic year of 2023-2024, among which 15 were chosen as the samples using theoretical saturation sampling and targeted sampling. The research instruments were a semi-structured interview and a review of the existing documents on this subject. The collected data were validated using member checking. The data validity was evaluated and confirmed using the quality criterion (reliability). The research data analysis method was thematic analysis in three levels: basic themes, organizing themes and Global Themes.
Findings: The data analysis led to the identification of 393 basic themes, 33 number-one organizing themes, and 13 number-2 organizing themes in the field of specialization in recruiting non-teaching educational staff in the Ministry of Education. These themes were categorized under 4 global themes including expertise management with two organizing themes (expertise management and performance management), resource management with four organizing themes (human, time, material, and information), change management with three organizing themes (change in organizational structure, change in competitive atmosphere, and change in attitude), and management of organizational development with four organizing themes (managerial capabilities, human resource planning, creation of specialization culture, and organizational interactions).
Conclusion: The use of elite and expert employees in the nonteaching sector of the educational system, as a leading institution in providing extensive services to the general public, depends on the presence of a specialization pattern in the recruitment of non-teaching staff. Identification of specialization criteria in the non-teaching sector, which has been done in this research, helps with the formulation of an appropriate specialization model to employ skilled and specialist staff in this sector.
تحلیل محتوای کتاب فیزیک پایه دهم رشته ریاضی فیزیک با استفاده نظریه نمایش اجزای مریل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب فیزیک پایه دهم با استفاده از نظریه نمایش اجزای دیوید مریل انجام شد. روش: روش پژوهش مقاله حاضر اسنادی و مبتنی بر تحلیل محتوا با رویکرد کمی و کیفی بود و جامعه آماری آن تمام فصول کتاب فیزیک پایه دهم بود. برای جمع آوری داده ها از چک لیست استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که: در ارائه محتوا توجه لازم به تمام انواع مختلف محتوا (حقایق، مفاهیم، اصول و روش کار) مبذول شده است اما بیشتر ارزیابی های صورت گرفته از سطوح مختلف عملکردی مربوط به سطوح عملکردی یادآوری و کاربرد است و سطح عملکرد کشف و ابداع به ندرت ارزیابی شده است. مولفین کتاب در عرضه محتوای آموزشی از بیشتر انواع ارائه های اولیه، بجز تعمیم سوالی، استفاده کرده اند و ارئه محتواهای آموزشی را با انواع مختلف ارائه های ثانویه تقویت کرده اند.نتیجه گیری: با مقایسه نتایج پژوهش و اهادف مدنظر مولفین کتاب نشان داد که کتاب نقد عمده وارد بر کتاب عدم استفاده از تعمیم سوالی و عدم ارزیابی از سطح عملکرد کشف و ابداع است که این رویه با شایستگی های مورد انتظار از فراگیر، که در ابتدای کتاب درسی ذکر شده است، مغایر می باشد.
مقایسه اثربخشی تمرین ادراکی-حرکتی و حافظه فعال بر پردازش شنیداری و درک مطلب در کودکان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
159 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تفاوت در اثربخشی تمرین ادراکی-حرکتی و حافظه فعال بر پردازش شنیداری و درک مطلب در کودکان دارای اختلال یادگیری انجام شد.
روش شناسی: روش پژوهش حاضر نیمه تجربی و طرح مورد استفاده در این پژوهش (طرح پیش آزمون-پس آزمون دو گروهی) دو گروه آزمایش می باشد جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان مقطع پنجم و ششم دوره ابتدایی دارای اختلال یادگیری مراجعه کننده به مراکز مشاوره در سال 1401 بود. 30 کودک دارای اختلال یادگیری که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت مساوی و تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش اول تحت آموزش حافظه فعال شامل 16 جلسه آموزشی و گروه آزمایش دوم تحت آموزش ادراکی-حرکتی در 16 جلسه قرار گرفتند و گروه کنترل در این مدت، بدون هیچ مداخله ای در انتظار ماندند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سیاهه ی مشکلات شنوایی فیشر و آزمون کلوز بود. تحلیل داده های این پژوهش در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) با استفاده از نرمافزار SPSS-23 صورت گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو مداخله تمرین ادراکی-حرکتی و حافظه فعال بر پردازش شنیداری و درک مطلب در کودکان دارای اختلال یادگیری اثربخش بود و بین اثربخشی این دو درمان در مولفه های تمایزگذاری و حدت شنیداری تفاوت معنادار وجود داشت. براین اساس می توان گفت میزان افزایش در گروه تمرین ادراکی-حرکتی در مولفه های تمایزگذاری و حدت شنیداری بیشتر از گروه آموزش حافظه فعال بود. همچنین نتایج حاکی از آن بود که بین مولفه های پردازش شنیداری و درک مطلب در مرحله ی پس آزمون نسبت به مرحله پیگیری تفاوت معنادار وجود نداشت؛ بدین معنا که اثربخشی این دو درمان در مرحله پیگیری، ماندگار بود.
بحث و نتیجه گیری: تمرین ادراکی-حرکتی و حافظه فعال بر پردازش شنیداری و درک مطلب در کودکان دارای اختلال یادگیری نقش بسزایی و منجر به بهبود در این کودکان شد.
اثربخشی آموزش حل مسئله بر کیفیت زندگی و مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
446 - 453
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش حل مسئله برکیفیت زندگی و مسئولیت پذیری در دانش آموزان منطقه 2 شهر تهران بود.روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه موردمطالعه شامل دانش آموزان منطقه 2 آموزش و پرورش متطقه 2 در سال تحصیلی98-97 بود. از جامعه موردنظر، تعداد 30 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب و در دو گروه آزمایش(20 نفر و کنترل(20نفر) قرار داده و پرسشنامه های کیفیت زندگی(SF-36) و مسئولیت پذیری گاف به عنوان پیش آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد. سپس گروه های آزمایش به مدت ده جلسه تحت آموزش آموزش حل مسئله قرار گرفتند. در طی این مدت بر روی گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت و درنهایت پس آزمون از گروه آزمایش و کنترل گرفته شد.یافته ها: نتایج تحلیل داده ها به روش کوواریانس چند متغیره نشان داد کیفیت زندگی و مسئولیت پذیری دختران گروه آزمایش پس از آموزش به طور معناداری نسبت به گروه کنترل افزایش یافته است. نتیجه گیری: لذا آموزش حل مسئله، در افزایش کیفیت زندگی و مسئولیت پذیری اثربخش بوده است .
Providing a Framework for Identifying Challenges in Human Resource Management in the Education System of Iraq(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The objective of this study is to develop a comprehensive framework for identifying the challenges facing human resource management (HRM) in the education system of Iraq. By leveraging insights from key stakeholders, the study aims to provide detailed understanding and solutions to improve the effectiveness and efficiency of HRM practices in Iraqi educational institutions.
Methodology: This qualitative study utilized a purposive sampling method to select 12 experts from the Iraqi education sector, focusing on the provinces of Maysan, Baghdad, and Dhi Qar. Data were collected through semi-structured interviews, which were then transcribed and analyzed using thematic analysis facilitated by NVivo software. The analysis aimed to identify key themes related to HRM challenges, ensuring the validity of findings through researcher self-review and verification control.
Findings: The study identified several significant challenges affecting HRM in Iraq's education system. Financial constraints, such as low salaries for educational staff and inadequate funding for schools, were pervasive. Infrastructural deficiencies, including old and poorly maintained school buildings, contributed to an unconducive learning environment. There was also a lack of technological integration, with schools insufficiently equipped and teachers untrained in using modern educational tools. Additional issues included inadequate parental and governmental support, a curriculum misaligned with societal and market needs, teacher demotivation, outdated assessment methods, and political instability influencing educational policies.
Conclusion: Effective HRM practices, such as performance-based budgeting, financial decentralization, technological integration, and comprehensive teacher training programs, are essential for enhancing educator performance and improving educational quality.
Evaluation of the Analytical Model for Policy Making in Online Education at the Primary Level(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to investigate the policy-making processes for online education at the primary level, focusing on the objectives, content, strategies, resources, and assessment practices. It aimed to identify the challenges and opportunities within these policies to enhance the effectiveness of online education.
Methodology: This cross-sectional survey study involved 384 educators, administrators, and policymakers in the primary education sector. Data were collected via a researcher-made questionnaire to gather comprehensive insights into the participants' perceptions of online education policies. The questionnaire was validated through a pilot study, and data analysis was conducted using SPSS and SMART-PLS for quantitative responses and thematic analysis for qualitative responses. Confirmatory factor analysis and Cronbach's alpha coefficients were utilized to assess the reliability and validity of the constructs within the questionnaire.
Findings: The findings revealed a general consensus on the importance of clearly defined objectives, engaging content, and effective strategies for the successful implementation of online education policies. Challenges identified include the need for better technology infrastructure, financial resources, and professional development for educators. The analysis also highlighted the significance of affective and psychomotor domains in online education, which are often overlooked in policy making. Participants expressed a desire for more innovative and interactive online learning environments to enhance student engagement and learning outcomes.
Conclusion: The study concludes that while there are significant opportunities to enhance the quality and effectiveness of online education through policy improvements, there are also considerable challenges that need to be addressed. These include the integration of affective and psychomotor learning goals, the development of comprehensive support systems for educators, and the improvement of technology and financial infrastructures. Policymakers and educators must work collaboratively to refine online education policies, ensuring they are inclusive, effective, and capable of meeting the diverse needs of primary education students.
اثربخشی تلفیق آموزش خودتعیین گری و هنر بر کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی تلفیق آموزش خودتعیین گری و هنر بر کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان پسر انجام شد.روش شناسی: مطالعه حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی منطقه یک شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بودند. نمونه پژوهش 60 دانش آموز بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در چهار گروه (سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. هر یک از گروه های آزمایش 8 جلسه 40 دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسشنامه فرسودگی تحصیلی (Schaufeli, Martinez, Pinto, Salanova & Bakker, 2002) بود و داده ها با روش های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی در SPSS-19 نرم افزار تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که هر سه روش مداخله یعنی آموزش خودتعیین گری، آموزش هنر و آموزش تلفیق خودتعیین گری و هنر باعث کاهش معنادار فرسودگی تحصیلی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شدند و نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد (05/0P<). دیگر یافته ها نشان داد که بین سه روش مداخله در کاهش فرسودگی تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0P>).بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر برای متخصصان، برنامه ریزان درسی و معلمان تلویحات کاربردی دارد. آنان با آموزش روش های مذکور و یا بهره گیری از آنها می توانند گام موثری در جهت کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان بردارند.
Analysis of Drivers for Enhancing Cultural Adaptation in Addressing Migrant Students through Education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: One of the critical issues in addressing migrant students is the improvement of cultural adaptation. Therefore, the objective of this study was to analyze the drivers for enhancing cultural adaptation in addressing migrant students through education.
Methodology: This study was applied in terms of its objective and utilized a mixed-methods approach (qualitative and quantitative) in terms of execution. The study population in both sections consisted of managers and teachers familiar with the research field, from which 18 individuals were selected as samples based on the principle of theoretical saturation using purposive sampling. The research instruments included literature review, semi-structured interviews, and a researcher-made questionnaire. Initially, experts were interviewed, and then 15 of those who expressed willingness evaluated the importance of the extracted drivers. In this study, the coding method was used to identify the drivers for improving cultural adaptation in addressing migrant students through education, the importance and uncertainty method to identify key drivers, and the structural analysis method using MICMAC software to understand the influence of the drivers.
Findings: The findings indicated that the most important drivers for enhancing cultural adaptation in addressing migrant students through education were, in order, training managers on how to interact with migrant students, short-term training for teachers, training all students on how to interact with migrant students, training parents on how to teach communication principles with different cultures, training teachers by school managers, short-term training for school managers, training managers on how to deal with errant teachers, training migrant students on how to handle other students' behaviors, in-service training for teachers, training teachers through brochures, and training migrant parents to enhance their children's communication skills. Additionally, the drivers' impact levels were ranked, with the training of parents on communication principles with different cultures, training managers on interacting with migrant students, training managers on dealing with errant teachers, training migrant parents to enhance their children's communication skills, training all students on interacting with migrant students, short-term training for teachers, in-service training for teachers, training teachers by school managers, short-term training for school managers, training teachers through brochures, and training migrant students on handling other students' behaviors being the most influential.
Conclusion: Cultural specialists and planners in the country can utilize the identified drivers from the present study, considering their importance and impact, to improve cultural adaptation in addressing migrant students through education.
شناسایی مولفه های جانشین پروری با تاکید بر آموزش و بررسی وضعیت آنها در بانک تجارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
230 - 241
حوزههای تخصصی:
هدف: جانشین پروری نقش مهمی در عملکرد آتی سازمان دارد. بنابراین، هدف این پژوهش شناسایی مولفه های جانشین پروری با تاکید بر آموزش و بررسی وضعیت آنها در بانک تجارت بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجر مقطعی از نوع کمی بود. جامعه پژوهش مدیران و کارشناسان مسئول حوزه منابع انسانی بانک تجارت استان تهران در سال 1400 (به تعداد 400 نفر) بودند که حجم نمونه طبق فرمول کوکران 196 نفر برآورد که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته جانشین پروری با تاکید بر آموزش بود که روایی محتوایی آن با نظر 12 نفر از خبرگان تایید و پایایی کل آن با روش های آلفای کرونباخ 75/0 و ترکیبی 86/0 بدست آمد. داده ها با روش تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون تی تک نمونه ای در نرم افزار SPSS-24 تحلیل شدند.یافته ها: نتایج مطالعه حاضر حاکی از وجود پنج عامل شرایط شغلی (با مولفه های عوامل تفویض اختیار و سطوح تصمیم گیری، تعهد کاری و اخلاق حرفه ای، پویایی، امنیت شغلی، تفکر تحلیلی و کلان نگری، سبک رهبری و رضایت شغلی)، منابع انسانی (با مولفه های فرهنگ سازمانی، تجزیه و تحلیل شغلی، ارزشیابی عملکرد کارکنان و سیستم های اطلاعاتی مدیریت منابع انسانی)، سیاست های سازمانی (با مولفه های اعتماد سازمانی، آموزش و یادگیری، خلاقیت، ذینفعان، سیاست ها و قوانین و مزیت رقابتی)، جو سازمانی (با مولفه های جو حاکم بر سازمان، غنای دانشی، تجربه و سابقه خدمتی و آینده نگری و ریسک پذیری) و ارتباطات و توانمندی (با مولفه های تعارض درون سازمانی، سبک ارتباطی و توانمندسازی) بود که همگی بار عاملی و پایایی مناسبی داشتند. دیگر نتایج حاکی از آن بود که همه عامل ها و مولفه های هر یک از عامل ها بالاتر از حد متوسط جامعه بودند (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر، پرسشنامه جانشین پروری با تاکید بر آموزش ابزاری روا و پایا است و متخصصان و مسئولان می توانند از آن جهت برنامه ریزی برای جانشین پروری استفاده نمایند.
ارائه مدل مسئولیت اجتماعی با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
207 - 217
حوزههای تخصصی:
هدف: مسئولیت اجتماعی یک پارادایم نسبتا جدید مدیریتی است که در آن به ایجاد کسب وکار مسئولانه و متعهدانه تاکید می شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل مسئولیت اجتماعی با استفاده از روش فراترکیب انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر زمانی از نوع مقطعی، از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر شیوه اجرا از نوع کیفی با استفاده از روش فراترکیب بود. جامعه پژوهش منابع مرتبط با مسئولیت اجتماعی در 20 سال اخیر بودند که از میان 200 مقاله موجود با توجه به ملاک های مورد نظر و تعداد 3 مرحله پالایش تعداد 42 مقاله با روش هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با کمک مرور اسناد و یادداشت برداری از مقاله ها جمع آوری که پایایی یافته ها با کمک ضریب توافق بین دو کدگذار 86/0 بدست آمد و در نهایت، داده ها با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA-10 تحلیل شدند.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که مسئولیت اجتماعی تعداد 65 شاخص، 41 مقوله و 7 بعد داشت که شامل ابعاد اقتصادی (6 مقوله)، اخلاقی (8 مقوله)، محیط زیستی (8 مقوله)، کارکنان (6 مقوله)، نهادهای نظارتی (5 مقوله)، جامعه (5 مقوله) و نهادهای حاکمیتی (3 مقوله) بود. در نهایت، مدل مسئولیت اجتماعی با استفاده از روش فراترکیب طراحی شد.بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده 7 بعد اقتصادی، اخلاقی، محیط زیستی، کارکنان، نهادهای نظارتی، جامعه و نهادهای حاکمیتی برای مدل مسئولیت اجتماعی بود. مدیران و مسئولان سازمانی با کمک ابعاد شناسایی شده در پژوهش حاضر می توانند زمینه را برای بهبود مسئولیت اجتماعی در سازمان خود فراهم آورند.