فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose: Considering the role and importance of establishing knowledge management in various organizations, the purpose of this research was to provide a model of factors affecting the establishment of knowledge management in the sailing federation. Methodology: This study was of applied method in terms of purpose and quantitative in terms of execution. The study community was the employees of the Iran Rowing Federation in 1401, 20 of whom were selected as a sample using targeted and snowball sampling methods having conditions to enter the study. The samples responded to the researcher-made questionnaire of the factors affecting the establishment of knowledge management in the sailing federation (44 items) and its validity and reliability were evaluated appropriately. Data were analyzed with exploratory factor analysis and structural equation modeling methods in SPSS and Smart PLS software. Findings: The findings showed that the factors affecting the establishment of knowledge management in the sailing federation have 14 factors of understanding and insight in employees, expertise of employees, committed managers, participation of employees, motivation of human resources, expertise in knowledge management processes, strategic processes, rules and internal processes, functional processes, innovative processes, technological capabilities, technological infrastructures, technological communication and recognition of knowledge management technologies. Also, the factor load of all factors was higher than 0.50, the convergent validity of all factors with the average variance extracted method was higher than 0.40, and the reliability of all factors with the combined method was higher than 0.70. In addition, the model of factors affecting the establishment of knowledge management in the sailing federation had a good fit, and the effect of all paths was evaluated as appropriate. Conclusion: According to the results of this study, an effective step can be taken to improve the establishment of knowledge management in the sailing federation through the identified factors.
Presenting a Model for Recognizing Phishing Sites and Privacy Violations in the Tourism Industry(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Electronic Tourism is one of the important components of expanding Tourism by synchronizing this industry with information technology. It has not been long since its emergence. Methodology: this field is a combination of tourism and information technology that is one of the most common types of income-generating businesses which is producing job opportunities in the modern world. The advancement of science alongside communication and information technologies presented many opportunities and threats to this field due to tech such as smartphones and sensors, virtual and augmented reality tools, NFC, RFID, etc. Findings: The disclosure of the tourists' information and the possible abuse of it is one such threat. Therefore privacy and non-disclosure of information should be important factors. Recognition of reputable sites is an important factor in solving this problem. In this study, we have presented a model for recognizing fake and phishing sites which use the CFS+PSO and a combination of Info+Ranger alongside their results to reduce the test dataset features so that it could present a model for categorizing and higher accuracy in recognizing phishing sites by using the Multilayer Perceptron method. The proposed model was successful in recognizing 95.5% of phishing sites. Counclusion: The effect of information technology on the tourism industry and the usage of internet websites for selling and providing tourism services to tourists have created new security challenges. Protecting the privacy and personal information of people and tourists is one of these challenges and the disclosure of such information could lead to abuse by unqualified people and dissatisfaction and distrust of such systems.
Design and Efficiency Measurement of Social Responsibility Model of Companies Active in Capital Market Affected by the Epidemic of Covid-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this research is to design and evaluate the effectiveness of the social responsibility model of companies active in the capital market affected by the epidemic of the Covid-19 disease. Methodology: The current research is a mixed research (qualitative-quantitative) and is practical in terms of purpose. In the qualitative part, nineteen members of the expert panel were determined using the snowball method. At the same time, G_Power software was used to determine the size of the statistical sample in the quantitative section, which determined it to be 120 cases. In order to analyze the data to reach the research objectives, Delphi technique was used in the qualitative part. Also, in the quantitative section, structural equation modeling using SmartPLS software was used to measure the efficiency of the model. In the qualitative section, after reviewing the research literature, 19 primary indicators were identified in the form of three main components, and the opinions of the expert panel members were used to measure their effectiveness using the Delphi technique. Finally, after two rounds, this technique reached the saturation stage. Findings: In the quantitative part, using the PLS technique, it was found that all three main components have a positive and significant effect on social responsibility, and at the same time, in terms of the severity of the order of the factors, it is internal factors, macro factors and company characteristics. Conclusion:The results of this section show the removal of three indicators from the primary indicators and at the same time the addition of four secondary indicators, which led to the identification of three final components and twenty sub-components.
تحلیل گفتمان بازنمایی خانواده در سریال میکائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
45 - 60
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت نظم و ترجیح گفتمانی بازنمایی شده از خانوده ایرانی در سریال میکائیل انجام شده است. روش تحقیق در این مطالعه تحلیل گفتمان است. واحد تحلیل سریال و واحد مشاهده مناسبات گفتمانی موجود در فیلم است. اجزاء این روش عبارت اند از: شناسایی دال های محوری، مفصل بندی و تعیین گفتمان، شناسایی دال شناور، رابطه گفتمانی، فرجام تقابلِ گفتمانی و رابطه با متن (زمینه اجتماعی). یافته های پژوهش نشان می دهد که در سریال میکائیل، سه گفتمان حق طلبی، محافظه کار و افراطی مورد بازنمایی قرار گرفته و فرجام گفتمانی با برتری گفتمان حق طلب خاتمه یافته است. اصلی ترین دال های محوری گفتمان حق طلبی عبارت بودند از انعطاف پذیری در سنت ها، استقلال زنان، سبک حل مسئله مثبت اندیش، حمایت حق طلبانه و خانواده گرایی؛ دال های محوری گفتمان محافظه کار تقدیرگرایی، احترام و حرمت نگه داشتن، ترس و احساس ناامنی، بی اعتمادی به پلیس، خانواده دوستی، حمایت محافظه کارانه و دال های محوری گفتمان افراطی خانواده نیز شامل جمود فکری و سنت گرایی افراطی، مرد سالاری، کینه توزی و انتقام، سبک حل مسئله خشونت آمیز، انگ و برچسب زنی و قانون-گریزی بوده اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که یک بازنمایی واحدی از خانواده ایرانی وجود ندارد و با تکثری از گونه های خانواده در ایران مواجه هستیم و به همین منوال در این سریال ها نیز به تقابل های گفتمانی از این نوع خانواده ها می پردازند و در پایان سریال با توجه به گفتمان مدنظر، به دنبال برتری گفتمان و نوع خانواده مدنظر خود هستند.
کیفیت رابطه مادرشوهر-عروس و کیفیت رابطه زناشویی: نقش تعدیل کننده تمایزیافتگی و همدلی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
688 - 701
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین نقش تعدیل کننده تمایزیافتگی و همدلی زناشویی در رابطه بین کیفیت رابطه مادرشوهر-عروس و کیفیت رابطه زناشویی در زنان متأهل شهر اهواز بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش زنان متأهل ۲۰ تا ۵۰ ساله شهر اهواز بودند که حداقل یک سال از ازدواجشان گذشته بود و بر این اساس، ۲1۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان این پژوهش مقیاس تمایزیافتگی (DSI_R)، مقیاس کیفیت رابطه مادر شوهر و عروس (QMDRS)، مقیاس همدلی زناشویی(BEA) و مقیاس کیفیت روابط زناشویی(MMQ) را تکمیل کردند. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق همبستگی ساده و رگرسیون خطی چندگانه با استفاده از نرم افزار 22SPSS/ انجام شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین کیفیت رابطه عروس و مادرشوهر و کیفیت رابطه زناشویی، همبستگی مثبت وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد همدلی زناشویی کیفیت رابطه عروس و مادرشوهر و کیفیت رابطه زناشویی را تعدیل می کند؛ اما تمایزیافتگی تعدیل کننده رابطه بین کیفیت رابطه مادرشوهر-عروس و کیفیت رابطه زناشویی نیست. بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت به رغم اینکه کیفیت رابطه زناشویی با متغیرهای مختلفی مرتبط است و از آن ها اثر می پذیرد، همدلی زناشویی در رابطه مادرشوهر-عروس و کیفیت رابطه زناشویی به عنوان یک عامل مؤثر و تسهیل کننده عمل می کند و باعث کمترشدن تعارض ها در این رابطه می شود.
مطالعه جامعه شناختی ایده پردازی خودکشی دانشجویان: آزمون تجربی نظریه های فعالیت روزمره و فشار عمومی اگنو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۲)
81 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، تأثیر بزه دیدگی سایبری به عنوان یک منبع فشار بر ایده پردازی خودکشی است. این مطالعه به منظور دستیابی به این هدف، از نظریه فعالیت های روزمره و تئوری فشار عمومی بهره برده است. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه است. جمعیت آماری تحقیق را کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه مازندران، در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل داده اند که درمجموع 400 نفر از این دانشجویان با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد دانشجویان دختر، بیش از دانشجویان پسر در معرض بزه دیدگی سایبری اند، به طوری که براساس داده های این تحقیق، 27درصد از دانشجویان دختر و 3/3 درصد از دانشجویان پسر دچار بزه دیدگی سایبری شدند. همچنین داده های پژوهش حاکی از این است که حدود یک سوم از دانشجویان، ایده پردازی خودکشی دارند و مقایسه ایده پردازی میان دانشجویان دختر و پسر نشان می دهد ایده پردازی دانشجویان دختر ( 42 درصد) حدود دو برابر دانشجویان پسر (20 درصد) است. نتایج تحقیق نشان می دهد وجود جذابیت هدف آنلاین، مجاورت آنلاین با متخلفان باانگیزه و نبود محافظان توانا، به افزایش بزه دیدگی سایبری منجر می شود. همچنین نتایج حاکی از تأثیر مثبت بزه دیدگی بر هیجانات منفی و نیز رابطه مستقیم هیجانات منفی با ایده پردازی خودکشی دانشجویان است. نظریه فشار استدلال می کند که خودکشی، تابعی از سطح فشار فرد و توانایی کنار آمدن با چنین فشار از طریق کانال های قانونی است. طبق تئوری فشار، کسانی که از عهده هیجانات منفی خود برمی آیند، تمایل کمتری به خودکشی دارند؛ بنابراین توصیه های سیاستی نظیر برنامه های توان بخشی شناختی- رفتاری که بر مهارت هایی مثل مدیریت خشم و حل تضاد متمرکز می شوند، مبتنی بر نظریه فشار عمومی اند.
تحلیل و نقد گفتمان تعلیم و تربیت لیبرال در نسبت با مفهوم تلقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
163 - 186
حوزههای تخصصی:
در مکتب تعلیم و تربیت لیبرال عامل تلقین با خلل در تفکر انتقادی و نقص در قوه عقلانیت منجر به از دست رفتن خودمختاری عقلانی و استقلال شخصیتی دانش آموز می شود. در این نگرش تعلیم و تربیت تلقینی با تکیه بر اقتدار معلم و مرجعیت نهاد آموزشی به دنبال القای آموزه های اخلاقی، سیاسی و دینی خاص به ذهن دانش آموز است. از اینرو تلقین مرز میان تعلیم و تربیت خوب و بد است. اما آیا تلقین یکسره منفی و نامناسب است؟ آیا تعلیم و تربیت لیبرال خود واجد ویژگی های تعلیم و تربیت تلقینی است؟ این پژوهش کیفی با روش تحلیل مفهومی به دنبال درک ماهیت تلقین در گفتمان تعلیم و تربیت لیبرال است. ادعای پژوهش این است که گفتمان تعلیم و تربیت لیبرال در تلقینی خواندن اشکال دیگر تعلیم و تربیت موجه نیست. زیرا نخست این که تلقین در برخی از زمان ها و موضوعات آموزشی و عقیدتی مناسب و بلکه لازم است. دوم این که تحقق مولفه هایی مانند پرورش قوه عقلانیت و تفکر انتقادی و خودمختاری به شکل ایده آل و مطلق در تعلیم و تربیت امکان پذیر و حتی مناسب نیست. سوم این که تعلیم و تربیت لیبرال خود با پشتیبانی منابع قدرت و مرجعیت برنامه درسی پنهان به دنبال تلقین نوعی آموزه خاص عینی گرایی علمی در فرایند آموزش است و لذا انتقادات آن نسبت به سایر اشکال تعلیم و تربیت دارای نوعی ویژگی خودارجاعی است. بنابراین خالی کردن فضای تعلیم و تربیت از ارزش های اخلاقی و آموزه های مذهبی به بهانه تلقینی خواندن آن از سوی مدافعان لیبرال امری نادرست و مخاطره آمیز است.
فراترکیب مطالعات کارآمدی سازمان های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه نظام مند پژوهش های متعدد موجود که جنبه های مختلف کارآمدی سازمان های فرهنگی را به صورت پراکنده بررسی نموده اند، می تواند نقشه دانشی کارآمدی سازمانی در داخل کشور را ترسیم نماید. هدف این مقاله ترسیم دانش موضوعی کارآمدی سازمانی از طریق بررسی ویژگی های دانش انباشته آن از نظر شکلی، روشی و محتوایی در مطالعات می باشد تا مؤلفه های کارآمدی سازمان های فرهنگی را شناسایی نماید. برای دستیابی به این هدف، با روش فراترکیب، مقالات داخلی و خارجی بررسی شد و بعد از شناسایی مقولات، مفاهیم و شاخص های مؤلفه های کارآمدی سازمانی در سازمان های فرهنگی و ارزیابی روایی و پایایی آن نتایج نشان داد، سازه ساختاری با مقوله اصلی تراز ساختار/ استراتژی و مقولات فرعی همسویی مأموریتی، هم سویی ساختاری برای تبیین کارآمدی دارای اولویت و اهمیت است. در سازه رهبری، سبک رهبری استراتژیک در قالب توان تفسیر، توان پیش بینی و توان تصمیم گیری، در سازه ارتباطات، الگوی ارتباطی چندوجهی و در سازه محتوایی، هم سویی منافع ذینفعان و در قالب هم سویی منافع فردی و سازمانی و کارآیی فرایندی شناسایی گردید.
مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی و تحلیل رفتار متقابل بر مشکلات بین شخصی دانش آموزان دارای اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
345 - 355
حوزههای تخصصی:
هدف: مبتلایان به اضطراب اجتماعی دارای مشکلات بین شخصی زیادی هستند. در نتیجه، هدف این مطالعه، مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی و تحلیل رفتار متقابل بر مشکلات بین شخصی دانش آموزان دارای اضطراب اجتماعی بود.
روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دختران دوره دوم متوسطه دارای اضطراب اجتماعی مدارس دولتی شهر آشخانه در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. در این مطالعه، 45 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه مساوی جایگزین شدند. هر یک از گروه های آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای به تفکیک و به صورت گروهی با روش های رفتار درمانی دیالکتیکی و تحلیل رفتار متقابل آموزش دیدند و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش ماند. ابزار پژوهش سیاهه اضطراب اجتماعی کونور و همکاران (2000) و سیاهه مشکلات بین شخصی بارخام و همکاران (1996) بود که داده های حاصل از اجرای آنها با روش های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS نسخه 25 تحلیل شدند.
یافته ها: یافته های این مطالعه نشان داد که بین گروه ها از نظر کاهش مشکلات بین شخصی دانش آموزان دارای اضطراب اجتماعی تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0P>). افزون بر آن، هر دو روش مداخله رفتار درمانی دیالکتیکی و تحلیل رفتار متقابل باعث کاهش معنی دار مشکلات بین شخصی دانش آموزان دارای اضطراب اجتماعی در مراحل پس آزمون و پیگیری شدند (001/0P<).
نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه، درمانگران، مشاوران و روانشناسان می توانند از هر دو روش رفتار درمانی دیالکتیکی و تحلیل رفتار متقابل در کنار سایر روش های درمانی برای کاهش مشکلات بین شخصی دانش آموزان دارای اضطراب اجتماعی استفاده نمایند.
عوامل فردی و خانوادگیِ وندالیسم در دانش آموزان نوجوان با استفاده از مدل رگرسیون چندگانه (مطالعه موردی: دانش آموزان 12 تا 17ساله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: وندالیسم نوعی رفتار نابهنجار اجتماعی است که به اشکال مختلف در بین نوجوانان بروز و ظهور پیدا می کند. از اینرو هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل فردی و خانوادگی موثر بر رفتار وندالی دانش آموزان نوجوان بود.روش شناسی: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و حجم جامعه 27519 نفر از دانش آموزان متوسطه اول و دوم ناحیه 2 شهر رشت در طی 1396 تا 1397 بودند. طبق جدول مورگان، 377 نفر نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه نیز از نوع محقق ساخته بوده است. پایایی گویه های فردی، خانوداگی و وندالیسم با آزمون آلفای کرونباخ برابر 85/0، 894/0 و 873/0 و روایی آن با روش HTMT نیز برابر با 21/0-، 39/0، و 27/0- محاسبه شد. از ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چندجانبه با نرم افزار Spss نسخه 23 جهت تحلیل استفاده شد.یافته ها: مقدار ثابت B گویه های فردی برای تمامی گویه های رفتار وندالی مثبت بوده و معنی داری آماری آن با آزمون t و نشان داد که مقدار P value از مقدار کوچکتر است. اما اکثر ضرایب تا گویه های وندالیسم منفی بوده و بیانگر کاهش رفتارهای تخریبی با کاهش مشکلات فردی می باشند. همچنین مقدار ثابت B گویه های خانوادگی برای گویه های وندالیسم مثبت بوده و معنی داری آماری آزمون t نشان داد که مقدار P value در همه موارد از مقدار کوچکتر می باشد. ولی بیشتر ضرایب تا موثر در رفتار تخریب گرایانه منفی بوده و بیانگر کاهش وندالیسم در ازای کاهش اثر مشکلات خانوادگی می باشند.بحث و نتیجه گیری: در نتیجه برای کاهش رفتارهای وندالی باید حل مشکلات فردی و خانوادگی در راستای کاهش رفتارهای وندالی در اولویت قرار گیرد.
ترسیم شبکه ارتباطی سنجش تحول در دوره میانی کودکی (مورد مطالعه: دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
275 - 284
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ترسیم شبکه ارتباطی سنجش تحول در دوره مبانی کودکی انجام گردید.
روش شناسی: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع روانسنجی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه دانش آموزان شهر تهران در مقطع ابتدایی (سن 6 تا 12 سال) در سال تحصیلی 1399- 1398 بودند. افراد نمونه 585 نفر به بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای اتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سنجش تحول کودکی میانی استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی ساختار پنج عاملی (انعطاف پذیری، صمیمیت و دوستی، اوقات فراقت، سلامت جسمانی و همدلی) تحلیل شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد.
یافته ها: در این پژوهش 585 نفر به عنوان گروه نمونه به صورت خوشه های چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش سنجش تحول در دوره میانی کودکی بود. برای بررسی روایی مقیاس از روش های تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی، روایی ملاکی، روایی همگرا- واگرا استفاده شد و برای بررسی پایایی با دو روش همسانی درونی (آلفای کرونباخ) و ثبات نتایج (بازآزمایی) با فاصله زمانی دو هفته صورت گرفت. تحلیل عاملی اکتشافی به روش تحلیل مولفه های اصلی و چرخش واریماکس به استخراج 5 عامل (همدلی، انعطاف پذیری، صمیمیت و دوستی، سلامت جسمی و اوقات فراغت) منجر شد.
بحث و نتیجه گیری: نتایج تحلیل عاملی تاییدی، نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی را تایید کرد. تحلیل پایایی آزمون نشان داد ضرایب آلفای کرونباخ خرده مقیاس ها بالاتر از 7/0است. همچنین در تمام خرده مقیاس ها ضریب همبستگی پیرسون بین دو بار اجرا بالاتر از 85/0 بود. همبستگی بین خرده مقیاس های سنجش تحول در دوره میانی کودکی شواهد همگرای پرسشنامه را مورد تایید قرار داد. بر اساس نتایج پژوهش شواهد پژوهشی از بررسی هم زمان و تلقی کردن هر پنج خرده مقیاس نسخه فارسی سنجش تحول در دوره میانی کودکی، حمایت می کند.
تبیین رابطه بین احساس امنیت و ناهنجاری (مورد مطالعه شهروندان خرمشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹
129 - 159
حوزههای تخصصی:
ناهنجاری، وضعیتی است که طی آن، هنجارها به عنوان تنظیم کننده کنش های جمعی و تعیین کننده تمامی رفتار جامعه، کارکرد خود را از دست می دهد. غایت هنجار، حفظ و حراست از حقوق فردی و جلوگیری از تجاوز به دیگران است که در نهایت مودی و موجد نظم پایدار و بسترساز و تسهیل کننده امنیت و احساس امنیت در میان کنشگران فردی و جمعی داخل اجتماع است. رابطه میان وجود ناهنجاری و ایجاد حس امنیت، متقابل است و وجود هر کدام مقوم دیگری بوده، تأمین کننده نظم اجتماعی است. پژوهش حاضر، با استفاده از مطالعه ای توصیفی - تبیینی است و روش پیمایش در بین شهروندان بالای هجده سال ساکن شهرستان خرمشهر انجام شده است. حجم نمونه 380 نفر و ضریب تعیین (R2) به دست آمده در ارتباط با ناهنجاری برابر با 20/0 است. در بخش معادلات ساختاری، اثرات مستقیم و غیر مستقیم متغیرهای مستقل بر وابسته (برون زا بر درون زا) مسیر مدل نشان داد که میزان تأثیر کل متغیرهای احساس امنیت، احساس آنومی، احساس عدالت و اعتماد اجتماعی بر ناهنجاری به ترتیب 514/0، 275/0، 145/0 و 448/0 است که متغیر احساس امنیت، بیشترین اثر کل (مستقیم و غیرمستقیم) و متغیر احساس عدالت نیز کمترین اثر را بر ناهنجاری داشته است.
دین باوری، انتساب به خدا، و پذیرش بی اخلاقی های منفعل: بررسی آسیب شناختی باورهای بدون آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
1 - 29
حوزههای تخصصی:
پژوهش-های پیشین درباره رابطه دین-باوری و اخلاق به یافته-های ضدونقیض رسیده-اند و این نشان می-دهد که اثر دین-باوری بر اخلاق نمی-تواند مستقیم باشد. پس برای آسیب-شناسی دین-باوری باید دید کدام ویژگی-های دین-باوری در چه شرایطی می-توانند به کدام شکل-های بی-اخلاقی کمک کنند. پژوهش کنونی فرض کرد که انتساب به خدا توجیه بی-اخلاقی-های منفعل (ترک فعل-ها) را آسان-تر می-کند و سبب می-شود که بی-اخلاقی-های منفعل، پذیرفتنی-تر به نظر بیایند. با هدف آزمون این فرضیه و در یک طرح همبستگی، 499 آزمودنی (230 مرد) با میانگین سنی 37 سال از میان 30 هزار مشترک همراه اول و ایرانسل ساکن تهران و کرج گزینش و به گونه تصادفی به دو گروه بی-اخلاقی منفعل (که شش داستانک درباره بی-اخلاقی-های منفعل خواندند) و بی-اخلاقی فعال (که شش داستانک درباره بی-اخلاقی-های فعال خواندند) گمارش شدند. دین-باوری با مقیاس باورهای فراطبیعی (جانگ، بلومکه، و هالبرستات، 2013)، و انتساب به خدا و پذیرش بی-اخلاقی با پرسش-نامه پژوهشگرساخته اندازه-گیری شد. تحلیل-های رگرسیون نشان داد آزمودنی-هایی که دین-باوری آنها بیشتر بود، بیشتر از آزمودنی-هایی که دین-باوری آنها کمتر بود، بی-اخلاقی-های منفعل را به خدا نسبت دادند، انتساب به خدا توانست پذیرش بی-اخلاقی را پیش-بینی کند، و دین-باوری پس از کنار گذاشتن واریانس انتساب به خدا با پذیرش بی-اخلاقی رابطه منفی داشت. همچنین الگوی میانجی-گری تعدیل-شده نشان داد که انتساب به خدا می-تواند توضیح دهد که چرا دین-باوران، بی-اخلاقی منفعل را آسان-تر می-پذیرند. این یافته-ها نشان می-دهند که باورهای دینی اگر با آموزه-های دینی کامل نشوند می-توانند به بی-اخلاقی کمک کنند.
اقتصاد روسپیگری: ارائه یک تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
71 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی علل اجتماعی و اقتصادی شکل گیری بازار روسپیگری و پیامدهای ورود زنان روسپی به این بازار است. روش اجرای پژوهش نظریه زمینه ای و مبتنی بر پارادایم تفسیری می باشد که از لحاظ نتایج پژوهش، کاربردی و به لحاظ معیار زمان مطالعه مقطعی (1398-1399) است. از تحلیل نظام مند مصاحبه عمیق با 21 نفر از عوامل بازار روسپیگری (روسپی، قواد و مشتری) و کارشناسان حوزه روسپیگری در سطح شهر بجنورد، 33مقوله فرعی، 15 مقوله محوری و در نهایت بر اساس کدگذاری گزینشی پدیده مرکزی در قالب « بازار روسپیگری، بازاری پر رونق مبتنی بر ارائه اجباری خدمات جنسی» صورت بندی شد. نتایج تحقیق نشان داد پدیده مرکزی شناسایی شده تحت تاثیر مجموعه ای از عوامل شامل: « بی پناهی اجتماعی»، «وفور تقاضا»، «درآمد بالا برای قوادان» و « فقر تشدید شونده » بوده که منجر به بروز پیامدهایی شامل ، «تشدید آسیب پذیری در برابر عوامل مخاطره آمیز»، «قرارگیری مداوم در معرض خشونت»، «خانواده زدایی از زندگی روزمره» و « بهره کشی جنسی از زنان فقیر و آسیب دیده اجتماعی» می شود. همچنین «انطباق فعال با وضع موجود» و « مقاومت مقطعی/ غیر پیوسته« به عنوان مهمترین راهبردهای پیش روی زنان روسپی در این بازار به شمار می رود.
درک تجربه زیسته دانش آموزان پسر پایه دوازدهم رشته تربیت بدنی در ایام همه گیری کووید-19 (یک رویکرد پدیدارشناسانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
209 - 220
حوزههای تخصصی:
هدف: با شیوع ویروس کوید-19 شیوه جدید زندگی با الزام به قرنطینه عمومی شکل گرفت و دانش آموزان رشته تربیت بدنی که فعالیت و تحرک زیادی داشتند را مجبور به خانه نشینی کرد. هدف پژوهش حاضر درک تجربه زیسته دانش آموزان پسر پایه دوازدهم رشته تربیت بدنی در ایام همه گیری کووید-19 بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و با رویکرد پژوهشی استقرایی و راهبرد پدیدارشناسانه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه صاحب نظران حوزه آموزش و پرورش و دانش آموزان پسر پایه دوازدهم رشته تربیت بدنی شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. بدین منظور طبق اصل اشباع نظری با 22 نفر از صاحب نظران و دانش آموزان به صورت هدف مند، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختارمند انجام شد. برای اطمینان از روایی مواردی نظیر انتخاب دقیق نمونه ها، جمع آوری و تحلیل همزمان داده ها و انسجام در روش شناسی از طرف پژوهشگر رعایت و پایایی با استفاده از روش کدگذاری مجدد %82 به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نیز از روش کدگذاری های باز، محوری، انتخابی و با استفاده از نرم افزار MAXQDA نسخه 2020 بهره برده شد.یافته ها: در پژوهش حاضر تعداد 64 شاخص در قالب پنج مقوله شامل عوامل اقتصادی (شرایط اقتصادی خانوار و باشگاه ها)، تغییر سبک زندگی (توصیه های بهداشتی، تجربه قرنطینه خانگی، محدودیت های ورزشی، دانش افزایی و اوقات فراغت)، آمادگی جسمانی و رقابتی (شرایط بدنی و رقابتی)، روان شناختی (وسواس های فکری، نوسانات خلقی) و عوامل رسانه ای و فضای مجازی (تغییر شرایط برخورد رسانه، آموزش مجازی و برنامه شاد) شناسایی شد.بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بر لزوم توجه به شرایط اقتصادی خانوار، توصیه های بهداشتی، دانش افزایی ورزشی، حفظ شرایط جسمانی، کنترل روان شناختی و آموزش مجازی ورزش در ایام همه گیری تأکید دارد. در این زمینه تدوین برنامه راهبردی فعالیت بدنی در منزل، ارائه توصیه های بهداشتی، آموزش مجازی، فناوری های نوین و نرم افزارهای موجود در امر ورزش در ایام همه گیری کووید-19 توسط مسئولین به منظور جلوگیری از بی تحرکی جسمی، بی انگیزگی روحی و واماندگی از تحصیل دانش آموزان پیشنهاد می شود.
جهان وطن گرایی در سه کتاب تصویری کودک: با رویکرد ساخت گرایی تکوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کنار گونه های علمی تخیلی، زیست محیطی، فبک و امثالهم گونه نوظهور «داستان های صلح و دوستی» نیز جای خود را در ادبیات داستانی کودک باز کرده است. صلح به دو صورت تعریف می شود: یکی به صورت سلبی، در تقابل با جنگ و دیگری به صورت ایجابی، بر اساس جهان وطن گرایی. «جهان وطن گرایی» همزیستی در جامعه ای واحد در عین احترام به تفاوت های همدیگر است. این پژوهش سه کتاب تصویری کودک به نام های مربعِ کوچولو و بی اهمیت اثر روئی لیر، اجازه هست؟ اثر جان کِلی، خانه دیوانه اثر محمدرضا شمس را مورد بررسی قرار می دهد. دلیل انتخاب سه کتاب با موضوع مشترک «صلح جهان وطن گرا» از سه نویسنده اهل ماداگاسکار (جامعه ای با پیشینه استعمارزدگی)، بریتانیا (جامعه ای با پیشینه استعمارگری) و ایران (جامعه ای با پیشینه دفاع مقدس) این بوده است که با بررسی آنها تأثیر تفاوت ساختارهای فرهنگی جوامع بر تفاوت بازنمایی های یک درون مایه مشترک آشکار شود. رویکرد ساختگرایی تکوینی گلدمن، از تحلیل اثر ادبی به تحلیل شرایط اجتماعیِ پیدایش اثر می رسد. ازهمین رو، ماهیتا روشی میان رشته ای و زیرشاخه جامعه شناسی ادبیات است. پژوهش حاضر با اتخاذ این رویکرد، و با استفاده از روش تحلیلی تطبیقی، در پی پاسخ گویی به چگونگی رابطه ساختار تاریخی اجتماعی ملیّت نویسندگان با ساختار زیبایی شناختی داستان های آنهاست. نتیجه پژوهش نشان می دهد که در گفتمان استعمارزدگی جهت گیریِ منفعلانه به جهانی شدن، در گفتمان استعمارگری جهت گیری فعالانه به جهانی ساختن و در تباین با این دو، در گفتمان ایرانی گرایش به ملی گرایی دیده می شود.
تبیین عاملیت و ساختار در گبه ها و قالیچه های شیری قشقایی براساس نظریه ساخت یابی گیدنز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دست بافته های عشایری و جامعه شناسی، از جمله گفتمان های مطلوب در ساحت میان رشته ای است که از ظرفیت قابل قبولی در گفتمان سازی هنرهای بومی و قومی و دست یابی به معرفت آفرینندگان کُنش گر این بافته ها، اجتماع و بستر فرهنگی که چنین آثاری در آن ها خلق شده است، برخوردارند. در این مقاله، گبه ها و قالیچه های شیری ایل قشقایی از منظر جامعه شناسی گیدنز و در قالب نظریه ساخت یابی با محوریت گزاره های"ساختار و عاملیت"، مورد مطالعه، بررسی و تحلیل قرار خواهد گرفت. منظور از ساختار، بُعد فنی دست بافته یعنی نوع و فن بافت و چگونگی شکل گیری بافته ها و نقوش آن هاست که در جایگاه ساختار اجتماعی قرار گرفته است. پرسش مطرح در این بافته ها، این است که ساختار(قواعد و منابع) بافت با چه ساز و کاری موجب ماندگاری گبه ها و قالیچه های شیری و تداوم عملکرد آن ها شده است؟. از این رو، هدف این پژوهش، بررسی مؤلفه ها و عاملیت های مؤثر در ساخت(بافت)، شُهرت و قدرت نمادین گبه ها و قالیچه های شیری قشقایی است. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که مؤلفه-های گونه گون از جمله ساختار و فنون بافندگی، به عنوان عاملیت ها در شُهرت و ارزش مداری این بافته ها نقش اساسی دارد. هم-چنین بر مبنای این نظریه، در فرآیند بافت و تولید دست بافته ها، نه تنها بافندگان به عنوان کنش گر و عامل انسانی، بلکه عاملیت های دیگری نیز هم چون حضور رنگ های طبیعی و نقوش تجریدی و انتزاعی، ویژگی ذهنی بافی و بداهه بافی نیز، در به وجود آمدن ساخت(بافته)، مشارکت دارند. این پژوهش کیفی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای است.
تحلیل کیفی «ناسزاگویی در خرده فرهنگ جوانان» عادت واره یا پدیده ای بازدارنده در برابر توسعه اجتماعی-فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مقاله حاضر، ناسزاگویی، بدزبانی و افزایش خشونت در گفتار است. در فرایند توسعه اجتماعی-فرهنگی، همزمان با تغییر و دگرگونی، ناسازگاری اخلاقی در سطح عمومی جامعه، یکی از شیوه هایی است که افراد از طریق آن می توانند مخالفت خود را با ساختار اجتماعی نشان دهند. بررسی بهنجار شدن ناسزاگویی و بدزبانی در خرده فرهنگ جوانان به مثابه عادت واره، هدف اصلی این مقاله خواهد بود. سوال اصلی مقاله این است که چه عواملی موجب شکل گیری و رواج پدیده ناسزاگویی در جوانان می گردند ؟ اهمیت فراوان خشونت و پرخاشگری، با تاکید بر لایه های زیرین خشونت، بویژه ناسزاگویی و افزایش خشونت در گفتار؛ مورد توجه و مطالعه اندیشمندان و علمای حوزه های مختلف از جمله جامعه شناسی، روان شناسی، مطالعات فرهنگی و ... قرار گرفته است. نویسندگان در این مقاله ضمن مروری بر فضای مفهومی موضوع و نظریه های مرتبط با آن، دیدگاه های بوردیو ( با تاکید بر سرمایه فرهنگی ، میدان و عادت واره) و فیسک را مورد توجه قرار داده اند. داده های این مطالعه به روش کیفی و با روش نمونه گیری گلوله برفی و تکیه بر (11 مورد) مصاحبه عمیق، جمع آوری گردید. نتایج حاکی از آن است که، در خرده فرهنگ جوانان، ناسزاگویی، بیشتر برای سرگرمی و قلدری ناشی از بیکاری، آزاد کردن انرژی های سرکوب شده و عدم امکانات مناسب برای به کار گیری آنها، و عواملی که خود برگرفته از وضعیت نامناسب خانواده ها با توجه به میزان تاثیر پذیری از سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جوانان است شکل گرفته اند، در فرد درونی شده و به جامعه باز گردانده می شوند و نهایتا به عنوان نیروی بازدارنده در برابر توسعه اجتماعی-فرهنگی عمل می نمایند.
اثربخشی تلفیق آموزش خودتعیین گری و هنر بر کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی تلفیق آموزش خودتعیین گری و هنر بر کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان پسر انجام شد.روش شناسی: مطالعه حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی منطقه یک شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بودند. نمونه پژوهش 60 دانش آموز بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در چهار گروه (سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. هر یک از گروه های آزمایش 8 جلسه 40 دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسشنامه فرسودگی تحصیلی (Schaufeli, Martinez, Pinto, Salanova & Bakker, 2002) بود و داده ها با روش های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی در SPSS-19 نرم افزار تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که هر سه روش مداخله یعنی آموزش خودتعیین گری، آموزش هنر و آموزش تلفیق خودتعیین گری و هنر باعث کاهش معنادار فرسودگی تحصیلی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شدند و نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد (05/0P<). دیگر یافته ها نشان داد که بین سه روش مداخله در کاهش فرسودگی تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0P>).بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر برای متخصصان، برنامه ریزان درسی و معلمان تلویحات کاربردی دارد. آنان با آموزش روش های مذکور و یا بهره گیری از آنها می توانند گام موثری در جهت کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان بردارند.
زندگی و سوژگی ناهمتراز، مطالعه ای انتقادی از پدیده اجاره نشینی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان ها نیازهای متعددی دارند که برای رفع آنها به شیوه های مختلف می کوشند. یکی از اصلی ترین و ضروری ترین آنها، داشتن مسکن است. در سال های اخیر، تملک مسکن به دلیل نوسانات اقتصادی و کاهش قدرت خانواده ها، سخت شده است. این مسئله، اجاره نشینی را به امری بدیل، تبدیل کرده است. در واقع، هم تعداد اجاره نشینان و هم مدت زمان اجاره نشینی در حال گسترش است. این روند در شهرهای بزرگ، به ویژه شهر اصفهان برجسته تر شده و با شکل گیری شهرک های حاشیه ای همراه شده است. در این پژوهش کوشش شده است، نقش مناسبات سیاسی و اقتصادیِ نابرابر، در این وضعیت و همچنین مسائل و پیچیدگی های زندگی این گروه از مردم بررسی شود. روش استفاده شده در این پژوهش، مردم نگاریِ انتقادی به شیوه کارسپیکن است. پس از مطالعات اولیه بر اساس رویکرد اتیک، بررسی های میدانی، مشاهدات اولیه و شناسایی اجاره نشینان، 19 نفر از اجاره نشینان انتخاب و مصاحبه عمیق شدند (رویکرد امیک). داده های جمع آوری شده، کدگذاری شد و مقوله های اصلیِ استخراج شده، شامل زیربنای سیاسی- اقتصادیِ نابرابری، سوداگری در بازار مسکن، سیستم ناکارآمد مالیاتی، سوژه زداییِ اقتصادی و سیاسی، کالا انگاری مستأجر، زندگی و سوژگی ناهمتراز، تجربه شکاف طبقاتی افزوده و بیم و امید اعتراض اقتصادی است. به طور کلی نتایج این امر نشان می دهد پایداری نوسان اقتصاد و بازارهای مالی، سوژگی و پیش بینی پذیریِ زندگی شهروندان اجاره نشین اصفهان را مختل و زندگی آنها را همانند بازارهای مالی دچار نوسان کرده است. همچنین، مناسبات اقتصاد سیاسی بر زندگی آنها حاکم و کیفیت زندگی آنان افت کرده است و تجربه آنها از شکاف طبقاتی در حال فزونی است. روند اجاره نشینی روبه گسترش بوده و به موازات آن کیفیت زندگی افراد پایین آمده و حاشیه نشینی نیز افزایش پیدا کرده است.