فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۲۱ تا ۴٬۱۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
عملکرد انجمن های علمی در زمینه ترویج و توسعه علم و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی عملکرد انجمن های علمی در نظام علمی و تحقیقاتی کشور موضوع اصلی این مقاله است. منظور از انجمن علمی نوعی نهاد مستقل است که از به هم پیوستن یا اجتماع آگاهانه و داوطلبانه اصحاب یک رشته علمی پدید می آید تا از طریق تعامل آزاد، خردمندانه و به دور از سلطه، بتواند بین صاحبان هر تخصص زمینه لازم را برای پیشبرد علم و تنظیم و ترویج اصول و قواعد عمل جمعی یا اخلاق کار و فعالیت و پیوند علم و عمل در آن رشته علمی فراهم نماید. هدف این مقاله تشریح فرایند تاریخی تحول نهادهای مستقل از دولت و دیدگاه های مرتبط با آن ها، توصیف و تحلیل وضعیت موجود و عملکرد انجمن های علمی در نظام علمی و تحقیقاتی کشور و ترسیم وضعیت مطلوب آن ها و ارزیابی مقدورات و محدودیت هایی است که این انجمن ها در گذر از وضع موجود به مطلوب و ارتقای عملکرد خود با آن ها روبرو هستند.
تحلیل فضایی وضعیت مسکن روستایی در استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان و محیط پیرامون آن در مقیاس های خرد و کلان در ارتباط و تاثیرگذاری متقابل هستند و ضمن بهره جویی از قدرت تطابق با شرایط محیطی، در تلاش دائمی برای شکل دهی و اصلاح محیط پیرامون خود است که یکی از نمودهای این اصلاح و تغییر در مسکن آشکار می شود. متغیرها و پارامترهای گوناگونی در تعیین وضعیت توسعه مسکن یکمنطقه دخالت دارندکه مقایسه جداگانه هر متغیر، جایگاه آن را مشخص می کند. لذا در بررسی حاضر با بهره گیری از آمار سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 استان کهگیلویه و بویراحمد، تعداد 53 متغیرکه به 23 شاخص تقلیل یافته، مورد مطالعه قرار گرفته، سپس متغیرهای مورد مطالعه با روش تحلیل عاملی کاهش یافته و به صورت ترکیبی در عوامل معنی دار ارائه گردیده است. پس از آن درصد سهم هر عامل در وضعیت مسکن تعیین گردید. سپس جهت سطح بندی شهرستانها و تعیین شهرستانهای همگن با استفاده از روش آماری تحلیل خوشه ای طبقه بندی صورت گرفته وشهرستانها در سه خوشه سطح بندی گردیده است.نتیجه حاصل از تحلیل به کار رفته نشان می دهد که بخش مرکزی بویراحمد به تنهایی دریکسطح، بخشهای پاتاوه، مرکزی گچساران و مرکزی کهگیلویه در سطح دیگر و بخشهای کبگیان، مرکزی بهمئی، لنده، مرکزی دنا، سرفاریاب، چرام، باشت، لوداب، دیشموک، چاروسا، بهمئی گرمسیری و مارگون در سطح همگن بعدی قرار گرفته است.در نهایت با استفاده از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی(ARC GIS) نتیجه حاصل از سطح بندی بخش ها، به صورت نقشه فضایی وضعیت توسعه مسکن روستایی استان نمایش داده شده و جایگاه هر یکاز بخش های استان کهگیلویه و بویر احمد در وضعیت توسعه مسکن روستایی استان مشخص گردیده است.
مقالات ویژه: دولت در سایه و سایه دولت: ارزیابی بی نظمی سیاسی برآمده از دو انتخابات اخیر
منبع:
گفتگو بهمن ۱۳۸۴ شماره ۴۵
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ جمهوری اسلامی ایران
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
ایدئولوژی و مدرنیزم
کانون های فرهنگی ـ هنری و توسعه سرمایه اجتماعی بررسی میزان و اَشکال سرمایه اجتماعی کانون های فرهنگی و هنری دانشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر قابلیت کانون های فرهنگی و هنری را به مثابه تشکل های مدنی دانشگاهی در توسعه سرمایه اجتماعی مورد بررسی قرار می دهد. با استناد به رویکرد نظری پاتنام و متناسب با موضوع تحقیق اشکال سه گانه «سرمایه اجتماعی درون کانونی»، «سرمایه اجتماعی بین کانونی» و «سرمایه اجتماعی نهادی با توجه به مولفه های سه گانه سرمایه اجتماعی یعنی «شبکه روابط»، «همیاری» و «اعتماد» در بین این کانونها مورد بررسی قرار گرفته است. ترکیبی از روش های کمی (پیمایش) و کیفی (مصاحبه عمیق) به منظور گردآوری داده ها استفاده شده است. اعضای کانون های فرهنگی و هنری دانشگاه های دولتی شهر تهران جامعه آماری تحقیق هستند. حجم نمونه در بخش کمی 200 نفر و در بخش کیفی 25 نفر است. نتایج بیانگر این است که اشکال درون گروهی سرمایه اجتماعی(درون کانونی) بر اشکال برون گروهی و تعمیم یافته(بین کانونی و نهادی) در کانون ها غلبه دارد. اگرچه تمایل در بین کانو ن ها در جهت گسترش اشکال برون گروهی سرمایه اجتماعی وجود دارد اما فضای ایجاد شده توسط مدیریت دانشگاه ها واعمال محدودیت های گسترده امکان توسعه سرمایه اجتماعی تعمیم یافته را از کانون ها سلب کرده است.
تمایل به خودکشی در میان دانشجویان: آزمون تجربی نظریه فشار عمومی اگنیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه فشار عمومی اگنیو، یکی از معروفترین نظریههای جرمشناختی است. معروفیت این نظریه ناشی از قلمرو و گستره آن است که به محققان اجازه میدهد درباره آثار طیفی از محرکهای تنشزای ساختاری و روان شناختی بر روی گسترهای از پیامدهای آسیب زا تحقیق کنند. گرچه این نظریه، افزون بر تبیین جرم توسعه یافته و مورد آزمون قرار گرفته، همچنین میتواند برای رفتارهای مشابه مثل سوءمصرف مواد، رفتارهای انحرافی و خودکشی نیز استفاده شود. از آنجا که بررسیهای انجام شده نشان میدهند که در داخل کشور پژوهشی در زمینه بررسی خودکشی دانشجویان از دیدگاه نظریه فشار اگنیو انجام نشده است ، لذا در پژوهش حاضر، کاربردپذیری این نظریه در تبیین تمایل به خودکشی در میان دانشجویان مورد آزمون قرار گرفت. هدف اصلی تحقیق حاضر تبیین تمایل به خودکشی در میان دانشجویان دانشگاه مازندران بوده است. برای نیل به این منظور از روش تحقیق پیمایشی و ابزار پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات بهره گرفته شد. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 1391-1390 تشکیل دادهاند، که در مجموع 438 نفر از این دانشجویان به روش نمونه گیری تصادفی طبقهای متناسب انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان میدهد که فشار منرلتی، فشار رابطهای و حذف محرک مثبت با متغیر وابسته (تمایل به خودکشی) رابطه مستقیم و معناداری داشتهاند. همچنین رابطه مستقیم و معناداری بین فشار و حالات عاطفی منفی دانشجویان مشاهده شده است. قویترین پیشبینیکننده تمایل به خودکشی، حذف محرک مثبت است و پس از آن فشار منزلتی و رابطهای در رتبههای بعدی قرار داشته اند.
تحقیق کیفی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۸ شماره ۲۲
حوزههای تخصصی:
ارزیابی مؤلفه های معرفت شناختی عصر روشنگری و تأثیر آنها بر آراءِ اقتصاددانان کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرون جدید دربردارندة نوع نگرش و انتخاب روش و تلاش های علمی و فلسفی دانشمندان و فیلسوفان و علمای علوم اجتماعی است که در پنج قرن اخیر صورت گرفته و از انباشته شدن آنها، نوعی معرفت در خصوص پدیده ها به وجود آمده است. از آنجا که وقوف بر ساختار و عناصر تشکیل دهندة این معرفت که در علوم اجتماعی و انسانی متجلی گردیده است، ضروری مطالعات معرفت شناسانه برای ادراک هرچه صحیح تر علوم مختلف و از جمله علم اقتصاد است، شناخت برخی مؤلفه های این معرفت شناختی، از قبیل ریاضی و مکانیکی دیدن جهان، تجربه گرایی، عقلانیت، علم گرایی، اومانیسم، قانون گرایی، آزادی، لذت گرایی و دنیاگرایی، در این مقاله جست و جو شده و با معرفی مهم ترین محورهای فکری و تحول آفرین مطروحه، در قرون هفدهم و هجدهم که عصر روشنگری نامیده شده، تلاش شده است تا حضور این مؤلفه ها در نگرش و آراءِ اقتصاددانان مکتب کلاسیک تبیین شود. مقاله بر آن است که نگاه، روش، جهان بینی، واقع گرایی و سیاست گذاریهای اقتصاددانان کلاسیک برای حل مسائل اقتصادی محیطی که در آن زندگی میکردند، تا حدود بسیاری وام دار مؤلفه های معرفت شناختی عصر روشنگری است؛ مقوله ای که لحاظ آن برای جامعة علمی اقتصادی کشور ما اهمیت بسیاری دارد.
بررسی سیر تکوین اندیشه برنامه ریزی و توسعه در ایران (قسمت دوم)
حوزههای تخصصی:
"قسمت اول مقاله حاضر در شماره 8 فصلنامه به چاپ رسید. در آن مقاله، ضمن بررسی چگونگی پیدایش اندیشه توسعه در ایران، مساله توسعه و عمران پس از کودتای اسفند 1299 و سپس تحولات توسعه از شهریور 1320 به بعد در دوران پهلوی دوم تحلیل شد. در قسمت دوم مقاله، زمینه های برنامه ریزی اجتماعی در دوران دولت ملی مرحوم دکتر محمد مصدق مطرح می شود.
"
تحلیل فازی شیوه های حل اختلاف بین دو حزب دموکرات و اجتماعیون اعتدالیون در مجلس دوم شورای ملی ایران مطالعة موردی: کشمکش خلع سلاح مجاهدین (پارک اتابک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقالة حاضر بعد تصمیم گیری مشارکتی در مشروطیت ازلحاظ نوع کنش و روابط، مورد توجه قرار گرفته است. براساس این، پژوهش بر احزاب مجلس دوم متمرکز شده است که حتی در نخستین گام تصمیم گیری، یعنی «حل اختلاف» به سوی مذاکرات سازنده پیش نمی رفتند. از این رو، «کشمکش خلع سلاح مجاهدین» یا «پارک اتابک» انتخاب و این مسئله مطرح شده که چگونه و با چه شیوه هایی طرفین در هر مرحله به منازعات موجود واکنش نشان دادند؛ به گونه ای که منازعه ای کلامی و قانونی به درگیری ای نظامی تبدیل شد. در جست وجوی پاسخ، در چارچوب جامعه شناسی تاریخی تفسیری، منابع تاریخی مرتبط براساس مدل پلکان منافع/ حقوق/ قدرت فیشر و بنا بر «روش تحلیل فازی» بازخوانی شده است. پس از کدگذاری منابع تاریخی و تخمین نمره های عضویت مجموعة فازی، «عاملان متکی بر شیوه های حل اختلاف به شدت هزینه بر» مشخص شد که طرفین به تدریج از پنج نوع شیوه، شامل 4/0، 6/0، 9/0، 9/0 و 1 فرایند به شدت هزینه بر استفاده کردند. چند ضعف اساسی تصمیم گیری مانند فقدان نگاه کل گرا و اطلاعات کافی، نبود راه حل های جای گزین و منصفانه، و اعتماد نابجا به این فاجعه منجر شد.
بررسی کاربرد آموزش غیر رسمی در آموزش شهروندی (مطالعه موردی: مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران)
حوزههای تخصصی:
آموزش غیررسمی به عنوان راهکاری موثر قادر است همتی مضاعف در راه رسیدن به آموزش شهروندی باشد. این تحقیق با هدف بررسی کاربرد آموزش غیررسمی در آموزش شهروندی و تأثیر آن بر ارتقای سطح دانش و آگاهی کارکنان مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران سال 1389 انجام گرفته است.
این پژوهش یک تحقیق کاربردی-توسعه ای از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون تک گروهی می باشد. جامعه آماری کارکنان مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران (200 نفر) و نمونه آماری 57 نفر از کارکنان رسمی داوطلب بودند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای محقق ساخته بود. همچنین دوره به شکل حضوری برگزار گردید. داده ها در دو مرحله جمع آوری و توسط نرم افزار SPSS v.11 تجزیه و تحلیل گردید.
میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون افراد پس از محاسبه به ترتیب 53/9 و 98/13 بود. یافته ها نشان داد که سطح دانش اولیه کارکنان درباره مهارت های ارتباط شفاهی که از مهم ترین مهارت های ارتباطی است، پایین می باشد. بعلاوه آزمون آماری تی وابسته نشان داد که آموزش غیررسمی در این افراد کاملاً اثربخش بوده است (sig=0 که از آلفای 05/0 کوچک تر است). لذا با توجه به اثربخشی این روش در آموزش غیررسمی، می توان از آن به عنوان یک روش موثر در دیگر مراکز دولتی و خصوصی جهت برگزاری دوره های مهارت ارتباط موثر و دیگر برنامه های آموزش غیررسمی و شهروندی استفاده نمود.
حجابِ زنانه در ایرانِ سده سیزده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سده سیزده یک دست پوششِ سه گانه فراگیر چادر، روبند، چاقچور زن را هنگامِ حضورِ عمومی و شهری اش در بر می گرفت، و در این حالت تقریباً هیچ قسمتی از اندامِ او به چشم نمی خورْد. چنین پوششی امکانات، روزمرگی ها، و نیز حاشیه هایِ متنوّعی را ایجاد می کرد؛ به عبارتِ دیگر، در متنِ کردارِ اجتماعی از این پوشش استفاده می شد، موردِ ارزیابی قرار می گرفت، و به شیوه هایِ گوناگون به بافتِ کنشِ روزمره متصل می گشت، امّا همه چیستی اش در پیوند و اتّصال با دو کارکردِ اصلی بود که اهمیت و برجستگی می یافت: پوشاندن و از فُرم انداختن. پوششِ زنانه به نزاع با فُرم ها و شاکله هایِ مشخص و معلوم می رفت، آن ها را احاطه می کرد، و مرزِ میان شان را می زدود. به این ترتیب آن چه به احاطه چادر و روبند درمی آمد محو می شد و از نظرها مخفی می ماند؛ پوشیدگی هم چون سپر، هم چون دژی پنهان ساز، پوسته ای مطمئن به دُورِ آن ها می کشید، از سطحِ عینی حذفِ شان می کرد، و به ژرفا می سُراندِشان. با این وصف، می توان پرسید که از چه زمان و با چه قاعده و ترتیبی، حجابِ زنانه به شکلِ یک مسئله ِ اجتماعی درآمد، و از سرِ برخورد با کدام ضرورت هایِ عینی خواستِ بازنگری در آن پدیدار شد؟ در مسیرِ پاسخ یابی برایِ این پرسش می توان به جریانی وسیع تر نظر داشت که از سال هایِ میانیِ سده سیزده با برخوردن به موانعی که کردارِ پوشاندن بر سرِ راهِ تحولاتِ نوپایِ جامعه ِ ایران قرار می داد، به شکل گرفتنِ دوره ای از تاریخِ معاصر منجر شد که به سانِ سپیده دمِ یک جست و جو، آغازگرِ نزاع با مخفی گاه ها و نمودهایِ پوشیدگی بود.
پس از طرحِ یک مقدّمه، طرحِ مسئله، و درنگی کوتاه در مبحثِ نظری و روش شناسی، این متن در سه فراز به بازخوانیِ تاریخیِ جریانِ پوشیدگی در ایرانِ سده سیزده می پردازد: در بخشِ اوّل توصیفی ارائه شده است از شرایط و اقتضائاتِ روزمره حجاب و پوشاندنِ تن در آن عصر؛ بخشِ دوّم به ویژگی ها و کارکردهایِ روزمرّه و انعطاف پذیرِ این پوشیدگی توجّه نشان داده و در بخشِ سوّم، با اتّکا به توصیفات و پی آمدهایِ دو بخشِ پیشین، به جمع بندی پرداخته شده و با عطفِ توجّه به گسست هایِ عینی و ملموسی که قاعده و آدابِ پوشاندن به خود می دید، بُرشی از جایگاه و مقامِ زنانگی در آن روزگار ترسیم شده است.
بررسی ادراک نوجوانان از همبستگی و اقتدار در روابط خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف از پژوهش حاضر بررسی ادراک نوجوانان از ساختار قدرت و روابط عاطفی در خانواده و همچنین چگونگی تغییر این گونه ادراکات در مراحل مختلف نوجوانی بود.در این تحقیق از آزمون نظام خانوادگی)fast(که یک ابزار بالینی است استفاده شد.این آزمون در یک گروه متشکل از 126 آزمودنی دختر و پسر در 3 گروه سنی اول راهنمایی، اول دبیرستان، و سوم دبیرستان اجراء شد.نتایج بیانگر آن است که کمترین میزان همبستگی بین نوجوان و والدین در گروه اول دبیرستان، ادراک شده است.در ارتباط با اقتدار تفاوت معنا داری بین سه گروه مشاهده نگردید.در مقایسه دختران و پسران، نتایج حاکی از آن است که پسران روابط نزدیکتری با والدین داشتهاند.تحلیلهای فوق در دو وضعیت واقعی و آرمانی مورد مقایسه قرار گرفت و تقریبا در تمامی موارد، نتایج حاکی از تفاوت در ادراک دو وضعیت بود.در مجموع، یافتههای تحقیق حاضر بیانگر آن است که ادراک نوجوانان ایرانی از دو عنصر همبستگی و اقتدار، در روابط خانوادگی، با الگوهای حاصله از تحقیقات دیگر فرهنگها همخوانی ندارد.
"
مطالعه تطبیقی - طولی و رفتاری با داده های مفقوده پاسخ به نقد مقاله توسعه سیاسی ، توسعه اقتصادی و نابرابری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قبل از پاسخ گویی به نقد مقاله، مقدمتا «لازم است به چند نکته اساسی اشاره شود. این نویسندگان از نقد ارایه شده به مقاله خود به دلایل گوناگون استقبال می کنند. اول از همه این که، امیدواریم این سرآغازی برای نقدهای سازنده در علوم اجتماعی باشد. در صورتی که نقدها با انگیزه پیشرفت علمی انجام شود، عملا می توانند، به عنوان نوعی کنترل کیفیت در تولید علم، نقشی سازنده ایفا نمایند. ضمنا امیدواریم نقد علمی به همراه خود فرهنگ لازم برای رشد اجتماع علمی را برای علوم اجتماعی در ایران به تدریج به ارمغان آورد.
دوم این که منتقد محترم، گر چه سعی نموده به روش علمی و موشکافانه انتقادات خود را بیان نماید، اما به دفعات از آستانه شکیبایی علمی خود به سرعت عبور کرده و مکرر صحبت از «عدم اعتبار نتایج تحقیق نموده است».! بهتر بود این منتقد مکرر پرش در نتیجه گیری زودرس انجام نمی داد!
بررسی فردی شدن خانواده در ایران با تأکید بر روند تغییرات ساختاری و کارکردی خانواده ی ایرانی از سال 1335 تا سال 1393(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فردی شدن به این معناست که افراد در جریان افول نهادهای اجتماعی، جهان زندگی خود را بازتولید کنند. تحقیق حاضر با تمرکز بر نهاد خانواده، تغییرات جمعیت شناختی در ایران را بررسی می کند، تغییراتی نظیر افزایش آمار طلاق و کاهش شدید نرخ باروری که نشان می دهد خانواده ی ایرانی دستخوش دگرگونی شده است. در تحقیق حاضر، این دگرگونی با استفاده از شاخص های فردی شدن خانواده مفهوم سازی و بررسی شده است. با توجه به اهمیت و جایگاه خانواده در ایران، هدف، یافتن پاسخ این سؤال است که آیا می توان از فردی شدن خانواده در ایران سخن گفت یا خیر؟ به همین منظور روند تغییرات جمعیت شناختی خانواده با تأکید بر شاخص های طلاق، باروری و ازدواج در فاصله ی سالهای 1335 تا 1393 به شیوه ی روند پژوهی بررسی شده است؛ این بررسی بر اساس داده های مرکز آمار ایران و مجموعه ای از گزارش های معتبر ملی در دو سطح کشوری و استانی انجام شده و در جریان آن رابطه ی بین شاخص های جمعیت شناختی فردی شدن خانواده با مجموعه ای از شاخص های توسعه ی اجتماعی نیز به لحاظ آماری مقایسه شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که تغییرات جمعیت شناختی خانواده ی ایرانی در راستای فردی شدن هر چه بیشتر عرصه ی خانواده، روند مشخصی دارد؛ این تغییرات در تمامی 31 استان کشور مشاهده شده، اما شدت و اندازه ی تغییرات در استان ها بیش از آنکه به تفاوت های فرهنگی و جغرافیایی مربوط شود، تابع سطح توسعه ی اجتماعی و اقتصادی است.