فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۸۴۷ مورد.
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۹۸)
133 - 148
قومیت به عنوان یکی از زمینه های فرهنگی که رفتار فرزندآوری در آن شکل می گیرد، جایگاه اساسی در مطالعات باروری در جوامع چند قومیتی نظیر ایران دارد. این مطالعه با هدف بررسی نگرش جوانان گروه های قومی ایران به فرزندآوری در سال 1398 و با تحلیل ثانوییه داده های پیمایش ملی نگرش جوانان به ازدواج و تشکیل خانواده به تبیین موضوع پرداخته است. جامعیه آماری شامل جوانان 18 تا 34 سال مجرد کشور در سال 1398 بوده و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، با نمونه ای با حجم 3021 نفر مصاحبه شده است. بیشتر جوانان ایرانی 18 تا 34ساله تمایل زیادی به ایدئال دوفرزندی (1/47درصد) دارند. در میان گروه های قومی مختلف در ایران، جوانان بلوچی با میانگین تعداد ایدئال 45/2 فرزند، بیشترین تمایل به فرزندآوری و جوانان ترک با میانگین تعداد ایدئال 77/1 فرزند کمترین تمایل به فرزندآوری را داشته اند. تفاوت معناداری در ایدئال های فرزندآوری جوانان فارس با جوانان ترک و بلوچ دیده می شود و وضعیت شغلی و میزان دینداری از متغیرهای مهمی هستند که بر ایدئال های فرزندآوری جوانان اثرگذار هستند؛ بنابراین، قومیت به عنوان سازه ای اجتماعی و فرهنگی نقش تعیین کننده ای در شکل گیری رفتارهای فرزندآوری در سیاست های جوانی جمعیت در کشور خواهد داشت.
تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر شیوع کودک همسری (مورد مطالعه: شهر دیشموک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
101 - 124
ازدواج و همسرگزینی با هدف داشتن زندگی بهتر در نوع بشر عمومیت دارد و نوع خاصی از آن که کودک همسری نامیده می شود، بسیاری از تحقیقات در علوم مختلف را به خود اختصاص داده است و از ابعاد مختلف بررسی شده است. ازآنجا که فرهنگ و جامعه در بروز این پدیده اثرگذار هستند، این تحقیق در نظر دارد برخی عوامل اجتماعی مؤثر بر آن را بررسی کند. جامعیه آماری این تحقیق کﻠییه خانوارهای شهری و روستایی شهر دیشموک به تعداد 4711 خانوار است. داده های این تحقیق با استفاده از پرسش نامیه محقق ساخته در بین نمونیه 355 نفری جمع آوری شده و با تکنیک مدلسازی معادلیه ساختاری واریانس محور و با استفاده از نرم افزارهای Smart PLS و SPSS تحلیل شده اند. یافته های تحقیق نشان داد تمایل به کودک همسری در بین ساکنان دیشموک بیشتر از سطح متوسط است و متغیرهای نگرش های مردسالارانه، دینداری عرفی، حمایت قانونی اثر مثبتی بر تمایل به کودک همسری دارد و آگاهی از پیامدهای کودک همسری و سطح تحصیلات و نیز سطح درآمد تمایل به این نوع ازدواج را کاهش می دهد. درمجموع متغیرهای مطالعه شده در این بررسی توانسته اند، حدوداً 7/78درصد از تغییرات گرایش به کودک همسری را تبیین کنند. نتیجه اینکه مادامی که گفتمان سنت گرایی، برداشت سنتی عرفی از دین و مردسالاری در این منطقه غلبه داشته باشد، زنان و دختران با این پدیده درگیر خواهند بود.
واکاوی دلایل استفاده نکردن از کلاه ایمنی در میان موتورسواران شهر گرگان به روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
محبوبیت موتورسیکلت به خصوص در میان جوانان، اهمیت ایمنی این وسیلیه نقلیه و پیامدهای ناشی از رعایت نکردن موارد مرتبط با ایمنی به ویژه استفاده از کلاه ایمنی را پررنگ کرده است. هدف از این پژوهش، شناسایی دلایل استفاده نکردن از کلاه ایمنی توسط راکبان موتورسیکلت در شهر گرگان است. این مطالعه با رویکرد کیفی و در قالب روش تحلیل مضمون انجام شده است. جامعیه آماری پژوهش، موتورسواران شهر گرگان هستند که با استفاده از روش های نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شده اند. داده های پژوهش حاصل پانزده مصاحبیه نیمه ساخت یافته است که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه پیدا کرده است. یافته های پژوهش در قالب شش مضمون اصلی استخراج شده است؛ این شش مضمون عبارت اند از: هنجارهای ذهنی با دو مضمون فرعی برچسب زنی و تحقیر و تمسخر، محدودیت های ایجاد شده توسط کلاه ایمنی در قالب سه مضمون فرعی محدودیت های ظاهری، فیزیکی و ایمنی، منش موتورسواری شامل دو مضمون فرعی آموزش ناکافی و عادت های رفتاری، فقدان اعتماد نهادی با سه مضمون فرعی اعتمادنداشتن به قانونگذار، مجریان قانون و سازوکار اجرای قوانین، خوداستثناپنداری شامل دو مضمون فرعی تقلیل خطر و فقدان تجربیه مستقیم خطر و احساس عاملیت همراه با دو مضمون فرعی خودابرازی و ابرازتوانمندی.
ارزیابی انتقادی مطالعات مساله اجتماعی قانون در ایران: کاربست جامعه شناسی حقوق دورکیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
173 - 193
مقاله حاضر با بهره گیری از چارچوب مفهومی جامعه شناسی حقوق دورکیم و پیگیری امتداد نظام حقوق در نظم حقوقی، معیار ارزیابی انتقادی «نحوه به هم پیوستگی قانون وضعی با زمینه اجتماعی در طول و عرض زمان» را برای بررسی وضعیت اجتماعی رعایت قانون ارائه کرده و می کوشد پاسخی برای دو پرسش مطرح شده درباره این معیار به دست دهد. مواد تحقیق، مطالعات اجتماعی مساله قانون ناظر به دو مقطع زمانی: 1. سه دهه گذشته پس از انقلاب اسلامی و 2. انقلاب مشروطه است که آنها را برای شناسایی «نحوه به هم پیوستگی قانون وضعی با زمینه اجتماعی» به روش تحلیل مضمون بررسی کرده ایم. یافته های تحقیق بیانگر آن است که این مطالعات اعتبار صوری قانون در نظام حقوق را مبنا گرفته و انتظار دارند اعتبار هنجاری و اعتبار تجربی آن به میزان بهنجار (نرمال) باشند. این مطالعات، اغلب با اتخاذ رویکرد آسیب شناسانه دورکیمی و ذیل تعابیری نظیر آنومی (بی هنجاری)، قانون گریزی را به عنوان «مساله اجتماعی» مطرح کرده و معضلات دو سطح وضع و اجرای قانون را به عنوان متغیر مستقل (ذیل عنوان عامل سیاسی یا عامل قانونی) از جمله عوامل بروز این پدیده اجتماعی معرفی کرده اند و ناخواسته ضرورت برآمدن قانون از وجدان جمعی و نیز به هم پیوستگی شیوه های نظارت اجتماعی جامعه ایران را نادیده گرفته اند. دستاورد این مقاله برای انجام پژوهش درباره وضعیت رعایت قانون در ایران امروز از نوع توصیفی و اکتشافی است که می تواند شروعی دیگر برای تحقیقات آتی فراهم آورد تا از پیش فرض آسیب و بیماری فاصله گرفته و بکوشند از موضع سلامت جامعه درباره میزان بهنجار رعایت قانون در ایران پژوهش کنند.
بررسی نقاط گسست تعاملات اجتماعی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
161 - 190
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فضاهای شهری بر تعاملات اجتماعی شهروندان شهر تهران انجام شده است. تمرکز این تحقیق بر نقاط گسست تعاملات اجتماعی در فضای شهری است. روش کار کیفی است و مصاحبه ها با تکنیک مصاحبیه مسئله محور طرح و نتایج از طریق تحلیل تماتیک تحلیل شده اند. مبنای تحلیل، سی مصاحبه ای بوده که از شهروندان تهرانی در مناطق مختلف شهر گرد آمده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که شهروندان تهران برای حضور در تعاملات اجتماعی به واسطیه برخی عوامل فضایی، محدود و مشمول پرداخت هزینه می شوند؛ آن عوامل، مطابق یافته ها، عبارت اند از اقتصاد تعامل، کالایی شدن فضا و شکاف های اقتصادی که مناطق مختلف شهری را عملاً به جزیره هایی فروبسته تبدیل کرده است. توضیح این مطلب ذیل سه تم کلی آمده است: اقتصاد تعامل، دوپارگی شهر و واکنش های اجتماعی. هریک از این تم ها ذیل مقولاتی مشخص بسط یافته اند: مقولاتی که ذیل تم اقتصاد تعامل قرار می گیرند عبارت اند از: بهای دسترسی و کالایی شدن فضا؛ مقولاتِ ذیل تم دو پارگی شهر عبارت اند از: شکاف اقتصادی و جزیره ای شدن روابط اجتماعی؛ سرانجام ذیل تم واکنش های اجتماعی، این مقولات قرار می گیرند: پالادیومی شدن، چانه زنی یا اعتراض، دوری جستن یا غریبگی پیشه کردن. مطابق نتایج، شهروندان تهران تمهیداتی جبرانگر برای ادامیه حیات شهری خود اتخاذ کرده اند که عبارت اند از شبیه شدن به سبک زندگی طبقات فرادستی، چانه زنی برای داشتن حق اعمال نظر در ساخت وسازهای شهری و درنهایت دوری جستن و غربیگی پیشه کردن. بنابر یافته ها، دو راه کار نخست مقتضی پرداخت هزینه های مالی و سیاسی است. به این ترتیب، مطلوب ترین گزینیه پیش روی شهروندان تهران در اغلب موارد غریبگی پیشه کردن و انزواست.
تربیت بنات و فرایند تمدن گستری تحلیل گفتمان اصلاح گرایانه درباری در عهد ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
مسئله ی زن در هر گفتمانی، در مقاطع مختلف تاریخی، به اشکال گوناگونی صورتبندی شده است. از عهد ناصری به این سو با نظام دانش جدیدی پیرامون مسئله زن مواجه هستیم که بر تربیت نسوان و دختران تاکید دارد. به طور خلاصه می توان چنین نظام دانشی را در عنوان"تربیت بنات" خلاصه کرد. در این مقاله درصدد هستیم تا شرایط امکان ظهور چنین گفتارهایی را مورد بررسی قرار دهیم. با رویکرد تبارشناسی فوکو و تکنیک تحلیل گفتمان فوکوئی به بررسی اسناد مرتبط با تربیت نسوان که در فاصله سالهای 1290-1340ه.ق.م نگاشته شده اند پرداختیم. یافته ها نشان داد که وقایعی همچون گسترش بیماری های همه گیر، سفلیس، وبا، وضعیت نابسامان اقتصادی و جنگ و قحطی زمینه ظهور گفتمانهایی را که بر تربیت نسوان تاکید داشتند فراهم ساخت. با بررسی پایگاه اجتماعی و اقتصادی نویسندگان کتب و روزنامه هایی که بر مسئله تربیت نسوان تاکید داشتند، دریافتیم که چنین گفتارهائی در فضای دربار پررنگ تر بود. گفتارهای اصلاح گرایانه درباری در قالب آموزش علم به نسوان،(آداب رفتاری و شیوه رفتار باهمسر، خانه داری و بهداشت) کد های اخلاقی جدیدی برای زنان تعریف می کرد و با بازخوانی علم، اخلاق، دین و اقتصاد، مسئله تربیت نسوان با تمدن و ترقی ملی پیوند می داد. در این مقاله از ادبیاتی که نوربرت الیاس پیرامون فرایند تمدن گستری و جامعه ی درباری و تغییر موازنه قدرت میان دوجنس فراهم آورده، بهره برده ایم و گفتگوئی با پژوهش های انتقادی جنسیت و مدرنیته ی ایرانی داشته ایم
بررسی جامعه شناختی نگرش های پولی در میان شهروندان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۹۸)
71 - 100
در حال حاضر تسری جریان ها و برنامه ریزی های مالی و نگرش های پولی با مؤلفه های چندگانه بر تجربیات اجتماعی و زندگی روزمریه مردم، مطالعیه جامعه شناسانیه پول را تبدیل به امری ضروری کرده است و باوجود آنکه در جوامع الکترونیکی شکل مادی پول از بین می رود، نیاز است تا چیستی و چگونگی معنای اجتماعی پول برای مردم بازاندیشی شود. این مقاله با هدف بررسی نگرش پولی شهروندان تهرانی سعی دارد باتوجه به نظریه های زیمل، اینگهام و زلیزر عوامل مؤثر بر نگرش های پولی را در ارتباط با متغیرهای جنس، سن، تحصیلات، وضعیت تأهل، سطح رفاه، جایگاه دینداری، مواضع فکری و سیاسی، میزان رضایت از زندگی، میزان موفقیت و دوران کودکی بسنجد. روش پژوهش کمّی همراه با تکنیک پیمایش در مقیاس تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی لی و فورنهام است که عامل آینده نگری پولی به مقیاس اضافه شد. یافته های تحلیل عاملی نشان می دهد که شش عامل بازنمایی موفقیت، نمایش قدرت و منزلت، نگرانی و بی اعتمادی، بی سوادی پولی، مدیریت و برنامه ریزی مالی و آینده نگری پولی، نگرش پولی جامعیه هدف را می سازند؛ درنهایت نتایج گویای آن است که تأمین رفاه و رضایت از زندگی، آرامش و امنیت، رنج بی نهایت و لذت تام معنای اجتماعی پول برای مردم است. پیامدهای اقتصادی و اجتماعی این نگرش نیز، پولی شدن فزایندیه جامعه، سرمایه سازی ازطریق تبدیل پول به کالاهای با دوام، ارزش سازی به واسطیه خلق ارزش برای کالاهای بی ارزش و تراژدی فرهنگ با تقلیل ارزش های کیفی به ارقام است.
رابطه پایگاه اقتصادی اجتماعی با سلامت اجتماعی سالمندان شهر تهران با میانجی گری حمایت اجتماعی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۹۸)
101 - 132
پژوهش حاضر رابطیه بین پایگاه اقتصادی اجتماعی و سلامت اجتماعی سالمندان را با تأکید بر نقش میانجی گری حمایت اجتماعی خانواده بررسی می کند. برای این منظور از ترکیبی ازنظریه های علل زیربنایی لینک و فلان، نظرییه سلامت اجتماعی کییز و حمایت اجتماعی برکمن و سیم استفاده شده است. روش تحقیق پیمایش است و نمونیه آماری 400 نفر از سالمندان مناطق توسعه یافته، متوسط و کم برخوردار شهر تهران هستند که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از نرم افزار ایموس تحلیل شده و یافته ها حاکی از این است که سلامت اجتماعی پاسخ گویان با میانگین 41.24 بالاتر از حد متوسط و حمایت اجتماعی خانواده با میانگین 35.02 پایین تر از حد متوسط است. اگرچه تفاوت معناداری در سلامت اجتماعی زنان و مردان سالمند وجود ندارد؛ اما سالمندان متأهل در مقایسه با سالمندان مجرد از سلامت اجتماعی بیشتری برخوردارند. همچنین زنان سالمند از مردان سالمند و سالمندان متأهل در مقایسه با سالمندان مجرد از حمایت خانوادیه بیشتری برخوردار هستند. از میان مؤلفه های پایگاه اقتصادی اجتماعی، دارایی با 0.690درصد بیشترین اثر مستقیم، با 0.44درصد بیشترین اثر غیرمستقیم و 0.98درصد بیشترین اثر کلی را بر سلامت اجتماعی دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهند که پایگاه اقتصادی اجتماعی و حمایت اجتماعی خانواده رابطیه معنادار و مستقیمی با سلامت اجتماعی سالمندان تهرانی دارند و ازاین رو سیاست گذاران می بایست با اتخاذ تدابیر مناسب و مداخلات هدفمند به بهبود وضعیت اقتصادی اجتماعی سالمندان به خصوص سالمندانی از پایگاه اقتصادی اجتماعی پایین و تقویت حمایت های خانوادگی از آنان همت گمارند.
سیاست هدفمندسازی یارانه ها و انسجام اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۰
81 - 122
با عنایت به ارتباط وثیق سیاست های اجتماعی با افزایش یا کاهش انسجام اجتماعی، مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که سیاست هدفمندسازی یارانه ها چه رابطه ای (فزاینده و مثبت یا فرساینده و منفی) با انسجام اجتماعی در ایران می تواند داشته باشد؟ برای این منظور، نظرات شهروندان در شبکه اجتماعی اینستاگرام (فروردین 1396 تا پایان مرداد 1401) و همچنین آراء انتشار یافته متخصصان در این زمینه مورد تحلیل قرار گرفته است. نمونه گیری از داده های اینستاگرام چندمرحله ای (نمونه گیری تصادفی سیستماتیک و تصادفی) بوده است. همچنین آراء متخصصان (189 منبع شامل مقاله، مصاحبه، نشست های رسانه ای و یادداشت های جراید) در این خصوص احصاء و تحلیل شده است. متکی بر دلالت های نظری پژوهش و تحلیل های کیفی نظرات کاربران شبکه اجتماعی اینستاگرام و نیز دیدگاه متخصصان ، مضامینی از جمله: «سیاست گذاری کوتاه مدت»، «تعارض دولت – ملت»، « همراهی با سیاست»، « ناهدفمندی یارانه ها» و «تفسیر دوگانه از توزیع عادلانه» احصا شد. همچنین مدلی سه وجهی از انسجام اجتماعی در رابطه با سیاست هدفمندسازی یارانه ها (شامل «اعتماد عمودی»، «پنداشت نابرابری» و «قطبی شدن اجتماعی») ارائه گردید. مطابق جمع بندی این پژوهش، حمایت های نقدی گزینشی (با گروه های هدف بزرگ) گرچه در ابتدای معرفی و اجرای سیاست باعث افزایش اعتماد و بهبود رابطه دولت – ملت می شوند، اما بعد از مدتی باعث تبعیض، اعتراض، تنش و در نتیجه کاهش انسجام اجتماعی می شوند.
تحلیل داده بنیاد از احساس تنهایی و چالش های مدیریت عواطف در بین بازنشستگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
171 - 200
گذار به دوران بازنشستگی فرایندی است که به دنبال خود چالش های متنوعی را در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی فرد و ازجمله در حوزه های روانی و عاطفی ایجاد می کند. هدف مطالعه حاضر، پاسخ به این سؤال بود که «بازنشستگان مرد تبریزی چگونه با احساس تنهایی مواجه می شوند و عواطف خود را مدیریت می کنند؟» پژوهش به روش کیفی با رویکرد نظریه داده بنیاد درمیان مردان بازنشسته سازمان تأمین اجتماعی انجام گرفت با روش «نمونه گیری هدفمند و نظری» و «مصاحبه عمیق» اطلاعات تحقیق گردآوری شد و پس از مصاحبه با 23 نفر اشباع نظری حاصل شد. تحلیل داده ها با رویکرد «اشتراوس و کوربین» صورت گرفت و از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. یافته ها نشان می دهند تنهایی زیسته مردان بازنشسته به طور عمده به دنبال حس بی قدرتی، اختلافات نسلی، اضطراب بی قدرتی شغلی و غیره برساخته می شود. مردان بازنشسته در مقابل زیست تنهایی راهبردهای متفاوتی را برمی گزینند. خوش خویی، مدیریت صحنه و فرار از تنهایی ازجمله این راهبردهایی است که بین مردان بازنشسته فعال شده و با خود پیامدهایی مانند ارتقای حوصله اجتماعی به همراه داشته است. نتایج همچنین نشان می دهند افزایش تنهازیستی در این دوره از زندگی اثرات سوء بر نحوه تعاملات و کنش افراد در این سنین می گذارد. در نتیجه در صورت وجود روابط عاطفی و دوستانه بیشتر و فراهم کردن شرایط برای ارتباط مداوم با آنان و رفع کمبودهای مادی، تقویت قوای جسمانی و سلامتی و همچنین کاهش اضطراب ناشی از خانه نشینی و بی قدرتی، این مردان تنهایی را کمتر و دیرتر لمس خواهند کرد.
سیاست گذاری مسکن اقشار کم درآمد در ایران: آموزه ها و شواهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۰
235 - 280
هدف: سیاست مسکن اقشار کم درآمد در ایران پس از سی سال هنوز نتوانسته نیاز سکونتی اقشار گروه های هدف را پاسخگو باشد و مساله مسکن روز به روز حادتر می شود. از این رو باید یک تجدید نظر اساسی در فرایند سیاستگذاری صورت گیرد. روش شناسی: پژوهش به کمک روش مصاحبه تک به تک، تحلیل گفتمان و مدلسازی ساختاری-تفسیری با مشارکت 41 خبره هدایت شده است. روش نمونه گیری نیز از نوع نمونه گیری هدفمند می باشد.یافته: سیاست مسکن اقشار کم درامد در ایران با موفقیتی همراه نبوده است و اصلاحات ساختاری و رادیکال باید در آن انجام شود. به منظور تدوین یک سیاست موفق باید (۱) همه علوم در فرایند سیاستگذاری به کار گرفته شوند، (۲)سیاستگذاری زمین اصلاح شود، (۳) سیاست مسکن به صورت استانی تهیه شود، (۴) اصلاحات اساسی در سیستم مالیات و اجاره داری انجام شود و (۵) خانه های خالی به چرخه مصرف وارد شوند. دولت باید این اصلاحات را برای تحقق هر چه بیشتر سیاست های مسکن اقشار کم درامد مد نظر قرار دهد . اصالت: مقاله حاضر سیاست مسکن اقشار کم درامد را نقد و چالش های پیش روی آن را تشریح می کند و پیشنهاداتی برای اصلاح محتوای سیاست ها ارائه می دهد.
طراحی چارچوبی از خط مشی های رفتاری برای ساماندهی کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
259 - 284
هدف: علیرغم تلاش های متعدد نهادهای رسمی و غیررسمی درباره مدیریت رفتار در مسئله کودکان کار تلاش های صورت گرفته منجر به تحقق اهداف این حوزه و به طور مشخص کاهش آمار این کودکان و نیز کاهش مشکلات مربوط به آن ها نشده است. هدف این پژوهش با تأکید بر اهمیت راهبردهای رفتاری در ساماندهی کودکان کار، به تلاقی مهم بین خط مشی گذاری و حمایت از حقوق کودکان اشاره می کند تا معضل کودکان کار در جامعه کمتر شود.روش: پژوهش ازنظر هدف، توسعه ای و ازنظر روش گردآوری داده از نوع تحقیق کیفی با مبانی فلسفی تفسیرگرایی و از تحلیل مضمون با رویکرد اتراید استرلینگ (2005) در قالب مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر بوده است. برای تعیین مصاحبه شوندگان از دو گروه خبرگان دانشگاهی و خبرگان اجرایی بهره بردیم. از روش نمونهگیری نظری و در دسترس استفاده شد که اشباع نظری پس از مصاحبه با نفر دوازدهم حاصل شده است.یافته ها: ب ا مطالعه داده ها و اطلاعات استخراج شده از مصاحبه ها درنهایت، 257 شاهد گفتاری، 633 کد باز (مفهوم اولیه)، 115 مضمون پایه، 33 مضمونسازمان دهنده و 10 مضمون فراگیر شن اس ایی شدن د. به منظور تعیین پایایی و روایی کدهای استخراجی، روش ارزیابی لینکولن و گوبا جهت اعتبارسنجی بر اساس چهار محور اعتبار پذیری،تأیید پذیری،تکرارپذیری و اثبات پذیری استفاده شده است.مقوله های اصلی شناسایی شده عبارت اند از:توانمندی ها و ظرفیت های نهادهای مسئول کودکان کار،بررسی و بازبینی خط مشی های کلان،همسوسازی اهداف و عملکرد نهادها، سازمان ها و برنامه ها، عدم اطمینان محیطی، قانون گذاری و تدوین خط مشی ها، توسعه مهارت های مدیریتی متولیان،طراحی و تغییر سازوکارهای رفتاری و توسعه حمایت های اجتماعی از کودکان کار،ابزارهای اجباری و داوطلبانه اجرا.
پیش بینی عمومیت ازدواج زنان ایران (بر پایه تحلیل الگوهای همسرگزینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
مطالعات موجود که در مورد وضعیت و تغییرات زمان بندی و عمومیت ازدواج زنان ایرانی انجام شده است، رویکرد و تحلیلی تک جنسی و مبتنی بر فراوانی ازدواج زنان داشته اند، این در حالی است که فراوانی ازدواج زنان تابع تقاضای جنس مخالف است و تمایل مردان به ازدواج، تعیین کنندیه تقاضای ازدواج آنان است. این مقاله با اتخاذ چنین رویکردی و با استفاده از داده های ماتریس همسرگزینی سنی زوج و زوجه و جدول عمر زناشویی دوجنسی، ابتدا تقاضای ازدواج مردان را با استفاده از جدول عمر زناشویی مردان برآورد کرده و با محاسبه احتمال ازدواج زنان برای هر دامنیه سنی، شمار بازماندگان در هر سن درست را با نگاهی نسلی پیش بینی می کند. یافته ها نشان می دهد در دو دهیه گذشته و متأثر از افزایش سن ازدواج مردان، به تعویق افتادن ازدواج زنان از دهیه 20 به دهیه 30 عمر، در کل شمار بازماندگان مجرد در سنین 30 سالگی و بالاتر را افزایش و عمومیت ازدواج آنان را کاهش داده است. بر اساس پیش بینی نسلی این مقاله، تجرد قطعی (نسبت افراد هرگز ازدواج نکرده تا 50 سالگی) زنان از کمتر از 5 درصد برای نسلی که در سال 1395 به 50 سالگی رسیده تا بیش از 20 درصد برای نسلی که در سال 1435 به این سن می رسد، افزایش خواهد یافت. بر اساس برآوردهای این مقاله، برای نسلی که در سال 1395 به 10 سالگی می رسد، چنانچه زنان تنها یک بار ازدواج کنند، حدود یک چهارم و اگر تقاضایی از طرف مردان طلاق گرفته داشته باشند، حدود یک پنجم از آنان تا 50 سالگی، هرگز ازدواج نخواهند کرد.
پیش بینی الگوی تغییرات جنسی مرگ و میر در ایران با استفاده از مدل سازی شبکه عصبی (1401- 1410)(مقاله علمی وزارت علوم)
مرگ و میر یکی از مولفه های کلیدی پویایی جمعیت است که به همراه باروری و مهاجرت، موجب تغییر در حجم، رشد، توزیع و ترکیب جمعیت می شود. در بستر توسعه اقتصادی و اجتماعی، امید زندگی زنان نسبت به مردان افزایش یافته است، که این موضوع تأثیر عمیقی بر نسبت جنسی جمعیت سالمند در آینده خواهد داشت. از این رو، مطالعه حاضر به تحلیل روند تفاوت های جنسیتی مرگ و میر در کشور ایران از سال 1344 تا 1400 می پردازد و در ادامه با استفاده از مدل سازی مبتنی بر شبکه عصبی، روند تغییرات مرگ و میر زنان و مردان و همچنین شاخص نسبت جنسی مرگ و میر را برای ده سال آینده (1410-1401) پیش بینی می کند. شبیه سازی ها در نرم افزار متلب و بر اساس داده های مرکز آمار ایران انجام شده است. نتایج پیش بینی حاصل از مدل سازی شبکه عصبی نشان می دهد که تا سال 1410، تعداد مرگ و میر به ترتیب برای کل جمعیت، مردان و زنان به 6/12، 8/13 و 4/11 درصدرسیده و روندی افزایشی خواهد داشت و نسبت جنسی مرگ و میر از عدد 22/104 در سال 1401 به 54/106 در سال 1410 خواهد رسید. نکته کلیدی در پیش بینی تغییرات اجتماعی و جمعیتی، تمرکز بر روندها به جای پیش بینی دقیق اعداد است. این موضوع اهمیت دارد زیرا رفتارهای انسانی ممکن است تحت تأثیر حوادث غیرمنتظره قرار گیرند. نتایج شبیه سازی همچنین زنگ خطر و هشداری برای برنامه ریزان محسوب می شود تا برنامه های حمایتی جامع و دقیقی به منظور کاهش تفاوت جنسیتی مرگ و میر ارائه دهند.
فراتحلیل آسیب های اجتماعی رایج در بین دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
ناهنجاری های رفتاری در همه جوامع به چشم می خورد ولی با توجه به شرایط جامعه، نوع ، میزان و شدت آن متفاوت است. افزایش ناهنجاری های رفتاری در بین دانش آموزان از یک طرف بیانگر شروع ناهنجاری در سنین پایین و از طرف دیگر بیانگر تداوم آن در آینده است که در نهایت بنیان های جامعه را به مخاطره خواهد انداخت. از این رو شناسایی زمینه ها، دلایل و پیامدهای آسیب ها و انحرافات اجتماعی شایع در بین دانش آموزان نیازمند تبیین و تدقیق مضاعف است. این مقاله با استفاده از روش فراتحلیل، 25 مورد از مقالات علمی-پژوهشی را که در سالهای 1378 تا 1398 در ایران تالیف شده است، انتخاب و بر اساس شاخصهای روشی و نظری بررسی و ارزیابی کرده است. طبق یافته های تحقیق چهار آسیب اجتماعی رایج در میان دانش آموزان عبارتند از: خشونت، اعتیاد، انحرافات جنسی و خودکشی. این مقاله همچنین به دسته بندی و تحلیل عوامل موثر بر گرایش دانش آموزان به این آسیبها و مقایسه یافته ها با نتایج پژوهش های خارجی درخصوص این آسیب ها پرداخته است.
روابط فرازناشویی در زنان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
روابط فرا زناشویی از مهم ترین تهدیدات برای ثبات روابط زناشویی و عملکرد خانواده و از عمده ترین دلایل طلاق و از بحرانی ترین مسائلی است که خانواده ها و سلامت اجتماعی را تهدید می کند. هدف پژوهش دستیابی به علل روابط فرازناشویی در زنان است. این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری، 34 نفر از زنان در پژوهش، مشارکت کردند. جهت جمع آوری اطلاعات ، مصاحبه های نیمه ساختاریافته مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل محتوای اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ها، 3 درون مایه اصلی شامل عوامل فردی، عوامل بین فردی و عوامل اجتماعی را آشکار ساخت. عوامل درون فردی با شناسایی عواملی مانند ویژگی های شخصیتی، اختلالات روانی، نگرش های ناکارامد، عوامل بین فردی با شناسایی مضامینی مانند خلل در عشق و احساس تعلق خاطر به همسر، عدم همسویی و عدم همراهی یکدیگر، کیفیت پایین رابطه جنسی و روابط ناکارآمد، عوامل اجتماعی با شناسایی مجموعه ای از شرایط اجتماعی مانند تحولات کلان مانند فرد گرایی، تغییر ارزش ها و ترویج ارزش های جایگزین، فقدان رابطه ناب، تسهیل گری تکنولوژی و رسانه های مجازی، تغییر نوع نگاه زنان نسبت به زن بودن و مسئولیتهای آن ، کمرنگ شدن اصول اعتقادی، به عنوان درون مایه های اصلی این پژوهش شناخته و دسته بندی شدند. یافته های پژوهش حاضر می تواند تصویری روشن از تجربه افرادی که روابط فرازناشویی داشته اند، ارائه دهد تا در مقابل بتواند جهت راهکارهای مقابله ای مفید واقع شود.
تبیین جامعه شناختی عوامل مرتبط با بی تفاوتی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
133 - 159
بی تفاوتی اجتماعی با شاخص هایی مانند کناره گیری مدنی و سهیم نشدن در مسائل و موضوعات زندگی اجتماعی، دلسردی، تفکیک عامدانه منافع شخصی از خواسته های عمومی و عام المنفعه، بی اعتنایی نسبت به رخدادهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تعریف می شود. پژوهش حاضر، موضوع بی تفاوتی را با روش پیمایشی در میان ساکنین بالای 18 سال دو منطقه ی شهری(محله ی قزل قلعه –منطقه ی 6 تهران) و روستایی(نظام آباد اسلام شهر) سنجیده است.
یافته های پژوهش نشان می دهد بی تفاوتی اجتماعی بیش از آنکه به عوامل و متغیرهای فردی نسبت داده شود، تابعی از ادراکات و تفسیرهای اجتماعی افراد خاصه میزان اعتماد عمومی، رضایت اجتماعی، حس بی هنجاری در جامعه، تقدیرگرایی و احساس بی عدالتی بوده است. دراین میان، اثرگذاری متغیرهای «بی اعتمادی» در جامعه ی شهری و «نارضایتی اجتماعی» در جامعه ی روستایی بارزتر بوده است. به این معنا که افراد با بی تفاوتی بالاتر، در مقایسه با دیگران، جامعه را بی هنجارتر و قانون گریزتر دیده اند. از سوی دیگر، هرچه میزان اعتماد ایشان به جامعه، سازمان ها و گروه ها، بیشتر شده و از فرایندهای اجتماعی راضی تر بوده اند، نسبت به مسائل و رخدادهای اجتماعی نیز، حساسیت بیشتری داشته اند. یعنی بی اعتمادی و نارضایتی خود به مثابه شاخصی همگرا با بی تفاوتی عمل کرده اند.
سیاست گذاری وضعیت اجتماعی زنان در ایران: بررسی رابطه سیاست های کلان و قوانین حوزه زنان با رویکرد مرجع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
129 - 149
مقاله حاضر در صدد است خاستگاه سیاستی وضعیت اجتماعی زنان در ایران پس از انقلاب اسلامی را مورد کاوش قرار دهد. فرض مطالعه این است که رویکرد مرجع در نظام جمهوری اسلامی ایران در تمامی حوزه ها، رویکرد رهبران دوگانه انقلاب اسلامی است. بنابراین می توان از طریق فهم مضامین این مرجع و بررسی سیاست های کلان جمهوری اسلامی ایران در حوزه زنان، به این دو پرسش بنیانی پاسخ مبین داد که رویکرد مرجع جمهوری اسلامی ایران نسبت به وضعیت زنان چیست؟ و با توجه به رویکرد مرجع، سیاست گذاری وضعیت اجتماعی زنان چه وضعیتی دارد؟ مقاله با استفاده از روش تحلیل مضمون، سه حوزه بیانات رهبران جمهوری اسلامی ایران، ابلاغیه های شورای عالی انقلاب فرهنگی و مصوبات مجلس شورای اسلامی را مورد تحلیل قرار می دهد و ضمن توصیف وضعیت اجتماعی زنان، رویکرد این سه حوزه به زنان را مورد ارزیابی قرار می دهد. نتایج تحقیق از طریق ایجاد پیوند بین تحلیل توصیفی و تحلیل مضمون اثبات می کند، علی رغم وجود پتانسیل بالا در رویکرد مرجع در مسیر بهبود وضعیت اجتماعی زنان در ایران، نهادهای دوگانه فوق الذکر بهره روشنی از این ظرفیت نبرده اند. این دلیلی برای تحقق ضعیف تاثیر مطلوب رویکرد مرجع در جامعه ایران است. لذا نیازمند اصلاحات جدی در حوزه تقنینی و سیاستگذاری هستیم تا به واسطه ی آنها، عملکرد دولت ها تا حد زیادی قابلیت کنترل و ارزیابی داشته باشد.
حاشیه نشینی: تحلیل جامعه شناختی مسائل اجتماعی سیاست های مسکن و پدیده ی غیر رسمیت (بررسی نمونه ی میان آباد، اسلامشهر، تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
209 - 231
هدف اصلی این مقاله تحلیل جامعه شناختی مسائل اجتماعی سیاست های مسکن و پدیده ی غیررسمیت است. پدیده ای که به صورت تدریجی و با گذشت زمان رخ می نماید، به گونه ای که سیاست های مسکن در دهه های گذشته که خود جزیی از نظام برنامه ریزی ملی کشور در قالب برنامه های توسعه ی 5 ساله و قوانین و طرح های منتج از آن ها بوده اند، به بخشی از مکانیسم بازتولیدکننده ی فرایندهای غیررسمی تبدیل شده اند. بر این اساس در این مقاله تلاش شده است تا با استفاده از شیوه های تحلیل کیفی و با بهره بردن از روش مطالعات اسنادی و مشاهده، چگونگی برآمدن پدیده ی مورد نظر را در بستر تحولات تجربه شده در تهران- اسلامشهر- میان آباد مورد واکاوی قرار دهیم. یافته های تحقیق نشان می دهد که به واسطه ی چنین بستری، سیاست های مسکن، در قالب رژیم های شهری جدید مبتنی بر کاسب کارسالاری شهری و با حمایت نهادها و سازوکارهای دولتی و جهانی، خود ماهیتی غیررسمی پیدا کرده و بر گسترش حاشیه نشینی دامن زده اند. در حقیقت با عقب نشینی فزاینده ی دولت به عنوان رسمی ترین نهاد مداخله در حوزه ی سیاست گذاری مسکن، نهادهایی غیررسمی پا به میدان گذاشته اند که با ابتنای بر یک سازوکار از پیش موجود یعنی بازار، و سوق دادن آن در راستای اهداف و منافع خود، فرایند غیررسمی سازی را تشدید و بر گستره ی حاشیه نشینی افزوده اند. در این وضعیت، سیاست های مسکن، خود ماهیتی غیررسمی ساز یافته و تبدیل به سازوکاری برای بازتولید غیررسمیت و حاشیه نشینی در میان آباد اسلامشهر شده اند.
شبیه سازی اثر متغیر رفتاری بخشش بر توزیع ثروت در بافت شهری بر اساس مدل عامل محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
177 - 195
مدل مبتنی بر عامل یک مدل محاسباتی است که در علوم اجتماعی و اقتصاد برای شبیه سازی رفتار عامل های فردی (مانند خانواده ها، شرکت ها یا دولت ها) و چگونگی تأثیر متقابل آنها با یکدیگر و محیط بر نتایج کلی سیستم استفاده می شود. مدل های عامل محور به گونه ای طراحی شده اند که پیچیدگی سیستم های اجتماعی در دنیای واقعی را از طریق شبیه سازی رفتار تعداد زیادی عامل به تصویر بکشند. هر یک از این عوامل دارای قوانین و استراتژی های تصمیم گیری خاص خود هستند و معمولاً مکانیسم های یادگیری و سازگاری را نیز در خود جای می دهند. در این تحقیق بر اساس مدل عامل محور، تأثیر بخشش بر توزیع ثروت با استفاده از نرم افزار نت لوگو مدل سازی شده است. از طریق شبیه سازی، شاخص های مختلفی از جمله تعداد فقراء در جامعه، ضریب جینی، درصد رضایت از محل زندگی و چگونگی توزیع بافت شهری مقایسه شده اند. نتایج به خوبی نشان می دهند که این سیستم ها با وجود رفتار بخشش، تا حد زیادی موجب کاهش فقر و نابرابری می شود. نتایج نشان می دهند که بخشش می تواند به تقویت برابری و توزیع مناسب درآمد و ثروت کمک کند و ضریب جینی را کاهش دهد. علاوه بر این، مدل سازی نشان می دهد که اگر اجتماع دارای همدلی بیشتری باشند و ملاک های نوع دوستی را برای محل زندگی خود انتخاب کنند، بافت شهری و جامعه همگون تری رقم می خورد و تفاوت های طبقاتی کمتری در بافت شهری ایجاد می شود