فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۲۱ تا ۳٬۶۴۰ مورد از کل ۳٬۹۸۲ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۱
361 - 384
حوزههای تخصصی:
گرایش به تعلیم و اخلاق و عرفان در تمام ادوار شعر فارسی وجود دارد؛ آن چه وجه تمایز اشعار در سبک ها و گفتمان های مختلف می شود، نحوه بیان شعرا و اندیشمندان است. در شعر انوری و ناصرخسرو، بخشی از اشعار تعلیمی با کمک تصاویر ادبی ساخته شده از صور فلکی است. شاعر با استفاده از جایگاه رفیع ستاره ها و سیاره ها، سعد و نحس بودن و... به تعلیم روی می آورد. در شعر نظامی، علاوه بر اشعار تعلیمی، تعالیم عرفانی نیز با کمک همین صور فلکی و مبانی علم نجوم ارائه می شود. در این پژوهش در پی ارائه گزارشی از شیوه بیان این شاعران هستیم. پژوهش بر مبنای شیوه توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای انجام شده است.
تحلیل داستان دقوقی بر پایه آرای روان شناختی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه های یونگ،ﺗﺄثیر بسزایی در علوم روان شناسی و متون ادبی داشته و او را در زمره یکی از اندیشمندان بزرگ قرن20م، قرار داده است، این پژوهش، از میان نظریه های متفاوت یونگ، به بررسی نظریه کهن الگوها و تطبیق آن با عناصر داستان دقوقی در مثنوی پرداخته است، کهن الگوها، در عمیق ترین لایه های ناخودآگاه جمعی انسان قرار گرفته است که بیان گر تصاویر ذهنی جهان شمولی است که در تعادل روانی شخص اهمیّت بسیاری دارد، این مقاله، با روش توصیفی- تحلیلی، ﻣﺴﺄله انواع کهن الگوها را در این داستان مورد بررسی قرار داده است، نتایج تحقیق بیان گر آن است که دقوقی، کهن الگوی قهرمان و سمبل «خودآگاهیِ من» است و تلاش او در سراسر داستان، نشان گر تکامل و رشد روانی او است، کهن الگوی سفر، شامل 3 مرحله؛ جست وجو، پاگشایی و بلاگردانی است که دقوقی توانست با موفقیّت مراحل صعب و دشوار گذار را طی سازد،شکوفایی نفس او، در گرو شناخت سایه یا منبع عظیم نیروی غرایز است؛ مردم داخل کشتی، وجه منفی ضمیر دقوقی هستند که او توانست، بر سایه خویش تسلّط بیابد، قرار گرفتن کشتی بر روی آب، تجدید حیات یا نوزایی را برای او به همراه دارد، دیدار با مادینه منفی، در قالب شب که با اصل زنانه مرتبط است، بر او فرافکنی شده،دیدار با پیران خردمند، در سیر صعودی او موثّر واقع گشته وسیر آفاقی و انفسی او، در 3 ماندالا قابل ترسیم است، بدین ترتیب او توانست، از مرحله جهل و کودکی گسسته شود و به بلوغ و انکشاف خویشتن نایل گردد
زیبایی شناسی کاربرد عناصر عرفانی در شعر دفاع مقدس با تکیه بر سروده های قیصر امین پور، سلمان هراتی و زکریا اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۳
311 - 322
حوزههای تخصصی:
شاعران دفاع مقدس، تمام توان را در به تصویر کشیدن رویدادها و حوادث جبهه های جنگ به کار گرفتند. جنبه شهادت طلبی، آزادی خواهی، بی توجهی به ارزش های دنیوی و همچنین گذشتن از مال و جان برای حفظ ارزش های دینی و معنوی، مهم ترین دلایلی بود که باعث شد شعر دفاع مقدس با سرچشمه های هویت ملی و معنوی ارتباط برقرار کند و زمینه ای برای بازآفرینی این نوع نگرش ها، همسو با ارزش های انقلاب اسلامی بشود. این ویژگی به گونه ای است که در شعر شاعران دفاع مقدس بسیاری از تجربه های عرفانی که در شعر شاعران عارف به کار رفته، بازآفرینی شود. این ویژگی در شعر شاعرانی چون قیصر امین پور، سلمان هراتی و زکریا اخلاقی قابل مشاهده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی کوشش در راستای کشف و بررسی جنبه های عرفانی مورد توجه شاعران در شعر روایی دفاع مقدس است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شعر دفاع مقدس در زمینه های مختلفی همچون مضامین عرفانی ورود و حضور داشته و همچنین مشخص شد شاعر دفاع مقدس از عناصر و مضامین متداول در شعر عرفانی فارسی و دیگر پیوند بین مضامین عرفانی با درون مایه های دینی در شعرهای خود استفاده کرده است که از ویژگی های انقلاب اسلامی و حماسه هشت سال دفاع مقدس است
جلوه هایی از پژوهش و عمل در نگاه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۲
316 - 325
حوزههای تخصصی:
تامل در اندیشه های مولوی و تعمق در ژرفای آن برای پژوهشگرعرفانی، هرزمان نو می شود وآفرینش تازه ای ازآن دریافت می گردد. در دوره معاصر پژوهش کاربردی مورد توجه بسیار است و این موضوع هم در نگاهی به مثنوی قابل کشف است. نگارنده در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، پیرامون اندیشه های عرفانی در عملگرایی بحث می شود. ضمن بیان مقدمه ای در معرفی مولانا، جلوه هایی از اندیشه ها ونظریه های جاودان وی در عمل گرایی، نشان داده می شود. یافته های تحقیق نشان می دهد آنچه امروز غرب و نظریه پردازان آن ها به عنوان عملگرایی بر زبان می رانند و از آن بحث می کنند در فرهنگ و ادب ایرانی به طور عملی راه خود را پیموده است. مولانا بیماری و رنج های و ناکامی های انسانی را بسیار دقیق درک کرده و می دانسته است علاقه و باور انسانی وحتی نسل حاضردر همین آموزه هایی است که با عمل سازگار است.
تعلیم ناخودآگاه در قصه های مثنوی(با نگاهی به حکایت های شرح سروری بر دفتر چهارم مثنوی معنوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۹
43 - 66
حوزههای تخصصی:
از جمله شیوه های مؤثر ارتباط با ناخودآگاه مخاطب در متون عرفانی به منظور القای بهتر آموزه های عارفانه، استفاده از تمثیل و استعاره است که در این ساحت، می توان با ابعاد ژرف تری از روان آدمی ارتباط برقرار کرد و به شکلی غیرمستقیم تأثیر فراوانی در امر آموزش افراد گذاشت. این روش، از جمله روش های مشترک میان تکنیک های روانشناسانه مدرن و متون تعلیمی صوفیانه ادب فارسی است. تمثیل، استعاره و کهن الگوها که بخش مهمی از ژرف ساخت متن های ادبی عارفانه را تشکیل می دهد، باوجود تعاریف کمابیش مشخصی که از آنها، از سوی یونگ و برخی روانشناسان دیگر ارائه شده است، برای مخاطبان آشناست، اما هنوز ماهیت این بخش از روان آدمی و ارتباط آن با پیش زمینه های فرهنگی و قومی و عصبی انسان جای بحث فراوانی دارد و بکارگیری آن ها در قصه های عرفانی و آثار کلاسیک ادبی و تشریح و واکاوی آن ها می تواند این شگردها را تفسیر کند. مثنوی، مهم ترین متن ادب فارسی در استفاده از این شگردهاست که مولانا عمیق ترین موضوعات حکمی و عارفانه را در قالب تمثیل های ساده و پیچیده طرح و ارائه می کند. شرح سروری، یکی از شروح مفصل بر مثنوی است که شارح خود نیز به آوردن حکایاتی در ایضاح و اثبات آموزه های مثنوی می پردازد. در این پژوهش با تحلیل برخی از تمثیلات مثنوی و حکایت های شرح سروری به معرفی و تبیین زوایایی از تفکرات و حوزه های تعلیمی مولانا از این منظر پرداخته و دریافته می شود که بسیاری از فنون روش های روان درمانگرانه امروزین در قصه ها و تمثیل های مثنوی جریان دارد.
نقد و بررسی انگاره سرسیداحمدخان هندی از امور متافیزیکی و مکاشفات عرفانی از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۹
337 - 358
حوزههای تخصصی:
سیداحمدخان هندی با این استدلال که دین، قول خدا است و علم فعل خدا و فعل و قول خدا نمی توانند متعارض باشند، نظریات علوم تجربی برآمده از حسّ را قطعی و غیرقابل تغییر فرض کرده، با تمثیلی قرار دادن زبان دین، اقدام به تأویل مطلق آموزه های دینی، امور متافیزیکی و مکاشفات عرفانی مطابق با یافته های علوم تجربی می کند و با ارائه تفسیری مادی از حقیقت نبوّت، وحی، معجزات انبیا، ملائکه و شیاطین، مکاشفات عرفانی، کرامات اولیاء و... همگی را خرافات و اوهام تلقی می کند. در مقابل علامه طباطبائی(ره) با ردّ این مدعیات تفسیر الفاظ را در پرتو معنای عرفی و لغوی آن ها می داند و در تعیین مصداق به آیاتی که ناظر و مفسّر آیات دیگر است استناد می جوید بدون این که آن مصداق را به گونه ای که ما بدان انس داریم، تعیین نماید و ضمن تبیین قانون علییّت، معجزات را در غالب و مجرای امور طبیعی لکن با تأثیرگذاری خداوند در شرایط، اسباب و زمان آن واقعه تبیین می نماید.
تبارشناسی انگاره ی معراج پیامبر(ص) (تطبیق گزاره های معراج پیامبر(ص) با مصادیق مشهور عروج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"عروج(روایات سفرهای دیگرجهانی)"؛ در ادبیّات اساطیری شرق و غرب بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ روایی رابطه انسان و خدایان، و نمونه ای اعلا از ارتباط با غیب است. در ادیان ابراهیمی نیز مصادیق متعدّدی به عروج مشهورند. هدف نوشتار پیش رو کشف نسبت تطّور دیدگاه ها مسلمانان صدر اسلام به معراج پیامبر(ص) با سایر مصادیق مشهور عروج دوره ی پیشاقرآنی است. بدین منظور آرای مسلمانان جزیزه العرب، در دو قرن نخست هجری پیرامون معراج پیامبر(ص) به روش تحلیل-توصیفی و با رویکرد تاریخ انگاره کاویده شده. فرضیه آن است که با گذر زمان دیدگاه مسلمان به معراج پیامبر(ص)، فاصله اش نسبت به دیدگاه باورمندان سایر مصادیق عروج کمتر شده است. نتایج ضمن متبلور شدن ریشه های ماهوی عروج طیِّ دو قرن نخست هجری در معراج پیامبر(ص) و نزدیکی معراج پیامبر(ص) به تبار عروج در ادیان ابراهیمی، این فرضیه را تأیید می نماید(هر چند تفاوتی هایی در مسیر پیموده شده و سایر گزاره ها هست)، در چرایی این نتیجه علاوه بر تعامل مسلمانان با صاحبان کتب، نقش کهن الگوها و داشته های ناخودآگاه جمعی اعراب موثر دانسته شد.
تحلیل و تبیین فقهی، حقوقی و عرفانی توبه در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۵
333 - 350
حوزههای تخصصی:
انسان به واسطه اختیاروعقل خدادادی، دربرابر رفتاروگفتارخویش مسؤولیت داردودرتخطی از کارهای خلاف شرع، مجازات می شود، در این میان گاهی عواملی وجود دارد مانندتوبه، موجب سقوط مجازات وعفووی می گردد، توبه، یکی از موضوعات مهم اسلام است که درشریعت، عرفان وقانون مجازات اسلامی جایگاه ویژه ای داردو در فقه جزایی اسلام، یکی از عوامل سقوط، عفو و تخفیف مجازات های حدی به جزء حد قذف می باشد، رویکرد این مقاله، تبیین این مسأله است که آیاتوبه می تواند با این تئوری اسلامی درعمل موردپذیرش وقابل بهره برداری باشد؟ نگارندگان دراین مکتوب با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، برآنندکه این مسأله را درفقه وقانون مجازات اسلامی بارویکردعرفانی تحلیل وتوجیه نمایند، یافته ها حاکی از رویکرد نوین قانونگذار در راستای تحولاتقانون مجازات اسلامی92 است که با پیش بینی نهاد توبه به عنوان یکی از عوامل سقوط مجازات، این مفهومرا به صورتی قاعده مند وارد نظام کیفری ایران کرده است وچنان که بانظرگاه شریعت وعرفان بررسی شود، نقش عملی توبه را دراصلاح، بازپروری ورشدمعنوی انسان مجرم، بیشتر نمایان می سازدوبااین نگاه ومعیارهای فقهی وعرفانی، قاضی آسان تر به احراز توبه وندامت واصلاح مجرم، دست می یابد
بررسی تطبیقی شخصیت از دیدگاه جلال الدین مولوی با آبراهام مازلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولانا مانند بسیاری از شاعران و نویسندگان این سرزمین کهن در سرودن آثار خود دیدگاه های انسان گرایانه دارد. مولانا با نظر به عظمت و نیروهای گوناگونی که در انسان سراغ دارد، چه در قلمرو فردی و چه درقلمرو اجتماعی، اصالت را از آنِ انسان می داند و در سرتاسر مثنوی این «انسان محوری» کاملا به چشم می خورد. از این منظر اندیشه های مولوی بسیار به روانشناسان انسان گرا از جمله مازلو نزدیک است. آبراهام مازلو بنیانگذار و رهبر معنوی جنبش روانشناسی انسانگرا محسوب می شود. او شدیدا از رفتارگرایی و روانکاوی، مخصوصاً رویکرد فروید به شخصیت انتقاد کرد. به عقیده مازلو در صورتی که روان شناسان فقط انسانهای نابهنجار و آشفته را بررسی کنند، خصوصیات مثبت انسان مانند خشنودی، خرسندی، و آرامش خیال را نادیده می گیرند. ازاین رو وی به مفاهیم مثبت و از جمله خود شکوفایی تاکید کرد. مازلو معتقد بود در صورتی که نتوانیم بهترین نمونه های انسان، خلاق ترین، سالم ترین و پخته ترین افراد جامعه را بررسی کنیم ماهیت انسان را دست کم می گیریم. در این پژوهش تلاش بر آن است تا نزدیکی های اندیشه مولوی، به عنوان یک عارف ایرانی، با رهبر روانشناسان انسان گرا، مازلو، مورد بررسی تطبیقی قرار گیرد.
بررسی نقش زیبایی شناختی درتأثیرگذاری اشعار صوفیانه ابن فارض و شیخ محمود شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
195 - 216
حوزههای تخصصی:
برای رسیدن به یک بینش درست و شناخت کامل از سرایندگان، می توان از دریچه زیباشناسی به عمق افکار، عوالم درونی و احساسی سرایندگان دست پیدا کرد و از این طریق به زوایای ذهن آنها وارد شد و با درک و بصیرت بیشتری در اشعارشان تأمّل کرد. اشعار شیخ محمود شبستری از عرفای بزرگ قرن هشتم از جمله آثار برجسته ادب فارسی است که جایگاه ویژه ای در پاسخگویی به ابهامات معرفتی و عرفانی دارد. از طرفی دیگر ابن فارض مصری نیز از شاعران عرب عصر عباسی است که در سرودن اشعار عرفانی بی مانند است. در این جستار ادبی، اشعار عرفانی ابن فارض و شیخ محمود شبستری از منظر زیبایی شناختی در چند شاخه وحدت، کمال و جمال، تناسب، انسجام واژگانی، عاطفه و خیال مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هر دو شاعر با اسلوبی منحصربفرد با توجّه به اصول تعادل و توازن، وحدت، حدّ معین، نظم و ترتیب و تصویرپردازی های هنری در استعارات و تشبیهات اشعاری زیبا سروده اند که رعایت این امور باعث تاثیرگذای بیشتر اشعار عرفانی آنان بر مخاطب گردیده است.
سیمای مشایخ صوفیه در متون منثور عرفانی عصر مغول با تأکید بر نظریه هژمونی آنتونیو گرامشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
275-300
حوزههای تخصصی:
عرفان و تصوف اسلامی یکی از مکاتب مهم تاریخ است که در طول دوره پرفرازونشیب خود از مسائل گوناگونی متأثر شده است که سبب رواج یا زوال آن را مهیا کرده اند. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی و بهره گیری از منابع معتبر کتابخانه ای، سیمای مشایخ متصوفه عصر مغول را با تأکید بر نظریه هژمونی آنتونیو گرامشی، بررسی کرده است. به عقیده گرامشی، هژمونی بدون اجبار با تکیه بر اقناع و رضایت عمومی صورت می گیرد. نتیجه پژوهش نشان می دهد در قرن هفتم که ایران با حمله وحشیانه مغول و تاتار روبه رو شد، تصوف با هژمونی فرهنگی چون سخنان پیامبران و امامان، فرهنگ رفتاری مشایخ، احترام قائل بودن برای دیگران، مزمت دنیا، شهوت گریزی، هژمونی اجتماعی چون وجود اشخاصی با عنوان شیخ، کلام مثبت بزرگان درباره عارفان، تبلیغ شاگردان، هژمونی فرهنگی مانند قائل بودن کرامات برای شیوخ، ترس از اعمال مشایخ، باور شیخ به بزرگی خود و تبلیغ آن، انطباق مشرب فکری نویسنده با شیخ، باور به الهامات غیبی، باور به تقدیر، هژمونی سیاسی مانند موضع گیری پادشاه، جنبه تقدس تصوف و متصوفه، قدرت پیدا کرده است و سبب اقناع و رضایت عمومی شده است. قابل تبیین است به دلیل قوی بودن رهبری احساسی در اذهان مردم، در قرن هفتم هژمونی ایدئولوژی ملموس تر است تا جایی که هجوم مغولان موهبت و اراده الهی تصور می شد. حمله مغول موجب شد در این عصر افراد هرچه بیشتر به تصوف و خانقاه ها روی آورند و روح زخمی خود را با مرهم اقبال به تصوف اندکی التیام بخشند.
تحلیل تطبیقی نوع نگرش به جهان هستی در چگونگی اثبات و ارتباط خدا با ما سوی الله در فلسفه مشایی، صدرایی و عرفان نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
158 - 177
حوزههای تخصصی:
تحلیل تطبیقی نوع نگرش به جهان هستی در چگونگی اثبات و ارتباط خدا با ماسوی الله در فلسفه مشایی،صدرایی و عرفان نظری چکیده: پژوهش حاضر با رویکرد تحلیلی تطبیقی به تطوّر فکری و تحلیل بسترهای ظهور براهین متنوّع فلسفی در اثبات ذات حق و تأثیر آن در تبیین کیفیت ارتباط خدا با ماسوی الله در فلسفه مشایی ، صدرایی و عرفان نظری پرداخته است.دار هستی در عین اینکه یک حقیقت است اما در مقام شناخت، تفسیرهای متعددی از سوی فلاسفه و عرفا صورت گرفته است. بر هستی شناسی مشایی، تحقّق ماهیات و تکثّر اشیاء حاکم است و هیچ سنخیتی بین ذات واجب الوجود با سایر اشیاء وجود نداشته اما در عین حال همه اشیاء تحت إحاطه خداوند بوده و در حدوث و بقائشان به حق نیازمندند.در هستی شناسی صدرایی، عالم هستی دار وجود و وحدت است نه ماهیات و کثرت، و وجود یک حقیقت دارای مراتب است که أعلی مرتبه آن وجود حق تبارک وتعالی است و سایر اشیاء به اضافه اشراقی و معیّتِ قیّومیّه حق تعالی موجودند. در هستی شناسی عرفانی نه تنها ماهیت بهره ای از حقیقت ندارد بلکه خود وجود هم عاری از شدت و ضعف و تحقق مراتب است، بلکه وجود یک حقیقت شخصی است که همان ذات حق تعالی است و دارای ظهورات مختلف بوده و برخلاف فهم فلسفی، اشیاء سهمی از وجود نداشته و خداوند در عین اینکه با همه اشیاء و مظاهر است اما مبرّای از همه تعیّنات اشیاء بوده و غیر آنهاست.از دستاوردهای این پژوهش، تحلیل براهین فلسفی در اثبات ذات حق،تبیین تأثیر هستی شناسی در چگونگی ارتباط خدا با موجودات و تطبیق سه نظام فکری مشایی،صدرایی و عرفانی است.
بررسی بازگشت به موطن اصلی از دیدگاه مثنوی و رباب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان جستجو گر همواره در پی شناخت اصل و جایگاه نخستین خود بوده و در آرزوی بازگشت به آنجا به سر می برد و زندگی شکوهمند خود را با همین نگرش شکل می دهد. برر سی متون عرفانی از گرایش ذاتی و فطری انسان به سوی وطن اصلی پرده برمی دارد و ادبیات در بررسی موضوعی با نام نوستالژی که از مباحث علم روان شناسی است در مفهوم بازگشت به سرزمینی که یادش را در دل دارد با حسرت و درد در هبوط و صعود خلاصه می کند. می توان گفت نوستالژی و مسئله بازگشت به اصل و موطن اصلی مفهومی بس درخشان است که نظر بسیاری از عرفا را به خود جلب کرده است. اندیشه بازگشت به موطن اصلی از نظر عرفانی صعود از خود بیگانگی نفس و رسیدن به منشا اصلی انسانی است.
مولانا جلال الدّین بلخی توجه خاص به مسئله نوستالژی ( آرزوی بازگشت به موطن اصلی ) داشته و در مثنوی، حُزن غربت را به حلاوت بازگشت گره می زند و سلطان ولد فرزند بزرگ مولانا نیز در رباب نامه با بهره گیری از مضامین روح مثنوی به طور طبیعی در این راه گام برداشته است. مقاله حاضر بر آن است نشان دهد که در فضای غریبی نی و رباب یک اندیشه واحد نهفته است.
نظریه اسلامی هوش معنوی: طراحی الگوی هوش معنوی با رویکرد اسلامی به عنوان سرمایه معنوی مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۹
39 - 74
حوزههای تخصصی:
هوش معنوی دستاورد ده ها سال تحقیقات در حوزه روانشناسی دین است که به عنوان زیرساخت سرمایه معنوی نقش مهمی در ارتقاء سرمایه روانشناختی، بهزیستی و بلوغ معنوی فردی، اثربخشی مدیریت و رهبری دارد. با توجه به تأیید نقش آموزه های ادیان در شکل گیری مفهوم هوش معنوی و ارتقاء آن در متون پژوهشی معاصر و خلاء پژوهشی موجود از منظر مطالعات اسلامی، هدف تحقیق حاضر تبیین مبانی نظری، استنباط ابعاد و نشانگان هوش معنوی از منابع اسلامی و طراحی مدل هوش معنوی از دیدگاه اسلامی است. پرسش اصلی تحقیق این است که آیا هوش معنوی به صورت مستقیم یا ضمنی در متون اصلی، منابع فلسفی و عرفانی اسلامی مفهوم پردازی شده است؟ و اگر پاسخ مثبت باشد مؤلفه ها و شاخص های آن کدامند؟ برای تدوین این الگو از روش کیفی تحلیل اسنادی با دو تکنیک تحلیل مفهومی و تحلیل مضمون و نیز پردازش مستقل از طریق نرم افزار MAXQDA استفاده شده است. برای اطمینان از اعتبار تحقیق و الگوی آن، روش تکمیل شده ارزیابی مطالعات کیفی لینکولن و گوبا شامل چهار معیار موثق بودن، اعتبار و اطمینان پذیری، تأیید پذیری و انتقال پذیری مد نظر بود. نتایج نشان داد که این مفهوم در متون اسلامی در قالب سامانه ترکیبی از سه مقوله عقل، قلب و حکمت پردازش و با واژگانی مانند قوه قدسیه،عقل قدسی، هوش باطنی، فراست مؤمنانه، بالاترین مرتبه ذکاوت،حکمت، قوه شهود و نیز با عین واژه هوش معنوی طرح و بررسی شده و هوشمندان معنوی با عنوان« اولوالباب» و « اولی الابصار» معرفی شده اند. مؤلفه های پنجگانه و شاخص های استخراج شده از متون و منابع اسلامی عبارتند از: جستارگری معنا و هدف (با شاخص های پرسشگری و تفکر انتقادی وجودی،کشف و خلق معنا و هدف در زندگی و کار)، ظرفیت تعالی شناختی (با شاخص های فضیلت مندی نیروی شناختی، توانایی فراروندگی در شیوه ها، مراتب و منابع شناخت)؛ توانایی کسب آگاهی های متعالی (با شاخص های خداآگاهی، خودآگاهی متعالی، ادراک آیه ای هستی، تشخیص خیر و شرّ)؛ معنویّت ( با شاخص زندگی معنوی درونی) و حکمت (با شاخص زیست حکیمانه/ خردمندانه.
تأثیر اماکن مذهبی بر تجربه های عرفانی و اعتقادات دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجربه عرفانی، یکی از مهم ترین ره آوردها و ارمغان های پالایش روحی است. این نوع تجربه و صیقل درونی، با تمام تلاش های روحی و جسمی انسان ارتباط دارد، یعنی تمام توان انسان را برای کسب معرفت و تجربه معرفتی به خود اختصاص می دهد. تلاش های انسان برای دریافت این نوع تجربه ها بسیار متنوع و گوناگون است. یکی از راه کارهای انسان برای درک حالت های زیبای روحی و ارتباط با حقیقت مطلق، توسّل به ائمه، زیارت مکان های متبرکه و تصفیه درونی خ ویش است. مکان های مقدس و بقاع متبرکه نیز هم در بُعد اجتماعی و هم در بُعد زمانی، نقش بسیار مهمی در پالایش درونی و روحی انسان دارند. هدف عمده پژوهش، بازخوانی، نقد و تفسر تأثیر و کارکرد سفرهای زیارتی و مکان های متبرک امامزاده صالح تجریش و حرم شاه عبدالعظیم حسنی بر شناخت و مؤلفه های عرفانیِ شناخت درونی انسان دارد.
فَرگشتِ تاریخی- اعتقادیِ واژه «حُبّ» از ادبیّات عصر جاهلی تا آموزه های عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸
149 - 173
حوزههای تخصصی:
بحث و تحقیق درباره محتوا و ساختارهای لفظی و معنویِ قرآن کریم از نخستین رویکردهای علما و اندیشمندانِ مسلمان در تاریخ اسلام محسوب می شود؛ اهمّیت این رویکردها تا بحدّی است که درکِ زمینه ها و ویژگی های لفظی و بلاغی قرآن کریم را بستری برای فهم درست و صحیحِ اندیشه های وحیانی می دانند. محور همنشینی واژه «حُبّ» در هنجارهای ادبی- اجتماعی جامعه جاهلی، منحصر به عرائس شعری، محبوبه های شاعران و اَبطال، و آثار مسکن و کاشانه و دیار آنها محدود می شد و مفاهیم والا و چالش برانگیز اعتقادی، مدّنظر نبود امّا در رهیافت های معناشناختی قرآن کریم، حوزه معنایی «حُبّ» رنگ اعتقادی- اسلامی به خود گرفت و نظام دِلالی آن، از حُبّ و عشقِ زمینی، به حُبّ الهی و محبّت چندسویه و متعالی خدا- انسان تغییر جهت داد.
نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد تغییر گفتمان جاهلی به اسلام و عرفان اسلامی، سبب شد بِساطَت و مادّی گریِ عرب جاهلی، جای خود را به تأمّل در حیات و هستی بدهد و انسانِ مسلمان، با تکیه بر تعلیمات اسلامی و تأکید بر اصالت تعابیر و معانی قرآنی، نگاه فرامادّی خود را به موضوع حُب و محبّت نیز منعطف سازد چنانکه التذاذ صرفِ مادّی در عصر جاهلی، در پرتو آموزه های قرآنی، به تعابیری همچون «ایثار»، «وُدّ»، «صفای مودّت»، «ترجیح دادن» و... تحوّل پیدا کرد.
«بررسی عرفان عاشورایی در اندیشه مولانا و عمان سامانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماجرای کربلا تراژدی سهمگینی است که همه صحنه های آن لبریز از احساس و عاطفه وایثار و عشق است.درباره حادثه بزرگ عاشورا، از جهات مختلفسخن گفته شده، اما بسیاری از اسرار بنیادی این قیام و شهادت، همچنان نیازمند تامل ودقت است. یکی از ابعاد متنوع و مهم اینحادثه، بعد عرفانی آن است، که هرگاه چنین ماجرایی در منظر تیزبین و لطیف عارف قرار گیرد و بر مفاهیم بلندعرفانی منطبق گردد و با زبان رمز و تمثیل و بهره گیری از قدرت تصاویرشاعرانه، عرضه شود، زوایای تازه ای از آن آشکار می شود. مقاله حاضر کوششی است در راه دست یابی به زبده اندیشه های دو تن از نام آوران ادبیات عرفانی ایران در خصوص عرفان عاشورایی: مولانا جلال الدین محمد بلخی و عمان سامانی. نویسنده کوشیده است نخست با استفاده از آثار مشهور این دو شاعر و نیز با یاری جستن از شرح و تفسیرها و کتاب های تحلیلی برجسته ترین جنبه های عرفان عاشورایی را در اندیشه آنان مطرح نماید و آن گاه با استناد به ابیاتی از آثار برجسته این دو شاعر، عرفان عاشورایی را در اشعارشان بررسی نماید و در نهایت با مقایسه تطبیقی نقاط اشتراک و اختلاف اندیشه این دو شاعر بزرگ را باز نماید.
بررسی تطبیقی عرش در عرفان اسلامی و عرفان یهود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های مشترک در دین اسلام و یهود موضوع عرش می باشد که در این تحقیق به شناخت و تشابهات و تفاوت آن در این دو دین می پردازیم. در عرفان اسلامی موضوع عرش، بسیار دقیق در آموزه های قرآنی روشن گردیده است و دیدگاه برخی از بزرگان صوفیه درباره عرش بدانجا رسید که عرش را قلب مؤمن می دانند و استوای الهی را بر این عرش حضور خداوند در دل مؤمن می انگارند و قلب انسان کامل را عرش الرحمن معرفی می کنند. عرفان مرکبه (عرفان عرشی) قدیمی ترین نوع عرفان بوده است که روح برای بازگشت به اصل خدایی باید از هفت آسمان یا هفت قصر یا هفت فلک عبور کند که نهایتاً شهود خداوند بر عشر یا «ارابه» می انجامد. سالک در جستجوی خدا مانند شاهد درگاه شاهانه باید از راه ها و تالارهای باشکوه عبور کند تا به شهود عرش الهی نایل شود. کسی که مشتاق ورود به عرش و قصرهای ملائکه است می بایست روزهای متوالی روزه دار باشد و سرش را بین دو زانو قرار دهد، و مزمورات و ادعیه روحانی و سروده های ربّانی تلاوت کند و در عرفان یهود توصیف انسان وار پروردار در آن بسیار مشهود است.
اندیشه وحدت وجود در شعر عبدالغنی نابلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وحدت وجود یکی از مفاهیم کلیدی در عرفان و تصوف اسلامی است و همواره بخشی از نظرات و آراء عرفا را به خود اختصاص داده است. عقیده وحدت وجود قائل به آن است که وجود حقیقی تنها از آن خداوند است و سایر کائنات و موجودات جلوه ای از وجود باری تعالی هستند. این رویکرد عرفانی در ادبیات عربی بازتاب گسترده ای یافته و شاعران عارف مسلک آن را به گونه های مختلف در شعر خود بیان داشته اند. از جمله از این شاعران عبدالغنی نابلسی عارف، شاعر و نویسنده دوره عثمانی است که موضوع وحدت وجود در شعر او جایگاه ویژه ای داردو بن مایه اصلی سروده های او در دیوان موسوم به «دیوان الحقائق و مجموع الرقائق» را تشکیل می دهد. پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوا، به بررسی جنبه های مختلف مضمون وحدت وجود در شعر عبدالغنی نابلسی پرداخته است. برآیند پژوهش نشان می دهد که وحدت وجود در شعر نابلسی دارای سه لایه اصلی است؛ تجلی ذات خداوندی در مظاهر هستی، یگانگی روح انسان با روح خداوندی و به تعبیری دیگر فنای فی الله، و لایه سوم شامل استدلال ها و تمثیل هایی است که شاعر در دفاع از این عقیده بیان نموده است.
تحلیل تضمین های محمدتقی مظفرکرمانی از مثنوی مولوی در تفسیر عرفانی بحرالاسرار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۲
185 - 204
حوزههای تخصصی:
ادبیات کهن فارسی و آثار شاعران و نویسندگان قرون متقدم، همواره موردتوجه عموم ادب دوستان، شاعران و نویسندگان متاخر قرارگرفته است. در این باره آثار دوران زندیه و قاجار، به علت رویکرد تقلیدی کمتر موردتوجه اند و این بی توجهی، باعث می شود بسیاری از معارف آن دوره در پرده ابهام باقی بماند. با وجود این در دوران یادشده، آثاری یافت می شوند که از جهات بسیاری شایان اهمیت هستند. یکی از آثار عرفانی ارزشمند در دوره قاجار، مثنوی بحرالاسرار است. این مثنوی، تفسیر عرفانی منظومی از سوره مبارکه حمد است که با تأسّی به دیدگاه وحدت وجودی شیخ اکبر، محی الدین ابن عربی، به نظم کشیده شده است. این مثنوی سروده محمدتقی مظفرکرمانی از اطباء، علما، فقها و عرفای بزرگ اوایل دوره قاجار است. مظفرکرمانی در این اثر کوشیده است تفسیر سوره مبارکه حمد را براساس نگرش فلسفی عرفانی "وحدت وجود" به نظم در آورد. این اثر در بحر رمل مسدس محذوف ( وزن مثنوی مولوی) سروده شده است. در سراسر این مثنوی که حدود پنج هزار بیت است، ضمن توجه فراوان به آیات قرآن، احادیث، ادعیه و خطبه ها، تلمیحات زیاد و نیز تضمین هایی از اشعار مولانا به چشم می خورد. نگارنده در این مقاله ضمن معرفی منظومه و سراینده آن، به بررسی تاثیر ابیات مثنوی مولوی و تضمین های محمدتقی مظفرکرمانی از آن می پردازد و می کوشد تاثیر این ابیات را بر هدف ناظم اثر بازنماید.