مطالب مرتبط با کلیدواژه

خواجه نصیرطوسی


۱.

فضایل اخلاقی در کتاب اخلاق محسنی( بر مبنای تقسیم بندی خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب اخلاق ناصری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خواجه نصیرطوسی ملاواعظ کاشفی اخلاق ناصری اخلاق محسنی فضایل اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۱۵
کتاب اخلاق محسنی یکی از آثار ارزشمند سده نهم و دهم هجری است. ملاحسین واعظ کاشفی سبزواری این کتاب را با هدف تعلیمی به رشته نگارش درآورد. کاشفی به تعلیم آموزه های اخلاقی اهتمام ورزیده و پند و اندرز حاکمان را بر مبنای حکمت، جوهره اصلی کتاب خود قرار داده است. وی در مقدمه کتاب صراحتا اعلام می کند که مخاطبانش شاهان و ملازمان آنهاست و در ادامه به این موضوع اشاره می کند که داشتن چهل صفت بارز اخلاقی است که شاه را شاه کرده و شاه نگاه داشته کاشفی این آموزه های اخلاقی را تحت تاثیر تعلیمات در کتاب اخلاق ناصری یاد می کند که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از طریق بیان حکایت و تمثیل، مخاطب خود را به سوی فضایل اخلاقی سوق می دهد. پژوهش حاضر در نظر دارد فضایل اخلاقی موجود در کتاب اخلاق محسنی را با توجه به تقسیم بندی موازین اخلاقی در کتاب اخلاق ناصری مورد بحث و بررسی قرار دهد تا مشخص کند کاشفی در تدوین این کتاب تا چه اندازه به تقسیم بندی های خواجه نصیرطوسی نزدیک بوده است. نوع رویکرد نگارنده در این مقاله توصیفی– تحلیلی و بر مبنای مرور تفکرات تعلیمی خواجه نصیر در اخلاق ناصری و تطبیق آنها با اخلاق محسنی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در بین فضایل اخلاقی که در کتاب مطرح شده عدالت و شجاعت جایگاه خاص و ویژه ای دارند و در زندگی فردی و اجتماعی انسان نقش تعیین کننده ایفا می کنند. برخی فضایل مانند عبادت جنبه فردی دارند و برخی مانند عدالت جنبه اجتماعی که با رعایت این موازین جامعه روی آبادانی می بیند.  
۲.

بررسی تطبیقی فضیلت گرایی اخلاقی از دید مولانا و خواجه نصیر الدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضیلت گرایی اخلاقی مولانا خواجه نصیرطوسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۹۳
نظریه ی اخلاقی مولانا و خواجه نصیر را می توان در بررسی اولیه جزء نظریه های فضیلتگرا دانست. مولانا افعال اخلاقی را برای رسیدن به نتایجی که سعادت اخروی را تامین نموده و گاه به شکل فضایل اخلاقی چون صدق و ایثار و... معرفی می کند .و در تمامی این موارد غایت را حقیقت کمال روحی انسان می داند. به همین دلیل میتوان او را فضیلتگرا دانست. خواجه نیزسعادت را برای انسان به سعادت در قوای نفس تعریف می کند و کمال قوا را در رعایت وسط می داند . از دید وی فضیلت در وسط و اعتدال است. وی فضیلت را از موجبات سعادت می داند. اما بررسی دقیق آثار این دو عالم اخلاق نشان می دهد؛ که نظر نهایی آنها امر دیگری را تأیید می کند . از دیدگاه خواجه کمال انسان محدود به رعایت وسط نیست؛ بلکه سیر در مدارج طولی و نوعی حرکت ضمیر در نیل به تجرد بالفعل است. و آخرین مرتبه از مراتب سعادات «سعادت حقیقی» که همان "فنا " است .در واقع وی در کتب عرفانی خود ،از حد وسط ارسطویی فراتر رفته و نوعی سعادات طولی به حسب مقامات افراد را مطرح می کند.مولانا نیز هرچند در ابیاتی معیار فعل اخلاقی را این می داند که غایت آن کمال و فضیلت باشد؛ اما در نظر نهایی خود در مقام بیان انسان کامل ، می گوید اینها کسانی هستند که افعال اخلاقی خود نظیر ایثار را بی نظر به کمال و فضیلت خود، انجام می دهند.اینها اولیاء خداوندهستند و به مقام "فنا "رسیده اند. .بنابراین گرچه در مثنوی مولانا و نوشته های اخلاقی خواجه میتوان ساحات اخلاقی چون فضیلتگرایی و غایتگرایی را دید؛ اما از دید آنها تنها ساحت آخر ، که مرحله " فنا" است ساحت عالی اخلاقی معرفی می شود.