فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
منبع:
معرفت سال ۳۲ تیر ۱۴۰۲ شماره ۳۰۷
5-8
حوزههای تخصصی:
در اسلام معیار و ملاک ارزش ها و فضائل اخلاقی ایمان و کفر است. هرچند این معیار کاملاً روشن و بدیهی به نظر می رسد، اما همواره در طول تاریخ در آن ابهام هایی وجود داشته و بسترساز پیدایش مکاتب فکری و عقیدتی و انحرافاتی در اندیشه و عمل شده است. هرگاه ایمان، معیار سعادت مطرح می شود، مراد از «ایمان» محتوای دین از جمله ایمان به غیب، ایمان به ما انزل الله، ایمان به انبیاء و ملائکه و انبیای الهی است؛ چراکه دین شامل عقاید، اخلاق و احکام می باشد و هریک از احکام شامل احکام فردی، اجتماعی و خانوادگی است. ازاین رو، هر مسلمانی لازم است به همه محتوای دین ایمان و باور داشته باشد و مقتضی ایمان او، رفتار و عمل است.
مقایسه مبانی انسان شناختی ملاصدرا و مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۳)
83-100
حوزههای تخصصی:
مزلو، در مقام یک روانشناس انسان گرا و ملاصدرا، در مقام یکی از بزرگترین اندیشمندان سنت اسلامی، دیدگاههای متفاوتی درباره چیستی انسان بیان کرده اند. با توجه به اینکه هر دو اندیشمند، اهتمامی ویژه به تبیین ویژگیها، مقدمات لازم برای کمال انسان، روند کمال انسان و خصوصیات انسان کامل داشته اند، مقایسه مبانی انسان شناختی آنها میتواند ثمراتی ارزشمند بدنبال داشته باشد. کرامت ذاتی، اختیار، توانایی حرکت بسمت کمال، برخورداری از فطرت، پذیرش تجربه های معنوی و محدود نبودن روند کمال انسان، برخی از مبانی مشترک این دو بشمار می آیند، اما آنها تفسیرهایی متفاوت از این مبانی ارائه داده اند. همچنین دیدگاه هردو فیلسوف در مورد محوریت خداوند در زندگی انسان، ابعاد وجودی، نیازهای بنیادین، مراحل رشد انسان، غایت کمال انسان و ویژگیهای انسان کامل، متفاوت است. صدرالمتألهین با بهره گیری از مبانی دینی، عرفانی و فلسفی، تلفیق این مبانی و ارائه تصویری جامع و سازوار از حقیقت انسان، توانسته نظامی متقن از مبانی شناختی ارائه کند که احصاء دقیق و جامع آنها میتواند برای بحثهای امروزی نیز راهگشا باشد. جمع بین عرفان، شریعت و برهان، یکی از مهمترین ویژگیهای اندیشه فلسفی ملاصدراست که در تمام مؤلفه های مورد قبول درباره چیستی انسان، تأثیرگذار است.
تبیین و تحلیل حقیقت اعجاز و گونه های آن در اندیشه فلسفی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
131 - 156
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا «معجزه» را به حسی، خیالی و عقلی تقسیم کرده است. حال این سؤال مطرح می شود که معجزات یادشده در اندیشه فلسفی ملاصدرا چگونه است؟ به طور کلی، معجزه فعل خارق عادتی است که به خلاف سنت و خارج از نظام علت ها و معلول های طبیعی واقع می شود. علت تحقق آن، فراطبیعی، ناشناخته و همراه با تحدی و عدم معارضه است. معجزه در اندیشه ملاصدرا از حیث مراتب ادراک های سه گانه با روش توصیفی، تحلیلی مورد پژوهش قرار گرفته است. هدف همانا تبیین عقلی و فلسفی معجزه نزد ملاصدراست. در اندیشه او، انسان به سبب عبودیت و ریاضت های مشروع و کسب کمال و معرفت از طریق قوه ادراک های سه گانه، به مبادی عالی متصل می گردد و با امداد غیبی و موهبت الهی قدرت بر انجام معجزه پیدا می کند. در نتیجه، معجزه دارای علت فراطبیعی و فراحسی است. دسته بندی معجزه به حسی، خیالی و عقلی، برگرفته از مراتب شئون ادراک انسان است. از این میان، معجزه عقلی به جهت فرازمانی و فرامکانی بودن آن از سایر معجزات برتر است. نبی مکرم(ص) اسلام جامع همه کمالات است و معجزه برتر را آورده است.
بررسی تطبیقی مفهوم «اشا» و «دهرمه» در سنت هندویی و زرتشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
135 - 145
حوزههای تخصصی:
ارائه تعریفی واحد از دهرمه (حق) که جزو آموزه های مبتنی بر وداهاست، مشکل به نظر می رسد. دهرمه همانند آب که نمی تواند موجب حرکت ماهی در رودخانه شود، نمی تواند باعث حرکت یک شیء نامتحرک گردد، بلکه می تواند به حرکت اشیای متحرک کمک کند. دهرمه سرمدی، لازمان، بی شکل و نامتحرک است و بر سراسر فضای جهان سیطره دارد. اشا به معناى درست کردارى، حقیقت و نظم است. از سوی دیگر اشا به معنای قانون طبیعى ناظر بر حرکت منظم خورشید، گردش فصل ها و دوام هستى است. در این جستار به معانی متفاوت دهرمه و اشا اشاره شده و این دو در سنت دینی هندویی و زرتشتی با یکدیگر مقایسه شده اند. در جستار حاضر کوشش شده است به صورت کیفی تحلیلی و به روش کتابخانه ای شباهت ها و تفاوت های دو مفهوم مزبور بیان شود. با توجه به بررسی های انجام یافته، دهرمه و اشا مفاهیمی بسیار نزدیک به هم دارند و این می تواند ریشه در سنت مشترک هند و ایرانیان باستان قبل از مهاجرت داشته باشد. علاوه بر مشابهت در معنا، تقریباً دارای اهداف یکسانی نیز هستند و آن هدف چیزی جز سعادت و نیک بختی نیست.
بررسی نظرات کولین ترنر، هاینس هالم، و ژوزف الیاش پیرامون مشروعیت تشکیل حکومت در دوران غیبت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
موضوع جایگاه علما در دوران غیبت و تشکیل حکومت دینی از جمله موضوعاتی است که به دلیل دارا بودن شاخصه های کلیدی و تأثیرگذار همواره مورد توجه محققان مسلمان و غیرمسلمان بوده است. مشاهده تغییر و تطورات در حیطه وظایف علمای شیعی و ورود ایشان به عرصه های سیاسی اجتماعی و طرح مسائلی همچون نظریه ولایت فقیه و اداره حکومت توسط فقهای شیعی، و خصوصا مشاهده نمونه حکومتی جمهوری اسلامی ایران، مستشرقان را بر آن داشت تا به شکل ویژه ای به بررسی و نقد این موضوع بپردازند. مستشرقانی همچون کولین ترنر،هاینس هالم و ژوزف الیاش در بررسی موضوع مورد نظر، ضمن تمرکز بر منابع روایی شیعی، و همچنین بیان گزاره های تاریخی از قرون اولیه تا دوران معاصر، سعی در مخدوش ساختن مبانی مشروعیت تشکیل حکومت در دوران غیبت داشته اند. در مقاله پیش رو در مرحله نخست به بیان ادله و دیدگاه این مستشرقان، و در ادامه به بیان اشکالات و نقدهای وارده بر آنها پرداخته شده است.
منطق قضایای خارجیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
5 - 35
حوزههای تخصصی:
برای تفسیر و تحلیل قضایای حقیقیه و خارجیه، دو روش کلی وجود دارد: نخست تحلیل آن ها درون یک منطق واحد، دوم اختصاص منطق های جداگانه به آن ها. تاکنون بیشتر تفسیرها و تحلیل های قضایای خارجیه و حقیقیه به روش نخست، و درون منطق قدیم یا شاخه ای از منطق جدید صورت گرفته و به ندرت از روش دوم برای این منظور بهره برداری شده است. در این مقاله، می خواهم روش دوم را به کار ببرم و نشان دهم که هرچند منطق مناسب برای قضایای حقیقیه، منطق کلاسیک محمول ها است، منطق مناسب برای قضایای خارجیه، منطق آزاد محمول ها است. نشان می دهم که منطق آزاد محمول ها، که منطقی ناکلاسیک و غیراستاندارد است، قواعد معرفی و حذف سورها را به وجود خارجی اشیا مقید می سازد؛ ازاین رو، مناسب ترین منطق برای قضایای خارجیه است، برخلاف منطق کلاسیک محمول ها که تقیدی به وجود خارجی اشیا ندارد و ازاین رو، برای قضایای حقیقیه مناسب تر است. هم چنین، نشان می دهم که با افزودن منطق موجهات و منطق زمان به منطق های کلاسیک و آزاد محمول ها، تمایز اصول و قواعد قضایای حقیقیه و خارجیه بیشتر می شود و درنتیجه، منطق هایشان متمایزتر می شوند. به طورویژه، نشان می دهم که فرمول های بارکن، بوریدان و عکس بارکن برای قضایای حقیقیه صادق اند و در منطق موجهات و منطق زمان کلاسیک اثبات می شوند؛ درحالی که برای قضایای خارجیه کاذب اند و در منطق موجهات آزاد و منطق زمان آزاد اثبات ناپذیرند.
بازسازی و تحلیل انتقادی برهان عامّ ابن سینا در اثبات وجود نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
199 - 224
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش سنجش قوت برهان ابن سینا در اثبات وجود نفس در جانداران و هدف از آن بازسازی این برهان و نشان دادن ناکارآمدی آن در اثبات نفس گیاهی است. بوعلی در ابتدای نفس شفا برهانی عامّ را برای اثبات نفوس در تمامی جانداران اقامه می کند. این برهان، همان برهان اثبات صورت نوعیّه در همه اجسام است که به اثبات نفس به مثابه صورت نوعی اجسام جاندار تخصیص خورده است. ازنظر ابن سینا، ازآنجاکه مبدأ ویژگی های پنج گانه، یعنی حس، حرکت ارادی، تغذیه، رشد و تولیدِمثل، صورت جسمی اشیاء نیست؛ پس به ناچار در برخی از اجسام مبدئی به نام نفس وجود دارد که صورت نوعیه یا همچون صورت نوعیّه آن هاست و مبدأ ویژگی های پنج گانه به شمار می رود . این برهان که از سنخ استنتاج از طریق بهترین تبیین است، به دلیل بررسی نکردن تمامی شقوق و رد آن ها تامّ نیست. نگارندگان ابتدا این برهان را براساس تقریر خواجه نصیر طوسی و صدرالمتألهین بازسازی می کنند و پس از نشان دادن ناتمامیّت این دو تقریر، برای دفاع از این برهان، بازسازی مختار خود را براساس بررسی تمامی شقوق محتمل بیان می کنند. باوجوداین، این برهان براساس ابتناء به برخی از مبانی فیزیکی باطل شده در ردّ مزاج به عنوان مبدأ حرکت، توانایی اثبات نفس گیاهی را ندارد.
نقش میانجی گرانه نگرش های مذهبی در رابطه بین امیدواری و تاب آوری با بی ثباتی ازدواج در زوجین متقاضی طلاق
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰)
97 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش بررسی نقش میانجی گرانه نگرش های مدهبی در رابطه بین امیدواری و تاب آوری با بی ثباتی ازدواج در زوجین متقاضی طلاق بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی و همبستگی بود، که از طریق روش تحلیل مسیر انجام شد. در این پژوهش 211 نفر افراد متقاضی طلاق در استان گیلان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و سپس اقدام به تکمیل پرسشنامه های پژوهش کردند. به جهت تحلیل داده ها از نرم افزار های SPSS25 و AMOS22 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر بیانگر این بود که بین تاب آوری و امید با بی ثباتی ازدواج رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. همچنین بررسی متغیرهای میانجی نشانگر این بود که در رابطه بین تاب آوری و بی ثباتی ازدواج هر سه بُعد باور، عواطف و رفتار دینی میانجیگری معنی داری داشتند (05/0p<). اما در رابطه با امیدواری فقط مولفه عواطف دینی رابطه امیدواری و بی ثباتی ازدواج را میانجی گری کرد (0001/0p<). نتیجه گیری: به جهت کاهش بی ثباتی ازدواج زوجین می توان از راهبردهای افزایش تاب آوری و امید بهره برد. همچنین با آموزش در زمینه نگرش های مذهبی و افزایش باور، رفتار و عواطف دینی می توان اثرگذاری تاب آوری بر بی ثباتی ازدواج را افزایش داد.
تحلیلی از معراج پیامبر گرامی اسلام (ص) بر اساس مبانی فلسفی ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۱)
41 - 56
حوزههای تخصصی:
از نظر ابن سینا و ملاصدرا، معراج پیامبر(ص) واقعیت داشته و انکارکنندگان آن در زمره کافران و گمراه شدگان از صراط مستقیم هستند. ابن سینا معتقد است معراج پیامبر(ص) جسمانی نبوده، چراکه جسم در یک لحظه نمیتواند مسافت بسیار زیاد را طی کند، بلکه عقلی و روحانی بوده است. ببیان دیگر، چون مسیر عروج پیامبر(ص) عوالم مجرده بوده است، نمیتوان این سیر را سیری جسمانی دانست. اما ملاصدرا با صراحت از جسمانی بودن کیفیت حضور پیامبر در معراج سخن میگوید. او قائل به جسمانی بودن حضور پیامبر در سیر آسمانی و همچنین جسمانی بودن اموری است که برای ایشان در شب معراج رخ داده است؛ البته جسمانی بودن آنها متناسب با عوالمی است که حضرت در آنها سیر کرده اند. ملاصدرا برای انسان قائل به سه نوع جسم است: عقلی، مثالی و عنصری. او سیر زمینی را از سنخ جسم عنصری و سیر آسمانی را از سنخ جسم مثالی و همچنین جسم عقلی میداند و معتقد است حضرت، متناسب با عوالمی که سیر میکردند، لباس جسمانیت به تن مینمودند. در این مقاله، مسئله کیفیت حضور پیامبر در شب معراج و امور اخروی یی که برای ایشان در آن شب اتفاق افتاد، با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا بررسی و تحلیل میشود.
مطالعه مقایسه ای تجسم اعمال در نگاه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان و دکتر زحیلی در تفسیر المنیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷
305 - 330
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که در تفاسیر مختلف موردبررسی قرار گرفته است، بحث تجسم اعمال است. دو مفسر معاصر، علامه طباطبایی و دکتر زحیلی نیز در تفسیر خود به این موضوع پرداخته و تکوینی یا قراردادی بودن جزای اعمال را بر اساس دیدگاه خود تبیین کرده اند. دکتر زحیلی در آثار خود، بحث تجسم اعمال را با عنوان مستقلی مطرح نکرده است، اما در میان مطالب تفسیر المنیر، دو دیدگاه درباره تجسم اعمال ارائه داده است که عبارت اند از: حضور عمل در قیامت به عنوان کیفر و پاداش که همان تجسم اعمال است و قرار دادی بودن پاداش و کیفر اعمال. علامه طباطبایی نیز در تفسیر المیزان، با نقد و بررسی دیدگاه های مختلف، مسئله تجسم اعمال و رابطه تکوینی بین عمل دنیایی و ظهور و حضور این عمل درآخرت را به عنوان پاداش یا کیفر اعمال اثبات کرده است. وی درنهایت آیاتی را که به پاداش وکیفر قراردادی اشاره دارند، تأویل کرده است و آن ها را مناسب با درک و فهم مردم زمان نزول دانسته است. روش این پژوهش توصیفی – تحلیلی است و بر اساس تفسیری که علامه ارائه داده اند می توان دریافت که تجسم اعمال هیچ محذور عقلی ای ندارد.
بررسی شبهه طول عمر حضرت مهدی (عج) براساس ادله عقلی و نقلی
منبع:
موعودپژوهی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹
23 - 32
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد پاسخ به شبهه بسیار مهم امکان طول عمر حضرت حجت (عج) براساس نگاه عقل و دین است. بسیاری از مستشکلان درون دینی و برون دینی به دلیل اهمیت منجی در ادیان و فطرت بشر به چیستی و چگونگی حیات موعود مورد انتظار توجه و سؤال های متعددی در این باره مطرح کرده اند. این گونه سؤال ها در خاستگاه بین المللی اهمیت و ضرورت بیشتری دارد که می طلبد هر دانش پژوهی در شیوه احتجاج و پاسخ دهی به این شبهات توانمندی لازم را به دست آورد. مقاله حاضر با ادله عقلی ثابت می کند که جهان پهنه بی نهایت ها و ممکن هاست. طول عمر زیاد با پیشرفت های بشری درمقابله با بیماری ها و کنترل سلامتی، امر محال عقلی یا متناقض نیست که قابل توجیه نباشد. نمونه های افراد با طول عمر زیاد در تاریخ بشر نیز مؤید این مطلب است. ازنظر قرآن نیز آیات مربوط به داستان اصحاب کهف، یونس پیامبر (ع)، عزیر نبی (ع) و نوح نبی (ع) نشان دهنده امکان طول عمر بیشتر است. ازنظر روایات، بحث قدرت و اراده الهی که محیط بر تمام کائنات است و بحث اعجاز و خرق عادت بودن حیات امام مهدی (عج) بیشتر به چشم می خورد.
واژگان کلیدی: امام زمان (عج)، پاسخ به شبهات، طول عمر، ادله عقلی، ادله نقلی.
بازخوانی انتقادی انگارۀ آزادی خواهی فمینیستی در جوامع اسلامی با تأکید بر دیدگاه برخی از اندیشمندان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ مرداد ۱۴۰۲ شماره ۳۰۸
81-90
حوزههای تخصصی:
فمینیست ها زنان را در موقعیت های فرودستانه ای نسبت به مردان می بینند و برای رهایی از این تبعیض، ندای آزادی خواهی و برابر طلبی را فریاد می زنند. برخی دگراندیشان مسلمان نیز با تأسی به این مکتب بر این باور شدند که به دلیل وجود قوانین مردسالارانه دین اسلام، آزادی از زن مسلمان سلب شده و برای رفع این تبعیض نیاز به تقلیل حاکمیت دین در عرصه اجتماع است و در این راستا به بازخوانی قوانین اسلامی پرداختند. در پژوهش حاضر، با شیوه توصیفی تحلیلی و با رویکرد انتقادی، تلاش شده است این انگاره در ترازوی نقد و ارزیابی قرار گیرد. در پایان این نتیجه به دست آمده است که آزادی خواهی به معنایی که فمینیست ها در طلب آن هستند، با قوانین نظام اسلامی که برگرفته از وحی الهی و مطابق با فطرت و طبیعت انسان هاست، ناسازگار است. درواقع، سوءبرداشت برخی از دگراندیشان به دلیل درک نادرست از آموزه های اسلامی است.
ملاصدرا و نقش کمال خواهی در پیدایش نظام تمدنی مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمال خواهی یکی از شاخصه ها و اصول مهم در پیدایش نظام تمدنی مطلوب بشمار میرود. ملاصدرا با تکیه بر حقیقت انسانی که متشکل از ظاهر و باطن است بدنبال ترسیم نظامی اجتماعی بر اساس قابلیتهای وجودی انسان است، زیرا انسان بلحاظ فطرت خود، به مدنیت گرایش دارد و مقاصد دنیایی و آخرتی او، تنها در بستر یک نظام تمدنی برآورده میشود. مسئله پژوهش حاضر، ارائه طرحی در راستای پیدایش و تقویت نظام تمدنی، با تکیه بر سه اصل برگرفته از دیدگاه ملاصدراست. اصل اول، بررسی خاستگاه کمال خواهی و تأثیر آن در زیست اجتماعی؛ اصل دوم، مسئله قنیه و قانون که دو عنصر زمینه ساز پیدایش نظام تمدنی هستند؛ اصل سوم، شناسایی و پیشنهاد راهکارهای حِکمی برای برون رفت از بحرانهای تمدنی. هدف از بررسی این اصول، توجه به قابلیتها و ظرفیتهای ساحت انسانی است و اینکه، چگونه انسانِ کمال خواه، توانایی وصول به اهداف عالی را پیدا میکند. یافته های این پژوهش نشان میدهد که حکمت متعالیه از یکسو، با توجه به ساحتهای وجودی انسان و ظرفیتهای نظام تمدنی، بدنبال طرح و برنامه ریزی برای بهبود نظام تمدنی است و از سوی دیگر، با تکیه بر سامان بخشی تسخیرهای انسان در طبیعت بپشتوانه علم و قدرت و خلاقیت، میتواند الگویی مناسب برای آبادانی زیست تمدنی ترسیم نماید.
بررسی تطبیقی فضیلت گرایی اخلاقی از دید مولانا و خواجه نصیر الدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۷
63 - 81
حوزههای تخصصی:
نظریه ی اخلاقی مولانا و خواجه نصیر را می توان در بررسی اولیه جزء نظریه های فضیلتگرا دانست. مولانا افعال اخلاقی را برای رسیدن به نتایجی که سعادت اخروی را تامین نموده و گاه به شکل فضایل اخلاقی چون صدق و ایثار و... معرفی می کند .و در تمامی این موارد غایت را حقیقت کمال روحی انسان می داند. به همین دلیل میتوان او را فضیلتگرا دانست. خواجه نیزسعادت را برای انسان به سعادت در قوای نفس تعریف می کند و کمال قوا را در رعایت وسط می داند . از دید وی فضیلت در وسط و اعتدال است. وی فضیلت را از موجبات سعادت می داند. اما بررسی دقیق آثار این دو عالم اخلاق نشان می دهد؛ که نظر نهایی آنها امر دیگری را تأیید می کند . از دیدگاه خواجه کمال انسان محدود به رعایت وسط نیست؛ بلکه سیر در مدارج طولی و نوعی حرکت ضمیر در نیل به تجرد بالفعل است. و آخرین مرتبه از مراتب سعادات «سعادت حقیقی» که همان "فنا " است .در واقع وی در کتب عرفانی خود ،از حد وسط ارسطویی فراتر رفته و نوعی سعادات طولی به حسب مقامات افراد را مطرح می کند.مولانا نیز هرچند در ابیاتی معیار فعل اخلاقی را این می داند که غایت آن کمال و فضیلت باشد؛ اما در نظر نهایی خود در مقام بیان انسان کامل ، می گوید اینها کسانی هستند که افعال اخلاقی خود نظیر ایثار را بی نظر به کمال و فضیلت خود، انجام می دهند.اینها اولیاء خداوندهستند و به مقام "فنا "رسیده اند. .بنابراین گرچه در مثنوی مولانا و نوشته های اخلاقی خواجه میتوان ساحات اخلاقی چون فضیلتگرایی و غایتگرایی را دید؛ اما از دید آنها تنها ساحت آخر ، که مرحله " فنا" است ساحت عالی اخلاقی معرفی می شود.
نقد و بررسی عقل، جایگاه و مراتب آن در نظام معرفت شناسی ابن طفیل با تکیه بر داستان حی بن یقظان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
47 - 66
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی پاسخ گویی به این پرسش اساسی است که عقل، جایگاه و مراتب آن در نظام معرفت شناسی ابن طفیل چیست؟ نگارندگان سعی کرده اند از رهگذر توصیف، تحلیل و نقد داستان حی بن یقظان- تنها اثر باقی مانده از ابن طفیل به این پرسش پاسخ دهند. در حین این بررسی، می توان استنباط کرد: معرفت از منظر ابن طفیل مطلق آگاهی است و رسیدن به آن با ابزار عقل که ابزار سامان دهی نظام مسائل، یافتن پاسخ برای آن ها و تبدیل پاسخ های جزیی به برداشت های کلی است، ممکن است. می توان خلاصه نتایج را این گونه بیان کنند که: از منظر ابن طفیل، انسان در مسیر رسیدن به نهایت معرفت، با بهره از عقل عملی و نظری مراحلی مانند تجربه، مراجعه به دانسته های قبلی، حیرت و ... را طی می کند ابن طفیل، عقل را به عنوان ابزار کسب معرفت، طی مراحل تجربه (درک معقول اول)، تجرید، درک معقول ثانی و شهود، قابل ارتقا معرفی کرده و این ارتقا را جزء اهداف تربیتی انسان به شمار می آورد؛ و بر مبنای تجرد نفس انسانی، به تبیین مراتب آن می پردازد. هرچند در این مسیر نقدهایی به ابن طفیل وارد است؛ از جمله: عدم انسجام درونی این مراحل (علی رغم امکان ایجاد انسجام با حفظ مؤلفه های داستانی)؛ اما به نظر می رسد که در مجموع ابن طفیل توانسته است چینش قابل قبولی برای سیر عقلانی در مسیر تربیت انسان ارائه کند.
تحلیل حِکْمی نقش قوه واهمه و متخیله در «تزیین شیطان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۰
239 - 256
حوزههای تخصصی:
تزیین و زیباآراییِ یک رفتار باطل و کنش نادرست و جذاب جلوه دادن آن در ذهن و دیده انسان یکی از راهکارهای شیطان برای فریب و گمراهی اوست. پرسش بنیادین آن است که چه اتفاقی در دستگاه ادراکی و شناختی انسان رخ می دهد تا کاری نازیبا و زشت در نفس انسان زیبا و جذاب و درست جلوه کند؟پاسخ به این پرسش را باید در تهییج قوای باطنی انسان و تحریک عواطف کور او توسط شیطان جست وجو کرد. نقش دو قوه «واهمه» و «متخیله» که یکی کاردکرد ادراکی و دیگری کارکرد تصرف دارد، برجسته و شایان توجه است. قوه واهمه به عنوان سلطان قوای حیوانی با تسخیر قوه متصرفه نقش اصلی جلوه پردازی و زیبانمایی وجذابیت سازی باطل را بر عهده دارد. شیطان به عنوان دشمن بیرونی از هفت شیوه برای فریب و اغوای انسان بهره می برد که در همه آن ها از دو قوه واهمه و متخیله سوءاستفاده می شود؛ این هفت روش عبارت ا ند از: نگاه استقلالی به اسباب ظاهری، به هیجان درآوردن عواطف و احساسات، تحریک حس لذت جویی و شهوت انسان، توجیه گری و محمل تراشی برای کار ناشایست، اختلال در دستگاه شناختی با سفسطه و مغالطه، بهره بردن از خلأها و کمبودهای روانی، سهل جلوه دادن باطل و ناچیز انگاری آن. این شیوه ها توسط دشمن بیرونی در جنگ شناختی نیز به کار گرفته می شود.در این پژوهش با روشی تحلیل عقلی نقش دو قوه واهمه و متخیله در فرایند تزیین شیطان کاویده شده و نمونه های قرآنی آن تحلیل گردیده است.
کاوشی نو درباره روایات تفسیری آیه(فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ) با تأکید بر روایت حضرت مهدی(عج) و با روش (تحلیل اسناد _ متن)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۸
125 - 156
حوزههای تخصصی:
حدیث و تفسیر قرآن پیوندی دیرین دارند و تفسیر روایی از کهن ترین گونه های تفسیری می باشد که برای توضیح و تبیین آیات الهی شکل گرفته است. از جمله آیاتی که در تفاسیر روایی محل بحث جدی و اختلاف در میان مفسرین بوده، آیهG...فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًىF است. خطاب امری خداوند در آیه، موجب برداشت های گوناگون میان مفسرین شده است و از این رو اهمیت بررسی موضوع به خوبی نمایان می شود. چرایی صدور این دستور از سوی خداوند متعال مسأله اصلی پژوهش بوده و با بررسی روایات تفسیری در تفاسیر و متون روایی عامه و خاصه مشخص گردید هفت دیدگاه وجود دارد که محوریت حکمت این امرِ الهی را بیان نموده است. پردامنه ترین این دیدگاه ها مربوط به جنس نعلین حضرت موسی که از «پوست میته» بوده می باشد. دیدگاه دیگر روایتی از حضرت ولی عصر؟عج؟ است که با رد دیدگاه قبل، علت این فرمان الهی را «خارج نمودن حب اهل بیت ایشان» بیان نموده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی _ تحلیلی و با بررسی رجالی و متنی روایات دو دیدگاه مذکور، انجام گرفته است. مهمترین دستادورد پژوهش آن است که مشخص گردید اولاً قاطبه روایاتِ مربوط به پوست میته در منابع تفسیری روایی اهل سنت بوده است؛ ثانیاً از حیث تکرار، فراوانی روایات اصحاب، بیش از روایات رسول الله؟ص؟ می باشد؛ ثالثاً عمده ی احادیث اصحاب، از نظر سندی متنی دارای ضعف و جعل می باشد. همچنین در منابع تفسیری روایی شیعه، احادیث دال بر پوست میته علی رغم آنکه سندی صحیح دارد، ولی به سبب تعارض با قرآن، عدم موافقت با خانواده ی حدیث و مبنای فقهی شیعه، مشخص گردید که بر مبنای تقیه صادر گردیده و قولِ صحیح، همان روایتِ صادرشده از ناحیه مقدسه حضرت ولی عصر؟عج؟ می باشد. این حدیث به سبب دارا بودن سندی معتبر، پذیرش توسط اندیشمندان شیعه، سازگاری با قرآن کریم و دیگر احادیث هم خانواده، قول ارجح در تفسیر این آیه می باشد که حکمت دستورِ خداوند را خارج نمودن حب خانواده از دل بیان می نماید.
تحلیل مضمونی شاخص های سیاسی جامعه منتظر در اندیشه آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (ره)
منبع:
جامعه مهدوی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷)
34 - 70
حوزههای تخصصی:
انتظار مفهومى پویا و ارزشى است که سرچشمه حرکت جامعه در عرصه های مختلف مى باشد. در این اندیشه هر حرکت و کنش سیاسی ای که با شاخص های امام منتظر تطبیق داشته باشد، در زمینه سازی انتظار پویا در عصر غیبت مؤثر خواهد بود. این مقاله در صدد تحلیل مضمونی شاخصه های سیاسی جامعه منتظر در عصر غیبت در اندیشه آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی ره می باشد. برای این امر از روش کیفی تحلیل مضمونی و محور قراردادن بیانات و کتاب های ایشان جهت شناسایی، استخراج و شبکه سازی مضامین پایه و مضامین سازمان دهنده و فراگیر استفاده شده است. در نهایت هفتادویک مضمون پایه و یازده مضمون سازمان دهنده تحت چهار مضمون فراگیر شناسایی شد. چهار مضمون فراگیر شامل اجماع منتظران بر اقامه صلح و عدل جهانی، حاکمیت نظام امامت در عصر غیبت، ولایت فقها در عصر غیبت و انتظار عامل حیات سیاسی و اجتماعی منتظران در عصر غیبت می باشد. چنانکه یافته های مذکور نشان می دهد آیت الله العظمی صافی گلپایگانی ره با نگاهی پویا و فعال به انتظار که ویژگی رویکردهای انتظار در دوران پس از انقلاب اسلامی است، شاخصه های سیاسی جامعه منتظر را تحلیل کرده است.
نسبت سنجی حقوق و اخلاق در اندیشه حکمت متعالیه با مکاتب حقوق طبیعی و اپوزیتویسم حقوقی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۲
241 - 276
حوزههای تخصصی:
اگرچه مکتب اثبات گرایی حقوقی به عنوان گفتمان مطرح در فضای علمی دنیا جای گرفت؛ اما مکتب حقوق طبیعی نیز همواره مورد اقبال بسیاری از اندیشمندان جهان قرار دارد. با بیاناتی که از اندیشمندان حقوق طبیعی عنوان شده است، می توان تشابهات میان این نگرش با مبانی اندیشمندان حکمت متعالیه درزمینه ارتباط حقوق و اخلاق عنوان نمود. از مهم ترین این تشابهات به پایبندی هرکدام ازدو گروه فوق به اصول ثابت اخلاقی در حقوق و اذعان به وجود ارتباط تنگاتنگ این دو دانش می توان اشاره نمود. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این پرسش است که چه نسبتی میان نگرش اندیشمندان در حکمت متعالیه و حقوق بشرغرب وجود دارد؟ فرضیه این پژوهش بر این قرار است که اندیشمندان حقوق طبیعی به وجود نوعی حقوق ثابت در نظام های حقوقی-بشری هستند که آن را فراتر از توافق قراردادی می داند و اندیشمندان حکمت متعالیه نیز علاوه بر الهی دانستن حقوق، بر ثابت-بودن اصول اخلاقی در نظام بشری اعتقاد دارند و مانند حقوق طبیعی، عقل را به عنوان یکی از منابع سنجش و دریافت این اصول ثابت عنوان می کنند اما قانون الهی که جامع اخلاق و حقوق است، را در جهت رستگار ساختن انسان جامع تلقی می نماید. مکتب-اثبات گرایی نیز برای تشخیص درستی قوانین، نیازی به تطبیق قواعد با معیارهای ثابت اخلاقی نیست بلکه تنها اراده قانون گذار بیانگر صحت یک قانون است. این پژوهش بر اساس روش تحلیلی-توصیفی و بر اساس منابع کتابخانه ای گردآوری شده است.
اخلاق صلح در فرهنگ رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
29 - 53
حوزههای تخصصی:
«صلح» جوهره اصلی همه ادیان و صلح گرایی غایتی است که تمامی ادیان به ارائه راهکارهایی درباره آن پرداخته اند. در فرهنگ رضوی به پشتوانه اصولی چون عدالت، رشد فکری و اجتماعی، مدارا و عفو، صلح از بنیادی ترین اصول در مناسبات بین المللی منظور شده و ایجاد صلح پیش از آنکه عملی مادی باشد، امری معنوی است که به تکریم حقوق واقعی بشر متکی بوده و برخلاف ادبیات حقوقی بین المللی معادل یک مفهوم سلبی؛ یعنی محدود به نبود جنگ نیست، بلکه فراتر از آن، مفهومی ایجابی و به معنای همزیستی مسالمت آمیز با حفظ کرامت انسانی است. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته حاکی از آن است که در فرهنگ رضوی برخلاف دیدگاه غیرواقع بینانه و قوم محورانه برخی مستشرقان غربی چون برنارد لوئیس، هانتینگتون و ... که اسلام را دین ناسازگار با صلح و دموکراسی و منبع خشونت و تروریسم معرفی می کنند، اسلام پیام آور صلح و دوستی است و این قابلیت را دارد که نسبت ب ه دیگر تئوری و پارادایم های تئوریک موجود در عرصه روابط بین الملل، ارائه دهن ده ی ک تئوری جدید و جامع باشد؛ چراکه قلمرو اجرای صلح در فرهنگ رضوی علاوه بر صلح در مفهوم خاص، صلح در معنای عام را نیز در برمی گیرد؛ در این فرهنگ، برخلاف آنچه در ادبیات حقوق مخاصمات مسلحانه اشاره می شود، دفاعِ مشروعِ پیش دستانه وجود ندارد، چراکه صلح امری مقدس و جهاد اقدامی انسان دوستانه و در راستای گسترش صلح و امنیت در پرتو حاکمیت الهی، نفی حاکمیت طاغوت و دفاع از مظلوم و مبارزه با بی عدالتی است.