فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۹٬۲۹۴ مورد.
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
5 - 28
حوزههای تخصصی:
تحقق انسان کامل و جامعه صالح در منظومه تربیت اسلامی، مستلزم شناسایی دقیق اهداف تربیتی و تبیین نسبت آن ها با یکدیگر است. ادعیه مأثور، با بهره مندی از مضامین عمیق توحیدی، اخلاقی و معنوی، ظرفیت تبیین نظام مند اهداف تربیت اسلامی را دارند. این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی و با تأکید بر اندیشه تربیتی علامه جوادی آملی، در پی کشف و تبیین هدف غایی و اهداف واسطی تربیت در ادعیه اسلامی است. هدف نهایی در این نظام، رسیدن به قرب الهی است که مفاهیمی همچون عبودیت، رضوان الهی و حیات طیبه به عنوان نمودهای آن معرفی شده اند. در اندیشه علامه جوادی آملی، این هدف غایی نه تنها با فطرت انسانی همساز است بلکه مطلوبیتی ذاتی دارد و جامع همه کمالات انسانی تلقی می شود. نظام اهداف تربیتی ادعیه، افق روشنی را برای تربیت انسان در مسیر تعالی ترسیم می نماید. یافته های پژوهش نشان می دهد که در این نظام تربیتی، قرب الهی به مثابه هدف غایی تربیت مطرح است و مفاهیمی همچون عبودیت، حیات طیبه و رضوان الهی، تجلیات آن به شمار می روند. اهداف واسطی در چهار ساحت رابطه با خدا (مانند معرفت، محبت و عبادت)، با خود (خودشناسی، حق طلبی و کمال خواهی و خودسازی)، با همنوعان (توجه به حقوق دیگران، نوع دوستی و دگرخواهی و داشتن تعامل اخلاقی اجتماعی) و با طبیعت (شناخت طبیعت به عنوان آیت الهی، احساس مسئولیت نسبت به آن و عمران و آبادی زمین و زیست اخلاق محور) سامان یافته اند. این اهداف واسطی در ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری نمود یافته و در ارتباطی به هم پیوسته و سازوار، زمینه ساز دستیابی به هدف غایی می شوند.
صورت بندی الگوی مطلوب در نسبت اخلاق با هوش مصنوعی با تأکید بر مبانی اخلاقی علامه مصباح یزدی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
89 - 112
حوزههای تخصصی:
با وجود تحولات اساسی در زمینه های مختلف زندگی انسان که محصول پیشرفت های اخیر هوش مصنوعی است، آسیب پذیری جامعه و افراد در برابر تهدیدات این فناوری، به ویژه خودمختاری و استقلال روز افزون آن در تصمیم سازی ها، دغدغه های بسیاری در مورد پیامدهای اخلاقی در دو سطح طراحی و تعامل با آن ایجاد کرده و موضع گیری های متفاوتی در مواجهه با آن شکل گرفته است. در این تحقیق با روش توصیفی۔ تحلیلی با تأکید بر سطح «اخلاق با طراحی» به عنوان یکی از سطوح نسبت اخلاق با هوش مصنوعی که ناظر به مرحله طراحی و پیاده سازی نظریه های اخلاقی در ماشین است، می توان دیدگاه اخلاقی علامه مصباح را با تأکید بر مبانی و تمایزات خاصی که دارد ذیل نظریه «تعادل تأملی» و در سطح «اخلاق با طراحی» ذیل رویکرد «تلفیقی» در میان رویکردهای رایج موجود صورت بندی کرد. مبنای نظام اخلاقی ایشان بر پایه «غایت گرایی قُرب الهی» مستلزم این است که از اخلاق با طراحی برای ارتقای اخلاق انسانی و کسب کمال نهایی به عنوان یک ابزار مصنوع، استفاده کرد و اخلاق هوش مصنوعی را بر مبنای «غایت گرایی زمینه ساز کمال» صورت بندی کرد.
کاربرد هوش مصنوعی در مشاوره اخلاقی؛ از ظرفیت های تحول آفرین تا چالش های اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۸ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
49 - 72
حوزههای تخصصی:
با گسترش و پیچیده تر شدن مسائل اخلاقی در دنیای امروز، نیاز به مشاوره اخلاقی دقیق و کارآمد بیش از پیش احساس می شود. چت بات های مبتنی بر هوش مصنوعی با ویژگی های منحصربه فرد، ظرفیت های قابل توجهی برای ارائه مشاوره جهت حلِّ مشکلات و ارتقای سطح اخلاقی جامعه دارند. در این مقاله ضمن بررسی فرصت ها و چالش های به کارگیری هوش مصنوعی برای مشاوره اخلاقی به راهکارهایی برای استفاده مسئولانه از این فناوری اشاره شده است. بنا به یافته های پژوهش، هوش مصنوعی مزیّت های فراوانی برای مشاوره اخلاقی دارد، از جمله: افزایش دقت و کارآمدی مشاوره، تسریع در ارائه مشاوره، شخصی سازی مشاوره و توسعه ابزارهای نوین برای ارائه مشاوره. با این حال، استفاده از این فناوری چالش هایی چون سوگیری الگوریتمی، فقدان مسئولیت پذیری، عدم توجه به ظرافت های اخلاقی و سوءاستفاده از داده ها را نیز در بر دارد که تدوین چارچوب های اخلاقی، افزایش شفافیت و نظارت، آموزش و ارتقای آگاهی و مشارکت دادن ذی نفعان را ضروری می سازد. البته، اعتماد کامل به مشاوره اخلاقی ارائه شده از سوی هوش مصنوعی درست نیست و از هوش مصنوعی فعلاً تنها می توان به عنوان یک ابزار بهره گرفت و اتخاذ تصمیمات نهایی باید به عهده انسان باشد.
واکاوی چالش های تربیت دینی نوجوانان در نظام آموزشگاهی و اعتباربخشی به آن توسط دبیران دین و زندگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش واکاوی چالش های تربیت دینی و اعتباربخشی آن در نظام آموزشگاهی است. روش پژوهش آمیخته است. در بخش کیفی جامعه تحقیق کارشناسان خبره از قبیل سرگروه های آموزشی درس دین و زندگی دوره دوم متوسطه، کارشناسان مسئول قرآن و عترت، مدیران و معاونان مدارس بودند که به طور هدفمند انتخاب و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته دیدگاه های آنها مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصله حاکی از این است که ضعف سیاست گذاری تربیتی، کارآمد نبودن جو تربیت اخلاقی و عاطفی، آرمان گرایانه بودن و انعطاف ناپذیری اهداف، عدم تناسب با نیاز، فعال و کاربردی نبودن برنامه های تربیتی، ضعف روش های تبیینی و اجرایی، ضعف ویژگی شخصیتی، دانش تخصصی، باورهای دینی، دانش و تعهد حرفه ای معلمان، و عدم مدیریت فضای مجازی از چالش های تربیت دینی است. جهت اعتباربخشی به یافته های حاصله، با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته، دیدگاه های دبیران دین و زندگی دوره دوم متوسطه 5 استان کشور مورد مطالعه و بخش اعظم مؤلفه های احصاشده مورد تأیید قرار گرفت.
بررسی مراتب ارزش اخلاقی افعال کفار بر اساس نظریه قُرب الهی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
119 - 140
حوزههای تخصصی:
در نظریه قُرب الهی، ارزش اخلاقی متوقف بر حُسن فعلی و حُسن فاعلی (نیّت قُرب الهی) است و ایمان به خداوند و لوازم آن حد نصاب ارزش اخلاقی بیان شده است، اما آیا افعالِ کفار و مشرکین که دارای این حد نصاب نیست، خالی از ارزش اخلاقی است؟ هدف این پژوهش، بررسی ارزش اخلاقی افعال کفار و مشرکین - بر اساس نظریه قُرب الهی - با روش توصیفی۔ تحلیلی و استفاده از ادله عقلی و نقلی است. نتیجه تحقیق این که در افعال کفار گاهی باور کفرآلود و شرک آلود دخیل است و همچنین گاهی کافر یا مشرک، جاهلِ قاصر است و گاه مقصّر. در صورت قاصر بودن، افعالی که با قصد اخلاقی و بدون دخالت باور کفرآلود باشد، دارای مراتبی از ارزش است و اقتضاء وارد کردن فرد به مراتب پایین بهشت را دارد. همچنین افعال جاهل مقصّر بدون دخالت نیّتِ کفر مراتبی از ارزش نسبی را داراست و هرچند مقتضی ورود به بهشت نیست، اما موجب تخفیف عذاب می شود. عمل با دخالت کفر نیز نه تنها ارزشی مثبتی ندارد، بلکه موجب بُعد و عذاب است.
تصویرسازی ابن سینا از فرایند استدلال اخلاقی و نقش آن در صدور رفتار اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
69 - 87
حوزههای تخصصی:
استدلال اخلاقی در فلسفه ابن سینا را می توان تحت عنوان قیاس عملی پیگیری کرد که این نوع قیاس در آثار او غالباً در مصداق مثال های اخلاقی و بیشتر در قالب جدل آمده است. ابن سینا به طور غالب معطوف به تحلیل فرایند رفتار به نحو عام است (که می توان آن را استدلال عملی نامید)؛ اما در عالم مثال از مصداق های اخلاقی و استدلال هایی که محتوا و مواد قیاس آن اصول اخلاقی است، بهره می جوید. از نظر ابن سینا درک حسن و قبح با عقل عملی است که به واسطه عقل نظری و با تصویرسازی نوعی استدلال و قیاس عملی در دو مرحله به رفتار اخلاقی منجر می شود. این نوع قیاس اگرچه از نفس ناطقه بر می آید، سایر ابعاد انسان و قوا و نفس حیوانی مانند حواس ظاهری و باطن به ویژه خیال، وهم و قوای باعثه و شوقیه در آن دخیل اند. این تحلیل ابن سینا بی ارتباط با پیشینه ارسطویی نیست؛ زیرا ارسطو نیز استدلال و قیاس عملی را برای ایجاد رفتار اخلاقی، پیش زمینه می داند. درواقع ارسطو برای صدور فعل، عقل نظری را متحرک به معنای بعید و شوق را متحرک به معنای قریب می داند. در این مقاله پس از تحلیل ابن سینا از استدلال اخلاقی و عوامل دخیل در آن، به بیان نقش این استدلال در رفتار اخلاقی پرداخته ایم. طبق نظر ابن سینا، تنها استدلال عملی سبب بروز فعل نیست؛ پس او از حصرگرایی به دور است و به عوامل هیجانی انگیزشی و محرکه فاعله نیز اهمیت داده است. در این مقاله، فراروی ابن سینا از حصرگرایی شناختی با مقایسه با ارسطو بیان می شود تا نمایانگر نوآوری های ابن سینا نسبت به فلسفه یونانی نیز باشد.
جایگاه برهان نظری در فلسفه اخلاق: تحلیل و بررسی روایت سی. دی. سی. ریو از اخلاق ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
53 - 77
حوزههای تخصصی:
برخی فلاسفه اخلاق استدلال های اخلاقی را از زمره استدلال های نظری می انگارند و نتیجه این استدلال ها را نوعی گزاره یا باور می دانند که صدق و کذب پذیر است و برخی دیگر این استدلال ها را از جنس استدلال های عملی می دانند. این اختلاف نظر درباره تفسیر نظر ارسطو از اخلاق نیز وجود دارد. ریو با تفسیر و بازخوانی آثار ارسطو چنین ادعا می کند که استدلال های اخلاقی، ترکیبی از استدلال های نظری و عملی هستند. ارسطو با بررسی مبادی علوم گوناگون و روش کسب آنها درباره بدیهیات علم اخلاق پژوهش کرده و نشان داده است که می توان گزاره های اخلاق و منطق حاکم بر آنها را مشابه علوم نظری دیگر تحلیل کرد؛ اما دو نکته اساسی این تحلیل را تضعیف می کند: نخست اینکه برهان های علوم نظری دارای نوعی ضرورت هستند؛ درحالی که در اخلاق، چنین ضرورتی دیده نمی شود . دوم اینکه گزاره های علم اخلاق دارای استثنا و به تعبیر ارسطو از نوع «در اکثر موارد» هستند؛ یعنی در اکثر مواقع و شرایط، برقرار و صادق هستند. آنچه در پاسخ به این دو مسئله در راستای دفاع از نظری بودن استدلال های اخلاقی بیان کرده ایم، این است که ضرورت استدلال های اخلاقی از نوع ضرورت De Dicto است و نه ضرورت De Re. همچنین استدلال های اخلاقی دارای دو سطح یا مرحله هستند: در سطح اول با استدلال های نظری مواجه هستیم که سعادت انسان ها را معیّن می کند و در سطح دوم با استدلال هایی از نوع تأمل روبه رو هستیم که گزاره های «در اکثر موارد» در این مرحله به استدلال وارد می شوند.
جریان شناسی اخلاق سلوکی - اجتهادی و تربیتی حوزه های علمیه ایران در یکصد سال اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۵
۸۶-۵۱
حوزههای تخصصی:
در بازخوانی تاریخ اندیشه اخلاق پژوهان مسلمان می توان سه جریان و چهار رویکرد را از یکدیگر بازشناخت: جریان های عقل گرا، نص گرا و جریان عرفانی که به ترتیب رویکردهای اخلاق عقلی، اخلاق نقلی، اخلاق عرفانی و با ترکیب انها رویکرداخلاق تلفیقی را شکل داده اند. امتداد تلاش های علمی عالمان مسلمان در نهاد علمی دیرپای حوزه های علمیه پس از صدها سال فراز و نشیب در آخرین ایستار خود، شاهد شکل گیری هشت جریان علمی بوده است. این جریان ها حاصل کنش ورزی علمی و دغدغه های تربیتی عالمان شیعه در حوزه های علمیه ایران بوده است. این جریان ها عبارت اند از جریان سلوکی عرفانی، جریان اخلاق اجتهادی، جریان ترویج عملی معارف اخلاقی، جریان دعایی و مناسکی و جریان تربیت اجتماعی، جریان کلامی حکمی اسلامی، جریان فلسفی نوین(فلسفه اخلاقی) و جریان علمی تجربی. پژوهش حاضر با روش تحلیل مضمون فشرده و رهیافت کل نگر به توصیف و تبیین کوتاه پنج جریان نخست پرداخته و سه جریان بعدی را به جهت گستردگی و تنوع درون گفتمانی به تحقیق مستقلی واگذارده است. این مقاله عهده دار ترسیم نقطه کانونی هر گفتمان و معرفی مهم ترین چهره ها و آثار هر یک از جریان های پنج گانه است.
تبیین ماهیت اجتماعی "تربیت معنوی" در اسلام؛ بر اساس ابعاد اجتماعی عبادت در دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
5 - 38
حوزههای تخصصی:
برای انسان مدرن، معنویت تا حد زیادی حالت فردگرایانه پیدا کرده است؛ به گونه ای که غالبا یک نیاز عاطفی و روان شناختی محسوب می شود و آرامش، عشق و شادی برای فرد به ارمغان می آورد. اما به نظر می رسد که تربیت معنوی در اسلام ماهیتی اجتماعی داشته باشد. در اسلام، با عنایت به اصالت معنویت، تمامی آموزه ها، در پی تقویت نگاه معنوی و پرورش معنویت در انسانهاست و هدف این است که انسان ها را متوجه جهان حقیقی و معنوی بکند؛ حتی آموزه هایی که ظاهرا در پی تنظیم امورات مادی انسان هاست. اما به طور ویژه، عبادات به معنای خاص که مستقیما ارتباط میان انسان و خداوند را شکل می دهند، از قوی ترین روش های تقویت معنویت محسوب می شوند و بخش زیادی از نیازهای معنوی را تامین می کنند. لذا از طریق تبیین ماهیت اجتماعی عبادات فردی، می توان ماهیت اجتماعی تربیت معنوی را بهتر درک نمود. هدف از انجام تحقیق حاضر، این است که نشان دهد بر اساس دیدگاه آیت الله جوادی آملی حتی عبادات به اصطلاح فردی، مشحون از جنبه های اجتماعی هستند و در خصوصی ترین ارتباطات انسان با خدا نیز، آدمی با هویت جمعی نزد خداوند حاضر می شود. بر اساس تحلیل محتوای کیفی دو کتاب حکمت عبادات و دانش و روش بندگی، هشت مولفه اصلی با تم اجتماعی برای عبادات به دست آمد: بودن با جمع، محبت و خیرخواهی عمومی و پیوندهای اجتماعی، حمایت مالی از قشر نیازمند جامعه، رذیلت زدایی اخلاقی- اجتماعی، تعامل اخلاقی اجتماعی، حق-گرایی و دفاع از حق و حقیقت، دفاع از کشور و بصیرت سیاسی و تلاش جهانی.
رهبری اخلاقی ، تسهیل کننده صدای کارکنان( نقش جو مدیریت خطا و تعهد سازمانی در ایجاد رفتارهای اخلاقی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:این پژوهش با هدف بررسی تاثیر رهبری اخلاقی بر صدای کارکنان و نقش میانجی جو مدیریت خطا و تعهد سازمانی در این رابطه انجام شده است. روش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری شامل کارکنان اداری آموزش و پرورش شهر اراک در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ می باشد که تعداد آن ها ۶۰۸ نفر است. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، نمونه ای متشکل از ۲۳۵ نفر تعیین و پرسشنامه ها به صورت تصادفی ساده در بین اعضای نمونه توزیع و گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار PLS و روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که رهبری اخلاقی تاثیر مثبت و معناداری بر جو مدیریت خطا و صدای کارکنان دارد. همچنین، جو مدیریت خطا به طور مستقیم بر صدای کارکنان تاثیرگذار است و نقش میانجی گری آن در ارتباط میان رهبری اخلاقی و صدای کارکنان نیز تایید شد. علاوه بر این، تعهد سازمانی کارکنان به عنوان یک متغیر تعدیل کننده، اثرات رهبری اخلاقی را بر صدای کارکنان تقویت می کند. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که رهبری اخلاقی می تواند با ایجاد فضای مدیریت خطا و تقویت تعهد سازمانی، کارکنان را به بیان صدای خود تشویق کند. به این ترتیب، تقویت رهبری اخلاقی در سازمان ها می تواند به عنوان راهبردی موثر برای افزایش صدای کارکنان و ایجاد فضای سازمانی مثبت مورد توجه قرار گیرد. این نتایج برای مدیران و سیاست گذاران سازمان ها به ویژه در محیط های آموزشی حائز اهمیت است.
بررسی مبانی اخلاقی تخلف از تعهد و وجه التزام در حقوق ایران و مقارنه آن با حقوق انگلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
127 - 145
حوزههای تخصصی:
تعهدات و بحث ایفا یا تخلف از آن موضوعی اخلاقی است که زیست اخلاقی روزمره ما و بخش مهمی از علم حقوق است. به همین دلیل توجه به شرایط و احکام انتقال تعهد، معیارهای اخلاقی حاکم بر آن برای شناخت قوانین و مقررات در این زمینه دارای ضرورت واهمیت است. این موضوع با بررسی حقوقی وجه التزام صورت می پذیرد که نهادی شناخته شده است. در نظام های تابع نظام رومی ژرمن وجه التزام به صورت نظریه ای مدون است، در حقوق اسلامی وجه التزام در هنگام نگارش قانون مدنی ماده ۲۳۰ از ماده ۱۱۵۲ قانون مدنی فرانسه اقتباس شده است و علیرغم اینکه قانون مدنی فرانسه، در جهت اصلاح و بهبود این نهاد بارها مورد اصلاح قرار گرفته است، ماده ۲۳۰ قانون مدنی که تنها ماده راجع به وجه التزام است از آن زمان تغییری ننموده است و به این لحاظ ماهیت و آثار اخلاقی آن، هم چنان در هاله ای از ابهام قرار دارد. آنچه بسیار مهم می باشد ،این است که درباره چگونگی نحوه اعمال قواعد قضایی شروط جزایی حقوق انگلستان در حقوق ایران باید گفت:در حال حاضر در حقوق ایران، جریمه های قضایی ممنوع و یا دست کم بسیار محدود شده اند و جریمه های قضایی در حقوق ایران، دامنه محدودی دارند.
تربیت معلم تراز جمهوری اسلامی براساس آموزه های مکتب شهید سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۴
127 - 153
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف کشف ویژگی های معلم تراز جمهوری اسلامی ایران براساس آموزه های مکتب سردار سلیمانی انجام شده است. روش پژوهش کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته با نخبگان تعلیم و تربیت و کسانی که علاوه بر آن با مکتب، خصوصیات و منش سردار سلیمانی آشنا بودند، صورت پذیرفت و اطلاعات در سه سطح کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. کدگذاری مفاهیم حاصل از مصاحبه با شرکت کنندگان، باعث شکل گیری 125 مفهوم اولیه، 60 مفهوم محوری و در نهایت 21 مضمون اصلی و تهیه الگوی پارادایمی معلم تراز جمهوری اسلامی در مکتب شهید سلیمانی گردید. الگوی به دست آمده در پژوهش شامل شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدها است که با توجه به آن می توان ضمن برطرف نمودن موانع فراروی تربیت معلمان، با تأسی از مکتب شهید سلیمانی، زمینه و بستر های شکل گیری و رشد نسلی خداجو و امیدوار را فراهم نمود.
میزان تأثیرپذیری منابع اخلاقی از آموزه های قرآنی در یکصد سال اخیر حوزه علمیه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معرفت اخلاقی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
89 - 107
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی میزان تأثیرپذیری منابع و متون اخلاقی منتشر شده از سوی علمای حوزه علمیه قم از آموزه های اخلاقی قرآن، در یکصد سال اخیر پرداخته است. مقاله حاضر به روش «توصیفی- تحلیلی» مهم ترین منابع اخلاق اسلامی را که در بازه زمانی 1300 تا 1400 شمسی، از زمان شکل گیری حوزه علمیه قم به دستور مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری تاکنون تدوین شده، واکاوی کرده و میزان تأثیرپذیری آنها از آموزه های قرآنی را سنجیده است. کتب تدوین شده در این حوزه از حیث میزان تأثیرپذیری از آموزه های اخلاقی قرآن به حسب تاریخی و بر اساس محتوا و ساختار یکسان نبوده، اما بیشترین حوزه تأثیرگذاری این منابع را می توان در دوران پس از انقلاب و در آثار متاخرانی همچون استاد شهید مطهری، علامه طباطبائی، آیت الله جوادی آملی و به ویژه استاد مصباح یزدی مشاهده نمود. بخش عمده منابع اخلاقی منتشر شده در این مقاله به صورت ساختاری و محتوایی به اجمال بررسی گردیده است.
تحلیل مسأله «حد نصاب نیت در ارزش اخلاقی» بر اساس مبانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
133 - 162
حوزههای تخصصی:
نیت، به عنوان انگیزه ای آگاهانه که بر سایر انگیزه ها در هنگام تحقق فعل اختیاری، ترجیح داده می شود، جایگاه بسیار مهمی در تعیین ارزش اخلاقی آن دارد. سوال اساسی این است که از نگاه اسلام، حدنصاب نیت در ارزش اخلاقی چیست؟ هدف این نوشتار، رسیدن به پاسخ این پرسش است. بدین منظور، با استفاده از روش فلسفی درکنار مراجعه به آیات و روایات، بعد از معرفی اخلاص به عنوان معیار سنجش مراتب نیت، مکتب اخلاقی اسلام مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که با در نظر گرفتن جهت و قدرت به عنوان دو مولفه تاثیر گذار در مرتبه نیت، حدنصاب نیت، متناسب با حدنصاب ایمان ترسیم می شود. یعنی از نگاه اسلام، نیتی حدنصاب ارزش اخلاقی را دارد که از ایمان به خدای متعال و در مرحله بعد ایمان به نبوت و معاد نشأت گرفته باشد. در این صورت است که میزان قرب آفرین بودن آن و یا به عبارت دیگر میزان اخلاص موجود در آن، به حد لازم برای تامین سعادت حداقلی فرد رسیده است.
صورت بندی و مبانی اصل «بی طرفی» در اندیشه اخلاقی امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
۱۷۰-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین اصول اخلاقی در اندیشه امام خمینی التزام به اصل «بی طرفی» در ارزیابی و داوری آراء و اعمال افراد فارغ از هر گونه نسبتی است که از لحاظ دینی، ملّیت، گرایش سیاسی و رابطه خویشاوندی با ما دارند. با توجه به یافته های مقاله این اصل در کلام امام با تعابیری همچون «داشتن نظر سالم و بی طرف»، «بی نظری»، «اظهارنظر آزادانه و بدون حبّ و بغض و تعصب»، «حکم به خوبی یا بدی عمل بدون توجه به عاملان آن» بیان می شود و برای چنین التزامی ما را دعوت به رعایت معیارهای عقلی و اخلاقی می کند. در نوشتار حاضر با روش توصیفی -تحلیلی و با نظر به پیشینه این بحث در فلسفه اخلاق، ابتدا سعی شد به این پرسش پاسخ دهیم که براساس کلام امام چه صورتبندی ای از اصل «بی طرفی» می توان عرضه کرد و معیارها یا مبانی عقلی و اخلاقی این اصل کدامند؟ پس از صورتبندی اصل «بی طرفی»، نشان داده ایم که معیارهای مذکور عبارتند از «حق مداری و دلیل طلبی»، «سازگاراندیشی»، «حسن و قبح ذاتی و عقلی افعال»، و «تعمیم پذیری».
قلمرو علم اخلاق از حیث منبع و روش در منظومه معارف اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۵
۵۰-۲۷
حوزههای تخصصی:
این پژوهش تلاش دارد تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با گردآوری منابع از طریق مطالعه کتابخانه ای، ضمن به رسمیت شناختن مرز میان سه دسته معرفت دینی، به این پرسش اصلی پاسخ دهد که چه نسبتی میان علم اخلاق با دو دانش همجوار خود، یعنی علم فقه و علم کلام، از جهت منبع و روش وجود دارد.پرسش اصلی این پژوهش بدین قرار است که حدود و قلمرو علم اخلاق در منظومه معارف دینی از دو جهت منبع استخراج و نیز روش استنباط چگونه ارزیابی می شود. فرضیه نخست این است که علم اخلاق از جهت منبع با علم فقه اشتراک دارد و با علم کلام تنها در منبع شهود متفاوت است. فرضیه دوم آن است که علم اخلاق از حیث روش با دو علم فقه و کلام تفاوت دارد و در آن کمتر از دقت های علمی با رویکرد اجتهادی بهره برده شده است. هدف تحقیق تعامل و پیوند علمی و منطقی این سه دانش در راستای کاربست تفقه قرآنی در حوزه استنباط معارف دینی است.
مطالعه کیفی علل دین گریزی نوجوانان پسر در خانواده های مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
37 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر کشف مؤلفه های دین گریزی در بین نوجوانان پسر بود. این پژوهش کیفی از نوع نظریه زمینه ای ساخت گرایی اجتماعی چارمز (2005) بود. برای نمونه گیری از روش هدفمند از نوع متجانس استفاده شد. معیار تعداد شرکت کنندگان بر اساس اشباع نظری بود؛ به این منظور، پس از مراجعه به هفت مدرسه پسرانه مذهبی اصفهان، تعداد 10 دانش آموز با توجه به ملاک های ورودِ علاقه به همکاری، اجازه ضبط و پیاده سازی مصاحبه ها و بازه سنی 15 تا 18 سال و ملاک های خروجِ نداشتن مشکلات جسمانی و روان شناختی حاد و نداشتن تمایلات دین گریزی، انتخاب شد. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته از نوع کانونی استفاده شد. تحلیل نظریه زمینه ای به روش چارمز (2014) سه مؤلفه را آشکار کرد؛ الف) چیستی دین گریزی حاوی سه کد محوری بود که عبارت بودند از: 1) میل به تصمیم گیری بر اساس تشخیص فردی، 2) انتخاب دین در جایگاه یکی از انواع ارزش های زندگی، 3) رفتار کردن بر اساس تشخیص های فردی؛ ب) طبقه چرایی دین گریزی با کدهای محوری؛ 1) علل فردمدار (با کدهای بازِ بیدار شدن غرایز، کنجکاوی و نصیحت گریزی، ناتوانی از مدیریت غرایز) و 2) علل دیگرمدار (با کدهای بازِ دوستان و خانواده، نقش جامعه و رسانه و برخوردهای اجتماعی) و ج) طبقه چگونگی دین گریزی با کدهای محوری: 1) همرنگی با جماعت (با کدهای بازِ همرنگی با دوست و همرنگی با خانواده)، 2) پیداکردن شواهد خلاف برای دین داری (برداشت به نفع دین گریزی از رویدادهای اجتماعی، بیش تعمیم دهی به نفع دین گریزی) و 3) پیدا کردن شواهد موافق برای دین گریزی (خطایابی از دینداران و برداشت های خود مؤید از دین). با توجه به نتایج حاصل، می توان گفت برای اصلاح دین گریزی راهبردهایی باید طراحی شوند که هر چهار بُعد دین گریزی را پوشش دهند؛ در غیر این صورت، ممکن است، راهبردهای اصلاحی نتیجه لازم را نداشته باشند.
بررسی اخلاقی خطاهای شناختی کاربران حوزوی در شبکه های اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
107 - 132
حوزههای تخصصی:
خطاهای شناختی، از مهم ترین خطاهای کنشگری در شبکه های اجتماعی اند. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر خطاهای شناختی بر کنشگری کاربران حوزوی در شبکه های اجتماعی و با روش تحقیق کیفی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۱۶ متخصص حوزوی و کارشناس رسانه انجام گرفته است. ضرورت این تحقیق برآمده از نقش حسّاس کاربران حوزوی در تبلیغ دین و تأثیر خطاهای شناختی بر رفتار و تصمیم گیری های آنان در شبکه های اجتماعی است. خطاهای شناختی به عنوان الگوهای تفکر غیرمنطقی و اغراق آمیز، می توانند تأثیرات منفی بر تصمیم گیری ها و رفتارهای کاربران در رسانه داشته باشند. بررسی چهار خطای شناختی (همه یا هیچ، نتیجه گیری شتابزده، تعمیم مبالغه آمیز، فیلتر ذهنی) و آسیب های اخلاقی ناشی از آنها در کنشگری طلاب در شبکه های اجتماعی، از جمله یافته های این پژوهش است. بنا به یافته های این تحقیق، بروز این خطاهای شناختی از کُنشگران روحانی به قضاوت نادرست، تفسیر ناعادلانه و واکنش غیرمنطقی در شبکه های اجتماعی می انجامد و نه تنها از اعتبار کاربران حوزوی می کاهد، به ترویج نادرست ارزش های دینی نیز منجر می شوند.
گونه شناسی گرایش های دروس اخلاق در حوزه علمیه قم از بدو تأسیس تاکنون(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حوزه علمیه قم در سده اخیر در ابعاد گوناگون از خود جلوه های درخشانی نمایانده است. تعالیم اخلاقی در قالب دروس اخلاقی و آثار مکتوب آن، یکی از این جلوه هاست. تعالیم اخلاقی با رویکردهای گوناگون خود، در سده اخیر با محوریت حوزه علمیه قم توانست قلمرو وسیعی از مناسبات اجتماعی- سیاسی را درنوردد و افراد زیادی را تحت نفوذ تعلیمات خود متحول سازد. دروس اخلاقی در حوزه قم از رویکرد یکسانی پیروی نمی کند. در سابقه سده اخیر این حوزه می توان شاهد گونه های متفاوتی از رهیافت های اخلاقی بود. در تقسیم رایج، از رهیافت های اخلاق عقلی، عرفانی، روایی و تلفیقی یاد می شود. یا از نوع دروس تشکیل شده اخلاق فردی و اجتماعی سخن به میان می آید. اما با نگاه دقیق در سنخ شناسی دروس اخلاق، ابعاد این دسته بندی و گونه شناسی گسترده می نماید و فراتر از تقسیم رایج در مباحث اخلاقی به نظر می رسد؛ از جمله: گونه اخلاقی جامع نگر در برابر یکسونگر؛ اخلاق علمی در برابر عملی؛ اخلاق فردی در برابر اجتماعی؛ اخلاق خوفی در برابر رجایی؛ اخلاق نقلی (نص محور) در برابر اخلاق عقلی؛ درون گرا در برابر برون گرا؛ جذبه ای در برابر اخلاقی. گزارشی از آنها در این تحقیق بیان می شود.
بررسی تحلیلی نسبت خُلق و ملکه در اندیشه فارابی و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۵
۱۹۱-۱۷۳
حوزههای تخصصی:
تحویل ملکه به خُلق، تصوری رایج اما نارسا در گفتگو درباره ملکه است. بین ملکه و خلق از نظر مفهومی و مصداقی تفاوت هایی وجود دارد. ملکه معنای عام تری از خلق دارد. ملکه در آثار فارابی و ابن سینا در سه حوزه خلق، صنعت و نطق مورد به کار رفته است. این مقاله نشان می دهد که محدود کردن ملکات به خلقیات نادرست است؛ و در نتیجه در سطح مفهومی آنچه به دنبال «ملکه نفسانی» در تعریف خلق می آید، مقوم معنایی خُلق است و نمی توان به مثابه قید یا توضیح اضافه به آن نگریست و تعریف خُلق یعنی «ملکه نفسانی که به سهولت و بدون تأمل عمل می شود» نمی تواند به «ملکه نفسانی» تقلیل یابد. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی به بررسی معانی و کاربردهای خُلق و ملکه در اندیشه فارابی و ابن سینا پرداخته و تفاوت های آن ها را روشن می سازد.