![پژوهش های قرآنی](/images/www/fa/article/article-thumbnail/2018/1532523162-161.jpg)
مقالات
حوزههای تخصصی:
در صورتی که کنشگر اخلاقی با مبانی اخلاق در هر یک از حوزه های زندگی ارتباط مناسب داشته باشد، التزام به اصول اخلاقی و احترام به هنجارهای ارزشی برای او سهل می شود. حوزه رفتارهای جنسی از مهم ترین و مسأله خیزترین حوزه های زندگی انسان است. حضور نیروی جنسی در وجود آدمی به گونه ای است که بدون ارتباط وثیق با زیرساخت های اعتقادی، التزام به هنجارهای اخلاقی در این حوزه بسیار مشکل و بسا که غیرممکن است. به همین دلیل قرآن کریم اصول زیرساختی فعالیت جنسی را برای مخاطبان خود تبیین کرده است. بر این اساس، کشف و تبیین مبانی اخلاق جنسی از منظر قرآن کریم، کنشگران مسلمان را در التزام به اخلاق در این حوزه مهم کمک می کند. این مقاله برای پاسخ به چیستی، چونی و چندی مبانی اخلاق جنسی در قرآن کریم فراهم آمده و با روش توصیفی- تحلیلی، به تبیین اصول زیرساختی اخلاق جنسی در قرآن کریم پرداخته است. حاصل این تحقیق، کشف دو دسته اصل مبنایی شامل شش اصل در حوزه اخلاق جنسی از آیات مربوط به فعالیت جنسی در قرآن کریم است؛ اصولی که پیش از این با این سِمَت و نسبت مورد توجه قرار نگرفته است.
هویت شناسی قاعده «قال، و لم یقل، کما قال» و کارکرد آن در تفسیر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«قواعد تفسیری»، دستورالعمل های کلانی هستند که برای دستیابی به فهمی موجّه از متن شکل گرفته اند. یکی از مهم ترین دستورالعمل ها در عملیات تفسیر، چگونگی کشف دو لایه «ژرف ساخت و روساخت»، و فرآیندی است که در روابط «هم نشینی و جانشینی» در زنجیره کلمات اعمال شده است. تبیین این مطلب در زبان شناسی ساختارگرا و دستور زبان گشتاری صورت پذیرفته است. حال آیا این نحوه تحلیل در آیات قرآن نیز قابل تطبیق است؟ آیا مستندی درون دینی دارد؟ آیا می توان آن را به صورت یک «قاعده تفسیری» نشان داد؟ و چگونه می توان از آن استفاده کرد؟در این مقاله تلاش شده تبیین گردد که روش تحلیل زبان شناسانه، اختصاص به متن خاص ندارد و در متن قرآن نیز جاری است، و هم چنین مستنداتی از عملکرد ائمه (ع) در استفاده از این روش ارائه شده و به صورت یک قاعده قرآنی با عنوان «قاعده قال و لم یقل» صورت بندی گردیده و نحوه استفاده قدم به قدم از آن در یک نمونه از آیات تطبیق شده است.
الگوی جانشین پروری در سازمان از منظر قرآن (بُعد ساختاری)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
جانشین پروری فرآیندی است که در آن استعدادهای انسانی سازمان، برای تصدی مناصب کلیدی شناسایی و از طریق برنامه های متنوع آموزشی و پرورشی، به تدریج برای به عهده گرفتن این مسؤولیت ها آماده می شوند. برای تحقق جانشین پروری الگوهایی متفاوت و اغلب با توجه به مبانی علوم انسانی غربی مطرح شده است. با توجه به تأثیر مبانی در نظریه ها و الگوها، یکی از وظایف پژوهشگران حوزه علوم انسانی- اسلامی، طراحی الگوهای متناسب با مبانی اسلامی است. هدف اصلی این پژوهش، پرداختن به بُعد ساختاری جانشین پروری در سازمان از منظر قرآن می باشد. در این پژوهش از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. جهت اعتباربخشی بیشتر به نتایج به دست آمده، پرسش نامه محقق ساخته میان 10 خُبره توزیع شده و با استفاده از نرم افزارSpss، جدول های مربوط ترسیم و پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردیده و در مرحله تحلیل داده ها به منظور آزمون شاخصه ها، از روش آزمون (t) تک نمونه ای استفاده شده است. مهم ترین یافته های این پژوهش از بررسی 53 داده قرآنی به دست آمده که نتیجه آن استخراج 66 کد بوده است و از ادغام اولیه آنها، 11 شاخصه جانشین پروری کشف و از ادغام این شاخصه ها، 4 مؤلفه جانشین پروری به دست آمده و مجموع این مؤلفه ها، بُعد ساختاری جانشین پروری را تشکیل داده است.
روش پی جویی اصطلاحات تخصصی علوم انسانی در قرآن کریم (رویکردی معناشناختی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
قرآن و علوم انسانی عرصه هایی متفاوت از هم هستند. همین تفاوت ها نیز باعث شده تا باوجود تمایل جامعه برای تولید علوم انسانی قرآن بنیان، تولیدات شاخصی در این زمینه عرضه نشود. اصلی ترین چالشی که در این حوزه پیش روی محققان قرار دارد، چگونگی برقراری ارتباط و مفاهمه میان این دو عرصه است. پژوهش پیش رو با معرفی اصطلاح به مثابه نقطه آغازین پژوهش میان رشته ای قرآن و علوم انسانی، زبان را به عنوان بستر تعامل این دو معرفی نموده است و برای برقراری تعامل در این سطح، مبتنی بر رویکرد معناشناسی، روشی را پیشنهاد داده که می بایست سه مرحله در آن طی شود. مرحله نخست، واسازی اصطلاح تخصصی است. در این مرحله، مؤلفه های معنایی اصطلاح از منابع به دست آمده و پس از دسته بندی مؤلفه ها، مؤلفه های اصلی، جانبی و ویژه آن تعیین می گردد. در مرحله دوم بایستی معادل یابی و تحلیل مفهوم قرآنی انجام شود. در این مرحله با انتخاب معادل قرآنی، دست به تحلیل معناشناختی آن در پیکره و بافت قرآن می زنیم. مرحله سوم، به هم سنجی مؤلفه های اصطلاح با مؤلفه های مفهوم قرآنی پرداخته و با تعیین مؤلفه های همسو، ناهمسو و ویژه هر یک، امکان تطبیق مفاهیم در دو سویه قرآن و علوم انسانی را فراهم می آورد.
بررسی و تحلیل انتقادی آموزه قرآنی مرگ در دایره المعارف قرآن لیدن و دانشنامه قرآن اولیور لیمن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
خاورشناسان در دهه های اخیر در حوزه مطالعات قرآنی به تدوین دایره المعارف هایی دست زده اند که از مهم ترین آنها دایره المعارف قرآن لیدن و نیز دانشنامه قرآن الیور لیمن است. نویسندگان مقالات این دو گرچه مدعی دقت و انصاف در تبیین و تقریر دیدگاه قرآن اند، اما بررسی مقالات نشان می دهد که خطاهای روشی و محتوایی متعددی در آنها وجود دارد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف روشن ساختن فضای فکری خاورشناسان و تبیین برداشت های ناصواب ایشان از قرآن کریم، به بررسی و نقد مدخل «مرگ و مرده» از دایره المعارف قرآن لیدن و نیز مدخل «مرگ» از دانشنامه الیور لیمن می پردازد. دقیق نبودن ارجاعات و استناد به پژوهش ها و منابع غیراصیل، رویکردهای جانبدارانه و جامع نبودن محتوای مقاله نسبت به آموزه های قرآنی، از مهم ترین یافته های این پژوهش در حوزه خطاهای ناظر به روش و رعایت اصول دایره المعارف نویسی آنهاست. در حوزه خطاهای محتوایی نیز برداشت های نویسندگان در مورد مسائلی همچون مرگ اول و دوم، کاربردهای نفس و روح در قرآن، چگونگی اسناد مرگ به خداوند و ارتباط زندگان با مردگان، سطحی بوده و بر اساس منابع اهل سنت و مخالف دلالت های قرآنی است و ازاین رو، مطالعات ایشان قابل اعتماد به نظر نمی رسد.
قرینه شناسی آیات سوره کهف و روایات برای اثبات نبوّت ذوالقرنین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هویت شناسی ذوالقرنین و فهم مؤلفه های شکل دهنده ماجرای او از دیر باز مورد توجه قرآن پژوهان بوده است. یکی از عناصر محوری در شناخت استوارتر ذوالقرنین، موضوع پیامبری اوست. ثمره این بحث در انطباق شخصیت های تاریخی با وی آشکار خواهد شد. این پژوهش با بهره از روش توصیفی- تحلیلی و استناد به منابع نوشتاری، در پی بررسی شاخصه نبوّت در ماجرای قرآنی ذوالقرنین است. برای این منظور 11 مؤلفه مندرج در آیات موضوع و روایات مرتبط استخراج شده اند که شایستگی نقش آفرینی در قامت قرینه هایی برای اثبات نبوّت ذوالقرنین را دارند. این قرینه ها عبارت اند از: مخاطب قرار گرفتن ذوالقرنین توسط پروردگار، برانگیخته شدن، دعوت توحیدی، بهره از تمکّن الهی، بهره وری از سبب، واگذار شدن قضاوت به وی، کنش های توحید محور، اِخبار از قیامت و تشبیه وی به حضرت علی (ع). تطبیق این قرینه ها با نمونه های مشابه قرآنی و بهره از روایات معتبر، سبب استحکام بیشتر نظام قراین پیش گفته در جهت فرضیه است.
نقد و بررسی اختلاف قرائت های آوایی و ساختاری قرآن بر مبنای ساختارهای زبانی ادبیات عرب «نمونه مورد بررسی: جزء اول»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از رهگذر قرائات علمی، اتّفاق نظر یا اختلاف ناقلان کتاب خدا قابل شناسایی است. میان قرائت های قرآنی و زبان عربی رابطه تنگاتنگی هست؛ زیرا قرآن مؤثرترین عامل پی ریزی و تدوین قواعد عربی است؛ چرا که نخستین نحویان زبان عرب، خود جزء قُرَّاء قرآنی بوده اند. در قرائت شماری از آیات قرآن میان قاریان اختلاف است. اختلاف در قرائت پیشینه ای کهن دارد و یک واقعیّت تاریخی است که دلیلی بر انکار آن وجود ندارد.در این نوشتار، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، موارد اختلافی در قرائت قُرَّاء سبعه در جزء اوّل قرآن کریم، با استعانت از کتب لغوی، اعرابی و تجویدی و با تبیین علل لغزش ها، در دو بخش آوایی و ساختاری مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که در میان مکاتب قرائت، کوفیان موفق تر از بقیه عمل کرده اند. عاصم کوفی در میان قاریان هفت گانه دارای کمترین لغزش بوده و روایت حفص از عاصم بیشترین انطباق را با قواعد ادبیّات عرب داشته و در مقابل قُنبُل، راوی ابن کثیر مکّی، ضعیف ترین عملکرد را در قرائت داشته است.