فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۹٬۲۹۴ مورد.
منبع:
تربیت اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
23 - 52
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: یکی از دغدغه های اصلی سازمان ها و پژوهشگران در چهار دهه گذشته، سبک های رهبری بوده است. به خوبی اثبات شده است که سبک های مختلف رهبری با سلامت روانی پیروان مرتبط هستند. رهبری یکی از مفاهیم اصلی در رویکردهای پست مدرن و معاصر به شمار می رود. شفقّت، مراقبت و عدالت اصول اخلاقی اساسی در رهبری و مدیریت هستند. یکی از عواملی که بر اثربخشی معلّمان تأثیر می گذارد، پایبندی آنها به اخلاق است. به نظر می رسد تعهّد اخلاقی یکی از نگرانی های بنیادین هر نظام آموزشی در جوامع مختلف است. اخلاق در قلب رهبری جای دارد. به عنوان تنظیم کننده روابط انسانی، اخلاق همواره از اهمیت قابل توجّهی برخوردار بوده است. در مباحث مدیریتی، این مکانیزم درونی، بدون نیاز به اجرای اجباری خارجی، می تواند عملکرد اخلاقی کارکنان را تضمین کند و یک سازمان اخلاقی ایجاد کند. رهبری اخلاقی به طور مستقیم با عملکرد خلاقانه مرتبط است. رهبری اخلاقی در قرن بیست ویکم توجه زیادی را به خود جلب کرده است. بررسی پژوهش ها نشان می دهد که گستره و تنوع مطالعات در این حوزه ناشی از اهمیت روزافزون رهبری اخلاقی به عنوان یک نگرانی جدی برای سازمان ها و نیز دیدگاه های منحصربه فرد هر پژوهشگر در این زمینه است. بنابراین، با توجه به نکات فوق، پژوهش حاضر قصد دارد مدلی برای توسعه رهبری اخلاقی در مدارس ابتدایی شهر اردبیل طراحی و اعتبارسنجی کند.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر ماهیت داده ها از روش ترکیبی (کیفی و کمی) بهره گرفته است. روش تحقیق، طرح اکتشافی بود. در مرحله کیفی، از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و روش نظریه پردازی داده بنیاد استفاده شد، در حالی که در مرحله کمی، مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) به کار گرفته شد. جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل اساتید دانشگاه و کارشناسان حوزه علوم تربیتی استان اردبیل بود. برای نمونه گیری در مرحله کیفی از روش نمونه گیری هدفمند، که یک روش نمونه گیری غیر احتمالی است، استفاده شد. کفایت نمونه براساس اشباع داده ها و تکرارپذیری تعیین شد و تعداد نمونه شامل ۱۵ استاد دانشگاه در حوزه علوم تربیتی از اردبیل بود. جمع آوری داده ها در این مرحله از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. در مرحله کمی، جامعه آماری شامل تمامی معلمان مقطع ابتدایی شهر اردبیل بود. تعداد کل معلمان ابتدایی اردبیل در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ تقریباً ۲۶۰۰ نفر بود. براساس حجم جامعه آماری و فرمول کوکران، ۳۳۵ معلم به عنوان نمونه در مرحله کمی انتخاب شدند که از روش نمونه گیری غیرتصادفی و در دسترس استفاده شد. برای تحلیل داده ها، در مرحله اوّل کدهای ساختاری از طریق سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی جمع آوری شدند. در مرحله دوّم، تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از داده های مرحله اول انجام شد. با توجه به توزیع غیر نرمال داده ها، از روش حداقل مربعات جزئی (PLS) و تکنیک بوت استرپینگ در نرم افزار Smart PLS برای به دست آوردن شاخص های برازش مدل استفاده شد.نتایج: پس از تحلیل کیفی که به شناسایی کدهای اولیه منجر شد، این کدها براساس شباهت ها و ارتباط داده ها در قالب چندین مضمون دسته بندی شدند. در نهایت، مضامین در دسته بندی های مشخصی سازماندهی شدند. پس از فرآیند مستمر کدگذاری باز، محوری و انتخابی، داده های جمع آوری شده براساس رویکردی نظام مند به ۱۳۰ کد باز، ۹۹ مفهوم، ۱۰ مضمون و ۶ دسته بندی سازماندهی شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که مدل توسعه رهبری اخلاقی در مدارس ابتدایی شهر اردبیل در قالب مضامینی ازجمله ویژگی های شخصی و شخصیتی، تقویت ارتباطات و تعاملات، توسعه مهارت های فردی و حرفه ای، مدیریت بحران، تقویت انگیزه، حفظ و پاسداری از ارزش های اخلاقی، شفافیت، اثربخشی سازمانی، رشد حرفه ای و افزایش اعتماد و انسجام دسته بندی شده است. مدل مورد نظر اعتبارسنجی شد و برازش مناسبی داشت (p<0.05).بحث و نتیجه گیری: شرایط علّی در این پژوهش شامل ویژگی های شخصی و شخصیتی بودند. نتایج نشان می دهد که ویژگی های فردی و شخصیتی تأثیر قابل توجّهی بر توسعه رهبری اخلاقی در مدارس ابتدایی دارند. این ویژگی ها می توانند به طور مثبت یا منفی بر اخلاق و رفتار رهبران در مدارس تأثیر بگذارند. همچنین یافته ها نشان می دهد که راهبردها نیز نقش مهمی در توسعه رهبری اخلاقی ایفا می کنند. در این پژوهش، راهبردها شامل تقویت ارتباطات و تعاملات، توسعه مهارت های فردی و حرفه ای، و مدیریت بحران بودند. تحقیق نشان می دهد که بهبود ارتباطات و تعاملات، توسعه مهارت های فردی و حرفه ای، و مدیریت بحران برای پرورش رهبری اخلاقی در مدارس ابتدایی ضروری است. این راهبردها به تقویت روابط بین اعضای جامعه مدرسه، بهبود مهارت های رهبری اخلاقی، و ارتقای کیفیت تصمیم گیری های اخلاقی در محیط آموزشی کمک می کنند. علاوه بر این، نتایج نشان می دهد که شرایط مداخله گر نیز تأثیر قابل توجّهی بر توسعه رهبری اخلاقی دارند. در این پژوهش، تقویت انگیزه به عنوان یک عامل مداخله گر شناسایی شد. یافته ها نشان می دهد که مداخلاتی مانند ایجاد محیط انگیزشی، تقویت تفکر مثبت، ترغیب به شور و اشتیاق، افزایش انگیزه رهبران، و ارتقای پویایی در میان افراد می توانند به توسعه رهبری اخلاقی کمک کنند. تقویت انگیزه به عنوان یک عامل مداخله گر نقش مهمی در پرورش رهبری اخلاقی ایفا می کند. این مطالعه همچنین نشان می دهد که توجه به ارزش های اخلاقی و حفظ آنها، به همراه شفافیت، به عنوان شرایط زمینه ای، تأثیر مثبتی بر توسعه رهبری اخلاقی دارند. پژوهش بیان می کند که این شرایط زمینه ای به پرورش رهبرانی متعهّد به اصول و ارزش های اخلاقی کمک می کنند و محیطی شفاف و اخلاق مدار در مدرسه ایجاد می نمایند. ارزش های اخلاقی نظیر خودسازی، صداقت، امانت داری، و دوراندیشی، هنگامی که به طور دقیق رعایت شوند، می توانند به شکل گیری ذهنیتی اخلاقی کمک کنند و پایداری اصول اخلاقی را در تصمیم گیری ها و اقدامات رهبری تضمین کنند. پژوهش نشان می دهد که پرورش رهبری اخلاقی در مدارس ابتدایی می تواند به ایجاد سازمان هایی سالم و پایدار کمک کند و نتایج مثبت متعدّدی برای این محیط ها به همراه داشته باشد. توسعه رهبری اخلاقی در میان معلّمان و کارکنان مدارس ابتدایی می تواند به افزایش اعتماد و همبستگی منجر شود. درنهایت، محور اصلی این پژوهش حول محور رهبری اخلاقی می چرخد که بدون وجود عوامل و شرایط مناسب ممکن است به نتایج منفی منجر شود. رهبری اخلاقی مهمترین عنصر در مدارس ابتدایی است که می تواند عدالت و ارزش را به فرهنگ و محیط آموزشی مدرسه اضافه کند.
ساختار اجتماعی بروکراسی اداری با تاثیر پذیری آن از ورود تکنولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
19 - 39
حوزههای تخصصی:
فرایند تکامل و پیشرفت اجتماعی و سرعت این تکامل بستگی به متغیرهای بسیاری دارد که یکی از آن ها تکنولوژی است. تحقیق در این زمینه امری ضروری خواهد بود لذا هدف از این تحقیق بررسی تاثیر ورود تکولوژی بر بروکراسی های اداری میباشد . جامعه آماری در مرحله کمی، شامل کلیه کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند که که تعداد آنها 800 نفر هستند.شیوه نمونه گیری در این پژوهش به صورت در دسترس می باشد. که با استفاده از فرمول کوکران 260 نفر هستند.همچنین برای ارزیابی متغیرها و سنجش آن ها به صورت میدانی از طریق پرسشنامه محقق ساخته اقدام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که شرایط علی پژوهش بر ورود تکنولوژی در کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با آماره آزمون 48.866 و ضریب مسیر 0.91تاثیر معناداری دارد و ورود تکنولوژی بر راهبردهای پژوهش در کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با آماره آزمون 2.933 و ضریب مسیر 0.408تاثیر معناداری دارد و عوامل مداخله ای پژوهش بر راهبردهای پژوهش در کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با آماره آزمون 3.596 و ضریب مسیر 0.470تاثیر معناداری دارد و عوامل زمینه ای پژوهش بر راهبردهای پژوهش در کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با آماره آزمن 4.253 و ضریب مسیر 0.556تاثیر معناداری داردو در نهایت ورود تکنولوژی بر بروکراسی اداری در کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با آماره آزمون 26.655 و ضریب مسیر 0.843 تاثیر معناداری دارد.
الگوی جاری تربیت دینی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان: رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۷
185 - 212
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، صورت بندی الگوی نظری حاکم بر برنامه درسیِ در حال اجرای تربیت دینی دانشگاه فرهنگیان بود. این پژوهش از نوع پژوهش کیفی و با روش نظریه داده بنیاد براساس رویکرد سیستماتیک اشتراوس و کوربین انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه این پژوهش شامل کلیه کارگزاران اصلی دخیل در برنامه درسی تربیت دینی دانشگاه فرهنگیان شامل دانشجومعلمان، اساتید و مدیران گروه های آموزشی دانشگاه فرهنگیان استان خراسان رضوی بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل 18 نفر از دانشجو معلمان، 14 نفر از اساتید دانشگاه فرهنگیان و 3 نفر از مدیران گروه های آموزشی بودند که به شیوه هدفمند موارد مطلوب انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و در طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و انتخابی مورد تحلیل قرار گرفتند. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا و رائو و پری استفاده شد. نتایج پژوهش در قالب مدل پارادیمی شامل عدم تجانس و هماهنگی در ابعاد برنامه درسی تربیت دینی دانشگاه فرهنگیان به عنوان مقوله ی محوری و شرایط علی (ضعف بصیرتی دانشجویان، ضعف های آموزشی اساتید، چالش های محیطی دانشگاه)، عوامل زمینه ای (ساختار قانونی و تصمیمات دانشگاه، گروه همسالان، خانواده و جامعه)، شرایط مداخله ای تسهیل گر(حمایت و بسترسازی دانشگاه در زمینه تربیت دینی، توجه به تربیت دینی در برنامه درسی مصوب و استفاده از رویکردهای سازنده گرا در دانشگاه)، شرایط مداخله گر محدودکننده(فرهنگ آموزش محور، نگاه قضاوت گونه به دین و ضعف تخصص اساتید در تربیت دینی)، راهبردهای پیشنهادی (رویکردهای آموزش دینی، طراحی برنامه استراتژیک در زمینه نهادینه سازی تربیت دینی، استفاده از سازوکارهای تشویقی، اعتدال ورزی در تربیت دینی) و پیامدهای جاری (دین دانی به جای دین داری در دانشجو معلمان) سازمان یافت.
بررسی سودگرایی به مثابه اخلاق استعمار(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
113 - 134
حوزههای تخصصی:
استعمار، به عنوان پدیده ای پیچیده و چندوجهی، گاه با اتکا به انگاره های فلسفی و ایدئولوژیک مشروع و موجه انگاشته شده است. این مقاله با رویکردی تحلیلی۔انتقادی، به نقش و نفوذ نگاه سودگرایانه در مشروعیت بخشی به استعمار اختصاص یافته است. هرچند سودگرایی ربط و ارتباط ضروری و مفهومی با استعمار ندارد، اما به لحاظ تاریخی، تقریرهای سنتی یا سطحی انگارانه از سودگرایی و نیز ملاحظات پدرسالارانه و قوم مدارانه سرآمدان سودگرایی، بسترساز توجیه اخلاقی استعمار بوده اند و مفاهیمی چون «شادکامی جمعی»، «پیشرفت تمدنی» در چارچوب سودگرایی، در عمل، در خدمت مشروعیت بخشی به سلطه و استعمار درآمدند. در این رویه و رهیافت، استعمار نه تنها در تقابل و تعارض با سودگرایی نبود، بلکه در اِطار «اصل سود» بازتعریف شد و مصداق بارز بیشینه کردن سود سرجمع انگاشته می شد. در این مقاله، با تأکید بر شکاف میان ظرفیت های انتزاعی سودگرایی و کاربست تاریخی آن، ساده انگاری در درک «اصل سود» و پیشفرض های قوم مدارانه، را از عوامل اساسی توجیه استعمار و همگرایی عملی سودگرایی و استعمار انگاشته شده است. این مقاله - از منظری انتقادی و تحلیلی - به پیوند تاریخی میان سودگرایی کلاسیک و استعمار می پردازد و به تأمل در مسئولیت های اخلاقی در مواجهه با قدرت و سلطه فرا می خواند.
بایسته ها ی روش ها ی آموزشی در تعلیم و تربیت اسلامی
حوزههای تخصصی:
روش های آموزشی ناظر به انواعی از فعالیت ها ی اختیاری یا کیفیتی از شیوه انجام آن فعالیت ها در حوزه تعلیم و تربیت است که می تواند به اهداف مطلوب در این حوزه منتهی شوند. این روش ها با همه مؤلفه ها ی آموزشی (استاد، محتوا، دانشجو و...) ارتباط دارند و از تأثیر این فعالیت ها بر تعلیم و تربیت انتزاع می شوند. هدف پژوهش حاضر بیان بایسته های روش در تعلیم و تربیت است که با رویکرد فقهی و روش اجتهادی بااستفاده از تعالیم دینی بررسی می شود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که توجه به میزان اثربخشی روش و قابلیت رساندن پیام به متعلم از بایسته های روش است. همچنین رعایت تفاوت های فردی در انتقال مفاهیم بسیار مهم است. بلاغت و زیبایی کلام ازنظر شارع مهم بوده و وجود آن در کلام معلم و یا مربی برای اثرگذاری کلام راجح است. استفاده از عنصر زیبایی می تواند موفقیت های زیادی را برای اساتید به ارمغان آورد و بی توجهی به آن نیز یکی از عوامل کاهش نفوذ کلام استاد در مخاطبان خواهد بود.
بررسی مراتب ارزش اخلاقی افعال کفار بر اساس نظریه قُرب الهی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
119 - 140
حوزههای تخصصی:
در نظریه قُرب الهی، ارزش اخلاقی متوقف بر حُسن فعلی و حُسن فاعلی (نیّت قُرب الهی) است و ایمان به خداوند و لوازم آن حد نصاب ارزش اخلاقی بیان شده است، اما آیا افعالِ کفار و مشرکین که دارای این حد نصاب نیست، خالی از ارزش اخلاقی است؟ هدف این پژوهش، بررسی ارزش اخلاقی افعال کفار و مشرکین - بر اساس نظریه قُرب الهی - با روش توصیفی۔ تحلیلی و استفاده از ادله عقلی و نقلی است. نتیجه تحقیق این که در افعال کفار گاهی باور کفرآلود و شرک آلود دخیل است و همچنین گاهی کافر یا مشرک، جاهلِ قاصر است و گاه مقصّر. در صورت قاصر بودن، افعالی که با قصد اخلاقی و بدون دخالت باور کفرآلود باشد، دارای مراتبی از ارزش است و اقتضاء وارد کردن فرد به مراتب پایین بهشت را دارد. همچنین افعال جاهل مقصّر بدون دخالت نیّتِ کفر مراتبی از ارزش نسبی را داراست و هرچند مقتضی ورود به بهشت نیست، اما موجب تخفیف عذاب می شود. عمل با دخالت کفر نیز نه تنها ارزشی مثبتی ندارد، بلکه موجب بُعد و عذاب است.
تصویرسازی ابن سینا از فرایند استدلال اخلاقی و نقش آن در صدور رفتار اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
69 - 87
حوزههای تخصصی:
استدلال اخلاقی در فلسفه ابن سینا را می توان تحت عنوان قیاس عملی پیگیری کرد که این نوع قیاس در آثار او غالباً در مصداق مثال های اخلاقی و بیشتر در قالب جدل آمده است. ابن سینا به طور غالب معطوف به تحلیل فرایند رفتار به نحو عام است (که می توان آن را استدلال عملی نامید)؛ اما در عالم مثال از مصداق های اخلاقی و استدلال هایی که محتوا و مواد قیاس آن اصول اخلاقی است، بهره می جوید. از نظر ابن سینا درک حسن و قبح با عقل عملی است که به واسطه عقل نظری و با تصویرسازی نوعی استدلال و قیاس عملی در دو مرحله به رفتار اخلاقی منجر می شود. این نوع قیاس اگرچه از نفس ناطقه بر می آید، سایر ابعاد انسان و قوا و نفس حیوانی مانند حواس ظاهری و باطن به ویژه خیال، وهم و قوای باعثه و شوقیه در آن دخیل اند. این تحلیل ابن سینا بی ارتباط با پیشینه ارسطویی نیست؛ زیرا ارسطو نیز استدلال و قیاس عملی را برای ایجاد رفتار اخلاقی، پیش زمینه می داند. درواقع ارسطو برای صدور فعل، عقل نظری را متحرک به معنای بعید و شوق را متحرک به معنای قریب می داند. در این مقاله پس از تحلیل ابن سینا از استدلال اخلاقی و عوامل دخیل در آن، به بیان نقش این استدلال در رفتار اخلاقی پرداخته ایم. طبق نظر ابن سینا، تنها استدلال عملی سبب بروز فعل نیست؛ پس او از حصرگرایی به دور است و به عوامل هیجانی انگیزشی و محرکه فاعله نیز اهمیت داده است. در این مقاله، فراروی ابن سینا از حصرگرایی شناختی با مقایسه با ارسطو بیان می شود تا نمایانگر نوآوری های ابن سینا نسبت به فلسفه یونانی نیز باشد.
جایگاه برهان نظری در فلسفه اخلاق: تحلیل و بررسی روایت سی. دی. سی. ریو از اخلاق ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
53 - 77
حوزههای تخصصی:
برخی فلاسفه اخلاق استدلال های اخلاقی را از زمره استدلال های نظری می انگارند و نتیجه این استدلال ها را نوعی گزاره یا باور می دانند که صدق و کذب پذیر است و برخی دیگر این استدلال ها را از جنس استدلال های عملی می دانند. این اختلاف نظر درباره تفسیر نظر ارسطو از اخلاق نیز وجود دارد. ریو با تفسیر و بازخوانی آثار ارسطو چنین ادعا می کند که استدلال های اخلاقی، ترکیبی از استدلال های نظری و عملی هستند. ارسطو با بررسی مبادی علوم گوناگون و روش کسب آنها درباره بدیهیات علم اخلاق پژوهش کرده و نشان داده است که می توان گزاره های اخلاق و منطق حاکم بر آنها را مشابه علوم نظری دیگر تحلیل کرد؛ اما دو نکته اساسی این تحلیل را تضعیف می کند: نخست اینکه برهان های علوم نظری دارای نوعی ضرورت هستند؛ درحالی که در اخلاق، چنین ضرورتی دیده نمی شود . دوم اینکه گزاره های علم اخلاق دارای استثنا و به تعبیر ارسطو از نوع «در اکثر موارد» هستند؛ یعنی در اکثر مواقع و شرایط، برقرار و صادق هستند. آنچه در پاسخ به این دو مسئله در راستای دفاع از نظری بودن استدلال های اخلاقی بیان کرده ایم، این است که ضرورت استدلال های اخلاقی از نوع ضرورت De Dicto است و نه ضرورت De Re. همچنین استدلال های اخلاقی دارای دو سطح یا مرحله هستند: در سطح اول با استدلال های نظری مواجه هستیم که سعادت انسان ها را معیّن می کند و در سطح دوم با استدلال هایی از نوع تأمل روبه رو هستیم که گزاره های «در اکثر موارد» در این مرحله به استدلال وارد می شوند.
جریان شناسی اخلاق سلوکی - اجتهادی و تربیتی حوزه های علمیه ایران در یکصد سال اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۵
۸۶-۵۱
حوزههای تخصصی:
در بازخوانی تاریخ اندیشه اخلاق پژوهان مسلمان می توان سه جریان و چهار رویکرد را از یکدیگر بازشناخت: جریان های عقل گرا، نص گرا و جریان عرفانی که به ترتیب رویکردهای اخلاق عقلی، اخلاق نقلی، اخلاق عرفانی و با ترکیب انها رویکرداخلاق تلفیقی را شکل داده اند. امتداد تلاش های علمی عالمان مسلمان در نهاد علمی دیرپای حوزه های علمیه پس از صدها سال فراز و نشیب در آخرین ایستار خود، شاهد شکل گیری هشت جریان علمی بوده است. این جریان ها حاصل کنش ورزی علمی و دغدغه های تربیتی عالمان شیعه در حوزه های علمیه ایران بوده است. این جریان ها عبارت اند از جریان سلوکی عرفانی، جریان اخلاق اجتهادی، جریان ترویج عملی معارف اخلاقی، جریان دعایی و مناسکی و جریان تربیت اجتماعی، جریان کلامی حکمی اسلامی، جریان فلسفی نوین(فلسفه اخلاقی) و جریان علمی تجربی. پژوهش حاضر با روش تحلیل مضمون فشرده و رهیافت کل نگر به توصیف و تبیین کوتاه پنج جریان نخست پرداخته و سه جریان بعدی را به جهت گستردگی و تنوع درون گفتمانی به تحقیق مستقلی واگذارده است. این مقاله عهده دار ترسیم نقطه کانونی هر گفتمان و معرفی مهم ترین چهره ها و آثار هر یک از جریان های پنج گانه است.
تبیین ماهیت اجتماعی "تربیت معنوی" در اسلام؛ بر اساس ابعاد اجتماعی عبادت در دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
5 - 38
حوزههای تخصصی:
برای انسان مدرن، معنویت تا حد زیادی حالت فردگرایانه پیدا کرده است؛ به گونه ای که غالبا یک نیاز عاطفی و روان شناختی محسوب می شود و آرامش، عشق و شادی برای فرد به ارمغان می آورد. اما به نظر می رسد که تربیت معنوی در اسلام ماهیتی اجتماعی داشته باشد. در اسلام، با عنایت به اصالت معنویت، تمامی آموزه ها، در پی تقویت نگاه معنوی و پرورش معنویت در انسانهاست و هدف این است که انسان ها را متوجه جهان حقیقی و معنوی بکند؛ حتی آموزه هایی که ظاهرا در پی تنظیم امورات مادی انسان هاست. اما به طور ویژه، عبادات به معنای خاص که مستقیما ارتباط میان انسان و خداوند را شکل می دهند، از قوی ترین روش های تقویت معنویت محسوب می شوند و بخش زیادی از نیازهای معنوی را تامین می کنند. لذا از طریق تبیین ماهیت اجتماعی عبادات فردی، می توان ماهیت اجتماعی تربیت معنوی را بهتر درک نمود. هدف از انجام تحقیق حاضر، این است که نشان دهد بر اساس دیدگاه آیت الله جوادی آملی حتی عبادات به اصطلاح فردی، مشحون از جنبه های اجتماعی هستند و در خصوصی ترین ارتباطات انسان با خدا نیز، آدمی با هویت جمعی نزد خداوند حاضر می شود. بر اساس تحلیل محتوای کیفی دو کتاب حکمت عبادات و دانش و روش بندگی، هشت مولفه اصلی با تم اجتماعی برای عبادات به دست آمد: بودن با جمع، محبت و خیرخواهی عمومی و پیوندهای اجتماعی، حمایت مالی از قشر نیازمند جامعه، رذیلت زدایی اخلاقی- اجتماعی، تعامل اخلاقی اجتماعی، حق-گرایی و دفاع از حق و حقیقت، دفاع از کشور و بصیرت سیاسی و تلاش جهانی.
رهبری اخلاقی ، تسهیل کننده صدای کارکنان( نقش جو مدیریت خطا و تعهد سازمانی در ایجاد رفتارهای اخلاقی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:این پژوهش با هدف بررسی تاثیر رهبری اخلاقی بر صدای کارکنان و نقش میانجی جو مدیریت خطا و تعهد سازمانی در این رابطه انجام شده است. روش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری شامل کارکنان اداری آموزش و پرورش شهر اراک در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ می باشد که تعداد آن ها ۶۰۸ نفر است. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، نمونه ای متشکل از ۲۳۵ نفر تعیین و پرسشنامه ها به صورت تصادفی ساده در بین اعضای نمونه توزیع و گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار PLS و روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که رهبری اخلاقی تاثیر مثبت و معناداری بر جو مدیریت خطا و صدای کارکنان دارد. همچنین، جو مدیریت خطا به طور مستقیم بر صدای کارکنان تاثیرگذار است و نقش میانجی گری آن در ارتباط میان رهبری اخلاقی و صدای کارکنان نیز تایید شد. علاوه بر این، تعهد سازمانی کارکنان به عنوان یک متغیر تعدیل کننده، اثرات رهبری اخلاقی را بر صدای کارکنان تقویت می کند. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که رهبری اخلاقی می تواند با ایجاد فضای مدیریت خطا و تقویت تعهد سازمانی، کارکنان را به بیان صدای خود تشویق کند. به این ترتیب، تقویت رهبری اخلاقی در سازمان ها می تواند به عنوان راهبردی موثر برای افزایش صدای کارکنان و ایجاد فضای سازمانی مثبت مورد توجه قرار گیرد. این نتایج برای مدیران و سیاست گذاران سازمان ها به ویژه در محیط های آموزشی حائز اهمیت است.
بررسی مبانی اخلاقی تخلف از تعهد و وجه التزام در حقوق ایران و مقارنه آن با حقوق انگلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
127 - 145
حوزههای تخصصی:
تعهدات و بحث ایفا یا تخلف از آن موضوعی اخلاقی است که زیست اخلاقی روزمره ما و بخش مهمی از علم حقوق است. به همین دلیل توجه به شرایط و احکام انتقال تعهد، معیارهای اخلاقی حاکم بر آن برای شناخت قوانین و مقررات در این زمینه دارای ضرورت واهمیت است. این موضوع با بررسی حقوقی وجه التزام صورت می پذیرد که نهادی شناخته شده است. در نظام های تابع نظام رومی ژرمن وجه التزام به صورت نظریه ای مدون است، در حقوق اسلامی وجه التزام در هنگام نگارش قانون مدنی ماده ۲۳۰ از ماده ۱۱۵۲ قانون مدنی فرانسه اقتباس شده است و علیرغم اینکه قانون مدنی فرانسه، در جهت اصلاح و بهبود این نهاد بارها مورد اصلاح قرار گرفته است، ماده ۲۳۰ قانون مدنی که تنها ماده راجع به وجه التزام است از آن زمان تغییری ننموده است و به این لحاظ ماهیت و آثار اخلاقی آن، هم چنان در هاله ای از ابهام قرار دارد. آنچه بسیار مهم می باشد ،این است که درباره چگونگی نحوه اعمال قواعد قضایی شروط جزایی حقوق انگلستان در حقوق ایران باید گفت:در حال حاضر در حقوق ایران، جریمه های قضایی ممنوع و یا دست کم بسیار محدود شده اند و جریمه های قضایی در حقوق ایران، دامنه محدودی دارند.
تربیت معلم تراز جمهوری اسلامی براساس آموزه های مکتب شهید سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۴
127 - 153
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف کشف ویژگی های معلم تراز جمهوری اسلامی ایران براساس آموزه های مکتب سردار سلیمانی انجام شده است. روش پژوهش کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته با نخبگان تعلیم و تربیت و کسانی که علاوه بر آن با مکتب، خصوصیات و منش سردار سلیمانی آشنا بودند، صورت پذیرفت و اطلاعات در سه سطح کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. کدگذاری مفاهیم حاصل از مصاحبه با شرکت کنندگان، باعث شکل گیری 125 مفهوم اولیه، 60 مفهوم محوری و در نهایت 21 مضمون اصلی و تهیه الگوی پارادایمی معلم تراز جمهوری اسلامی در مکتب شهید سلیمانی گردید. الگوی به دست آمده در پژوهش شامل شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدها است که با توجه به آن می توان ضمن برطرف نمودن موانع فراروی تربیت معلمان، با تأسی از مکتب شهید سلیمانی، زمینه و بستر های شکل گیری و رشد نسلی خداجو و امیدوار را فراهم نمود.
میزان تأثیرپذیری منابع اخلاقی از آموزه های قرآنی در یکصد سال اخیر حوزه علمیه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معرفت اخلاقی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
89 - 107
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی میزان تأثیرپذیری منابع و متون اخلاقی منتشر شده از سوی علمای حوزه علمیه قم از آموزه های اخلاقی قرآن، در یکصد سال اخیر پرداخته است. مقاله حاضر به روش «توصیفی- تحلیلی» مهم ترین منابع اخلاق اسلامی را که در بازه زمانی 1300 تا 1400 شمسی، از زمان شکل گیری حوزه علمیه قم به دستور مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری تاکنون تدوین شده، واکاوی کرده و میزان تأثیرپذیری آنها از آموزه های قرآنی را سنجیده است. کتب تدوین شده در این حوزه از حیث میزان تأثیرپذیری از آموزه های اخلاقی قرآن به حسب تاریخی و بر اساس محتوا و ساختار یکسان نبوده، اما بیشترین حوزه تأثیرگذاری این منابع را می توان در دوران پس از انقلاب و در آثار متاخرانی همچون استاد شهید مطهری، علامه طباطبائی، آیت الله جوادی آملی و به ویژه استاد مصباح یزدی مشاهده نمود. بخش عمده منابع اخلاقی منتشر شده در این مقاله به صورت ساختاری و محتوایی به اجمال بررسی گردیده است.
تحلیل مسأله «حد نصاب نیت در ارزش اخلاقی» بر اساس مبانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
133 - 162
حوزههای تخصصی:
نیت، به عنوان انگیزه ای آگاهانه که بر سایر انگیزه ها در هنگام تحقق فعل اختیاری، ترجیح داده می شود، جایگاه بسیار مهمی در تعیین ارزش اخلاقی آن دارد. سوال اساسی این است که از نگاه اسلام، حدنصاب نیت در ارزش اخلاقی چیست؟ هدف این نوشتار، رسیدن به پاسخ این پرسش است. بدین منظور، با استفاده از روش فلسفی درکنار مراجعه به آیات و روایات، بعد از معرفی اخلاص به عنوان معیار سنجش مراتب نیت، مکتب اخلاقی اسلام مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که با در نظر گرفتن جهت و قدرت به عنوان دو مولفه تاثیر گذار در مرتبه نیت، حدنصاب نیت، متناسب با حدنصاب ایمان ترسیم می شود. یعنی از نگاه اسلام، نیتی حدنصاب ارزش اخلاقی را دارد که از ایمان به خدای متعال و در مرحله بعد ایمان به نبوت و معاد نشأت گرفته باشد. در این صورت است که میزان قرب آفرین بودن آن و یا به عبارت دیگر میزان اخلاص موجود در آن، به حد لازم برای تامین سعادت حداقلی فرد رسیده است.
صورت بندی و مبانی اصل «بی طرفی» در اندیشه اخلاقی امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
۱۷۰-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین اصول اخلاقی در اندیشه امام خمینی التزام به اصل «بی طرفی» در ارزیابی و داوری آراء و اعمال افراد فارغ از هر گونه نسبتی است که از لحاظ دینی، ملّیت، گرایش سیاسی و رابطه خویشاوندی با ما دارند. با توجه به یافته های مقاله این اصل در کلام امام با تعابیری همچون «داشتن نظر سالم و بی طرف»، «بی نظری»، «اظهارنظر آزادانه و بدون حبّ و بغض و تعصب»، «حکم به خوبی یا بدی عمل بدون توجه به عاملان آن» بیان می شود و برای چنین التزامی ما را دعوت به رعایت معیارهای عقلی و اخلاقی می کند. در نوشتار حاضر با روش توصیفی -تحلیلی و با نظر به پیشینه این بحث در فلسفه اخلاق، ابتدا سعی شد به این پرسش پاسخ دهیم که براساس کلام امام چه صورتبندی ای از اصل «بی طرفی» می توان عرضه کرد و معیارها یا مبانی عقلی و اخلاقی این اصل کدامند؟ پس از صورتبندی اصل «بی طرفی»، نشان داده ایم که معیارهای مذکور عبارتند از «حق مداری و دلیل طلبی»، «سازگاراندیشی»، «حسن و قبح ذاتی و عقلی افعال»، و «تعمیم پذیری».
قلمرو علم اخلاق از حیث منبع و روش در منظومه معارف اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۵
۵۰-۲۷
حوزههای تخصصی:
این پژوهش تلاش دارد تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با گردآوری منابع از طریق مطالعه کتابخانه ای، ضمن به رسمیت شناختن مرز میان سه دسته معرفت دینی، به این پرسش اصلی پاسخ دهد که چه نسبتی میان علم اخلاق با دو دانش همجوار خود، یعنی علم فقه و علم کلام، از جهت منبع و روش وجود دارد.پرسش اصلی این پژوهش بدین قرار است که حدود و قلمرو علم اخلاق در منظومه معارف دینی از دو جهت منبع استخراج و نیز روش استنباط چگونه ارزیابی می شود. فرضیه نخست این است که علم اخلاق از جهت منبع با علم فقه اشتراک دارد و با علم کلام تنها در منبع شهود متفاوت است. فرضیه دوم آن است که علم اخلاق از حیث روش با دو علم فقه و کلام تفاوت دارد و در آن کمتر از دقت های علمی با رویکرد اجتهادی بهره برده شده است. هدف تحقیق تعامل و پیوند علمی و منطقی این سه دانش در راستای کاربست تفقه قرآنی در حوزه استنباط معارف دینی است.
مطالعه کیفی علل دین گریزی نوجوانان پسر در خانواده های مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
37 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر کشف مؤلفه های دین گریزی در بین نوجوانان پسر بود. این پژوهش کیفی از نوع نظریه زمینه ای ساخت گرایی اجتماعی چارمز (2005) بود. برای نمونه گیری از روش هدفمند از نوع متجانس استفاده شد. معیار تعداد شرکت کنندگان بر اساس اشباع نظری بود؛ به این منظور، پس از مراجعه به هفت مدرسه پسرانه مذهبی اصفهان، تعداد 10 دانش آموز با توجه به ملاک های ورودِ علاقه به همکاری، اجازه ضبط و پیاده سازی مصاحبه ها و بازه سنی 15 تا 18 سال و ملاک های خروجِ نداشتن مشکلات جسمانی و روان شناختی حاد و نداشتن تمایلات دین گریزی، انتخاب شد. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته از نوع کانونی استفاده شد. تحلیل نظریه زمینه ای به روش چارمز (2014) سه مؤلفه را آشکار کرد؛ الف) چیستی دین گریزی حاوی سه کد محوری بود که عبارت بودند از: 1) میل به تصمیم گیری بر اساس تشخیص فردی، 2) انتخاب دین در جایگاه یکی از انواع ارزش های زندگی، 3) رفتار کردن بر اساس تشخیص های فردی؛ ب) طبقه چرایی دین گریزی با کدهای محوری؛ 1) علل فردمدار (با کدهای بازِ بیدار شدن غرایز، کنجکاوی و نصیحت گریزی، ناتوانی از مدیریت غرایز) و 2) علل دیگرمدار (با کدهای بازِ دوستان و خانواده، نقش جامعه و رسانه و برخوردهای اجتماعی) و ج) طبقه چگونگی دین گریزی با کدهای محوری: 1) همرنگی با جماعت (با کدهای بازِ همرنگی با دوست و همرنگی با خانواده)، 2) پیداکردن شواهد خلاف برای دین داری (برداشت به نفع دین گریزی از رویدادهای اجتماعی، بیش تعمیم دهی به نفع دین گریزی) و 3) پیدا کردن شواهد موافق برای دین گریزی (خطایابی از دینداران و برداشت های خود مؤید از دین). با توجه به نتایج حاصل، می توان گفت برای اصلاح دین گریزی راهبردهایی باید طراحی شوند که هر چهار بُعد دین گریزی را پوشش دهند؛ در غیر این صورت، ممکن است، راهبردهای اصلاحی نتیجه لازم را نداشته باشند.
اصول و چالش های اخلاقی استفاده از هوش مصنوعی در تحقیقات علمی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
5 - 26
حوزههای تخصصی:
«اخلاق پژوهش» به اصول و قواعد اخلاقی اشاره دارد که باید در فرایند انجام، تدوین و انتشار پژوهش های علمی رعایت شوند. این اصول شامل دانش کافی در حوزه تحقیقاتی، استفاده صحیح از منابع، رعایت استنادها و قدردانی از مشارکت کنندگان در پژوهش است. با این حال، محقّقان همواره با چالش های اخلاقی متعددی از جمله سرقت ادبی، سوء استفاده از داده ها، حفظ حریم خصوصی و نیاز به شفافیت و پاسخ گویی مواجه هستند. این چالش ها نیازمند راهکارهای اخلاقی دقیق برای حفظ کیفیت و نوآوری در تحقیقات و جلوگیری از سوء استفاده های احتمالی است. ورود فناوری های مبتنی بر هوش مصنوعی به حوزه پژوهش، این چالش ها را پیچیده تر کرده است. با توجه به توانایی هوش مصنوعی در پردازش کلان داده ها، رعایت چارچوب های اخلاقی در پژوهش های علمی اهمیت بالایی دارد. این مقاله به بررسی چالش های اخلاقی استفاده از ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی در پژوهش های علمی می پردازد. هوش مصنوعی به رغم تأثیرات مثبت آن، چالش های اخلاقی و مشکلاتی مانند عدم صداقت، نقض حریم خصوصی و افزایش سرقت علمی و ادبی ایجاد کرده و از همین رو، افزایش آگاهی پژوهشگران و توسعه ابزارهای هوش مصنوعی برای شناسایی اصالت متون، ضروری است.
بررسی اخلاقی خطاهای شناختی کاربران حوزوی در شبکه های اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
107 - 132
حوزههای تخصصی:
خطاهای شناختی، از مهم ترین خطاهای کنشگری در شبکه های اجتماعی اند. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر خطاهای شناختی بر کنشگری کاربران حوزوی در شبکه های اجتماعی و با روش تحقیق کیفی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۱۶ متخصص حوزوی و کارشناس رسانه انجام گرفته است. ضرورت این تحقیق برآمده از نقش حسّاس کاربران حوزوی در تبلیغ دین و تأثیر خطاهای شناختی بر رفتار و تصمیم گیری های آنان در شبکه های اجتماعی است. خطاهای شناختی به عنوان الگوهای تفکر غیرمنطقی و اغراق آمیز، می توانند تأثیرات منفی بر تصمیم گیری ها و رفتارهای کاربران در رسانه داشته باشند. بررسی چهار خطای شناختی (همه یا هیچ، نتیجه گیری شتابزده، تعمیم مبالغه آمیز، فیلتر ذهنی) و آسیب های اخلاقی ناشی از آنها در کنشگری طلاب در شبکه های اجتماعی، از جمله یافته های این پژوهش است. بنا به یافته های این تحقیق، بروز این خطاهای شناختی از کُنشگران روحانی به قضاوت نادرست، تفسیر ناعادلانه و واکنش غیرمنطقی در شبکه های اجتماعی می انجامد و نه تنها از اعتبار کاربران حوزوی می کاهد، به ترویج نادرست ارزش های دینی نیز منجر می شوند.