"نوشتار حاضر، بررسی تطبیقی بحث «نفس» از دیدگاه امام خمینی و غزالی را به عنوان یکی از مبانی انسان شناسی اندیشه سیاسی این دو اندیشمند احیاگر برعهده دارد. مباحث این مقاله درباره مدلل نمودن این فرضیه است که: «در حالی که اندیشه سیاسی غزالی در پارادایم اندیشه سیاسی سنتی تحلیل پذیر است، اندیشه امام خمینی از شاخصهای اندیشه سیاسی سنتی فراتر می رود».
"
تصوف مکتب خراسان قابل انکار نیست و از وجود چهره های شاخص و آثار برجسته و طریقت های مشهور و اندیشه های بلند می توان آن را دریافت. تصوف خراسان دارای ویژگی هایی چون: مشایخ صاحب نام، آمیختگی تصوف با فتوت و عیاری، سماع، تعالیم فرقه ملامتیه، برنامه های مدون خانقاه، رواج شعر و شاعری در برنامه های خانقاه، تلاش برای صلح جهانی، ارتباط با ائمه شیعه و پایبندی شدید به شریعت، موضع گیری در قبال زور و ستمگری، تلاش علمی، باطن گرایی، و گرایش نخبگان بوده است. و همین خصوصیات باعث آفرینش آثار و نتایج مهمی چون تصوف و فتوت و شعر عرفانی و نزدیکی تصوف به تشیع و نهضت های دینی و اجتماعی گردید. اینها نشانگر اهمیت این موضوع می باشد.
مقام عشق مقامی بس رفیع و فاتح آن به غایت در سعادت و خرسندی است، عرش وجودش منتهای آمال عارفان و سایر مقامات وابسته بدانند، ندای عشق حقیقی عامل تصفیه و به سازی روح و روان و نسیم دل افزایش الهام بخش رضایت درون است.محبت و عشق اصلی، رابطه ای است طرفینی بین خداوند و انسان، به گونه ای که هستی انسان همه متوجه خداوند است و حب الهی هم متوجه او. آن چه را در پیش رو دارید تحقیقی است مختصر پیرامون عشق حقیقی از دیدگاه عارفان. در مقاله حاضر موضوعاتی از قبیل: پیشگفتار، معنای عشق، حقیقت سیر و سلوک عرفانی، عرفانِ حقیقی و ...، مورد بحث و بررسی قرار گرفته و نتیجه گرفته شده است که عارفان حقیقی و عاشقان راستین کوی دوست نه تنها از پیامدهای سوء شرک و محبت به انداد (حب نفس، مال دنیا و ...) بدورند، بلکه، کمال دوستی و محبت را فقط به خدا مخصوص دارند و پیوسته گویند: بارالها دلهامان را از آن چه خلاف دوستی توست کور مگردان و ده ها ندای جان بخش دیگر که سرانجام عاملان خود را به منزلگاه اصلی و ابدی خود که همان قرب خداست خواهد رساند.ملت عشق از همه دین ها جداست عاشقان را ملت و مذهب خداست