فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۱۳٬۷۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم ضمن آیات متعددی، از مصونیت انبیا علیهم السلام و بویژه رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، از ارتکاب معاصی، خطا، لغزش و نسیان سخن گفته و به اطاعت مطلق از ایشان، امر نموده است؛ همان اطاعتی که با قید اطلاقش از عصمت انبیای عظام علیهم السلام، پرده برداشته و ساحت مقدسشان را منزه از هر گونه رجس و پلیدی می داند. با این حال از جستاری در میراث مکتوب روایی، تاریخی و تفسیری اهل سنت، به روایاتی پیرامون شخصیت، شئون و مقامات انبیای الهی علیهم السلام برمی خوریم که محتوا و ماهیتشان، تضاد و تناقضی آشکار با نصوص قرآن کریم دارد. این اخبار که اتهامات سخیف و ناروایی را به ساحت مقدس آن حضرات علیهم السلام، منتسب می کنند، مع الأسف مستند آراء و عقائد کلامی اهل سنت نیز قرار گرفته و نگرش و باور ایشان را نسبت به ابعاد مختلف شخصیت و مقامات انبیا علیهم السلام و از جمله رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، تا حد زیادی تغییر داده است. انگاره عالمان غیر شیعی در باب عصمت انبیا علیهم السلام نیز در شمار مقاماتی است که از این مسأله مستثنی نبوده است. بر این اساس نگارنده در این نوشتار با عنایت به اهمیت مسأله عصمت انبیا علیهم السلام و تبیین حقیقت و گستره آن، ضمن تطبیق آراء و نظریات پیروان مذاهب مختلف اهل سنت پیرامون عصمت انبیا علیهم السلام به صورت کلی و عصمت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله به صورت ویژه بر نصوص قرآن کریم، به نقد و بررسی آنها پرداخته است.
هویت شناسی قاعده «قال، و لم یقل، کما قال» و کارکرد آن در تفسیر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۴)
21 - 40
حوزههای تخصصی:
«قواعد تفسیری»، دستورالعمل های کلانی هستند که برای دستیابی به فهمی موجّه از متن شکل گرفته اند. یکی از مهم ترین دستورالعمل ها در عملیات تفسیر، چگونگی کشف دو لایه «ژرف ساخت و روساخت»، و فرآیندی است که در روابط «هم نشینی و جانشینی» در زنجیره کلمات اعمال شده است. تبیین این مطلب در زبان شناسی ساختارگرا و دستور زبان گشتاری صورت پذیرفته است. حال آیا این نحوه تحلیل در آیات قرآن نیز قابل تطبیق است؟ آیا مستندی درون دینی دارد؟ آیا می توان آن را به صورت یک «قاعده تفسیری» نشان داد؟ و چگونه می توان از آن استفاده کرد؟در این مقاله تلاش شده تبیین گردد که روش تحلیل زبان شناسانه، اختصاص به متن خاص ندارد و در متن قرآن نیز جاری است، و هم چنین مستنداتی از عملکرد ائمه (ع) در استفاده از این روش ارائه شده و به صورت یک قاعده قرآنی با عنوان «قاعده قال و لم یقل» صورت بندی گردیده و نحوه استفاده قدم به قدم از آن در یک نمونه از آیات تطبیق شده است.
تحلیل زبان شناختی از آیات پایانی سوره مبارک حمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم بارها از استعاره هایی بهره برده است که با الهام از نهاد حمل ونقل و مؤلّفه های تشکیل دهنده آن در بافت نزول سامان یافته اند. آن کلان استعاره که مبنایی برای ساختِ دیگر استعاره ها در این حوزه قرار گرفته، صورت بندیِ حیات دینیِ انسان بر مبنای جابجایی و سفر است که اصلی ترین نمونه آن در آیات پایانی سوره مبارکه حمد دیده می شود. این پژوهش با هدفِ ارائه تحلیلی زبان شناختی از آیات شریفه حمد/6-7 کوشیده است با رویکرد ریشه شناسی سامی، به بازتفسیر مفاهیمِ به کاررفته در این آیات همّت گمارد و استعاره ساخت یافته در آن را به بحث گذارد. این مطالعه نشان می دهد «صراط مستقیم» در بافت نزول، اشاره به راههای روسازی شده و برخوردار از منزلگاههای بین راهی دارد که درنتیجه، پیمایشِ آن را برای مسافران سهل می سازد. همچنین، این مطالعه نشان می دهد برخلافِ دیدگاههای تفسیری رایج، آیه پایانی سوره مبارکه حمد، زبانِ استعاره را به خدمت گرفته و سه وضعیتِ گوناگونِ مسافران در جاده هدایت را به تصویر کشیده است.
واکاوی جریان شناسی و رویکرد قرآنیان شبه قاره هند
حوزههای تخصصی:
قرآن بسندگان گروهی از مسلمانان اند که قرآن را تنها مصدر تشریع احکام قلمداد کرده، حدیث (یکی از مهم ترین منابع استنباط احکام) را انکار می کنند. رگه های سنت ستیزی به زمان حیات پیامبرﷺ برمی گردد. این تفکر در دو سده اخیر دوباره مجال رشد یافت و در شبه قاره به نهضتی همه گیر تبدیل شد. بررسی جریان شناسی و رویکرد این فرقه که آبشخور اصلی این تفکر هستند، اهمیت بسزایی دارد. دو عامل اهل حدیث و به ویژه استعمار، نقش عمده ای در شکل گیری این جریان ایفا کرده اند. در سده هجدهم شاه ولی اله و در سده نوزدهم احمد خان به بازنگری احادیث روی آوردند. به تبع ایشان، قرآنیان شبه قاره، در اوایل سده بیستم، به بازنگری احادیث پرداختند. در رأس این جریان در سده یادشده، چکرالوی و امریتسری قرار داشتند که هر دو تحت تأثیر افکار استعمار با توجه به بازنگری ای که در احادیث انجام دادند، درنهایت روایات را به طور کامل رد کردند و آن را منکر شدند و فرقه قرآنیان را در شهر لاهور و امریتسر طرح ریزی کردند. رویکرد قرآنیان شبه قاره عبارت است از: چگونگی عمل به سنت پیامبرﷺ و به کارگیری احادیث وی؛ چگونگی عصمت پیامبرﷺ در دریافت و ابلاغ حی؛ منابع تفسیر و دایره شمول آن؛ رجعت عیسی×؛ وجود بهشت و جهنم؛ چگونگی ادای نماز و روزه؛ تعدد زوجات. در این نوشتار کوشش شده است با رویکرد توصیفی– تحلیلی، به جریان شناسی و رویکرد قرآنیان شبه قاره پرداخته شود و سعی بر آن است دیدگاه های این فرقه نقد گردد.
تبیین مفهومی روایت «اکرموا اولادی الصالحون لله و الطالحون لی» و پیامدهای فقهی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
261 - 237
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ اسلام، سیادت اشخاص، همواره نقش مهمی در حیات سیاسی - اجتماعی آنان داشته است. فرزندان پیامبر یا به تعبیر رایج، سادات، در جوامع اسلامی از احترام ویژه ای برخوردار بوده و هستند. در آیات و روایات بسیاری نیز به اکرام سادات سفارش شده است که قدرمتیقن آن ها، سادات صالح و باتقوا هستند. بااین وجود بسیاری از فقها در استحباب و مطلوب بودن اکرام سادات، تفاوتی میان سادات صالح و غیرصالح قائل نشده اند. ایشان به مقتضای روایت «اکرموا اولادی الصالحون لله و الطالحون لی» به احکام مشابهی برای همه فرزندان پیامبر (صالح و غیرصالح) فتوا داده اند. در مقابل، شماری از فقها با استناد به ضعف سندی روایت از یک سو و مخالفت مضمون آن با کتاب و سنت، ادله امربه معروف و نهی از منکر و حدود و تعزیرات از سوی دیگر، حجیت و اعتبار روایت را انکار کرده اند. این نوشتار با رویکرد توصیفی- تحلیلی، به تبیین مفهومی روایت نامبرده و پیامدهای فقهی آن می پردازد. نتایج نشان می دهد که گرچه سند روایت مرسل است، اما مضمون آن هیچ تعارضی با آموزه های دینی ندارد؛ بلکه موافقت حدیث با عمومات، جبران کننده ضعف سند آن و اساس فتوا و عمل فقها بر اساس آن است.
تأثیرگذاری طبقات ورّاث در تحقق عول؛ مطالعه تطبیقی فقه مذاهب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
278 - 262
حوزههای تخصصی:
عول که کاستن از سهم الارث ورّاث و افزایش تعداد سهام جهت تأمین سهام همه وراث می باشد، راه حلی از جانب فقها در زمان اجتماع حقوقِ ارثیِ ورثه بر ترکه متوفی است، هنگامی که مال به تمام سهم الارث افراد وفا نکند و امکان اسقاط و محروم ساختن ورثه هم نباشد. فقها درباره این مسأله دو دیدگاه موافق و مخالف مطرح نموده اند و مخالفان با رد عول به دلیل مخالفت با آموزه های فقهی، نقص در سهام ترکه ی صنف به خصوصی از صاحبان سهم (ورّاث) را به عنوان راهکار قرار داده اند؛ در حالی که این راه حل هم با مشکلات عدیده ای روبرو است. در این پژوهش که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده است، پس از بررسی و تحلیل سهم الإرث اصناف سه گانه ی برادران و خواهران در قرآن کریم، می توان به این نتیجه رسید که اگر صنف قوی تر بر صنف ضعیف تر مقدم گردد و به عنوان قاعده ای در اعطای سهم به ورثه قرار داده شود، توسل به عول را منتفی می نماید و راه برون رفتی برای حل مشکلات و تعارضات پیش آمده در نظریه مخالفان نیز خواهد بود.
A Critical Study of Zamakhsharī’s Interpretive Thoughts in Al-Kashshāf(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Tafsīr-e-Kashshāf is one of the most important interpretations that has been considered by most commentators of the Qur’an. From Zamakhsharī’s point of view, the science of semantics and expression is the most important and necessary knowledge for the interpretation of the Qur’an. In his view, not only with the help of this science, the rhetorical aspects of the Qur’an are known, but also the subtleties and beauties of the Qur’an are known only in the light of this knowledge. According to Zamakhsharī, the most delicate and precise topics of rhetorical sciences are the industry of Takhyīl (i.e. some kind of imagination), without which the interpretation and understanding of the verses of the Qur’an is not possible. The industry of Takhyīl is a kind of compound simile that is used to depict wonderful meanings and indescribable concepts that cannot be explained by a simple description. Zamakhsharī, while considering the verses of the Qur’an as miracles, eloquence and rhetoric, does not count all the verses as rhetoric on the same level. Zamakhsharī has tried to prove the legitimacy of his religion by interpreting the verses of the Qur’an. Zamakhsharī has opened a new horizon in the subject of Qur’anic rhetoric and has been able to introduce new points and materials on the topics that Abdul Qāhir Jurjānī (d. 471 AH) has invented about the rhetoric and meanings of the miracles of the Qur’an.
تحلیل و نقد دیدگاه فاطمه مرنیسی درمورد حجاب با تأکید بر آیه 53 سوره احزاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه اخیر، حجاب از جمله مهمترین احکامی بوده که در حوزه زنان مورد توجه جریانهایی موسوم به نواندیشان دینی و فمینیسم اسالمی قرارگرفته است و آنها با نگرشی عرفی سعی در قرائتی نو از آیات حجاب بر مبنای رعایت حقوق زنان داشتهاند. فاطمه مرنیسی از جمله این افراد است که در یکی از آثار خود به نام »زنان پردهنشین، نخبگان جوشنپوش« با بررسی آیه 35 سوره احزاب، برخالف نظر مفسران و فقها قائل است مفهوم حجاب در آیه مورد نظر به معنای حائل بین دو مرد است. این پژوهش به روش تحلیلی-توصیفی و با استفاده از منابع معتبر تفسیری و دینی، به تحلیل و نقد دیدگاه و ادله این محقق درمورد مسئله حجاب میپردازد. براساس بررسیهای انجام شده، دیدگاه مرنیسی به دلیل محدودیت و عدم اتقان منابع و استفاده گزینشی از آنها، خَلط بین پردهنشینی و پوشش زنان، عدول از ظاهر آیه 35 سوره احزاب و سیاق آیات مجاور، عدم توجه به نسبیت معنایی و عدم توجه به آیاتی که به صراحت حکم حجاب را برای زنان مسلمان تشریع کردهاند و به حاشیه راندن اصل فرازمانی و فرامکانی بودن قرآن، نادرست است.
تحلیل انتقادی مستندات روایی کتاب «نقد قرآن» مبنی بر اثرپذیریِ قرآن از اشعار جاهلی (اعتبارسنجی صدوری و انگیزه شناسی جعل)
حوزههای تخصصی:
در لابه لای اﺷﻌﺎر ﺟﺎهلی، عبارت هایی بیش و کم مشابه برخی از آیات ﻗﺮآن دیده می شود. برخی از این اشعار در قالب منقولات و روایاتی در منابع حدیثی آمده و سبب شده است ﻋﺪه ای مانند دکتر سها آنها را ﯾﮑﯽ از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻗﺮآن ﺗﻠﻘﯽ و با طرح شبهاتی خاص، به وحیانی بودن قرآن کریم خدشه وارد کنند. هدف پژوهش حاضر تحلیل سندی و دلالی این منقولات و روایات و پاسخ-گویی به این ادعاست. نتیجه تحقیق آن که در اسناد روایات و منقولات مورد استناد سها، حداقل یک راوی متهم به جعل حدیث حضور دارد و از این رو منقولات پیش گفته از حیث اعتبار ساقط اند و در زمره روایات ضعیف و موضوع شمرده می شوند. همچنین بازه زمانی وضع این منقولات و روایات را می توان نیمه دوم قرن دوم تا نیمه دوم قرن سوم تخمین زد. با توجه به دلالت متنی روایات که در آنها خبر از مبعوث شدن پیامبر اکرم(ص) مطرح شده و نیز وضع سیاسی-اجتماعی این عصر (باز شدن باب ترجمه آثار یونانی و ظهور فرقه های گوناگونی از قبیل زنادقه) می توان انگیزه وضع آنها را یاری دین و تقویت معتقدات اسلامی در برابر هجمه های اعتقادی مخالفان و منکران تصور کرد.
عاطفه پذیری پیامبران (ع) در قرآن؛ چالش ها و شبهات، و راه کارهای برون رفت
حوزههای تخصصی:
بر اساس آیات قرآن پیامبران خدا دارای مقام عصمت هستند و به لحاظ اینکه سرآمد اولیاء الهی اند، بیم و اندوه در وجود آنان راه ندارد. با این حال، در پاره ای از آیات قرآن نسبت ترس و اندوه به تنی چند از پیامبران –حضرت ابراهیم، موسی، داوود، و یعقوب (ع) - نسبت داده شده است. این مقاله درصدد تبیین وجه سازگاری میان داشتن مقام عصمت و نفی بیم و اندوه از اولیای الهی از سویی، و وقوع ترس و اندوه از سوی برخی پیامبران الهی سامان یافته و پس از گرآوری مطالب، با روش کتابخانه ای و شیوه اسنادی در نحوه استناد به داده ها، و روش تحلیل محتوایی از نوع توصیفی تحلیلی در تجزیه و تحلیل مطالب، به این نتیجه دست یافته است که از میان انواع برون رفت های عقلانی و لفظی، دو وجه: 1) پذیرش ترس و اندوه و ارجاع آن به ترس ممدوح؛ و 2) اینکه ترس و اندوه اقتضای مقام بشریّت و جمع الجمعی پیامبران الهی است، پاسخ کارآمد در پاسخ شبهه و تبیین وجه سازگاری میان ترس و اندوه و متغیرهای به ظاهر متضاد با مقام عصمت پیامبران (ع) می باشند.
تحلیل تاثیر طرحواره نیرو در مفهوم سازی شیطان در قرآن کریم: رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریه استعاره مفهومی، مفاهیم انتزاعی بر اساس مفاهیم تجربه پذیر درک می شوند. در قرآن کریم نیز شواهد گسترده ای از این گونه مفهوم سازی، وجود دارد. در پژوهش حاضر، پیکره ای شامل 129 آیه مرتبط با مفاهیم شیطان/ابلیس، با هدف تحلیل الگوی مفهوم سازی شیطان در قرآن بر مبنای طرح واره نیرو مطالعه شده است. بررسی ها نشان داد که در قرآن انواع هفتگانه طرح واره نیرو در مفهوم سازی شیطان به کار رفته و علاوه بر آن نیروی مسلط جهت مند نیز معرفی شده است. طرح واره نیرو، شیطان را از دو منظر مفهوم سازی کرده است: 1- درحالی که شیطان تصویری قدرتمند و غالب از خود ارائه می دهد، خداوند او را به صورت منبع نیرویی بی اثر به تصویر می کشد. 2- درحالی که شیطان با زیبا جلوه دادن پیامدهای کفر، انسان را به تبعیت از خود سوق می دهد، قرآن با تکیه بر تجربیات نامطلوب انسان از مفاهیمی هم چون گم شدن، برخورد با مانع، از دست دادن تعادل و مانع در مسیر، شیطان را عامل پیامدهایی مشابه، معرفی و به این ترتیب تصویری منفی و نامطلوب در ذهن فرد/جامعه از تبعیت از شیطان ایجاد می کند که مانع از گرایش به سمت شیطان خواهد شد.
بررسی نمونه های تفسیری مفسران دیوبندیه درآیات اولی الامر، اکمال،تطهیر و مباهله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
۱۳۰-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
هرکدام از فرق و گروهای مسلمان برای فهم و تبیین قرآن مبانی و روش های متفاوتی را انتخاب کرده اند. یکی از این فرقه ها دیوبندیه است که تاحدودی روش متفاوت از دیگر فرقه های اهل سنت را در تفسیر قرآن اتخاذ نموده اند. دیوبندیه ازنظر فکری به حیاتی و مماتی تقسیم شده لذا در مبانی و روش تفسیرقرآن و دیگر مسائل دینی ازهم متمایز می گردند؛ لذا ضرورت دارد که باتمرکز به مبانی و روش این فرقه نمونه های تفسیری دیوبندیه بیان شود. سؤال اصلی پژوهش حاضرتحلیل و بررسی نمونه های تفسیری دیوبندیه است. برای رسیدن به پاسخ از منابع معتبردیوبندیه استفاده شده و نتیجه اینکه عمدتا روش تفسیری دیوبندیه نص و نقل گرایی است. در تفسیر آیات ولایت براساس مبانی و پیش فرض اهل سنت به تفسیر پرداخته و برخی جاها در ضمن پذیرش روایات سبب نزول درباره امام علی و اهل بیت(ع)به توجیه روایات پرداخته اند تا دیدگاه شیعه را رد کنند. هرکدام از فرق و گروهای مسلمان برای فهم و تبیین قرآن مبانی و روش های متفاوتی را انتخاب کرده اند. یکی از این فرقه ها دیوبندیه است که تاحدودی روش متفاوت از دیگر فرقه های اهل سنت را در تفسیر قرآن اتخاذ نموده اند. دیوبندیه ازنظر فکری به حیاتی و مماتی تقسیم شده لذا در مبانی و روش تفسیرقرآن و دیگر مسائل دینی ازهم متمایز می گردند؛ لذا ضرورت دارد که باتمرکز به مبانی و روش این فرقه نمونه های تفسیری دیوبندیه بیان شود. سؤال اصلی پژوهش حاضرتحلیل و بررسی نمونه های تفسیری دیوبندیه است. برای رسیدن به پاسخ از منابع معتبردیوبندیه استفاده شده و نتیجه اینکه عمدتا روش تفسیری دیوبندیه نص و نقل گرایی است. در تفسیر آیات ولایت براساس مبانی و پیش فرض اهل سنت به تفسیر پرداخته و برخی جاها در ضمن پذیرش روایات سبب نزول درباره امام علی و اهل بیت(ع)به توجیه روایات پرداخته اند تا دیدگاه شیعه را رد کنند.
نقش «عربیت» در نقد قرائت حفص از عاصم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عاصم یکی از قاریان کوفه در قرن دوم و حفص یکی از راویان او است. در سده اخیر، قرائت حفص از عاصم به رایج ترین قرائت در دست عموم مسلمانان، بدل شده است. قرائت مزبور با همه اهمیت و محبوبیت، از برخی شبهات نحوی یا صرفی پیراسته نمی باشد. منصوب خواندن «بینکم» و نیز «لا نُکَذّب» در سوره انعام و «فَأَطَّلع» در سوره غافر، مجرور خواندن «قیله» در سوره زخرف، مرفوع خواندن «أَربع» در سوره نور، قرائت غایب «لایَحْسَبَنَّ» در سوره انفال و قرائت مشدد «لما» در سوره طارق، نمونه هایی از غرائب نحوی قرائت حفص از عاصم است که اعتراض جماعتی از نحویان را برانگیخته است. به همین سان، قرائت به فتح قاف «قرن» در سوره احزاب، قرائت به ضم سین «سعدوا» در سوره هود و قرائت به سکون لام «ثُمَّ لیَقطَع» در سوره حج، از منظر دانش «صرف» مورد نقد قرار گرفته است. تحقیق حاضر بر آن است تا با بررسی شواهد دهگانه فوق، از جایگاه «عربیت» در نقد پاره ای از وجوه قرائت حفص از عاصم پرده بردارد و آشکار گرداند که قرائت مزبور را نمی توان فراتر از نقد پنداشت.
بررسی اسلوب قرآنی تکرار و گونه ها و کارکردهای آن در تفسیر ابوالفتوح رازی (بررسی موردی سوره کافرون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رَوضُ الجِنان و رَوحُ الجَنان فی تفسیر القرآن اثر ابوالفتوح رازی از مهم ترین تفسیرهای سده ششم هجری است که درباره جنبه های گوناگون آن پژوهش شده است. اما مباحث بلاغی به ویژه، علم معانی و نظم قرآنی در این تفسیر چندان محل توجه پژوهشگران نبوده است. «تکرار» که یکی از اسلوب های مهم قرآنی و از مباحث علم معانی به شمار می رود، موضوع مقاله حاضر است. نویسندگان در این مقاله کوشیده اند با شیوه تحلیلی_توصیفی، اسلوب «تکرار» را در این تفسیر بررسی و تبیین کنند. بر این اساس، پس از معرفی لغوی و اصطلاحی و ذکر انواع مختلف «تکرار» و بررسی انواع و کارکردهای آن در تفسیر ابوالفتوح، آیات سوره کافرون را در این تفسیر بررسی کرده و دریافته اند که ابوالفتوح رازی بدین اسلوب اهتمام داشته و به تبیین کارکردها و دلیل کاربردهایش در قرآن کریم پرداخته که می تواند زمینه ای برای پژوهش های نوین درباره دیدگاه ها و اندیشه های بلاغی این مفسر باشد.
Critical Analysis of Orientalists' Views on Abrogation, Based on the View of Allameh Tabātabā’ī in Al-Mizan (A Comparative Study of Blasher, Richard Bell, John Burton, Georges Sal, Noldeke, Goldziher, and Allameh Tabātabā’ī views)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
process of correcting and editing the verses of the Qur'an has been done by the Prophet under the title of abrogation, which requires distortion of the Qur'an. The Sunnis have documented this view of Orientalists. In this research, which has been written with a descriptive-analytical approach, while reviewing the views of orientalists such as Blasher and others about abrogation, the views of Shiite and Sunni commentators have been expressed and it has been proved that contrary to orientalists, abrogation means modification or change of ruling. It is not an edition, but as the great Shiite scholars and scholars have said, it means the end of the time of ruling and expediency, and it applies only to a few verses. In addition, according to Shiite scholars and Sunni scholars, the recitation of the Qur'an is not correct and is not in the Qur'an because it requires the distortion of the Qur'an.d
Inquiry of the Nature and Foundations of Three-Layer Interpretation Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۴, February ۲۰۲۲
85 - 101
حوزههای تخصصی:
In this article, the nature and fundamentals of the theory of "three-layer interpretation of the "Holy Quran" have been studied.First, the theory is defined and comprised three layers: historical, transhistorical and modern.The historical layer has been considered as the understanding of the verses of the Qur'an by Arabs of Hejaz during the holy Prophet (PBUH). To identify such an understanding, one must refer to the promises of those people, the most important of which are the appearance and context of the verses, similar verses, the personality of the Qur'an, the events of that era, the culture and history of those people and the covenants. The transhistorical layer is considered to be an epistemology that is accepted among all human races, achieved by abolishing the temporal-spatial features of the revelation of the Qur'an.The modern layer is the adaptation of the issues, needs and requirements of the present to the same common human knowledge.Some of the most important principles of this theory, which are discussed in this article, : being customary, spoken, gradual, historical ,marginalized on one hand, and the evolution of ethnic requirements, the necessity to resolve the apparent conflict between the Qur'an and science and modernity on the other hand.
The Tools for Correct Comprehension of the Holy Qur’an from the Viewpoint of Imam Khomeini (RA) and Allameh Tabātabā’ī (RA)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۴, February ۲۰۲۲
122 - 135
حوزههای تخصصی:
One of the important issues in enjoying Quranic verses, is the fact that which instruments can be used to understand Quran better and which obstacles should be removed to achieve this goal without any mistakes.Imam Khomeini and Professor Tabatabaee who are among the greatest thinkers and philosophers of Shi’a world believed that comprehension of Quran has outstanding significance .Thus, in this study, aiming at defining instruments and obstacles of comprehension of Quran , the viewpoints of the mentioned remarkable thinkers were discussed and finally the research led to the point that both Quran interpreters attempted to define related effective tools and indicated the obstacles on the way. The mentioned tools instruments can be categorized into two groups:Intercontextual and out_of_ context: some of the most important tools are as follows: paying attention to Arabic syntax and morphology compotability of verses, conceptual and structural coherence (regarding similar and definite verses),unique goal of the whole Surah. Enjoying virtue and inner purification, reflection and meditation in Quran, attention to interpretations and acquaintance with holy Quran
بازخوانی تفسیر « لا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ»در پرتو نظریه انسجام و پیوستگی قرآن و نسبت آن با آزادی دین و عقیده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
۷۰-۵۳
حوزههای تخصصی:
فراز «لا اکراه فی الدین» توسط مفسران در ادوار مختلف به گونه های متفاوت تفسیر شده است. گروهی جواز آزادی عقیده را از آیه برداشت نموده و گروه دیگر آن را در تعارض با آیات قتال و ارتداد دانسته اند. تمایز و گوناگونی فهم و دریافت مفسران از آیات قرآن از سویی مربوط به پیش فرض های ذهنی مفسّر و از سویی دیگر با عوامل تاریخی و فضای فکری و فلسفی هر دوران ارتباط دارد، چنانکه در دوران معاصر به دلیل غلبه الگوواره فلسفی مدرن، آزادی انسان در پذیرش دین و عقیده به مثابه یکی از حقوق مسلم بشری فرض شده است. این جستار تلاش کرده در چارچوب نظریهانسجام و پیوستگی قرآن به بازخوانی تفسیر فراز قرآنی فوق بپردازد. بر پایه نظریه انسجام، تفسیر آیات باید با توجه به روح کلی قرآن و در ارتباط با همه عناصر و مفاهیم اصلی متن قرآن مجید صورت گیرد. این مطالعه نشان داده است که آموزه «لا اکراه فی الدین» حق آزادی عقیده و آزادی انتخاب دین برای افراد بشری را به رسمیت شناخته و احکام مربوط به قتال و جهاد در چارچوب نظریه انسجام قرآن نباید معارض و ناسخ این آموزه قرآنی تلقی گردد و به گفته برخی از مفسران مربوط به شرایط خاص تاریخی اجتماعی است.
بررسی تطبیقی تأثیر پذیری ملا حسین کاشفی از آیات قرآن کریم در مقتل نویسی (روضه الشهداء)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم بر نقل قصه و بیان سرگذشت انبیاء و امم گذشته بسیار تاکید می کند. بهره وری از این ظرفیت خصوصا در تالیف و تحلیل حوادث تاریخی از جمله در قیام امام حسین(ع) امری لازم و ضروری است. ملا حسین کاشفی از معدود افرادی است که هنگام بیان وقایع قیام امام حسین(ع) از آیات بسیاری بهره جسته و در این باره بسیار ماهرانه و با ظرافت بسیار خاصی، ضمن استناد به آیاتی از قرآن، درصدد تحلیل و بررسی قیام عاشورا برآمده بود. شاید بتوان ادعا کرد در میان مقتل نویسان، کسی به اندازه کاشفی - که از علمای اهل سنت است- اینگونه به مقتل نگاری روی نیاورده و در مواردی هنگام تطبیق و بیان شان نزول آیات، دیدگاهی را برگزیده که مطابق دیدگاه شیعیان است. نوشته حاضر به کیفیت و روش کاشفی در بررسی و تحلیل وقایع عاشورا با استناد به آیات پرداخته و در پی پاسخ به چرایی و چگونگی استناد کاشفی به آیات است. در پرتو بررسی که صورت گرفت این نتیجه بدست آمد که انتخاب نوع آیات و تحلیل و بررسی که کاشفی در مورد آیات انجام داده، به نوعی بازگو کننده ی افکار و اعتقادات درونی کاشفی در مورد مشروعیت بخشی به خلافت خلفای سه گانه، عدم مشروعیت بخشی و طعنه زدن به حکومت بنی امیه و لزوم احترام و اکرام اهل بیت(ع) است و هدف کاشفی از ضمیمه کردن آیات به گزارش های تاریخی، تفسیر، توضیح و تایید یا نقد و بررسی یک گزارش است.
تواصی به حق و نقش آن در تحقّق جامعه ایمانی با تأکید بر آیه 3 سوره عصر
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
151 - 182
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه هر جامعه ای، برای تحقّق و پیشرفت و تعالی خویش نیازمند بنا شدن براساس مبانی و اصول مکتب مورد اعتقاد خویش است، جامعه ایمانی نیز باید براساس اصول و مبانی خاصی ساخته شود. آیات پرشماری از قرآن کریم، رسالت معرفی مبانی تحقق ساز جامعه ایمانی را بر عهده دارند؛ چنان که در آیه 3 سوره عصر، تواصی به حق، یکی از اصول تشکیل دهنده جامعه ایمانی معرفی می شود. تحقیق پیش رو با هدف تبیین تواصی به حق و نقش آن در تحقق جامعه ایمانی به روش توصیفی-تحلیلی تدوین شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که تواصی به حق یک دعوت همگانی به سوی تبعیت از حق است تا همگان حق را به خوبی بشناسند و از باطل دوری کنند. ارمغان ِ این احساس مسئولیت متقابل، برای جامعه، تحققِ عدالت اجتماعی، ایجاد وحدت و همبستگی، فراگیر نشدن فتنه ظالمان، پیروزی بر دشمنان، دوری از خسران و آمادگی جامعه برای ظهور خواهد بود. بی شک هرکدام از این مؤلفه ها، جامعه را یک گام به سمت ایمانی شدن رهنمون خواهد ساخت.