فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۱٬۸۹۹ مورد.
بنت الشاطی و ساماندهی تفسیر ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عایشه عبدالرحمن، معروف به بنت الشاطی، از اندیشمندان جهان عرب و قرآن پژوهان معاصر است که آرای قرآن شناختی او در چند دهه اخیر همواره مورد توجه دانشمندان و محققان در حوزه قرآن شناسی بوده است. مطابق آنچه خود او گفته، در روش تفسیر از مکتب ادبی، که استادش امین خولی آن را ترویج می کرد، تأثیرپذیر بوده است. بنابراین می توان گفت که تفسیر بیانی، که یکی از مهم ترین آثار اوست، حاصل باروری اندیشه او با آموزه های امین خولی است. مهم ترین مبانی و اصول قرآن شناختی بنت الشاطی در این تفسیر عبارتند از: 1. وحدت موضوعی سوره های دفعی النزول و هر یک از واحدهای نزول در دیگر سوره ها؛ 2. عدم وجود ترادف در قرآن؛ 3. عدم تحمیل قواعد دستوری بر قرآن؛ 4. تأکید بر روش مراجعه متقابل (داور قرار دادن سیاق آیات در فهم نصوص قرآن).
در این مقاله ضمن معرفی عایشه بنت الشاطی و اندیشه های امین خولی در مکتب ادبی تفسیر قرآن، این مبانی چهارگانه، که در روش تفسیری بنت الشاطی نقشی کلیدی دارند مورد بررسی قرار می گیرد.
سه نظریه درباره زبان دین و شش مفسر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی و ارزیابی دیدگاه تفسیری شش مفسر مشهور، با پیش زمینه های فکری مختلف، امین الاسلام طبرسی، جاراللّه زَمَخْشَری، فخر رازی، ابوالقاسم قشیری، رشیدالدین میبدی و علامه طباطبایی است تا دریابیم از دیدگاه آنان، در تفسیر آیات متشابه قرآن، وزن هر کدام از سه نظریه مطرح درباره چیستی زبان دین، یعنی اشتراک معنوی، اشتراک لفظی، و تمثیلی، چیست. برای رسیدن به این هدف، ابتدا، این سه نظریه را بررسی و به اختصار نقد خواهیم کرد. سپس آرای شش مفسر مشهور در تفسیر چند آیه از آیات متشابه کلام الله مجید بررسی خواهد شد. در پایان نشان می دهیم همه این مفسران کمترین استقبال را از نظریة اشتراک لفظی کرده اند و اصل را بر اشتراک معنوی واژه ها و عبارت ها گذاشته اند. در مقام بعد و بسیار نزدیک به نظریه اشتراک معنوی، نظریه تمثیلی قرار گرفته است. به علاوه، تمایل به نظریه اشتراک لفظی در بین مفسران دارای دیدگاه صوفیانه - عارفانه بیشتر است. اما عارفی شیعی مثل علامه طباطبایی، به این نظریه تمایلی ندارد. بالأخره، می توان گفت که نظریه تمثیلی شاید فصل مشترک دیدگاه های مفسران مختلف با پیش زمینه های فکری گوناگون باشد و این مزیت دیگری برای این نظریه است.
اسرار ناگشوده تاویل در تفسیر کشف الاسرار
حوزههای تخصصی:
میبدی تفسیر استادش خواجه عبد الله انصاری را بسط داده و اشارات، حقایق و لطایف آن را توضیح و شرح داده و نامش را کشف الاسرار و عده الابرار نهاده است. زیبایی بیان و نثر روان فارسی آن از امتیازهای این میراث قرن ششمی است. جداسازی ترجمه از تفسیر و اشارات از دیگر امتیازهای آن است. نام گذاری این اثر گرانسنگ به کشف الاسرار بدون دلیل نیست. راززدایی از معانی و مفاهیم اصطلاحات و عبارات قرآنی مدعای اصلی میبدی است. تاویل از مهمترین بحث هایی است که از صدر اسلام تا کنون معرکه آرا است. معانی گوناگون و موضع گیری های متفاوتی در باره تاویل در این تفسیر آمده و نشان می دهد راز تاویل هنوز سر به مهر باقی مانده است و رازگشایی از آن با اعتقاد به ظاهرگرایی در تفسیر متن، نکوهش تاویل کلامی آیات و گرایش به تفسیر عرفانی پیچیدگی آن را دو چندان کرده و در نتیجه میبدی نتوانسته اسرار تاویل را بازگشایی کند.
بررسی روابط متنی قرآن (مطالعة موردی سورة احقاف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مطالعات میان رشته ای در تمامی علوم به ویژه علوم انسانی از اهمیّت زیادی برخوردارند. از جملة این مطالعات، می توان به مطالعات بین رشته ای علوم قرآنی و زبان شناسی اشاره کرد. هدف از پژوهش حاضر، ارائة یک نظریّة معنایی نظام مند برای توجیه روابط متنی موجود در قرآن می باشد. در این پژوهش، پژوهندگان به دنبال بررسی انسجام، پیوستگی و روابط متنی در سورة احقاف می باشد. بدین منظور، علاوه بر نظریّة انسجام، از نظریّة ربط که از رویکردهای جدید مطالعات زبان شناسی می باشد، نیز استفاده شده است. در راستای نیل به این هدف، ابتدا متن سوره به چند حوزة معنایی تقسیم شده، سپس انسجام درون و بین آیه ای هر حوزة معنایی بررسی شده است. ربط هر حوزة معنایی و عوامل ارتباطی که مجموعه ای از آیات را در یک حوزة معنایی قرار می دهد، در مرحلة بعد بررسی شده اند. در پایان انسجام بین همة حوزه های معنایی تشکیل دهندة سوره و نیز ربط و عوامل ربط بین حوزه ای نیز مشخّص شده اند. یافته های پژوهش پیش رو حاکی از آن است که آیات سورة احقاف علاوه بر انسجام درون و بین آیه ای، از انسجام بین حوزه ای نیز برخوردار است. آیه های هر حوزة معنایی و نیز حوزه های معنایی مختلف، از طریق عوامل ربط همچون شمول معنایی، ارجاع ضمیر پیش آیندی، ارجاع ضمیر پس آیندی، قیاس، تقابل و تمثیل، به هم مرتبط می شوند.
« ترجمه معنا شناختی عناصر فعلی- اسمی در قرآن »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ر زبانعربی کلمه از اسم، فعل و حرف تشکیل می شود. وهرکدام از این عناصر در جایگاه خود معنای خاصی را به ذهن متبادر می کند. در قرآن کریم که در اوج فصاحت و بلاغت است، به دقیق ترین شکل از این عناصر مدد گرفته شده است. از آن جا که واژگان وحی به طور دقیق و کامل، مفاهیم و معانی مورد نظر را منتقل می کنند لذا ترجمه آیات نیز باید در نهایت دقت و ظرافت انجام شود. گروهای فعلی اساساً علاوه بر معنا بر عنصر زمان نیز دلالتی دارند، حال آنکه گروه های اسمی مقید به تخته بند زمان نیستند بلکه در گستره زمان ( گذشته، حال و آینده) جاری اند. در این میان برگردان عناصر فعلی قرآن در ترجمه های فارسی به جهت برابری های دو زبان مناقشه ای در پی ندارد و آنچه محل تأمل و بررسی است معادل گذاری عناصر اسمی است که غالباً در ترجمه های قرآن نادیده انگاشته شده و به عناصر فعلی برگردانده شده است. چنین مواجهه ای از سوی مترجمان نهایتاً موجب عدم تعادل میان معادل های ذکر شده با ما به ازای آن در متن اصلی گشته است. در این نوشتار تعدادی از ترجمه های آیات قرآن کریم که در آن از عناصر اسمی-فعلی استفاده شده، مورد بررسی قرار گرفته و معادل دقیق عنصر اسمی- فعلی برای آن برگزیده شده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است.
معنای « نجد » و « نجدین » و مراد آیه «و هدیناه النجدین»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد شیخ طوسی نسبت به پیشینیان در مسئله؛ روایات تأویلی در حق اهل بیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخ الطائفه محمد بن حسن طوسی در قرن پنجم هجری و در فضای ویژه آن روز بغداد تفسیری نگاشته که از هر حیث با تفاسیر شیعی پیش از خود متمایز است. یکی از ابعاد برجسته آن، میزان و چگونگی بهره گیری شیخ طوسی از گونه روایات تأویلی در حق اهل بیت است. جستار حاضر به طور مشخص در پی بررسی و پاسخ گویی به این مسئله است که دلیل تغییر رویکرد شیخ طوسی در این زمینه خاص نسبت به پیشینیان خود چه بوده است و به چه علت از ذکر بسیاری از روایات تأویلی که مفاهیم برخی آیات را بر اهل بیت تطبیق داده اند، اجتناب کرده و آن ها را محل توجه و نظر قرار نداده است؟ پاسخ این سؤال در گام نخست، مبانی شیخ طوسی در گزینش روایات تأویلی و در گام بعدی عامل مؤثر در تغییر این مبانی نسبت به پیشینیان را برای ما روشن خواهد ساخت.
تفسیر به رأی در اندیشه های تفسیری علامه طباطبائی با تأکید بر نقش «روش»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تفسیر به رأی» همواره از برجسته ترین مسائل مطرح میان مفسران و دانشمندان علوم قرآنی بوده و تاریخچه آن را تا دوران نزول وحی و دوران زندگانی رسول خدا صلی الله علیه و آله می توان به پیش برد. معروف ترین سخن درباره نفی تفسیر به رأی را امیرالمؤمنین علی علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده است: «قد کذَبَ عَلَی رسول الله صلی الله علیه و آله عَلَی عهده حتی قام خطیبا، فقال: أیها الناسُ، قد کثرت علی الکذابةُ، فمَن کذب علی متعمّدا فلیتبوّء مقعدَه مِن النارِ؛ ثمّ کذب علیه من بعده.»
مراد از «تفسیر به رأی» عبارت است از: تفسیر قرآن بر اساس استقلال رأی و بی نیازی از منابع و مستندات معتبر، با هر انگیزه و هدفی که باشد. برای نهی از تفسیر به رأی، می توان استناد به بسیاری از آیات و روایات کرد. روایات نفی از تفسیر به رأی را می توان به پنج دسته تقسیم نمود. علّامه طباطبائی از مجموع روایات، به ویژه روایات دسته پنجم، نتیجه می گیرد که نهی در روایات، مربوط به روش تفسیر است، نه اصل تفسیر؛ یعنی اگر با روش نادرست وارد تفسیر قرآن شویم، حتی اگر به نتیجه درست هم منجر شود، باز هم ناپسند، نکوهیده و محکوم است.
گونه شناسی توجیه اعراب در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۶)
حوزههای تخصصی:
اعراب قرآن و تجزیه و تحلیل این متن مقدس بر اساس قواعد عربی، یکی از کهن ترین علوم اسلامی قرآنی است. از سویی دیگر، به دلایلی، گاهی برای یک یا چند لفظ، عبارت قرآنی، اعراب های مختلفی ذکر شده یا محتمل می شود. در این صورت است که نیاز به توجیه صحت این اعراب یا نقد و بررسی صحت و سقم آن ها می شود. علم توجیه اعراب قرآنی، در حقیقت، متصدی این امر است که بر اساس مستندات متعددی، به توجیه، نقد و بررسی اعراب های مختلف که هر یک منجر به معنایی می شود، بپردازد. در این مقاله، ابتدا به مفهوم شناسی علم توجیه اعراب با تجزیه تحلیل عناصر تشکیل دهنده این اصطلاح، سپس به اختصار، به گونه شناسی توجیهات اعراب قرآنی، و ذکر نمونه هایی از آن پرداخته و به سوالاتی از قبیل اینکه اعراب قرآن، توجیه اعراب قرآن و انواع آن چیست و مفسران و ادیبان، به چه شیوه ای به توجیه اعراب قرآن، به قصد حفظ صحت معنا و قداست آن پرداخته اند، پاسخ داده می شود.
نگاهی به تفسیر قرآن بر اساس ترتیب نزول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مسائلی که در عرصه تفسیر قرآن، ذهن جمعی از فعالان این عرصه را به خود معطوف ساخته، تفسیر قرآن بر اساس ترتیب نزول است. این گروه بر این باورند که این سبک از تفسیر نقش بی بدیلی در کشف نکات روانی، تربیتی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی آیات قرآن دارد که از آن جمله تدریجی بودن مسائل تربیتی و اخلاقی و پیشرفت پلکانی در مبارزه با مشرکان و منکران است. این عده معتقدند که بدون اتخاذ این روش، فهم درست مفاهیم قرآنی و دستیابی به اصول تربیتی و هدایتی قرآن، امکان پذیر نیست و یا دست کم بسیار دشوار است. در این مقاله با اشاره به وحیانی بودن ترتیب موجود و ورود در دو مقوله کیفیت ترتیب موجود در تفسیر امیرمؤمنان× و نزول دفعی و ترتیب موجود در آن، به اثبات رسیده که نه تنها پیمودن روش تفسیر بر اساس ترتیب نزول ضرورتی ندارد بلکه ممکن است گفته شود که خلاف مصلحت و حکمت است.
تجلی خدای گفتگو در کاربرد قرآنی «قُل»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گونه ای از خطاب قرآن، خطاب با قل است که 332 بار آمده است. چنین خطابی ساختار شش بخشی دارد و از حیث پیام قل، فراپیام و مخاطب آن گوناگون است. کاربرد قل در آیات مکی بیش از آیات مدنی است. تناسب بین پیام و مخاطب آن و رصد کردن فراپیام و نیز جستجو از سرّ کاربرد قرآنی قل مسایل تحقیق حاضر است. خطاب قل، بر حسب مخاطب آن پیام، مضمون های گوناگونی از مسایل فقهی و اخلاقی مؤمنان تا پاسخ به اشکال ها و خرده گیری های یهود، کافران، مشرکان و منافقان دارد. خطاب با قل فضای گفتگوی نزدیک خدا و انسان را ترسیم می کند. ترویج فضای گفتگوی نزدیک بر اصول اخلاقی و مبانی کلامی استوار است. مهمترین مبنای کلامی آن، نظریه اسلامی اوصاف باری تعالی بویِژه سه صفت سمیع، بصیر و مکلّم بودن را است. این سه صفت را می توان در تعبیر جامع خدای گفتگو جمع کرد. این دیدگاه، فرضیه های دیگر، چون خطاب تشریف و تاکید رد انگاره بشری بودن قرآن نیز فرا می گیرد.
قرآن در اندیشة قرآنی امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امام خمینی، احیاگر بزرگ قرآن در عصر حاضر، در مکتوبات و سخنرانی ها، اندیشه های قرآنی خود را در مورد منزلت و عظمت قرآن تبیین نموده است. ایشان در بیانات خویش که طی سال های متمادی در مناسبت های مختلف آمده است، جامعیت و فراگیر بودن، عظمت، انسان ساز بودن اعجاز در معارف و محتوی، گستردگی مخاطبین، رابطة قرآن و احادیث و ادعیه، مهجوریت قرآن و برخی دیگر از ویژگی های آن را که برگرفته از کلام وحی و احادیث معصومین(ع) می باشد مورد اشاره قرار داده اند. امام اعتقاد دارد که قرآن دارای مراتب معنایی است به گونه ای که بخشی از معارف ژرف آن تنها برای اهل بیت(ع) قابل دستیابی است.
جایگاه و نقش عقل در منظومه معرفت دینی با تأکید بر آراء علامه طباطبائی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرچند منابع دینی ما اعم از قرآن و سنت معصومان علیهم السلام مخاطبان خود را به تعقل و تفکر دعوت نموده، و اندیشه ورزان مسلمان نیز عقل را به عنوان ابزاری مطمئن برای دستیابی انسان به معرفت لحاظ نموده اند، اما درباره حدود و گستره توانایی های عقل و نیز نقش و جایگاهی که عقل در منظومه معرفت دینی می تواند ایفا نماید، اختلاف نظر جدی میان متفکران اسلامی مشاهده می شود. علّامه طباطبائی با پرهیز از هرگونه افراط و تفریط در این مسئله، ضمن اینکه برای عقل در منظومه معرفت دینی نقش و جایگاهی رفیع قایل شده، و حتی حقانیت احکام قطعی عقل را مبنای حقانیت دین معرفی نموده اند، در عین حال، نسبت به محدودیت های ادراکی عقل در برخی از حوزه های معرفتی دین نیز بی توجه نبوده، و در آثار و نوشته های خود به ویژه تفسیر المیزان آن محدودیت ها را مورد تذکر قرار داده اند.
بررسی اختلاف آراء مفسران شیعه در خصوص مفهوم «لقاء الله» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«لقاء الله» منتهای حرکت آدمی، و روح همه تعالیم و معارف الهی است. اما به رغم اشباع این بحث از نظر کلامی، در باب مراد از «لقاء الله» در آیات قرآن، میان مفسران شیعه که همگی پیرو یک مکتب کلامی هستند، اختلاف نظر دیده می شود و آراء ایشان به 3 دسته قابل تقسیم است: مَجاز بودن «لقاء الله»، شهود باطنی یا علم حضوری در آخرت (با سکوت نسبت به شهود باطنی در دنیا)، و شهود باطنی یا علم حضوری در دنیا. اختلاف آراء بین مفسران بزرگ شیعه، بهترین دلیل بر لزوم بررسی آیات و روایات برای دست یافتن به وحدت نظر می باشد؛ زیرا این اختلاف، منتهای حرکت آدمی را در هاله ای از ابهام فرو برده است.
در این مقاله، با مسلم گرفتن عدم امکان رؤیت جسمانی باریتعالی، فارغ از بحث های کلامی، به اختلاف دیدگاه های شیعه امامیه که بازتاب آن در تفسیر آیات لقاء الله بوده، پرداخته شده تا مفهوم حقیقی «لقاء الله» در قرآن کریم روشن گردد.
طراحی سرفصل درس «تفسیر موضوعی قرآن کریم» متناسب با دانشجویان رشته های هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درس «تفسیر موضوعی قرآن کریم» یکی از دروس معارف اسلامی است که دانشجویان دوره کارشناسی همه رشته های تحصیلی می گذرانند. طراحی سرفصل مناسب برای این درس نقش موثری در تحقق هدف آن دارد و باید با نیازها و ویژگی های دانشجویان تناسب داشته باشد. این پژوهش به دنبال طراحی سرفصل درس تفسیر موضوعی قرآن متناسب با دانشجویان رشته های هنری است. دانشجویان این رشته دارای ویژگی های اختصاصی هستند که آنها را از سایر دانشجویان متمایز می سازد. این پژوهش با استفاده از نرم افزار spss داده های جمع آوری شده از دانشجویان و استادان مورد تجزیه و تحلیل و توصیف قرار گرفته است. موضوعات قرآنی دارای اولویت براساس جمع بندی دیدگاه استادان و دانشجویان برای سرفصل درس «تفسیر موضوعی قرآن کریم» عبارت است از: عشق و محبت، رابطه انسان با دیگران، معنای زندگی، هنر و زیبایی شناسی در قرآن، زیبایی های قرآن، آیاتی از قرآن با بیان تصویری و مباحث فقهی هنر.
تحلیلی بر تفسیر آیات تاریخی با تأکید بر قاعده العبرة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از قواعد تفسیری رایج در تفسیر آیات تاریخی که سبب نزول مشخصی دارند و ناظر به زمان و مکان خاصی هستند، قاعده «العبره بعموم اللفظ لا بخصوص السبب» است. مجرای این قاعده، آیاتی است که لفظ عام و سبب خاص داشته باشند. مدلول قاعده نیز نوعی تعمیم در تفسیر آیه مبنی بر لزوم خروج از مورد نزول است. شاخصه های این قاعده عبارتند از: تمایز مفاد قاعده از مفاد اصاله الاطلاق، نسبی بودن خاص و عام و تعمیم در سطح تفسیر توسعه ای. این قاعده نسبت به «لفظ عام و سبب عام» و «لفظ خاص و سبب خاص» که تعمیم در مورد آنها بی معنا است، جریان ندارد. از آنجایی که تعمیم به معنای تعمیم حکم است و در نقل تاریخ در آیات تاریخی، حکمی وجود ندارد، این قاعده در این دسته از آیات نیز، جاری نمی گردد. زمینه هایی که موجب شده است تا این قاعده به تفسیر قرآن اختصاص یابد، عبارتند از: عدم تطابق غالبی لفظ و سبب در قرآن و جدایی حداکثری متن از فضای متن در قرآن.
روش فلسفی ابن سینا در تفسیر حروف مقطعه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره تفسیر و فهم معانی حروف مقطعه قرآن از مهم ترین مسائل تفسیری به شمار رفته است. ابن سینا به عنوان یک فیلسوف مسلمان در تفسیر آیات از روش فلسفی و مبانی حکمت خود که بیش تر جنبه نوافلاطونی دارد، بهره می گیرد. او در رساله النیروزیه که به تفسیر حروف مقطعه اختصاص دارد، ابتدا به بیان مبانی حکمت خود مانند نظریه صدور و پیدایش نظریه صدور و پیدایش موجودات از واجب الوجود، می پردازد و سپس سعی می کند تا با استفاده از نظریه حروف ابجد، حروف مقطعه قرآنی را بر این مبانی تطبیق و تفسیر کند. از نظر وی هر یک از حروف مقطعه که معادل حروف ابجد در نظر گرفته می شوند، به صورت فردی یا در حال ترکیب با حروف دیگر، بر اساس قوانین خاصی که ابن سینا ارایه می دهد، با موجودات خاصی متناظر خواهند بود.
روش فقه الحدیثی علامه طباطبایی در المیزان
حوزههای تخصصی:
فقه الحدیث از مهم ترین شاخه های علم حدیث است که به فهم و تبیین روایات می پردازد. نگاهی به تاریخ فقه الحدیث نشان می دهد که بحث از فهم و مقصود واقعی کلام معصومان از عصر خود آن بزرگواران مورد توجه بوده است. محدثان برای فهم احادیث معصومان از روش های مختلفی بهره برده اند. شیوه فقه الحدیثی هر شخصی، بیانگر آراء، نگرش و میزان تسلط او بر حدیث و علوم حدیث است.
شناخت آرای حدیثی علامه طباطبایی به عنوان یکی از مفسران بزرگ قرآن که در تفسیر خود از روایات فراوانی بهره جسته، جهت فهم بهتر المیزان و در نهایت، کلام وحی، ضرورت دارد. هدف این نوشتار، پاسخ به برخی شبهات درباره بی فایده بودن بحث های روایی المیزان و فقط جنبه موید داشتن آنها است.
درباره مباحث حدیثی المیزان مطالبی بیان شده است؛ اما تا کنون پژوهشی مستقل در شناخت روش فقه-الحدیثی علامه در المیزان انجام نشده است. این مقاله ضمن بیان گوشه ای از تلاش های فقه الحدیثی علامه طباطبایی در المیزان در پی روشن ساختن روش ایشان و اثبات شخصیت حدیثی والای اوست.
مصداق شناسی نورالله با تأکید بر آیه 8 صف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترکیب «نور الله» در آیات قرآن کریم، تنها در آیه 32 سوره توبه و 8 سوره صف به کار رفته است. این مقاله در صدد بررسی مفهوم نور الله با محوریت آیه 8 سوره صف است. تعبیر نور الله، نشان دهنده امر مهمی است که خداوند فرموده با وجود عناد و کراهت دشمنان، آن را تمام می کند. نور الله در زمان های مختلف مورد استناد ائمه قرار گرفته است. اضافه نور به الله از باب تخصیص است و نور الله مفهوم کلی و قابل صدق بر کثیرین دارد، ازاین رو مفسران در معنا و تفسیر آن، مفاهیمی مانند: ایمان، اسلام، دین، قرآن، معجزات، نفس و شأن رسول الله، ولایت و امامت ائمه را بیان داشته اند.