مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
وحدت در عین کثرت
حوزه های تخصصی:
نقد نظریه «متناقض نمایی تجارب عرفانی» استیس در عرفان اسلامی؛.با تاکید بر آرای ابن عربی
حوزه های تخصصی:
این مقاله، نظریه متناقض نمائی تجارب عرفانی که توسط استیس، مؤلف کتاب «عرفان و فلسفه»، ارائه شده است را با توجه به مباحث عرفان اسلامی، به نقد کشیده و نشان می دهد این نظریه که متضمن غیرعقلانی بودن عرفان است، با مبانی عرفان اسلامی سازگار نیست. دلیل اصلی این عدم تطابق، نگرش نادرست استیس در تفسیر اندیشه وحدت وجود می باشد که در آن، تفکیک عمیق مقام احدیت و واحدیت را ناشی از توجیه عرفا دانسته و به هیچ می انگارد؛ حال آن که این تفکیک، به ویژه در عرفان اسلامی، ناشی از تفکیک وجود و مظاهر آن است.
وجود حقیقتی یگانه و موصوف به وحدت است، و مظاهر وجود متکثر و موصوف به کثرت هستند. کثرات از حیث هستی، اضافه و عین الربط به آن هستی یگانه بوده و هستی مستقل ندارند. از این رو، نظریه «وحدت در عین کثرت» حامل هیچ-گونه تناقضی نیست؛ هر چند که وحدت ضدین در ساحت هستیِ احد را به عنوان یک ضرورت عقلی می پذیرد.
ارزیابی نظریه «متناقض نمایی تجارب عرفانی»
حوزه های تخصصی:
این مقاله نظریه «متناقض نمایی تجارب عرفانی» را که استیس ارائه کرده است، با توجه به مباحث عرفان اسلامی به نقد کشیده و نشان می دهد این نظریه که متضمن غیرعقلانی بودن عرفان است با مبانی عرفان اسلامی سازگار نیست. دلیل اصلی این عدم تطابق، نگرش نادرست استیس در تفسیر اندیشه وحدت وجود است که در آن تفکیک عمیق مقام احدیت و واحدیت را ناشی از توجیه عرفا دانسته و به هیچ می انگارد؛ حال آنکه این تفکیک به ویژه در عرفان اسلامی ناشی از تفکیک وجود و مظاهر آن است.
وجود، حقیقتی یگانه و موصوف به وحدت و مظاهر وجود، متکثر و موصوف به کثرت است. از این رو نظریه «وحدت در عین کثرت» حامل هیچ گونه تناقضی نیست؛ هر چند که وحدت ضدین در ساحت هستیِ احد را یک ضرورت عقلی می داند.
مطالعه تطبیقی زیبایی شناسی در اندیشه مولانا و بعضی نظریه پردازان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار هنری جاودانه و ماندگار عمدتا در لحظه های ناهوشیاری و نااندیشیدگی خلق شده اند و از آنجا که بنیاد آفرینش هستی نیز به مصداق آیه «انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون» خارج از حیطه زمان، مکان، اسباب و وسایط رقم زده شده است، آفرینش هنری نیز بدون تردید حاصل نوعی مکاشفه و اشراق درونی هنرمند است.
در مبحث زیبایی شناسی اولین پرسشی که ذهن نگارنده را به خود مشغول گردانیده، تعریف واژه «زیبایی» است. آیا به راستی می توان از زیبایی تعریفی دقیق و استوار کرد؟ سقراط، کانت و مولانا چه تعریفی از زیبایی دارند؟ تفاوت نگرش افلاطون، کانت و مولوی در زمینه خاستگاه زیبایی و آفرینش هنری چیست؟ بر اساس دو نظریه متفاوت زیبایی شناختی «فاعلیت گرا» و «عینیت گرا» آیا هنر و زیبایی با اخلاق رابطه دارند؟ در این مقوله برحسب اینکه اصالت از آن خود اثر ادبی و هنری باشد یا مخاطب و مولف اثر، نوع رابطه بین این سه مولفه تایید کننده کی از نظریه های «فاعلیت گرا» یا «عینیت گرا» ست.
جستجوی دلایل زیبایی سروده های مولانا بخشی دیگر از این نوشتار است. سخن سنجان، وحدت همراه با تنوع و تکرار را از اهم معیارهای زیبایی شناسی برمی شمارند. فرایند کثرت در دل وحدت و وحدت در بطن تکرار چگونه در سروده های مولوی نمود می یابد؟ کدامیک از دو نظریه «فاعلیت گرا» و «عینیت گرا» بر دو اثر سترگ مولوی تطبیق می کنند؟ افزون بر پاسخ این پرسش ها این جستار به اختصار به واکاوی این موضوع می پردازد.
نظریه«اصالت وجود» و نوآوری های فلسفی حاصل از آن نظریه در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اصالت وجود که از اساسی ترین مسائل فلسفه اولی می باشد، یکی از شاخصه های اصلی فلسفه صدرالمتألهین است و اکثریت قریب به اتّفاق مباحث حکمت متعالیه، مبتنی بر آن قلمداد شده است. تا آنجا که متعالیه بودن حکمت ملاصدرا را به دلیل تعالی وجود و «وجود» را اولین و آخرین حرف او در این نظام فلسفی دانسته اند.
ملاصدرا در کشف و یا برهانی کردن بسیاری از مسائل فلسفی از قبیل تشکیک وجود، امکان فقری، حرکت جوهری، سریان علم و قدرت در موجودات و بسیاری از مسائل مربوط به قوّه و فعل، و صنع و ابداع، مدّعی ابتکار و نوآوری است.
نوشتار حاضر، ضمن بررسی جایگاه اصالت وجود در حکمت متعالیه، به بیان نتایج و برکاتی که از قول به اصالت وجود، عاید این مکتب شده و موجب نوآوری هایی در آن گردیده است، می پردازد.
نقش آموزه «وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت» در تبیین توحید شخصی وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت» از آموزه های پرتأثیر در بیان مقاصد حکمت متعالیه به ویژه توحید وجود است. حکمای متعالی، به سان عرفای محقق، بر این مهم تأکید کرده اند. در ادبیات فلسفی و عرفانی، تبیین جهان بینی یگانه انگار از تفنن تعبیر برخوردار است، تا ابعاد مسئله به وضوح گراید. وحدت شخصی وجود به همان اندازه که برای پافشاری بر وحدت بر توجیه و تبیین و استدلال اصرار دارد، برای تبیین کثرات نیز توجیه مستدل ارائه می دهد. هر یک از این توجیه ها با عناوین اختصاری یا قواعد راهبردی و زیربنایی در حکمت الهی نورافشان است. آموزه حقیقت و رقیقت، ظاهر و مظهر، و «بسیط الحقیقه کل الاشیاء ولیس بشیء منها» در این راستا با تبیین متناسب در حکمت متعالیه فروغ گستر است. بر این ثروت، آموزه «وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت» را باید افزود که در حکمت متعالیه با ادبیات ویژه جایگاه خود را نشان می دهد و مخاطب را تا وحدت شخصی وجود راهنمایی و همراهی می کند. برخی تازه واردان این آموزه را در دیدگاه آقاعلی مدرس، با برش و سایش عبارات و به قیمت تحریف و اتهام، مقصور به بیان تشکیک در مراتب و منافی و معارض با توحید شخصی وجود پنداشته اند. بررسی ادعاهای مطرح شده برخی مقالات درباره این آموزه و تبیین آن در بیانات صریح آقاعلی مدرس و حکمت متعالیه راه را به درک استوار الهیات متعالی هموار خواهد کرد.
قیامت عقلی از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۲
125 - 147
حوزه های تخصصی:
به اعتقاد صدرالمتألهین بعد از عالم الهی، سه عالم کلی تحقق دارد: عالم طبیعت، عالم خیال یا مثال و عالم عقل. از طرف دیگر در شریعت نیز به سه عالم کلی دنیا، برزخ و قیامت اشاره شده است. از دیدگاه فلاسفه دنیا با عالم طبیعت و برزخ با عالم مثال مطابقت دارد؛ اما این مطلب که قیامت متناظر با کدام مرتبه و عالم است، محل اختلاف است. برخی از فلاسفه قیامت را بازگشت به دنیا، و برخی مرتبه ای از مراتب عالم مثال دانسته اند؛ اما در این میان عبارتهایی از صدرا یافت می شود که دلالت بر تناظر قیامت با عالم عقل بلکه فوق عالم عقل دارد. مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی و بر اساس آیات و روایات و مبانی حکمت متعالیه، به بررسی این دسته از عبارات پرداخته و در نهایت، به این دستاورد رسیده است که با توجه به دو دلیل کلی غایات و بدایات، نیز دلایل عقلی دیگری از قبیل اثبات هویت عقلی بعث، فنا، زمان و مکان قیامت، نحوه محاسبه و حقیقت بهشت و جهنم می توان گفت قیامت متناظر با عالم عقل بلکه فوق عالم عقل و متناظر با عالم الهی است و به این ترتیب آیاتی نظیر «إنّا لله و إنّا إلیه راجعون» و «ألا إلی الله تصیر الامور»، به نحو حقیقی و بدون مجاز معنا می یابند.