فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۱۳٬۴۰۳ مورد.
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
59 - 80
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی در هر نظامی، بر اعتماد و صداقت بنا شده است و به هر میزانی که این اعتماد افزایش یابد، میزان سرمایه اجتماعی افزایش خواهد یافت. اما اگر اعتماد متقابل کم رنگ شود و مردم به همدیگر اعتماد نداشته باشند، این مسئله در تقابل با سرمایه اجتماعی قرار می گیرد. قرآن به عنوان فرهنگ مکتوبِ جامعه مسلمانان می تواند در جهت شناسایی عوامل و آثار و تبعاتی که این نارسایی را ایجاد کرده است، ارائه طریق نماید. سؤال اصلی تحقیق، چیستی عوامل اجتماعی، تعاملات و آثار ضعف صداقت (دروغ) در آموزه های قرآن است که به منظور تأمین هدف، شناسایی عوامل مؤثر بر ضعف صداقت و واکاوی ریشه های آن، دستیابی به زمینه ها و شرایط وقوع ناراستی و شناخت تبعات و آثار آن، از روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی استفاده شده است. این مطالعه به شش عامل دروغگویی از میان آموزه های قرآن دست یافته که با تعاملات فریبکارانه توجیه سازهای گفتاری، ادبیات اقناعی و ابراز و تهییج احساسات و عواطف دروغین صورت می گیرد و دارای پیامدهای فرافکنانه، آسیب پذیر و همراه با تکرار دروغ و رسواکننده است.
پدیده های نادیدنی در شخصیت جامع انسان،در بررسی تفسیری آیات 38 و 39 حاقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
۱۸۴-۱۶۹
حوزههای تخصصی:
در تمامی مخلوقات عنصر مرئی و نامریی وجود دارد. در انسان نیز واقعیّت هایی وجود دارد که برخی مرئی و اغلب آن نامرئی است. رجحان نامرئی ها فقط از مقوله کمّ نیست بلکه کیفی نیز می باشد. این تقسیم بندی، ملهم از آیات 38 و 39 حاقّه است: «فلا اقسم بما تبصرون» و «و ما لا تبصرون». عموم مفسران قرآن کریم بر این باورند که مصادیق خارجی این دو آیه تمام کائنات را شامل می شود که محور اصلی آن انسان است. این تحقیق بنیادی و استنتاجی پس از بررسی آیات قرآن کریم و گزینش 470 واژه قرآنی مرتبط با انسان تدوین شده است و حدّاقل به چهار هدف می نگرد؛ سازگاری علم و قرآن، توجّه انسان به نامرئی ها، بسترسازی برای پذیرش حقایق ماورایی و مغیبات، تقویت تفکّر توحیدی و معادباوری. واژگان کلیدی
بررسی سبک ترجمه های الهی قمشه ای، جوامع الجامع، رهنما و فولادوند از نظر انتقال استعاره در حروف جر قرآن براساس نظریi مقایسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای شناخت معنای استعاره نظریات مختلفی در میان زبانشناسان و معناشناسان ارائه شده است؛ ازجمله نظریههای جایگزینی، مقایسهای و غیره. در این میان، دیدگاه مقایسهای به لحاظ قدمت و همهگیری از سایر نظریات دارای پیشینه و شمول گستردهتری است که حتی در میان زبانشناسان سنتی نیز رایج بوده است؛ از این رو، بازشناسی تأثیر این نظریه بر شناخت معانی استعاری قرآن بهویژه حروف جر اهمیت بسزایی دارد و نشان میدهد چه گروههایی از مترجمان از این شیوه برای ترجمه معنای استعاره بهره بردهاند و آیا در اسلوب گزینی خود در ترجمههای قرآنی از این شیوه بهصورت مستمر بهره بردهاند یا نه؛ از این رو، این پژوهش بهعنوان مقدمهای برای سبکشناسی ترجمههای استعاره در قرآن اهمیت بسزایی دارد و تا کنون پژوهشهایی دربار استعاره در قرآن صورت گرفته است؛ ولی پژوهشی دربار ترجمه استعاره در حروف جر قرآن در میان پژوهشهای صورتگرفته یافت نشد. براساس نتایج بهدستآمده از این نوشتار، از میان ترجمههای ارائهشده در مقاله، هیچکدام از مترجمان بهصورت روشمند از این شیوه بهره نبردهاند و بهصورت گزینشی از این شیوه استفاده کردهاند.
آیات موهِمِ جنسیت حوریان بهشتی در قرآن كريم
منبع:
الاهیات قرآنی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
13 - 33
حوزههای تخصصی:
قوّت ترجمه های قرآن را باید در تفسير و ترجمه آیات مشکله و متشابه جستجو کرد. از جمله این آیات، آیات مرتبط با حوریان بهشتی با تعابیر خاص است كه در بسیاری از تفاسیر و ترجمه های قرآن، برداشت جنسیتِ زن از آن ها شده است؛ تعابیری مانند «حورٌ عین» که بیشتر مفسران و مترجمان قرآن، آن را به زنان بهشتی تفسیر و ترجمه کرده اند! نیز تعابیر «قاصِراتُ الطَّرْفِ»، «عُرُباً أَتْراباً»، «كَواعِبَ أَتْرابا»، «خَیراتٌ حِسان » و مانند آن که مترجمان و مفسران قرآن را به برداشت «زنان بهشتی» و برداشت جنسیتی از آیه سوق داده است. سؤال این است كه این تعابیر با توجه به جنسیت نداشتن فرشتگان، چگونه با ترجمه هایی نظیر «زنان بهشتی» پذیرفتنی است؟ درحالی که قرآن کریم به صراحت مؤنث بودن فرشتگان را مردود دانسته و آن را باور مشركان می داند! این مقاله به روش تحلیلی– توصیفی، با مراجعه به ریشه واژگان و مسائل دقیق نحوی اعرابی آیات و نیز توجه به فضای سیاق و با نگاهی فراجنسیتی به این دست از آیات تهیه شده است. یافته ها نشان می دهد كه برداشت جنسیتی در بسیاری از این آیات، به ویژه در خصوص نكاح و تزویج، چندین قرن پس از نزول اين آیات شكل گرفته و بدون توجه به ریشه دقیق لغت، این تعابیر به کتاب های لغت و تفاسیر و حتی ترجمه روایات راه یافته است. هم چنین ضمن نقد چالش های تفاسیر و ترجمه های قرآن در خصوص این آیات، ترجمه ای دقیق ارائه شده است.
نظریه ذاتی بودن رابطه لفظ و معنا و تأثیر آن بر گزاره های فقهی
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
236 - 211
حوزههای تخصصی:
رابطه لفظ و معنا یکی از مباحث زبان شناسی است که کشف حقیقت آن نتایج مهمی در استنباط فقهی دارد. اصولیون در بخش مباحث الفاظ به این موضوع پرداخته اند. براساس اعتباری بودن رابطه لفظ و معنا سه وضعیت قابل تصور است: وضع، تعهد و اقتران. هریک از این نظریه ها دارای مزایا و معایبی هستند. یافته های این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده، نشان می دهد که رابطه لفظ و معنا پس از وضع واضع امری ذاتی است. شاهد بر درستی این نظریه، ترتب آثار واقعی مطلوب و نامطلوب بر الفاظ است، بدون این که لازم باشد واضع نسبت از نسبت ذاتی لفظ و معنا آگاه باشد. رابطه لفظ و معنا یکی از مباحث زبان شناسی است که کشف حقیقت آن نتایج مهمی در استنباط فقهی دارد. اصولیون در بخش مباحث الفاظ به این موضوع پرداخته اند. براساس اعتباری بودن رابطه لفظ و معنا سه وضعیت قابل تصور است: وضع، تعهد و اقتران. هریک از این نظریه ها دارای مزایا و معایبی هستند. یافته های این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده، نشان می دهد که رابطه لفظ و معنا پس از وضع واضع امری ذاتی است. شاهد بر درستی این نظریه، ترتب آثار واقعی مطلوب و نامطلوب بر الفاظ است، بدون این که لازم باشد واضع نسبت از نسبت ذاتی لفظ و معنا آگاه باشد
معناشناسی عبارت «لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْها صمّاً و عمیاناً» با تأکید بر مفهوم شناسی و غرض شناسی حرف جرّ «علی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عبارت «لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْها صمّا و عمیاناً» در آیه 73 سوره «فرقان» در سیاق آیات بیانگر صفات عباد الرحمن، یکی از خصوصیات آنان را این گونه گزارش می کند: «کر و کور بر آیات الهی نمی افتند». نظر به اینکه فروافتادن بر آیات الهی معنای روشنی ندارد، پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی مفهوم و غرض بلاغی فعل «َلمْ یَخِرُّوا» در این عبارت و نقد آراء مفسران در این زمینه را واکاوی کرده است. همچنین نظر به نقش کلیدی حروف جرّ در معنابخشی به آیات، مفهوم و اغراض بلاغی حرف جرّ «علی» بررسی شده است. نتیجه بررسی حاکی از آن است که فعل «لم یخرّوا» کاربردی کنایی دارد و در مفهوم «پذیرش و روی آوری» به کار رفته است. حرف جر «علی» نیز در معنای «لام تعلیل» به کار رفته و آیه شریفه حاکی از روی آوری آگاهانه بندگان صالح الهی به آیات خداوند است.
عوامل پیدایش دو پدیده «ما تأخّر حکمه عن نزوله» و «ما تأخّر نزوله عن حکمه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
193 - 216
حوزههای تخصصی:
در میان کتاب های علوم قرآنی و تفسیر، اصطلاحی با عنوان «ما تأخّر حکمه عن نزوله وما تأخّر نزوله عن حکمه» خودنمایی می کند. عبارت «ما تأخر حکمه عن نزوله» بدین معناست که آیاتی از قرآن کریم نازل شده اند، اما پس از مدتی حکمشان تشریع شده است؛ مانند نزول آیه «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّی» ﴿اعلی/ 14﴾ در مکه و تفسیر «تَزَکَّی» به زکات واجب و تشریع آن در مدینه. عبارت «ما تأخّر نزوله عن حکمه» بدین معناست که حکمی در مکه تشریع شده و پس از مدتی در مدینه آیات مربوط به آن حکم نازل شده است؛ مانند تشریع حکم نماز جمعه در مکه و نزول آیات مربوط به این حکم در سوره جمعه و در مدینه. اولین بار بغوی اصطلاح «ما تأخّر حکمه عن نزوله» را بیان کرد. اصطلاح «ما تأخّر نزوله عن حکمه» نیز توسط سیوطی ابداع شد. اعتباربخشی مطلق به سخنان صحابه پیامبر و تابعان، بی توجهی به قاعده جری و تطبیق و اعتقاد به سبب نزول خاص و تفسیر نادرست برخی از آیات قرآن کریم، از دلایل اصلی پیدایش این دو پدیده است. در این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی ضمن تشریح علل پیدایش این دو پدیده، به تفسیر آیات مدعای این دو پدیده پرداخته شده و بیش از پیش نادرستی این دو پدیده آشکار گشته است.
تحلیلی زبان شناختی- بین الادیانی از گزاره قرآنی «لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از آیات قرآن کریم که در طول سده های متمادی، موضوع گفتگوهای درازدامن قرار گرفته، آیه شریفه بقره/104 است که به گفته مفسران، مسلمانان را از به کارگیری تعبیر «راعِنا» بازداشته و ملزم به جایگزینی آن با تعبیر «انْظُرْنا» کرده است. به رغم آنکه عالمان تفسیر در خصوص معنای «راعنا» و دلایل نهی از گفتن آن، بالغ بر هفت نظرگاه تفسیری پیش افکنده اند، هنوز ابعاد و زوایایی از بحث باقی مانده است که می طلبد با اتخاذ رویکردهای جدیدِ مطالعاتی، از نو به بحث گذاشته شود. پژوهش حاضر با هدف جبران این خلأ مطالعاتی در صدد است با عنایت به داده های زبان شناختی و بین الادیانی که پیشتر از نظرها دور مانده است، تحلیلی جدید از مخاطبانِ این آیه شریفه و معنای «راعنا» عرضه نماید. در این پژوهش اثبات می شود که اهل کتاب با اثرپذیری از آموزه های عهدینی، رابطه «پیامبر اکرم پیروان» را در قالب رابطه «شبان گوسفندان» صورت بندی می کردند. این در حالی است که خداوند متعال در آیه شریفه بقره/104، مؤمنانِ اهل کتاب را به وانهادنِ استعاره عهدینیِ شبانی امر کرده و بدین سان، آنان را نه صرفاً به جایگزینی تعبیر «راعنا» با «انظرنا»، که به تغییر در صورت بندی رابطه پیامبر اکرم(ص) با توده های مردم فراخوانده است.
تحلیل انتقادی شبهه ظالمانه بودن خلقت شیطان به عنوان عامل گمراهی و عذاب انسانها (با تاکید بر کتاب نقد قرآن)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در آیات متعددی بنی آدم را از پیروی و اطاعت شیطان برحذر داشته و شیطان را دشمن انسان معرفی کرده است. ولی برخی از مغرضان با استناد به برخی آیات، آفرینش شیطان رانده شده از درگاه الهی را عامل گمراهی انسان و در پی آن نزول عذاب می دانند. این مسأله ضرورت تبیین و پاسخ به این شبهه را روشن می سازد. در این مقاله با روش تحلیلی- انتقادی و با تأمل در مدلول آیات مورد بحث و نیز تفسیر و تبیین دقیق آنها روشن می شود که خلقت شیطان نه تنها بدون هدف و برای اضلال انسان نبوده، بلکه وسیله ای برای امتحان الهی و تکامل انسان است. فلسفه مهلت یافتن ابلیس هم نه برای گمراهی انسان، بلکه به عنوان نتیجه عبادات قبلی او و تکمیل آزمایش اوست. محدودیت قلمرو شیطان فقط در حد وسوسه بوده و هیچ گونه تسلط تکوینی بر انسان ندارد. از این رو شیطان تنها بر کسانی که ولایت او را پذیرفته اند، ولایت داشته و بر مومنان مخلَص تسلطی ندارد.
Metaphorical Conceptualization in the Last Eleven Parts of the Holy Qur’an: A Cognitive and Cultural Explanation
منبع:
Interdisciplinary Qur'anic Studies, Volume ۱, Issue ۱, June ۲۰۲۲
157 - 185
حوزههای تخصصی:
The present semantic research has been performed in order to provide a cognitive and cultural explanation of conceptual metaphors in parts 20 to 30 of the Holy Qur’an. Extraction of ‘types of conceptual metaphors,’ determination of ‘high frequency metaphors,’ ‘source domains’ and ‘target domains’ is the process of conducting research using the conceptual metaphor theory. The variety of concepts of ‘target’ and the functional frequency of ‘source’ concepts indicate what concepts are intended in the holy Qur’an through metaphorical conceptualization. This study provides a basis for further understanding of the worldview presented in the Holy Qur’an and the possibility of determining the behavioral patterns of religion by identifying metaphors. The results of the present study represent a septenary classification of metaphors in the ‘empirical source domain,’ containing: ‘social life,’ ‘needs of the body and its activity,’ ‘image schemas (schema-based),’ ‘elements of nature,’ ‘person,’ ‘body parts,’ and ‘similarity-based metaphors (simile)’; Among which, the highest percentage of metaphorical conceptualization in the source domain is in ‘social life’ and the lowest one is in the domain of ‘person.’ Considering the fact that most of the human knowledge is about the elements and subdomains of ‘social life,’ Qur’anic sources in this domain have played the major role in abstracting the cultural and doctrinal concepts of religion and organizing Islamic religious experiences using the sources of this field and have been used as customary (conventional) and practical models. Accordingly, Qur’anic metaphors lead to the formation of cultural and cognitive patterns, and the ‘monotheistic belief system’ (Qur’anic) directs human bodily experiences in metaphorical conceptualization, and this ‘Qur’anic worldview’ can be seen as an Islamic cultural and cognitive model in the Qur’anic metaphorical schema.
The Authority of Intellect and its Function from the Perspective of the Holy Quran
منبع:
Interdisciplinary Qur'anic Studies, Volume ۱, Issue ۱, June ۲۰۲۲
189 - 197
حوزههای تخصصی:
.The Holy Qur'an introduces the concept of intellect as an instrument for thinking and recognizing the facts and in several verses with different expressions, insists on activating the intellect by human. in order to convey this issue precisely and deeply to the audience, The Qur'an has used many synonymous and close concept to intellect, such as tafakur (thinking), qalb (heart), lubb (heart of the matter), nuhā (understanding), ḥijr (evidence), ḥilm (reason) and fiqh (realization). The authority of the intellect in recognizing facts has been confirmed in the Qur'an and Islamic traditions. One of the most important subject matters that should be identified by the intellect is the domain of beliefs and theology, which also leads to the perception of the prophetic mission and resurrection. Another issue perceived by the intellect is the realm of recognizing moral virtues. According to several verses and traditions, human intellect can discern good and evil, regardless of religious teachings, although some Islamic sects do not believe in this. It can be said that the power of intellect in human is like an intrinsic prophet whose discernment is authoritative and in agreement with the guidance of the prophets. Thus, from the Qur'an's point of view, the realm of intellect in knowing facts is a vast scope which comprises various subjects such as theology, ontology, anthropology and ethics.
دلالت های تشبیه زنان به حرث در آیه223 سوره بقره با رویکرد تحلیلی - انتقادی آرای نواندیشان معاصر درباره آن
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
101 - 133
حوزههای تخصصی:
یکی از تعبیرهایی که در قرآن به جنس زن نسبت داده شده، واژه حرث است. آیه 223 سوره بقره یکی از مهم ترین آیات مربوط به مسئله زن است که فهم درست این آیه تأثیر بسزایی در بازنمایی نگاه قرآن به موضوع زن و نتایج سرنوشت ساز آن دارد. در آیه حرث، با تشبیه زنان به حرث از نقش ویژه و انحصاری زنان در تکثیر نسل سخن به میان آمده است؛ اما همین امر باعث تشکیک و انتقاد به نظام حقوقی قرآن نسبت به ماهیت و جایگاه زن شده است. در این آیه، برای «تزیین سخن و رعایت ادب» با آوردن لفظ «حرث» به صورت کنایی به رابطه زناشویی اشاره شده است. هدف از این مقاله که توصیفی - تحلیلی است، تحلیل دلالت های مفهومی آیه حرث و پاسخگویی به تشکیک و انتقادهای وارده با تکیه بر مستنداتی چون خود آیه 223 سوره بقره، تفسیرهای موجود از آیه مذکور و قرائن قرآنی و روایی است تا از این رهگذر به دیدگاه واقعی نظام حقوقی قرآن درباره ماهیت و چیستی زن دست یابیم. با بررسی دقیق و همه جانبه می توان دریافت آنچه در این آیه آمده، نه تنها علیه حق زن نیست، بلکه در جهت حمایت از منزلت زن است. اگر در فرازهای مختلف آیه حرث دقت شود، هیچ دلالتی بر تفاوت ارزش گذاری میان دو جنس ندارد، بلکه از آیاتی است که ارزش زن و چیستی او را بیان می کند. به این معنا که در آیه به نقش ارتباط زن و مرد در فرزندآوری توجه شده است.
پیامدسنجی فرهنگی و تمدنی استکبار در جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله پژوهش حاضر پاسخ به این پرسش است که آسیب اجتماعی استکبار با توجه به مفهوم و ابعاد قرآنی آن، چه پیامدهایی در عرصه ی فرهنگ و تمدن جوامع بشری در طول تاریخ داشته و دارد؟ بر اساس یافته های پژوهش حاضر، به روش تفسیر درون متنی و برون متنی در آیات قرآن، پیامدهای فرهنگی استکبار: تعارض و تقابل با فرهنگ دینی، گفتمان سازی ضدفرهنگی، جریان سازی ضدفرهنگی و اشرافی گری در سبک زندگی است. پیامدهای تمدنی استکبار: امنیت زدایی از انسان، ایجاد اختلاف طبقاتی و تضعیف یا تخریب همبستگی اجتماعی در جامعه ی دینی است. هرچند این دو گونه پیامد گاهی به صورت توامان بروز می یابند. در نتیجه مشخص می گردد استکبار، آسیب رایج در هر دوره از حیات تاریخ بشری است و پیامدهای آن اول: اختصاصی به عرصه های دینی و ایدئولوژیک ندارد و دوم: نه تنها در جامعه ی غیرایمانی، بلکه در جامعه ایمانی هم قابل شکل گیری و بروز پیامدهای خویش است.
تحلیل تاریخیِ دو منبع جامع علوم قرآنِ قرن نهم؛ بصائر فیروزآبادی و التیسیر کافیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
19 - 32
حوزههای تخصصی:
برای جریان شناسی علمیِ منابع علوم قرآن، نگارش منظمی که عوامل موثر بر تطور و نگارش منابع مهم علوم قرآن را با تحلیل تاریخی برای دانش پژوهان این رشته به تصویر بکشد، موجود نیست. بررسی حاضر، تحلیل تاریخی منابع جامع علوم قرآن قرن 9 بوده که با روش پژوهش کیفی، داده های تحلیلی را در مورد تاثیرگذاریِ «بصائر فیروزآبادی و التیسیر کافیجی» و رابطه دو کتاب مذکور با کتب جامع هم عصرِ آن؛ «مواقع العلوم بلقینی» و «فضائل القرآن عسقلانی»، برای مخاطبان تخصصی رشته علوم قرآن بیان کرده است. کتاب بصائر با توجه به سنجش احوالات علمی، فرهنگی و سیاسی آن روزگار در مباحث جامع علوم قرآن تاثیرگذاری قابل قبولی داشته است. کتاب فضائل القرآن از حیث کارکرد، ساختار و محتوا رتبه ای پایین تر از بصائر دارد. کتاب مختصرِ مواقع العلوم از کتاب مفصلِ بصائر، تاثیرگذاری کمتری داشته و تاثیرگذاری در عرصه علوم قرآن را در قرن 9 سیر نزولی می دهد. مباهات کافیجی بر کتاب التیسیر و از سوی دیگر کوچک شمردن این کتاب توسط سیوطی، تاثیرگذاری آن را متوسط نشان می دهد. این نتایج، کمک کننده به فهم جریان علم(علوم قرآن) کرده و دانش و بینش کمّی و کیفی دانش پژوهان را نسبت به «تاریخ منابع علوم قرآن» تکمیل می کند.
نقد استناد یوسف درّه حداد به آیه 31 سوره فاطر در مورد مصدریت قرآن
حوزههای تخصصی:
قرآن کلام الهی از ابتدای نزول تا کنون مورد هجمه ی منکران و یا پیروان ادیان دیگر قرار گرفته است. برخی شبهات پیرامون قرآن، مغرضانه بوده و ناشی از حقارت و کینه ی دیرینه ی صاحبان آن است. عموم مستشرقان قرآن را وحی الهی نمی دانند. یوسف حداد با استفاده از آیات قرآن سعی نموده تا نظریه ی اقتباس قرآن از تورات را اثبات کند. وی به آیاتی از جمله آیه ی: «وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ: و آنچه از کتاب (آسمانی قرآن) بر تو وحی فرستادیم آن حق است که کتب آسمانی (تورات و انجیل) را که پیش از اوست تصدیق می کند.»(فاطر/ 31) استناد جسته و معتقد است هر کجا در قرآن واژه ی «الکتاب» آمده مراد تورات است و در آیه ی فوق کلمه ی «من» درعبارت «من الکتاب» بعضیه بوده یعنی قرآن بخشی از تورات است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی ضمن بیان نظر مفسران پیرامون آیه با استناد به قواعد ادبیات عرب و آیات دیگری که مورد غفلت یوسف حداد قرار گرفته، به شبهه ی مورد نظر وی پاسخ گفته است. نتایج حاکی از آن است که برخلاف نظر بسیاری از مفسران مسلمان، «من» در آیه ی 31 سوره ی فاطر، «بعضیه» است که آیه به ابتدای وحی الهی اشاره دارد یعنی قرآن که بخشی از لوح محفوظ است در زمان نزول سوره ی فاطر که مکی است بطور کامل نازل نشده و نزول آن ادامه خواهد داشت. آیات دیگری چون: (عنکبوت/ 45؛ رعد/43؛ مائده/ 48؛ نساء/ 51؛ بقره/ 174) نظر یوسف حداد را بطور صریح رد می کند.
هستی شناسی ارواح معانی قرآن کریم در اندیشۀ ملاصدرا و تأثیر آن در مبحث کیفیت وضع الفاظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاعده «وضع الفاظ برای ارواح معانی در قرآن کریم» در آثار ملاصدرا ارتباطی تنگاتنگ با فلسفه او دارد و بهمین دلیل با مبنا قراردادن هستی شناسی صدرایی میتوان به مصداق وجودی معانی الفاظ و درنتیجه کیفیت معرفت به آنها دست یافت. به اعتقاد ملاصدرا عالم، قرآن و وجود مقدس نبوی(ص) سه وجهه از هستیند که در مقام «وجود منبسط»، «کلام مستقیم الهی» و «حقیقت محمدیه» به وجودی واحد و بسیط موجودند و در مرتبه ملکوت اسفل متفرق شده و در قالب عالم مثال جزئیه، قرآن لفظی و وجود پیامبر اکرم(ص) تمثیل می یابند و آنگاه به عالم ماده نزول پیدا میکنند. از نظر ملاصدرا، هر مرتبه نازله، مثال مرتبه مافوق است و الفاظ نیز از این قاعده مستثنی نیستند. راه دستیابی از طریق الفاظ به مراتب مافوق کلام الهی، استفاده از قاعده وضع الفاظ برای ارواح معانی (معانی مطلق و عام) است. تعریف صدرالمتألهین از ارواح معانی، با تعریف او از کلی طبیعی و مثل افلاطونی مطابقت دارد. اطلاق و عمومیت ارواح معانی در مطابقت با کلی طبیعی، ناشی از خست ماهیت و در مطابقت با کلی افلاطونی، ناشی از سعه وجودی است. با تطبیق میان ارواح معانی و کلی طبیعی میتوان نتیجه گرفت که وضع الفاظ، بشری بوده و ملاک وضع الفاظ، حقیقت است.
تفسیر ساختاری سوره «صفّ» و جایگاه شناسی انقلاب اسلامی ایران بر پایه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
۱۵۸-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
پژوهشگرانی که به مطالعه ساختاری سوره صفّ پرداخته اند، محور آیات سوره را «جهاد در راه خدا» یا برخی از اصول دین دانسته اند. اگرچه این مفاهیم کلان در سوره مورد اشاره قرار گرفته اند، اما موضوع اختصاصی و سبب تباین آن از دیگر سور قرآن را روشن نمی سازند. روش این پژوهش، چینش زمانی وقایع مطرح شده در سوره صفّ، با نگاه ساختاری به آیات آن است. محور سوره در این نگاه، پیشبرد برنامه ارتقائی خداوند در پهنه ای عظیم و رشد جامعه ای از مؤمنان در مسیر ظهور امام زمان (عج) است. تحقّق این برنامه نظام مند و دقیق با تام نمودن «نورُ الله» و ارسال دو مرسوله ارزشمند «الهدی» و «دین الحق»، در ذیل وجود رسول الله (ص) صورت می پذیرد. در میان جوامع امّت رسول خدا (ص)، رویدادهای تاریخ انقلاب اسلامی ایران از هم خوانی قابل تأمّلی با وقایع مطرح شده در آیات پایانی سوره صف برخوردار است. تبیین قرآنی از انقلاب اسلامی ایران، می تواند مبنایی قابل اتّکا برای درک «ماهیت» و «آینده» این انقلاب فراهم نماید.
وضعیت رجالی عاصم در منابع رجالی فریقین و نقد و بررسی یک شبهه درباره قرائت عاصم
حوزههای تخصصی:
قرائت حفص از عاصم یکی از هفت قرائت رایج در جهان اسلام است که طی چند قرن اخیر به عنوان قرائت مشهور در اغلب جوامع اسلامی مطرح شده و نسخ قرآن بر بر اساس آن به چاپ می رسد. برخی با زیر سوال بردن وثاقت عاصم و حفص مدعی شده اند که این قرائت نمی تواند قرآن نازل شده از سوی خداوند بر پیامبر اکرم(ص) باشد. در این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی به معرفی عاصم و توصیف شخصیت رجالی او می پردازیم و مشاهده می کنیم که در منابع رجالی شیعه و سنی تنها موارد اندکی از تضعیف عاصم مطرح شده که با دلایلی به رد آنها پرداختیم و حتی به فرض پذیرش صحت آنها نیز مشاهده می شود که این مقدار جزئی در مقابل این حجم از توثیقات عاصم قابل توجه نبوده و حداکثر نتیجه ای که خواهد داد این است که عاصم در حوزه حدیث تمرکز نداشته و محدث شناخته نمی شده است و این نمی تواند ایرادی به قرائت او وارد کند.
نقش شناخت در ترجیح امیال متعالی انسان از دیدگاه قرآن با تأکید بر دیدگاه علامه مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی نقش شناخت در ترجیح امیال متعالی انسان با تأکید بر دیدگاه علامه مصباح یزدی پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شناخت های بنیادین بر حسب متعلقاتش در شناخت مبدأ، معاد، راهنما و انسان خلاصه می شود. انسان با شناخت اسما و صفات الهی، تمسک به آنها، شناخت رابطه بین خالق و مخلوق و در نتیجه افزایش محبت به خداوند، هنگام تزاحم امیال، انتخاب صحیح تری خواهد داشت. شناخت ماهیت و ویژگی های زندگی اخروی، مثل آگاهی از ارجحیت حیات اخروی، بروز ملکات در آن عالم و تجسم اعمال و نیز آگاهی نسبت به ثواب و عقاب الهی موجب ترجیح امیال متعالی خواهد بود. آگاهی از جایگاه راهنمایان دین و شاهد بودن آنان نسبت به اعمال جوانحی و جوارحی و نیز آگاهی از تعالیم آنان زمینه ترجیح امیال عالی را برای انسان فراهم می سازد. کسب آگاهی نسبت به سرشت مشترک انسان و کرامت ذاتی و اکتسابی او نقش بسزایی در هنگام تزاحم امیال ایفا می نماید. این مقاله به شیوه مطالعه کتابخانه ای و روش توصیفی و تحلیلی این موضوع را بررسی می کند.
ویژگی ها وشاخصه های لفظی و محتوایی استخراج اصول اخلاقی با تاکید بر قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصول اخلاقی در نظام های اخلاقی ضمن آن که می تواند خط و مشی اخلاقی آن نظام را سامان دهد در حل چالش های اخلاقی نیز کارگشاست. نظام های اخلاقی بر اساس نوع نظریه اخلاقی خود اصول اخلاقی را پیشنهاد می دهند که گاهی اصول مشترک همه نظام های اخلاقی است. این مقاله با هدف استخراج اصول اخلاقی قرآن با رویکرد فرا اخلاقی سامان یافته است. بررسی و تحلیل آموزه های قرآن و روایات اسلامی – که به روش توصیفی – تحلیلی صورت گرفته است- نشان می دهد می توان بر اساس شاخص های لفظی چون هیئت و ماده وشاخصه های محتوایی چون تاکید، فراوانی ، تکرار و تقدیم، به مهم ترین اصول اخلاقی مورد نظر آموزه های دینی دست یافت. این اصول ضمن برخورداری از ویژگی هایی چون جامعیت ، هدفداری، سازگاری، برخورداری از اولویت و پایه ای بودن برای اخلاق نقش هدایت گری اخلاقی مومنان را ایفاکرده در برخی چالش ها و موقعیت های دشوار اخلاقی کارگشا هستند.