هومن محمدقربانیان

هومن محمدقربانیان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۴ مورد از کل ۱۴ مورد.
۱.

قیاس محتمل: فرآیندی استدلالی یا غریزی؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قیاس محتمل فرایند استدلالی غریزه قوه وهم سیستم 1 و 2 ذهن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۷
پِرس به عنوان منطقدانی که قیاس محتمل را معرفی و نامگذاری کرد، آن را در کنار استدلالهای قیاسی و استقرایی قرار داد. اما صورتبندی و فرایند استنتاجی که قیاس محتمل در خود دارد هنوز محل ابهام است و این تردید را به وجود می آورد که شاید قیاس محتمل فرایندی استدلالی نباشد. در این مقاله سعی کرده ایم این تردید را تقویت کنیم؛ بدین ترتیب که نشان داده ایم فرض غریزی بودن قیاس محتمل در نوشته های پِرس نیز به صورت ضمنی دیده می شود و اگر قیاس محتمل غریزی باشد دیگر استدلالی نیست. همچنین با توجه به آراء اندیشمندان گذشته، مانند ابن سینا، نشان داده ایم که می توان قیاس محتمل را مربوط به قوه وهم دانست که بین انسان و حیوانات دیگر مشترک است. این دیدگاه نشان می دهد که چرا حیوانات نیز می توانند مانند انسانها از داده های حسی فراتر روند و چیزی شبیه یافتن فرضیه های طبیعی یا علّی از خود نشان دهند. یافته های روانشناسان تجربی جدید نیز حاکی از آن است که ذهن انسان دارای سیستمهای مختلف تصمیم گیری و صدور حکم است که همه آنها استدلالی نیستند. مثلا دنیل کانمن دو سیستم تصمیمی گیری در انسان تشخیص می دهد که اولی غیراستدلالی و تکاملی و دومی منطقی است. با توجه به مثالهایی که از قیاس محتمل وجود دارد، می توان آن را فرایندی متعلق به سیستم 1 ذهن دانست که سریع و غیراستدلالی عمل میکند.
۲.

مطالعه و بررسی مغالطه مصادره به مطلوب و ساختار استدلالی آن(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: مغالطه مصادره به مطلوب استنتاج دوری صورت استدلال استدلال معتبر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۷ تعداد دانلود : ۱۹۸
در ارغنون ، نام مغالطه مصادره به مطلوب برای اولین بار در فصل پنجم تبکیت های مغالطی آورده می شود و در آنجا ارسطو بیان می کند این مغالطه تنها زمانی سبب فریب می شود که نتوان امور مشابه را از امور متفاوت تشخیص داد. این تعریف، مصادره به مطلوب را به شکل استدلالی دوری نشان می دهد که نتیجه دقیقاً یکی از مقدمات باشد. چنین برداشتی در آثار منطق دانان اسلامی هم دیده می شود و اکثر مثال ها شامل مواردی است که نتیجه و مقدمات تنها در ظاهر با هم تفاوت دارند. اما در منطق کلاسیک تکرار مقدمات در نتیجه سبب عدم اعتبار استدلال نمی شود. در پژوهش حاضر که با روش تحلیلی_قیاسی انجام گرفته است، پیشنهاد ما برای ساختار این مغالطه چنین است که در اینجا با یک دور ساده و قرار گرفتن نتیجه در جایگاه مقدمه استدلال روبه رو نیستیم، بلکه با این ادعا مواجه هستیم که رفت و برگشت دوری بین مقدمات و نتیجه، معیار صدق گزاره معینی می شود. در واقع ساختار صوری این مغالطه این گونه است (P→P)├ P. این پیشنهاد ما می تواند با توجه به درستی یا نادرستی یک گزاره در ذهن مخاطب توضیح دهد که چرا برخی دورها از نظر معرفتی برای مخاطب گمراه کننده هستند و برخی نیستند و همچنین نه به صورت نحوی و نه به صورت معنایی استدلال "اگر الف پس الف" را نامعتبر حساب نمی کند.
۳.

مطالعه و نقد دیدگاه سنتی درباره عدم تقارن موضوع-محمول(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۸۷
در دیدگاه رایج درباره رابطه میان مقوالت زبانی و مقوالتی وجودشناختی که از ارسطو به ما رسیده است، مقوالت نحوی تطابق کاملی با مقوالت متافیزیکی دارند و مدلول لفظی که موضوع جمله است جزو مقوله وجودی متفاوتی نسبت به مدلول لفظ محمول است. این دیدگاه به عدم تقارن وجودشناختی موضوع و محمول شناخته میشود و در منطق ارسطو به یک شکل و در منطق فرگه به شکل دیگری تأیید میشود؛ اما تقارن وجودی موضوع و محمول نیز طرفدارانی دارد. اگر مدلول موضوع و محمول ازلحاظ وجودی باهم  تفاوت اساسی نداشته باشند، میتوان زبانی خنثی داشت که در آن بتوان جای موضوع و محمول را در هر جمله بامعنایی عوض کرد؛ اما همانطور که در این مقاله نشان میدهیم چنین زبانی ازنظر نحوی به تناقض میانجامد و ناسازگار است. همچنین ازنظر سمانتیکی در این زبان تعمیمهای علمی بیمعنا و هر جمله وجودی صادق خواهد بود؛ بنابراین زبان خنثی کفایت الزم را ندارد و بر اساس آن نمیتوان از تقارن موضوع-محمول دفاع کرد
۴.

چرا تبیین توانایی استدلال مطابق قواعد منطقی به عنوان استعدادهای مفهومی ناکافی است؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لوئیس کرول دانش استعدادی دانش گزاره ای استنتاج پیشینی زبان اندیشه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۴۸۴
لوئیس کرول در مقاله "لاکپشت به آشیل چه گفت؟" نشان داد اضافه کردن قواعد منطق به صورت گزاره سبب ایجاد تسلسلی در استنتاج قیاسی می شود که حصول نتیجه را غیرممکن می سازد. یکی از راه حلهایی که برای این معما پیشنهاد شده استعدادی دانستن دانش منطق است؛ استعدادهای منطقی، توانایی هایی هستند که در صورت بروز شرایط مناسب، عمل مشخصی را در پی دارند. در این دیدگاه، فردی که منطق می داند، در هنگام مواجه با یک استدلال، دست به عمل می زند و استعداد خود را ظاهر می سازد و نتیجه گیری می کند. برای دفاع از این دیدگاه، گاهی منطق به مثابه بخشی از زبان جهانی، یا به مانند زبان اندیشه معرفی می شود و همانطور که زبان مجموعه ای از توانایی ها و استعدادها برای صحبت کردن است، منطق نیز توانایی برای استنتاج معرفی می شود. اما در این مقاله نشان می دهیم منطق بخشی از زبان جهانی نیست، زیرا منطق های متعدد و بیشماری وجود دارند، در حالیکه گرامر جهانی یکتا است. بعلاوه دیدگاه استعدادی به منطق، اگرچه می تواند از تسلسل کرول جلوگیری کند، اما از توضیح برخی از ویژگی های ابتدایی منطق، مانند پیشینی بودن، ناتوان است. استعدادهای ذهنی نه پیشینی هستند و نه پسینی؛ در حالیکه منطق نمونه اعلی برای دانش پیشینی است. همچنین می توانیم عمل به منطق را نه به کمک استعدادها، بلکه به واسطه دلیل و انگیزه ای که منطق برای عمل در اختیار ما قرار می دهد توجیه کنیم. بنابراین به دلیل نقصهای برطرف نشده و مهم دیدگاه استعدادی، بعلاوه وجود راه حلهای بهتر برای معمای کرول، دیدگاه استعدادی ناکافی به نظر می رسد.
۵.

Conventionalism as the Component of Meaning: Examination of Davidson's View(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۹۳ تعداد دانلود : ۴۵۶
Davison has two famous articles against conventionalism. The core of his argument is to scrutinize erroneous but successful conversations which happen in language occasionally and conventional meaning cannot explain how the speaker and the listener understand each other in these cases. However, his premises are not clear and it makes it difficult to study and criticize his main point. We believe there are at least five premises such as: 1) The listener comprehends the words the speaker has said in their conventional meaning; 2) If the conversation is successful then the listener has understood the words and sentences in their general first meaning; 3) Sometimes the conversation is successful although there are some misuse of words; 4) In these cases the conventional meaning is not the same as general first meaning; 5) If the listener comprehends the words in their general first meaning, then he has not in his mind their conventional meaning; so (Conclusion) conventionalism is not acceptable. We claim that we can save the conventionalism by analyzing these premises and pointing out that users of a language can have several meanings of a word in their mind and choose between them according to hints and backgrounds. Besides, conventional theory of meaning can accept new and different uses of words that have already been used in some old fashion ways, and in addition, special cases occur rarely in everyday use of linguistic expressions. So, opposing Davidson, we have sound grounds to keep conventionalism.
۶.

ابرازگرایی منطقی، راه حلی برای دفاع از موصل بودن استدلال های منطقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لوئیس کرول حالات شناختی غیرشناختی بودن منطق اینترنالیسم منطقی ابرازگرایی منطقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۱۱۰
لوئیس کرول در مقاله 1895 خود به نام "لاکپشت به آشیل چه گفت" معمای سختی را دربرابر منطقدانان قرار داد: آیا استنتاج نتیجه از مقدمات یک استدلال معتبر قیاسی مستلزم تسلسل است؟ در این مقاله با بکارگیری روش تحلیلی-استنباطی، نشان می دهیم راه نجات از این تسلسل این است که قواعد منطقی را همچون استعدادهایی بدانیم که ما را در حرکت منطقی در استدلال راهنمایی می کنند. قواعد منطقی، باورهایی در ذهن نیستند که بازنما و توصیفگر حقیقتی عینی باشند. برای صورت بندی این دیدگاه، با کمک از نظریه غیرشناختی بودن احکام اخلاقی در فلسفه اخلاق، منطق را مجموعه ای از آموزه های غیرشناختی معرفی می کنیم که دستورالعمل هر استنتاجی است. همچنین با دفاع از اینترنالیسم منطقی نشان می دهیم که منطق به تنهایی برای حرکت ذهنی در طول استدلال کافی است و لازم نیست باورهای دیگری را در قالب گزاره به مقدمات استدلال اضافه کنیم تا اخذ نتیجه ممکن شود. ابرازگرایی منطقی دیدگاه ضدرئالیستی در معرفت شناسی منطق محسوب می شود و منطق را پیشفرض هرگونه فعالیت عقلانی می داند.
۷.

بررسی و نقد راه حل هورویچ برای پارادوکس دروغگو مطابق نظریه حداقلی صدق(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: پارادوکس دروغگو جمله خودارجاع نظریه حداقلی صدق صورت هم ارزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۱۷۹
پارادوکس دروغگو شامل جمله خودارجاعی است که مدعی کذب خودش است. برای این پارادوکس راه حل های متعددی ارائه شده که بخشی از آنها، کنار گذاشتن زبان طبیعی و استفاده از زبان های صوری و مصنوعی را راه حل اساسی می دانند؛ اما شماری از راه حل ها نیز می کوشند این پارادوکس را در زبان های طبیعی رفع کنند. مسئله مقاله این است که چرا راه حل پل هورویچ به این پارادوکس طبق نظریه حداقلی صدق که در دسته دوم راه حل ها قرار می گیرد ناقص است. هدف این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته این است که نشان دهیم ادعای هورویچ مبنی بر امکان توضیح همه کاربردهای مفهوم صدق با توسل به تمایل ذاتی و زبانی ما به قبول همه نمونه های صورت هم ارزی کافی نیست. پیشنهاد هورویچ برای حل پارادوکس دروغگو، کنار گذاشتن نمونه های صورت هم ارزی مربوط به جمله های خود ارجاع است. نتیجه اینکه این پاسخ نه تنها نمی تواند پاسخ مناسبی برای این پارادوکس باشد، بلکه پذیرفتن این راه حل به معنای ناقص بودن تبیین و توضیحی است که نظریه حداقلی درباره مفهوم صدق ارائه می دهد.
۸.

تبیین معناداری و محتوای گزاره ها بر اساس نظریه های فروکاهشی صدق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه فروکاهشی صدق نظریه محتوا صدق تحقیق پذیری سمانتیک اپراتورهای منطقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۲۴۸
تئوری های فروکاهشی صدق مدعی اند تصدیق یک جمله و آوردن محمول "صادق است" موجب نمی گردد که چیزی به محتوای جمله اضافه شود. اما بسیاری از تئوری های معناداری و محتوا، مفهوم صدق را پایه تعریف مفاهیم سمانتیکی دیگر قرار می دهند. در این مقاله بیان کرده ایم چگونه ممکن است با حذف مفهوم صدق و جایگزینی شرایط تحقیق پذیری یک گزاره معناداری آن را تبیین کنیم. همچنین شرایط تحقیق پذیری را نیز به کمک جامعه زبانی و کاربران موجود در آن جامعه، وجه اجتماعی و ابژکتیو داده ایم و بدین ترتیب توجیه کرده ایم که محتوا می تواند بدون مفهوم صدق، عینی و حقیقی باشد. همچنین نشان داده ایم که چگونه می توان بدون حضور مفهوم صدق، محتوای منطقی جملات و نقش آنها در استدلالها را تبیین کرد. اگر تفسیر ما از اپراتورهای منطقی بر اساس نحو و کاربرد آنها در استدلالها، و نه سمانتیک جدول ارزشی باشد و سپس صورت هم ارزی جملات را به صورت یک جمله کلی ارائه کنیم، موفق می-شویم کارکرد اپراتورها را در تعیین محتوای جملات مرکب توجیه کنیم.
۹.

تبیین علل عدم موفقیت خوانش انتقادی دامت از فلسفه ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دامت فرگه ویتگنشاین نظریه معناداری قراردادگرایی قوی دانش ضمنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۳۰۶
دامت در فلسفه خود متاثر از دو فیلسوف تحلیلی بزرگ است؛ او در روش از فرگه تبعیت می کند و قصد دارد منطق و نظریه معناداری را بنیانی برای متافیزیک قرار دهد، و در نظریه پردازی درباره معنا متاثر از ویتگنشتاین است و معنای واژگان را معادل با کاربرد آنها می داند. بر خلاف همه تاثیری که ویتگنشتاین بر دامت دارد، سایه شکاکیت قوی که در آراء ویتگنشتاین دوم وجود دارد و کریپکی به بهترین شکل به آن پرداخته است برای دامت خوش آیند نیست، زیرا گمان می کند در صورت درست بودن شکاکیت و قراردادگرایی افراطی ویتگنشتاین، محاورات و ارتباطات انسانی همیشه در لبه پرتگاه و در آستانه سقوط قرار دارد. او برای گریز از این امر، ایده دانش ضمنی برای دانش زبانی را به عنوان بنیادی محکم در نظریه خود قرار می دهد. در این مقاله نشان داده ایم که ایده دانش ضمنی سبب فاصله گرفتن نظریه معناداری دامت از آموزه های ویتگنشتاین و شکست پروژه او می شود. اگر نتوان نشان داد که زبان چگونه کار می کند، هرگز نمی-توان نظریه معناداری را بنیانی برای متافیزیک قرار داد.
۱۰.

تولید معنا از قراردادهای سمانتیکی طبق مدل شعاعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنا زبان شناسی شناختی مدل شعاعی کریپکی قراردادهای سمانتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۶ تعداد دانلود : ۷۴۸
قراردادهای سمانتیکی، یعنی اصولی که سازنده های اصلی معنای کلمات هستند، برای کلمات گوناگون به شکل های متفاوتی ظاهر می شوند، و نظریة کریپکی مدل بسیار مناسبی است که نحوة ظهور این قراردادها را مشخص می کند. قراردادهای معنایی یکی از کاربردهای کلمه هستند که در سیستم باورهای زبانی کاربران زبان برجسته شده باشند. با قبول سمانتیک کریپکی، تا زمانی که قرارداد سمانتیکی ثابت باشد، اکتشافات و اختراعات جدید سبب تغییر معنای کلمات نمی شود. هم چنین برای توجیه نحوة تولید معنا و تأثیرگذاری معانی کلمات گوناگون بر هم، مدل شعاعی مدل بسیار مناسبی است، مخصوصاً وقتی یک کاربرد آن کلمه را مانند اصلی برای تولید معنایش معرفی کرده ایم. این مدل برخلاف تعاریف مفهومی و انتزاعی از کلمات، می تواند همة درجات متفاوت معنای یک کلمه را پوشش و نشان دهد که معنای یک کلمه خاصیتی دینامیک دارد.
۱۱.

دفاع از نظریه معناداری هورویچ در برابر برخی انتقادات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پل هورویچ نظریه کاربردی معناداری ویژگی پذیرش ویژگی غیرالتفاتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱۸ تعداد دانلود : ۸۵۱
برای حل معمای معنا داری کلمات، پل هورویچ پیشنهاد می کند که برخی کاربردهای یک کلمه در مرتبه ای بالاتر از دیگر کاربردها بوده و به وجودآورنده الگوی حاکم بر کاربرد آن کلمه هستند. ویژگی پذیرش این کاربردهای خاص، باور به آن ها را در نظام باورهای کاربر توجیه کرده و سپس این باورها مانند یک اصل معنا شناسی، دیگرکاربردها را تبیین می کنند. اما این ایده نمی تواند همه کاربردهای یک کلمه را توجیه کند. در این مقاله، به کمک روش تحلیل مفهومی و منطقی، پیشنهاد می شود که نخست، اگرچه ویژگی پذیرش، توجیه گر کاربردهای معمول کلمه است، اما می توان برای کاربردهای غیرمعمول، ویژگی هایی مشابه ویژگی پذیرش فرض کرد. دوم، نقش محوری در تعیین معنای یک کلمه را ویژگی پذیرش آن بر عهده دارد، اما محقق شدن شرایط ظهور ویژگی پذیرش، بر محقق شدن شرایط لازم برای ویژگی های دیگر مؤثر است. سوم، تنها ویژگی پذیرش یک کلمه دارای خصیصه غیرالتفاتی بودن است.
۱۲.

هنجاری بودن معنا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنجاری بودن معنا پیروی از قواعد دانش عمومی اشتباهات سمانتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶۶ تعداد دانلود : ۱۳۳۰
بسیاری از فیلسوفان مدعی هستند که معنا و محتوای سمانتیکی زبان، امری هنجاری است، یعنی معنای یک کلمه تعیین کنندة الگوی درست کاربرد بوده و این الگو را تجویز می کند. مهم ترین استدلال هایی که فیلسوفانی مانند کریپکی و بوقوسیان به نفع هنجاری بودن معنا ارائه داده اند بر مفاهیمی مانند «قواعد»، «کاربردهای صحیح»، و «امکان خطای سمانتیکی» استوار است. اما برخی فلاسفه، ادعای هنجاری بودن معنا را زیر سؤال برده و انتقاداتی به آن وارد کرده اند. در این مقاله از این نظریه که هنجارهای زبانی ریشه در جنبة اجتماعی زبان دارند دفاع می شود؛ یعنی معنای کلمات به خودی خود، در مورد کاربردهای صحیح و ناصحیح بی طرف است، اما قوانین اخلاقی یا اجتماعی هر جامعه هنجارهایی را به زبان تحمیل می کند.
۱۳.

آشیل به لاک پشت چه گفت؟

کلیدواژه‌ها: اعتبار منطق مادی لوئیس کرول قواعد استنتاج رویکرد درون گرایانه گزاره های اظهار شده اظهار نشده صوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹۳ تعداد دانلود : ۹۲۰
لوئیس کرول در مقالة «لاک پشت به آشیل چه گفت؟» یکی از بنیان های منطق را زیر سؤال می برد و در گفت وگویی خیالی این مسئله را مطرح می کند که اصولاً چرا باید از مقدمات یک استدلال به نتیجه رسید. آیا منطق به تنهایی می تواند توجیه کنندة استفاده از منطق نیز باشد یا باید کاربرد منطق را در خارج از علم منطق توجیه کرد. در این مقاله، به دو رویکرد کلی در پاسخ به این سؤال توجه می شود. نخست، رویکردی کاملاً منطقی که از راسل با عنوان نمایندة آن نام برده می شود و دوم، رویکردی اجتماعی ـ درون گرایانه که پیتر وینچ از آن دفاع می کند. این دو فیلسوف در برخی از کتاب های خود چندین بار به این مقالة کرول ارجاع داده اند. در رویکرد راسل بیان می شود که، تحلیل منطقی به تنهایی می تواند ضرورت حرکت از مقدمات به نتیجه را توضیح دهد و در مقابل وینچ و موافقان او می گویند هر حرکتی از جمله استنتاج نتیجه از مقدمات ریشه در بطن زندگی دارد و اگر حرکت فکری در استدلال از آن حذف شود، چیزی به نام منطق وجود نخواهد داشت. به هر دو رویکرد انتقاداتی وارد است که به تفصیل مطرح می شوند. راه حلی که در نهایت پیشنهاد می شود بازگشت به اساس منطق صوری است. وقتی منطق صوری فهمیده شد دیگر لازم نیست منطق دیگری، چه نظری چه عملی، عرضه شود که به ما بگوید منطق را چگونه بفهمیم. استدلال های معتبر منطق صوری معادل با منطق اند و اگر کسی این استدلال ها را نقض کند، خارج از اساس منطق قرار دارد.
۱۴.

پل هورویچ؛ تئوری حداقلی صدق و مسئله واقع گرایی علمی

کلیدواژه‌ها: تئوری های صدق تئوری حداقلی صدق واقع گرایی علمی ضد واقع گرایی علمی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق فلسفه منطق نظریه های صدق
تعداد بازدید : ۱۹۴۵ تعداد دانلود : ۱۱۲۸
در سنت فلسفی، همواره مفهوم صدق در ضمن مؤلفه سمانتیکی واقع گرایی و در تعاریف متعددی که از آن و نقطه مقابل، یعنی ضد واقع گرایی، ارایه شده مورد بحث قرار گرفته است؛ هر چند این تعاریف، تاکنون به دلایل متعددی نتوانسته اند جامع و مانع باشند و انتظارات همه فیلسوفان را برآورده سازند. بسیاری از تئوری ها، از جانب ابداع کنندگان آن ها واقع گرایانه بوده اند اما با توجه به برخی از تعاریف واقع گرایی، ضد واقع گرا هستند. در این مقاله، تعریفی بنیادین از واقع گرایی ارایه می شود که مبتنی بر نوع رویکردی است که یک فیلسوف دارد. از سوی دیگر، تئوری حداقلی صدق که از سوی پل هورویچ ارایه شده است و از جمله تئوری های فروکاهشی محسوب می شود، معرفی می گردد. این تئوری، با کمترین ابزارهای نظری و مفهومی قادر است علت و چگونگی کاربرد محمول «صادق است» را تبیین کند. در این مقاله، سه ادعای اصلی بررسی و نقد می شوند: اول این که استدلال می شود تئوری حداقلی، به راستی حداقل تئوری ممکن در باب صدق است و باید در دل تمام تئوری های دیگر صدق نیز وجود داشته باشد. ادعای دوم چنین است که اگر در نظر فیلسوفی، نوعی ناسازگاری و تضاد میان موجودیت مستقل فاکت ها و دست رسی معرفتی به آن ها وجود داشته باشد، تئوری او ضد واقع گرا خواهد بود؛ چه درصدد رفع این ناسازگاری باشد و چه آن را اصیل و حل ناشدنی بداند. اما در نظر فیلسوف واقع گرا، چنین تضادی وجود ندارد. ادعای سوم این است که اگر تعریف فوق از واقع گرایی قبول شود، آنگاه می توان تبیین کرد که هیچ رابطه ای میان صدق و بحث واقع گرایی وجود ندارد؛ و اگر چه استقلال مفهوم صدق از واقع گرایی، در مورد تئوری حداقلی صدق نیز درست است اما این تئوری صدق، حداقل ترین تئوری ای می باشد که باید توسط واقع گرایان پذیرفته شود؛ زیرا می تواند علت حضور و کاربرد مفهوم صدق را در تمام تعاریف دیگری که از واقع گرایی شده است تبیین کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان