فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۹۸۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
تغییر در نسبت الگوهای ازدواجی خویشاوندی و غیرخویشاوندی از مهمترین تغییرات اتفاق افتاده در حوزه ازدواج در ایران است. بنابراین، در این مقاله تلاش شده است که الگوی ازدواج خویشاوندی در میان زنان مهاجر دارای همسر در شهرهای تهران و ملارد بررسی شود. داده ها از پیمایشی که در سال 1395 در استان تهران انجام شد و در آن تعداد 500 زن مهاجر دارای همسر پیمایش شدند اقتباس شده است. یافته های پژوهش نشان داد که ازدواج خویشاوندی با 41 درصد هنوز مطلوبیت قابل توجهی در جامعه مورد مطالعه دارد. تحلیل چند متغیره نشان داد که مدت زمان ازدواج اثر آماری معناداری بر الگوی ازدواج زنان دارد. نتایج همچنین نشان داد که خاستگاه سکونتی، تحصیلات و تفاوت سنی زوجین اثر آماری معناداری بر الگوی ازدواج مورد نظر ندارند. از این رو، نتیجه گرفته می شود که با وجود بهبود در عناصر نوسازی، الگوی ازدواج خویشاوندی هنوز شیوه ای متداول از ازدواج در جامعه مورد بررسی است.
ماتریس مسیرهای مهاجرتی: روشی نو در تحلیل تمرکزگرایی مهاجرتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۷ و ۱۰۸
۱۲۳-۱۴۸
حوزههای تخصصی:
«ماتریس مسیرهای مهاجرتی» و شاخص آن تحت عنوان «شاخص تمرکزگرایی مهاجرتی» ابزاری برای تحلیل مهاجرت های داخلی از بعد تمرکزگرایی است. این پژوهش، به تشریح این ماتریس ابداعی و کاربرد آن در تحلیل تمرکزگرایی مهاجرتی و مقایسه آن با شاخص های مشابه در پژوهش های داخلی و بین المللی پرداخته است. روش پژوهش، تحلیل ثانویه و واحد تحلیل، استان های کشور هستند؛ همچنین داده های مورد نیاز برای تحلیل تمرکزگرایی مهاجرتی، داده های خام 2 درصد سرشماری های نفوس و مسکن هستند. با استفاده از این ماتریس و شاخص تمرکزگرایی مهاجرتی می توان میزان مهاجرت های تمرکزگرا در هر استان را محاسبه نموده و همچنین به نوع الگوی تمرکزگرایی نیز دست یافت. محاسبه این شاخص برای کل کشور و استان ها طی دو دوره اخیر (7/40) نشان داد که علی رغم کاهش تمرکزگرایی در مهاجرت های داخلی در کشور نسبت به دهه های گذشته، کماکان میزانی از تمرکز بر تهران و کلان شهرها و به طور کلی مناطق مرکزی وجود دارد؛ با این تفاوت که الگوی تمرکزگرایی در مهاجرت های بین استانی تا حدودی به تمرکزگرایی درون استانی تغییر شکل یافته و نسبت قابل ملاحظه ای از مهاجرت ها نیز در مسیرهای مهاجرتی افقی صورت گرفته اند. این روش را می توان در مورد هر نوع داده مهاجرتی در سطح نقطه به کار گرفت و به میزان تمرکزگرایی دست یافت.
بررسی عوامل برانگیزنده تمایل به ثبت وقایع جمعیتی در استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی عوامل برانگیزنده تمایل به ثبت وقایع جمعیتی در استان کردستان است. چارچوب و مدل نظری بر اساس نظریه های رفتار برنامه ریزی شده و کنش منطقی، تدوین شد. پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه ساخت یافته، در سال 1397 انجام شد. اطلاعات پژوهش در شهرهای سنندج، بانه و کامیاران، از 366 نفر از سرپرستان خانوار جمع آوری گردید. نمونه ها با ترکیبی از روش های مختلف انتخاب شدند و اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که در جامعه مورد بررسی، تمایل به ثبت وقایع جمعیتی، و نیز درک از دسترسی به مراکز و امکانات ثبت، آگاهی از قوانین، و درک از هنجارهای ثبت، در بین شهروندان نسبتاً بالاست. تحلیل چندمتغیره نشان می دهد که علاوه بر متغیرهای جمعیتی، به ترتیب، سه شاخص آگاهی از قوانین ثبت وقایع، نگرش به ثبت، و درک از هنجار ثبت، در مدل معنادار هستند و همراه با سایر متغیرها، 27 درصد از تغییرات متغیر وابسته را توضیح می دهند. نتیجه سیاستی مقاله، ضرورت کار فرهنگی و اطلاع رسانی دولت و سایر سازمان های دخیل در زمینه ثبت رویدادها و ارائه اطلاعات به موقع، تلاش در جهت ارتقای درک شهروندان از هنجارهای ثبت، و تلاش در جهت ایجاد نگرش مثبت به ثبت وقایع می باشد.
مطالعه رفتارهای پرخطر جنسی و عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با آن در میان جوانان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
157 - 184
حوزههای تخصصی:
توجه به سلامت جوانان، به عنوان ارزشمندترین منابع انسانی جامعه، بسیار ضروری است. یکی از مباحث مهم حوزه سلامت جوانان، رفتارهای پرخطر جنسی است که با توجه به تغییرات نگرشی که در جامعه شاهد افزایش آن هستیم، پرداختن به آن ضروری به نظر می رسد. مطالعه حاضر با همین هدف، به بررسی رفتارهای پرخطر جنسی جوانان پرداخته و با نگاهی جامعه شناختی، مؤلفه های مرتبط با آن از جمله سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی مرتبط با سلامت و سلامت معنوی را مورد مطالعه قرار داده است. در مطالعه حاضر، جامعه آماری شامل جوانان 29-18 ساله شهر شیراز است و حجم نمونه بر اساس جدول لین، 600 نفر تعیین شد. با استفاده از ابزار پرسشنامه (تلفیقی از مقیاس استاندارد و محقق ساخته)، داده ها از طریق نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای جمع آوری و با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که میان سن، وضعیت تحصیلی، سرمایه فرهنگی مرتبط با سلامت، سرمایه اجتماعی در تمامی ابعاد و سلامت معنوی با رفتارهای پرخطر جنسی رابطه آماری معکوس و معناداری وجود دارد. هم چنین میان جنس و وضعیت تأهل نیز با این رفتارها تفاوت معنادار وجود دارد؛ به طوری که در میان زنان و افراد متأهل، رفتارهای پرخطر جنسی کمتر بوده است. از این رو، سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی نقش مهمی در پیشگیری از رفتارهای پرخطر جنسی دارد. بنابراین، تقویت و بهبود این سرمایه ها می تواند ارتقاء رفتارهای مبتنی بر سلامت را به دنبال داشته باشد.
مطالعه مهاجرت سالمندان: مسائل و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۷ و ۱۰۸
۲۱-۳۹
حوزههای تخصصی:
با وجود اینکه احتمالاً در آینده ای نزدیک سالمندان، در میان گروه های سنی جمعیت سریع ترین نرخ رشد را تجربه خواهند کرد، ولی مطالعه تحرکات جمعیتی آنان به صورت ویژه کمتر مورد توجه است. از جمله مطالعات اندکی در مورد الگوهای مهاجرت این گروه سنی انجام شده است. مهاجرت سالمندان از چند بعد اساسی با الگوی مهاجرت سایر گروه های سنی متفاوت است، اما روش های جمع آوری داده ها و روش های تحلیل و نیز مفاهیم پایه به کار رفته در سرشماری ها، در مورد این گروه سنی، عموما مشابه سایر گروه ها بوده است و لذا چندان در مطالعه مهاجرت سالمندان قابل بهره برداری نیست. در این مقاله به برخی از مسائل و مشکلات استفاده از داده های سرشماری در بررسی حرکات مکانی جمعیت سالمندان، به ویژه در تحلیل خصوصیات مهاجرین و دلایل مهاجرت پرداخته شده است. همچنین در پایان، ضمن ارائه پیشنهادات و توصیه هایی برای نحوه برخورد با این مسأله در شرایط موجود، راهکارهایی مطرح شده که با استفاده از آنها می توان با اعمال اصلاحات نسبتاً اندکی در روش ها و عملیات سرشماری، سودمندی نتایج حاصل از سرشماری در مطالعات مهاجرتی جمعیت سالمندان را ارتقاء داد.
مقایسه تطبیقی عوامل موثر بر سالخوردگی در مناطق شهری و روستایی استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۹ و ۱۱۰
۱۷-۴۰
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر، سالخوردگی جمعیت و عوامل تأثیرگذار بر آن از مباحث مورد توجه سیاست گذاران و برنامه ریزان کشور است. در این زمینه تفکیک شاخص های مورد نظر در مناطق شهری و روستایی در تنظیم و حتی پیش برد برنامه های لازم کمک شایانی خواهد کرد. لذا، هدف از این مطالعه مقایسه تطبیقی عوامل موثر بر سالخوردگی در مناطق شهری و روستایی استان های ایران در دو دوره آماری 1390 و 1395 است. روش پژوهش این مطالعه توصیفی تحلیلی، از نوع تحقیقات کاربردی بوده و شیوه های جمع آوری اطلاعات اسنادی است. جمعیت کشور (به تفکیک مناطق شهری و روستایی) به عنوان جامعه آماری مورد مطالعه قرار گرفته است. برای جمع آوری داده ها از سالنامه آماری کشور و سرشمارهای عمومی نفوس و مسکن طی سال های 1390 و 1395 استفاده گردیده است. در پژوهش حاضر برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل تحلیل معادلات ساختاری و نرم افزارهای مرتبط نظیر SPSS و Excel استفاده شده است. براساس نتایج بدست آمده مشخص شد، شاخص سالمندی در دو دوره مورد بررسی دارای روندی صعودی بوده و این روند صعودی در مناطق شهری بسیار قابل توجه است. همچنین، نتایج مقایسه شاخص میزان خام موالید نشان از تفاوت معنی دار و مثبت بین مناطق شهری و روستایی (با نفع مناطق شهری) و در شاخص های نرخ باروری کل و نرخ تجدیدنسل نشان از تفاوت معنی دار و منفی بین مناطق شهری و روستایی (با نفع مناطق روستایی) در هر دو دوره آماری مورد بررسی را دارد.
مطالعه کیفی تفاوت های جنسیتی در تجربه سالمندی (پژوهشی در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۵ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۹)
65 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، ارائه روایتی از تفاوت های جنسیتی سالمندان برای فهم تجارب متکثر سالمندی است که با رویکرد نظری سالمندشناسی انتقادی و فمینیستی، روش پژوهش کیفی و تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته، به شنیدن صداها و روایت های 42 سالمند شهر تهران پرداخته است. داده های مصاحبه ای با روش تحلیل مضمون، کدگذاری و مقوله بندی شده است. نتایج پژوهش، روایت گر آن است که تجربه سالمندی به تفاوت سرمایه اقتصادی (مالکیت دارایی های خانوادگی، فرصت های شغلی، بازنشستگی و استقلال درآمدی، مسئولیت اقتصادی زندگی)، سرمایه فرهنگی و نمادین (تحصیلات، مهارت های فرهنگی، سواد سلامت، منزلت و اعتبار اجتماعی)، سرمایه اجتماعی (مناسبات اجتماعی، سرمایه خانوادگی) و سرمایه سلامت (سلامت جسمی، سلامت روانی، سلامت جنسی و سلامت اجتماعی) زنان و مردان سالمند برمی گردد. با توجه به یافته ها، سالمندی در بین زنان و مردان، تجربه واحد و یک شکلی نیست و می تواند بر حسب میزان دسترسی به سرمایه ها و نابرابری در سرمایه ها، تجربه ای متفاوت و متکثر باشد. انباشت این سرمایه ها در طول مسیر زندگی، مبتنی بر تفاوت های جنسیتی است و درنهایت، همین سرمایه های انباشتی، زندگی سالمندی را در بین زنان و مردان متفاوت می سازد.
بررسی وضعیت جابجایی درون شهری در شهر تهران و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی وضعیت جابجایی محله ای و عوامل مؤثر بر آن در شهر تهران است. روش پژوهش، تحلیل ثانویه داده های طرح «سنجش کیفیت زندگی در شهر تهران» است که در سال 1395 انجام شده است. جامعه آماری تحقیق را شهروندان بالای 18 سال شهر تهران تشکیل داده و حجم نمونه نیز شامل 45000 نفر از 334 محله واقع در 22 منطقه شهر تهران بوده است. یافته ها نشان می دهند که جابجایی های بین منطقه ای و بعد از آن، جابجایی های درون منطقه ای و درون محله ای، از مهمترین انواع جابجایی ها در شهر تهران بوده اند و به طور کلی، 83 درصد از افراد نمونه، یکی از انواع جابه جایی های درون شهری را تجربه نموده اند. در این بین، عمومیت با جابجایی بین منطقه ای بوده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که جابه جایی سکونتی برای افرادی که سطح درآمدی و تحصیلات بالاتر دارند و به دنبال بهبود وضعیت زندگی/افزایش متراژ منزل مسکونی هستند، بالاتر است. طبق یافته ها، مهمترین عوامل ماندگاری سکونتی عبارتند از: افزایش تعداد خویشاوندان در یک محله، افزایش سن، تعداد فرزندان بیشتر و افزایش مدت زمان اقامت. نتایج نهایی تحقیق نشان داد که متغیرهای سن، مدت اقامت، وضعیت مسکن، تعداد خویشاوندان و تعداد فرزندان، در احتمال جابجایی درون محله ای و متغیرهای مدت زمان اقامت، سن و تعداد خویشاوندان، در احتمال جابجایی بین محله ای مؤثر هستند.
بررسی عوامل جمعیت شناختی، اجتماعی و اقتصادی موثر بر احتمال طلاق در ایران در سال 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی، اقتصادی و اجتماعی بر وضع تأهل (بی همسر به دلیل طلاق/ دارای همسر) و محاسبه احتمال طلاق انجام شد. در این مطالعه داده های فایل 2 درصد سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1395 مورد استفاده قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از روش رگرسیون چندمتغیره لجستیک استفاده شد. در این تحقیق 11 متغیر جنس، سن، داشتن فرزند برای زنان، مهاجرت؛ متغیرهای اقتصادی مانند وضع فعالیت، وضع مالکیت واحد مسکونی خانوار، متراژ واحد مسکونی و متغیرهای اجتماعی مانند نوع سرپرستی خانوار، وضع سواد، وضع تحصیل، تعداد سال های تحصیل و مدرک دانشگاهی با وضعیت تأهل (طلاق گرفته/متأهل) مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها حاکی از این بودند که رفتار مردان و زنان بی همسر به دلیل طلاق کاملا با یکدیگر متفاوت است. مردان بی همسر به دلیل طلاق مایل هستند پس از طلاق به خانواده دیگر بپیوندند، در حالی که زنان خود تشکیل خانواده مستقلی می دهند و در نقش سرپرست خانوار ظاهر می شوند. تحصیلات عالی و داشتن فرزند برای زنان باعث کاهش احتمال طلاق می شود. زنان بی همسر به دلیل طلاق بیشتر در بازار کار حضور پیدا می کنند و احتمال طلاق برای مردان بیکار و غیرفعال به ترتیب 2.5 و 1.3 برابر مردان شاغل است.
وضعیت و پیش بینی کننده های احتمال اشتغال در بین متولدین سال های 1355 تا 1365 شهر دهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشتغال مسئله ای اجتماعی و اقتصادی است که پیامدهای فردی و ساختاری دارد. در مطالعه حاضر وضعیت و پیش بینی کننده های اقتصادی و اجتماعی اشتغال در بین افراد متولد سال های 1355 تا 1365 در شهر دهدشت مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور تعداد 389 نفر با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای پیمایش شدند. تحلیل چند متغیره لُجستیک نشان داد که متغیرهای جنسیت و تجربه مهارت آموزی تأثیر آماری معناداری بر وضعیت اشتغال افراد دارند. براساس یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که دانشگاه ها باید توجه بیشتری به آموزش مهارت های مرتبط با بازار کار داشته باشند. برای این هدف پیشنهاد می شود که بخشی از دوره های درسی دانشجویان به مهارت های مرتبط با نیازهای بازار کار اختصاص یابد. رفع تبعیض های جنسیتی بازار کار نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
کاربرد مدل سازی ریاضی در پیش نگری رویداد ولادت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۹ و ۱۱۰
۴۱-۵۳
حوزههای تخصصی:
ا توجه به نیاز روز افزون به برنامه های آمایش سرزمین و برنامه ریزی های میان مدت، شناخت وضعیت جمعیتی در سالیان آینده و نیز برآورد تعداد و ساختار آن به یکی از سؤالات جدی برنامه ریزان از جمعیت شناسان تبدیل شده است. دست یابی به چشم اندازی از جمعیت و نیز برآورد های مقرون به واقع، نیازمند درک تحرکات جمعیتی است. وضعیت آینده ولادت با توجه به آن که امکان برنامه ریزی برای افزایش و کاهش را به برنامه ریزان می دهد توجه برانگیز است. شاید اگر می دانستیم که وقوع رویداد ولادت در یک جمعیت از چه مدلی تبعیت می کند، امکان مداخلات مؤثرتری با هدف تحقق سیاست های جمعیتی فراهم بود. به همین منظور مقاله حاضر سعی در برازش مدلی بر داده های ولادت پایگاه اطلاعات جمعیت کشور با استفاده از رگرسیون سری زمانی دارد. از داده های ماهانه ولادت از سال 1392 تا 1398را برای پیش بینی ثبت ولادت در سال 1399 استفاده شده است. با توجه به این که رویدادهای حیاتی رفتارهای تناوبی یکسانی برحسب زمان دارند، استفاده از توابع فوریه برای برازش مدل بر داده ها بهینه تر خواهد بود. به کمک ضریب تعیین و معیارهای RMSE مدل فوریه(8) را می توان به عنوان یک پیش بینی معتبر و مناسب برای تعداد ولادت ها در نظر گرفت. بر همین اساس برای سال 1399تعداد ولادت های پیش بینی شده رقمی درحدود 1072000 رویداد خواهد بود.
عوامل فردی موثر بر وقوع طلاق در شهرستان بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۷ و ۱۰۸
۴۱-۵۲
حوزههای تخصصی:
طلاق بعنوان یک معضل اجتماعی است که نه تنها سبب فسخ پیوندهای زناشویی و فروپاشی بنیان خانواده می شود، بلکه باعث بی نظمی و بی سازمانی اجتماعی شده و در بردارنده خسارت های انسانی اجتماعی و اقتصادی هنگفتی می باشد. از این رو پژوهش حاضر در بهار سال 1389 و با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل فردی موثر بر وقوع طلاق در شهرستان بروجرد که رتبه نخست طلاق در استان لرستان را به خود اختصاص داده انجام شده است. نمونه آماری شامل 40 نفر از صاحبنظران و فعالان حوزه آسیب های اجتماعی و طلاق می باشد، روش تحقیق، کیو (Q)، و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه پژوهشگر ساخته (پرسشنامه کیو (Q)) می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد، و آزمون ناپارامتری؛ دبلیو کندال استفاده شده است. یافته ها نشان داد، از دیدگاه متخصصان و صاحب نظران اولین عامل تاثیرگذار در ارتباط با وقوع پدیده طلاق، عامل عدم پایبندی به تعهدات زناشویی با میانگین 01/16 درصد می باشد. عامل عدم اطلاع از آسیب های ناشی از طلاق با میانگین 56/15 و عامل نا آگاهی و کمبود مهارت های عاطفی و ابراز علاقه (مهارت های ارتباطی) با میانگین 91/14 پس از آن در درجه دوم و سوم اهمیت قرار می گیرند. همچنین عامل نقص جسمانی یا ظاهری زن یا مرد با میانگین 10/6 عامل طلاق برنامه ریزی شده، ازدواج به قصد طلاق (از هر نوع ممکن) با میانگین 11/7 و عامل بی احترامی به خانواده همسر با میانگین 40/8 به ترتیب پایین ترین درصد از عوامل وقوع پدیده طلاق در شهرستان بروجرد را به خود اختصاص داده اند.
بررسی چند متغیره تغییرات باروری ویژه سنی مقطعی در ایران (استفاده از نمونه دو درصد سرشماری های 1385 و 1390)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش تغییرات باروری در ایران را از 1366 تا 1390 (دوره 25 ساله) بصورت چند متغیری بررسی می نماید. اطلاعات فرزندآوری زنان 64-15 ساله در سرشماری های 1385، 1390 تامین کننده اطلاعات باروری زنان 49-15 ساله برای هر یک از این دوره های پنج ساله می باشند. اطلاعات فرزندآوری و تاریخچه موالید زنان 64-15 ساله با استفاده از روش لوتر (1988) در داده های نمونه 2% سرشماری های 1385 ،1390 بازسازی شده است. برای محاسبه شاخص های میزان باروری ویژه سنی و کل بصورت چندمتغیری، از رگرسیون پواسون و روش شومیکر (2004) استفاده شده است. براساس یافته ها، متغیرهای اشتغال و تحصیلات بیشترین تأثیر را در کاهش میزان باروری کل و ویژه سنی داشته، به طوری که زنان شاغل و با تحصیلات بالا در دوره 85-81 از سرشماری 1385 به ترتیب دارای میزان باروری کل زیرسطح جانشینی، برابر با 6/1 و 5/1 و در دوره 90-86 به ترتیب دارای میزان باروری کل برابر با 43/1 و 45/1 هستند. بیشترین میزان باروری ویژه سنی زنان شاغل و تحصیلات بالا از سرشماری 1385، به ترتیب در گروه سنی 30-25 سال و 34-25 ساله قرار دارد؛ در سرشماری 1390 به ترتیب، به گروه سنی 39-30 و 39-25 سال انتقال می یابند؛ کمترین تغییرات در میزان باروری کل و ویژه سنی مربوط به متغیر مهاجرت است.
مدل علّی گرایش به طلاق عاطفی بر اساس الگوهای ارتباطی زوجین با میانجی گری دلزدگی زناشویی (مطالعه موردی: شهرستان قصرشیرین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
185 - 210
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تدوین مدل علّی گرایش به طلاق عاطفی بر اساس الگوهای ارتباطی زوجین با میانجی گری دلزدگی زناشویی انجام شد. با توجه به هدف، این مطالعه از نوع کاربردی و شیوه اجرای آن توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزیستی شهرستان قصرشیرین طی سال های 1398- 1397 بودند که از میان آنها به شیوه در دسترس، 384 زن و مرد به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده، پرسشنامه های استاندارد طلاق عاطفی گاتمن (1999)، الگوهای ارتباطی (CPQ) و دلزدگی زناشویی پاینز (1996) بود. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری نشان داد: بین گرایش به طلاق عاطفی بر اساس الگوهای ارتباطی با میانجی گری دلزدگی زناشویی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین، دلزدگی زناشویی، رابطه بین گرایش به طلاق عاطفی و الگوهای ارتباطی را میانجی گری می کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که با افزایش الگوی ارتباطی سازنده متقابل در بین زوجین متقاضی طلاق، آن ها دلزدگی زناشویی کمتری را تجربه می کنند. در صورتی که دلزدگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق نیز بالا رود، طلاق عاطفی افزایش می یابد.
تأثیر متغیر های جمعیتی بر برآورد مصارف آب کشاورزی در ایران (بازه زمانی 1386 تا 1393)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظریات جدید جمعیت شناسی محیط زیستی، علاوه بر اندازه جمعیت، ترکیب جمعیتی از جمله ترکیب سنی و جنسی، ترکیب تحصیلی و معیشتی نیز از دیگر عوامل شناخته شده ای است که بر رفتار جمعیت با محیط زیست پیرامونش تأثیر می گذارد. این پژوهش بر آن است تا با الهام از این نظریات، تفاوت های موجود در مصارف آب کشاورزی در شهرستان های کشور را بر اساس متغیرهای مختلف جمعیتی تبیین نماید. داده های موردنیاز پژوهش، از تلفیق سه بانک اطلاعاتی) سرشماری عمومی نفوس و مسکن، سرشماری عمومی کشاورزی، و آماربرداری سراسری منابع و مصارف آب کشور)، براساس واحد شهرستان، بدست آمده و با روش مدلسازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی، تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاکی است که هرچند متغیر اندازه جمعیت و خانوار، اصلی ترین متغیر جمعیتی تأثیرگذار بر مصارف آب کشاورزی بوده است، اما ترکیب معیشتی، ترکیب جنسی و نسبت وابستگی سنی جامعه روستایی و سطح تحصیلات بهره برداران بخش کشاورزی نیز به طور مستقیم یا به واسطه متغیرهای سطح اراضی و ترکیب الگوی کشت، بر مصارف آب کشاورزی تأثیرگذار بوده اند.
تحلیل رشد جمعیت شهرهای جدید ایران در مقایسه با شهرهای رقیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نخستین سکونت گاه های اقماریِ برنامه ریزی نشده با نرخ رشدهای کم سابقه، در دهه 1370 پیرامون تهران ظاهر شده و به تدریج به محدوده سایر کلان شهرها مانند مشهد، اصفهان، و تبریز اشاعه یافته است. اسکان هم زمان جمعیت در شهرهای جدید با اجرای سیاست های مسکن اجتماعی (مسکن مهر) این پرسش را به وجود آورده که آیا افزایش سریع جمعیت شهرهای جدید، ذاتی یا ناشی از اجرای چنین سیاست هایی است؟ همین تردید از سویی، مدل تحلیل اثر متغیرهای مهمی چون قیمت مسکن، فاصله و زمان صرف شده برای آمدوشد، را پیچیده تر کرده است. با تحلیل ثانویه روی داده های سرشماری و اطلاعاتی که از منابع دست دوم به دست آمده، هدف این تحقیق، مقایسه تغییر جمعیت شهرهای جدید با شهرهایی است که به عنوان رقیب قابل طرح هستند. یافته ها نشان می دهند که متغیر زمان_سفر کوتاه تر از 60 دقیقه بین شهرهای مورد مطالعه و مادرشهرها، اثر مهمی بر رشد جمعیت شهرها ندارد و افزایش آن، تنها وقتی به کاهش رشد جمعیت منجر می شود که از 60 دقیقه عبور کند. همچنین اثر مثبت قیمت مسکن بر رشد جمعیت شهرها، برخلاف انتظار و احتمالاً بیشتر نشان دهنده علیت برگشتی یا دوسویه از طریق اثر مثبت رشد جمعیت بر افزایش تقاضا و قیمت مسکن است. فاصله تا مادرشهر به عنوان یک متغیر در طول زمان ثابت، بر رشد جمعیت شهرها اثر منفی دارد، هرچند اثر مثبت آن در شهرهایی که با شهر مادر تا 50 کیلومتر فاصله دارند نیز به لحاظ نظری غیرمعنادار است. جزئیات تحقیق نشان می دهد که به دلیل تفاوت چشم گیر ضریب افزایش و رشد جمعیت، در همه این روابط، شهرهای جدید از شهرهای رقیب متمایز هستند. بهبود وضعیت زمین و مسکن و نیز توسعه حمل و نقل مناسب تر و سریع تر به منظور دسترسی به مادرشهر می تواند رشد جمعیت شهرهای جدید را بهبود بخشد.
تأثیر سالخوردگی جمعیت بر نابرابری توزیع درآمد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۵ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۹)
103 - 125
حوزههای تخصصی:
افزایش رقم شاخص امید زندگی، مدیون پیشرفت های علمی در حوزه بهداشت و سلامت بوده است که همگام با توسعه اقتصادی، از کشورهای توسعه یافته، آغاز و به سرعت به کشورهای درحال توسعه سرایت کرد. ازجمله نتایج این پیشرفت ها، افزایش تعداد جمعیت و تغییر ساختار سنی جمعیت کشورها به سمت سالخوردگی است. پدیده سالخوردگی جمعیت، تأثیرات زیادی بر متغیرهای کلان اقتصادی، ازجمله توزیع درآمد خواهد داشت. این مطالعه، به بررسی تأثیر ساختار سنی جمعیت ایران بر توزیع درآمد، طی سال های 1368-1364 می پردازد. نتایج حاصل از تجزیه ضریب جینی هزینه خانوار بر حسب گروه های سنی سرپرست خانوار نشان می دهد، همراه با افزایش سن سرپرست خانوار، نابرابری درآمد بین گروهای سنی و نیز در گروه سالمند (خانوارهای بالای 65 سال) افزایش می یابد. با توجه به اینکه نابرابری توزیع درآمدها، دومین عامل فقر در ایران است، گسترش جمعیت سالمند در دهه های آینده، احتمال پیوستن سالمندان به گروه فقیر را افزایش می دهد. به این ترتیب، حتی اگر دیگر نیروهای تشدیدکننده نابرابری و فقر، مثل تورم، رکود اقتصادی و... متوقف شوند، پدیده رو به رشد جمعیت سالمند، نیروی بالقوه ای برای رشد نابرابری و فقر در کشور است. بنابراین، از منظر رشد، برای اقتصادی که دچار یک الگوی نامتعادل در توزیع درآمدها است و گذار جمعیتی سریعی را تجربه می کند، پدیده سالخوردگی جمعیت می تواند چالش مهمی در سیاست گذاری رشد باشد.
جمعیت شناسی بلایای طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۹ و ۱۱۰
۱۵۵-۱۸۲
حوزههای تخصصی:
وقوع بلایای طبیعی مداوم و شدید در مقیاس وسیع طی سالهای اخیر، علاقه روزافزون به فهم بهتر اینکه چگونه این وقایع عمدتاً ویرانگر، باعث تغییر فرایندهای مهم جمعیتی می شوند را افزایش داده است. این مقاله به صورت خلاصه و سیستماتیک به ارائه شواهدی می پردازد که بلایای طبیعی به طور معناداری بر روی مرگ ومیر، سلامت، باروری و مهاجرت اثرگذار بوده و می باشند. درحالی که این فرایندها به طور بسیار نزدیکی در ارتباط متقابل با هم هستند، اما تا اندازه زیادی به خاطر فقدان داده های مناسب، تحلیل های جامع نسبتاً کمی بر روی روابط متقابل این پدیده ها انجام گرفته است. سرمایه گذاری بر روی سیستم های جمع آوری اطلاعات جمعیتی، برای بدست دادن شواهد علمی پیش از بلایا یا همزمان با بلایا، باعث افزایش عمق و وسعت تحقیقات مربوط به بلایای طبیعی، افزایش فهم تغییرات جمعیتی و افزایش آگاهی در مداخلات سیاست گذاری خواهد شد.
مقایسه کمّی دو گروه از خانواده های مسلمان و ارمنی نسبت به کیفیت های زیست شناختی، ازدواج و خویشاوندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۷ و ۱۰۸
۷۷-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
ازدواج پدیده ای اجتماعی، فرهنگی و دینی است که از ساختارهای جامعه تأثیر می پذیرد و در طول زمان دچار تغییر و تحول می شود. یکی از انواع ازدواج ها، ازدواج خویشاوندی است که در کشور ما از دیرباز امری رایج و در دیدگاه مردم از نظر شرعی امری پسندیده تلقی می شود. اما پیامدهای زناشویی فامیلی، از نظر سلامت جسمی و روانی فرزندان در دانش پزشکی جهان امروز بسیار روشن و بدیهی است. ازدواج های خویشاوندی در وراثت انسان بسیار اهمیت دارند و از آنجا که خویشاوندان نزدیک شانس بیشتری از غیر خویشاوندان برای داشتن ژن های مشابه دارند؛ فرزندان حاصل از این نوع ازدواج ها، ژن های مشابه بیشتری را از فرزندان حاصل از ازدواج غیرخویشاوندی دارا خواهند بود. این نوع ازدواج و معلولیت حاصل از آن، از قبیل انواع اختلال های ژنتیکی و اختلال های مادرزادی و هزینه های کلانی که این وضع بر خانواده و جامعه تحمیل می کند، ازدواج های خویشاوندی را به عنوان یک مسئله مهم روان شناختی، پزشکی و اجتماعی مطرح کرده است. این بررسی با هدف شناخت کیفیت زیست شناختی ازدواج (خویشاوندی یا غیر خویشاوندی) و وضعیت فرزندان حاصل از آن بین دو گروه از اولیاء دانش آموزان خانواده های مسلمان و ارمنی صورت گرفته است. پرسش های تحقیق شامل خصوصیات فردی، خصوصیات زن و مرد ازدواج کرده و خصوصیات فرزندان اولیاء دو گروه نمونه از دانش آموزان دبیرستان دخترانه حضرت زینب منطقه 15 و دانش آموزان دخترانه دبیرستان ماری مانوکیان منطقه 6 آموزش و پرورش تهران است که به روش تجزیه و تحلیل کمّی، نتایج آن حاصل شده است. یافته های کمّی تحقیق نشان از ارتباط بین ازدواج های خویشاوندی و بروز ناهنجاری جسمی یا ذهنی در فرزندان این خانواده ها دارد؛ به طوری که هر چند خانواده های مسلمان و ارمنی از نظر اعتقادی دارای تمایزاتی هستند، اما فراوانی ازدواج های خویشاوندی در خانواده های مسلمان، نشان دهنده افزایش اختلال و ناهنجاری در فرزندان حاصل از ازدواج های فامیلی است.
سرمایه گذاری زمانی والدین در آموزش فرزندان در مناطق شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های ارتقاء سرمایه انسانی، توسعه آموزش و مهارت هاست که از دوران کودکی و در کانون خانواده آغاز می شود. بنابراین، نقش والدین در شکل گیری سرمایه انسانی را نمی توان نادیده گرفت. این مقاله از داده های طرح گذران وقت 94-1393 مناطق شهری کشور استفاده می کند تا مدت زمان اختصاص یافته به آموزش فرزندان را توصیف کند و تفاوت های موجود را تبیین کند. یافته ها از نابرابری های جنسیتی قابل توجهی در سرمایه گذاری زمانی والدین و عوامل مرتبط با آن حکایت دارند. اگرچه مدت زمان اختصاص یافته به آموزش فرزندان با تحصیلات پدران رابطه محدودتری دارد اما این رابطه فارغ از جنسیت والدین با رویکرد فرهنگی هم خوانی دارد زیرا والدین تحصیلکرده تر مشارکت بیشتری در آموزش فرزندان دارند. رابطه مشارکت پدران در آموزش فرزندان با مشارکت آنان در فعالیت های گوناگون را می توان با رویکرد اقتصادی تبیین کرد زیرا تنها مشارکت بیشتر در فعالیت های شغلی از مدت زمان اختصاص یافته به آموزش فرزندان می کاهد. اما رفتار مادران را نمی توان صرفا با رویکرد اقتصادی تبیین کرد زیرا این رابطه منفی، فعالیت های دیگری را نیز علاوه بر فعالیت های شغلی شامل می گردد. بنابراین، برنامه های سازگار کننده نقش های والدینی و غیروالدینی را می توان در تسهیل فرزندپروری، افزایش سرمایه انسانی و تحقق اهداف سیاست های کلی جمعیت موثر دانست.