فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۶۱ تا ۳٬۱۸۰ مورد از کل ۳٬۲۲۲ مورد.
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
1 - 26
حوزههای تخصصی:
وجدان اخلاقی، حقیقتی عینی در درون انسان ها و مشتمل بر ظرفیت های شناختی و عاطفی است. این ظرفیت ها می توانند عامل التزام به هنجارهای اخلاقی و رفتار بر اساس آنها باشند. چنین سامانه ای - با قابلیت های مذکور - افزون بر آنکه مورد گواه شهودهای درونی و مشاهدات بیرونی است با گزاره های وحیانی نیز قابل اثبات است. وجدان اخلاقی، در ابعاد شناختی، مشتمل بر آگاهی و ضرورت التزام به حُسن و قُبح برخی فضایل و ترک رذائل در خصائل و رفتارهای انسانی است و در ابعاد احساسی و عاطفی نیز ابتدا انسان را نسبت به امور مذکور تحریض می دهد و در صورت خطا با حسِ پشیمانی، زمینه جبران و عدم تکرار را در آینده فراهم می آورد. اینکه آیا چنین پدیده ای در انسان خصلت ذاتی دارد یا امری اکتسابی است، می تواند تأثیرات مهمی در شناخت و ابعاد اخلاقی انسان داشته باشد. با بررسی دوره کودکی که هنوز عوامل محیطی بر آدمی تأثیر نگذاشته، می توان به ذاتی بودن این امر پی برد. با بررسی کتابخانه ای و تحلیلی این موضوع در متون دینی و یافته های آزمایشگاهی در حوزه روان شناسی اخلاق می توان این امر را ثابت کرد که بخش های مهمی از «وجدان اخلاقی» ذاتی است.
رویکرد جنسیتی به اخلاق و چالش های پیش رو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
73 - 99
حوزههای تخصصی:
جنسیت زدگی اخلاق عمدتاً در دو قرن اخیر و بیش از همه از سوی فمینیست ها مورد توجه قرار گرفته که معتقدند اخلاق غربی از زمان یونان باستان تا دوره مدرن، دارای رویکردی مردانه یا مردسالارانه است. درعین حال پس از نقدهای فراوان فمینیستی به این رویکرد، نه تنها دیدگاه جنسیتی به اخلاق به کلی طرد نشد؛ بلکه رویکردهای بدیلی مطرح شد که سویه های جدید جنسیتی دارند و می توان آنها را ذیل پنج رویکردِ «اخلاق فمینیستی (لیبرال)»، «اخلاق زنانه»، «اخلاق مراقبت»، «اخلاق هم جنس گرایانه» و «اخلاق دگرباشی» تقسیم بندی کرد؛ با ذکر این نکته که دو رویکرد اخیر افزون بر سویه های جنسیتی بر گرایش جنسی نیز تأکید و تمرکز دارند. در مقاله پیش رو پس از معرفی و مرور این پنج رویکرد جنسیتی و مقایسه شباهت ها و تفاوت هایشان، ملاحظاتی نقادانه درباره اصل رویکرد جنسیتی به اخلاق و چالش های پیش روی آن مطرح خواهد شد.
جایگاه مهمان و تکریم او مبتنی بر آموزه های وحیانی و سیره رضوی با توجه به محدودیت های زیستی جهان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
125 - 148
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مهمان و مهمان شدن یکی از مباحث مهم زندگی اجتماعی انسان است و بررسی ها نشان می دهد که محدودیت های زیستی معاصر در کلان شهرها تکریم مهمان را با برخی تکلف ها و چالش ها روبرو نموده است که نسبت به گذشته تغییراتی نه چندان مطلوب داشته است و لازم است تا با بررسی جایگاه مهمان و شیوه های تکریم او در آیات قرآن و سیره رضوی تلاشی در جهت بهبود شرایط آن صورت پذیرد. به همین دلیل هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه مهمان و تکریم او در آموزه های وحیانی و سیره رضوی با توجه به محدودیت های زیستی جهان معاصر است.روش: پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی با توجه به آیات قرآن و سیره رضوی انجام شده است.یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد اصل اساسی در تکریم مهمان مهربانی با او و حفظ کرامتش و براساس آیات قرآن، آموزه های وحیانی و سیره رضوی شواهدی چون؛ «گره گشایی از مهمان و برآوردن حاجات او، تشکر مهمان و میزبان از همدیگر، عدم توقع کار از مهمان، کمک و تسهیل رفت و برگشت مهمان، استقبال از مهمان و سلام گرم و مصافحه با او، بدرقه مهمان، توجه به نیازهای مهمان و تلاش جهت رفع آن ها، رابطه متقابل در مهمانی ها و رفت وآمد، رعایت ادب و احترام در مقابل مهمان، محبت و مهربانی در مقابل مهمان و دوری از تکلف در مهمانی» نشان دهنده تکریم مهمان و راهکارهایی جهت تداوم آن در دوره معاصر هستند.
حقِّ انتفاعِ از سهمیه ورزشی و چالش اخلاقی مصاف با ورزشکاران اسرائیلی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۱)
119 - 136
حوزههای تخصصی:
از مسائل چالش برانگیز در مسابقات بین المللی و صعود به قلهٔ قهرمانی ، رویارویی با ورزشکاران اسرائیلی است که اختلاف نظرها و موضع گیری موافقان و مخالفان را در پی داشته است. نادیده انگاشتن «حقِّ انتفاع از سهمیه ورزشی» و لزوم استیفای آن همواره از ادلهٔ موافقان رویارویی و مصاف با ورزشکاران إسرائیلی و لزوم «حمایت از مظلوم» از مهمترین دلایل مخالفان بوده است. در این مقاله، پس از تحلیل مفهوم «حق» در سیاق «حق انتفاع از سهمیه ورزشی» و تبیین متعلَّق آن که نهادهای رسمی و فدراسیون ها هستند، با تکیه به مبانی و آموزه های اسلامی، بر نادرستی مدعای موافقان جواز اخلاقی مصاف با ورزشکاران إسرائیلی ، استدلال شده و در این راستا، با بهره گیری از قواعد تزاحم و رجحان باورهای مبتنی بر اعتقاد به لزوم «حمایت از مظلوم» ، بر اولویت و ضرورت عدم الزام به مسابقه و مصاف با ورزشکاران إسرائیلی تأکید شده است. بایسته است مسئولان امر، ضمن زدودن ابهام ها در باب مصاف با ورزشکاران إسرائیلی، این بار سنگین را از دوش جامعه ورزش برداشته و تدارک خسارت کنند.
مقایسه تحلیلی دیدگاه سه اندیشمند معاصر با محوریت منشأ مسئولیت اخلاقی انسان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
27 - 50
حوزههای تخصصی:
چرایی و فلسفه مسئولیت اخلاقی که از آن به منشأ بودن مسئولیت اخلاقی نسبت به سائل یاد می شود، در اخلاق اسلامی و غیر اسلامی متفاوت است. در اخلاق اسلامی سائل حقیقی خداوند است، اما به دلیل تفاوت در دلایل و مستندات اخلاقی و اجتهادهای فکری اندیشمندان،تحلیل های متفاوتی از منشأ بودن خداوند به عنوان سائل و انسان به عنوان مسئول عنه در آثار آن ها دیده می شود. برای درک بهتر این تفاوت ها، نظرات سه اندیشمند معاصر مصباح یزدی، جوادی آملی، دراز به روش توصیفی- تحلیلی و در قالب فیش برداری از منابع کتابخانه ای موردبررسی گرفت. هدف از بررسی این سه تفکر، روشن شدن نظرات اندیشمندان و بیان پاسخ های آنان به سؤالات این حوزه است. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که اگرچه هر سه آن ها منشأ مسئولیت اخلاقی را پاسخگویی به خداوند می دانند، اما تحلیل ها نشان می دهد، مصباح یزدی بر مالک بودن خداوند، جوادی آملی بر رابطه خلافتی که برای انسان نسبت به خداوند وجود دارد و عبدالله دراز بر شرط اختیار انسان استوار است. دیدگاه دوم از جهت کاربردی کردن اخلاق درصحنه اجتماع، درخور توجه است و دیدگاه سوم نیز به جهت قدرت پاسخگویی به شبهات حوزه مسئولیت اخلاقی شایان ذکر است.
پیشگیری از ضعف اخلاقی در روان شناسی شناختی؛ با تأکید بر نظریه های پیاژه، کلبرگ و بندورا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
141 - 168
حوزههای تخصصی:
ضعف اخلاقی یکی از مسائل مهم دانش روان شناسی اخلاق است که به چرایی و چگونگی پدیداری شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی می پردازد. این پدیده را می توان در یک تعریف جامع، کنش آگاهانه بر خلاف باور، قضاوت و اصولی که شخص به لحاظ اخلاقی پذیرفته است دانست. ضعف اخلاقی یا مسئله شکاف میان باور و عمل اخلاقی و راه حل پر نمودن این فاصله از جمله دغددغه های بنیادین همه افرادی است که دل در گرو حیاتی فضیلت مندانه دارند. در این میان یکی از دانش هایی که دارای ظرفیت مناسبی جهت تبیین این پدیده و بیان راهکار جهت درمان یا پیشگیری این پدیده را داشته و کمتر بدان توجه شده است دانش روان شناسی است. بدین جهت پژوهش پیش رو با روش تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای بر آن است تا با عطف توجه به ظرفیت فراوان این دانش و معطوف به رویکرد شناختی آن، عوامل مؤثر بر پدیداری این مسئله و نیز راهکار پیشگیری از این پدیده را تبیین نماید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تقلید، عدم تقویت قدرت و استدلال عقلی و نیز توجیه غیرمنطقی می توانند از عوامل پدیدایی ضعف اخلاقی به شمار آیند که این ضعف را می توان با دوری از پذیرش سخنان تقلیدی و عمدتاً از طریق بحث و گفتگوی استدلالی میان متربیان و نیز طرح معماهای اخلاقی جهت تقویت این امر توسط مربیان و همچنین الگوپذیری از افراد اخلاقی برطرف نمود.
اجتهاد اخلاق گرا؛ طرحواره تأثیر آموزه های اخلاقی بر استنباط فقهی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
51 - 76
حوزههای تخصصی:
در دوران معاصر - به دلیل قرابت فقه و اخلاق اسلامی - نحوه اثرگذاری این دو علم بر یک دیگر مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. در پژوهش حاضر از طریق بررسی تأثیرات علم اخلاق بر استنباط احکام فقهی، در پی معرفی طرح جدیدی از تأثیرگذاری آموزه های اخلاقی بر استنباط فقهی با عنوان «اجتهاد اخلاق گرا» هستیم. اجتهاد اخلاق گرا، طرحی است که در آن استنباط فقهی در کنار رفتار به ملکات و ویژگی های درونی نیز توجه می شود. در این سبکِ اجتهاد، هدف «علم فقه» دستیابی به سعادت انسان است و نه صرف یافتن حجّت. در این طرح، فقیه باید به چارچوب کلی اخلاق عقلانی، اخلاق حرفه ای اجتهاد و اخلاق باور فقهی بپردازد و به لوازم آن متعهد باشد، در حوزه موضوعات فقهی، موضوعات جدیدی را مورد توجه قرار داده و موضوعات پیشین را با توجه به انسان شناسی عمق بخشد، در حوزه احکام استنباطی نیز به قرائن و قواعد اخلاقی که معمولاً مورد غفلت واقع می شود، توجه کند. اجتهاد اخلاق گرا طرحی برای دستیابی به هماهنگی هر چه بیشتر میان احکام فقهی و احکام اخلاقی و استنباطات فقهیِ قابل دفاع به لحاظ اخلاقی است.
تبیین فرآیند ازدیادِ نعمت از مسیر اخلاقِ رضایت مندانه؛ با توجه به آیه هفتم سوره ابراهیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
67 - 90
حوزههای تخصصی:
مطابق ظاهر آیه هفتم سوره ابراهیم، اگر انسان ها نسبت به داشته های خود، شکرگزار باشند، شاکربودن، دست کم بر اساس یکی از معانی، خودش به تنهایی می تواند سبب افزایش دارایی مادی و معنوی شود. اما فرآیند تاثیر و تاثّر میان شکرگزاری و افزایش سرمایه و این که چگونه یک امر پنداری و درونی، می تواند یک محصول بیرونی و عینی را عهده دار شود، در آیه مشخص نیست. در این تحقیق با روش توصیفی و تحلیلی تلاش شده است تا با استفاده از آیاتی دیگر و برخی احادیث معتبر، این فرآیند تحلیل شود. هم زمان به فرآیند شناختی خاصی اشاره می شود که از راه تبیین حالتِ درونی و ذهنی شاکربودگی، رسیدن به نتایج محسوسِ واقعی را تفسیر می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که نسبتِ مستقیمی میان شکرگزاری و تاثیر آن بر افزایش سطح کمی زیست آدمی وجود دارد؛ در آیه موردنظر شکرگزاری متوقف بر باورها و موضع گیری های پیشین خاصی نشده است و هر انسانی می تواند با قراردادن خود در این فرآیند شناختی از نتایج آن بهره مند شود؛ حاصل آنکه طبق یک سنت الهی خود انسان است که با نگرش و گرایش های درونی، کشش و کنش های بیرونی را رقم می زند و فرآیند شاکر بودگی افزایش سرمایه، تاثیر یک امر درونیِ کیفی بر یک امر برونیِ کمی را به درستی نشان می دهد.
بررسی انتقادی ملاک های «شخص بودن» کارکردی در اخلاق زیستی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
29 - 52
حوزههای تخصصی:
مفهوم «شخص» به عنوان یک مفهوم کلیدی در فلسفه اخلاق، به موجوداتی اطلاق می شود که از شأن و منزلت اخلاقی اساسی برخوردارند. ویژگی هایی مانند آگاهی، هوش، خودآگاهی و توانایی ارتباط، ملاک های شناسایی یک موجود به عنوان «شخص» هستند. این مفهوم در مباحث حقوق بشر و اخلاق زیستی، به ویژه در مسائل حیات و مرگ مانند سقط جنین و نوزادکشی، اهمیت دارد. تبیین رویکردهای مختلف درباره مفهوم «شخص» می تواند تأثیرات عمیقی بر تصمیم گیری های اخلاقی و حقوقی داشته باشد. با اینکه در غرب استفاده از این اصطلاح رایج است و مبنا و ملاک بسیاری از داوری های اخلاقی و حقوقی است، در ایران هنوز به ابعاد اخلاقی آن پرداخته نشده و این خلأ، بررسی دقیق را ضروری می سازد. این مقاله به بررسی دو رویکرد اصلی به مفهوم «شخص» در اخلاق زیستی می پردازد: رویکرد موهبتی که بر ارزش ذاتی همه انسان ها تأکید دارد و رویکرد کارکردی که تنها انسان هایی با ویژگی های خاص را واجد منزلت اخلاقی می داند. لازمهٔ رویکرد کارکردی این است که همه انسان ها واجد شأن و منزلت اخلاقی نیستند و حقوق برابر ندارند.
تحلیل و ارزیابی نسبت های اخلاق و حقوق(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
5 - 26
حوزههای تخصصی:
اخلاق و حقوق، دو دانش اجتماعی اند که از جمله اهداف مشترک آنها سالم سازی جامعه است. هر دو مبتنی بر اختیار و اراده انسان اند، اما در ابعاد ساختاری و محتوایی مانند موضوع، قلمرو، هدف و ضمانت اجرا تفاوت هایی با هم دارند. این پژوهش با بررسی شباهت ها و تفاوت های اخلاق و حقوق در موارد مختلف، به نظریه تمایز و وابستگی دست یافته است و بر این اصل تأکید دارد که قوانین حقوقی، به عنوان نهادی تأثیرگذار در ارتقا و سلامت جامعه، به اصول اخلاقی نیازمندند. روش تحقیق توصیفی۔تحلیلی بوده و در مواردی از دیدگاه های اجتهادی صاحب نظران هر دو حوزه استفاده شده است. مهم ترین یافته پژوهش این است که شرط سلامت و ضمانت قوانین حقوقی آن است که اخلاق یا به عنوان محتوای حقوق در نظر گرفته شود، یا هدفی از اهداف قوانین باشد، و یا به مثابه بُعدی از ابعاد قوانین لحاظ شود؛ همان گونه که اخلاق حسنه در جایگاه محدودگر قوانین جاری کشور مورد توجه قرار گرفته است.
سبک زندگی اسلامی در کتاب مفاتیح الحیات: با تاکید بر اوقات زندگی و اوقات فراغت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
91 - 118
حوزههای تخصصی:
چگونگی گذران اوقات زندگی و پرداختن مناسب به اوقات فراغت، دو مسأله ی بسیار مهم در سبک زندگی است که امروزه بیشتر و آگاهانه تر مورد توجه مجامع علمی قرار گرفته است. البته اساس فراغت و چگونگی گذرانش بر مبنای تفکر غربی شکل گرفته و هدف آن ابزارگرایانه و سودمدارانه است. با توجه به فرهنگ جوامع اسلامی و بهره گیری از ظرفیت دین، ارائه الگوهای اسلامی اوقات فراغت بر اساس هنجارها و ارزش های توحیدی اهمیت و ضرورت دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی چگونگی گذران اوقات زندگی با تأکید بر اوقات فراغت مبتنی بر سبک زندگی اسلامی است. لذا جهت ارائه الگوی اسلامی کاربردی، تأثیرگذار، نتیجه بخش و مورد استقبال جامعه، آن را در گستره یک نظام فلسفی عرفانی هماهنگ با آموزه های اصیل اسلامی یافته و ارائه داده است.یافته های پژوهش ح اکی از آن اس ت ک ه آیت الله جوادی آملی به طرح سه ضلعی «جهان دانی»، «جهان داری» و «جهان آرایی» به عنوان نظام واره سبک زندگی پرداخته است؛ با این توضیح که اساساً سبک زندگی مؤمنانه، در دایره جهان آرایی قرار می گیرد. ایشان در راستای جهان آرایی، در کت اب مف اتیح الحیات به صورت کاربردی و تجویزی عوامل مهم گذران اوقات فراغت را در اختیار مخاطبان گذاشته اند. ایشان در کتاب مفاتیح الحیات تلاش می کند با رویکرد تجویزی، راهبردهایی را در مؤلفه های سلامت، صمیمیت، فعالیت و اوقات فراغت ارائه دهد و اوقات زندگی افراد را سامان دهد. عوامل نحوه گذران اوقات فراغت معرفی شده در کتاب مفاتیح الحیات به گونه ای جامع تدوین شده که افراد با سلایق و رده های سنی مختلف، می توانند از آن ها الگوبرداری کنند.
مناسبات اخلاق و فقه از منظر علامه جوادی آملی؛ نقد و بررسی نظریه فقهِ اخلاق محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
119 - 140
حوزههای تخصصی:
کشف نسبت میان دانش های اخلاق و فقه، زمینه طبقه بندی صحیح آن دو و بهره برداری از هر یک را ایجاد می کند. علامه جوادی آملی از اندیشمندانی است که در آثار خود به تبیین رابطه این دو علم پرداخته و اشتراکات و تمایزات آنها را مشخص کرده است. اخلاق و فقه در آلی بودن، اندراج در حکمت عملی، منابع مورد ارجاع و دارابودن احکام پنجگانه، اشتراک داشته و در موضوع، رتبه، غایت و کمیت مسائل، تمایز دارند. در این بررسی مشخص می شود، تمایز در موضوع و رتبه موجب گشته گزاره های علم اخلاق بر علم فقه مقدم باشند به گونه ای که بایستی به اثرپذیری فقه از گزاره های قطعی اخلاقی توجه نمود؛ حال آنکه: 1) انسان با عمل به تکالیف شرعی، هدف از عمل به گزاره های اخلاقی را محقق می سازد. 2) دانش اخلاق به صورت مطلق، آنقدر گزاره قطعی عقلی ندارد تا معیار سنجش صحت گزاره های فقهی شود. 3) دانش اخلاق به معنای گزاره های اخلاقی از سنخ باورها نبوده و از این جهت نسبت به فقه زیر بنا نیست. هدف پژوهش حاضر بازشناسی نسبت میان اخلاق و فقه در راستای تولید فقه اخلاق محور و نقد آن است. روش پژوهش، تحلیلی- انتقادی و با استفاده از منابع کتابخانه ای است.
بررسی مراتب ارزش اخلاقی افعال کفار بر اساس نظریه قُرب الهی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
119 - 140
حوزههای تخصصی:
در نظریه قُرب الهی، ارزش اخلاقی متوقف بر حُسن فعلی و حُسن فاعلی (نیّت قُرب الهی) است و ایمان به خداوند و لوازم آن حد نصاب ارزش اخلاقی بیان شده است، اما آیا افعالِ کفار و مشرکین که دارای این حد نصاب نیست، خالی از ارزش اخلاقی است؟ هدف این پژوهش، بررسی ارزش اخلاقی افعال کفار و مشرکین - بر اساس نظریه قُرب الهی - با روش توصیفی۔ تحلیلی و استفاده از ادله عقلی و نقلی است. نتیجه تحقیق این که در افعال کفار گاهی باور کفرآلود و شرک آلود دخیل است و همچنین گاهی کافر یا مشرک، جاهلِ قاصر است و گاه مقصّر. در صورت قاصر بودن، افعالی که با قصد اخلاقی و بدون دخالت باور کفرآلود باشد، دارای مراتبی از ارزش است و اقتضاء وارد کردن فرد به مراتب پایین بهشت را دارد. همچنین افعال جاهل مقصّر بدون دخالت نیّتِ کفر مراتبی از ارزش نسبی را داراست و هرچند مقتضی ورود به بهشت نیست، اما موجب تخفیف عذاب می شود. عمل با دخالت کفر نیز نه تنها ارزشی مثبتی ندارد، بلکه موجب بُعد و عذاب است.
راهبردهای مواجهه با چالش های اخلاقی در مشاوره و روان درمانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
109 - 141
حوزههای تخصصی:
در این این تحقیق، راهبردهای مواجهه با چالش های اخلاقی در مشاوره و روان درمانی را از دید مشاوران بررسی شده است. روش شناسی این پژوهش کیفی و با رویکرد پدیدارشناختی بوده است. جامعه مورد پژوهش نیز مشاورانی بوده اند که دست کم پنج سال سابقه مشاوره - با حداقل مدرک کارشناسی ارشد - داشتند . از روش نمونه گیری نظری و هدفمند برای انتخاب نمونه پژوهش استفاده شد. داده ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 20 مشاور در گرایش های متفاوت به دست آمد. تحلیل داده های گردآوری شده به روش کلایزی انجام شد. بعد از تحلیل داده ها 47 مضمون فرعی، 5 مضمون اصلی شامل (منابع کمک کننده بیرونی، منابع کمک کننده درونی، عوامل کنترل گر درونی، عوامل کنترل گر بیرونی، و تشخیص تعارضات) به دست آمد. نتایج یافته های پژوهش، شامل راهبردهایی است که مشاوران در هنگام روبرو شدن با چالش های اخلاقی، راه گشا می دانستند و می تواند برای حلِّ چالش های اخلاقی این گروه مورد استفاده قرار گیرد.
نقش گروه های مرجع در اثربخشی امر به معروف و نهی از منکر: تحلیل محتوای کیفی گزاره های قرآنی و حدیثی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
67 - 88
حوزههای تخصصی:
گروه های مرجع یکی از عوامل مهم اثرگذار در هدایت و کنترل نگرش ها، رفتارها و انتخاب های افراد، هستند. پس قادرند نقش مهمی در اثربخشی امر به معروف و نهی از منکر داشته باشند. در این مقاله، با هدف بررسی این نقش مهم، به تحلیل محتوای کیفی و ترکیبی گزاره های قرآنی و حدیثی پرداخته شده است. یافته های تحقیق، که بر اساس تحلیل روش مند و معتبر این متون استوار است، دو نکته کلیدی را آشکار می سازد: 1) تحلیل عمیق و گسترده اثرگذاری گروه های مرجع در سطوح فردی، بین فردی و جمعی، و پیش بینی و طراحی راهکارهایی برای استفاده بهینه از ظرفیت های این گروه ها در جهت افزایش اثربخشی امر به معروف و نهی از منکر؛ 2) عنایت به عوامل مؤثر در تأثیرگذاری این گروه ها. این مقاله، گامی ابتدایی برای شناسایی عوامل اثربخشی امر به معروف و نهی از منکر و نوعی طرح مسئله ای پژوهشی برای جلب توجه محقّقان و نهادهای ذی ربط در جهت احیای این «ام الفرائض» فراموش شده و فراهم آوردن زمینه بهره گیری از برکات فوق العاده آن است.
جریان شناسی اخلاق عقل گرا در حوزه های علمیه ایران در یک صد سال اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
7 - 40
حوزههای تخصصی:
ظرفیت ها و بن مایه های تفکر شیعی و فرهنگ ایرانی در طول سده های پیاپی بخش مهمی از ظرفیت های حوزه های علمیه را به سمت وسوی علوم عقلی و درنتیجه شکل گیری گفتمان ها و جریان های عقل گرا سوق داده است. اگر در سده های پیشین شاهد ظهور اخلاق کلامی و جریان های اخلاق فلسفی جالینوسی، افلاطونی، ارسطویی و فیثاغوری - هرمسی و امتداد اخلاق خردگرای ایرانی بوده ایم، در سده حاضر حوزه های علمیه به منظور مواجهه نقادانه با آثار فلسفه اخلاقی و کاربردی اندیشمندان مغرب زمین و بن مایه ها و پیامدهای گاه متفاوت یا متعارض آن با نگره دینی و در ادامه با هدف حل مسائل عینی مورد نیاز جامعه اسلامی به عرصه کاوش های عقلی انتزاعی و انضمامی در دانش اخلاق روی آورده اند. حاصل این تکاپوی حقیقت جویانه، ورود بخشی از نخبگان حوزه های علمیه به دانش هایی مانند فلسفه اخلاق، فلسفه علم اخلاق، اخلاق کاربردی، روان شناسی اخلاق، تربیت اخلاقی و جامعه شناسی اخلاق بوده است. رهاورد کاوش های عقلانی اخلاق پژوهان معاصر ایران را می توان در قالب چهار نوع عقلانیت اخلاقی، صورت بندی و تبیین کرد: برخی از این کاوش ها تک رشته ای و برخی دیگر میان رشته ای هستند؛ پاره ای از عقلانیت قیاسی و بعضی دیگر از عقلانیت تجربی بهره می برند؛ گروهی بر میراث اخلاقی مسلمانان و دست مایه های کلامی و حکمی آن تکیه زده اند؛ بعضی به بازخوانی و بازنگری فلسفه اخلاق در سنت یونانی و مسیحی توجه کرده اند. ترسیم اطلس اخلاق پژوهی ایران معاصر امری بایسته است. ترسیم این اطلس بدون شناخت نمایندگان و آثار برجسته جریان های اخلاق پژوهی حوزه علمیه میسور نیست.
چالش های اخلاقی والدین در مواجهه با پورنوگرافی موردی نوجوان و نقش راهکار های شناختی در کاهش آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
45 - 66
حوزههای تخصصی:
امروزه دسترسی آسان نوجوانان به محتواهای پورنوگرافی از چالش ها و مشکلات مهم والدین اخلاقی و مسئولیت پذیر است. والدین در این گونه موارد با دو وظیفه اخلاقی مواجه اند: الف) انجام مسئولیتی که به عهده ایشان است و ب) عدم نقض حریم خصوصی فرزندان. در این مقاله با تفکیک بین وضعیت پورنورگرافی موردی و وضعیت اعتیادی، راهکارهای شناختی به عنوان یکی از راهکارهای مدیریت و حل چالش والدین و در راستای آموزش و آگاهی بخشی فرزندان تبیین شده است. بکارگیری راهکارهای شناختی، افزون بر مدیریت وضعیت موجود، سبب می شود از تشدید ناهنجاری رفتاری فرزند جلوگیری شود. آگاهی بخشی در حوزه کرامت وجودی، آگاهی بخشی نسبت به غریزه جنسی و کارکرد آن در دوران بلوغ و پسا بلوغ، آگاهی بخشی نسبت به هماهنگی غریزه جنسی با رشد و کمال و دیگر نیازهای عالی انسانی، آگاهی بخشی نسبت به هویت جنسی نوجوان، آگاهی بخشی نسبت به آسیب های ناهنجاری جنسی از جمله راهکارهای شناختی ای هستند که به تقویت شناخت و پرورش نگرش های نوجوان کمک می کند.
کارکردهای عقل عملی بر اساس روایات امامیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
5 - 28
حوزههای تخصصی:
عقل انسان کارکردهای ادراکی و عملی گوناکونی دارد. مکاتب فکری کارکردهای مختلفی را برای عقل عملی بیان کرده اند. مسئله اصلی این پژوهش کشف کارکردهای عملی۔اخلاقی عقل انسان بر اساس نصوص دینی است. در این مقاله با روش فقه الحدیثی تحلیلی نصوص دینی نتایج زیر حاصل شده است؛ عقل در ساحت حیات انسانی سه کارکرد عملی۔اخلاقی دارد؛ 1. کشف الزام ها و ارزش های اخلاقی 2. حکم به بایستگی و شایستگی 3. انگیزش و مدیریت رفتار و منش. در کشف الزام و ارزش به ذات فعل و گاه به ارزش گذار خارجی نظر می کند. در کارکرد دوم، عقل به مثابه قانون گذار، حکم به بایستگی و شایستگی می کند، فارغ از این که دیگران در مورد آن چه قضاوتی و یا خود آن فعل به ذاته چه ارزشی داشته باشد. در این کارکرد، عقل ارزش افزوده ای برای فعل ایجاد می کند. کارکرد سوم عقل نیز مدیریت کُنش و منش انسان است. مهم ترین عنصر در مدیریت عقل عنصر «خیر» است که عقل با استفاده از آن تمام جنود درونی را سامان می دهد.
الزام پذیری فقهی امور اخلاقی از حیث حکم اولی در نظام فقهی امامیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
27 - 44
حوزههای تخصصی:
اخلاق از مؤلفه های بسیار مهم در شکل دهی و انسجام فرهنگی جامعه است؛ تا آنجا که رسول اکرم (ص) از جمله رسالت های مهم خود را کامل نمودن مکارم اخلاق برشمرده است. در این پژوهش، با هدف دستیابی به جزء کوچکی از نظام ارزشی اخلاقی از فقه اسلامی، به بررسی امکان الزام پذیری امور اخلاقی، تحت ضوابط فقهی و اصولی امامیه پرداخته شد و با روش توصیفی و تحلیلی - پس از سنخ شناسی الزامات فقهی و اخلاقی -اتهام نسبیت گرایی اخلاقی به اندیشمندان مسلمان، نقد و رد شده است. در ادامه، فرایند الزام پذیری فقهی امور اخلاقی از حیث حکم اولی واکاوی شد و با تطبیق مسئله بر «خُلف وعده» به عنوان یک نمونه از امور اخلاقی که قابلیت پذیرش الزام فقهی را داراست؛ روشن شد که فقه امامیه این قابلیت را دارد که به برخی از امور اخلاقی الزام کند و در راستای این الزام، «نیّت» مانع نخواهد بود.
«خود فراموشی مذموم» در دیدگاه آیت الله جوادی آملی (بازخوانی و تحلیل مبانی، زمینه ها و راهکارها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
5 - 28
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی در این پژوهش تحلیلِ مبانی، زمینه ها و راه حل های خودفراموشی مذموم از دیدگاه آیت الله جوادی آملی است. هدف این تحقیق، راه کارهای پیشگیری از ابتلای انسان به خودفراموشی و ارائه راهکار رهایی در صورت دچار شدن به آن است. در مرحله اول، مبانی خودفراموشی با تأکید بر آثار ایشان استخراج و صورت بندی شده و با روش توصیفی -تحلیلی پردازش می شود. در ادامه اقسام خودفراموشی (مذموم و شیرین)، حیات حقیقی، خودبیگانگی، بازگشتِ خودفریبی به فاعل، و خودفریبی ناخودآگاه، تبیین شده است. در مرحله بعد، زمینه های خودفراموشی مذموم: خدافراموشی، دنیاگرایی، غفلت از فطرت الهی و پرداختن به ناخود، تبیین و تحلیل شد. درپایان، راهکارهای رهایی از خودفراموشی و آفات آن ارائه شده است: الف) انسان شناسیِ وحیانی عقلانی؛ ب) حاکمیت عقل بر انسان و تبعیت نفس از عقل. یافته ها بیانگر آن است که راه یافتنِ شهوت و غضب به ساحت ملکوتی انسان و دست اندازیِ خودِ حیوانی به خودِ الهی (فطرت الهی)، عامل خودباختگی انسان می شود؛ مهم ترین اثر خودباختگی، خودفراموشی است. درحقیقت، چیره شدنِ خودِحیوانی بر انسان، هم مانع درک و شهود خداوند می شود و هم مانع تحقق فضایل اخلاقی در او خواهد شد. پس خودفراموشی نتیجه خدافراموشی است.