فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱٬۸۹۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
برخی از طرف داران نظریة «عصری بودن قرآن» با استناد به ادلة درون دینی، به دنبال اثبات این موضوع بوده اند. یکی از این دلایل آنان آیة «نهی از سؤال» است. اینان با محور قرار دادن یکی از دو شأن نزول ذکر شده برای آیه، که نهی از سؤال را دربارة مسائل فقهی می داند، این گونه نتیجه می گیرند که بسیاری از احکام دین پاسخ سؤالات نابجایی است که اگرچه مورد نهی قرآن قرار گرفته، اما پس از پرسش، به عنوان «عرضیات» وارد دین گردیده و این نشانة «عصری بودن قرآن» است.
در این مقاله، با بررسی دقیق مفاد آیة «نهی از سؤال»، اثبات می شود که شأن نزول صحیح آیة مذکور، سؤال از اموری همانند اجل انسان، سعادت، شقاوت و اموری بوده که مصلحت در ندانستن آن است و بر فرض قبول شأن نزول دیگر، باز نمی توان «عرضی بودن برخی احکام قرآن» و درنتیجه، «عصری بودن آن» را اثبات کرد.
نقد دیدگاه علّامه شوشتری در جعلی بودن برخی روایات تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عمل تفسیر با استناد به «منابع تفسیر» انجام می پذیرد. مراد از منابع تفسیر، اموری است که شناخت های لازم درباره معنا و مراد آیات را در اختیار مفسّر قرار می دهد. یکی از مهم ترین منابع تفسیری، روایات منقول از اهل بیت علیهم السلام، و یکی از منابع در این باب، تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام می باشد. این مقاله به بررسی و نقد آرای علّامه شوشتری درباره نمونه هایی از روایات منقول در تفسیر مذکور می پردازد و نشان می دهد ادلّه مورد استناد ایشان برای اثبات مجعول بودن این روایات از قبیل انفراد نقل روایت در منبع شیعی تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام و عدم نقل آن در منابع عامه، ظهور بدوی روایت، مفاد صدر روایت بدون توجه به آنچه در ذیل آن آمده و استبعاد محتوای روایت گرچه ظن به صدور این روایات را کاهش می دهد، اما نمی تواند مجعول بودن آنها را به اثبات رساند و دستمایه این مدعا قرار گیرد که تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام سر تا سر مجعول است.
توسیط و عدم توسیط قرآنی در نگره معناشناختی و زیباشناختی علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بلاغیان سنتی ما همواره تأکید کرده اند که ترکیب ها و ساختارهای کلام بلیغ ارزش زیباشناختی و معناشناختی دارد. در متن قرآن کریم آرایش اجزای جمله با مهندسی خاصی صورت پذیرفته و ترکیب های زیبا و معناداری پدید آمده است. یکی از این آرایش های زیبا و معنادار آن است که جزئی از جمله در میان دو جزء دیگر قرار گرفته است. یکی دیگر از این آرایش ها نیز آن است که در جایی که انتظار ذکر جزئی در بین دو جزء دیگر داریم، این جزء ذکر نشود. مفسران و معربان، این اسلوب ها را با «حذف» و «تقدیر» معنا کرده اند، اما علامه طباطبایی بر آن است که تقدیرگرایی، افزون بر آنکه بخشی از معنای آیه را پنهان می کند، زیبایی شگفت آور آیه را نیز از بین می برد. وی با نگاه ویژه ای که به این اسلوب دارد، آن را معنادار و پدیدآورندة زیبایی منحصربه فردی یافته است. قاعده انگاری این نگاه ویژه با مشکلاتی روبه رو است که در این مقاله آن اشکال ها بررسی و جایگاه تفسیری و ارزش زیبایی شناختی این نگاه به مثابة قاعده ای فراگیر اثبات شده است.
روش مواجهه علامه فضل الله با روایات تفسیری در «من وحی القرآن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«من وحی القرآن» از تفاسیر معاصر است که تفسیر آیات قرآن را در قالبی تحرک بخش، عصری و تربیتی عهده دار گردیده است. البته در کنار این ویژگی، گزارش روایات منتسب به معصوم و دیگر گزارش های تاریخی مرتبط با آیات، در آن نمودی نمایان دارد. مطابق بررسی صورت گرفته، تعامل فضل الله با روایات سخت گیرانه و قابل تأمل است؛ در این مقال، عوامل سخت گیری فضل الله در مواجهه با روایات تفسیری و گزارش های تاریخی، و موانع استفاده هرچه گسترده تر مؤلف من وحی القرآن از آنها به کاستی های گوناگونی موجود در آنها نسبت داده شده است. پیداست که این رویکرد سختگیرانه در مواردی با انتقاد مواجه است که بدان پرداخته شده است.
علوم تفسیری
حوزههای تخصصی:
[مقاله حاضر اثر پروفسور جین دمن مک اولیف، قرآن پژوه معروف وسرویراستار دایره المعارف قرآن لیدن، است. وی در این مقاله به تبیین و معرفی اجمالی علوم قرآنی پرداخته است. محور کار مک اولیف در این کار دو کتاب معروف و مهم علوم قرآنی یعنی «البرهان فی علوم القرآن» اثر زرکشی و «الاتقان فی علوم القرآن» اثر سیوطی است. او از مقایسه این دو کتاب مطالب سودمندی را در عرصه یاد شده ارائه داده است.]
متشابهات قرآن و تفسیر صحیح آن از دیدگاه ابن شهرآشوب مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از آثار مهم در حوزه آیات متشابه و مشکل قرآن کریم، کتاب «متشابه القرآن و المختلف فیه» اثر محمد بن علی بن شهر آشوب مازندرانی است. وی در این کتاب به تحلیل و بررسی متشابهات قرآن به صورت موضوعی پرداخته است و دامنه بحث او را مباحث متنوعی از اصول اعتقادی، فقه، احکام شرعی و علوم قرآنی تشکیل داده است. وی تشابه در قرآن را از سه منظر: اختلاف در امور دینی، آیات متناقض و آیاتی که دو یا چند معنا از آن محتمل است و باید بر معنای درست تر حمل شود، می داند؛ در این مقاله با تکیه بر کتاب مذکور، دیدگاه های تفسیری ابن شهر آشوب در تبیین آیات متشابه و مشکل قرآن، مورد پردازش قرار گرفته است. براساس این پژوهش دانسته می شود که وی با بهره مندی از روش های مختلف همراه با جهت گیری عالمانه، به تصحیح شبهات و انحرافات موجود دراین باره پرداخته و پرده از ابهام آنها برداشته است.
چرایی عدم انطباق برخی پرسش و پاسخ های قرآن با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پاسخ های قرآن کریم غالباً منطبق با پرسش های مخاطبان است؛ اما برخلاف انتظار، برخی پاسخ ها با پرسش مخاطب منطبق به نظر نمی رسد؛ بلکه گاه به جای پاسخ متن پرسش، موضوع مهم دیگری مطرح شده است؛ مثلاً در پاسخ به اینکه «چه انفاق کنیم؟»، به بیان «مصارف انفاق» پرداخته و در پاسخ «چرایی تغییر شکل ماه»، به «فوائد تغییر شکل ماه» اشاره کرده است. این شیوه در اصطلاح اهل بلاغت «اسلوب حکیم» خوانده می شود.
این پژوهش درصدد توجیه عدم انطباق ظاهری برخی پاسخ های قرآنی به روش توصیفی تحلیلی با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی برآمده و بدین نتیجه دست یافته است که قرآن، در همة موارد مزبور، با امتناع از پاسخ روشن به برخی پرسش های مخاطبان، ضمن بیان موضوع مهم تر و مورد نیاز بیشتر پرسشگران، به آنان شیوه پرسش درست را تعلیم داده است. بررسی این موارد، ضمن تحلیل یکی از زیبایی های بدیعی قرآن، شبهه ناهماهنگی برخی آیات قرآن را نیز برطرف می کند.
مقایسه دیدگاه ابن جوزی و زرکشی در مفهوم شناسی وجوه و نظائر
حوزههای تخصصی:
علم وجوه و نظائر از قرون اولیه اسلامی مورد توجه دانشمندان حوزه تفسیر و علوم قرآن بوده است؛ اما هیچ تعریفی از آن ارائه نداده اند. از آنجا که این علم مربوط به معانی واژگان است، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اولین کسی که به طور خاص به تعریف این علم پرداخته ابن جوزی (م 597 ق) است. در دوره های بعد نظر وی توسط زرکشی (م 794 ق) مورد نقد قرار گرفته و تعریف دیگری از وجوه و نظائر ارائه شده است. وجوه در هر دو تعریف ناظر به معانی متعدد است و تنها، واژگان دارای وجوه هستند، نه جملات و عبارات.
از تفاوت های بارز این دو تعریف، تفاوت در تعریف نظائر است. در تعریف ابن جوزی نظائر ناظر به لفظ کلمه است؛ ولی در تعریف زرکشی ناظر به مصادیق یک واژه عام. همچنین، زرکشی در تعریف خود از دو اصطلاح «لفظ مشترک» و «الفاظ مطواطئ» استفاده کرده است. این امر موجب شد چند برداشت از معانی وجوه و نظائر صورت گیرد؛ اما به دلیل خالی بودن تعریف ابن جوزی از اصطلاح، گویا و واضح است.
نگره ای جدید دربارة انسجام متنیِ سوره های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی چینش آیات در کنار یکدیگر از دیرباز مورد توجّه دانشمندان اسلامی در اعصار مختلف بوده است. دانشمندانِ نخستین از «نظم» و «مناسبت» میان آیات سخن می گفتند و دانشمندان سدة حاضر از «سوره به منزلة یک کلیت واحد» و «وحدت موضوعی سوره ها». در این مقاله ضمن مروری سریع بر این تلاش ها، به نظریات جدید در حوزة زبان شناسی در زمینة تحلیل متن اشاره شده و ضمن بیان مبانیِ نظری آنها، سعی در یافتن الگویی برای تحلیل چینش آیات در سوره های قرآن کریم با عنایت به کارکرد اصلی این کتاب آسمانی که هدایت و تذکر است، گردیده.
در این راستا با استفاده از نظریات انسجام و خصوصاً پیوند، «الگوی بازگشتی» برای توصیف چگونگی چینش آیات درون یک سوره پیشنهاد و در رابطه با یکی از سوره ها آزمون گردیده است
نقد نظر اتان کلبرگ در تحریف قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اتان کلبرگ، مستشرق و شیعه شناس یهودی، وقوع تحریف در متون مقدس، از جمله قرآن را امری ضروری می شمارد. از دیدگاه او برخی آیات خود قرآن نیز این نکته را تأیید می کنند. تاریخچه قرآن و زمان کتابت کامل متن آن دلیل دیگر اوست. به نظر وی جهت گیری روایات برای اثبات کتابت قرآن در عصر ابوبکر برای فرار از مسأله تحریف قرآن است. کلبرگ با استناد به روایات و ابهام معنایی برخی از واژه گان قرآن درصدد اثبات جمع دیرهنگام و در نتیجه تحریف قرآن برآمده است. او اعتقاد شیعه امامیه به تحریف قرآن را تا عصر آل بویه می داند.
پژوهش حاضر به نقل آراء مذکور و نقد آنها پرداخته تا مصونیت قرآن از تحریف را اثبات کند.
الگوی شلایر ماخر و تعامل سیاق متنی و حالی در دور هرمنوتیکی متناسب قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بنا دارد که تبیینی از تعامل سیاق متنی با سیاق حالی، در حین فهم متن ارائه نماید؛ تعاملی که در دور هرمنوتیک خاصی از فهم متن برقرار می شود. قرآن کلامی الهی است و ویژگی هایی دارد که دور هرمنوتیکی متناسب با خود را اقتضا می کند؛ لذا به بررسی و تبیین ویژگی های مؤثر در نحوه فهم آن پرداخته، با توجه به آن ویژگی ها به ارائه دور هرمنوتیکی متناسب آن مبادرت شده است.
در این دور هرمنوتیکی ارائه شده، تعامل بین سیاق متنی (حاصل از پیوستگی های درون متن) و سیاق حالی (اسباب نزول اعم از عام و خاص)، کاملاً قاعده مند می گردد و ورود به آن بر اساس ترتیب نزول صورت می گیرد. در این تعامل به اصالت و اعتبار متن قرآن نسبت به اسباب نزول نیز توجه می شود.
تأثیر اصل عدل الهی در تفسیر قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اندیشه های کلامی، به ویژه اعتقاد به عدل و حکمت خداوند، در تفسیر قرآن کریم بس اثرگذار است. بررسی این موضوع می تواند رویکرد مفسران عدلی مسلک به تفسیر قرآن را آشکار سازد و گامی در جهت تمایز تفسیر آنها از تفاسیر دیگر نحله های تفسیری کلامی به شمار آید. عدلیه بر این باورند که خداوند عادل و حکیم است و کرداری که خرد زشت بشمارد، از او سر نمی زند. سخن گفتن خداوند در قرآن نیز از همین اصل پیروی می کند. خداوند در قرآن سخنی نگفته که مخاطبان از فهم آن درمانند، بلکه درحدود فهم بشری و چارچوب قوانین محاوره با مخاطبان سخن گفته است. آنچه با عنوان روایات تفسیری نیز از معصومان به دست ما رسیده مشمول همین اصل است. ازاین رو، اگر ظاهر بدوی برخی آیات یا روایات با عدالت و حکمت الهی ناسازگار بود، باید آن را به گونه ای سازگار با عدل و حکمت الهی تفسیر و تحلیل کرد.
«صلح» و «سلم» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«صلح» به عنوان یکی از مفاهیم بنیادین در مطالعات سیاسی و اجتماعی مورد توجه اندیشمندان بسیاری در این حوزه قرار گرفته و تعاریف متعددی از آن بیان شده است. در اکثر تعاریف صلح مفهومی در برابر جنگ تعریف شده و با اتخاذ رویکردی منفی، به «نبود جنگ» تعریف گردیده است. در رویکردهای نوین با اتخاذ نگاهی مثبت و فعال و به منظور ایجاد صلحی پایدار، این مفهوم صرفاً ناظر به جنگ تعریف نشده، بلکه همه عوامل بر هم زننده صلح مورد توجه قرار می گیرند و با اتخاذ منظری درونی و ذهنی به صلح در صدد ایجاد صلح پایدار می باشند. مقایسه تعریف قرآن کریم از صلح گویای یکسانی ها و تفاوت هایی در این موضوع است.
گویاترین واژه در قرآن کریم که معادل صلح متعارف قرار می گیرد، واژه «سلم» است. سلم بیانگر صلح ایمانی و بیرونی است. در این تحقیق با به کارگیری دو روش تحلیل محتوا و معناشناسی زبانی تلاش شده به درک مفهوم سلم در قرآن کریم پرداخته و این نتیجه حاصل شده که همراهی مفهوم سلم در قرآن کریم با مفاهیمی چون عدالت، حق، عزت و ایمان تعریفی متفاوت از صلح ارائه می دهد. صلح اسلامی دارای رویکردی مثبت و درونی به صلح است که در قالبی عادلانه و به منظور دستیابی به اهداف الهی ترسیم می گردد و ارزش عرضی آن ناظر به مقدمه سازی تحقق اهداف دین و عدالت است و خود ارزشی مطلق و نهایی نیست که رسیدن به آن در هر شکلی متعالی تر از حالت نبود صلح تلقی گردد.
نقش روایات امامیه در معادل گزینی مفردات قرآنی و بازتاب آن در نقد ترجمه های معاصر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۴)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر در سایه انتشار شمار قابل توجهی از ترجمه های فارسی قرآن کریم، مقوله «نقد ترجمه های قرآن» نیز به عنوان حوزه ای نوپا در پژوهش های علوم قرآنی شناخته شده که انتشار شمار فزاینده این دسته از آثار در قالب مقالات، کتب و پایان نامه های دانشگاهی خود گواهی گویا بر این مدعاست. بررسی این آثار مبیّن این واقعیت است که بخش قابل توجهی از آنها متأثر از یافته های نوین دانش زبان شناسی به موضوعاتی چون نقد نحوی، صرفی، واژگان، بلاغی، سبکی و گفتمانی اختصاص یافته است که در جای خود اهمیت و ارزش انکارناپذیر دارد. این مقاله بر آن است تا ضمن نقد برخی از معانی مندرج در کتب فرهنگ لغت، با رجوع به روایات تفسیری، به ارائه رویکردی پیشنهادی در خصوص معادل گزینی برخی از واژه های قرآنی برآید و در نهایت ترجمه های ارائه شده از برخی واژگان قرآنی را مورد نقد و بررسی قرار دهد. پر واضح است که در کنار پرداختن به این دسته از روایات، رجوع به فرهنگ های لغت عمومی و اختصاصی با هدف به تصویر کشیدن نسبت و جایگاه این دسته از روایات با فرهنگ های موجود اجتناب ناپذیر می نماید. به باور نویسندگان، این رویکرد پیشنهادی می تواند به عنوان رویکردی جدید در ترجمه و تفسیر آیات قرآن راه گشا باشد.
احتباک و آثار معنایی آن در تفسیر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«احتباک» در بدیع، بدین معناست که در دو کلام پیاپی، از جملة اول، قسمتی که مشابه آن در جملة دوم بیان شده است حذف شود و از جملة دوم نیز بخشی که در جملة اول بدان اشاره شده است حذف گردد. این صنعت با خلق ظرفیت های معنایی در بخشی از آیات قرآن، معنای گسترده ای را در قالبی محدود، به نمایش می گذارد که پژوهش در آن، نشانگر تأثیر علم بدیع در تفسیر است؛ به این صورت: الف. گاه ایجاز، اقتضا می کند در دو موضوع متقابل با احکام جداگانه ، تنها به اصل یکی از دو موضوع و حکم موضوع دیگر، پرداخته شود تا شنونده، اصل متقابل دیگر و حکم لنگة مذکور در کلام را خود کشف کند. ب. گاهی که دو طرف تشبیه انطباق کامل ندارند به مدد احتباک، عدم انطباق ظاهری توجیه می شود. ج. در برخی آیات، که دو فعل متفاوت از حیث زمان به کار رفته و شبهة ناهماهنگی پدید آورده است، صنعت احتباک چنین مواردی را تحلیل می کند. د. احتباک، برخی از شبهات محتوایی آیات و ناسازگاری ظاهری میان آنها را پاسخ می دهد. این مقاله، حاوی نمونه های متعدد قرآنی و تفسیری در این زمینه است.
نقش پیش فرض ها و پیش فهم ها در تفسیر قرآن کریم از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مواجهه با قرآن کریم و تدبّر در آن پیش فرض ها و پیش فهم ها نقش آفرین است. اعتقاد به عدم وصول به فهم نهایی از مهمترین مدعیاتی است که مبتنی بر دخالت پیش فرض ها، پیش فهم ها، علایق و انتظارات مفسّر و همچنین علوم و معارف عصری بر فهم و تفسیر متن است.
دکتر مجتهد شبستری با اعتقاد به همین موضوع معتقد است قرائت ها به صورت امری واقعی و حقیقی متعدد و متفاوتند و در تفسیر متون نمی توان به فهم نهایی نائل شد، اما آیت الله جوادی آملی با رد این مدعا معتقد است مفسّر می تواند از پیش فهم ها و پیش فرض های خود گذر کرده و به فهم نهایی دست یابد. وی بر آن است که علوم و معارف عصری بر تفسیر تأثیرگذار نیست، اگرچه مفسران گاهی به اقتضای نیازهای زمانه به تفسیر می پردازند.
این پژوهش به بررسی و نقد آراء دکتر مجتهد شبستری با تأکید بر آراء آیت الله جوادی آملی در خصوص تأثیر یا عدم تأثیر پیش فرض ها و پیش فهم ها بر فهم و تفسیر متون مقدّس پرداخته است.
اخلاق تفسیر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مباحث مرتبط با پدیده فهم متن و بیان و تفسیر، اخلاق مربوط به آن است. در اخلاق فهم و تفسیر متن پرسش هایی چند مطرح است. برخی از این پرسش ها عبارت است از: آیا انسان در قبال متنی که به دنبال فهم آن است مسئولیتی دارد ؟ آیا برای فهم و تفسیر متن، معیارهایی وجود دارد که ما را ازگام گذاردن در بیراهه مبرا دارد؟ و آیا هرکس برای فهم متن آزاد است و آنچه برداشت می کند را می تواند به متن مورد نظر و صاحب آن متن نسبت دهد؟ این بحث آنگاه که به متون مقدس، و در بین مسلمانان به قرآن کریم ارتباط پیدا می کند از اهمیت و حساسیت مضاعفی برخوردار می شود. در این نوشتار سعی برآن بوده است تا با تکیه بر متون اسلامی مسؤولیت اخلاقی مخاطبان متون روشن شود و حدود فهم معنا و تفسیر آن با توجه با معیارهای اخلاقی به ویژه در ارتباط با قرآن کریم به بحث گذاشته شود.
نقش علم صرف در تفسیر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از علوم مؤثر در تفسیر قرآن، «علم صرف» است. مقاله حاضر نقش این علم را در تفسیر قرآن در دو محور «شناخت ماده» و «هیأت کلمات» قرآن بررسی کرده است. در محور نخست، علم صرف در رهنمون شدن مفسّر به احتمالات گوناگون در مادة کلمه، تعیین یکی از محتملات و تعیین ریشه و باب کلمه، نقش آفرین است. در محور دوم، علم صرف در شناخت هیأت های مشکل، مشترک، مشابه و متحدالشکل نقش دارد.