فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
ارزیابی نظریه «متناقض نمایی تجارب عرفانی»
حوزههای تخصصی:
این مقاله نظریه «متناقض نمایی تجارب عرفانی» را که استیس ارائه کرده است، با توجه به مباحث عرفان اسلامی به نقد کشیده و نشان می دهد این نظریه که متضمن غیرعقلانی بودن عرفان است با مبانی عرفان اسلامی سازگار نیست. دلیل اصلی این عدم تطابق، نگرش نادرست استیس در تفسیر اندیشه وحدت وجود است که در آن تفکیک عمیق مقام احدیت و واحدیت را ناشی از توجیه عرفا دانسته و به هیچ می انگارد؛ حال آنکه این تفکیک به ویژه در عرفان اسلامی ناشی از تفکیک وجود و مظاهر آن است.
وجود، حقیقتی یگانه و موصوف به وحدت و مظاهر وجود، متکثر و موصوف به کثرت است. از این رو نظریه «وحدت در عین کثرت» حامل هیچ گونه تناقضی نیست؛ هر چند که وحدت ضدین در ساحت هستیِ احد را یک ضرورت عقلی می داند.
گستره شیطان پرستی
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۸ شماره ۲۵۳
حوزههای تخصصی:
تشابه تجربه های عرفانی و توجیه عقلانی وحدت وجود از نظر ملاصدرا و استیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وحدت وجود را می توان مهم ترین گزاره اکثر مکاتب عرفانی دانست. البته مکاتب گوناگون عرفانی، در نوع جهان بینی و دستورالعمل های مربوط به سیر و سلوک، تفاوت هایی با یکدیگر دارند، اما ظاهرا در این آموزه، اغلب با هم اختلاف اساسی ندارند. اما، توجیه منطقی و عقلانی این امر با مشکلات بزرگی روبه روست و کمتر مکتب فکری ای توانسته است از عهده تبیین آن برآید، بلکه گاهی برخی با صراحت گفته اند: اساسا این امر توجیه عقلانی ندارد و امری غیرعقلانی است. در این مقاله، نخست به بررسی مکاتب مختلف عرفانی پرداخته، و تشابه آنها را در موضوع «وحدت وجود» و چند آموزه مهم و مرتبط با آن بررسی کرده ایم و سپس، کوشش ملاصدرا و استیس را در توجیه وحدت وجود به بحث گذاشته ایم.
تجلی توحید در نفس انسانی از منظر ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین اسلام بر توحید حق تعالی تاکید می کند و از آن جا که متفکران مسلمان غالباً انسان را خلیفه خدا می دانند که مجلای صفات الهی و دارای صورت الهی است و از طرفی حقیقت انسان را « نفس ناطقه» می دانند، بنابر این نفس انسـانی –گرچه قوای متعدد دارد- همانند حق تعالی دارای وحدت است. البته از این توحید نفس تفاسیرمتعددی که مبتنی بر مبنای فکری خاص هر متفکری است ارائه شده است. ابن عربی معتقد است چنان که حق تعالی واحدی است که در کثرات تجلی یافته است و کثرت ها نمایشگر وحدت اویند،نفس انسانی نیز واحدی است که در قوای مختلف که بمنزله اسباب و آلات او هستند تجلی کرده است. ملاصدرا رابطه نفس با قوا و افعالش را مانند مساله توحید افعالی می داند. از نظر وی نفس انسانی، تمام قوای حسی، وهمی، خیالی و عقلی است و هر که عارف به حقیقت وجود و اطوار آن باشد، این مطلب دقیق را خواهد فهمید.
منزلت «قلب» در معرفت شناسی عرفان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۸۸ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی:
عرفان و اجتهاد و شهید ملا عبدالصمد همدانی
حوزههای تخصصی:
توبه:جایگاه و فرایند تحقق آن (2)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۸ شماره ۱۴۲
حوزههای تخصصی:
توبه به معناى بازگشت و ترک گناه است؛ بندهاى که به وسیله گناه و جسارت در حق مولى از خدا دور شده، اینک قصد بازگشت و تقرب به معبود خویش دارد. انسان براى انجام توبه، نیازمند داشتن انگیزه است. توجه به ضررهاى گناه و نقشى که توبه در صیانت انسان دارد، انگیزه خوبى براى توبه است. گناه، علاوه بر ضررهاى جسمى، ضررهاى بىشمار روحى و روانى براى انسان در پى دارد. متأسفانه برخى افراد به آفات و ضررهاى جسمانى بیمارى توجه دارند و درصدد رفع آنند، اما کمترین توجهى به آفات روحى گناهان ندارند، آفاتى که به مراتب از بیمارىهاى جسمى سهمگینتر است.
از جمله آفات و پیامدهاى گناه، حرمان انسانى از هدایت الهى است. گناهان علاوه بر آفات فردى، آفات و ضررهاى اجتماعى نیز براى انسان دارد؛ کسى در اجتماع به فرد دروغگو اعتماد نمىکند، همچنین عذابهاى شدید اخروى براى گناهکاران مهیاست. توجه به ضررها و زیانهاى دنیوى، اخروى، جسمى، روحى، فردى و اجتماعى گناه، انگیزه خوبى براى بازگشت عبد به سوى معبود خویش است.
معرفی کتاب ( جریان شناسی انتقادی عرفان های نوظهور )
حوزههای تخصصی:
بیان الفرق بین الإلحاد والزندقة و التعطیل و بین دقائق التوحید
حوزههای تخصصی:
ابواسحاق بن نظام بن منصور شیرازی واعظ یکی از دانشمندان سدة نهم هجری و ساکن یزد است که دربارة او تقریباً هیچ آگاهیِ مهمی وجود ندارد. رسالة کوتاه بیان الفرق بین الإلحاد والزندقة و التعطیل و بین دقائق التوحید از آثار مسلّم اوست که به خط خودش در کتابخانة فاضل خوانساری در خوانسار (مجموعة خطی شمارة 239) باقی مانده است. او این رساله را به جلال الدین صدّیق طبسی اهدا کرده است. از این فرد نیز هیچ اطلاع دیگری در دست نیست. در همان مجموعة خطی دو اجازة روایت و اجتهاد به جلال الدین صدّیق طبسی وجود دارد؛ از امام بن العلاء و عبدالغفار بن سعید بن عبدالله؛ که این دو فرد نیز برای ما ناشناخته اند. در اینجا این سه متن را تصحیح کرده ایم.