فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تأثیر اسطوره های ایرانی آفرینش بر شکل گیری هویت ملی در ایران در پهنة تاریخ می پردازد. اسطوره ها در شکل گیری هویت ایرانی در مرزهای سرزمینی ایران نقش مهمی داشته اند. در اسطوره های آفرینش، سرزمین ایران در مرکزِ جهان قرار داشته و به عنوان سرزمینی مقدس که بهترین سرزمین هاست معرفی شده و محدوده سرزمین های ایرانی نیز در اسطوره های آفرینش معمولاً از ناحیه سُغد یعنی آسیای مرکزی آغاز شده و با دربرگرفتن فلات ایران تا منطقه شام را شامل می شود (فاصله سرزمینی چین تا مدیترانه، یا محدوده رود آموی تا رود فرات). ترسیم چنین تصویری از ایران در اسطوره های آفرینش به انباشت مفهوم سرزمینی به نام ایران در ذهن مردمان ساکن در محدوده سرزمینی فلات ایران در دوره های تاریخی گوناگون انجامیده و توانسته است از این رهگذر به ایجاد و تداوم هویت ایرانی کمک کند و عنصر سرزمین را که معمولاً برای ساخت دولت- ملت ها در نظریه های مدرن هویت نیز بدان اشاره می شود، فراهم آورد.
بررسی جامعه شناختی خانه های دوم در ایران و بررسی پیامدهای آن (مطالعه موردی شهرستان فراهان) .اباذر اشتری مهرجردی ، حسین میرزایی سید احمد فیروزآبادی ، حسین ایمانی جاجرمی.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرهای بزرگ در نتیجه مهاجرت مشکلات زیادی دارند. در مقابل، امکانات برخی گروه ها و قشرها باعث شده آنها به دنبال فضایی برای گذران اوقات فراغت خود و خانواده باشند که از مسائل و مشکلات شهری به دور بوده و با ارزش های والدین خانواده نزدیک تر باشد. این تحرک به شکل گیری موج شهرنشینی دیگری در خارج از قلمرو شهرها و ایجاد خانه های دوم در روستاهای خوش آب وهوای نزدیک شهرهای بزرگ از جمله اراک منتج شده است. در این مطالعه از نظریات مهاجرت معکوس و سبک زندگی بهره برده ایم. در این مطالعه از قالب روشی آمیخته هسه بایبر بهره برده و روش کیفی اساس کار بوده و روش کمی در کنار آن استفاده شده است. جامعه آماری، بخش مرکزی شهرستان فراهان شامل 32 روستا که با تمام شماری به روش ترکیبی ارزیابی شدند. نتایج مطالعه حاکی از آن است که خانه های دوم بیشتر در روستاهای فارس زبان گسترش یافته. مالکان ساکن قم و اراک (کمتر از50 درصد) تعطیلات آخر هفته و مناسبت ها درحالی که ساکنان تهران (بیش از 50 درصد) تنها در مناسبت ها مراجعه می کنند. لوازم موجود و چیدمان همه منازل ترکیبی از سنتی و مدرن است، تقریباً همه خانه ها در 5 تا 10 سال قبل ایجاد شده اند. حدود 10 درصد مالکان زن بوده، پایگاه اقتصادی اجتماعی اغلب آنها متوسط و بالا بوده، حدود دوسوم بیش از 50 سال سن دارند، 90 درصد دارای لیسانس و کمتر بودند. همه مالکان با ساکنان نسبت فامیلی داشتند، دوسوم اعلام کردند پوشش آنها بهتر از پوشش شهری آنها برای تمایز و نشان دادن تمکن مالی است. در برخی روستاها ایجاد خانه های دوم باعث بروز تشنج و اختلاف میان ساکنان شده و در برخی اثرات اجتماعی فرهنگی مثبتی چون ایجاد اتحاد و همدلی و جلب مشارکت آنان در اقدامات روستا داشته است. تم های استخراج شده شامل دستیابی به ارزش ها و نیازهای فرامادی بازگشت به هویت نمایش یا اثبات منزلت بالا احساس یا ابراز تمایز مصرف بر مبنای مد و ذائقه همه چیزپسند بوده است.
شورای اجتماعی محلات شهر مشهد: مشارکت شهروندی بهینه ی محله مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شیوه های جلب مشارکت محله ای، ایجاد شوراهای اجتماعی محلات شهر مشهد بوده است که به دلیل شکل ساختاری، برنامه ها و مصوبات از الگوی نوینی تبعیت می کند. هدف از انجام این پژوهش، ارائه ی رویکرد نوین در مشارکت شهروندی با توجه به وضعیت شورای اجتماعی محلات مشهد در سه محور مشارکت شهروندی، شهرداری و سازمانی است. روش اجرای پژوهش تحلیل ثانویه و پیمایش بوده که در آن با مطالعه ی اسناد، مصوبات و آیین نامه های شورا و همچنین گردآوری اطلاعات از 166 نفر از اعضای شورای اجتماعی محلات مشهد، صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در ابعاد وضعیت سازمانی شورا، وضعیت اعضای شورا، وضعیت درونی شورا، وضعیت مردمی شورا و وضعیت محلی شورا وضعیت مناسب است. بهترین وضعیت شورا در شناسایی بهتر مشکلات محله، انگیزه ی داوطلبانه بودن عضویت در شورا، اعتماد مردم به شهرداری، هویت اجتماعی و احساس تعلق و برنامه های مرتبط با وضعیت محله و بدترین وضعیت شورا نیز ضعف در جلب مشارکت های مردمی محله، دسترسی اعضا به مسئولان شهر، انگیزه ی مالی مشارکت در شورا، اقتدار و قدرت شورا در محله و حمایت مالی از شورای محله است.
مطالعه بین نسلی سبک زندگی دختران و مادران شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
حوزههای تخصصی:
در جوامع کنونی به علت توسعه فن آوری ارتباطات و اطلاعات و تنوع روزافزون کالاها و خدمات و ... موجب تفاوت تجارب و آموزش های نسل فعلی از نسل قدیم و کاهش میزان بازتولید ارزش های اجتماعی در جامعه جدید می گردد. هدف مطالعه حاضر، بررسی تفاوت ابعاد سبک زندگی (مصرف فرهنگی، گذران اوقات فراغت، مدیریت بدن و الگوی خرید لباس) مادران و دختران شهر یزد و بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر این ابعاد است. این تحقیق به صورت پیمایش مقطعی و جمع آوری اطلاعات با ابزار پرسشنامه انجام گرفته است. نمونه مورد مطالعه در میان زنان 75-15 ساله شهر یزد در پائیز 91 انجام گردید.
در این تحقیق با بهره گیری از نظریه های بوردیو و اینگلهارت به عنوان چارچوب نظری، با استفاده از spss و آزمون های t، همبستگی و رگرسیون به آزمون فرضیات پرداخته شد.
یافته ها نشان دهنده تفاوت معنادار بین مصرف فرهنگی، نحوه گذران اوقات فراغت، مدیریت بدن و الگوی خرید لباس دختران و مادران و نیز وجود همبستگی مثبت و معنادار بین درآمد خانوار با مدیریت بدن و الگوی خرید لباس دختران و مادران می باشد. همچنین همبستگی مثبت و معنادار سرمایه فرهنگی با مصرف فرهنگی، مدیریت بدن و الگوی خرید لباس دختران و مدیریت بدن و الگوی خرید لباس مادران مشاهده گردید.
کلیدواژه ها
بررسی تأثیر مقدار دخالت اطرافیان و طرفداری از خانواده پدری بر مقدار دلسردی از زندگی با همسر: مورد مطالعه زوجین شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش «تعیین تأثیر مقدار دخالت اطرافیان و طرفداری از خانواده پدری بر مقدار دلسردی از زندگی با همسر: در بین زوجین شهر تبریز» می باشد. روش پژوهش پیمایش و ابزار گرد آوری داده ها، پرسش نامه بوده و اعتبار گویه ها از روش اعتبار سازه ای و تحلیل عامل که بالاتر از 7/ بود، بدست آمد. پایایی ابزار نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 8/ بود. جامعه آماری پژوهش زوجین شهر تبریز و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 381 نفر می باشد و نمونه گیری به صورت خوشه ای تصادفی می باشد. با استفاده از ضریب رگرسیون رابطه علی بین متغیرها بررسی شد و متغیر دخالت اطرافیان و مقدار طرفداری از خانواده پدری بر متغیر مقدار دلسردی از زندگی با همسر تأثیر دارد و سهم مقدار طرفداری از خانواده پدری در تبیین دلسردی از زندگی با همسر بیش تر است. هم چنین، با استفاده از نرم افزار اموس، مدل معادله های ساختاری ترسیم شد و یافته ها نشان دادند که مدل پژوهش از برازش عالی برخوردار است.
بازنمایی عنصر شور و احساس در آیین های محرّم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به روش کیفی، مبتنی بر نظریه تفسیری کلیفورد گیرتز انجام گرفته. مسئله اصلی در این پژوهش، توصیف عناصر شور و احساس در مناسک محرّم، با تأکید بر فهم چیستی آن در قالب دینِ زیسته است. واحد تحقیق آن دسته از یافته های آیینی است که بیشتر عنصر شور و احساس در آن متجلّی است مانند: (سیاه پوشی، سینه زنی، زنجیر زنی، قمه زنی و تعزیه) که محقق آنها را به شیوه قوم نگاری دینی بازنمایی نموده است. راه رسیدن به چنین هدفی ساده نبود، بلکه مستلزم انتخاب روشی پیچیده و ترکیبی بود که محقق را واداشت به روش مشاهده مشارکتی و مصاحبه با پیشکسوتان آیین محرّم به گفتگو بنشیند. در فرایند تجزیه و تحلیل یافته های ذکر شده به شکل تفسیری، پژوهشگر به شرح این واقعیّت پرداخته که آیین محرّم بازتولیدکننده هویت دینی و فرهنگی بوده است، و آیین ها، همان باور دینی مناسک گزار انند که به عینیّت درآمده. حاصل مصاحبه ها و نتیجه مشاهده محقق نشان داد که شور، احساس، و حرکت به عنوان روح مناسک اند، و طبیعتِ آیین محرّم متمایل به محاکات و دیده شدن است. نتیجه به دست آمده ثابت کرد که آیین محرّم از یک طرف، مؤلفه هایی هویت ساز و تقویت کننده ساخت اجتماعی اند، که توانسته اند در بازتولید روحیه، ارتباطات جمعی، روابط درون گروهی، پیوندهای اجتماعی، آگاهی جمعی، و بازسازی باورهای دینی نقش آفرینی کنند، و از طرف دیگر، پیوند دهنده گذشته و حال بوده اند.محقق در پایان به این جمع بندی رسیده که فهم رابطه شور و احساس در مناسک و آیین دینی راه رسیدن به حقیقت دین را هموار خواهد کرد.
گفتمان شناسی «قسمت» در زبان و فرهنگ مردم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژة «قسمت» و عبارت های هم معنای آن مفاهیم عجین شده در فرهنگ فارسی هستند که به کاربردن صحیح و فهم آنها نیاز به تعمق و بررسی دارد؛ ازاین رو، در این پژوهش کوشیدیم تا نگاهی زبانی تاریخی به باور تقدیرگرایی در جامعة ایران بیندازیم و با به کاربردن نظریة اسنادی به بررسی دقیق تر این باور بپردازیم؛ بنابراین، در 4 ماه، 280 موقعیت گفتمانی از افراد با گروه های سنی، سطح تحصیلات و مشاغل مختلف گردآوری شد. سپس، با استفاده از مدل هایمز (1967) تفکر تقدیرگرایی واکاوی شد و معنای مفهوم قسمت و واژگان هم نشین با آن بررسی شد. افزون بر این، با بهره گیری از فرهنگ کاوی این باور در جامعه، «زباهنگ جبرگرایی» را معرفی کردیم و نشان دادیم که می توان مفهوم «قسمت» را فصل مشترک دو زباهنگ «جبرگرایی» و «صراحت گریزی» دانست. در مجموع، نتایج این پژوهش نشان داد تقدیرگرایی با سن رابطه ای مستقیم و با تحصیلات رابطه ای معکوس دارد.
معرفی کتاب: کار گروهی با گروه های جمعیتی در معرض مخاطره
حوزههای تخصصی:
انسان ها در گروه متولد می شوند و زندگی شان مجموعه تجاربی از عضویت در گروه های مختلف است (افراس[1]، 2005: 2). برقراری ارتباط با دیگران، تطبیق پذیری، یادگیری، هم اندیشی، تلفیق ایده ها و امکان تحقق خلاقیت، همکاری و کمک به یکدیگر، گرایش به افزایش شایستگی، تعهد، احترام، مسئولیت پذیری،از خودگذشتگی، وفاداری، پشتکار، اعتماد، نظم پذیری (فکر، احساس، اعمال)، هدفمندی، شناسایی ضعف ها و قوت ها، اصلاح ضعف ها، کسب تجربیات مشترک، تلاش جمعی برای پیش گیری از مسائل یا حل آن ها، تمرین دستیابی به اجماع، استفاده از اختلاف نظرها، تلاش برای مدیریت اختلاف ها، همدلی و .... در گروه آموخته می شود و تحقق می یابد (ماکسول[2]، 1385؛ مگین[3]، 1386). امروزه تجربه مشارکت در گروه به عنوان بخشی از خدمات اجتماعی نیز مورد توجه است.
بررسی تداوم و تغییر ازدواج خویشاوندی و ازدواج تنظیم شده در استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
جامعه آماری در این پژوهش همه افراد در شرف ازدواج استان کهگیلویه و بویراحمد است، تعداد نمونه مورد بررسی 400 نفر و ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است. یافته ها نشان می دهد که در بین متغیرهای مستقل، فقط متغیر اولویت ارزشی دارای اثر معناداری بر نحوه انتخاب همسر (انتخاب آزادانه یا تنظیم شده) مردان هستند و هیچکدام از این متغیرها بر نحوه انتخاب همسر زنان اثری ندارند همینطور هیچ یک از این متغیرها جز متغیر اولویت ارزشی، اثر معناداری بر نسبت با همسر (خویشاوندی یا غیر خویشاوندی) مردان نداشته اند. ولی برای زنان متغیرهای اولویت ارزشی، سن ازدواج و تحصیلات و اشتغال دارای اثر معنادار بوده است. نتایج تحلیل چندمتغیره نشان می دهد که با کنترل سایر متغیرها برای زنان، فقط متغیر وضعیت اشتغال و اولویت ارزشی اثر معنادار خود را حفظ کردند. نتایج نشان می دهد الگوی ازدواج خویشاوندی تداوم، ولی ازدواج از پیش تنظیم شده در بین بعضی زیرگروهها دچار تغییر و تحولاتی شده است.
واکاوی سیر سیاست گذاری فرهنگی مسجد در دهه دوم انقلاب اسلامی (1378-1368): تحلیل اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با توجه به رویکرد سیاست گذاری فرهنگی، اهم مسائل سیاستی مرتبط با مسجد که در ماهنامه مسجد انعکاس یافته، با روش تحلیل محتوای کیفی استخراج شده و سپس سیاست های اعلامی اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران مرتبط با حوزه مسجد با توجه به مسائل سیاستی مستخرج، مورد بررسی قرار می دهد. نتایج نشان می دهد: عمران مسجد در مقایسه با سایر مسائل مساجد در بازه زمانی مذکور از اهمیت خاصی برخوردار بوده است و بیشتر اسناد مورد بررسی در این دهه ناظر به این مسئله است. همچنین ناظر به سایر مسائل سیاستی مسجد می توان گفت: مسائلی مانند مساجد چندمنظوره یا چندکارکردی، امام جماعت مسجد، جایگاه مسجد و مسجد و مردم نیز پس از عمران مسجد بیشترین و بالاترین بندهای سیاستی را دارا هستند. نتایج تحلیل سیاست های مرتبط با حوزه مسجد در این دهه نشان می دهد: در مورد برخی مسائل مورد بررسی مانند مسجد و وقف، تعطیلی مسجد و اختلاف درونی مسجد سیاست بارز و مهمی تدوین و تصویب نشده و سیاست بارزی و مشهودی در کشور اتخاذ نشده است.
بررسی همسان همسری در بین زوجین تهرانی و تأثیر آن بر رضایت مندی از زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی همسان همسری در بین زوجین تهرانی (ساکن در مناطق 3و20) و تأثیر آن بر رضایت مندی از زندگی زناشویی است. ﭼﺎرﭼﻮب ﻧﻈﺮی پژوهش از ﻧﻈﺮﯾه ﻫﻤﺴﺎنﻫﻤﺴﺮی ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه و ﺑﺮﻣﺒﻨﺎی آن گزاره نویسی و ﻓﺮﺿﯿه ها أخذ شده است. روش مورد استفاده پیمایش و ابزار پژوهش پرسش نامه محقق ساخته است که با تعیین حجم نمونه 400 نفری با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و با شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، داده ها و داده های لازم گردآوری و تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که 8/32 درصد از پاسخگویان همسانی سنی و 8/82 درصد همسانی قومیتی داشته اند. 3/41 درصد از پاسخگویان رشته تحصیلی همانند، 5/15 درصدشغلی همانند و 3/36 درصد سطح درآمدی همانند سطح درآمد همسر خود داشته اند و هم چنین، 8/52 درصد از پاسخگویان سطح تحصیلاتی دقیقا همانند سطح تحصیلات همسر خود داشته اند و اگر سطوح تحصیلی نزدیک به هم را نیز همسان تحصیل در نظر بگیریم، آنگاه 8/80 درصد از زوجین، همسان تحصیل بوده اند. نتایج حاکی از این است که رابطه بین متغیرهای همسانی سن، تحصیل، شغل و سطح درآمد با رضایت از زندگی زناشویی معنادار است، اما وجود رابطه معنادار بین متغیرهای همسانی قومیتی و همسانی رشته تحصیلی با رضایت مندی زناشویی تأیید نشد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داد که متغیرهای همسان همسری در کنار هم توانسته اند 7/21 درصد تغییرات رضایت زناشویی را تبیین کنند. بر اساس نتایج مشاهده شده، متغیرهای همسانی سنی، همسانی تحصیلی و همسانی سطح درآمد تأثیرگذاری بیش تری نسبت به سایر متغیرهای همسان همسری بررضایت مندی زناشویی داشته اند.
تحلیل کارکردی سبک زندگی اقتصادی مطلوب در اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نظام های اقتصادی تحلیل های متفاوتی از کارکرد سبک زندگی اقتصادی مورد نظر خود دارند. این مقاله با استفاده از روش تحلیلی به بررسی کارکرد سبک زندگی اقتصادی مطلوب در اسلام در مقایسه با کارکرد سبک زندگی اقتصادی در دولت رفاه می پردازد. بنا به فرضیه مقاله سبک زندگی اقتصادی اسامی به واسطه ترویج سه الگوی متمایز ولی تکمیل کننده تولید نافع، مصرف حد کفاف و انفاق مازاد درآمد، کاراتر، عادلان هتر و پایدارتر از سبک زندگی اقتصادی در الگوی دولت رفاه است. بر اساس یافته های پژوهش، الگوی سبک زندگی اقتصادی دولت رفاه به واسطه تحریک هم زمان انگیزه تولید و مصرف، فشار زیادی را به منابع اقتصادی وارد نموده و با کسرهای ممتد بازتوزیعی مواجه است. در مقابل، الگوی سبک زندگی اقتصادی اسامی به صورت همزمان به تحریک تولید نافع، کنترل مصرف در حدف کفاف و تشویق انفاق مازاد درآمد در راه خدا می پردازد. این الگو نه تنها باعث افزایش کارآیی و کمک به حفظ منابع زیست محیطی می شود؛ بلکه با سرازیر کردن مازاد درآمد افراد به سمت فقرا با کمترین هزینه ممکن به بهبود عدالت توزیعی کمک می نماید. ازاین رو، سبک زندگی اقتصادی اسلامی به واسطه تحقق همزمان کارآیی، عدالت و پایداری نسبت به سبک زندگی اقتصادی دولت رفاه برتر است.
بررسی کیفی وضعیت زندگی زنان دارای رابطه هم خانگی با جنس مخالف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به پیدایش شکل های نوین روابط پیش از ازدواج در سالیان اخیر در میان جوانان، این مطالعه با هدف بررسی کیفی وضعیت زندگی زنان دارای رابطه هم خانگی پیش از ازدواج انجام گرفت. روش: در این مطالعه، روش شناسی کیفی به عنوان روش شناسی غالب انتخاب شد. جهت یافتن افراد نمونه از روش نمونه گیری گلوله برفی بهره گرفته شد. پس از یافتن چند نمونه نخست از راه دوستان و آشنایان، همان نمونه ها پس از مصاحبه و فرایند جلب اعتماد، رابط و واسطی شدند برای آشنایی و مصاحبه با نفرات بعدی. برای گردآوری داده ها از 19 زن که دارای رابطه هم خانگی بودند، مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته انجام گرفت. زنان شرکت کننده بیش تر در شهرهای بندرعباس، کرمان و تهران سکونت داشتند. داده های بدست آمده با رویکرد تفسیری تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس تفسیرهای انجام شده در مورد داده ها چندین مقوله در زمینه وضعیت زنان هم خانه بدست آمد: رضایت نسبی از رابطه، تعهد متقابل ضعیف، کیفیت پایین رابطه، ترس از قضاوت خانواده و جامعه، آسیب های شخصی، رابطه معامله گونه و نداشتن تصمیم برای ازدواج. بحث و نتیجه گیری: شیوع آرام و خزنده روابط هم خانگی در زندگی جوانان ایرانی، آمار بالای طلاق، وفور خیانت های عاطفی و جنسی افراد متاهل و شیوع سبک های غربی روابط پیش از ازدواج همگی بنیان خانواده ایرانی را نشانه رفته اند و حل این معضلات نیازمند عزم جدی مسئولان و کارشناسان در سطح کلان جهت بازنگری در سیاست گذاری های شغلی، اقتصادی، ازدواج، برنامه های تلویزیونی و حوزه فرهنگ می باشد.
سنجش و ارزیابی تأثیر سبک زندگی بر میزان تاب آوری شهری (مطالعه ی تطبیقی: محلات قیطریه و شکوفه ی شمالی در مناطق 1 و 19 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک های زندگی به عنوان محصول اجتماعی، اقتصادی، نهادی و سیاسی با توجه به تغییرات فرهنگی، دارای نوعی آسیب پذیری هستند. بنابراین ارتقاء تاب آوری اجتماعات، با استفاده از ظرفیت آنها به شکل سازگاری، به عنوان اصلی برای کاهش آسیب ها دارای اهمیت است. این پژوهش با هدف سنجش میزان تاب آوری و ارتباط آن با سبک زندگی، با روش پیمایشی- تحلیلی و مطالعات میدانی و کتابخانه ای اقدام به جمع آوری اطلاعات از ساکنان محله های قیطریه و شکوفه ی شمالی کرده است. در سنجش داده ها و تحلیل نظرات ساکنان در زمینه ی سبک زندگی و ارتباط آن با ابعاد تاب آوری از نرم افزار SPSS استفاده شده است. همچنین برای تعیین حجم جامعه ی نمونه از جدول مورگان استفاده کرده اند. در محله ی قیطریه 377 و در محله ی شکوفه ی شمالی 379 پرسشنامه توزیع شده است. ابتدا سبک زندگی از ابعاد اجتماعی، اقتصادی و نهادی و سپس ابعاد تاب آوری در سطح محلات مطالعه و مشخص شده است. برای تحلیل میزان ارتباط سبک زندگی و تاب آوری از آزمون پیرسون و در سنجش تأثیرگذاری متغیرهای پژوهش از آزمون رگرسیون استفاده شده است. نتایج پژوهش گویای آن است که در کل، به لحاظ سبک زندگی متفاوت در دو محله، تاب آوری یا میزان سازگاری اجتماع محلی در محله ی قیطریه نسبت به محله ی شکوفه ی شمالی بیشتر است. در محله ی قیطریه تاب آوری در بعد اقتصادی و نهادی و در محله ی شکوفه ی شمالی تاب آوری از بعد اجتماعی بیشتر است. در نهایت می توان گفت با توجه به سطح پایین تر تاب آوری در محله ی شکوفه ی شمالی، این محله آسیب پذیرتر از محله ی قیطریه است.
بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی م ؤثر بر مصرف انرژی خانوار پس از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش خانگی در میان بخش های اقتصادی کشور، از بزرگ ترین مصرف کنندگان نهایی انرژی است و شدت انرژی آن، برخلاف سایر بخش ها، روندی صعودی دارد. قانون هدفمندسازی یارانه ها از اقدامات اساسی دولت نهم است که از جمله اهداف اجرای آن، کاهش مصرف انرژی این بخش بوده است. بخش خانگی متشکل از گروه هایی است که به لحاظ ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متفاوتند و به نظر می رسد تغییر یکسان قیمت دو حامل برق و گاز طبیعی در نتیجه اجرای این قانون برای تمامی این گروه ها، اثرات متفاوتی بر میزان مصرف هر گروه داشته باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ویژگی های اجتماعی (پایگاه اقتصادی-اجتماعی) و فرهنگی (فرهنگ زیست محیطی) مؤثر بر میزان تغییر مصرف برق و گاز طبیعی خانوارهای شهر اصفهان پس از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه هاست. بدین منظور با کسب نظرات خانوارها و با استفاده از ابزار پرسشنامه، فرضیه های پژوهش بررسی شده اند. جامعه آماری شامل کلیه خانوارهای ساکن در مناطق پانزده گانه شهرداری اصفهان بوده است و نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام شده است. حجم نمونه برای بررسی فرضیه های پژوهش، 145 خانوار بوده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد پایگاه اقتصادی-اجتماعی خانوارهای اصفهانی بر میزان صرفه جویی آن ها در مصرف انرژی (برق و گاز طبیعی) تأثیر معناداری نداشته است؛ در حالی که فرهنگ (زیست محیطی) خانوارها، تأثیر منفی معناداری داشته است.
مطالعه تعیین کننده جامعه شناختی فرزندآوری (موردکاوی: زنان متأهل شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله مطالعه تعیین کنند ه جامعه شناختی فرزندآوری است. سؤال اصلی این است که تعیین کننده های اجتماعی باروری کدام است و هدف، شناسایی عواملی است که منجر به کم فرزندآوری در جامعه ایرانی می شود. برای تبیین موضوع تحقیق، از نظریه های جامعه شناختی (گیدنز و بوردیو) همچنین تئوری های جمعیتی باروری مانند کالدول، رویکرد اشاعه، گذار جمعیتی دوم (لستهاق و وندکا)، بهاچارتا و نظریه مشارکت مردان در امور خانه استفاده شد. این بررسی بر اساس داده های حاصل از یک پژوهش پیمایشی در بین نمونه 300 نفری از زنان متأهل تهران در سال 1394 صورت گرفته است. نتایج تحلیل رگرسیون بر تأثیر مستقیم متغیرهای «فردگرایی، مدیریت بدن، نگرش مثبت به فرزند، نگرش منفی به فرزند، سن ازدواج و تعداد خواهر و برادر زن» با سه سطح باروری (رفتار، ایده آل و تمایلات فرزندآوری) اشاره دارد.
مصرف گرایی: از اجبار تا لذت مطالعه ای جامعه شناختی پیرامون مصرف گرایی در میان ساکنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش فزاینده کالاهای مصرفی همسو با روند رو به تزاید مکان های مصرف و ارتقای نسبی سطح زندگی، مصرف گرایی را به پدیده شایع جوامع معاصر مبدل کرده و موجب شده است تا مفسران اجتماعی از مصرف کالاها بیش از تولید آن ها به عنوان نیروی پیش برنده جوامع معاصر یاد کنند. این امر پژوهش های جامعه شناختی را ضرورتاً با پرسش از عوامل موجد مصرف گرایی درگیر ساخته است. مقاله حاضر در همین راستا مطالعه عوامل موثر بر مصرف گرایی را در کانون توجه خود جای داده است. تحقیق با روش ترکیبی و استفاده توأمان از دو تکنیک پرسش نامه و مصاحبه نیمه ساخت یافته صورت پذیرفته است. یافته های تحقیق مؤید آن است که مصرف الزاماً به نحوی یک سویه متأثر از جبر و تعینات ساختاری- طبقاتی نبوده و بایستی آن را در تلفیق عوامل ذهنی و عینی و نیز در پیوند با موضوعاتی همچون تمایزطلبی و لذت جویی (هدونیسم) فهم کرد.
ملاحظات قومی مذهبی نگرش جنسیتی در شهرستان بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله مهم ترین الگوها و تعیین کننده های مرتبط با تفاوت های قومی مذهبی نگرش های جنسیتی بررسی شده است. برای سنجش نگرش های جنسیتی از گویه های پنج گانه اگموند و همکاران (2010) استفاده شده است. جامعه آماری شامل افراد 15 ساله و بالاتر شهرستان بجنورد در استان خراسان شمالی، مشتمل بر پنج گروه قومی (تات، ترک، ترکمن، کرد و فارس) و دو گروه مذهبی (شیعی و سنی) هستند. مطابق نتایج، اگرچه گروه قومی تات بیش از سایر گروه های قومی، به ویژه ترکمن ها، دارای نگرش جنسیتی غیرسنتی هستند، در بین تمامی گروه های قومی نوعی نگرش غیرسنتی کمابیش غالب است. علاوه بر این، مردان شیعی و سنی مذهب دارای نگرش های جنسیتی کمابیش مشابهی هستند، درحالی که نگرش جنسیتی زنان شیعی و سنی مذهب با همدیگر متفاوت است، برای نمونه، زنان شیعی مذهب بیش از زنان سنی مذهب دارای نگرش مثبت به اشتغال زنان هستند. در مجموع، یافته های تحقیق را می توان در دو نکته اصلی و کلی خلاصه کرد: همگرایی نگرش های جنسیتی غیرسنتی و نقش تعیین کننده متغیر جنسیت در کشف و شناخت دقیق تر تفاوت های قومی مذهبی مرتبط با نگرش های جنسیتی.