فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳٬۱۷۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در مورد مسئله بودن یا نبودن پدیده «اختلاف نسلی» در بین صاحبنظران اختلاف نظر وجود دارد؛ اما در جوامعی همچون ایران که تغییرات ساختاری و ارزشی وسیعی را تجربه می کنند، عدم مدیریت صحیح تضاد های حاصل از این تغییرات در بخش های مختلف جامعه به طور بالقوه زمینه را برای بروز مسئله «شکاف نسلی» و در شدیدترین حالت «گسستگی بین نسلها» و بحران هویت ناشی از این امر فراهم می سازد. هدف از مقاله حاضر، تحلیل داده های تجربی جهت شناخت وضعیت شکاف نسلی در جامعه کنونی ایران است با استفاده از تحلیل ثانویه داده های حاصل از موج پنجم پیمایش ارزش های جهانی با حجم نمونه 2667 نفر و روش کتابخانه ای جهت تحلیل نظری این پدیده. نتایج حاکی از آن است که گرایش نوجوانان و جوانان به ارزش های مدرن و احساس بحران هویت ناشی از جدا افتادگی آنها از نسل های پیشین به مرور افزایش یافته است و در صورت عدم مدیریت صحیح فرایندهای فرهنگ پذیری نوجوانان و بازتولید فرهنگی جوانان از سوی دولت و رسانه ها، تعارضات نسلی و در نهایت گسست نسلی، آینده مسیر توسعه جامعه را به مخاطره خواهد انداخت.
پسرهای جوان و ارزش های مردانگی:(پژوهشی در بین دانش آموزان متوسطه شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه سازه گرایان، مردانگی سازه ای اجتماعی – فرهنگی است که در فرایند اجتماعی شدن، به صورت فعالانه کسب می شود. بنابراین؛ مردانگی از ویژگی های ذاتی بیولوژیکی،فیزیولوژیکی و یا روان شناختی فراتر می رود. در این مقاله پاسخ پسرها(مردان جوان) را به ارزش های «مردانگی» با مطالعه نگرش های آنها نسبت به ارزش های یادشده مورد بررسی قرار می دهیم. بدین منظور، با اتخاذ رویکردی سازه گرایانه و با استفاده از نمونه-ای معرف دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر تهران، قصد داریم گرایش پسرها را به ارزش های مردانه و کلیشه های جنسیتی مطالعه نموده و ارتباط پایگاه اجتماعی- اقتصادی و هویت جنسیتی پسران را با این ارزش ها مورد توجه قرار دهیم. این پژوهش ضمن اذعان به وجود تنوعی از مردانگی در میاان پسرهای دانش-آموز شهر تهران برخی از اختلافات را نیز در زمینه گرایش به ارزش ها و کلیشه های جنسیتی در میان آنها نشان می دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد پسرهایی که نمرات بالاتری در مقیاس مردانگی کسب نموده اند نسبت به سایرین گرایش بیشتری به ارزش های مردانگی و کلیشه های جنسیتی مردانه دارند.
"مطالعه تطبیقی ارزش ها و هنجارها و رابطه آنها با آنومی مطالعه موردی دانشجویان ساکن درخوابگاه های دانشگاه گیلان "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی ارزش ها و هنجارها در میان دانشجویان ساکن خوابگاه های دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 86- 1385 است. به منظور شناسایی دقیق ارزش ها و هنجارهای مذکور و نیز تحلیل جامع تر، 11 سازه طراحی شده که 10 سازه مربوط به متغیر مستقل (پیش بین) و 1 سازه نیز به نام آنومی مربوط به متغیر وابسته (ملاک) بودند. نوع تحقیق، توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از ابزار پرسشنامه و مصاحبه استاندارد بوده است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر خوابگاه های دانشگاه گیلان بود که جمعاً 2917 نفر دانشجو را دربرمی گرفت. با استفاده از فرمول نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده، در نهایت 304 نفر دانشجو به نسبت تعداد کل آنان در طبقه تقسیم شدند. (خوابگاه دختران، خوابگاه پسران). پرسشنامه محقق ساخته، پس از کسب روایی لازم از طریق نظرسنجی از استادان و متخصصان و جهت کسب پایایی لازم از طریق ضریب آلفای کرونباخ در مطالعه جانبی (پایلوت) و نیز حذف برخی سؤالات در هر 11 سازه با کسب میزان بالای 70 درصد در ضریب آلفا، جهت جمع آوری داده های تحقیق مورد استفاده قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد، متوسط میزان آنومی در خوابگاه دختران (64/3) بوده است. البته آزمون T-TEST نیز نشان داد این تفاوت میزان آنومی در دو خوابگاه معنی دار است. حتی خوابگاه پسران که نسبت به خوابگاه دختران دارای میزان آنومی کمتر است (76/2) نیز دارای متوسط آنومی نزدیک به میانگین 3 است. با این حال نتایج تحقیق به تفکیک هر یک از متغیرهای درون سازه های پژوهش حاضر، نشان دادند مکانیسم کنترل اجتماعی (مجازات متخلفان) در هر دو خوابگاه در حد مطلوبی عمل نمی کند. به نظر می رسد در مجموع می توان نتایج فوق را نشانه های وجود عدم تعادل اجتماعی در خوابگاه های دختران و پسران دانست که به منظور جلوگیری از بروز بحران های اجتماعی در دانشگاه ها می تواند در برنامه ریزی های آینده مورد توجه بیشتر قرار گیرد
بررسی تحلیلی شعارهای جنبش اشغال وال استریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنبش موسوم به اشغال وال استریت اعتراضی نسبت به بحران های سرمایه داری در عصر جدید است. این جنبش که از نیویورک آغاز شد، الهام بخش حرکت های مشابه در سراسر جهان بوده و دامنه آن به شهرهای دیگر آمریکا و برخی شهرهای بزرگ اروپا کشیده شد. جنبش شعارهای به نسبت، پراکنده ای دارد که در آن اهداف جنبش منعکس شده است. هدف این مقاله بررسی و تجزیه و تحلیل شعارهای جنبش وال استریت است که در خیابان وال استریت نیویورک و به دنبال آن در شبکه های اجتماعی مطرح شد. سؤال اصلی پژوهش پاراگراف این است که ماهیت و نوع جنبش چیست و ارزش ها و ایدئولوژی های موجود در شعارها چه ابعادی را دربرمی گیرد؟ این پژوهش با روش تحلیل محتوا انجام شده است، شعارها از شبکه های اجتماعی، سایت های خبری و رسانه هایی جمع آوری شده است که این جنبش را تحت پوشش قرار دادند و به چهاردسته براساس اعتراض به وضعیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تقسیم شده اند. نتایج نشان می دهد که در میان صد شعار مطرح شده درکل، دویست و شصت مورد مضمون وجود دارد. مضمون صد و پنج (38/40 درصد) شعارها بر تغییر یا اصلاح حوزه اقتصادی تأکید دارد. مضمون و انتقاد شصت و هشت (15/26 درصد) متوجه حوزه سیاسی است. مضمون 46/18 درصد شعارها به حوزه اجتماعی اعتراض دارند و پانزده درصد از مضمون ها خواهان بازنگری و تغییر در حوزه فرهنگی است. همچنین براساس یافته این تحقیق می توان گفت این جنبش بیشتر خصلت اصلاحی دارد و واکنشی به بحران های اخیر نظام سرمایه داری است.
صورت بندی نظریة فرهنگ صدرایی (با الهام از دیدگاه های استاد حجت الاسلام پارسانیا)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هر مکتب فلسفی با ارائة گزاره های هستی شناختی، معرفت شناختی و انسان شناختی خود، زمینة طرح سنخ خاصی از نظریات فرهنگی را فراهم می سازد. برای نمونه، فلسفة هوسرل، شکل گیری نظریة فرهنگی پدیدارشناسی را ممکن نمود و فلسفة هگل برخی از اصول موضوعة نظریة فرهنگی مارکسیستی را مهیا ساخت. «نظام حکمت صدرایی» نیز از قاعدة فوق مستثنی نیست و ظرفیت ارائة یک چارچوب نظری روشن برای طرح نظریة فرهنگی را داراست.
در سال های اخیر، عموماً محققان در ذیل مباحث فلسفی مربوط به اثبات وجود جامعه، به طرح «نظریة فرهنگ صدرایی» اهتمام ورزیده اند. با توجه به اینکه نظریة مذکور تاکنون به صورت یکجا و منسجم انتشار نیافته است، این مقاله تلاش دارد ضمن اشاره به مبادی فلسفی نظریة فرهنگ صدرایی، تقریری منسجم و منظم از نظریه فرهنگ صدرایی ارائه دهد.
نقش زن در نگاره های دوره صفوی با تاکید بر آثار رضا عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاکمان صفوی در پی رقابت با حکومت عثمانی و در جهت ایجاد توازن قدرت به گسترش رابطه با سایر کشورها پرداختند، این تعاملات بر جریان زندگی اجتماعی جامعه ایرانی تأثیر بسزایی گذاشت. جایگاه اجتماعی زنان ایرانی بهبود یافته و زنان نقش برجسته ای در حوزه های سیاسی و فرهنگی پیدا کردند. در نگارگری ایرانی نیز متأثر از این جریان، نگاره زنان متحول شد و تصاویر زنان که تا قبل از آن به عنوان عنصر مکمل ارائه می شد به صورت نگاره های تک برگی مصور شد. رضا عباسی از بزرگ ترین نگارگران صفوی و از پیشگامان نگاره های تک برگی است. در آثار وی زنان به صورت مستقل حضور یافته و مردان به عنوان عناصر فرعی اثر تصویر گشته اند. مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی و بر مبنای داده های تصویری و متنی انجام گرفته در پی دستیابی به مشخصه های تصویر زن در آثار رضا عباسی است. برآیند مقاله نشان از آن دارد که تصویرگری زنان در آثار وی به صورت مستقل و به منظور نمایش زنانگی و تأکید بر جنبه جنسیتی آن ها انجام شده است.
بررسی نقش ائتلاف طبقات اجتماعی در پیروزی انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی فرهنگ
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی انقلاب
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی مسایل اجتماعی و انحرافات قشربندی و نابرابری اجتماعی
علل وقوع و پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا کنون از زوایای متنوعی مورد تجزیه و تحلیل واقع شده است. یکی از این رویکردها، تبیین انقلاب اسلامی از زاویه جامعه شناختی و تحلیل آن بر اساس چگونگی نقش و کارکرد طبقات اجتماعی است. بر همین اساس برخی از صاحب نظران معتقدند پیروزی انقلاب اسلامی، حاصل ائتلاف طبقات اجتماعی موجود درجامعه آن روز ایران علیه رژیم شاه بوده است. هدف اساسی این مقاله بازخوانی مجدد این گزاره و پی جویی دلایل وقوع ائتلاف مذکور می باشد. در این مقاله طبقات اجتماعی در عصر پهلوی دوم، به طبقات بالا، متوسط و پایین تقسیم شده اند و کوشش می شود تا به این سؤال پاسخ داده شود که چه رابطه ای بین سیاستهای شاه و مخالفت طبقات مختلف جامعه با رژیم وی وجود داشته است.
از نظر نگارندگان برخی سیاستهای اقتصادی و اجتماعی شاه، به ویژه سیاستهای امنیتی سرکوب گرایانه او، پس از کودتای 28 مرداد1332، زمینه و بستر لازم برای نارضایتی طبقات اجتماعی مختلف جامعه را فراهم کرد، در نهایت این طبقات، با پذیرش رهبری امام خمینی و در ائتلاف با یکدیگر، تنها طریق تحقق خواسته ها و مطالبات اجتماعی و اقتصادی خویش را در براندازی رژیم شاه جستجو می کردند.
ارزش های فرهنگی و تاثیرات آن بر نگرش اقتصادی و سیاسی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیرات ارزش های فرهنگی بر نگرش سیاسی و اقتصادی شهروندان شهر اصفهان با استفاده از الگوی ارزش های بنیادین شوارتز می باشد. در این راستا به منظور تبیین اهمیت جایگاه ارزش های فرهنگی در توضیح نگرش های اقتصادی و سیاسی، سعی شد تا میزان واریانس تبیین شده نگرش سیاسی و اقتصادی توسط ارزش های فرهنگی با متغیرهای جمعیت شناختی مورد مقایسه قرار گیرد. در این راستا نتایج پژوهش که بر اساس حجم نمونه 346 بدست آمده است نشان می دهد که اولا ارزش های فرهنگی در مقایسه با متغیرهای جمعیت شناختی قدرت تبیین کنندگی بیشتری داشتند. ثانیا با تقسیم ارزش های فرهنگی به 4 بعد آمادگی برای تغییر، حفاظت، خودافزایی و تعالی بر اساس نظریات شوراتز، نتایج نشان می دهد که ارزش تعالی(شامل ارزش های جهان گرایی و خیرخواهی) باعث گرایش شهروندان به سمت تفکرات سوسیالیسم اقتصادی می شود و افرادی که از ارزش های تعالی ضعیف تری برخوردار هستند عمدتا به سمت بازار آزاد در حوزه های اقتصادی گرایش پیدا می کنند. از سوی دیگر یافته ها در مورد نگرش های سیاسی نشان می دهد درحالی که ارزش های آمادگی برای تغییر، خودافزایی و تعالی افراد را به سمت گروه های سیاسی دموکراتیک سوق می دهد، اما ارزش حفاظت باعث گرایش افراد به گروه های سیاسی محافظه کار می شود.
بررسی رابطه انگیزش تحصیلی و عادات مطالعه بر روی نمونه ای از دانش آموزان متوسطه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در این مطالعه رابطه بین مجموعهای از انگیزههای تحصیل و عادات مطالعه بر روی نمونهای متشکل از 516 دانشآموز پایه سوم متوسطه از نقاط مرکزی شهر شیراز مورد بررسی قرار گرفت.نتایج به دست آمده حاکی از وجود رابطه معنیدار بین بین عادات مطالعه و انگیزههای تحصیلی دانشآموز بود و میزان این رابطه
به تصویر صفحه مراجعه شود
به دست آمد.رابطه بین عادات مطالعه و منابع انگیزشی عزت نفس و اتکاء به نفس نسبت به دیگر منابع انگیزش تحصیلی بالاتر بود.نتایج همبستگی کانونی منابع انگیزش تحصیلی و عادات مطالعه دو متغیر کانونی را به دست داد که از این تحلیلها رابطه مهارتهای سطح بالای مطالعه، مثل نظارت بر روند مطالعه و انسجام دادن مطالب با منابع انگیزشی عزت نفس و اتکای به نفس، استنباط میشود.
"
مطالعه دگرگونی فرهنگی در سه نسل دانشگاهی (مطالعه موردی: اساتید علوم اجتماعی دانشگاه های تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهاد علم و دانشگاه فرهنگ خاص خود را دارد که همانند سایر پدیده ها در گذر زمان تحولاتی داشته است. به نظر می رسد فرهنگ دانشگاهی ایران طی سال های اخیر تغییر کرده است. این پژوهش درصدد است تا دگرگونی فرهنگی در دانشگاه را بررسی و پیامدهای آن را مورد مطالعه قرار دهد.
روش پژوهش کیفی است که به منظور ورود به ساحت معنایی از نظریه مبنایی(GT) استفاده شده است. در این مطالعه 34 نفر از اساتید علوم اجتماعی دانشگاه های تهران مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. کدگذاری و استخراج داده ها با استفاده از نرم افزار اطلس تی انجام شده است.
یافته ها شامل مقوله های عمده شرایط اجتماعی، مداخله ای و زمینه ای، جذب، ارزیابی و ارتقاء علمی، سازمان دانش و راهبردهای اساتید می باشد. روایت توصیفی تحلیلی با توجه به تعامل شرایط و پدیده در قالب گذار فرهنگی پیرامون مقوله هسته «جذب، ارزیابی و ارتقاء علمی» ترسیم می شود که حاکی از بی هنجاری فرهنگ تولید و انتقال دانش است.
تجلی زن در سه دفتر اول مثنوی معنوی
حوزههای تخصصی:
گفتگو درباره ی زن و دیدگاههایی که در مورد وی وجود دارد، کاری بسیار مشکل و ارزشمند است زیرا نیاز به مطالعه و کندوکاو بسیار دارد. زن این موجود شکننده و ظریف در عرصه ی پهناور جهان بار مسئولیتی ویژه بر دوش داشته است : زادن ، پروردن ، به بلوغ رساندن و به تکامل روحی و جسمی رساندن انسان ها. در این مقاله،با ذکر مقدمه ای سعی شده است تا زن را در تمام جایگاههایی که می توانسته مفید و ارزنده باشد، نشان دهد زیرا زن براستی نماینده ی تحقق آمال و آرزوهاست و نباید ارزش و منزلت او را نادیده گرفته شود. در مرحله ی بعد نقش موثر زن از دیدگاه عرفا ارایه، سخنان ارزشمندی از ابن عربی یادآور شده و مقام و منزلت زن در راستای ارتباط با مردان ذکر گردیده است . در بخش دیگر زوجیت عناصر و توافق اخلاقی در زناشویی امری مهم تلقی شده است و مولانا در مثنوی چندین بار به مسئله ی جفت بودن پدیده ها اشاره دارد و در نهایت، سخن آخر و پیامد این مقاله اینست که هدف مولانا، انسان کامل بودن است و نباید فرقی میان زن و مرد در میان قبایل عرب و عجم و زنگی و رومی باشد و دلیل برتری انسان ها به خاطر جنسیت آن ها نمی باشد، بنابراین تصور مولانا در مورد انسان کامل از فراسوی مرزهای مادی هم عبور کرده است.
وفاق اجتماعی
حوزههای تخصصی:
وفاق اجتماعی یکی از موضوعات اساسی است که از دیرباز مورد توجه مطالعات جامعه شناختی بوده است. وفاق اجتماعی گرچه موضوعی دیرینه است لکن با توجه به تحولات جهان معاصر بار دیگر لزوم توجه به آن بیشتر احساس می شود. بهرحال قبل از ورود به بحث اصلی‘ لازم است در ابتدا به چند نکته بطور حاشیه ای اشاره کنیم. با یک نگاه اولیه به تحولات در جامعه شناسی در سطح بین المللی این نکته بخوبی آشکار می شود که تا چند دهه قبل‘ حدود دهه 60‘ اختلافات پارادایمی Paradigmatic و تئوری نسبتاً شدیدی در علوم اجتماعی از جمله جامعه شناسی غالب بود. پارادایمها در مقابل هم صف آرایی کرده بودند. هرکدام معضله problematic و روش و تئوری و نوع داده خود را از دیگری جدا کرده‘ درصدد پاسخگویی به مسائل اجتماعی بودند. بتدریج این اختلافات پارادیمی‘ بخصوص از اوایل دهه 80‘ فروکش کرد و اغلب جامعه شناسان معاصر با سوی گیریهای تئوریک مختلف‘ اذعان نمودند که یک پارادیم قادر نیست به همه مسائل اجتماعی پاسخ دهد. (آلکساندر 1982‘ فرینربی و سایر 1986‘ ریتزر 1989‘ فارارو 1989‘ سو 1990‘ هابر ماس1990‘ زتومکا 1991‘ کالینز 1990). بدنبال این نتیجه گیری‘ بتدریج در جامعه شناسی مساله ادغام و ترکیب تئوریک Theoretical Integration مطرح شد. با طرد دوگانه گرایی دکارتی‘ دیگر انتخاب نظریه و روش و نوع داده و غیر مبتنی بر انتخاب یا این یا آن نبود بلکه بر پایه انتخاب هم این هم آن استوار شد. اگر در گذشته‘ محققی صحبت از وفاق اجتماعی می کرد در یک دسته خاص قرار می گرفت و اگر فی المثل بحث از تضاد اجتماعی می کرد در دسته ای دیگر جای می گرفت. (ریتزر 1975). در حالیکه امروز وفاق اجتماعی و تضاد اجتماعی‘ نظم اجتماعی و تغییر اجتماعی ‘ فرد و جامعه‘ ساخت و کنش و غیره همگی دو وجه یک سکه قلمداد می شوند و همزمان مطمح نظر قرار می گیرند. اگر یکی از آنها صرفاً مورد توجه قرار گیرد بیشتر به لحاظ تحلیلی است و نه به سبب چشم پوشی و یا احیاناً جهل.
جوانان و هنجارهای رسمی و غیررسمی موسیقی پاپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به مطالعه موسیقی در زمینه اجتماعی آن می پردازد. در این مقاله از میان انواع موسیقی هایی که جوانان ایران بدان گرایش دارند، موسیقی پاپ به دلیل توجه گسترده جوانان به آن مورد بررسی قرار می گیرد. نویسندگان این مقاله با مطالعه جایگاه دو نوع موسیقی پاپ غیر مجاز و مجاز در خرده فرهنگ جوانان ایران قصد دارند دلایل توجه جوانان به این دو نوع موسیقی را بررسی نمایند. اطلاعات این پژوهش به روش پیمایشی در تابستان 1381 از بین جامعه جوانان شهر اصفهان و با استفاده از پرسشنامه گردآوری شده است. با این وجود از مطالعه اسنادی نیز برای گردآوری برخی استنادات – به ویژه در ارتباط با بحث خرده فرهنگ جوانان – بهره جستهایم. نتایج این پژوهش نشان می دهد جوانان شهر اصفهان گرایش بیشتری به موسیقی پاپ غیر مجاز دارند و آن را شادتر از موسیقی پاپ مجاز می دانند و برخی شباهت های موسیقی پاپ مجاز به موسیقی پاپ غیر مجاز را می توان از دلایل گرایش جوانان به موسیقی پاپ مجاز دانست.
عوامل اجتماعی مؤثر در پیدایش کجروی و جرم از دیدگاه ابن خلدون(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر می کوشد مؤثرترین عوامل اجتماعی جرم از دیدگاه ابن خلدون را با نگاهی به مهم ترین نظریه های جرم شناسی بررسی کند.
ابن خلدون از سویی به اختیار انسان باور دارد و از سوی دیگر، با پذیرفتن اجتماعی بودن انسان، تأثیر عوامل محیطی و اجتماعی را بر عملکرد او می پذیرد؛ ازاین رو، به عوامل گوناگونی همچون تجمل گرایی و تضاد منافع، بیداد حاکمان، سستی هم بستگی های اجتماعی، جنگ های داخلی و خارجی توجه دارد و این عوامل را سبب وقوع جرایم بی شماری، از جمله مفاسد اقتصادی، قتل، جرایم جنسی و شورش های اجتماعی می داند.
دیدگاه ابن خلدون در تحلیل عوامل اجتماعی جرم به نظریه های تلفیقی و ترکیبی نزدیک تر است؛ اما او تجمل گرایی و بروز تضاد میان شهرنشینان را زمینه ساز بسیاری از جرایم برمی شمارد و از میان همة عوامل اجتماعی جرم، توجه ویژه ای به دولت و مفاسد سیاسی و اقتصادی آن دارد.
زندگی در مناطق مرزی: مطالعه پدیدار شناختی مرزنشینان شهر نوسود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرزها به عنوان زمینه هایی برای کنش های انسانی، زندگی روزمره مردمان مناطق مرزی را به شدت تحت تأثیر قرار داده و تجربیات ویژه ای را در ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی برای مردمان ساکن در این مناطق رقم زده اند. ادراک مفهوم مرز برای مردمان منطقه مرزی همراه با درگیری با چنین وضعیت هایی است و با توجه به این نوع تجربیات است که ادراک آن ها از زندگی شکل می گیرد. هدف این پژوهش این است تا با استفاده از پارادایم تحقیق پدیدارشناسی تفسیری به بررسی معانی و ادراکات مردمان شهر نوسود از زندگی در منطقه مرزی پرداخته و چگونگی زندگی مرزنشینی را در بیناذهنیت های آن ها بررسی کند. واحدهای نمونه در این پژوهش با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند که پس از انتخاب 33 مصاحبه شونده، حجم نمونه به اشباع رسید. تکنیک گردآوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه های عمیق-ساختارنیافته، مشاهده مشارکتی و یادداشت های میدانی بوده اند. در نهایت با استفاده از روش تحلیل داده ها بر مبنای طرح ون مانن، شش تم اصلی برای بیان تجارب زیسته مردمان منطقه مرزی شهر نوسود و نحوه معنایابی آنها، از داده ها بیرون کشیده شدند. تم های اصلی در این پژوهش شامل: «در مرکز سیکل دلهره و اضطراب بودن(به واسطه شرایط اضطراب زا احاطه شدن)»، «کنترل نداشتن بر اوضاع و احساس سردرگمی»، «از مرکز توجهات دور بودن(احساس فراموش شدگی)»،«درگیر بودن با نگرش های عمومی»،«استراتژی های سازگاری»، «تلاش برای فهم عوامل اثر گذار» می شوند.به طور کلی، یافته های این پژوهش بیانگر این است که تجربه زندگی مرزنشینی برای شرکت کنندگان در این پژوهش، از تفاوت های فرهنگی و زبانی که چالش ها، مشکلات و نگرانی ها را تشدید می کنند، الهام می گیرد. وارد شدن این عناصر در گستره معانی پاسخ گویان موجب می شوند تا مشکلات و نگرانی ها این امکان را پیدا کنند که در موقعیتی دیگر مطرح شوند. پاسخ گویان در تلاش برای فهم مشکلات و سختی های زندگی شان معنای جدیدی به آن ها می دهند و از این طریق روابطی را بین خود و دیگران شکل می دهند که در نهایت مرزهای هویت قومی آن ها را بازنمایی می کنند.
اوقات فراغت و هویت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"الگوهای گذران اوقات فراغت تا چه حد می توانند بازنمای هویت اجتماعی باشند؟ آیا این الگوها در تداوم هویت طبقاتی قرار می گیرند یا در متن فرهنگ مصرف محور معاصر و تغییرات فرهنگی پست مدرن، هویت های متمایز اجتماعی دیگری را بر اساس الگوهای مصرف بیان می کنند؟ هدف مقاله حاضر بررسی هویت اجتماعی در چارچوب تحلیلی مفهوم «اوقات فراغت» به مثابه بخشی از مفهوم عام «سبک زندگی» است. این مطالعه به دو شیوه پژوهش کیفی با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و روش پیمایشی با استفاده از تکنیک پرسشنامه در بین جوانان شهر تهران به اجرا درآمده است. نتایج تحقیق بیانگر نقش تعیین کننده «طبقه اجتماعی» و ترکیب همزمان«جنسیت» با طبقه اجتماعی در خطوط تمایز و تفاوت الگوهای گذران اوقات فراغت است. حوزه فراغت در تهران به عنوان عرصه انتخاب فردی هنوز در دایره محدود طبقه اجتماعی و جنسیت است. کنشگران اگرچه آزادی انتخاب دارند اما این انتخاب توسط متغیرهای ساختاری و زمینه ای محدود شده است. همبستگی شدید هویت با طبقه اجتماعی و جنسیت ـ در حوزه فراغت ـ به معنای نفی تفاسیر پست مدرن در تمایزاتِ اجتماعی متکثرِ مبتنی بر مصرف است.
"
سبک زندگی جوانان کافی شاپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"این مقاله به بررسی سبک زندگی جوانان کافی شاپ منطقه 3 تهران می پردازد و تلاش میکند ویژگی های سبک زندگی این گروه از جوانان را مشخص سازد. مشخص ساختن اهمیت عناصر مختلف زندگی، هنجارهای مصرف همچنین شیوه های گذران اوقات فراغت از دیگر هدف های این مقاله است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که در این فضای اجتماعی ویژگی های سبک زندگی پسامدرن از قبیل مد و سلیقه التقاطی، تعامل امر محلی و جهانی، اهمیت سرگرمی و مصرف و نقش حیاتی لذت دیده می شود. بررسی فرهنگ این بخش از جوانان ایرانی نشان می دهد که تا چه میزان سیاست گذاری فرهنگی امری حساس، دشوار و پیچیده است و اثرگذاری فرهنگی بر نسل جوان صرفا از طریق پرداختن صوری و سطحی به ارزش ها در سطح نهادهای رسمی ممکن نیست.
"
نگاهی به خودشرق شناسی در ایران مدرن: «خلقیات ما ایرانیان» سید محمدعلی جمال زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سید محمدعلی جمال زاده را یکی از سه بنیان گذار اصلی ادبیات داستانی معاصر فارسی می دانند. با این حال، بخشی از شهرت وی مدیون کتابی است که در سال 1345 از او چاپ شده، به نام «خلقیات ما ایرانیان». در این کتاب جمال زاده به مثابه یک طبیب در پی شناخت درد جامعه ایران است، دردی که مانع ترقی و علت العلل عقب ماندگی ما بوده است. درد یا همان عامل بیماری، فسادی است به نام خلقیات ما ایرانیان؛ یعنی ما به دلیل برخی خلقیات و روحیاتمان است که پیشرفت نمی کنیم و اولین قدم در راه ترقی و سعادت، تغییر خلق و خوی مان است.
چه چیز به جمال زاده اجازه می دهد که خلقیاتی، غالباً منفی و گاهی به شدت تحقیرکننده، را چنین بی پروا به ایرانیان نسبت دهد یا از قول دیگران نقل کند. ادوارد سعید آن را خودشرق شناسی یا خودشرقی کردن می نامد. سعید بر این باور است که شرق شناسی نه فقط یک رشته علمی، بلکه همچنین گفتمانی زمینه ساز و تسهیل گر استعمار شرق و همچنین به کلی ایجاد کننده شرق است. و اما خودشرق شناسی یا خودشرقی کردن عبارت است از همکاری اندیشمندان شرقی در پروژه شرق شناسی. بنابراین، هدف این مقاله عبارت است از محک زدن کتاب خلقیات ما ایرانیان با مشخصه های شرق شناسی و خودشرق شناسی.