فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۴۱ تا ۲٬۳۶۰ مورد از کل ۱۷٬۸۱۶ مورد.
جامعه شناسی انزوای روشنفکران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"پیدایش گروه روشنفکران در ایران و به دنبال آن آغاز جنبش روشنفکری با هدف نوسازی جامعه، به آستانه مشروطیت باز می گردد. روشنفکران عصر مشروطیت تا پایان دوره پهلوی اول نقش تاریخی دوران سازی را به عهده داشتند. آنان پیشگامان مدرنیته و نوسازی بودند. خاستگاه اجتماعی و اندیشگی این روشنفکران و مفاهیم و مسایلی که به آن می پرداختند از زمینه های موضوعی جامعه شناسی تاریخی و از مباحث اصلی جامعه شناسی روشنفکران ایران است. چگونگی ایفای نقش اجتماعی و تاریخی توسط این روشنفکران، پایگاه اجتماعی آنان و نیز نحوه ارتباط شان با مردم و حکومت موضوع اصلی این پژوهش است.
رویکرد روش شناختی تحقیق، رویکردی تحلیلی و انتقادی با استفاده از روش فراتحلیل و اسلوب جامعه شناسی تاریخی است و در این راه از دیدگاه وبر و پارسونز و دیگر صاحبنظران در زمینه نقش اجتماعی روشنفکران استفاده شده است. هدف اصلی تحقیق، تبیین جامعه شناختی نقش اجتماعی و سیاسی روشنفکران در عصر مشروطیت و پهلوی اول و یافتن پاسخ برای این پرسش اساسی است که: «چرا روشنفکران پس از انقلاب مشروطیت نتوانستند مواضع اجتماعی و سیاسی تاثیرگذار خود را حفظ کنند؟». برای پاسخگویی به این پرسش چند پیش فرض تاریخی مطرح و سپس با استفاده از مطالعات تاریخی انجام شده در این زمینه به بررسی این پیش فرض ها پرداخته شد.
نتایج پژوهش نشان می دهد که برخی روشنفکران ایران در عصر مشروطیت با در پیش گرفتن روش فروکاستن معانی و مفاهیم مدرن به مفهوم های سنتی و برخی دیگر با تاسی به الگوی روشنگری فرانسوی که راهبرد خشونت آمیز را سرمشق خود قرار می دهد، موجب از دست رفتن مواضع اجتماعی و سیاسی تاثیرگذار اولیه خود شدند. البته در این فرآیند، ساختار فرسوده جامعه و فرهنگ سنتی حاکم بر آن و نقش مخرب محافظان فرهنگ سنتی و در اقلیت مطلق بودن اقشار تحصیلکرده و متوسط نیز در افول نقش روشنفکران موثر بوده است. علاوه بر این، در دوره پهلوی اول اتخاذ استراتژی «توسعه آمرانه» به عنوان راهبرد اصلی ترقی جامعه و انسداد سیاسی که رضاشاه بر جامعه ایران تحمیل کرد، نیز از زمره عوامل مهم دیگری است که سبب از دست رفتن مواضع اجتماعی و سیاسی تاثیرگذار روشنفکران در جامعه ایران شد.
"
جامعه مدنی در جوامع چند فرهنگی
حوزههای تخصصی:
دولت مدرن به طور کلی به شیوه ایی کاملاً متفاوت از سَلَف خویش یعنی دولت پیشا مدرن به وجود آمد. گستره ی دولت مدرن از لحاظ سیاسی به دو حوزه تقسیم می شود یکی دولت به معنای خاص آن که به قلمرو سیاسی ربط دارد و دیگری جامعه که معمولاً آن را جامعه ی مدنی می نامند در نتیجه این تقسیم بندی دو مدل متفاوت ظاهر می شود که اولی عمومی است و دولت به شمار می رود و دومی خصوصی که به جامعه مربوط می شود. انسان نیز به همین سان به دو موجودیت متفاوت تقسیم می شود: از سویی شهروند است که از این لحاظ عضو دولت شمرده می شود و از طرف دیگر نیز به جامعه ی مدنی تعلق دارد که خود از اجتماع فردها شکل گرفته است. این تقسیم بندی نتایجی به بار می آورد که دیگر انسان به مانند دوران پیشامدرن به جزئی از کل تقلیل داده نمی شود. در دوران مدرن فرد می تواند به عنوان شهروند در زندگی دولت شرکت جوید و وجود و کنش سیاسی داشته باشد و همچنین می تواند به عنوان فرد از آزادی شخصی بهره مند شود و به مثابه ی فردی خودمختار وجود یابد این ساختار برای نخستین بار در پایان سده ی 18 در دو کشور فرانسه و ایالات متحده آمریکا و بعد از طی کردن نسبی بحران هویت که به نظر می رسد از اولین ضروریات این پروسه باشد، تحقق پیدا می کند. اما بعد از دهه ی 1990 به نظر می رسد در عمل مدرنیته ی سیاسی در غرب و دیگر نقاط جهان، خصوصاً در جوامع چندفرهنگی با مشکلات فراوانی روبرو شده است که باعث وارد آمدن نقدهایی دامنه دار به لیبرالیسم به عنوان یکی از پایه های جامعه ی مدنی، شده است. بیشتر این نقدها از طرف اجتماع گرایان مطرح شده است که یکی از وجوه انتقاداتشان بحثهای فرهنگی است که در درون کل بزرگتری قرار دارند که محکوم به ادغام یا از بین رفتن هستند و همین انتقادات لیبرالهایی مانند جان رالز را به دو واکنش واداشته است و آلترنانیوهایی به عنوان حل مسئله از طرف آنها مطرح شده است.
تبیین عوامل، اثرات و پیامدهای حاشیه نشینی و ارائه راهکارهای تعدیل آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
اعتماد اجتماعی در شهر یزد: تحلیلی از سطوح و عوامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتماد مهم ترین مولفه نظم اجتماعی و یکی از ارکان سرمایه اجتماعی محسوب می شود. هدف این تحقیق، بررسی میزان اعتماد اجتماعی و عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر آن در بین ساکنان شهر یزد بوده است. روش مطالعه از نوع پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق را کلیه افراد 15 ساله و بیشتر شهر یزد تشکیل می داد که 288 نفر از آنها به عنوان نمونه مورد مصاحبه قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان داد که میزان اعتماد اجتماعی 17.4 درصد پاسخگویان کم، 64.6 درصد متوسط و 13.5 درصد زیاد می باشد. میزان اعتماد اجتماعی در بین مردان بیش از زنان و در بین افراد متاهل بیش از افراد مجرد بوده است. متغیرهای میزان دینداری، وضعیت اشتغال، جنسیت، میزان مشارکت اجتماعی، روابط اجتماعی و انسجام هنجاری تاثیر معنی داری بر میزان اعتماد اجتماعی داشتند. در بین متغیرهای مستقل تحقیق، انسجام هنجاری بیشترین سهم را در تبیین میزان اعتماد اجتماعی داشته است
تغییرات خانواده و کاهش بارورری در ایران مطالعه موردی استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باروری در ایران در سه دهه گذشته به طور چشمگیری کاهش یافته است. اگر چه تحقیقات متعددی در زمینه تحولات باروری در ایران انجام شده، امّا تاکنون رابطه تغییرات خانواده و باروری کمتر مدنظر محققین قرار گرفته است. این پژوهش، با استفاده از چارچوب نهادی تحلیل باروری، تاثیر ابعاد و تغییرات خانواده بر نگرش ها و رفتارهای باروری را با ارائه مطالعه ای موردی از استان یزد مورد بررسی قرار میدهد. منبع اصلی دادههای این مقاله، دادههای طرح «بررسی تحولات باروری در ایران» است و از سایر دادههای موجود در این زمینه نیز استفاده شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که طی چند دهه اخیر تغییرات سریعی در رفتارها و نگرشهای باروری رخ داده است. بافت سنتی خانواده نیز آمیزه ای از تداوم و تغییر را تجربه کرده است. سرعت شدید کاهش باروری را نمی توان به تغییر اشکال سنتی خانواده ارتباط داد زیرا کاهش سریع باروری ملازم با تحولات سریع در عناصر سنتی حیات خانواده نبوده و بر خلاف پیش بینی های قبلی برخی از صاحب نظران نوعی همگرایی خطی به سمت مدل خانواده هسته ای غربی صورت نگرفته است
تحلیل روایت چگونگی بازنمایی خانواده در سینمای بعد از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده، یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی است که در فیلم های سینمایی نیز نمود تصویری دارد. هدف مقاله حاضر این است که چگونگی بازنمایی خانواده در سینمای بعد از انقلاب اسلامی را بر اساس عناصر روایی تحلیل کند و ارتباط آن را با گفتمان های سیاسی- اجتماعی دهه ها ی 1360، 1370 و 1380 تفسیر نماید. برای نیل به هدف فوق، نظریه ی گفتمان لاکلائو و موف و نظریة کنش متقابل به عنوان چارچوب مفهومی برای شناسایی ابعاد گفتمانی مورد استفاده قرار گرفته و مفاهیمی از تحلیل روایت به عنوان چارچوب روشی اقتباس شده است. حجم نمونه شامل 24 فیلم ساخته شده بعد از انقلاب اسلامی است که به شیوة «نمونه گیری موارد حاد» گزینش و نتایج بعد از تضمین اعتبار، گزارش نویسی شده اند. نتایج در سطح گفتمان نشان می دهند که گفتمان فیلم ها با گفتمان سیاسی- اجتماعی در هر دهه هم پوشانی دارند. بدین معنا که ساختار پی رنگ در روایت فیلم ها به گونه ای سامان یافته اند که ابعاد گفتمانی هر دهه را در بازنمود انسجام، دوام و واپاشی خانواده در نظر گرفته اند. در سطح بازنمایی داستان نیز، با حرکت از دهة 1360 به دهة 1370 و سپس دهة 1380 از میزان کنش های پرخاشگرایانه میان اعضای خانواده کاسته شده و کنش های فاقد محبت جای آن را گرفته است و به سمت اواخر دهه ی 1380 کنش های جدلی و همراه با سوءظن بین زن و مرد در خانواده نمود یافته است.
جایگاه دین روستایی در جامعه شناسی روستا: علل بی توجهی و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی روستایی در ایران سابقه ای نزدیک به نیم قرن دارد. مطالعات روستایی در ایران و بالاخص جامعه شناسی روستایی بعد از اصلاحات ارضی به طور خاصی بر موضوع روستا به مثابه پدیده اقتصادی ـ سیاسی و در راستای اهداف اقتصادی ملی و بین المللی متمرکز شد. در نتیجه این روند، بیشترین موضوعاتی که در این مطالعات مورد توجه قرار گرفتند سیستم تولید و نظام قدرت سنتی در روستا بود. از جمله موضوعاتی که در این گفتمان علمی توجهی به آن نشد مقوله مذهب و امر دینی در روستا است. مذهب به مثابه هسته نظام فرهنگی و زمینه بازتولید انسجام اجتماعی نقشی کلیدی در جامعه روستایی ایران دارد، که از یک سو حافظ سنت است و از سوی دیگر می تواند عامل تغییر و عنصر مشروعیت بخش تغییرات باشد. در این مقاله از طریق فراتحلیل مطالعات روستایی در علوم اجتماعی، به بررسی علل درونی و بیرونی بی توجهی به مقوله مذهب در گفتمان جامعه شناسی روستایی ایران از دهه 40 تا 80 شمسی (علی رغم رخداد انقلاب اسلامی در این دروان) پرداخته شده است. علل بیرونی از جمله اقتصاد سرمایه داری و مسائل شهری سبب شد روستا به مثابه عنصری اقتصادی و جمعیت شناختی شده اهمیت یابد و علل درونی مانند تأثیر سنت مارکسیستی و پوزیتیوسیتی بر گفتمان جامعه شناسی روستایی و فقدان مفهوم بندی دقیق در باب دین و دین داری روستایی و در نهایت مقتضیات گفتمان روشنفکری دانشگاهی سبب شد به دین روستایی بی توجهی شود. در نتیجه، جامعه شناسی روستایی نتوانسته جریان اصلی فرهنگ و جامعه روستایی را، با توجه به هسته این نظام فرهنگی یعنی دین، به درستی تبیین کند، لذا مسائل فرهنگی و اجتماعی روستا، از دهه 40 تا آغاز دهه 90، همچنان تداوم داشته و دارد. در نهایت باید گفت که جامعه شناسی روستایی برای فهم زندگی فرهنگی و اجتماعی روستا و برای برنامه ریزی دقیق تر و کارآمدتر در حیطه توسعه روستایی، نیازمند تمرکز هرچه بیشتر بر مقوله دین و فرهنگ روستایی ایرانی است.
جوانان، بدن و فرهنگ تناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"توجه محافل دانشگاهی و علمی به حوزه بدن را می بایست واکنشی به تغییرات بنیادین صورت گرفته در رابطه بین بدن، اقتصاد، تکنولوژی و جامعه دانست. رشد تکنولوژی های تغذیه، سلامت و ورزش در کنار اهمیت یافتن عاملیت و مصرف گرایی شدید بدن و بدنی شدن را به موضوعی مهم د رمطالعات اجتماعی و فرهنگی جامعه معاصر تبدیل ساخته است. مقاله حاضر با اتکاء به یافته های کمی و کیفی جوانان دختر و پسر فعال ورزشی بدنبال شناخت رابطه و احساس این دسته جوانان نسبت به بدن خود و زمینه ها و انگیزه های موثر بر توجه جدی آن ها به تناسب اندام است. نتایج بدست آمده بیانگر این است که نوگرایی د رجامعه ایران تاثیرات خود را در حساسیت جوانان به کنترل و انضباط بر بدن خویش و حساسیت بیشتر برای ارائه تصویر مطلوب از آن بر جای گذاشته است. به موازات تاثیر این نیرو، گفتمان های رقیب در حوزه عمومی جامعه ( از جمله گفتمان مردانه) مرجع مهمی در شکل دهی، فهم، تفسیر و بازنمایی بدن به شمار می آید که علاوه بر بازتولید سنتی هنجارها و رفتارهای بدنی قواعد و تاثیرات آن بواسطه تغییر نگاه و نگرش های جدید، تغییراتی را نیز متحمل شده است.
"
روند پژوهی گفتمان های جهانی شدن
حوزههای تخصصی:
گونه شناسی اکتشافی برداشت از مفهوم زنانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنانگی مفهومی است که هر دو بعد جنسی و جنسیتی را شامل می شود و متأثر از فرهنگ قرار دارد. عضویت در گروه قومی نیز به مثابه یک عامل فرهنگی بر شکل گیری زنانگی مؤثر است. در این پژوهش با استفاده از روش های کیفی مصاحبه، داستان زندگی، تحلیل محتوا و شناسایی طبقه های متعارف، شاخص های زنانگی و گونه شناسی آن بین زنان متأهل 22-19 ساله در سه گروه قومی مشخص شد؛ در این پژوهش اقوام آذری و کُردی و مازندرانی و موضوع ها و طبقه های فکری متعارف شناسایی شده است. براساس نتایج شاخص های زنانگی مشترک در هر سه گروه قومی تقریباً مشابه و شامل پنج مورد نقش های مراقبتی، شخصیت احساس محور، رقابت درون جنسی، نقش های خانگی و زیبایی ظاهری است. سنخ های چهارگانه زنانگی شناخته شده در سه گروه قومی عبارتند از: منفعل، سنتی، مستقل و فعال؛ این سنخ شناسی برمبنای نگرش نسبت به شاخص های پنج گانه صورت گرفته است. سنخ منفعل در گروه قومی کُرد و آذری، سنخ سنتی و مستقل در هر سه گروه قومی کرد و آذری و مازندرانی و سنخ فعال فقط در گروه قومی مازندرانی دیده شده است. در حالی که به نظر می رسد برداشت از زنانگی در گروه قومی مازندرانی دستخوش بازتعریف از نگرش سنتی شده است، تمایز اساسی در برداشت گروه های قومی آذری و کرد مشاهده نشد. طبقه های متعارف فکری شناسایی شده در این پژوهش شامل تفکر «ذات گرایانه» و «تمایل های مادرانه» است.
دفاع مقدس
تبیین رفتارهای وندالیستی از دیدگاه نظریه های آنومی- فشار (مطالعة دانشجویان دانشگاه مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعة حاضر استفاده از نظریه های فشار عمومی اگنیو، ناکامی منزلتی کوهن و فشار ساختاری مرتن برای تبیین رفتارهای وندالیستی و نیز آزمون نظام دار این نظریه هاست. این پژوهش مبتنی بر روش پیمایشی است و جمعیت تحقیق را کلیة دانشجویان دختر و پسر دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 91 – 90 تشکیل می دهند. براساس نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم هر دانشکده 394 نفر تحت مطالعه قرار گرفتند. نتایج داده های توصیفی حاکی از این است که میزان رفتارهای وندالیستی دانشجویان در سطح پایین است. علاوه براین، نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داده است که رفتارهای وندالیستی تابعی مثبت از متغیرهای احساسات منفی و حذف محرک مثبت اند که از میان هشت متغیر مستقل، متغیر حذف محرک مثبت قوی ترین پیش بینی کنندة رفتارهای وندالیستی بوده است؛ درحالی که نظریة فشار ساختاری مرتن نتوانسته است وندالیسم را به مثابة نوعی از جرایم غیرسودجویانه تبیین و بررسی کند. نتایج تحقیق متغیر تصور دربارة محدودیت فرصت، مستخرج از نظریة ناکامی منزلتی کوهن، را در بعد وندالیسم درون دانشگاهی تأیید کرده است.