مطالب مرتبط با کلیدواژه

فرهنگ حق و باطل


۱.

صورت بندی نظریة فرهنگ صدرایی (با الهام از دیدگاه های استاد حجت الاسلام پارسانیا)(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اصالت جامعه حکمت صدرایی نظام معنایی فرهنگ حق و باطل اتحاد عالم علم و معلوم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ برنامه ریزی و مهندسی فرهنگی
تعداد بازدید : ۳۷۶۰ تعداد دانلود : ۱۲۹۷
هر مکتب فلسفی با ارائة گزاره های هستی شناختی، معرفت شناختی و انسان شناختی خود، زمینة طرح سنخ خاصی از نظریات فرهنگی را فراهم می سازد. برای نمونه، فلسفة هوسرل، شکل گیری نظریة فرهنگی پدیدارشناسی را ممکن نمود و فلسفة هگل برخی از اصول موضوعة نظریة فرهنگی مارکسیستی را مهیا ساخت. «نظام حکمت صدرایی» نیز از قاعدة فوق مستثنی نیست و ظرفیت ارائة یک چارچوب نظری روشن برای طرح نظریة فرهنگی را داراست. در سال های اخیر، عموماً محققان در ذیل مباحث فلسفی مربوط به اثبات وجود جامعه، به طرح «نظریة فرهنگ صدرایی» اهتمام ورزیده اند. با توجه به اینکه نظریة مذکور تاکنون به صورت یکجا و منسجم انتشار نیافته است، این مقاله تلاش دارد ضمن اشاره به مبادی فلسفی نظریة فرهنگ صدرایی، تقریری منسجم و منظم از نظریه فرهنگ صدرایی ارائه دهد.
۲.

دلالت های نظریه فرهنگ صدرایی در حوزه خط مشی گذاری فرهنگ(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۳۹۷ تعداد دانلود : ۴۵۰
دانش خط مشی گذاری فرهنگ هم چون سایر علوم، در پاسخ به مسایل پیش روی خود متکی به اصول موضوعه ای است که در این دانش مفروض الصحه دانسته شده اند. مطابق نظر فلاسفه مسلمان، گزاره های مذکور فرض هایی بدون پشتوانه معرفتی نیستند که به دلایل فرهنگی- تاریخی در اندیشه دانشمندان این علم نهادینه شده باشند بلکه صحت آن ها باید در دانش های بنیادی تری هم چون فلسفه، نظریه فرهنگ، خط مشی گذاری عمومی و... به اثبات رسیده باشد. از این رو خط مشی گذاری فرهنگ، ربط و نسبت وثیقی با دانش های فوق برقرار می کند به گونه ای که تغییر مبنا در دانش های فوق موجبات تغییر و تحول در نظریه های خط مشی گذاری فرهنگ را فراهم می سازد. مبادی تصوری و تصدیقی برآمده از حکمت متعالیه، این ظرفیت را دارند تا وجود حقیقی فرهنگ و برخی از احکام آن (از قبیل شیوه ی تکون، تغییر و تحول) را تبیین نمایند. مطابق این نظام فلسفی، فرهنگ، در حقیقت صورت تنزل یافته معنا به عرصه فهم عمومی و رفتارهای مشترک و کنش های اجتماعی است. در مقاله جاری، تلاش شده است با بهره گیری از «روش شناسی بنیادین» پیامدهای منطقی ای که پذیرش نظریه فرهنگ صدرایی در عرصه خط مشی گذاری فرهنگ در پی دارد، بیان گردند.