مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
مکاتب تفسیری
حوزه های تخصصی:
در تاریخ تفسیر قرآن شاهد مکاتب مختلف تفسیری در باب فهم و برداشت آیات الهی هستیم که از یک سو، هر کدام در بستر و ریشه ها و عواملی شکل گرفته و از دیگر سو، هر یک از آنها، آثار و تأثیرات خود را بر حوزه اندیشه اسلامی بر جای گذاشته است. در این مقاله از میان مکاتب مختلف و فراوان تفسیری، به بررسی مکتبی عمده و کاملاً متمایز که خود شامل مکاتب فرعی دیگری می شود، پرداخته و در باره مبانی آن سخن خواهیم گفت. این مکتب که در طول زمان و تاریخ اسلام به حیات خود ادامه داده و افراد زیادی را زیر لوای خود گرفته، عبارت است از مکتب تفسیر ظاهری.
مراد از تفسیر ظاهری، تفسیری است که بر اساس وضع و قراردادهای لفظی و یا دلالت های عقلی انجام گیرد و مکاتب ظاهرگرا، مکاتبی هستند که استناد به ظاهر آیات و مدلول لفظی آنها را در تفسیر قرآن، لازم می دانند. از این رو، این مکتب در مقابل مکتب باطنی - غیرظاهری- قرار دارد. بنابراین، عنوان مکتب تفسیر ظاهری، عنوان عامی است که بر هر مکتب و نظریه ای که با این مبنا به تفسیر بپردازد، اطلاق می شود. این مکتب، طیف های گوناگونی را شامل می شود که مهمترین آنها را یادآوری می کنیم.
بررسی زمینه ها و عوامل عقل گرایی میان مفسران خراسان بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر قرآن - در دوره هایی که بر خود دیده - با گرایش ها و روش های گوناگون صورت گرفته است. تفسیر عقلی (اجتهادی) یکی از دو نوع عمده تفسیر قرآن است که زمان دقیق آغاز شدنش را نمی توان باز گفت. این نوع تفسیر از میانه سده دوم هجری شکل گرفت و درون مایه آن را عقل و اجتهاد می ساخت. این جریان، بازتابِ مبانی معرفتی ای مانند باورهای مذهبی آن روزگار، پیشرفت های علمی - فرهنگی آن دوران، و غیر معرفتی مانند حکومت و سیاست آن عصر بوده است.
در پاره ای از نوشته های تفسیری با تعبیراتِ مختلفی مانند مکاتب تفسیری، مناهج تفسیر، مدارس تفسیر، اتجاهاتِ تفسیر و الوان تفسیر روبه رو می شویم که هر یک به فراخور موضوعِ پژوهش به روشن کردنِ گوشه ای از این دانشِ اسلامی پرداخته اند. ما در این نوشتار می کوشیم تا با بررسی تاریخی و جغرافیایی خراسان بزرگ، زمینه ها و عواملِ گرایش ِمفسران این دیار را به تفسیر عقلی روشن سازیم؛ مفسرانی که کاری بزرگ کرده، علم تفسیر را از یکنواختی و تک ساحتی بودنش (تفسیر اثری) بیرون آورده و به پویایی و شکوفایی رسانیدند.
در این نوشتار با بیان دو نمونه از خراسانیان که از عقل گرایی در تفسیر نهراسیده و به این کار برجسته و بی پیشینه دست یازیده اند، در صدد یافتنِ زمینه های عقل گرایی در خراسان بزرگ شدیم. رواج فقهِ ابوحنیفه در خراسان، گذر جاده ابریشم از خراسان و خرد جویی موالی به عنوان دلایل این عقل گرایی بیان شده است.
بنت الشاطی و ساماندهی تفسیر ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عایشه عبدالرحمن، معروف به بنت الشاطی، از اندیشمندان جهان عرب و قرآن پژوهان معاصر است که آرای قرآن شناختی او در چند دهه اخیر همواره مورد توجه دانشمندان و محققان در حوزه قرآن شناسی بوده است. مطابق آنچه خود او گفته، در روش تفسیر از مکتب ادبی، که استادش امین خولی آن را ترویج می کرد، تأثیرپذیر بوده است. بنابراین می توان گفت که تفسیر بیانی، که یکی از مهم ترین آثار اوست، حاصل باروری اندیشه او با آموزه های امین خولی است. مهم ترین مبانی و اصول قرآن شناختی بنت الشاطی در این تفسیر عبارتند از: 1. وحدت موضوعی سوره های دفعی النزول و هر یک از واحدهای نزول در دیگر سوره ها؛ 2. عدم وجود ترادف در قرآن؛ 3. عدم تحمیل قواعد دستوری بر قرآن؛ 4. تأکید بر روش مراجعه متقابل (داور قرار دادن سیاق آیات در فهم نصوص قرآن).
در این مقاله ضمن معرفی عایشه بنت الشاطی و اندیشه های امین خولی در مکتب ادبی تفسیر قرآن، این مبانی چهارگانه، که در روش تفسیری بنت الشاطی نقشی کلیدی دارند مورد بررسی قرار می گیرد.
تحلیل انتقادی طبقه بندی تفاسیر و ارائة مدل مطلوب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مأخذشناسی تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات انواع تفسیر وتأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات موارد دیگر کتاب شناسی تفسیر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مباحث کلی تفسیر وتأویل
تفسیرپژوهی حوزه جدیدی از مطالعات قرآنی است که مطالعات تفسیرپژوهان را مورد مطالعه قرار می دهد. از جمله مباحث مهم این حوزه، طبقه بندی تفاسیر در نظامی روشمند و تدوین الگویی مطلوب و علمی است که دستیابی به آن به دلیل وجود آسیب ها و چالش هایی دشوار می نماید. این مقاله در گام نخست، این چالش ها را شناسانیده و در گام دوم، بعد از ارائه شاخصه های لازم، الگوی نسبتاً جامع و روشمندی را ارائه کرده است. این الگو بر پایه محدودسازی اصطلاحات فراوان روش تفسیر به سه اصطلاح «روش»، «گرایش» و «سبک» تدوین شده و سپس ساختار آن توسعه یافته و به صورت مدلی به نسبت خالی از آسیب های مطرح شده و برخوردار از جامعیت نسبی ارائه شده است.
رویکرد تفسیری شورای نگهبان به قانون اساسی در دوره ی نخست فعالیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هر نظام حقوقی، تفسیر قوانین و به ویژه قانون اساسی برای پاسخگویی به مسائل و ابهامات پیش آمده در اجرای قانون، ضروری و اجتناب ناپذیر است؛ اما نهادهای مفسر، در طول حیات تفسیری خود همواره از رویکرد واحد تفسیری پیروی نکرده اند. این امر که مرجع صالح در تفسیر یک قانون بر اساس چه رویکرد تفسیری اقدام به تفسیر می کند، بسیار مهم است، زیرا در هر رویکرد تفسیری، ابزار تفسیری و نتیجه ی حاصل از تفسیر، متفاوت خواهد بود. به موجب اصل 98 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، شورای نگهبان مرجع تفسیر رسمی و لازم الاتباعِ قانون اساسی است.
سؤال مهمی که در این زمینه مطرح می شود این است که این شورا چه رویکردی را در تفسیر قانون اساسی اتخاذ کرده است. مقاله ی پیش رو در پاسخ به این پرسش، با شیوه ای توصیفی- تحلیلی، بر نظرهای «تفسیری» دوره ی نخست فعالیت شورا متمرکز شده است. با تحلیل و بررسی نظرهای تفسیری شورای نگهبان در این دوره، می توان گفت هرچند این نهاد از رویکرد واحدی در تفسیر قانون اساسی متأثر نبوده، اما تأثیرپذیری وی از رویکرد متن گرایی و تفسیر با نظر به مدلول الفاظ قانون اساسی نسبت به سایر رویکردها بیشتر بوده است.
سیر تحول معناییِ انگاره «شاکله»؛ در گستره تفاسیر، دوره پیدایش و کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده منشأ و عامل اصلی کنش های انسانی در زمره مهمترین مسائلی محسوب می شود که همیشه دغدغه اندیشمندان بوده است. قرآن کریم نیز در آیه 84 سوره إسراء، با مقوله کلیدیِ شاکله به این مساله اساسی پرداخته است. البته به غیر از انگاره «شاکله» در گفتمانِ قرآنی مفاهیمِ مرتبط دیگری نیز وجود دارد. مفاهیمی از قبیلِ: تأثیراتِ مشیت الهی، اختیارات فردی و عوامل اجتماعی، در عملکرد انسان. انگاره شاکله، با اهمیت ترین واژه در این ارتباط محسوب می شود که مفسرین در طول تاریخِ تفسیر، نظراتِ مختلفی را پیرامونِ معنای آن مطرح کرده اند. به شکل خاص در دو دوره ی: پیدایش (دوران پیامبر و ائمه) و کلاسیک (از نیمه دوم قرن سوم تا ششم) شاهد تحول و تکاملِ روی آوردها به این انگاره هستیم؛ در دوره پدایش، عموماً نظرات مفسران مجمَل و بسیط است. امّا هر چه به جلو پیش می رویم، به شکل خاص در دوره کلاسیک، روش های مختلفی برای تبیینِ معنای این انگاره و پرده برداشتن از ابهامِ آن اتخاذ شده است. اولین روی آورد تبیین، استفاده از روایاتی است که میانِ «شاکله» و «نیت مومن» ارتباط برقرار می نمایند. پس آز آن نظریاتِ ترکیبی قابل رصد هستند. همچنین استفاده از پیش فرض های کلامی، عرفانی و ادبی نیز برای تبیین معنای شاکله قابل مشاهده هست. بنابراین مشاهده تطور دیدگاه ها پیرامون معنای شاکله از یک توسعه معنایی در معنای این انگاره خبر می دهد.کلید واژه: شاکله، تاریخ انگاره، دوره پیدایش تفسیر، دوره کلاسیک، مکاتب تفسیری.
آسیب ها و انحراف های تفسیر بصره در دو قرن نخست هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
105 - 132
حوزه های تخصصی:
نخستین مفسر قرآن، طبق صریح قرآن، پیامبر است. پس از پیامبر با حضور بزرگان صحابه، به عنوان نخستین مراجع تفسیری آن روزگار، در شهرهای بزرگ آن عصر، همچون مکه، مدینه، کوفه و بصره، جغرافیای تفسیر و مباحث آن توسعه یافت و عالمان رشدیافته در این مراکز، گام هایی استوار در توسعه تفسیر برداشتند. با این حال توسعه جغرافیای تفسیر همیشه به سود این دانش نبوده و در مواردی، بنا به دلایل متعدد، آسیب هایی بر پیکره تفسیر وارد ساخته است. این مقاله مکتب تفسیری بصره را از این منظر مورد مطالعه قرار می دهد و می کوشد تا از رهگذر ارائه تصویری دقیق از حوزه تفسیری بصره، مهم ترین آسیب ها و انحراف های تفسیر بصره را بررسی کند. یافته ها حاکی از آن است که تفسیر بصره از جریان های تفسیرگریزی، جریان اعتزال، جریان اهل حدیث و جریان اهل رای به شدت متأثر بوده و به همین خاطر آسیب هایی چند از این رهگذر متوجه تفسیر بصره شده است.
نقد و بررسی رویکرد تحقیق موضوعی در قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
روش«تحقیق موضوعی» در قرآن کریم، رویکردی جدید برای تدبر در قرآن است که در طی بیش از سه دهه گذشته توسط حلقه مطالعات قرآنی با محوریت دکتر لسانی فشارکی شکل گرفته و تکامل یافته است و امروز با اقبال گسترده ای از سوی دانشجویان و محققان به ویژه در حوزه مطالعات تطبیقی و میان رشته ای مواجه شده است. با این وجود، این رویکرد چالش های فراوان روش شناختی؛ دیدگاهی و آینده نگارانه ای را پیش روی خود دارد. در درجه اوّل، روش هنوز نواقص متعددی دارد؛ بیش از اندازه بر تداعی آزاد مبتنی شده و به منظور ارائه در قالب روش مطالعات قرآنی نیازمند تکامل است. در درجه دوّم موجب بروز التقاطات فراوانی در اندیشه محققان جوانی که از این روش استفاده می نمایند خواهد شد و در درجه سوّم به نظر می رسد شیوع این رویکرد منجر به پروتستانتیزم اسلامی گردد. در این مقاله ضمن بررسی اجمالی «روش تحقیق موضوعی در قرآن کریم» به طرح مهم ترین مزایا و نواقص آن پرداخته شده است. در نهایت نتیجه گرفته شده است که تدبر در قرآن کریم را باید امری تشکیکی بدانیم و دارای مراتب و سطوحی که به صورت مسلّم از این منظر، تفسیر و تحقیق موضوعی نه اموری مستقل بلکه مرتبط خواهند بود.
پیش و پس از گلدتسیهر: واکاوی سیر تحولات مطالعات تفسیری
حوزه های تخصصی:
انتشار کتاب مذاهب التفسیر الاسلامی گلدتسیهر، فصل بدیعی را در مطالعات تفسیری گشود. تا پیش از گلدتسیهر عمده توجه قرآ نپژوهان مسلمان به تبیین اصول و قواعد تفسیر و نگارش کتب طبقات مفسران بود. اما اثر وی زمین هساز تألیف نوشته هایی مبسوط پیرامون روش ها و گرایش های تفسیری و بررسی سیر تحول و تطور تفسیر قرآن، گشت. این نوشتار برآن است با بررسی تألیفات پیرامون علم تفسیر، علل امتناع دانشمندان مسلمان از نگارش متنی مستقل درباره گرایش ها و روش های تفسیری تا پیش از گلدتسیهر را واکاوی نموده و چگونگی بازتاب اثر گلدتسیهر در مکتوبات تفسیری اسلامی و غیر اسلامی بعد از وی را نمایان سازد. تفاوت در انگیزه و دغدغه مسلمانان با مستشرقان و علاقه بیشتر به بررسی تاریخ علوم و سیر تحول پدیده ها در میان غربیان، دو عامل مهم در اختلاف رویکردهای ایشان به مطالعات تفسیری است. پیدایش تألیفات فراوان درباره گرایش ها و روش های تفسیری با یادکرد از نظرات گلدتسیهر و ارزیابی آراء وی، تفاوت سبک و سیاق کتب طبقات مفسران پیش و پس از گلدتسیهر و تمرکز بر تبیین روش تفسیری مفسر بجای معرفی خصوصیات شخص مفسر و روی آوردن به تاریخ تفسیرنویسی از مصادیق بازتاب تأثیر اثر وی بر مطالعات تفسیری پس از او است.
مکاتب تفسیری رایج در حوزه علمیه قم در سده اخیر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در دانش تفسیر قرآن، همانند برخی از دانش های دیگر، در طول زمان مکاتب مختلفی پدید آمده است. روش ها و آثار تفسیری مفسران حوزه علمیه قم در سده اخیر نیز قابل ارجاع به مکاتب تفسیری مختلفی است. این مقاله با رویکرد تاریخی و روش توصیفی تحلیلی می کوشد با شناسایی تفاسیر مهم و قابل اعتنای عالمان حوزه علمیه قم در سده اخیر و کشف و تحلیل روش و اصول تفسیری به کاررفته در آنها، مکتب تفسیری مورد اتّباع هر یک از آنان را مشخص و به معرفی و تحلیل آن بپردازد. حاصل پژوهش نشان می دهد که مفسران سده اخیر حوزه علمیه قم تابع سه مکتب تفسیری مختلف بوده اند: 1. مکتب تفسیری اجتهادی قرآن به قرآن به دو شکل افراطی و اعتدالی؛ 2. مکتب تفسیری اجتهادی روایی؛ 3. مکتب تفسیری اجتهادی نسبتاً جامع.
حجم آثار علمی اثرگذار حوزه علمیه قم در زمینه علوم قرآن در سده اخیر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
91 - 110
حوزه های تخصصی:
«علوم قرآن» دانشی است که عوارض ذاتی و اختصاصی قرآن را بررسی می کند. در این مقاله آثار علمی اثرگذار حوزه علمیه قم در زمینه علوم قرآن در سده چهاردهم شمسی با روش توصیفی تحلیلی معرفی و بررسی شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اندیشمندان و دانشوران حوزه علمیه قم در سده اخیر، به ویژه بعد از انقلاب اسلامی ایران، پژوهش های شایان توجهی را در موضوعات و مباحث علوم قرآن رقم زده اند. این آثار را می توان به چهار دسته تقسیم کرد: 1. تحقیقات اندیشمندان دانش های اصول، فقه و کلام در ارتباط با مسائل مرتبط با علوم قرآن؛
2. مباحث علوم قرآنی موجود در مقدمه برخی از تفاسیر یا در لابه لای مطالب تفسیری آنها، مانند مقدمه تفسیر المیزان و مقدمه تفسیر تسنیم و نیز برخی مطالب درون این دو تفسیر؛ 3. کتاب های مستقل مشتمل بر مباحث اساسی یا مهم علوم قرآن. از این دسته، کتاب های قرآن در اسلام، التمهید فی علوم القرآن، قرآن شناسی، مدخل التفسیر، تاریخ و علوم قرآن، آراء حول القرآن و القرآن الکریم و روایات المدرستین را باید یاد کرد؛ 4. تک نگاری های خاص یا موضوعی در زمینه علوم قرآن. کتاب های المفسرون حیاتهم و منهجهم، روش شناسی تفسیر قرآن، مکاتب تفسیری، تاریخ تفسیر قرآن، آسیب شناسی جریان های تفسیری را در این دسته می توان قرار داد.