فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۱٬۹۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهتم الشاعر المصری أمل دنقل (1941- 1983) اهتماماً بالغاً بالقناع فی استدعائه للشخصیات التراثیه، حیث یشکل القناع عنصراً محوریاً فی تجربته الشعریه، وقد أسهم هذا العنصر إسهاماً واضحاً فی تشکیل البنی الفنیه المکوّنه لنصّه الشعریّ. وقد جاء اختیار أمل دنقل لأقنعته مرتبطاً بتطوّرات الواقع التاریخی والسیاسی من جهه، وبتطور وعیه الناجم عن تلک التطوّرات من جهه ثانیه. فالقناع أتاح له فرصه للمزج بین الحاضر والماضی وبین الجدید والقدیم وبین الذات والموضوع وساعده علی أن یتحدّی القضایا السیاسیه والاجتماعیه لمصر والبلاد العربیه؛ إذ لم یکن فی مستطاع الشاعر أن یکون بعیداً عمّا کان یشهده المجتمع العربی من أزمات سیاسیه واجتماعیه. غیر أنّ النصّ الدنقلیّ تقنّع بالشخصیات التراثیه المتعدّده، مثل الشخصیّات الدینیه والتاریخیه والفولکلوریه والأدبیه کشخصیه المسیح (ع) للقناع الدینیّ وسبارتاکوس للقناع التاریخی وعنتره للقناع الفولکلوریّ والمتنبّی للقناع الأدبی. أهمّ نتائج هذه المقاله هی أن قصیده القناع عند الشاعر قصیده رفض ومقاومه ونضال ومواجهه تنبعث من فکرته التحریضیه، ودفعته هذه الفکره إلی أن یتقمّص شخصیه الثائرین والمتمرّدین لاستعاده کرامه العرب المهدوره وإعاده المجد الضائع، حیث تصبح هذه الشخصیات صنوه ومثیله فی وقوفه بوجه الظلم والخنوع.
تخمیس دالیه المتنبی و تخمیس الحماسه الامیه للمعری
حوزههای تخصصی:
الذات والآخر فی الروایه السوریه: تکریس مبدأ القوَّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تتناول هذه الدراسه الکشف عن علاقه الذات بالآخر، کما قدمتها الروایه السوریه، تلک العلاقه التی کانت محکومه بمنطق القوَّه؛ إذ صورت الروایه السوریه قوه الآخر على الصعد العسکریه والسیاسیَّه والفکریه، فی مقابل ضعف الذات و تشرذمها، ما جعلها فی موقف استلاب أمام الآخر، وأدَّى کذلک إلى إضعاف أجهزه مقاومتها له.
واکاوی اشعار انقلابی در دیوان فدوی طوقان و طاهره صفارزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از جنگ 1967 و شکست اعراب از اسراییل، روحیه انقلابی درمیان شاعران عرب، به ویژه فدوی طوقان، شعله ور شد. شعر او شعر قیام و انقلاب و مقاومت است. او هم وطنانش را به همبستگی و پایداری و جان فشانی در راه وطن دعوت می کند. از آنجا که فدوی شاهد ویرانی و اشغال سرزمین خود بوده، اندوه فراوانی بر اشعار او غالب است؛ با این وجود، به آینده ای روشن امید دارد. طاهره صفارزاده نیز در ایران از سلاح برنده شعر علیه استبداد بهره می جوید و به دستگاه حکومت می تازد و اعلام می کند که زیر بار ظلم و ستم نخواهد رفت و مردم را به ایستادگی فرامی خواند. در این مقاله، با روش مقایسه ای- تحلیلی، به بررسی مفاهیم و عناصر مشترک اشعار این دو شاعر انقلابی می پردازیم. مفاهیم شعری مشترک در اشعار این دو شاعر، چشمگیر است. وطن پرستی، دعوت به بیداری، آزادی خواهی، مقاومت، تقدیس شهادت و تعهد اجتماعی از مهم ترین مضامین شعری این دوست. شعر این دو شاعر پارسی و تازی سرشار از سوزوگداز، عشق و دلدادگی، آزادی و استواری و امید به آینده ای روشن است؛ شعری برآمده از احساسی زخم دیده و دردکشیده که امید را در مردم زنده و آنان را از خواب غفلت بیدار می کند.
دراسة نقدیة لدوافع التشاؤم بالغراب بین الفارسیة والعربیة (بررسی نقدی انگیزه های بدبینی به کلاغ در ادبیات فارسی و عربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده بدبینی به کلاغ از صدها سال پیش تاکنون در ادبیات فارسی و عربی منعکس شده است. هر شاعر فارسی زبان و یا عرب که از کلاغ سخن گفته بر این نکته استدلال کرده که کلاغ، سبب ویرانی و نابودی و هلاکت است. بدون شک انگیزه های بدبینی به کلاغ با توجه به کشورها و قومیت ها، متفاوت است. این مقاله بر آن است تا مهم ترین انگیزه های بدبینی به کلاغ را در ادبیات فارسی و عربی، بر اساس عناوین زیر بیان کند:
1. افسانه ها و سنت های محلی. 2. تنفر مردم از رنگ سیاه. 3. داستان های شعری. 4. ضرب المثل ها. 5. احادیث منسوب به پیامبر اکرم (ص). 6. استفاده از کلاغ در فنون شعری. 7. اشتقاق لغوی از کلمه واژه کلاغ. 8. تقلید از پدران. 9. تکیه بر تعبیر خواب. 10. برداشت اشتباه از سِفر تکوین آیات خلقت در تورات.
این مقاله به دنبال پاسخ به سوالات زیر است:
1. دلایل بدبینی به کلاغ و ظهور خرافه در ارتباط با آن در ادبیات عرب و فارسی چیست؟ 2. آیا بدبینی به کلاغ رنگ مذهبی دارد یا خیر؟ 3. آیا بدبینی واقعیت است، یا صرفا برخاسته از حالات درونی است؟ 4. چرا خداوند کلاغ را فرستاد تا به فرزندان آدم، دفن مردگانشان را آموزش دهد و پرنده دیگری را به عنوان معلم اول انسان نفرستاد؟
مقاله به زبان عربی: دلایل اختلاف آراء نحوی نزد پیشینیان (أسباب تباین الرّأی النّحوی عند القدماء)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین ویژگی قواعد زبان عربی, گستردگی و تعدد آن است به گونه ای که فراگیری همه این قواعد و تسلط بر آن برای زبان آموز دشوار است. عوامل مختلفی در شکل گیری این تعدد نقش داشته اند. یکی از این عوامل, برخاسته از ویژگی خاص زبان عربی است؛ چه این زبان، زبانی است اشتقاقی که قابلیت گسترش و اخذ کلمات از دیگر زبان ها و تغییر آن بر اساس قابلیت های زبانی گویشوران خود را دارد. برخی دیگر از این دلایل نشئت گرفته از دستوریان زبان است؛ چرا که ایشان در طول زمان دستخوش عواملی چون فراموشی، توهم، اشتباه و یا تغییر اندیشه شده اند که خود در تعدد قواعد تأثیر داشته است.
علاوه بر دلایل ذکر شده، دلایل کلی تری نیز وجود دارد؛ از جمله اختلافات فرهنگی و تغییرات حاصل از تصحیف و تحریف که در بسیاری از آراء دستوریان می توان نمونه های آن را مشاهده کرد، هم چنین است نقش موسیقی کلام. گاه نیز این تعدد آراء ناشی از اختلافات مذهبی و فقهی است که به علت اختلافات سیاسی و مصلحت اندیشی اجتماعی بین افراد یک جامعه به وجود آمده است, و همواره بین افراد بشر موجود است.
این پژوهش با رویکردی توصیفی تحلیلی تلاش دارد همه جوانب این تعدد و اختلاف در قواعد دستور زبان عربی را بررسی کند و از مهم ترین نتایج آن می توان به تأثیرپذیری زبان عربی و قواعد آن از شرایط فرهنگی، اجتماعی و مذهبی جامعه و نیز اثرپذیری آن از فرهنگ و گرایشات دینی ـ مذهبی دستوریان و اینکه این تاثیرپذیری همچون شمشیری دو لبه است اشاره کرد؛ چه از یک سو موجب غنا و گستردگی زبان شده و از سوی دیگر موجبات پیچیدگی و دشواری یادگیری آن را برای زبان آموزان فراهم می سازد.
التقابل فی الصحیفه السجادیه وأثره فی الانسجام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نتیجهً لتطوّر العلوم فی جمیع المجالات وبخاصه الأدب ظهرت نظریات جدیده تحاول تحلیل النصوص وتفسیرها من منظار یختلف عمّا تعوّدنا علیه فی القدیم. فتغیّرت أغراض أدوات البیان ووسائله عمّا کان فی العلوم القدیمه فی ضوء هذه النظریات. ومن أکثر هذه النظریات انتشاراً وشیوعاً هی ما یتّصل بلسانیّات النص التی تعتبر النص کلاماً متّصلاً ذا وحده جلیّه تنطوی علی بدایه ونهایه ویتّسم بالانسجام والتماسک.
یعدّ الانسجامُ من أبرز خصائص النصّ الذی تحدّث عنه اللغویون، ومنهم: هالیدای ورقیه حسن اللذین ألفّا کتاباً یحمل نفس العنوان وذکرا عوامل مختلفه تربط بین أجزاء النص، منها التقابل الذی هو نوع من التضام الذی یندرج فی المصاحبه اللغویه التی تلعب دوراً بارزاً بأنواعها المختلفه فی انسجام النص واستمراریته. إنّ هذا التقابل یُعدّ من أکثر علاقات المعنی شیوعاً وانتشاراً فی الصحیفه السجادیه، ویشکّل ظاهره لغویه أسلوبیه ممیزه فیها.
یهدف هذا البحث إلی دراسه دور هذا العنصر البدیعی کعاملٍ من عوامل الانسجام فی الصحیفه السجادیه متّبعاً فیه الأسلوب الوصفی - التحلیلی. وتدلّ النتائج علی أنّ أسلوب التقابل فی الصحیفه یؤدّی إلى تحسین النص کمحسّنٍ بدیعیٍ معنویٍ فی ضوء البلاغه القدیمه ویعدّ وسیله من أبرز وسائل الانسجام بین الجمل فی ضوء اللسانیات الحدیثه، بحیث یتجاوز هذا الانسجام دائره جمله واحده أو عدّه جمل ویربط کلّ الأدعیه کنصّ واحد یتمحور حول محور التقابل بین موقفَی الحق والباطل اللذین یتمثّلان فی الکلمات البیضاء والسوداء.
بررسی تطبیقی مفهوم مرگ در چکامه «سرزمین ویرانِ» الیوت و اشعار سیّاب بر مبنای نظریه کهن الگوها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرگ، از الهام بخش ترین مفاهیم در شعر دو تن از نام آورترین شاعران معاصر عربی و غربی یعنی بدر شاکر سیّاب و تی.اس.الیوت است که نقشی بی بدیل در شکل گیری شعر مدرن عربی داشته اند.این جستار تلاش می کند جنبه های نمادین این مفهوم را در چکامه«سرزمین ویران» مشهورترین اثر الیوت به عنوان متن تأثیرگذار و اشعار سیّاب به عنوان متن تأثیر پذیر، بر اساس داده های نقد کهن الگویی مورد تحلیل تطبیقی قرار دهد. مبنای تحلیل آثار ادبی در این شاخه از نقد روانکاوانه، نظریه کهن الگوهای یونگ، روان شناس شهیر سویسی است. در دیدگاه او، کهن الگوها، تجربه ها و مدل های رفتاری کهن و ازلی هستند که در طول روزگاران در بخشی از ذهن انسان به نام «ناخودآگاه جمعی» انباشته شده اند و نوع انسان در جهت تکامل شخصیّت خود به طور غریزی از آنها تأثیر می پذیرد.یکی از زمینه های بروز این انگاره های ازلی در اندیشه یونگ، الهامات شاعرانه است. تجلّی و کارکرد برخی از این صورت های نمادین در تصویرهای مشترک شعر الیوت و سیّاب، بدنه اصلی پژوهش را شامل می شود.
بررسی معناشناختی ترکیب «قرّه العین» و معادل های فارسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۴)
حوزههای تخصصی:
«قرّه العین» از جمله ترکیب هایی است که در ادبیات عربی به ویژه در منابع دینی مانند قرآن و حدیث بسیار تکرار شده است. در زبان فارسی برای این ترکیب معادل هایی چون «خنکی چشم»، «روشنی چشم» و مانند آن در نظر گرفته شده است، ولی به نظر می رسد این ترجمه ها چندان گویای معنای مورد نظر این تعبیر نیست. بر این اساس در این مقاله، نگارندگان در جستاری گسترده با تکیه بر کتب معتبر لغت، و استناد به نمونه های نظم و نثر کهن عربی، و آیات و روایات و با توجه به نکات بلاغی و ویژگی های بافتی کلام، در باره معنی و کاربرد ترکیب «قرّه العین» در زبان عربی و ترجمه درست و گویای آن به زبان فارسی به بحث و بررسی پرداخته، نادرستی یا نارسایی برگردان های آن را به اثبات رسانده و برابر نهاده هایی برای آن پیشنهاد کرده اند.
تحلیل انتقادی الهیروغلیفیه و القرآن الکریم، نوشته سعد عبدالمطلب عدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمینه حروف مقطعه قرآنی (حروف بخش بخش شده در اوایل 29 سوره قرآن کریم) از دیرباز تاکنون نظرات و تفاسیر مختلفی وجود داشته که یکی از جدیدترین آن ها، نظر سعد عبدالمطلب است. او پژوهشگری مصری است که در کتابش، هیروگلیف در قرآن، بر این ادعا تأکید دارد که توانسته است با استفاده از «هیروگلیف» (زبان مصری باستان)، حروف مقطعه قرآن را رمزگشایی کند. این مقاله درابتدا نظرات گوناگون درباره حروف مقطعه را بررسی می کند و پس از معرفی هیروگلیف، به جست وجوی میزان صحت و سقم نظر نویسنده درزمینه رمزگشایی حروف مقطعه با استفاده از هیروگلیف می پردازد. سپس نظر نویسنده و نتایج به دست آمده از آن با نظرات دیگر متخصصان در این زمینه مقایسه می شود تا میزان توانایی مدعی مذکور در این باب مورد بحث و بررسی قرار گیرد و وجوه اختلاف نظر در این خصوص نیز بیان گردد.
دراسةٌ أسلوبیةٌ فی قصیدة ""موعد فی الجنة"" (سبک شناسی قصیدهی ""موعد فی الجنة"")(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی(stylistices) دانش جدیدی است که به بررسی و تحلیل ساختار تشکیل دهنده ی شعر براساس سه لایه ی صوتی، نحوی، و بلاغی می پردازد و موجب تمایز بین آثار ادیبان از جمله شاعران می شود. در پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و در چارچوب سبک شناسی، کوشش می شود مرثیه در قصیده ی ""موعدٌ فی الجنة"" سعاد الصباح، از پیشتازان شعر رثای عربی در دوره معاصر، که در سوگ پسرش ""مبارک"" سروده است، در سه لایه صوتی، نحوی، و بلاغی بررسی شود؛ تا از این طریق، پیوند عاطفه حزن و سبک را در اشعار این شاعر به تحلیل گذارد.
مهم ترین نتیجه حاصل از کاربست این نظریه در تحلیل مرثیه سعاد الصباح، نشان می دهد که رابطه تنگاتنگی بین عاطفه رثا و سبک شاعر وجود دارد و عاطفه حزن بر سبک اشعار سعاد الصباح تأثیر مستقیم گذاشته است.
مقاله به زبان عربی: بررسی جایگاه خلیفه در شعر الأخطل (صورة الخلیفة فی شعر الأخطل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی جایگاه خلیفه اموی در شعر الأخطل التغلبی – شاعر امویان – می پردازد و نقش این جایگاه را با تمامی مظاهر آن بررسی خواهد کرد. الأخطل در شعر خود بطور قابل توجهی به خلیفه اموی توجه داشته و از او مکرر در شعر خود یاد کرده است، این جایگاه از سه منظر قابل تأمل است:
جایگاه دینی
جایگاه سیاسی
جایگاه سنتی
بطور کلی الأخطل، خلیفه اموی را دارای جایگاهی دینی معرفی می کند که با سیاست نیز پیوند دارد و این پیوند را می توان از رهگذر دلایل باطلی که درباره اثبات حق امویان در خلافت اقامه می کند، دریافت. پژوهشگر با تکیه بر توصیف و تحلیل و در برخی موارد با کمک از تاریخ، به توضیح و تبیین رویدادهایی که متن در آن خلق شده، پرداخته است.
مقاله به زبان عربی: نقد و تحلیل دو رنگ سیاه و سفید در اشعار بدر شاکر سیاب (دراسه نقدیة لعنصر اللون فی أَشعار بدر شاکر السیّاب؛ الأسود والأبیض نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رنگ به عنوان برجسته ترین عنصر درحوزه محسوسات از روزگاران پیشین توجه انسان را به خود معطوف کرده و همواره روح انسان را مسحور قدرت خویش کرده است، در این میان شاعران بیش از دیگران به رنگ ها توجه کرده و سخت مجذوب آن گردیده اند، شاعران معاصر هم به دلیل آگاهی از تنوع رنگ ها و تاثیر آن ها در روح و روان انسان با رنگ ها ارتباط برقرار کرده و در تصاویر شعری خود آن ها را به کمک طلبیدند.
با توجه به حضور جدی دو رنگ سیاه و سفید در اشعار سیاب در مقاله حاضر تلاش شده ضمن بیان اهمیت این دو رنگ، به دلالتهای آن دو در اشعار این شاعر به تفصیل اشاره شود، و ضمن پرداختن به اسباب حضور این دو رنگ، از حالات روحی و روانی شاعر پرده بردارد.
از مهم ترین دستاورد این مقاله این است که این دو رنگ در مفهوم مقابل خیر و شر، و جنگ و صلح در اشعار سیاب به کار رفته اند. رنگ سیاه از بالاترین بسامد در اشعار او برخوردار هستند که از غلبه حزن و اندوه بر روح و روان شاعر خبر می دهد اما بسامد نسبتا بالای رنگ سفید از امید شاعر به آینده پرده بر می دارد.
بررسی بنیادی برخی از الفاظ قریب المعنی در قرآن کریم (دلالتها- کاربردها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تحلیل و بررسی دلالت معنایی واژگان مترادف و قریب المعنی در قرآن کریم، روشن می شود که میان کاربرد این واژگان و بافت معنایی آن ها هماهنگی و پیوند عمیقی نهفته است؛ بطوریکه در ساختار زبانی قرآن کریم، هر واژه ای بار معنایی خاص خود را داشته و معنا و مفهوم آن در مقایسه با سایر واژگان قریب المعنی متفاوت است، لذا با توجه به اهمیت موضوع بر آن شدیم تا برای پی بردن به تفاوت های دلالی این الفاظ، معنای لغوی آن ها و نیز سیاق آیاتی که این الفاظ در آن به کار رفته اند، مورد بررسی قرار دهیم، سپس معنای لغوی آن ها را با معنای قرآنی ای که از این الفاظ است نباط می گردد، مقایسه کنیم.
واژه شناسی «اهل» و بررسی آن در آیه تطهیر با نظر به تفاسیر شیعه و اهل سنّت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه تطهیر یکی از پرمناقشه ترین آیات قرآن بین مفسران شیعه و اهل سنت، پیرامون مسئله عصمت «اهل بیت» است. شیعه «اهل بیت» را مختص خمسه طیبه(ع) می داند و در مقابل، برخی از علمای اهل سنت «اهل بیت» را مختص زنان پیامبر، برخی دیگر شامل زنان پیامبر و خمسه طیبه و برخی دیگر «اهل بیت» را اعمّ از خویشان و اقوام پیامبر و... می دانند.
در این بین یکی از ادلّه مفسران شیعه بر این ادعا، «تغییر ضمیر» از جمع مؤنث به جمع مذکر در آیه تطهیر است. این پژوهش با رویکردی توصیفی - تحلیلی در پی نقد و ارزیابی این مطلب، به واژه شناسی کلمه «اهل» و موارد استفاده آن در لغت و قرآن پرداخته و به این نتیجه رسیده است که هرچند با دلایل متقن عقلی و نقلی می توان ثابت کرد «اهل البیت» اختصاص به خمسه طیبه دارد، اما استناد اغلب علمای شیعه به «تغییر ضمیر» محل بحث و تأمل است.
التّرکیب اللّغوی للتّشبیه عند عبد القاهر الجرجانیّ دراسه نظریّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یقدّم هذاالبحث قراءهً فی التّشبیه من منظور ترکیبه اللّغویّ عند عبد القاهر الجرجانیّ، مبیّناً دور عناصره الّلّغویّه عندما ""تؤلّف ضرباً خاصّاًّ من التّألیف""، وتشکّل نسقاً لغویّاًّ مخصوصاً، یذهب به إلى کمال البیان، ربطاً بین المعنیین النّحویّ والبلاغیّ.
ناقش البحث تعلّقَ التّصویر التّشبیهیّ بالنّظم، وبهیئه ترکیبه اللّغویّ، فتبیّن أنّه یؤدّی وظائف منها: الفصل بین تشکیلٍ بلاغیّ وآخر، ولاسیّما الاستعاره، الّتی تقع فی حیّز المشابهه، وتحدید نوع التّشبیه نفسه مفرّقاً بین نوعٍ منه وآخر، ومنها أیضاً أنّه یستکشف فی الّشبیه نفسه النوع المعقّد الممتدّ على مساحه تراصفیّه واسعه.ومن بعد ذلک قرأ البحث مع عبد القاهر عنصرین من عناصر بناء التّشبیه، وأسرارهما اللّغویّه والّدلالیّه وهما (المشبّه به) و(أداه التّشبیه).
التناص الدینی فی أشعار عبد المعطی حجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظاهرة التناص من الظواهر النقدیة المهمة عند النقاد المعاصرین وهی عبارة عن علاقة تفاعل بین نصین أو عدد من النصوص بطریقة إستحضاریة. هذه الظاهرة تعالج عند النقاد المعاصرین من وجوه مختلفة منها المصادر والأشکال والأنواع. الدین والموروث الدینی من أهم المصادر التی إستلهمها الشعراء والأدباء منذ القدم، والشاعر المعاصر یستلهم من موروثه الدینی فی شعره أکثر من الشعراء القدامی. التناص الدینی یشکل جزءاً مهماً من أشکال التناص فی شعر الشاعر المصری المعاصر أحمد عبد المعطی حجازی. هذا الأمر دفعنا إلی دراسة هذه الظاهرة فی أشعاره. فلهذا درسنا الجذور التاریخیة لظاهرة التناص عند النقاد أولاً ثم بحثنا فیما استلهمه الشاعر من موروثه الدینی فی منهج وصفی تحلیلی. ومن النتائج التی إنتهى إلیها البحث هو أنّ الشاعر تأثر بتراثه الدینی وعلی رأسه القرآن تأثراً واضحاً. فهو قد یوظّف الآیات القرآنیة کاملة أو جزءاً منها کما یوظّف أسماء الأنبیاء وقصصهم والأحداث والشخصیات القرآنیة. کما یوظّف الشاعر بعض الأحداث والمضامین الموجودة فی الکتب السماویة المقدسة وبعض الشخصیات الدینیة فی الإنجیل إلی جانب القرآن.
جستاری در تبارشناسی ماده «قرأ» در ساخت واژه «قرآن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۴)
حوزههای تخصصی:
جستجوی ریشه و نحوه ساخت برخی از واژگان غریب و کم کاربرد قرآن کریم، دغدغه ای است که در طول تاریخ اسلام بسیاری از عالمان لغت و زبان شناسان را به خود مشغول داشته و باعث شده نظریه های متعددی در این خصوص تولید شود، همانند نظریه وجود واژگان دخیل یا نظریه تشکیل شدن زبان قرآن از مخلوط زبان های عربی و آرامی. به نظر می رسد از جمله دلایل وجود ابهام در رابطه با ریشه این واژگان و طرح نظریات مختلف، عدم وجود روش های معتبر و نظام مند جهت جستجو و مطالعه زبان ها باشد. از این روی، در این مقاله تلاش شده برای پاسخگویی به این سوال تاریخی در حوزه زبان شناسی، و همچنین معرفی روشی برای جستجوی ریشه واژگان قرآنی، با استفاده از الگوی مطالعه تبارشناسی زبانی، به جستجوی ریشه واژه «قرآن» به عنوان یکی از پرکاربردترین واژگان قرآنی و در عین حال مبهم ترین آنها پرداخته و از این رهگذر، ضرورت اتخاذ رویکرد ریشه شناسی در تحلیل مؤلفه های لغوی واژگان قرآنی را تبیین نمائیم. آنچه به ابهام واژه «قرآن» در پژوهش های امروزین افزوده، عدم تحلیل ماده «قرأ» است. به صورتی که محققان در این حوزه صرفاً با استناد به گزارش لغویان متأخر، به بررسی ابعاد مفهومی و غیر لغوی این واژه پرداخته اند، که همین امر باعث شده برخی در اشتقاق و حتی تلفظ و مفهوم واژه «قرآن» اختلاف نظر داشته و آراء متفاوتی بیان کنند. در این پژوهش با مراجعه به فرهنگ لغت دیگر زبان های آفریقایی آسیایی همچون زبان های؛ سامی، عبری، آرامی، حبشی، اکدی و سریانی، کاربردهای ماده «قرأ» استخراج و چگونگی ساخت های مختلف آن تبیین شده است.
باز نگری ِریشه وساخت فارسیِ سه واژه قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت متفاوت زبان عربی که زبانی اشتقاقی است ازجهت اشتمالش بر الگوهای آوایی و قالب های صرفی خاص وتغییرات بابهای فعلی وصیَغِ اسمی-اعم از مشتقات و جمع های مکسّر و دیگر ساختها- سبب می شود که واژه های بیگانه/دخیل، گاه چنان دستخوشِ تحول وتنوع می شوند که خاستگاه و ریشه هایِ آنها و مسیرهای دگرگونی صرفی و مفهومی شان پوشیده بمانَد و ردیابی اصل و فرع واژگان برای محقق دشوار شود.
از دیرباز کسانی چون جوالیقی، سیوطی، خفاجی و دیگر زبانشناسان و لغویان درباره واژگان اقتباسی و وضع تحول و تعریب آنها تحقیقات ارزشمندی را به میراث گذاشتند. پژوهش های دقیق و روشمند خاورشناسان درباره زبان عربی، زبان قرآن وواژه های دخیل درقرآن، از نیمه دوم سده نوزدهم ضمن بهره گیری از میراث گذشتگان، اشتباهات نظام مند و روشمند آنها را نشان داده اند و تحولی بنیادی در علوم ریشه شناسی و تبارشناسی واژه های قرآنی، ایجاد کرده اند.
یکی از پژوهش های ارجمند دراین حوزه، کتاب «آرتورجفری» است که ازحیث روش شناسی ؛ دقیقتر و از جهت تعداد واژه های دخیل، بسیار چشمگیراست. وی بیست وهفت واژه ی قرآن را فارسی دانسته است. در چند دهه اخیر کتب و مقالات بسیاری دراین باب نوشته شده است.
با اینهمه به نظر می رسد که بررسی های موجود درباره ی سه واژه ی «صِهْر، صَکّ و اَوْزار» ناقص و اشتباه است. سیطره ی سنت واژه شناسی، سنت ترجمه و تفسیر و شباهت هایِ رهزنِ شکلی و وزنی و دیگر ویژگیها، اسباب این اشتباهات اند. سعی ما دراین تحقیق این است که با مرور فرهنگها و ترجمه ها وتفاسیر و تامل درساخت این واژه ها وجوه مغفول آنها را باز می نماییم.