مطالب مرتبط با کلیدواژه

تقسیم کار اجتماعی


۱.

تدفین به مثابه یک پدیده بوروکراتیک آیین های مرگ در بهشت زهرا-تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ بوروکراسی گورستان آیین های مرگ بهشت زهرا تقسیم کار اجتماعی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ مطالعات فرهنگی
تعداد بازدید : ۱۱۷۳ تعداد دانلود : ۶۳۶
بهشت زهرای تهران از مکان هایی است که به واسطة مواجهه با نظام صنعتی -سرمایه داری و مدرنیتة شهری در چند دهة اخیر، ماهیت ابتدایی خود را به یک سازمان تغییر داده است. سازمانی شدن موجب تغییراتی در برگزاری آیین های مرگ از زمان تبدیل بدن به جسد تا پایان خاکسپاری شده است. در این پژوهش، با تکیه بر مفاهیم بوروکراسی وبر و تقسیم کار اجتماعی دورکیم و با استفاده از روش های میدانی (مشاهده، مصاحبه) سعی شده است با فهم چنین تغییری، در مکان مرتبط با مرگ در تهران، به شناخت و تجربة مدرن جامعة ایرانی در مواجهه با آیین های مرگ و همچنین تغییرات آن از دوران سنتی به دوران معاصر دست یافت. پس از توصیفات مراحل انجام آیین های مرگ در مجموعة عروجیان، واقع در سازمان بهشت زهرا، نشان داده شده است آیین های مرگ در دو الگوی پیشامدرن و مدرن برگزار می شدند. الگوی اول مبتنی بر عقلانیت ارزشی - یعنی ارزش های دینی و ثواب اخروی - بود، اما امروزه در الگوی مدرن برگزاری این آیین ها مبتنی بر عقلانیت ابزاری برای بوروکراسی سازمان بهشت زهراست که تخصصی شدن و یک تقسیم اجتماعی کار را با خود به همراه داشته است. برخی دگرگونی ها، حذف و اضافه شدن بخش هایی از سنت های مناسک تدفین که مبتنی بر پیوندهای شخصی و نزدیک افراد با متوفی بوده است، ناشی از ظاهرشدن یک تجربة نو در نظام شهری مدرن تهران است که می توان آن را بوروکراتیک شدن پدیدة تدفین مبتنی بر روابط ناشناس و تقسیم کار ارگانیکی نام برد. این مسئله به شکل گیری تغییرات فرهنگی در تجربه منجر شده و درک جدیدی از تدفین و مسئلة متوفی و مرگ را به همراه داشته است.
۲.

بازنمایی اجتماعی در شاهنامه فردوسی (بررسی سیر شکل گیری و دگرگونی جامعه ایرانی در شاهنامه فردوسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۳۷
جامعه شناسان معتقدند حیات اجتماعی بشر در قالب جامعه های شکار کننده و گردآورنده خوراک شروع شده و به تدریج با تغییرهای اجتماعی پیچیده شده است. خط سیر داستانی شاهنامه فردوسی نیز دارای همین ویژگی است، داستان های شاهنامه از ابتدایی ترین نوع جامعه بشری یعنی جامعه های شکار و گردآورنده خوراک، شروع شده و کم کم انواع دیگر جامعه در اثر دگرگونی های اجتماعی پدید آمده اند. در این اثر، هر دوره به نام یکی از شاهان نام گذاری شده و اجتماع ها در نتیجه ابداع های مادی و معنوی بشر، گسترش یافته اند. در این مقاله کوشیده ایم دوره های گوناگون تکامل هویت اجتماعی جامعه ها را به طورکلی و شکل گیری جامعه ایران را به طور خاص از نگاه فردوسی بررسی نماییم بدین منظور، روش کیفی و بازنمایی اجتماعی را با استفاده از شیوه «محاکمات» به کار برده ایم و متن شاهنامه را به عنوان داده، تحلیل کرده ایم. در فرآیند بازنمایی یک اثر ادبی، با توجه به زندگینامه پدید آورنده و تجربه های او چهارچوبی تهیه می شود که با استفاده از آن می توان جهان متن را بازسازی و تفسیر نمود. در پژوهش حاضر با این شیوه به بازنمایی و استخراج مفاهیم جامعه شناختی موجود در شاهنامه پرداخته ایم. نتایج این اثر، نشان دهنده گذار انسان از جامعه های شبانی و ورودش به دوران پادشاهان مختلف، همراه با تغییرهای اجتماعی سریع می باشد. اگرچه، در دوره فردوسی علم جامعه شناسی به منزله یک شاخه علمی وجود نداشته، نظریه های امروزین جامعه شناسان درباره شکل گیری زندگی اجتماعی در حماسه او بازسازی شده است. این نظریه ها بیان گر سیر شکل گیری هویت جمعی، گسترش همه جانبه،همبستگی ملی، تشکیل جامعه ایران و دگرگونی های آن در طول تاریخ فرهنگ بشر می باشد و با استفاده از طراحی های اجتماعی نگارندگان یعنی مفاهیم کاربردی جامعه شناسی، به تصویر کشده شده است. جامعه شناسان معتقدند حیات اجتماعی بشر در قالب جامعه های شکار کننده و گردآورنده خوراک شروع شده و به تدریج با تغییرهای اجتماعی پیچیده شده است. خط سیر داستانی شاهنامه فردوسی نیز دارای همین ویژگی است، داستان های شاهنامه از ابتدایی ترین نوع جامعه بشری یعنی جامعه های شکار و گردآورنده خوراک، شروع شده و کم کم انواع دیگر جامعه در اثر دگرگونی های اجتماعی پدید آمده اند. در این اثر، هر دوره به نام یکی از شاهان نام گذاری شده و اجتماع ها در نتیجه ابداع های مادی و معنوی بشر، گسترش یافته اند. در این مقاله کوشیده ایم دوره های گوناگون تکامل هویت اجتماعی جامعه ها را به طورکلی و شکل گیری جامعه ایران را به طور خاص از نگاه فردوسی بررسی نماییم بدین منظور، روش کیفی و بازنمایی اجتماعی را با استفاده از شیوه «محاکمات»[1] به کار برده ایم و متن شاهنامه را به عنوان داده، تحلیل کرده ایم. در فرآیند بازنمایی یک اثر ادبی، با توجه به زندگینامه پدید آورنده و تجربه های او چهارچوبی تهیه می شود که با استفاده از آن می توان جهان متن را بازسازی و تفسیر نمود. در پژوهش حاضر با این شیوه به بازنمایی و استخراج مفاهیم جامعه شناختی موجود در شاهنامه پرداخته ایم. نتایج این اثر، نشان دهنده گذار انسان از جامعه های شبانی و ورودش به دوران پادشاهان مختلف، همراه با تغییرهای اجتماعی سریع می باشد. اگرچه، در دوره فردوسی علم جامعه شناسی به منزله یک شاخه علمی وجود نداشته، نظریه های امروزین جامعه شناسان درباره شکل گیری زندگی اجتماعی در حماسه او بازسازی شده است. این نظریه ها بیان گر سیر شکل گیری هویت جمعی، گسترش همه جانبه،همبستگی ملی، تشکیل جامعه ایران و دگرگونی های آن در طول تاریخ فرهنگ بشر می باشد و با استفاده از طراحی های اجتماعی نگارندگان یعنی مفاهیم کاربردی جامعه شناسی، به تصویر کشده شده است.
۳.

بررسی مفهوم «همبستگی اجتماعی» در آراء و اندیشه های ابن خلدون و امیل دورکیم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۲۳۳
همبستگی اجتماعی به عنوان مهم ترین بخش یک پیوستگی جامعه، جایگاه ویژه و حائز اهمیتی داشته و علاوه بر کارکردهای ذاتی آن در اداره و انتظام بخشی امور اجتماع، وجود آن برای حفظ و ثبات نظام سیاسی- اجتماعی ضروری است. از این رو، مقاله حاضر در صدد است تا به بررسی و شناخت عوامل شکل دهنده آن در آراء و اندیشه های ابن خلدون به عنوان فیلسوف اجتماعی مسلمان و امیل دورکیم نظریه پرداز همبستگی اجتماعی بپردازد. لذا تلاش شده تا مسئله پژوهش در چارچوب رویکرد کارکردگرایی با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و شیوه جمع آوری داده ها بصورت کتابخانه ای مورد بررسی قرار گیرد. با این فرضیه که « عصبیت » در اندیشه ابن خلدون و « روابط متقابل بین افراد در قالب تقسیم کار اجتماعی » در اندیشه دورکیم، اصلی ترین عامل همبستگی اجتماعی می باشد. همچنین نقطه آغازین هر یک از این دو اندیشمند، میزان تعامل و تأثیر و تأثر متقابل اعضاء در روابط و مناسبات اجتماعی بوده که بر حسب تکوین و تداوم نظام سیاسی و اجتماعی، دوری(چرخشی) بودن نظریه ابن خلدون و خطی بودن نظریه دورکیم را سبب می شود. شهرت ابن خلدون به عنوان مهم ترین متفکر اجتماعی جهان اسلام، بیش از هر چیز مرهون مفهوم عصبیت و جایگاه آن در دگرگونی های اجتماعی است که مراحل پنجگانه از تولد تا زوال را شامل می شود. از این رو، به نظر می رسد نظریه اجتماعی ابن خلدون از حیث دگرگونی اجتماعی و تأثیر آن بر تکوین و تداوم نظام سیاسی، از سنخ نظریه دورانی و کشمکش و نظریه اجتماعی دورکیم نیز از نوع نظریه تک خطی و تکاملی است.